فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۶۱ تا ۲٬۱۸۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: تسهیم اثربخش دانش، نیازمند بافت و بستر مناسب فرهنگی است. افراد به عنوان یک سازمان فردی برای یادگیرنده شدن، لازم است پس از شناسایی و خلق اطلاعات، برای کاربرد عملی اطلاعات و نهادینه کردن دانش به تسهیم و تبادل دانش بپردازند و اگر این فرهنگ در افراد نهادینه نشود نمی توانند در جریان رقابت و در عصر جهانی شدن و انفجار دانش موفق باشند. روش بررسی: این پژوهش پیمایشی بوده و نتایج حاصل به صورت توصیفی – تحلیلی ارائه شده است. نمونه آماری ۱۰۰ نفر از اساتید دانشگاه علوم پزشکی بیرجند می باشند که به صورت تصادفی انتخاب شدند، ابزار سنجش اطلاعات پرسشنامه 20 سؤالی با ضریب پایایی 0/89 و روایی (93/.CVI=) بود. داده ها پس از جمع آوری با نرم افزار Spss و آزمون T و ضریب همبستگی آنوا مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
پیش بینی مؤلفه های یادگیری سازمانی بر پایه بینش کارکنان دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف توسعه مؤلفه های یادگیری سازمانی بر پایه بینش سازمانی کارکنان دانشگاه پیام نور تهران صورت گرفته است. روش پژوهش از نظر هدف، توسعه ای و از نظر شیوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان (مدیران و کارشناسان) دانشگاه پیام نور استان تهران به تعداد 120 نفر بود که با استفاده از جدول مورگان، پس از نمونه برداری تصادفی، 91 پاسخ نامه انتخاب گردید. ابزار گردآوری داده ها دو پرسش نامه محقق ساخته بینش با 40 و یادگیری سازمانی با 42 ماده بود، روایی ابزارها به وسیله روایی سازه و اعتبار آنها از طریق آلفای کرونباخ (90/0 و 96/0) به دست آمد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی بیانگر آن است که بینش سازمانی و یادگیری سازمانی کارکنان هر یک مرکب بر شش مؤلفه است که روی هم به ترتیب 1/49 و 5/63 درصد از واریانس کل بینش و یادگیری سازمانی را پوشش می دهند. تعیین فاصله اطمینان 99 درصدی متغیرها نشان داد که مؤلفه های بینش کارکنان در جامعه مورد مطالعه بالا و عوامل یادگیری سازمانی به جز رهبری راهبردی و مهارت فردی نیز بالاست اما مؤلفه های دیگر در سطح متوسط ارزیابی گردید. پس از اجرای آزمون فریدمن، رتبه بندی مؤلفه های بینش در جامعه به ترتیب؛ ارتباطات، نگرش، بهره وری، خلاقیت، سرپرستی و نظارت و آزادی عمل، اما رتبه بندی مؤلفه های یادگیری سازمانی در جامعه به ترتیب؛ مهارت فردی، رهبری راهبردی، چشم انداز، توانمندسازی، مدل ذهنی و یادگیری تیمی است. به استثنای سرپرستی و نظارت که با تجربه خدمتی رابطه دارد، هیچ یک از متغیرهای دیگر با ویژگی های فردی رابطه ندارند. در نهایت نتایج اجرای مدل همبستگی بنیادی، در برون داد نهایی تنها یک زوج مدل بهینه معرفی کرد.
رابطه رشد اخلاقی، اعتیاد به پیامک و افت تحصیلی دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تحول اخلاقى و ارزشى در نوجوانى و جوانى، بیش از هر دوره دیگرى است. رشد سریع شناختى در نوجوانى و جوانى باعث مى شود که فرد بهتر بتواند درباره مسایل اخلاقى و ارزشى قضاوت کند و در برخورد با این مسایل، واکنش دقیق تر و پیچیده ترى نشان دهد. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین رشد اخلاقی، اعتیاد به پیامک و افت تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان بهشهر است. بدین منظور از میان کلیه دانش آموزان پایه اول، دوم و سوم متوسطه شهرستان بهشهر که در سال تحصیلی 95-1394 مشغول به تحصیل بوده اند، تعداد 357 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب گردیدند. جهت جمع آوری داد ه ها از آزمون رشد اخلاقی لطف آبادی، آزمون اعتیاد به پیامک و پرسش نامه افت تحصیلی استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی، تحلیل واریانس یک طرفه، tگروه های مستقل و رگرسیون در سطح 0/05>P، نشان داد که بین رشد اخلاقی با اعتیاد به پیامک و افت تحصیلی همبستگی معکوس و منفی وجود دارد. اما، بین اعتیاد به پیامک و افت تحصیلی همبستگی مستقیم و مثبت وجود دارد. هم چنین، متغیر رشد اخلاقی توسط متغیرهای اعتیاد به پیامک و افت تحصیلی قابل پیش بینی می باشد.
