فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۱٬۹۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف «ساخت پرسش نامه قدردانی مبتنی بر آموزه های اسلامی» صورت گرفته است. بدین منظور، از دو روش توصیفی و پیمایشی استفاده شده است. در روش توصیفی، آموزه های اسلامی در ارتباط با شکر و قدردانی جمع آوری و مورد تحلیل قرار گرفت و پس از استخراج مؤلفه های شناختی، رفتاری و عاطفی، قدردانی در دو حیطه قدردانی از خالق و مخلوق، پرسش نامه اولیه تدوین گردید. در روش پیمایشی نیز ارزیابی روایی و اعتبار مقیاس در نمونه 104 نفری از جامعه آماری دانش پژوهان مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی مورد بررسی قرار گرفت. برای به دست آوردن روایی همگرا و ملاکی، به ترتیب از مقیاس رضایت از زندگی و پرسش نامه قدردانی استفاده شده است. میانگین نمرات کارشناسان، برای بررسی روایی محتوایی، 87/0 و ضریب تطابق کندال 159/0 به دست آمد. برای به دست آوردن روایی سازه، همبستگی خرده مقیاس ها با یکدیگر و با نمره کل مقیاس، همبستگی مؤلفه های هر خرده مقیاس با نمره کل و همچنین همبستگی هر گویه با نمره کل محاسبه گردید و نتایج حاکی از روایی مطلوب بود. در بررسی اعتبار مقیاس نیز ضریب آلفای کرونباخ 9/0 و نتایج دونیمه سازی اسپیرمن 81/0 و دو نیمه سازی گاتمن 78/0 به دست آمده است.
ارتباط دین و سلامت از دیدگاه ادیان الهی، منابع پزشکی نیاکان و برخی از آثار ادبی
حوزههای تخصصی:
در اوستا کتاب آسمانی حضرت زرتشت(ع)، که هزاران سال قبل از تورات و انجیل و قرآن، در سرزمین ایران، مورد استناد اجداد موحدمان قرار می گرفته است، چندین بار درباره ی ارتباط دین و سلامت، مطلب هایی درج و بر آن تأکید شده است. به طوری که در چند جای این کتاب درباره ی تأثیر نماز، دعا و معنویت بر درمان بیماران، مطلب هایی به چشم می خورد. مثلاً در بخش اردی بهشت یشت این کتاب آمده است که: «پزشکان، ممکن است سلامتی را به یاری دانش، کارد، گیاهان دارویی و معنویت درمانی(منثره ) به کالبد بیماران، بازگردانند ولی درمان بخش ترین پزشکان، کسانی هستند که به «معنویت درمانی» می پردازند»؛ و نیز در بخش هفتم از فرگرد هفتم کتاب اوستا آمده است که «اگر پزشکان چندی با یکدیگر به درمان بیمار بپردازند، یکی با کارد پزشکی، دیگری با گیاه درمانی و آن دیگری با «معنویت درمانی»(منثره)، این سومین است که بهتر از همه بیماری را از تن بیمار، دور می کند».
بررسی نقش اساتید معارف اسلامی در ارتقای سلامت اخلاقی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۱ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴
55-62
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر به بررسی نقش اساتید معارف اسلامی درارتقاء سلامت اخلاقی دانشجویان پرداخته شده است ، بدین جهت نیازمند تبیین جایگاه اساتید معارف در تفکر اسلامی بوده ، ودر این راستا با مراجعه به متون دینی مشاهده می کنیم استاد وهر فردی که نقش معلمی را ایفاء می کند همانند پیامبراسلام (ص) وظیفه ی تعلیم وتربیت را در سطحی محدودتر به عهده داشته واین وظیفه زمانی معنا پیدا می کند که بین علم واخلاق یا آموزش وپرورش رابطه ای وجود داشته باشد ، لذا به نقل نظرات اندیشمندان مسلمان وغیر مسلمان در جهت پیوند علم واخلاق پرداخته ، واهمیت توجه به اخلاق را در دانشگاه های مختلف دنیا مورد ارزیابی قرار داده ایم ، ودر پایان نتیجه گرفته که در دانشگاه های ایران علاوه بر وجود قوانین رفتاری ، به محتوای اخلاقی در دروس دانشگاهی ونیز عامل انسانی برای انتقال این مفاهیم به دانشجویان ودر نهایت رسیدن به سطحی بالاتر از سلامت اخلاقی توجه ویژه ای شده است .
