فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۲٬۰۱۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین رابطه ی الگوهای پردازش حسی با کارکردهای اجرایی در دانش آموزان با اختلال اوتیسم از دیدگاه معلمان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. تعداد 50 دانش آموز با اختلال اوتیسم پس از بررسی ملاک های ورودی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای سنجش الگوهای پردازش حسی از نیمرخ حسی دان فرم مدرسه و برای ارزیابی کارکردهای اجرایی از سیاهه رتبه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی (توزیع فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و برای استنباط از داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد بین الگوهای پردازش حسی با کارکردهای اجرایی رابطه منفی معنی دار وجود دارد. با استناد به یافته های این پژوهش می توان پیشنهاد کرد که از مداخله های پردازش حسی بهنگام برای بهبود کارکردهای اجرایی استفاده شود.
نقش واسطه ای مشارکت والدین در رابطه شرم از داشتن فرزند با اختلال یادگیری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت والدین در خانه در خصوص یادگیری و موفقیت کودکان با اختلال یادگیری از عوامل ضروری است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای مشارکت والدین در رابطه بین شرم از داشتن فرزند با اختلال یادگیری و عملکرد دانش آموزان دارای اختلال یادگیری است. 140 دانش آموز با اختلال یادگیری از کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1398-1399 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از مقیاس مشارکت والدین اولسون بارنز (1992) به منظور بررسی مشارکت والدین و مقیاس نگرش والدین گوندر (2002) به منظور بررسی شرم از داشتن فرزند با اختلال استفاده شد. نتایج نشان داد که شرم از داشتن فرزند با اختلال یادگیری اثر مستقیم و معنادار بر عملکرد دانش آموزان دارای اختلال یادگیری دارد و اثر مشارکت والدین بر عملکرد نیز مستقیم و معنادار بوده است (05/0> p ). هر چه نگرش والدین نسبت به فرزندان خود مثبت باشد به همان اندازه درگیری و مشارکت آن ها در فعالیت های خانه و مدرسه بیشتر خواهد بود. همچنین شرم از داشتن فرزند با اختلال یادگیری به واسطه مشارکت والدین بر عملکرد دانش آموزان تأثیر معنادار دارد. مدل برازش خوبی داشته و 17 درصد از واریانس عملکرد دانش آموزان توسط متغیرهای پژوهش تبیین شد.
رابطه ظرفیت عملیاتی با تحول اخلاقی در کودکان کم توان ذهنی خفیف
حوزههای تخصصی:
آموزش تلفیقی از دیدگاه والدین و اولیای مدرسه
حوزههای تخصصی:
شکست سکوت ، نابغه های واقعی چه کسانی هستند؟
حوزههای تخصصی:
تولدی دوباره
نقش کاردرمانی در مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: کاردرمانی در مدارس خدماتی را برای دانش آموزان با نیازهای ویژه ارایه می کند. کاردرمانگرها به منظور تسهیل مشارکت موفقیت آمیز دانش آموزان در محیط آموزشی، به تجزیه وتحلیل اجزای فعالیت های آموزشی می پردازند. آن ها با اجرای مداخله های مستقیم بر اختلال های حسی-حرکتی، درکی-شناختی و روانی-اجتماعی دانش آموز و مداخله های غیرمستقیم مانند مشاوره به کارکنان آموزشی مدرسه و والدین، زمینه را برای شکل گیری راهکا رهای آموزشی و پرورشی موثرتر فراهم می کنند.
چالش های ناتوانی در جوامع مدرن
حوزههای تخصصی:
کودکان دشوار
منبع:
پیوند ۱۳۶۱ شماره ۳۲
حوزههای تخصصی:
جایگاه دانش آموزان در خودمانده در آموزش و پرورش استثنایی
حوزههای تخصصی:
فواید ویژة «رایانه» برای آموزش کودکان تیزهوش
حوزههای تخصصی:
بهبود بخشی مهارت های اجتماعی دانش آموزان با ناتوانی های یادگیری غیرکلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش ها، نشان می دهند که حدود یک سوم دانش آموزان با ناتوانی های یادگیری (که در حال حاضر بزرگترین گروه دانش آموزان با ناتوانی ها را تشکیل می دهند)، ناتوانی های غیرکلامی یا اجتماعی دارند. دانش آموزان با ناتوانی های یادگیری غیرکلامی نه تنها با چالش های تحصیلی مواجه هستند، بلکه در برآوردن انتظارات اجتماعی و بسیاری از خواسته های زندگی نیز مشکل دارند. در واقع مشکلات مهارت های اجتماعی و برقراری تعاملات بین فردی از ویژگی های اصلی کودکان با ناتوانی های یادگیری غیرکلامی است. مقاله حاضر مشکلات کودکان با ناتوانی های یادگیری غیرکلامی در دوست یابی و حفظ دوستی را به ویژه در محیط مدرسه مورد بحث قرار می دهد. همچنین این مقاله راهبردها و مداخله های عملی از قبیل شروع گفتگو یا بازی با همکلاسی ها، کار کردن با گروه، نشان دادن همدلی، حل تعارض ها و مدیریت ناکامی برای نارسایی های مهارت های اجتماعی که این دانش آموزان با آنها مواجه هستند، ارائه می دهد.
