فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱٬۲۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، بررسی اثربخشی آموزش مهارت حل مساله ی گروهی در تغییر راهـبردهای مـقابله ای دانشجویان بـود. بدین منظور 20 دانشجو بـه وسیله ی روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (هریک به تعداد 10 نفر) تقسیم شدند. پیش از اجرای آموزش حل مساله برای دانشجویان گروه آزمایش، هر دو گروه به وسیله-ی پرسشنامه ی راهبردهای مقابله ای بیلینگز و موس، مورد سنجش قرار گرفتند که از لحاظ نمرات کسب شده در این ابزار، دو گروه با هم تفاوت معنادار نداشتند. سپس گروه آزمایش به مدت 7 جلسه تحت آموزش حل مساله قرار گـرفت. پس از اجرای آموزش برای گروه آزمایش، مـجدداً از دو گـروه خواسته شـد تا پرسشنامه ی فوق الذکر را تکمیل کنند. سپس تـفاوت میانگین پیش آزمون-پس آزمون دو گروه به کمک روش تحلیل کوواریانس مورد مقایسه و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتیجه ی یافته ها حاکی از آن بود که آموزش حل مساله باعث تغییر در راهبردهای مقابله ای می شود که در برخی از آنها (حل مساله، جلب حمایت اجتماعی) تفاوت بین دو گروه آزمایش و گروه کنترل از لحاظ آماری معنادار می باشد. همچنین در سایر راهبردهای مقابله ای (مانند ارزیابی شناختی، مهار هیجانی، مهار جسمانی) هر چند تغییرات بالینی مشاهده شد، ولی از لحاظ آماری معنادار نبود. مبتنی بر یافته ها می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت حل مساله به طور کلی می تواند به تغییر در راهبردهای مقابله ای منجر گردد که نتایج این پژوهش در راستای پژوهش های پیشین در این زمینه می باشد.
بررسی الگوی سازو کارهای دفاعی باتوجه به میزان تفکر خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش، برای فهم بیشتر ویژگی های شخصیتی متفاوت افراد دارای تفکر خلاق، کمیت و کیفیت سازوکار های دفاعی و سبک دفاعی آنها بررسی شده است.
روش: ابتدا با استفاده از روش نمونه-گیری در دسترس، 258 نفر از دانشجویان دختر کارشناسی ارشد و دکترای دانشگاه تربیت مدرس، پرسشنامه تفکر خلاق عابدی را تکمیل کردند. سپس از میان این شرکت کنندگان، دو گروه 30 نفری از آزمودنی هایی که بیشترین و کمترین نمرات را در این آزمون گرفته بودند، به عنوان دو گروه مقایسه پژوهش انتخاب شدند. برای سنجش سبک و سازوکار های دفاعی از پرسشنامه سبک های دفاعی استفاده شد. در پایان، داده ها به وسیله آزمون t برای گروه های مستقل تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: افراد دارای تفکر خلاق و افرادی که از تفکر خلاق کمتری برخوردارند، در نرخ کلی استفاده از سازوکارهای دفاعی تفاوتی با هم ندارند. سبک دفاعی افراد دارای تفکر خلاق، رشدیافته تر از افراد دارای تفکر کمتر خلاق است؛ و افراد دارای تفکر کمتر خلاق، بیشتر از الگوی سازوکارهای دفاعی رشدنایافته استفاده می کنند. به طور کلی، ویژگی اصلی الگوی دفاعی گروه دارای تفکر خلاق، در مقایسه با گروه دارای تفکر کمتر خلاق، استفاده زیاد آنها از سازوکار های دفاعی رشدیافته والایش، طنز و پیشاپیش نگری و سازوکار های رشدنایافته دلیل تراشی، تجزیه و انکار است؛ در حالی که مشخصه اصلی الگوی دفاعی گروه دارای تفکر کمترخلاق، استفاده زیاد آنها از سازوکارهای دفاعی رشدنایافته فرافکنی، به عمل درآوری، دوپاره سازی، رفتار پرخاشگرانه- منفعلانه، خیال پردازی، جابه جایی و جسمانی سازی است.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر بار دیگر بر اهمیت تفاوت گذاشتن بین دو حوزه عمده خلاقیت تاکید می کند. به علاوه، همسو با یافته های تحقیقات پیشین، نتایج نشان می دهند که افراد دارای تفکر خلاق به دلیل استفاده از نوعی سبک دفاعی خلاق، از افراد دارای تفکر کمترخلاق متمایزند.