تأثیر تعهد دینی، دلبستگی دینی و همدلی بر پرخاشگری در بین دانش آموزان مقطع دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی رابطه بین تعهد دینی و دلبستگی دینی با پرخاشگری است، که همدلی نیز به عنوان متغیر واسطه ای در نظر گرفته شده است. روش پژوهش همبستگی است و جامعه آماری آن را کلیه دانش آموزان دوره دبیرستان شهر اصفهان تشکیل می دهند. نمونه آماری شامل 321 دانش آموز دبیرستانی است که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و مطالعه شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه پرخاشگری راین (2006)، تعهد دینی ورتینگتون (2003)، دلبستگی دینی هیل و هود (1999)، همدلی دیوید (1983) و پرسشنامه جمعیت شناختی محقق ساخته جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و مدل یابی معادله ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر مستقیم تعهد دینی بر همدلی 07/0 و اثر مستقیم دلبستگی دینی بر همدلی 25/0است (01/0≥p) و اثر مستقیم همدلی بر پرخاشگری 33/0- است (01/0≥p)؛ در حالی که اثر غیرمستقیم تعهد دینی بر پرخاشگری 0231/0- و اثر غیرمستقیم دلبستگی دینی بر پرخاشگری 74/21 است که نشان دهنده رابطه معکوس بین تعهد دینی و دلبستگی دینی با پرخاشگری بود و یافته های مدل سازی معادلات ساختاری نیز نشان داد که مدل با داده ها برازش دارد؛ هر چند تأثیر تعهد دینی بر همدلی تأیید نشد.
رابطه دینداری و حمایت اجتماعی با شیوه های مقابله با تنیدگی در مادران دارای کودکان با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل مرتبط با منابع مقابله ای مادران کودکان استثنایی به علت در معرض تنیدگی بودن این افراد واجد اهمیت است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش دینداری و حمایت اجتماعی با شیوه های مقابله با تنیدگی در مادران کودکان استثنایی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی و جامعه آماری آن همه مادران کودکان استثنایی شهرستان آستارا بود. داده های پژوهش از 67 نفر که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، جمع آوری گردید. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های عمل به باورهای دینی، شیوه های مقابله با استرس و حمایت اجتماعی استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین دینداری و راهبردهای مقابله با تنیدگی رابطه وجود دارد و رابطه بین حمایت اجتماعی با شیوه های مقابله ای نیز معنادار بود. همچنین هر دو متغیر قادر به پیش بینی شیوه های مقابله ای در مادران کودکان استثنایی بودند. شیوه های مقابله با تنیدگی مادران کودکان استثنایی توسط متغیرهای دینداری و حمایت اجتماعی به خوبی قابل پیش بینی است. بنابراین، پیشنهاد می شود جهت کاهش تنیدگی و نیز ارتقاء شیوه های مقابله ای در این افراد، نقش دینداری و حمایت اجتماعی مورد توجه قرار گیرد.
بررسی مراحل تحول بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
رشد و تحول انسان تدریجی و دارای مراحل است. در هریک از این مراحل، ساختار روانی، ویژگی ها و رفتار انسان متفاوت از مرحله قبل است. شناخت این مراحل از این جهت اهمیت دارد که به مدد همین مراحل می توان انواع مشخصی از تربیت را تعریف و طراحی کرده، اصول و شیوه های مختلفی را برای تربیت به کار برد. بسیاری از دانشمندان نیز تحقیقات خود را به بررسی و شناسایی این مراحل معطوف داشته اند. از این رو جست وجوی این موضوع در متون دینی و شناسایی مراحل رشد و تحول انسان از منظر دین، برای جامعه علمی و دینی بسیار حائز اهمیت است. سؤال این است که متون دینی، عمر و زندگی را چگونه تقسیم، مرحله بندی و توصیف کرده است؟ روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و توصیفی- استنباطی است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که دین، عمر انسان را به سه مرحله کلی و نُه زیرمرحله تقسیم می کند. دوران ضعف اولیه، شامل مراحل حمل، رضاع، قبل از تمیز و مرحله تمیز است. دوران قوت، شامل مراحل نوجوانی، شباب و کهولت و دوران ضعف ثانویه، شامل مراحل شیخوخیت و ارذل العمر می باشد.