الگوی روابط علّی پیشایندها و پسایندهای رفتارهای سلامت در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف آزمون نقش واسطه ای رفتارهای سبک زندگی ارتقادهنده سلامت در رابطه جهت گیری های مذهبی درونی/بیرونی و حمایت اجتماعی ادراک شده با بهزیستی هیجانی و رضایت از زندگی در دانشجویان انجام شد. روش: 410 دانشجو (157 پسر و 253 دختر) به جهت گیری مذهبی درونی بیرونی آلپورت (I/EROS)، مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS)، نسخه تجدید نظر شده دوم نیمرخ سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت (HPLP-II)، فهرست عواطف مثبت و منفی (PANAS) و رضایت از زندگی (SWLS) پاسخ دادند. در این مطالعه، به منظور آزمون نقش واسطه ای رفتارهای سبک زندگی ارتقادهنده سلامت در رابطه جهت گیری های مذهبی درونی/بیرونی و حمایت اجتماعی ادراک شده با بهزیستی هیجانی و رضایت از زندگی در دانشجویان از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که رابطه بین جهت گیری مذهبی درونی و حمایت اجتماعی ادراک شده با رفتارهای سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت مثبت و معنادار و رابطه بین جهت گیری مذهبی بیرونی با رفتارهای سبک زندگی سالم مثبت و غیرمعنادار بود. همچنین، رابطه بین رفتارهای سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت با عاطفه مثبت و رضایت از زندگی مثبت و معنادار و با عاطفه منفی، منفی و معنادار بود.علاوه بر این،نتایج روش آماری معادلات ساختاری نشان داد که رابطه بین جهت گیری مذهبی درونی و حمایت اجتماعی با عاطفه مثبت و منفی و رضایت از زندگی از طریق از رفتارهای سبک زندگی سالم به طور نسبی میانجیگری می شود. در نهایت، در مدل مفروض، 29 درصد از پراکندگی نمرات رفتارهای سبک زندگی از طریق جهت گیری های مذهبی درونی/بیرونی و حمایت اجتماعی ادراک شده تبیین شد. همچنین، در مدل مفروض به ترتیب 64 ، 16 و 38 درصد از پراکندگی نمرات عاطفه مثبت، عاطفه منفی و رضایت از زندگی از طریق رفتارهای سبک زندگی تبیین شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که بخشی از پراکندگی نمرات بهزیستی هیجانی و رضایت از زندگی در بافت پیش بینی این مولفه های شناختی و هیجانی بهزیستی از طریق ابعاد درونی و بیرونی جهت گیری های مذهبی و حمایت اجتماعی ادراک شده، به کمک تفاوت در میزان استفاده از رفتارهای سبک زندگی سالم قابل تبیین است.