کودک و آموزش زبان
حوزههای تخصصی:
بررسی میزان استفاده دانشجویان از مهارتهای مطالعه و یادگیری ورابطه آن با وضعیت وسوابق تحصیلی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت راهبردهای مطالعه و یادگیری گامی اساسی برای مداخلات آموزشی است. این پژوهش با هدف تعیین میزان استفاده دانشجویان از راهبردهای مطالعه و یادگیری و ارتباط آن با وضعیت تحصیلی آنها انجام شد. در این مطالعه 425 نفر از دانشجویان سالهای 84 و 86 دانشکده های ادبیات و مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. پرسشنامه راهبردهای مطالعه و یادگیری که به منظور اندازه گیری میزان استفاده دانشجویان از این راهبردها طراحی شده است، توسط دانشجویان تکمیل گردید. یافته ها حاکی از این بود که عملکرد دانشجویان در استفاده از مهارت ها ،در حد متوسط بود. دختران بیشتر از پسرها از مهارت ها بهره برده ، دانشجویان دانشکده ادبیات نیز بیشتر از دانشجویان دانشکده مهندسی از راهبردها استفاده کرده اند. بین دانشجویان روزانه و نوبت دوم وهمچنین دانشجویان سال اول و سوم تفاوتی در استفاده از راهبردها مشاهده نشد . همبستگی بین رتبه کنکور و استفاده از راهبردها معنی دار نبوده و همبستگی بین معدل دوره متوسطه و معدل دانشگاهی دانشجویان معنی دار بوده است و در نهایت فرایند فراشناختی دانش و کنترل خود بیشترین سهم را در تبیین موفقیت تحصیلی دانشجویان برعهده داشته است.
شنیدن کی بود مانند دیدن
حوزههای تخصصی:
رابطه نیمرخ سبک های یادگیری با عملکرد تحصیلی دانش آموزان در دروس ریاضی و علوم دوره راهنمایی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل رفتار معتادان در آزمون قمار آیوا با استفاده از مدل یادگیری تقویتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی اختلالات تصمیم گیری معتادان به مواد افیونی، در شرایط مخاطره آمیز، با استفاده از روش مدل سازی شناختی است.
روش: در این پژوهش، ابتدا نظام تصمیم گیری آزمودنی ها (گروه شاهد و گروه معتادان درمان جو)، با استفاده از نسخه فارسی آزمون قمار آیوا بررسی و سپس، یافته های آزمون با استفاده از مدل سازی شناختی تحلیل شد. در این راستا و بر اساس یادگیری تقویتی و شرایط آزمون قمار، مدل های مختلف تصمیم گیری در شرایط مخاطره آمیزِ آزمون قمار طراحی شد. در مرحله بعد، مدل ها در محیط آزمون قمار شبیه سازی و جداگانه بر داده های هر دو گروه برازش داده شدند. سپس، مدلی که مطابقت بیشتری با رفتار آزمودنی های آن گروه داشت، مشخص شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو گروه معتادان درمان جو (217=n) و شاهد (130=n) عملکرد ضعیفی در آزمون داشتند (امتیاز خالص کمتر از 10). علاوه بر آن، عملکرد گروه معتاد ضعیف تر از گروه شاهد بود (07/0p<). نتایج مدل سازی نشان می دهد که مدل بهینه هر دو گروه مدلی است که در ارزیابی انتخاب های مختلف فقط به تعداد دفعات دریافت پاداش و زیان (و نه مقادیر آنها) توجه می کرد. روش تحلیل حساسیت آشکار کرد که مدل بهینه برای گروه معتاد، علاوه بر توجه صرف به تعداد دفعات پاداش و زیان، بیشتر از گروه شاهد تحت تاثیر آسیب گریزی قرار دارد.
نتیجه گیری: نتایج فوق گویای آن است که علت کم بودن امتیاز کسب شده در هر دو گروه، نادیده گرفتن اندازه پاداش و زیان و توجه به دفعات آن است. ضمن این که، دلیل پایین بودن بازده گروه معتاد نسبت به گروه شاهد، عدم تعادل آسیب گریزی و پاداش جویی و گرایش به سمت آسیب گریزی است. این گرایش به آسیب گریزی می تواند بر شرایط خاص معتادان درمان جو منطبق باشد.
مقایسه نیم رخ حافظه کودکان عادی با کودکان دچار ناتوانی های یادگیری در املا، ریاضی و روخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مقایسه حافظه کودکان دچار ناتوانیهای یادگیری در املا، ریاضی، و روخوانی با کودکان عادی پایه چهارم ابتدایی شهر اصفهان.