اختلال هراس در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: یکی از اختلال های روانی که ریشه اضطرابی دارد، اختلال هراس است. در مورد این اختلال در بزرگسالان پژوهش های فراوانی صورت گرفته است؛ با این حال به نسبت اهمیت آن در دوران کودکی، توجه کمتری به این اختلال در کودکان شده است. در پژوهش حاضر با مرور مقاله های ارائه شده در این باره سعی شده است به فهم ابعاد این اختلال پرداخته شود. در ادامه اختلال هراس کودکان از نظر مفهوم، نشانه ها و روش های درمان مورد توجه قرارگرفته است. نتیجه گیری: طبق نتایج این بررسی ها مشخص شده است با آنکه سال ها در مورد امکان وجود اختلال هراس در کودکان تردیدهایی مطرح شده ، امروزه مشاهده می شود که بر اساس دیدگاه بسیاری از صاحب نظران، وقوع این اختلال در کودکان ممکن است و مشابهت های زیادی با همین حالت در بزرگسالان دارد. پژوهش های انجام شده بیانگر وجود راهکارهای درمانی مؤثر در جهت بهبود این اختلال است. جهت کمک به داشتن جامعه ای سالم تر، نیاز به انجام پژوهش های گسترده تر در مورد اختلال هراس کودکان احساس می شود.
تولید چندرسانه ای آموزشی حساب آموز و اثربخشی آن بر پیشرفت تحصیلی عملیات جمع و ضرب دانش آموزان دختر با ناتوانی یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تولید چندرسانه ای آموزش حساب آموز و تأثیر آن بر پیشرفت تحصیلی عملیات جمع و ضرب است. این مطالعة نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت. نمونة پژوهش شامل 30 دانش آموز دختر پایة سوم ابتدایی ناتوان در یادگیری ریاضی شهر اراک است که از طریق نمونه گیری تمام شمار انتخاب و در دو گروه آزمایش (n=15) و کنترل (n=15) به صورت تصادفی جایگزین شدند. به مدت 12 جلسه گروهآزمایشباچندرسانه ای حساب آموز وگروهکنترلباروشمتداول آموزش دیدند. ابزار جمع آوری داده ها برای متغیر پیشرفت تحصیلی (جمع، ضرب) آزمون ایران کی مت بود.نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که استفاده از چندرسانه ای آموزشی حساب آموز در مقایسه با روش آموزش متداول در پیشرفت تحصیلی جمعدانش آموزان دختر با ناتوانی یادگیری ریاضی مؤثر بوده است؛ اما در پیشرفت تحصیلی ضرب تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشده است. با توجه به یافته های به دست آمده از این پژوهش می توان نتیجه گرفت که چندرسانه ای حساب آموز در بهبود ناتوانی یادگیری ریاضی مؤثر است.
آموزش استثنایی: جداسازی کودکان از مدرسه ی عادی؟
منبع:
لوح مهر ۱۳۷۹ شماره ۹
حوزههای تخصصی:
بررسی ارتباط بین رویکردهای مطالعاتی و پیشرفت تحصیلی ریاضی با نقش واسطه ای اضطراب ریاضی*
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین رویکردهای مطالعاتی و اضطراب ریاضی با پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی دانشجویان بود. جامعه آماری این مطالعه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی آبادان است که در نیمسال اول سال تحصیلی 90-1389 در درس ریاضیات پیش دانشگاهی ثبت نام نموده اند، نمونه شامل 166 (98 مرد و 68 زن) دانشجو بود که به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای سنجش رویکردهای مطالعاتی دانشجویان از مقیاس سیاهه رویکرد و مهارت های مطالعه برای دانشجویان که شامل خرده مقیاس های رویکرد مطالعه عمقی، راهبردی و سطحی می باشد استفاده شد. هم چنین برای اندازه گیری اضطراب ریاضی از مقیاس اضطراب ریاضی فنما-شرمن استفاده شده است. نمره امتحان نهایی نیز به عنوان پیشرفت ریاضی در نظر گرفته شده است. آزمون همبستگی بین متغیرهای پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون رابطه معنی داری بین خرده مقیاس های رویکرد مطالعه عمقی، راهبردی و سطحی با پیشرفت ریاضی نشان نداد، اما بین اضطراب ریاضی و پیشرفت ریاضی رابطه معنی دار منفی مشاهده شد. هم چنین بین خرده مقیاس های رویکردهای مطالعه عمقی، راهبردی و سطحی با اضطراب ریاضی رابطه معنی دار بدست آمد. استفاده از مدل بندی معادلات ساختاری برای مشخص نمودن رابطه رویکردهای مطالعه با پیشرفت ریاضی در حضور متغیر اضطراب ریاضی نشان دهنده این است که رویکرد مطالعه سطحی در حضور اضطراب ریاضی با پیشرفت ریاضی اثر غیرمستقیم معکوس معنی دار دارد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که دانشجویان با رویکرد مطالعه سطحی حتی در امتحانات غیرعمقی عملکرد ریاضی ضعیف تری را نشان می دهند. نتایج این پژوهش می تواند در مشاوره های تحصیلی، برای افزایش پیشرفت ریاضی دانشجویان سودمند باشد.
