فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۲٬۰۱۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور بررسی رابطه بهزیستی شخصی کودکان کم توان ذهنی و مادران آنها اجرا شده است. روش: برای رسیدن به اهداف و آزمون فرضیه های مربوط، از میان کودکان کم توان ذهنی در شمال شهر تهران در جایگاه حوزه ای جغرافیایی با امکانات اقتصادی نسبتا گسترده تر و شهر همدان به مثابه شهری متوسط و دورتر از مرکز شهر، یک نمونه 356 نفری انتخاب شدند که از این تعداد نمونه، 43.8 درصد نمونه از شهر همدان و 56.2 درصد نمونه از شمال تهران از طریق روش نمونه گیری تصادفی در شمال تهران و همه اعضای جامعه در همدان انتخاب شدند و داده ها از طریق پرسشنامه های نشانگر بهزیستی شخصی - مقیاس بزرگسالان (PWI-A) و نشانگر بهزیستی شخصی- مقیاس نارسایی های شناختی (PWI-ID) جمع آوری شدند. یافته ها: نتایج به دست آمده بر حسب توزیع t نشان داده است که بین بهزیستی شخصی کودکان کم توان ذهنی در دو جنس دختر و پسر، تفاوت معناداری وجود ندارد، اما بین نمرات بهزیستی شخصی کودکان کم توان ذهنی در شهر همدان به گونه ای معنادار، بیشتر از همتایان آنها در شمال تهران است. نتایج همچنین نشان دادند که بهزیستی شخصی مادران در دو شهر همدان و تهران نیز یکسان هستند. با این حال، محاسبه ضریب همبستگی پیرسون، حاکی از وجود رابطه ای مستقیم بین بهزیستی شخصی مادران و کودکان آنها بود؛ به این معنا که با افزایش بهزیستی شخصی در مادران، این شاخص در کودکان کم توان ذهنی آنها نیز افزایش خواهد یافت. این یافته با آنچه در پژوهش های مشابه در دیگر کشورها به دست آمده، یکسان است. نتیجه گیری: بهزیستی شخصی مادران با بهزیستی شخصی کودکان کم توان ذهنی ارتباط دارد، اما بهزیستی شخصی کودکان کم توان ذهنی پسر و دختر متفاوت نیست.
مقایسه مهارت های اجتماعی دانش آموزان دختر دبیرستانی نابینا، ناشنوا و عادی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی مهارت های اجتماعی دانش آموزان در سالهای اخیر مورد توجه متخصصان روانشناسی و تعلیم و تربیت قرار گرفته است. هدف این تحقیق مقایسه مهارت های اجتماعی دانش آموزان نابینا، ناشنوا و عادی است. به همین منظور 30 دانش آموز نابینا، 30 دانش آموز ناشنوا و 30 دانش آموز عادی دبیرستانی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. مقیاس مهارت های اجتماعی روی پاسخگویان اجرا شد. پس از جمع آوری داده ها و تجزیه و تحلیل آنها نتایج نشان داد که مهارت های اجتماعی دانش آموزان عادی به طور معنی داری بهتر از دانش آموزان نابینا و ناشنوا است. همچنین مهارت های اجتماعی دانش آموزان نابینا به طور معنی داری بهتر از دانش آموزان ناشنوا است. در سه خرده مقیاس مهارت اجتماعی، یعنی همکاری، قاطعیت و خویشتن داری نیز همین نتیجه بدست آمد. در پایان پیشنهادهایی برای استفاده از نتایج تحقیق ارایه شده است.
مقایسه کارکردهای اجرایی دانش آموزان دارای اختلال ریاضیات با دانش آموزان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
مصاحبه ای با دکتر حسن صفوی : عقب ماندگی فکری در نوجوانان
حوزههای تخصصی:
مقایسه مهارت های دانش آموزان کم شنوا در مدارس تلفیقی و استثنایی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه مهارتهای اجتماعی دانش آموزان پسر کم شنوای دوره راهنمایی در مدارس تلفیقی و استثنایی شهر تهران است . در پژوهش پس رویدادی حاضر ، 60 نفر از دانش آموزان کم شنوا شرکت داشتند که از این تعداد 30 نفر در مدارس ویژه دانش آموزان کم ناشنوا و 30 نفر دیگر در مدارس تلفیقی شهر تهران به تحصیل اشتغال داشتند . در این پروژه موقعیت آموزشی به عنوان متغییر مستقل و مهارتهای اجتماعی دانش آموزان کم شنوا بعنوان متغییر وابسته در نظر گرفته شد . دانش آموزان مورد مطالعه از نظر هوش ، پیشرفت تحصیلی ، نوع شنوایی و دوره تحصیلی همتاسازی شده اند. برای ارزیابی مهارتهای اجتماعی دانش آموزان از مقیاس درجه بندی مهارت اجتماعی گرشام و الیوت (1990) ویژه دانش آموزان راهنمایی استفاده شده که توسط معلم دانش آموزان تکمیل گردیده است . یافته های بدست آمده نشان می دهد که میانگین نمره مهارتهای اجتماعی دانش آموزان کم شنوای شاغل به تحصیل در مدارس تلفیقی از مدارس استثنایی بالاتر بوده ولی این تفاوت از لحاظ آماری معنی دار نبود.