روش: از بین دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی در سال تحصیلی 86-1385، چهار گروه 15 نفری (15 دانشآموز عادی، 15 دانشآموز دچار ناتوانی در املا، 15 دانشآموز دچار ناتوانی در ریاضی و 15 دانشآموز دچار ناتوانی در روخوانی) به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای اندازهگیری حافظه آزمودنیها، خردهآزمون حافظه آزمون هوش وکسلر به صورت انفردی اجرا شد. نتایج به روش تحلیل واریانس و آزمون توکی تحلیل شد.
یافتهها: این پژوهش نشان داد که بین نیمرخ حافظه کودکان عادی و کودکان دچار ناتوانیهای یادگیری در املا، ریاضی و روخوانی تفاوت معناداری وجود دارد.
نتیجهگیری: حافظه دانشآموزان دچار ناتوانیهای یادگیری مشکل جدی دارد و دانشآموزان دچار ناتوانی یادگیری املا نسبت به دو گروه دیگر حافظه ضعیفتری دارند.
بررسی اثربخشی آموزش مهارت های حل مسئله بر ارتقاء خلاقیت مهندسین با توجه به سنخ شخصیتی آنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های حل مسئله بر ارتقاء خلاقیت مهندسین شرکت مدیریت صنعتی با توجه به سنخ شخصیتی آنان اجرا گردید. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی و در قالب طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. نمونه آماری شامل 50 نفر از مهندسین شرکت مدیریت صنعتی که به طور در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آموزش مهارت های حل مسئله برای گروه آزمایش در 5 جلسه اجرا گردید. ابزار پژوهش شامل آزمون تفکر خلاق تورنس فرم ب تصویری و فرم کوتاه آزمون شخصیتی نئو بود. برای تحلیل داده ها از آزمون کئوواریانس استفاده شد. نتایج: نتایج بدست آمده با روش تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مهارت های حل مسئله بطور معنی داری موجب افزایش خلاقیت مهندسین گردید. از بین ویژگی های شخصیتی شامل روان رنجورگرائی، برون گرائی، گشودگی به تجربه ، توافق پذیری و با وجدان بودن، تنها ویژگی گشودگی به تجربه با افزایش خلاقیت و آموزش مهارت حل مساله در تعامل بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش مهارتهای حل مساله به عنوان یک تکنیک می تواند باعث پویایی عناصر فراشناختی و شخصیتی خلاقیت شود.
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری با آموزش مهارت حل مساله در کاهش علایم اضطراب امتحان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری با آموزش مهارت حل مساله در کاهش علایم اضطراب امتحان دختران مقطع دبیرستان انجام شد. روش: این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه مورد مطالعه کلیه دانشآموزان دختر پایه اول تا سوم مقطع دبیرستان شهرستان فریدونکنار در استان مازندران بودند. 30 دانشآموز دارای اضطراب امتحان پس از اجرای آزمون تشخیصی (پرسشنامه اضطراب امتحان TAI) به شیوه نمونهگیری خوشهای بهطور تصادفی انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل بهطور برابر (15 نفر) قرار گرفتند. آزمودنیهای گروه آزمایش بهمدت 10 جلسه، تحت درمان شناختی- رفتاری با آموزش مهارت حل مساله قرار گرفتند؛ گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکردند. دادههای بهدستآمده با استفاده از روش آماری کوواریانس م ورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت .یافتهها: علایم اضطراب امتحان در آزمودنیهای گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل بهطور معناداری کاهش یافت (001/0>p).
نتیجهگیری: روشهای درمان شناختی- رفتاری با آموزش مهارت حل مساله راهبردهایی کارآمد و سودمند در کاهش اضطراب امتحان و بهبود کارکرد تحصیلی دانشآموزان دبیرستانی هستند."
تعامل توانایی های شناختی با دو شیوه آموزشی در واکنش به ارزشیابی آموزش و عملکرد پس از آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تعامل توانایی های شناختی با دو شیوه آموزشی در واکنش به ارزشیابی آموزش و عملکرد پس از آموزش را مورد بررسی قرار داد. 150 نفر از کارکنان یک شرکت صنعتی به صورت تصادفی در سه گروه، هر گروه شامل 50 نفر انتخاب شدند و تحت تأثیر دو نوع مداخله به ترتیب گروه آزمایشی شماره 1 (گروه آزمایشی با تشویق به انجام خطا)، گروه آزمایشی شماره 2 (گروه آزمایشی با اجتناب از خطا) و گروه شماره 3 (گروه کنترل) قرار گرفتند. سپس شرکت-کنندگان به ابزارهای پژوهش که عبارت بودند از ابزار توانایی های شناختی از مجموعه آزمون های صنعتی فلانگان (FITB؛ فلانگان، 1962)، مجموعه سؤال-های استعداد عمومی(GATB؛ سرویس استخدام ایالات متحده امریکا، 1945) و مقیاس های ارزشیابی آموزشی شامل دو مقیاس فرعی واکنش به آموزش و عملکرد پس از آموزش پاسخ دادند. تحلیل داده ها نشان داد که عملکرد و واکنش شرکت کنندگان به دوره آموزشی در سه گروه، در افراد با توانایی شناختی بالا از افراد با توانایی شناختی پایین، بالاتر است و توانایی شناختی با دو شیوه آموزشی در ارزشیابی آموزش تعامل می کنند. از یافته های این پژوهش در جهت انتخاب کارکنان برای آموزش مبتنی بر شایستگی و اهمیت شیوه آموزش تشویق به خطا ارائه گردیده است.