نقش دین داری و تاب آوری در پیش بینی استرس زناشویی مادران دارای فرزند پسر با اختلال نارسایی توجه بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات رفتار مخرب و کمبود توجه
- حوزههای تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی مثبت گرا
- حوزههای تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی تعامل روانشناسی و دین
- حوزههای تخصصی روانشناسی مشاوره مشاوره خانواده
هدف این پژوهش بررسی نقش میزان دین داری و تاب آوری در پیش بینی استرس زناشویی درمادران دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی بود.روش پژوهش از نوع همبستگی بود.جامعه آماری شامل همه مادران دارای فرزند پسر با اختلال نارسایی توجه- بیش فعالیشهر تهران بودند. نمونه آماری شامل 100 مادر دارای فرزند پسر با اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.از آزمون مقیاس سنجش اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی، مقیاس استرس زناشویی استکهلمتهران، پرسشنامهتاب آوریکانرودیویدسون و مقیاس سنجش د ین داری برای جمع آوری داده ها استفاده شد. داده ها از طریق تحلیل رگرسیون چندمتغیره و ضریب همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفتند.نتایج نشان داد که بین استرس زناشویی با دین داری و تاب آوری رابطه منفی معنی داری وجود دارد ( 01/0p<). نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز نشان داد که دین داری و تاب آوری می توانند استرس زناشویی را به طور معکوس پیش بینیکنند. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که میزان دین داری و تاب آوری نقش مهمی در پیش بینی استرس زناشویی دارند.در نتیجه آموزش مؤلفه های تاب آوری و تأکید بر افزایش دین داری می تواند به کاهش استرس زناشویی کمک کند.
هوش اخلاقی و ساخت آزمون اولیة آن بر اساس منابع اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر که با هدف شناسایی مؤلفه های هوش اخلاقی و ساخت آزمون اولیة آن بر اساس منابع اسلامی انجام گرفت، از نوع پژوهش های بنیادی بوده و در آن از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. جامعة آماری این پژوهش را تمامی دانش پژوهان مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی? و طلاب جامعة الزهراء? در سال تحصیلی 1395-1394 تشکیل می دهند که با روش نمونه گیری در دسترس، 100 نفر انتخاب شدند. محقق پس از مطالعه، یادداشت برداری، سازماندهی و تجزیه و تحلیل منابع اسلامی و روان شناختی، مهم ترین فضائل اخلاقی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. مؤلفه های هوش اخلاقی بر اساس معیارهای مکارم، محاسن و معالی در حوزة اخلاق، به هفده ویژگی رسید و در سه دستة الهی، فردی و اجتماعی تقسیم گردید. برای بررسی میزان مطابقت مستندات اسلامی با مؤلفه های هوش اخلاقی از نظر کارشناسان خبرة دین استفاده شد. میانگین کل 7/3 نشانگر موافقت 92 درصدی کارشناسان در خصوص تطابق مستندات با مؤلفه هاست. هماهنگی میان مستندات با گویه ها، میانگینی در حد 51/3 بدست داد. جهت سنجش روایی ملاک، آزمون محقق ساخته به همراه آزمون هوش اخلاقی (MCI) اجرا شد. همبستگی دو آزمون با 84/0 نشان دهندة روایی بالای آزمون است. مؤلفه های آزمون هوش اخلاقی اسلامی با کل آزمون، همبستگی بالا و با یکدیگر همبستگی مثبت و پایین داشتند که نشان دهندة روایی سازة آزمون محقق ساخته است. اعتبار آزمون بواسطة بررسی همسانی درونی پرسش نامه با ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و نتیجة آن در سطح 96/0 به دست آمد. دونیمه سازی نیز اعتباری در حد 93/0 تا 95/0 به دست داد. نتایج تحقیق نشان می دهد که پرسش نامه تهیه شده از اعتبار و روایی مطلوبی برخوردار است.