رابطه ی خود تنظیمی و ویژگی های شخصیتی با استرس شغلی در کارمندان دانشگاه اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی خودتنظیمی و ویژگی های شخصیتی (روان رنجوری، برون گرایی، تجربه پذیری، توافق پذیری و مسئولیت پذیری) با استرس شغلی کارمندان دانشگاه اصفهان انجام شد. روش کار: جامعه آماری این پژوهش توصیفی همبستگی شامل کلیه کارمندان یعنی 1217 فرد شاغل در دانشگاه اصفهان در سال 1394 بود. از این جامعه 200 نفر به عنوان نمونه به روش تصادفی ساده چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از سه ابزار مقیاس خودتنظیمی (براون، میلر، لاوندوسکی، 1999)، فرم کوتاه پرسش نامه ی نئو (کاستا و مک کری، 1990) و مقیاس استرس شغلی (دیویس و رابینز و مک کی، 1991) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون، رگرسیون همزمان و آزمون تی مستقل استفاده شد. یافته ها: نتایج نش ان داد بین استرس شغلی با خودتنظیمی و چهار بعد شخصیت یعنی برون گرایی، تجربه پذیری، توافق پذیری و مسئولیت پذیری، رابطه ی منفی معنی دار (01/0>P) و بین استرس شغلی با یک بعد شخصیت یعنی روان رنجوری رابطه ی مثبت معنی داری (01/0>P) وجود دارد. از بین متغیرهای خودتنظیمی و ابعاد ویژگی های شخصیتی، تنها سه متغیرخودتنظیمی (01/0>P)، روان رنجوری (01/0>P) و برون گرایی (05/0>P) می توانند استرس شغلی را پیش بینی کنند. هم چنین بین زنان و مردان در متغیرهای خودتنظیمی، ابعاد ویژگی های شخصیتی و استرس شغلی، تفاوت معنی داری وجود ندارد. نتیجه گیری: با توجه به نقش خودتنظیمی، روان رنجوری و برون گرایی در استرس شغلی لازم است کار متناسب با ویژگی های مذکور به افراد محول شده تا به این ترتیب بتوان میزان استرس شغلی را کاهش و سلامت روان را افزایش داد.
اثر بخشی مداخله مثبت نگر گروهی بر بهزیستی روان شناختی، تاب آوری و شادکامی دختران نوجوان بی سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مداخله مثبت نگر گروهی بر بهزیستی روان شناختی، تاب آوری و شادکامی دختران نوجوان بی سرپرست تحت حمایت بهزیستی استان اصفهان انجام گرفت. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون، با گروه کنترل و پیگیری بود. بدین منظور از مراکز نگهداری دختران نوجوان بی سرپرست استان اصفهان در پاییز و زمستان 1394، 3 مرکز به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و از بین آن ها 30 نفر که ملاک های ورود به مطالعه را دارا بودند در دو گروه آزمایش و کنترل به طور تصادفی جایگزین شدند (هر گروه 15 نفر). گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای مداخله گروهی مثبت نگر دریافت کردند اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. آزمودنی ها، قبل و بعد از مداخله و 45 روز بعد در مرحله پیگیری به مقیاس بهزیستی روان شناختی (ریف)، مقیاس تاب آوری (کانر و دیویدسون) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد (آرگایل، مارتین و کروسلند) پاسخ دادند. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیره حاکی از افزایش بهزیستی روان شناختی، تاب آوری و شادکامی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بود. به علاوه در مرحله پیگیری نیز این تأثیر پایداری خود را حفظ کرد. بنابراین می توان از مداخله مثبت نگر برای ارتقاء بهزیستی روان شناختی، تاب آوری و شادکامی دختران نوجوان بی سرپرست استفاده نمود.
بررسی عوامل مؤثر در تصمیم گیری زنان برای سقط عمدی جنین و نگرش اعتقادی و شرعی آنان در این باره(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴
44-54
حوزههای تخصصی:
