فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۶۱ تا ۳٬۸۸۰ مورد از کل ۷٬۲۳۱ مورد.
سپهر دین که یرکگور و طور وراء عقل عین القضات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
که یرکگور زیست اندیشوری است که در تقسیم بندی خویش از مرحله های زندگی ، سپهر دین را فراتر از اخلاق، عقل و زیبایی شناسی برشمرده است. عین القضات همدانی نیز ساحت عرفان و طریقت را با عنوان «طور وراء عقل» نامگذاری کرده و ادراک عرفانی را فراتر از ادراک عقلی و ادراک حسی می انگارد. در این مقاله ما به بررسی همسانی ها و ناهمسانی های این دو شیوه ی زیست ( سپهر دین و طور وراء عقل) از نگاه این دو زیست اندیشور پرداخته و ویژگی های مشترک آنان را که سرسپردگی، بی قاعدگی، فردیت، بیان ناپذیری و انفسی بودن است، بازگو می نماییم. هم چنین کلید ورود به سپهر دین که از نگاه که یرکگور نومیدی و طلب است را با آن چه عین القضات شرط پای گذاشتن به طور وراء عقل می داند، یعنی شک و طلب، با هم می سنجیم و از پی آن دو، مقام ابلیسی و محمدی عین القضات را به ترتیب با دو مقام ایمان ابراهیمی و عشق مسیحایی که یرکگور بازخوانی می کنیم.
قلمرو دین و ضوابط علوم دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار درباره یکی از زاوایای مسئله قلمرو و دین بحث می کند و آن، دین یا غیر دینی بودن ضوابط فهم دین و علوم دین است.
اجمالاً دو دیدگاه در این زمینه وجود دارد؛ دیدگاهی که ضوابط فهم دین را هم در قلمرو دین می داند و دیدگاهی که ضوابط فهم دین را علی الاصول در قلمرو دین نمی داند. در این نوشتار این دو دیدگاه به همراه ادله شان بررسی شده است و در پایان نمونه ای از تاثیر گذاری این دو دیدگاه بر مباحث دین شناختی مطرح گردیده است.
پیشگفتار
حوزههای تخصصی:
تأملی بر نفی مابعدالطبیعه متعالی در فلسفه کانت بر پایه اثبات ایدئالیسم استعلایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفاهیم پیشینی که هم در فیزیک نیوتنی برای توصیف اشیاء تجربه پذیر و هم در مابعدالطبیعه متعالی برای توصیف اشیاء تجربه ناپذیر به کار گرفته می شوند، از نظر کانت فقط بر اشیاء تجربه پذیر (=پدیدارها) قابل اطلاق هستند و اطلاق آن ها بر آن سوی حوزه تجربه ممکن(=اشیاء فی نفسه)، روا نیست. کانت از این دیدگاه خود به ایدئالیسم استعلایی تعبیر می کند و آن را موجد انقلابی در فلسفه که با انقلاب کپرنیکی در علم هیأت قابل مقایسه است می داند. کانت می کوشد در چارچوب فلسفه انتقادی، برای انقلاب معرفتی خود در فلسفه استدلال کند. در این نوشتار کوشش ما بر آن است نشان دهیم که اولاً، از مقدمات استدلال کانت (بر فرض صحت آن ها) نمی توان ایدئالیسم استعلایی را نتیجه گرفت و ثانیاً، انقلاب کپرنیکی کانت، دیدگاهی در چارچوب فلسفه انتقادی نیست بلکه نوعی مابعدالطبیعه متعالی به شمار می رود.
اثبات خدا از طریق آگاهی، بررسی تقریر مورلند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ادله استقرایی برای اثبات وجود خدا محبوبیت و نفوذ درخور توجهی پیدا کرده اند. «استدلال از طریق آگاهی» ادله جدید استقرایی برای اثبات خداست که اندیشمندانی نظیر رابرت آدامز و ریچارد سوینبرن آن را مطرح کرده اند. جدیدترین تقریر این استدلال تقریری است که مورلند شرح و بسط داده است. بررسی تقریر مورلند از این استدلال محور مباحث مقاله حاضر است. دو بخش نخست مقاله بیان نکاتی مقدماتی است که طبق شیوه مورلند مطرح شده اند و در بخش سوم استدلال از طریق آگاهی با تقریر مورلند مطرح شده است. مورلند معتقد است که، برای تبیین مسئله آگاهی، خداباوری بهترین گزینه است. بخش چهارم مقاله، ارائه جایگزین ها یا گزینه های رقیب با خداباوری است که برای تبیین آگاهی ارائه شده اند و مورلند آنها را به مثابه تبیین های رقیب با خداباوری بررسی و نقد می کند. در پایان، ضمن بررسی استدلال مورلند، کاستی ها و نقدهای این استدلال مطرح شده است. نقد این استدلال و بیان کاستی های آن دربردارنده هشداری بر دو نکته است: نخست، تلاش هرچه بیشتر برای پیراستن ادله اثبات خدا از اشکالات احتمالی؛ و دوم غافل نشدن از ادله قیاسیِ اثبات وجود خدا.
