فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۱٬۲۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین هدف گرایی (تبحرگرایی، تبحرگریزی، عملکردگرایی، عملکردگریزی) و رویکرد دانشجویان به یادگیری (پردازش سطحی، پردازش عمیق و نابسامانی در مطالعه) بود. آزمودنی های پژوهش 200 دانشجوی دختر و پسر دانشگاه شیراز بودند که بوسیله نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه هدف پیشرفت و پرسشنامه ارزیابی راهبردهای مطالعه دانشجویان پاسخ دادند. نتایج نشان داد که اهداف عملکردگرایی می تواند رویکرد پردازش سطحی را در دانشجویان پیش بینی کند. در این میان اهداف تبحرگرایی پیش بینی کننده مثبت رویکرد پردازش عمیق، اهداف تبحرگریزی پیش بینی کننده مثبت نابسامانی در مطالعه و اهداف تبحرگرایی پیش بینی کننده منفی نابسامانی در مطالعه دانشجویان بوده است.
چرا در مدارس ایران درک مفهومی اتفاق نمی افتد
حوزههای تخصصی:
ارتباط سرسختی روانشناختی، سبک های تفکر و مهارت های اجتماعی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه سرسختی روانشناختی، سبک های تفکر و مهارت های اجتماعی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر مدارس متوسطه شهر اشنویه در سال تحصیلی 85-84 بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر را دانش آموزان مدارس متوسطه شهر اشنویه تشکیل می دهند (N=1588) که از این تعداد 210 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه محقق ساخته، آزمون هوشی ریون، اسناد و مدارک تحصیلی و پرسشنامه های سرسختی روانشناختی، سبک های تفکر و مهارت های اجتماعی استفاده شده است. هم چنین روش تحقیق، همبستگی بوده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین متغیرهای سرسختی روانشناختی (r=0.32)، سبک های تفکر (r=0.16) و مهارت های اجتماعی (r=0.12) با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت معناداری وجود دارد. از سه متغیر پیش بین تنها متغیرهای سرسختی روانشناختی و سبک های تفکر قابلیت پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را دارد.
تنوع سبک های یادگیری در دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
Syntactic clustering of pro and PRO in L2 acquisition (خوشه ای کردن نحوی پروی کوچک و پروی بزرگ در یادگیری زبان دوم )
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی یادگیری فارسی زبانان از طریق خوشه ای کردنِ فاعلهای اجباری (پروی کوچک) و پروی بزرگ در عبارات مصدری زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم می پردازد. تحقیقات آشکار می سازند که در فراگیری زبان اول، بین پدیده های زبانشناسی که ظاهراً ارتباطی با یکدیگر ندارند، این ارتباط وجود دارد که از آن به تأثیرات خوشه ای کردن یکی بر دیگری تعبیر می شود. برای مثال در یادگیری زبان آلمانی به عنوان زبان اول شواهدی برای یادگیری از طریق خوشه ای کردن مطابقت فعل و فاعل و کاهش فاعلهای ناصحیح وجود دارد (کِلاشن وهُنگ، 1995). بنابراین، باید روشن کرد که چنین ارتباطی در فراگیری زبان دوم نیز وجود دارد. درنتیجه، تحقیق حاضر، بر اساس تست دستوری (GJT)، بر خوشه ای کردن فاعلهای علناً اجباری و عبارات مصدری در 60 فراگیر فارسی زبان که زبان انگلیسی را یاد می گرفتند می پردازد.
فراگیران به دو مقطع، هر مقطع شامل 10 نفر که به تازگی شروع به خواندن آن مقطع کرده بودند و 10 نفر که مدت زمانی بود که به فراگیری در آن مقطع پرداخته بودند تقسیم شده اند. یافته های ما نشان می دهد که هر دو پدیده در فراگیران فارسی زبان به همراه یکدیگرند و دلالت بر این دارد که فاعلهای علناً اجباری و عبارات مصدری در زبان دوم در طی فرآیند تأثیرات علناً اجباری جدا از هم نمی باشند.
علاوه براین، مشاهده کردیم در بین کسانی که تازه شروع به یادگیری کرده اند و کسانی که مدتی است که در آن مقطع مطالعه می کنند با توجه به یادگیری از طریق خوشه ای کردنِ متغیرهای زبان شناختی فوق، تفاوتی وجود ندارد.