سقط جنین از نظر علم پزشکی انواعی دارد که شامل سقط جنین طبیعی، طبّی، ضربه یی و جنایی می شود. باوجود افزایش کمّی و کیفی روش های پیشگیری از بارداری و افزایش سطح آگاهی جامعه در این باره ، حاملگی ناخواسته یکی از مشکلات دوران بارداری است. وقتی مادران باردار با حاملگی ناخواسته مواجه می شوند، ناگزیر به سقط جنایی دست می زنند . مواد و روش ها: این پژوهش، از نوع مطالعه ی توصیفی است که در آن به زنان مراجعه کننده به مرکزهای بهداشتی، درمانی و آموزشی منتخب دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، با سابقه ی سقط عمدی در 10 سال اخیر، پرسش نامه ی محقق ساخته، داده شد. روش نمونه گیری به صورت تصادفی و تعداد نمونه ی لازم 369 نفر بوده است. یافته های پرسش نامه با نرم افزار SPSS(نسخه ی 17) مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته ها: یافته های مطالعه نشان می دهد که حدود 26 درصد افراد در زمان انجام سقط 26 سال داشتند و همچنین میزان تحصیلات 8/41 درصد افراد دیپلم بود. شایع ترین علت انجام سقط در حدود 20 درصد افراد مشکلات مالی و در حدود 15 درصد افراد اختلافات خانوادگی بود. حدود 50 درصد واحدهای پژوهش، مهم ترین مشوق شان برای انجام سقط، همسرانشان بودند؛ و نیز 29 درصد واحدهای پژوهش در هفته ی هشتم و 5/17 درصد آنان در هفته ی هفتم بارداری، اقدام به سقط کرده اند. حدود 4/42 درصد افراد سقط جنین را حرام دانسته و تنها 3/4 درصد افراد اقدام کننده به سقط، دیه ی مربوط به آن را پرداخت کرده اند. نتیجه گیری: سقط جنین از موضوع های بحث انگیزی است که می توان آن را نمونه یی از معضل های اجتماعی، فقهی و غیره برشمرد؛ از این رو، ضروری است که در جامعه ی ایرانی- اسلامی، به آن به طور جدی توجه شود. نتایج این مطالعه نشان داد که شایع ترین علت سقط جنین، مشکلات مادی بوده و مهم ترین مشوق به سقط جنین، همسران و نگرش اعتقادی افراد نیز نسبت به سقط جنین ضعیف بوده است.
اثربخشی معنویت درمانی بر تاب آوری سالمندان شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در سال های اخیر، منابع استرس زا و محیط های نامساعد، رو به افزایش است. از سوی دیگر، جمعیت سالمندان در جهان رو به افزایش می باشد. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی تأثیر معنویت درمانی بر تاب آوری سالمندان مقیم خانه سالمندان بود.
مواد و روش ها: این مطالعه نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه شاهد انجام شد. جامعه آماری را در این پژوهش کلیه سالمندان مقیم خانه سالمندان صادقیه اصفهان تشکیل داد. از بین سالمندانی که در مقیاس تاب آوری نمره زیر 50 کسب نمودند، 20 نفر به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفری آزمایشی و شاهد قرار گرفتند. گروه آزمایشی، مداخله مبتنی بر رویکرد معنویت درمانی را طی 8 جلسه که توسط محقق ارایه گردید، دریافت نمودند. سپس، پرسش نامه تاب آوری (Connor-Davidson، که در ایران ضریب Cronbach’s alpha آن 87/0 و پایایی به روش بازآزمایی 73/0 به دست آمده است)، در مراحل پس آزمون و پیگیری توسط نمونه مورد پژوهش، تکمیل گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و به روش تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر انجام شد.
یافته ها: معنویت درمانی به شیوه گروهی باعث اختلاف بارز در میانگین نمرات گروه آزمایش در مراحل پس آزمون و پیگیری نسبت به مرحله پیش آزمون گردید. در مراحل پس آزمون و پیگیری، به صورت معنی داری در افزایش تاب آوری سالمندان مؤثر بوده است (001/0 < P).
نتیجه گیری: معنویت درمانی روش مناسبی جهت افزایش تاب آوری در سالمندان می باشد. آنان با شرکت در جلسات گروهی معنویت درمانی و تبادل افکار و عقاید، این توانایی و آگاهی را کسب می کنند که زندگی همواره دارای معنی است و می توان در هر پیشامدی معنی و هدفی یافت. با توجه به تناسب معنویت درمانی با بافت فرهنگی و مذهبی ایران، پیشنهاد می گردد که در گروه های سنی دیگر و همچنین، مقایسه آن با روش های معنی درمانی و شناخت درمانی جهت افزایش تاب آوری مورد بررسی قرار گیرد.