مبانى معرفتشناسى مفاهیم ماوراى طبیعى دینى
منبع:
نامه مفید ۱۳۷۶ شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به طور اختصار در دو مقوله بحثشدهاست:
الف - موانع ومشکلاتى که براى انسان در باب فهم مفاهیم ماوراى طبیعى دینى پیش مىآید موانعى از قبیل انس به محسوسات، محدودیت زبان بشرى وتطور زبان.
ب - مبانى وصول به معرفت مفاهیم ماوراى طبیعى دینى.
در این قسمت مسائل زیر بحثشدهاست:1 - راههاى شناخت کدام است ومفاهیم دینى را چگونه واز چه راهى مىتوان شناخت؟
2 - آیا هستى داراى مراتب است؟ حقایقى که مفاهیم دینى از آنها حکایت مىکند در کدام مرتبه هستى جاى مىگیرند؟
3 - فاعل شناسنده باید چه ظرفیتها وصلاحیتهایى داشته باشد تا شایستگى درک این مفاهیم را داشته باشد.
4 - خداوند با چه زبانى بابشر سخن گفته وبه عبارت دیگر زبان دین چه زبانى است؟ آیا الفاظ دینى در همان معنایى استعمال مىشوند که در عالم محسوسات به کار مىروند یا اینکه زبان تمثیلى وسمبلیک است ومفاهیم به نحو مشترک معنوى در حقایق محسوس ومعقول به کار مىروند واین مفاهیم محسوس همچون اصل وجودات محسوس آیه ونشانه آن مفاهیم نا محسوس هستند؟
نتیجه اینکه گذر از آن موانع ومعرفتبه این مبانى مىتواند ما را به معرفت آن حقایق برساند.
انسان پاره پاره/ دیدگاهی تازه در احوال دو نسل گذشته و معاصر
حوزههای تخصصی:
هابرماس؛ فراملیت و گسترش گستره عمومی
منبع:
راهبرد ۱۳۸۰ شماره ۲۱
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای نو مارکسیسم و مکتب فرانکفورت
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در غرب تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از قرن بیستم به بعد
خیر و شر
مابعدالطبیعه به مثابة تأمل ثانویه در رازها از دیدگاه گابریل مارسل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه مارسل، مباحث اصلی فلسفة دین (همچون وجود، اگزیستانس، اختیار و ایمان) در گسترة راز میگنجد نه مسئله، و از همین روست که متافیزیک به مثابة تأمل در راز است، و رازها با تأمل ثانویه مورد بررسی قرار میگیرند. به عقیدة وی، مهمترین اشتباه اهل مابعدالطبیعه آن بوده که سعی میکردند مباحث فلسفه را ـ که از جنس رازند ـ به عنوان مسئله مطرح سازند و به حل آنها بپردازند؛ اما از آنجا که رازها قابل حل نیستند، دچار شکست و انحراف شدند.از دیدگاه مارسل، مباحث اصلی فلسفة دین (همچون وجود، اگزیستانس، اختیار و ایمان) در گسترة راز میگنجد نه مسئله، و از همین روست که متافیزیک به مثابة تأمل در راز است، و رازها با تأمل ثانویه مورد بررسی قرار میگیرند. به عقیدة وی، مهمترین اشتباه اهل مابعدالطبیعه آن بوده که سعی میکردند مباحث فلسفه را ـ که از جنس رازند ـ به عنوان مسئله مطرح سازند و به حل آنها بپردازند؛ اما از آنجا که رازها قابل حل نیستند، دچار شکست و انحراف شدند.