تاثیر کاشت حلزون بر گیجی، افسردگی، اضطراب و سلامت روان بزرگسالان کم شنوای پس از زبان آموزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"هدف: کم شنوایی می تواند بر سلامت جسمی و روانی- اجتماعی افراد تاثیر گذاشته و موجب ضعف خودباوری، زودرنجی، انزواطلبی، نا امیدی، افسردگی و اضطراب آنها شود. کاشت حلزون به عنوان یکی از وسایل کمک شنوایی منجر به بهبود شرایط روانشناختی افراد کم شنوا می گردد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر کاشت حلزون بر گیجی، افسردگی، اضطراب و سلامت عمومی بزرگسالان کم شنوایی پس از زبان آموزی صورت گرفته است.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی – مقایسه ای که به صورت مورد – شاهدی انجام شد، به روش ساده و در دسترس 24 فرد کم شنوا که تحت عمل کاشت حلزون قرار گرفته بودند و 25 فرد کم شنوا که کاندید دریافت کاشت حلزون بودند با رعایت همتاسازی از بیمارستانهای شهر تهران انتخاب و گیجی، افسردگی، اضطراب و سلامت عمومی آنها با استفاده از پرسشنامه های هندیکپ گیجی(DHI)، افسردگی بک ویرایش دوم (BDI-II)، اضطراب بک(BAI) و سلامت عمومی (GHQ) مورد مقایسه قرار گرفت. داده ها به کمک روش آماری تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: میانگین نمرات افسردگی و اضطراب مؤید کاهش این شاخصه های روانشناختی در گروه کاشت حلزون شده است که این کاهش در افسردگی معنا دار است. در مورد سلامت عمومی، تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد. میانگین نمرات گیجی نشان دهنده افزایش این اختلال در گروه کاشت حلزون شده است.
نتیجه گیری: به نظر می رسد کاشت حلزون در کاهش افسردگی و اضطراب و بهبود وضعیت روانشناختی افراد کم شنوا مؤثر باشد، اگرچه این تاثیر در مورد اضطراب و سلامت عمومی خیلی چشمگیر نیست. همچنین کاشت حلزون منجر به گیجی بیشتر می شود.
"
نظریه دلبستگی و مشکلات هیجانی- اجتماعی در دانش آموزان با مشکلات ویژه یادگیری: تبیین نظری و کاربردهای بالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: نظریه دلبستگی در تبیین مشکلات هیجانی-اجتماعی دانش آموزان با مشکلات یادگیری چارچوب نظری مفیدی را فراهم می کند. در این راستا کیفیت دلبستگی به عنوان یک عامل خطر یا عامل حفاظتی در تبیین ناسازگاری های رفتاری و هیجانی-اجتماعی این گروه مطرح است. همسو با نظریه بالبی، الگوی کاری دلبستگی در اصل بر پایه روابط اولیه با مراقبان اصلی رشد می کند و به تدریج به سوی ایجاد روابط دلبستگی ویژه و جدید با دیگران از جمله معلم، گسترش می یابد. ایجاد و حفظ چنین روابطی بر سازگاری و عملکرد هیجانی-اجتماعی در حال رشد دانش آموزان با مشکلات یادگیری تاثیر ویژه ای دارد.
نتیجه گیری: براین اساس، با توجه به نقش الگوهای دلبستگی در تبیین مشکلات هیجانی-اجتماعی کودکان با مشکلات یادگیری، می توان از نظریه دلبستگی به عنوان چارچوبی برای طراحی مداخله های موثر برای کاهش ناسازگاری های هیجانی-اجتماعی این کودکان استفاده کرد. کاربردهای بالینی و الزام های عملی پژوهش های دلبستگی که بر بهبود کیفیت روابط دلبستگی والدین-کودک، توانمندسازی مادران، بهبود منابع مقابله ای کودکان و بهبود روابط معلم-دانش آموز تاکید دارد، در متن مقاله تشریح شده اند.