بررسی الزامات استفاده از سیستم مدیریت یادگیری در آموزش عالی از دیدگاه استادان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی الزامات مؤثر در استفاده از سیستم مدیریت یادگیری در آموزش عالی از دیدگاه استادان دانشگاه اصفهان بود. این پژوهش از نوع کیفی بود که با استفاده از روش مصاحبه در سال تحصیلی 94-1393 انجام گرفت. بر این اساس، با 15 نفر از استادان مصاحبه به عمل آمد. مصاحبه به صورت نیمه ساختار یافته انجام گرفت که روایی محتوایی سؤالات آن از قبل مورد تأیید چند نفر صاحب نظر در حوزه مربوطه قرار گرفت. داده های حاصل از مصاحبه ها با استفاده از روش مقوله بندی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که از جمله عوامل مهم در به کارگیری سیستم مدیریت یادگیری عبارتند از: عوامل مربوط به ماهیت سیستم مدیریت یادگیری، عوامل مدیریتی- زیرساختی و عوامل انسانی. در بعد عوامل مرتبط با سیستم، قابلیت آموزشی و قابلیت یادگیری، در بعد انسانی، مهارت در استفاده از سیستم، و در بعد مدیریتی- زیرساختی، کمیت و کیفیت زیرساخت ها و تدارک منابع مالی کافی، از جمله عوامل مهم به کارگیری سیستم مدیریت یادگیری در آموزش عالی بود.
بررسی رابطه ی بین سبک های دلبستگی با اعتیاد به اینترنت در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به شیوع اعتیاد به اینترنت در بین قشر جوان و عواقب ناشی از آن و هم چنین تاثیرپذیری از سازه های مختف روان شناسی، مطالعه ی حاضر با هدف بررسی رابطه ی سبک های دلبستگی با اعتیاد به اینترنت در دانشجویان انجام شد.
روش کار: جامعه ی آماری این مطالعه ی توصیفی-همبستگی شامل تمام دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 95-1394 بودند که حداقل یک ترم از کل دوره ی تحصیل را گذرانده بودند. 354 نفر با روش نمونه گیری طبقه ای تناسبی و تصادفی ساده وارد مطالعه شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسش نامه های اعتیاد به اینترنت یانگ، سبک دلبستگی کولینز و رید و چک لیست اطلاعات جمعیت شناختی انجام شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSSنسخه ی 19 و آزمون های آماری تحلیل واریانس و تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه ی همزمان انجام شد.
یافته ها: به طور کلی سبک های دلبستگی قادر به پیش بینی اعتیاد به اینترنت هستند (001/0=P، 98/7=F) و 07/0واریانس نمرات اعتیاد به اینترنت از طریق سبک های دلبستگی، قابل تبیین است. به علاوه، سبک های ایمن (002/0=P) و اجتنابی (02/0=P) در جهت مستقیم و سبک دوسوگرا (002/0=P) در جهت معکوس، قادر به پیش بینی اعتیاد به اینترنت دانشجویان می باشند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این تحقیق، سبک دلبستگی ایمن با نمره ی کل اعتیاد به اینترنت و شش مولفه ی آن، همبستگی مثبت معنی داری دارد و بالا بودن نمرات سبک دلبستگی ایمن در دانشجویان با اعتیاد آنان به اینترنت همراه است.
ساختار عاملی و اعتباریابی فرم کوتاه مقیاس رسالت چند بعدی مسیر شغلی در میان دانشجویان دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسالت شغلی رویکردی نسبت به کار که در آن شغل فرد بخش اصلی و مرکزی زندگی او است و با استفاده از آن برای انجام دادن کارهای جامعه پسند و کمک به دیگران تلاش می کند. هدف پژوهش حاضر مطالعه ساختار عاملی و اعتباریابی فرم کوتاه مقیاس رسالت چند بعدی مسیر شغلی، در میان دانشجویان دانشگاه اصفهان بود. مطالعه حاضر توصیفی – پیمایشی و از لحاظ هدف کاربردی بود. جامعه پژوهش دانشجویان دانشگاه اصفهان بودند که تعداد 307 نفر از آن ها با استفاده از نمونه گیری در دسترس(آسان) انتخاب و فرم ترجمه شده مقیاس 9 ماده ای رسالت مسیر شغلی، بین آن ها توزیع شد. این مقیاس ابتدا به فارسی ترجمه و سپس به انگلیسی برگردانده شد و سپس جمعی از متخصصان، پرسشنامه را برای تعیین حساسیت های فرهنگی، وضوح سؤالات، موارد اختلاف و خطاهای موجود در معنایابی بررسی کردند. یافته ها نشان داد که تحلیل عاملی اکتشافی بیان کننده 3 خرده مقیاس مقبول بود که در ادامه ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 72/0و برای خرده مقیاس ها از 66/0 تا 77/0متغیر بود. همه موارد همبستگی مورد-کلی مقبولی داشتند و نتایج آزمون - بازآزمون نشان دهنده ثبات برای مقیاس رسالت مسیر شغلی و خرده مقیاس های آن بود. همچنین نتایج نشان داد نسخه فارسی مقیاس رسالت مسیر شغلی، روایی و پایایی خوبی را نشان داده است.