پیش بینی عادات زندگی کودکان کم توان جسمی- حرکتی بر اساس سرمایه روانشناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده مادران آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف بررسی رابطه عادات زندگی کودکان کم توان جسمی- حرکتی ، سرمایه روانشناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده مادران آنها و پیش بینی عادات زندگی کودکان کم توان جسمی- حرکتی بر اساس دو متغیر دیگر می باشد. پژوهش از نوع همبستگی است. جامعه متشکل از کلیه مادران دارای کودک با ناتوانی جسمی – حرکتی در شهر تهران در سال 1394 می باشد. تعداد 150 نفر از مادران کودکان به روش نمونه گیری در دسترس بعد از اخذ رضایت آگاهانه انتخاب شدند . جمع آوری اطلاعات از 4 پرسشنامه : دموگرافیک، پرسشنامه حمایت اجتماعی فلیپس و همکاران(1986)، پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز ، پرسشنامه عادات زندگی کودکان ناتوان جسمی- حرکتی .تحلیل داده ها از آمار توصیفی مانند: میانگین و انحراف استاندارد و از آمار استنباطی مانند همبستگی و رگرسیون استفاده شد. داده ها از طریق نرم افزار 16 spss- تحلیل شد. یافته ها نشان داد که رابطه معناداری بین عادات زندگی کودکان کم توان جسمی- حرکتی ، سرمایه روانشناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده مادران آنها وجود دارد. 34 درصد از واریانس متغیر عادات زندگی کودکان کم توان جسمی- حرکتی توسط 2 متغیر دیگر تبیین می شود. و از طریق این دو متغیر می توان عادات زندگی کودکان کم توان جسمی - حرکتی را پیش بینی کرد . نتیجه گیری : بسیاری از عوامل روانشناختی والدین ، خصوصا مادران با عادات زندگی کودکان کم توان جسمی- حرکتی مرتبط هستند و می توان از مهمترین آنها یعنی سرمایه روانشناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده مادران آن ها نام برد.
تاثیر تمرین های مقاومتی در نیمرخ هورمونی و ایمونوگلوبین بزاق بزرگسالان دارای نشانگان داون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی اثرات تمرین های مقاومتی در سطوح ایمونوگلوبین A بزاق و نیمرخ هورمونی بزرگسالان کم تحرک با نشانگان داون طراحی شده بود.
روش: درمجموع 40مرد بزرگسال دارای نشانگان داون از طریق گروه های مختلفی که به افراد با کم توانی ذهنی کمک می کردند، به کارگرفته شدند. همه شرکت کنندگان تاییدیه پزشکی را برای شرکت در فعالیت های بدنی کسب کردند. به صورت تصادفی 24نفر از بزرگسالان انتخاب شده و شروع به انجام تمرین های مقاومتی در یک چرخه 16ایستگاهی به مدت 12هفته با 3روز در هفته کردند. شدت تمرین ها براساس عملکرد آزمون 8 تکرار بیشینه برای هر تمرین بود. گروه گواه نیز شامل 16 بزرگسال دارای نشانگان داون بود که از لحاظ سن، جنسیت و نمایه توده بدنی، همسان سازی شده بودند. سطوح کورتیزول، تستوسترون و ایمونوگلوبین A بزاق توسط روش الایزا اندازه گیری شد. عملکرد وظایف کاری هم با استفاده از آزمون چیدن مکرر جعبه های سنگین مورد ارزیابی قرارگرفت.
یافته ها: تمرین های مقاومتی به طور معناداری غلظت ایمونوگلوبین A بزاق (94/0d=؛ 0120/0P=) و سطوح تستوسترون (57/1d=؛ 0088/0P=) را در گروه تجربی افزایش داده بود. افزون براین، عملکرد وظایف کاری نیز بهبودیافته بود، درحالی که هیچ تغییری در گروه گواه که ورزش نکرده بودند، مشاهده نشد.
نتیجه گیری: نتیجه این که، یک پروتکل تمرین های مقاومتی کوتاه مدت، پاسخ های ایمنی مخاطی و همچنین سطوح تستوسترون بزاق را در بزرگسالان کم تحرک دارای نشانگان داون بهبود داده است