تحول پردازش شناختی مکان های خیابان ایمن و نا ایمن در نمونه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه برون گردی و نوروز گرایی با نارسایی های شناختی: ارزیابی نقش واسطه ای فراشناخت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ابعاد شخصیتی برون گردی و نوروز گرایی با نارسایی های شناختی و نقش فراشناخت به عنوان متغیر واسطه ای در این رابطه بود.
روش: 200 دانشجوی دختر دانشگاه تربیت مدرس، فرم تجدید نظر شده پرسشنامه شخصیتی آیزنک، پرسشنامه نارسایی های شناختی و پرسشنامه فراشناخت را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش آماری رگرسیون چندگانه تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد مؤلفه های فراشناخت شامل باورهای مثبت درباره نگرانی، باورهای منفی درباره کنترل ناپذیری و خطر، اطمینان شناختی و باورهای منفی درباره عدم کنترل افکار در رابطه میان نوروز گرایی و نارسایی های شناختی تا اندازه ای واسطه شده اند. همچنین رابطه مستقل معناداری بین نوروز گرایی و نارسایی های شناختی وجود داشت.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش از واسطه شدن فراشناخت و برخی مؤلفه های آن در رابطه میان نوروز گرایی و نارسایی های شناختی حمایت می کند.
بازی کردن ؛ خلاقیت و یادگیری در طول زندگی
حوزههای تخصصی:
تاثیر تعاملی ویژگیهای شخصیتی و یادگیری خودنظم- داده شده بر عملکرد تحصیلی دانشجویان رشته های مختلف دانشگاه آزاد اسلامی و پیام نور واحد ماکو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش تاثیر تعاملی ویژگی های شخصیتی و یادگیری خودنظم- داده شده بر عملکرد تحصیلی دانشجویان رشته های مختلف دانشگاه آزاد اسلامی و پیام نور واحد ماکو مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر را همه دانشجویان دانشگاه آزاد و پیام نور مرکز ماکو، تشکیل می دهد. در تحقیق حاضر حجم گروه نمونه با استفاده از فومول کوکران انتخاب شده است که تعداد آن 385 نفر می باشد. و از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب استفاده شده است. روش پژوهش مورد استفاده در این تحقیق، با توجه به اهداف، ماهیت و موضوع پژوهش و نیز امکانات اجرایی پژوهشگر، از نوع پیمایشی (زمینه یابی) مقطعی و همبستگی (رگرسیون) و ابزارهای گردآوری اطلاعات، پرسشنامه شخصیتی NEO و پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری می باشد. یافته های پژوهش نشان دادکه: از بین هر یک از متغیرهای مربوط به صفات شخصیت (روان نژندی، برونگرایی، انعطاف پذیری، دلپذیر بودن، با وجدان بودن) و یادگیری خود - نظم داده شده (راهبردهای شناختی سطح بالا، راهبردهای شناختی سطح پایین، خود- نظم دهی، خودکارآمدی، ارزش گذاری درونی، اضطراب امتحان) متغیرهای راهبردهای شناختی سطح بالا-خودکارآمدی، اضطراب امتحان وارد مدل شده اند؛ که R آنها معنی دار می باشد. در صفات شخصیت بین دانشجویان رشته های مختلف دانشگاه آزاد اسلامی و پیام نور واحد ماکو تفاوت معنی دار وجود ندارد. در یادگیری خود- نظم داده شده بین دانشجویان رشته های مختلف دانشگاه آزاد اسلامی و پیام نور واحد ماکو تفاوت معنی دار وجود ندارد. در یادگیری خود-نظم داده شده (راهبردهای شناختی سطح پایین- ارزش گذاری درونی- اضطراب امتحان) بین دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی و پیام نور واحد ماکو تفاوت معنی دار وجود دارد.