دانش برنامه درسی در آموزشگری: شایستگی حرفه ای مغفول در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به توصیف شایستگی حرفه ای در آموزشگری مبتنی بر دانش برنامه درسی در سطح آموزش عالی پرداخته است. داده های مورد مطالعه بر اساس طرح پژوهش کیفی با رویکرد پدیدار شناختی و از طریق انجام مصاحبه عمیق اکتشافی با 24 مدرس خبره در رشته های علوم پایه، علوم مهندسی، علوم انسانی و علوم پزشکی به دست آمد. یافته های پژوهش بر مؤلفه های حرفه ای دانش برنامه درسی: دانش های اساسی(دانش نسبت به: ماهیت و ابعاد گوناگون عناصر برنامه درسی، ارتباط ساختاری بین عناصر، اصول تعادل و انسجام بخشی بین عناصر برنامه درسی) و دانش های حمایتی(دانش نسبت به حوزه های: تخصصی و دانش های مرتبط، روان شناختی، و اخلاقی- اعتقادی) تأکید داشتند.
مقایسه اثربخشی دو روش درمانی پذیرش/تعهد و روش رفتار درمانی دیالکتیکی بر نافرمانی مقابله ای در یک بیمارستان نظامی
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۷ بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۵
5 - 19
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از رایج ترین اختلالات روان پزشکی در میان کودکان پیش دبستانی اختلالات رفتاری ایذایی هستند که عمدتاً شامل اختلال نافرمانی مقابله ای می باشد. هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر روش درمانی پذیرش/تعهد و روش درمانی دیالکتیکی بر روی کودکان دارای نافرمانی مقابله ای است. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی بود. تعداد 30 کودک 7 تا 12ساله مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای مراجعه کننده به یک بیمارستان نظامی با تشخیص روان پزشک اطفال انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شده و هر یک از گروه ها تحت 8جلسه هفتگی دو ساعته درمان مبتنی بر پذیرش/تعهد و رفتار درمانی دیالکتیکی قرار گرفتند. والدین کودکان یک بار قبل و یک بار بعد از ارائه متغیر مستقل پرسش نامه علائم مرضی کودکان را تکمیل کردند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون T همبسته و تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد که هر دو درمان تعهد/پذیرش و رفتاردرمانی دیالکتیکی به طرز معناداری در سطح 0/001 در درمان اختلال نافرمانی مقابله ای مؤثر هستند (0/001>P) و بین درمان ها تفاوت معناداری به لحاظ اثربخشی وجود نداشت (0/357
اثر سیاست سازمانی ادراک شده بر استرس شغلی و قصد ترک شغل با توجه به نقش میانجی گر بدبینی نسبت به سازمان
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثر سیاست سازمانی ادراک شده بر استرس شغلی و قصد ترک شغل با میانجی گری بدبینی به سازمان انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کارکنان شهرداری شهر ویس در استان خوزستان به تعداد 256 نفر در سال 1393 بودند که از میان آنان، 185 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارها شامل پرسشنامه سیاست سازمانی ادراک شده، پرسشنامه بدبینی به سازمان، پرسشنامه استرس شغلی و پرسشنامه قصد ترک شغل بود. جهت تحلیل داده ها از روش الگویابی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. جهت آزمودن اثرهای واسطه ای در الگوی پیشنهادی از روش بوت استراپ استفاده شد. نتایج نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. یافته ها نشان داد که ادراک سیاست سازمانی با استرس شغلی، قصد ترک شغل و بدبینی به سازمان رابطه دارد. به علاوه، بدبینی به سازمان، میانجی گر رابطه بین سیاست سازمانی ادراک شده، استرس شغلی و قصد ترک شغل بود.