کاربرد مدل سازی معادلات ساختاری PLS در تبیین اثرات متغیرهای جمعیت شناختی بر هوش معنوی با میانجی گری بهزیستی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر متغیرهای تحصیلی، جنسیت و سن بر هوش معنوی با میانجی گری بهزیستی ذهنی و با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری حداقل مجذورات جزئی بود. نمونه ای به حجم220 دانشجو در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا به روش تصادفی طبقه ای که معیار طبقه بندی بر اساس جنسیت و مقطع تحصیلی بود، انتخاب و به دو پرسشنامه هوش معنوی کینگ(2007) و مقیاس جامع بهزیستی کیز(1998) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که نمرات بالا در هوش معنوی با افزایش تحصیلات، افزایش می یابد، به طوری که اثر مستقیم برابر با 2/0=β بود. همچنین تحصیلات با میانجی گری بهزیستی ذهنی اثر غیر مستقیم 12/0=βرا بر هوش معنوی داشت، بر این اساس اثر کلی تحصیلات بر هوش معنوی 32/0=βبه دست آمد. مقطع تحصیلی بر بهزیستی ذهنی اثر معنادار 25/0=β و بهزیستی ذهنی بر هوش معنوی اثر معنادار 5/0=βرا داشتند. اما جنسیت و سن روی هیچ یک از متغیرهای بهزیستی و هوش معنوی اثر معناداری نداشتند. نتایج پژوهش حاضر نقش تحصیلات بر هوش معنوی و بهزیستی ذهنی را تأیید می کند.
بررسی رابطه بین «هوش معنوی» و «تعهد سازمانی» دبیران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی رابطه هوش معنوی با تعهد سازمانی و روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری دبیران تربیت بدنی آموزش و پرورش ناحیه چهار شهر اصفهان بودند که تعداد هشتاد نفر از آنان براساس فرمول کوکران و به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه استاندارد هوش معنوی کینگ (2008) و پرسشنامه تعهد سازمانی می یر (1985) هرکدام با 24 سوال بسته پاسخ در طیف پنج درجه ایی لیکرت و به ترتیب با پایایی 88/0 و79/0 براساس آلفای کرونباخ استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون و تحلیل واریانس نشان داد: بین هوش معنوی و تعهد سازمانی در سطح r=030) ،(p<0.05 رابطه معنا داری وجود دارد. بین ابعاد هوش معنوی و تعهد سازمانی رابطه وجود دارد، اما این رابطه در بعدهای معناسازی شخصی، آگاهی متعالی و گسترش خودآگاهی با تعهد سازمانی معنا دار نبوده است. از بین ابعاد هوش معنوی تفکر انتقادی وجودی در گام اول باعث تعهد سازمانی می باشد
تعیین رابطه ی توکل برخدا و سلامت روان، در دانشجویان پزشکی دانشگاه شهید بهشتی تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۱ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴
12-20
حوزههای تخصصی:
توجه به آموزه های دینی، نشان می دهد که توکل به خدا، بهترین عامل در تأمین سلامت روانی فرد محسوب می شود؛ و پژوهش انجام شده در این زمینه نیز، مؤید این واقعیت است. دانشجویان از قشرهای مهم جامعه هستند که امروزه در معرض انواع مشکل های روانی قرار دارند. هدف از انجام این پژوهش، تعیین رابطه ی توکل برخدا و سلامت روان، در دانشجویان پزشکی دانشگاه شهید بهشتی تهران بوده است. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع مطالعه های توصیفی(روش میدانی) است. جامعه ی مورد مطالعه نیز، همه ی دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است. روش نمونه گیری در این پژوهش، از نوع نمونه گیری در دسترس بوده، به این صورت که پس از مراجعه به دانشکده ی پزشکی،400 نفر از دانشجویان دانشکده ی پزشکی به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسش نامه ی راهیابی در حوادث و رخدادهای زندگی و پرسش نامه ی سلامت روان(SCL – 90) بوده است. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و روش های آماری توصیفی(میانگین و انحراف استاندارد) و روش آماری استنباطی(همبستگی پیرسون) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که بین توکل به خدا و سلامت روان، رابطه ی معناداری در سطح(05/0>P) وجود دارد. همبستگی دیده شده بین پرسش نامه ی توکل به خدا و سلامت روان در زیرمقیاس های افسردگی، اضطراب، شکایت های جسمانی، حساسیت فردی و پرخاشگری به ترتیب(21/0-، 22/0-، 31/0-، 26/0- و 16/0-) بوده، که به لحاظ آماری معنی دار است و نیاز به تبیین دارد. همچنین در مقیاس های فرعی پرسش نامه ی توکل به خدا(تفویض، دیگران، خود) با سلامت روان نیز همبستگی به دست آمد(28/0-، 27/0- و 30/0-). نتیجه گیری: نتیجه های این پژوهش نشان داد که همبستگی قوی بین توکل به خدا و سلامت روان وجود دارد؛ و توکل به خدا که یک عامل تقویت کننده ی روانی است، از مؤثرترین ساز و کارهای مقابله یی مذهبی- معنوی است که از آن می توان برای ارتقای سلامت روان افراد جامعه و بهزیستی روان شناختی آنان بهره جست.
روابط مطلوب آدمی در آموزه های تربیتی معصومان(علیهم السّلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش مناسبات انسانی در نظام تربیتی اسلام بسیار برجسته است. هدف این پژوهش بررسی آموزه های تربیتی معصومان(ع) در زمینة روابط مطلوب و سعادتمندانة آدمی است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و برای گردآوری داده های پژوهش، متون حدیثی مرتبط با موضوع پژوهش، با استفاده از فرم های فیش برداری از منابع گردآوری و با شیوة کیفی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که دامنة روابط مطلوب آدمی در آموزه های معصومان(ع) شامل ارتباط انسان با خدا، خویشتن، انسان های دیگر، و جهان هستی می باشد.
رابطة بین هوش معنوی و شادکامی به واسطه بهزیستی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه تبیین نقش واسطه گری بهزیستی روان شناختی در رابطه ی بین هوش معنوی و شادکامی بود. در این مطالعه 258 (170 دانشجوی مذکر و 88 دانشجوی مؤنث) دانشجوی کارشناسی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای از بین دانشجویان دانشگاه آزاد واحد مرودشت در سال 93-92 انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه هوش معنوی، مقیاس شادکامی آکسفورد و سیاهه بهزیستی روانشناختی را تکمیل کردند. نتایج تحلیل مسیر از اثر واسطه ای کامل بهزیستی روان شناختی در رابطه ی بین هوش معنوی و شادکامی حمایت کرد. در این مقاله، دلالت های این یافته مورد بحث قرار گرفته است
خود انتقادی، جهت گیری مذهبی درونی، افسردگی و احساس تنهایی با میانجی گری خودخاموشی در دانشجویان درگیر رابطه ی رمانتیک: یک مدل تحلیل مسیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: طراحی مدلی بر اساس ادبیات پژوهشی در افرادی که در رابطه ی رمانتیک دچار شکست عاطفی شده اند می تواند راه گشای مشکلات آن ها در زمینه های مختلف زندگی شود. این مطالعه با هدف بررسی رابطه ی خود انتقادی، جهت گیری مذهبی درونی، افسردگی و احساس تنهایی با میانجی گری خود خاموشی در دانشجویان درگیر رابطه ی رمانتیک دانشگاه شهید چمران در سال تحصیلی 92-1391 انجام گرفت.