مقایسه تاثیر یادگیری مبتنی بر حل مساله گروهی و آموزش سنتی بر تفکر انتقادی دانشجو معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه تاثیر یادگیری مبتنی بر حل مساله گروهی و آموزش سنتی بر تفکر انتقادی دانشجویان آموزش معلمی می باشد. روش تحقیق از نوع شبه آزمایش و طرح دو گروهی با پیش آزمون و پس آزمون بوده است. آزمودنی ها شامل 55 نفر از دانشجویان رشته های مختلف مقطع کاردانی آموزش معلمی (1385-1384) دانشگاه آزاد اسلامی سراب بودند که 30 نفر بعنوان گروه آزمایش برای یادگیری مبتنی بر حل مساله گروهی و 25 نفر به عنوان گروه گواه برای آموزش سنتی انتخاب گردیدند. ابزار بکار رفته در پژوهش، پرسشنامه تفکر انتقادی کالیفرنیا بوده نتایج تحقیق نشان دادند که گرایش به تفکر انتقادی (مولفه های منظم و سیستماتیک بودن در پژوهش و کاوشگری و پختگی در قضاوت و داوری) در گروهی که با روش یادگیری مبتنی بر حل مساله گروهی آموزش دیده بودند نسبت به گروهی گواه که با شیوه سنتی آموزش دیده بودند بیشتر است. اما در سایر مولفه ها تفکر انتقادی (حقیقت جویی، کنجکاوی، تحلیلی بودن، اعتماد به خود و فکرباز) تفاوتی بین دو گروه وجود ندارد.
Bottom of Form
بررسی تاثیر پردازش فراشناختی بر حل مسأله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه بین پیشرفت در زبان انگلیسی و ویژگی های شخصیتی استعدادهای درخشان دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این تحقیق ، بررسی علل عدم پیشرفت متناسب با استعداددانشجویان درخشان در زبان انگلیسی و ارتباط این عدم پیشرفت با ویژگی های شخصیتی ایشان بوده است. بدین منظور یک گروه نمونه از بین دانشجویان درخشان دانشگاه اصفهان و گروهی دیگر از بین دانشجویان عادی همین دانشگاه به طور تصادفی انتخاب گردید. مقایسه نمرات زبان انگلیسی دانشجویان دو گروه در کنکور ورودی دانشگاه نشان داد که دانشجویان درخشان در زبان انگلیسی بهتر از دانشجویان عادی بودند. سپس برای بررسی میزان پیشرفت دو گروه در زبان انگلیسی نمرات پایان ترم اول تحصیلی ایشان که از درس زبان انگلیسی عمومی دریافت نموده بودندمورد استفاده قرار گرفت. مقایسه نمرات دو گروه نشان داد که اگر چه باز هم دانشجویان درخشان از نظر دانش زبانی بهتر از دانشجویان عادی بودند اما پیشرفت گروه درخشان کمتر از گروه عادی بوده است. برای یافتن علت این مسئله آمونهای سنجش خلاقیت ، شخصیت ، هوش و پرسشنامه فردی اجرا گردید. تجزیه و تحلیل های نشان داد که پیشرفت در زبان انگلیسی فقط با هوش دارای همبستگی مثبت معنیدار است و با دیگر و با ویژگیهای شخصیتی همبستگی ندارد.
مدل های اسنادی افسردگی در نوجوانان با استفاده از مدل معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی مدل های اسنادی (شناختی) افسردگی در نوجوانان دانش آموز بود.
روش: در این پژوهش 388 دانش آموز ( 222 دختر و 166 پسر) مقطع متوسطه
شهرستان ری به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه افسردگی بک،
پرسشنامه حوادث منفی زندگی و پرسشنامه سبک اسنادی را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از
و با روش های تحلیل عامل اکتشافی، تحلیل عامل تأییدی، تحلیل مسیر SPSS نرم افزار لیزرل و مدل معا دلات ساختاری بررسی شدند .
یافته ها: از میان سه مدل اسنادی آسیب پذیری، مدل نشانه و مدل شروع، دو مدل نشانه و شروع برازش خوبی در تبیین افسردگی داشت، ولی مدل آسیب پذیری برازش خوبی نداشت .
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش از مدل های اسنادی شروع و نشانه در تبیین افسردگی حمایت می کند.
آموزش شنیداری زبان انگلیسی در خواب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی امکان یادگیری شنیداری هنگام خواب و نیز بررسی تفاوت های احتمالی جنسیتی در این زمینه.