جایگاه درمان و درمانگر
حوزههای تخصصی:
زندگی و سلامت از بزرگ ترین موهبت های الهى است که به بشر ارزانی شده؛ و در کنار آن دانشِ پزشکی در حفظ و مراقبت از این سلامت، مسئولیتی خطیر بر عهده دارد. در سایه ی بهره مندی از این سلامت است که آسایش در زندگی دست یافتنی خواهد شد. کسانی که از این دانش بهره مند هستند در جامعه از توجّه و احترام خاصی برخوردارند.
ارزشیابی برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان از حیث تربیت معلم پژوهشگر (مورد: پردیس های شهید بهشتی و شهید هاشمی نژاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان از حیث تربیت معلم پژوهشگر انجام شد. روش مورد استفاده در این پژوهش از نوع ارزشیابی و مدل ارزشیابی پروواس بود. در مسیر بررسی وضعیت مطلوب و اجرا شده برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان؛ متخصصان موضوعی از طریق نمونه گیری هدفمند و زنجیره ای، دانشجویان از روش نمونه گیری در دسترس و مدرسان از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در راستای بررسی برنامه درسی اجرا شده و متناسب با هریک از مراحل ارزشیابی، معیارهای لازم برای مؤلفه ها شناسایی شد. عملکرد واقعی دانشگاه فرهنگیان در هر یک از مراحل ارزشیابی و مؤلفه ها از طریق پرسشنامه، سیاهه مشاهده، مصاحبه و اسناد مکتوب به دست آمد. یافته های به دست آمده از مطالعه اسناد، تحلیل محتوا و سهم دروس پژوهشی در محتوای برنامه درسی حاکی از آن بود که اگرچه دانشگاه فرهنگیان در چند سال اخیر به سمت پژوهش محور بودن حرکت کرده؛ اما هنوز دارای کاستی هایی می باشد که از جمله آنها می توان به کمبود فضا، امکانات، زیرساخت های فیزیکی و تجهیزاتی و نیروی متخصص و با انگیزه اشاره کرد.
رابطه ناگویی هیجانی و تعهد سازمانی با فرسودگی شغلی دبیران زن آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر1 با هدف تعیین رابطه ناگویی هیجانی و تعهد سازمانی با فرسودگی شغلی دبیران آموزش و پرورش شهر کرمانشاه انجام شده است. جامعه آماری پژوهش همه دبیران زن آموزش و پرورش شهر کرمانشاه بوده که از میان آنها به روش نمونه گیری خوشه ای نمونه ای به حجم 300 نفر انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های ناگویی هیجانی تورنتو، تعهد سازمانی آلن و مایر و فرسودگی شغلی ماسلاچ استفاده شده است. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است و داده ها با روشهای آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره تحلیل شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که میان مؤلفه های ناگویی هیجانی و فرسودگی شغلی رابطه مثبت وجود دارد، یعنی با افزایش ناگویی هیجانی، فرسودگی شغلی افزایش می یابد و با کاهش ناگویی هیجانی، فرسودگی شغلی کاهش می یابد. میان تعهد سازمانی و خرده مقیاسهای آن با فرسودگی شغلی رابطه منفی وجود دارد، یعنی با افزایش تعهد سازمانی، فرسودگی شغلی کاهش می یابد و با کاهش تعهد سازمانی، فرسودگی شغلی افزایش می یابد و ناگویی هیجانی و تعهد سازمانی توان پیش بینی فرسودگی شغلی را دارند. براساس نتایج پژوهش ناگویی هیجانی و تعهد سازمانی از عوامل پیش بینی کننده فرسودگی شغلی هستند، بنابراین توصیه می شود در پیشگیری و کاه ش فرسودگی شغلی، این عوام ل به دقت م ورد توجه قرار گیرند. همچن ین می توان با تدابیر مناسب به سلامت محیط شغلی و کاهش فرسودگی شغلی دبیران کمک کرد.