روش کار: در این مطالعه ی تحلیل مسیر، 272 دانشجو ی (88 مرد و 184 زن) درگیر رابطه ی رمانتیک این دانشگاه با روش نمونه گیر ی غیر احتمالی گلوله برفی برگزیده شدند و مقیاس های خود انتقادی، جهت گیری مذهبی درونی، افسردگی، احساس تنهایی و خود خاموشی را تکمیل کردند. داده های مدل فرضی از طریق تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار Amos و SPSS نسخه ی 21 مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: ضرایب مسیر بین خود انتقادی با خود خاموشی (001/0>P)، خود انتقادی با افسردگی (001/0>P) و خودخاموشی با افسردگی (001/0>P) به صورت مثبت و معنی دار بودند. ضرایب مسیر بین جهت گیری مذهبی درونی با افسردگی (005/0>P) به صورت منفی و مسیر غیر مستقیم خود انتقادی به افسردگی با واسطه ی خودخاموشی (050/0>P) معنی دار بودند.
نتیجه گیری: با وجود رابطه ی خطی و مستقیم بین خودانتقادی و افسردگی، خودخاموشی نقش مهمی بین این دو متغیر بر عهده دارد و باعث می شود عزت نفس و هویت فرد آسیب ببیند. هم چنین جهت گیری مذهبی درونی تر باعث می شود افراد افسردگی کمتری را تجربه کنند.
رابطه پایبندی مذهبی با همدلی درمیان دانشجویان دختر و پسر؛ با توجه به وضعیت اقتصادی و تاهل(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
همدلی، متغیری تأثیرگذار در کیفیت روابط بین فردی است که مؤلفه های شناختی، هیجانی و رفتاری ویژة خود را دارد. هدف این پژوهش، تعیین رابطة همدلی و مؤلفه های آن با پایبندی مذهبی است. پژوهش پیش رو، توصیفی و از نوع همبستگی و علّی مقایسه ای است. بدین منظور، از میان دانشجویان مرتبط با ادارة مشاورة نهاد مقام معظم رهبری حفظه الله در دانشگاه ها (جامعة آماری پژوهش) با استفاده از نمونه گیری تصادفی، تعداد 400 نفر (پسر و دختر) انتخاب شدند. . همة شرکت کنندگان به گویه های پرسش نامه های پایبندی مذهبی جان بزرگی و همدلی (فهرست واکنش های بین فردی) دیویس پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از نسخة بیستم نرم افزار آماری SPSS و کاربرد روش های آماری همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس و آزمونZ نشان داد که میان متغیرهای پایبندی مذهبی و همدلی و زیرمقیاس های آنها (به جز زیرمقیاس های پایبندی مذهبی و خیال) رابطه ای معنادار وجود دارد و نیز نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه، از معناداری تفاوت نمرات کل پایبندی و زیرمقیاس های خیال، نگرانی همدلانه و دیدگاه پذیری، و نمرات کل و زیرمقیاس های پایبندی و ناپایبندی مذهبی بین دو گروه دانشجویان دختر و پسر حکایت دارد. ضمن اینکه وضعیت اقتصادی، برخلاف وضعیت تأهل، می تواند نقشی تعدیل کننده ایفا کند.
نقش واسطه ای هدف در زندگی در رابطه جهت گیری دینی با شادی و رضایت از زندگی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای هدف در زندگی در رابطه جهت گیری دینی با بهزیستی فاعلی انجام شد. 399 دانشجو به مقیاس شادی فاعلی، مقیاس رضایت از زندگی، مقیاس تجدید نظر شده جهت گیری دینی و آزمون اصلاح شده هدف در زندگی پاسخ دادند. این پژوهش از نوع همبستگی است و از روش هائی چون ضریب همبستگی، رگرسیون و آزمون سوبل برای تحلیل یافته ها استفاده شد. یافته ها نشان داد روابط شاخص های دینداری با شادی و رضایت از زندگی مثبت و معنادار بود. این روابط در مورد رضایت از زندگی و هدف در زندگی نیرومند تر بود. رابطه هدف در زندگی با متغیر های دینی و بهزیستی فاعلی مثبت بود و نقش واسطه ای هدف در زندگی در رابطه با جهت گیری دینی با شاخص های بهزیستی تائید شد. پژوهش حاضر به شناخت رابطه دینداری با بهزیستی و سلامت روانی کمک می کند و راهکار هایی برای پژوهش های آینده در اختیار می گذارد.