مقایسه خود ادراکی دانش آموزان عادی، تیز هوش مدارس تیز هوشان و دانش آموزان تیز هوش مدارس عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"هدف از تحقیق حاضر، بررسى تأثیر نوع مدرسه بر خود ادراکى دانشآموزان با سطوح مختلف هوشى است.تحقیقات نشان دادهاند، سطح عملکرد و ساختار مدرسهاى که دانشآموزان در آن مشغول به تحصیلاند؛تأثیر بسزایى بر خود ادراکى آنان دارد.به همین لحاظ، از مسایلى که دست اندرکاران نظام تعلیم و تربیت، در هر جامعه، با آن مواجه هستند، این است که آیا باید دانشآموزان سطوح مختلف را در مدارس جداگانه طبقهبندى کنند؟و در صورتى که چنین جداسازیهایى صورت گیرد.این تفکیک چه تأثیرى بر خود ادارکى دانشآموزان دارد؟
به منظور دستیابى به هدف فوق، 455 نفر از دانشآموزان دختر و پسر مقطع راهنمایى از مدارس عادى و تیز هوشان مدارس تیز هوشان، دستهندى شدند.سپس با استفاده از پرسشنامه خود ادراکى، عامل موفقیت و عدم موفقیتهخیّر، 1369)خود ادراکى سه گروه مورد مقایسه قرار گرفت.
یافتههاى پژوهش نشان داد که از نظر عوامل کوشش، سطح دشوارى تکلیف و شانس میان سه گروه تفاوت معنىدار وجود دارد.ولى از نظر عامل توانایى، سه گروه ادراک مشابهاى داشتهاند. تفاوتهاى یاد شده، در ابعاد مختلف درونى، بیرونى و پایدار و ناپایدار نیز بررسى شد.
"
بررسی و شناسایی مهارت های موردنیاز برای آمادگی شغلی دانش آموزان با کم توانی ذهنی در دوره پیش حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: مهم ترین هدف آموزش وپرورش ویژه، آماده کردن دانش آموزان برای زندگی مستقل یا با کمترین وابستگی است. یکی از مهم ترین عواملی که به استقلال در زندگی منجر خواهد شد، اشتغال موفق است. از طریق اشتغال، فرد به کفایت اقتصادی و اجتماعی دست خواهد یافت و در جامعه عزت نفس و احترام به دست خواهد آورد. دوره پیش حرفه ای برای افراد با کم توانی ذهنی به عنوان دوره حساس در آمادگی شغلی در نظر گرفته شده، بنابراین لازم است در این دوره مهارت های اساسی که فرد با کم توانی ذهنی را به کسب و حفظ شغل مجهز می کنند، آموزش داده شود. در این پژوهش مهارت های اساسی مورد نیاز برای آمادگی شغلی دانش آموزان با کم توانی ذهنی در دوره پیش حرفه ای مورد بررسی و شناسایی قرار گرفته است.
نتیجه گیری: پیشنهاد می شود برنامه درسی در دوره پیش حرفه ای متناسب با مهارت های یافت شده در این پژوهش مورد بازنگری قرار بگیرد و زمینه برای آموزش این مهارت ها فراهم شود
مقایسه نقش خانواده و مراکز بهزیستی در کیفیت زندگی کم توانان ذهنی تربیت پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتقای کیفیت زندگی یک هدف اساسی در توانبخشی افراد کم توان ذهنی است. هدف از مطالعه حاضر تعیین تفاوت کیفیت زندگی کم-توانان ذهنی تربیت پذیر مراقبت شده در خانواده و مراکز بهزیستی می باشد. طی یک پژوهش مقطعی- مقایسه ای، 225 نفر از کم توانان ذهنی تربیت پذیر استان تهران به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند.
در گروه کم توانان ذهنی نگهداری شده در خانواده یکی از والدین و در گروه نگهداری شده در مراکز بهزیستی مراقب آنان به عنوان نایب به تکمیل پرسشنامه کیفیت زندگی کامینز پرداختند. آزمون غیر پارامتری کراسکال والیس نشان داد که کیفیت زندگی افراد کم توان ذهنی تربیت پذیر در خانواده از گروه نگهداری شده در مراکز بهزیستی، به نحو معناداری بالاتر است. یافته های این مطالعه، در زمینه ارتقای کیفیت زندگی کم توانان ذهنی تربیت پذیر در خانواده، مورد بحث قرار گرفته است.