طراحی و ساخت ابزار میزان و نگرش به استفاده از شبکه های اجتماعی و بررسی رابطه آن با عملکرد تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ساخت و اعتباریابی مقیاس میزان و نگرش به استفاده از شبکه های اجتماعی، و ارتباط آن با عملکرد تحصیلی بود. بدین منظور تعداد ۳50 نفر (۱87 دختر و 163 پسر) از دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان منطقه پنج شهر تهران که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شده بودند، به پرسش نامه محقق ساخته میزان استفاده از شبکه های اجتماعی جواب دادند. داده های به دست آمده از طریق تحلیل عاملی اکتشافی با روش مؤلفه اصلی و چرخش واریماکس، ضریب آلفای کرانباخ و همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس تحلیل گردید. در مرحله ساخت مقیاس، پس از تأیید روایی صوری، روایی محتوایی، تحلیل اکتشافی با روش مؤلفه اصلی و چرخش واریماکس، ابزار نهایی 30 سؤال شده که منجر به استخراج دو عامل نگرش به استفاده از شبکه های اجتماعی و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی گردید. اعتبار مقیاس از طریق ضریب آلفای کرانباخ برای خرده مقیاس نگرش به استفاده از شبکه های اجتماعی 81/0 و برای میزان استفاده از شبکه های اجتماعی 88/0 و برای کل مقیاس نیز 91/0 به دست آمد. عملکرد تحصیلی به عنوان روشی برای اعتبار همگرا در نظر گرفته شد. نتایج رگرسیون نشان داد که میزان استفاده از شبکه های اجتماعی توانست 18/0 از واریانس عملکرد تحصیلی را پیش بینی کند. نتایج به دست آمده نشان داد که مقیاس میزان استفاده از شبکه های اجتماعی از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار است و میزان و نگرش به استفاده از این گونه شبکه ها در دانش آموزان، نقش تعیین کننده در عملکرد تحصیلی آنها دارد.
پیش بینی سازگاری زناشویی براساس تصمیم گیری و حل مسأله، انسجام خانواده، راهبردهای مقابله، مهارت های ارتباطی و باورهای مذهبی (عوامل فرایندی خانواده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی سازگاری زناشویی براساس تصمیم گیری و حل مسأله، انسجام خانواده، راهبردهای مقابله، مهارت های ارتباطی و باورهای مذهبی (عوامل فرایندی خانواده) بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان متأهل مقطع ابتدایی شهرکرج در سال تحصیلی 94-93 بودند که براساس جدول مورگان 358 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سازگاری زناشویی (اسپنیر، 1976) و فرایندخانواده سامانی (1387) استفاده شد. داده ها از طریق همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه وتحلیل شدند. نتایج همبستگی نشان داد که مجموعه عوامل فرایندی خانواده با سازگاری زناشویی رابطه معناداری دارند (0/01 >P) و همچنین نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که به غیر از باورها مذهبی که اثر معناداری در معادله رگرسون نداشت، مؤلفه های انسجام خانواده، مهارت های ارتباطی، مهارت های مقابله و تصمیم گیری و حل مسأله باهم 49/6 % از واریانس سازگاری زناشویی را تبیین می کنند. با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که عوامل فرایندی خانواده توان پیش بینی سازگاری زناشویی را دارند.
بررسی ساختار عاملی، روایی و پایایی فرم کوتاه ابزارکارکرد تولید اجتماعی برای ابعاد بهزیستی در سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی فرم کوتاه ابزار کارکرد تولید اجتماعی برای ابعاد بهزیستی ، شامل پایایی، روایی و تحلیل عاملی اکتشافی به منظورآماده سازی آزمون برای پژوهش های روانشناختی حوزه سالمندی انجام شده است. این مطالعه از نوع توصیفی- کاربردی است؛ و جامعة آماری این تحقیق کلیه سالمندان زن و مرد شهر تهران بودند؛ که در مجموع 283 شرکت کننده شامل 148 زن و 135 مرد به طور در دسترس انتخاب شدند و با فرم کوتاه ابزار کارکرد تولید اجتماعی برای سطوح بهزیستی مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی با روش مولفه های اصلی، علاوه بر عامل کلی، پنج عامل(مهر و محبت، تایید رفتاری، وضعیت، آسودگی خاطر و تحریک) را برای این مقیاس تایید کرد. پایایی مقیاس با استفاده از روش بازآزمایی و ضریب آلفای ترتیبی و کرونباخ در مورد گروه نمونه محاسبه و تایید شد. پژوهش حاضر نشان داد که ابزار کارکرد تولید اجتماعی برای سطوح بهزیستی در جامعه ایرانی از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است و می توان جهت سنجش سطوح بهزیستی سالمندان از آن استفاده کرد.