روش: جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان رشته های روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار در سال تحصیلی 86-1385 تشکیل دادند. ابزار پژوهش پرسشنامه ای حاوی سؤالات زبان انگلیسی بود که پرسش های آن در قالب سؤال های چهارگزینه ای و ترجمه، از میان مطالب آموزش داده شده، تهیه شده بود. روایی پرسشنامه با استفاده از روایی محتوایی بررسی شد. به منظور خوگیری آزمودنی ها به گوش دادن مواد درسی در هنگام خواب، پژوهش یک هفته به طور آزمایشی اجرا شد. داده ها با استفاده از آزمون t تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که یادگیری شنیداری زبان انگلیسی در هنگام خواب امکان پذیر نیست.
نتیجه گیری: با در نظر گرفتن محدودیت های پژوهش، نتایج نشان داد که هنگام خواب یادگیری صورت نمی گیرد و این روش مشکلاتی از قبیل بی خوابی، سردرد، گوش درد، بی حوصلگی و خواب آلودگی در طول روز را نیز در پی دارد.
ارتباط باورهای فراشناختی با نشانه های مثبت و منفی در بیماران اسکیزوفرنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه باورهای فراشناختی با نشانه های مثبت و منفی اسکیزوفرنی بیماران دارای توهم و هذیان بود. نمونه این پژوهش شامل 127 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی تحت درمان بود که در چهار ماهه اول سال 1384 برای درمان به صورت سرپایی و یا بستری به مجموعه روانپزشکی بیمارستان امام حسین (ع) مراجعه کرده و تا حد امکان با توجه به محدوده سنی 18 تا 30 و تحصیلات (حداقل دبیرستان) انتخاب شدند از این تعداد 28 نفر دارای هذیان ، 33 نفر دارای توهم، 36 نفر دارای هذیان– توهم و 30 نفر بدون هذیان– توهم بودند. مصاحبه بالینی سازمان یافته بر اساس ملاک های تشخیصی DSM- IV- R ، فرم کوتاه پرسشنامه فراشناخت ولز و مقیاس نشانه های مثبت و منفی اسکیزوفرنی کی برای جمع آوری داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که باورهای فراشناختی با نشانه های مثبت و منفی بیماران اسکیزوفرنی رابطه مثبت معناداری دارد (01/0>p). ضریب رگرسیون گام به گام نشان داد که در بیماران دارای هذیان مؤلفه باورهای منفی در مورد کنترل ناپذیری افکار، در بیماران دارای توهم مؤلفه باورهای مثبت در مورد نگرانی، در بیماران دارای هذیان-توهم به ترتیب مؤلفه های خودآگاهی شناختی، باورهایی در مورد نیاز به افکار کنترل و باورهای مثبت در مورد نگرانی و در بیماران بدون هذیان - توهم مؤلفه باورهای مثبت در مورد نگرانی، قوی ترین پیش بینی کننده برای نشانه های مثبت اسکیزوفرنی بودند . در صورتی که در بیماران دارای هذیان و دارای توهم مؤلفه باورهایی در مورد نیاز به افکار کنترل و در بیماران دارای هذیان- توهم مؤلفه های باورهای مثبت در مورد نگرانی و اعتماد شناختی، قوی ترین پیش بینی کننده برای نشانه های منفی اسکیزوفرنی بودند. این نتایج با یافته های تحقیقی دیگر هم خوانی دارد. توجه به نقش باورهای فراشناختی بر هذیان ها و توهمات در اسکیزوفرنی و تاکید بر اصلاح باورهای فراشناختی در درمان های روانشناختی این بیماران ازکاربردهای مهم این پژوهش می باشد.
برنامه درسی پنهان: پژوهشی در یادگیری های ضمنی مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسه نحوه بازشناسی حافظه در دو گروه افراد افسرده و عادی در میان دانش آموزان دختر تهرانی
حوزههای تخصصی:
هدف: حالات خلقی متغیرهای شناختی بسیاری از جمله توجه و حافظه را تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر مقایسه نحوه بازشناسی حافظه در افراد افسرده با افراد عادی در میان دانش آموزان تهرانی است. روش: در این پژوهش با استفاده از
نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از میان 200 نفر دانش آموز دختر مقطع متوسطه شهر تهران 60 دانش آموز انتخاب شدند. کلیه آزمودنی ها به گویه های پرسشنامه افسردگی بک (1978)و مجموعه واژگان دارای بارعاطفی افسردگی و خنثی پاسخ دادند.حافظه بازشناسی از طریق بازشناسی واژگان موردارزیابی قرار گرفت. یافته ها: پس از جمع آوری داده ها با استفاده از آزمون tدر سطح 95/0 اطمینان بررسی شد. نتایج نشان داد در افراد افسرده در مقایسه با افراد عادی سوگیری حافظه نسبت به واژگان دارای بار عاطفی معنادار بود.