مقایسه توانایی استریوگنوز دهانی کودکان کم شنوا و کودکان شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: از این پژوهش بررسی توانایی استریوگنوز دهانی به مثابه شاخصی برای عملکرد حسهای داخل دهانی در کودکان کم شنوای ٩-٦ ساله در مقایسه با کودکان سالم همسن است. روش: در این پژوهش مقطعی- مقایسه ای١٠ کودک کم شنوای شدید تا عمیق 9-6 ساله با ٢٠ کودک سالم همسن از طریق آزمون تشخیص شکل از لحاظ توانایی استریوگنوز دهانی مورد مقایسه قرار گرفتند، برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری ٥/١١ spssو آزمون t در سطح معناداری٠٥/٠ استفاده شد. یافته ها: میانگین و انحراف معیار استریوگنوز دهانی در کودکان کم شنوا٢٠±٨٠/٠و در کودکان سالم٩٧/٠±٩٥/٠ بود که این تفاوت معنادار بود(٠٠1/٠=P) و میانگین وانحراف معیار مدت زمان صرف شده برای تشخیص اشکال برحسب ثانیه در کودکان کم شنوا٥٤/٠±٠٢٧/٢و در کودکان سالم ٣٣/٠±٤٢/١ بود که در این مورد هم تفاوت معنادار بود (٠٠1/٠=P). نتیجه گیری: همان طور که یافته های این پژوهش نشان داد، در کودکان کم شنوا به علت استفاده کمتر از گفتار وهمچنین رشد ناقص صداهای گفتاری، گیرنده های حسی داخل دهان در آنها نیز به اندازه کافی تحریک نمی شوند و در نتیجه عملکرد این حسها نیز دچار اختلال می شود، که این خود به مثابه عامل تاثیرگذار منفی بر تولید گفتار آنها خواهد بود؛ بنابراین باید ارزیابی و تقویت حسهای داخل دهانی لمس- فشار و حرکتی در برنامه های گفتار درمانی این کودکان مد نظر قرار گیرد.
تاثیر مداخلات کاردرمانی بر یکپارچگی بینایی - حرکتی کودکان با اختلال ویژه یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر مداخلات کار درمانی بر یکپارچگی بینایی - حرکتی کودکان با اختلال ویژه یادگیری است. روش: در این پژوهش که از نوع مداخله ای است، 58 نفر از مراجعین به مرکز مشکلات ویژه یادگیری شهر تهران با آزمون مهارت های بینایی - حرکتی (TVMS-R) مورد ارزیابی قرار گرفتند و از بین آنها مراجعین پایه دوم، سوم و چهارم به تعداد 23 نفر، برای ارایه مداخلات کاردرمانی انتخاب شدند. این کودکان از نظر بینایی و شنوایی سالم و بهره هوشی آنها طبیعی بود. نمونه ها به روش بلوک های تصادفی به دو گروه مداخله (11 نفر) و مقایسه (12 نفر) تقسیم شدند. در مرحله بعد، مداخلات کاردرمانی به مدت 16 جلسه در گروه مداخله صورت گرفت و مجددا با آزمون TVMS-R ارزیابی هر دو گروه انجام شد. آزمون TVMS-R مشتمل بر 8 طبقه است و بر اساس کپی کردن تصاویر هندسی ارزیابی را انجام می دهد. این آزمون در سال 1381 در پژوهشکده کودکان استثنایی، استاندارد شده است. یافته ها: در بررسی نمره کل آزمون TVMS-R، آزمون t زوجی اختلاف معناداری را در گروه مقایسه، قبل و بعد از مداخله نشان نداد. (P=0.4) اما در گروه مورد اختلاف معناداری دیده شد (P=0.001). آزمون t مستقل نیز اختلاف معناداری را قبل از مداخله بین دو گروه مورد و شاهد نشان نداد (P=0.07) در صورتی که بعد از مداخله، اختلاف معنادار بود (P=0.001). Aنتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که مداخلات کاردرمانی بر مهارت های یکپارچگی بینایی - حرکتی در کودکان با اختلال ویژه یادگیری مراجعه کننده به مرکز مشکلات ویژه یادگیری، به طور معناداری موثر بوده است.