مقایسه تنظیم رغبت بر اساس آموزه زهد اسلامی و درمان شناختی رفتاری بر افزایش سلامت عمومی
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال اول زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱
110 - 135
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی کارآمدی الگوی تنظیم رغبت در اسلام (مبتنی بر مفهوم زهد) به عنوان الگویی شناختی- هیجانی برای افزایش سلامت روان در مقایسه با درمان شناختی- رفتاری بود. الگوی تنظیم رغبت در قالب پروتکل برای مداخله بالینی طراحی شد. نمونه آماری از میان مراجعان به دو مرکز درمانی مرکز مشاوره مؤسسه امام خمینی و دانشگاه قرآن و حدیث انتخاب شدند. نمونه از میان افرادی انتخاب شدند که بر اساس مصاحبه بالینی (DSM5)، اضطراب تعمیم یافته داشتند. برای پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، از پرسش نامه سلامت عمومیGHQ استفاده شد. مراجعان، به دو گروه تقسیم شدند. گروه های کاربندی پروتکل درمانی خود را طی هشت هفته دریافت کردند و با گروه کنترل مقایسه شدند. مقایسه سه گروه از طریق مدل آماری کواریانس و اندازه های مکرر تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که گروه تنظیم رغبت در مقایسه با گروه شناختی- رفتاری و گروه کنترل، در افزایش سلامت عمومی تأثیر بیشتری داشت.
رابطه احساس گناه و شرم با دینداری و سلامت روان
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال اول زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱
160 - 176
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی روابط احساس گناه و شرم با دینداری و سلامت روان بود. بدین منظور ۱۸۰ دانشجو به مقیاس های زیر پاسخ دادند: «مقیاس آمادگی احساس گناه و شرم»، «علاقه به دین»، «مقیاس های تک گویه ای جهت گیری دینی»، «مقیاس های به زیستی روان شناختی ریف»، «مقیاس شادی فاعلی»، «رضایت از زندگی عمومی»، «پرسش نامه سلامت عمومی». یافته ها نشان داد احساس گناه با پیامدهای مثبت روانی همراه است، در حالی که احساس شرم با پیامدهای منفی روانی همایند است. احساس گناه رابطه ضعیف و مثبتی با علاقه مندی به دین داشت، حال آنکه روابط شرم با متغیرهای دینی منفی بود. نتایج این پژوهش از نظریه سازشی بودن احساس گناه و غیرسازشی بودن شرم حمایت می کنند.
بررسی اثربخشی روان درمانی معنوی- مذهبی، بر کاهش استرس، اضطراب و افسردگی زنان دارای همسر معتاد شهر ایلام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۱ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳
19-24
حوزههای تخصصی:
اعتیاد و سوء مصرف مواد مخدر به مثابه مسئله یی اجتماعی، پدیده یی است که همراه با آن، توانایی جامعه در سازمان یابی و حفظ نظم موجود از بین می رود و عملکرد بهنجار حیات اجتماعی مختل می گردد ونیز موجب دگرگونی های ساختاری در نظام اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه می شود. از این رو، هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثربخشی روان درمانی معنوی- مذهبی بر کاهش استرس، اضطراب و افسردگی زنان دارای همسر معتاد شهر ایلام است. مواد و روش ها: طرح پژوهش حاضر از نوع آزمایشی(پیش آزمون و پس آزمون) با گروه کنترل و دوره ی پیگیری بوده است. جامعه ی پژوهش شامل 45 نفر از زنان دارای همسر معتاد بوده که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. ابزار مورد استفاده، تست(هامیلتون) برای سنجش استرس؛ و تست افسردگی(بک) بوده است. یافته ها: نتیجه های تحلیل واریانس، نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و گواه، در مرحله ی پیگیری، از نظر سطح استرس و افسردگی وجود دارد(p<0/001). نتیجه گیری: نتیجه های به دست آمده نشان داد، رفتار درمانی مبتنی بر مذهب، بر کاهش میزان استرس و افسردگی زنان دارای همسر معتاد تأثیر معنی داری دارد. پس با توجه به نقش مذهب و معنویت در فرآیند بهبودی، پرداختن به مقوله ی معنویت درکاهش میزان استرس و افسردگی افراد، امری ضروری است.