نتیجه گیری: افسردگی در افراد مبتلا منجر به سوگیری حافظه ای واژگان و اطلاعات دارای بار عاطفی می شود.
بررسی مهارت تفکر انتقادی دانشجو معلمان مراکز تربیت معلم تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین مهارت تفکر انتقادی دانشجو معلمان مراکز تربیت معلم تبریز با روش پیمایشی انجام گرفت. 160 دانشجو معلم (77 پسر، 83 دختر) از مراکز چهارگانه تربیت معلم تبریز با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و از آزمون مهارت تفکر انتقادی کالیفرنیا (فرم ب) برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که میانگین مهارت تفکر انتقادی کلی دانشجو معلمان 8.1، خرده آزمون تحلیل 3.41، ارزیابی استدلال 3.87، استنباط 3.81، استقرا 4.49 و قیاس 3.96 به دست آمد. دانشجو معلمان به لحاظ خرده مولفه های تفکر انتقادی به چهار گروه یا خوشه (""گروه رشد نایافته در تحلیل- ارزیابی- قیاس""، ""گروه استقرا- استنباط ضعیف""، ""گروه تفکر انتقادی نسبتا رشد یافته"" و ""گروه تفکر انتقادی رشد نایافته جامع"") طبقه بندی شدند. برای گروه بندی دانشجو معلمان، روش آماری تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی و تحلیل تابع تشخیص به کار رفت.
تحول شناختی کودکان ناشنوا بر اساس نظریه ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مطالعه رشد نظریه ذهن در کودکان ناشنوا و بررسی تاثیر روش ارتباطی بر این رشد انجام شد. علاوه بر آن، تاثیر استفاده از ابزار کمتر کلامی بر عملکرد کودکان ناشنوا در تکالیف باور کاذب مورد بررسی قرار گرفت. روش: با ترتیب دادن یک طرح پژوهشی تحولی از نوع مقطعی و همچنین یک طرح پژوهشی علّی مقایسه ای و با انتخاب 200 کودک در سه گروه ناشنوای دارای والدین شنوا، ناشنوای دارای والدین ناشنوا و شنوا که 18-3 سال سن داشتند، به بررسی رشد نظریه ذهن پرداخته شد. از تکالیف باور کاذب رایج (کلامی) و تکلیف تغییر مکان (کمتر کلامی) برای ارزیابی توانایی آزمودنیها در نظریه ذهن استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان دادند که کودکان ناشنوای نسل اول؛ یعنی آنهایی که دارای والدین شنوا هستند، در مقایسه با کودکان شنوا تاخیر شدیدی در رسیدن به نظریه ذهن دارند، اما تاخیرکودکان ناشنوای نسل دوم؛ یعنی ناشنوایانی که دارای والدین ناشنوا هستند و زبان اشاره را به صورت طبیعی از والدین خود فرا گرفته اند، در رسیدن به نظریه ذهن از تاخیر کودکان ناشنوای دارای والدین شنوا به مراتب کمتر است. کودکان ناشنوای دارای والدین ناشنوا، بر خلاف کودکان ناشنوای دارای والدین شنوا، با افزایش سن تاخیر در نظریه ذهن را به صورت کامل جبران می کردند. سن میانگین رسیدن به نظریه ذهن در کودکان ناشنوای دارای والدین شنوا، کودکان ناشنوای دارای والدین ناشنوا و کودکان شنوا، به ترتیب 7;6, 11;0 و 4;6 (سال؛ ماه) بود. همچنین کمتر کلامی بودن تکلیف باور کاذب نیز تاثیر معنی داری بر پاسخهای کودکان، اعم از شنوا و ناشنوا نداشت. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد ناشنوایی، تاخیری جدی در رشد نظریه ذهن ایجاد می کند، عدم فراگیری زبان اشاره در سن طبیعی زبان آموزی، می تواند به وجود آورنده این نقص باشد. زبان اشاره با فراهم کردن امکان تعامل کودک با والدینش، شناخت وی را از حالات ذهنی و بازنمایی ذهنی که از پیش نیازهای نظریه سازی ذهنی هستند، امکان پذیر می سازد.