فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۶۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
اثربخشی برنامه های آموزش شادی بر متغیرهای روان شناختی بیماران دچار بیماری قلبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :پژوهش های فراوان حاکی از آن است که خلق منفی با مرگ و میر بیماران دچار بیماری قلبی به طور کامل مرتبط است؛ در حالی که حالات مثبت روانی در این بیماران با بهبود عملکرد قلبی- عروقی همراه می باشد. با این وجود، مداخلات روان شناسی مثبت در بیماران قلبی توسعه نیافته است. بر همین اساس، مطالعه حاضر به بررسی اثربخشی سه نوع مداخله شادی بر روی متغیرهای روان شناختی در بیماران دچار بیماری قلبی پرداخت. مواد و روش ها:در پژوهش حاضر، 68 بیمار قلبی به طور تصادفی به سه گروه مداخله شادی Seligman، Lyubomirsky و Fordyce و گروه شاهد اختصاص یافتند. گروه های مداخله شش هفته آموزش شادی دریافت نمودند و اندازه گیری ها در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به انجام رسید. ارزیابی ها شامل افسردگی، شادی، رضایت از زندگی و امید بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس با اندازه های مکرر استفاده شد. یافته ها:هر سه نوع مداخله به طور معنی داری موجب افزایش شادی در این بیماران گردید (01/0 > P). همچنین، نتایج نشان دهنده کاهش معنی دار افسردگی در گروه Fordyce بود (05/0 > P). علاوه بر این، میزان امید در گروه Seligman افزایش معنی داری را در مراحل پس آزمون و پیگیری نشان داد (05/0 > P). نتیجه گیری:مداخلات شادی یاد شده می تواند به نتایج امیدوار کننده ای در ارتقای حالات مثبت روان شناختی و کاهش افسردگی بیماران قلبی منجر شود. به طور کلی، مداخله شادی Seligman در ارتقای حالات مثبت روان شناختی و مداخله شادی Fordyce در کاهش افسردگی این بیماران بهتر از دو مداخله دیگر عمل کرد.
کفایت هیجانی در دختران نوجوان بر اساس بهزیستی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بهزیستی ادراک شده (فاعلی) با دربرداشتن مؤلفه های هیجانی و شناختی، یکی از مهم ترین عوامل م رتبط با سلامت روانی و جسمی قلمداد می شود. این پژوهش درصدد بررسی مقایسه ای مضمون کفایت هیجانی در دو گروه دختران نوجوان ایرانی با ادراک بیشتر و کمتر بهزیستی بود. روش: با استفاده از نمونه گیری موارد شدید و در نظر داشتن حداکثر تنوع شرایط، داده ها از طریق سه روش مصاحبه های عمیق (10 نفر)، تکمیل جملات ناتمام (37 نفر) و نوشتار روایتی (32 نفر) گرداوری شد و بر اساس تحلیل مضمونی براون و کلارک، تحلیل محتوا انجام شد. یافته ها: یافته ها پنج مضمون کلی را نشان داد که یکی از آن ها مضمون کفایت هیجانی بود. کفایت هیجانی متشکل از هفت طبقه شناخت هیجانی، مدیریت هیجان های خود، مدیریت هیجانی در روابط متقابل، توجه به هیجان های دیگران و همدلی، ابراز هیجان ها، میزان امید در باور و عملکرد و تعادل در شور و هیجان برای مضمون کفایت هیجانی بود. نتیجه گیری: این طبقه ها با توجه به مبانی فرهنگی و نظری مورد بحث قرار گرفته است
بررسی رابطه آلکسی تیمیا و بیماری زخم معده: آیا پرخاشگری یک متغیر واسطه ای است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر آموزش شادکامی بر باورهای غیرمنطقی نوجوانان دختر تحت پوشش سازمان بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی تعیین تأثیر آموزش شادکامی با الگوی شناختی- رفتاری فوردایس بر باورهای غیرمنطقی نوجوانان دختر تحت پوشش بهزیستی شهر زاهدان بود. روش پژوهش نیمه تجربی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. 24 نفر از نوجوانان دختر تحت پوشش بهزیستی به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده و به شیوه تصادفی به گروه های 12 نفره آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز بود. گروه آزمایش روش آموزش شادکامی فوردایس را در 8 جلسه 90 دقیقه ای به مدت دو ماه دریافت نمودند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس کاهش معناداری را در میانگین کل نمره باورهای غیرمنطقی نشان داد. به نظر می رسد که آموزش شادکامی فوردایس بر کاهش باورهای غیرمنطقی نوجوانان دختر تحت پوشش بهزیستی زاهدان مؤثر بوده است. این آموزش خرده مقیاس های باورهای غیرمنطقی از جمله انتظارات بیش از حد از خود، تمایل به سرزنش کردن خود، بی مسئولیتی عاطفی، نگرانی در مورد آینده و ناامیدی نسبت به تغییر را کاهش داده است.
جهان بدنبال راه کاری برای مبارزه با مرگ زودرس
حوزههای تخصصی:
وبلاگ های شادکامی
حوزههای تخصصی:
پیش بینی شادکامی بر اساس سبک پردازش هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی رابطه ی بین سبک های هویت و شادکامی دانش آموزان دبیرستان های شهر مشگین شهر است. روش پژوهش حاضر از نوع، توصیفی – همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان مدارس شهرستان مشگین شهر بود که در این پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 350 نفر (169پسر، 181 دختر) از میان دانش آموزان انتخاب شدند. برای ارزیابی متغیرها از پرسشنامه سبک های هویت (ISI ,6G؛ برزونسکی، 1992)، شادکامی آکسفورد (OHI؛ آرگایل و لو، 1990) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی مانند (میانگین و انحراف معیار) و همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد دو سبک اطلاعاتی و هنجاری با شادکامی رابطه مثبت معنا دار دارد و می تواند آن را پیش بینی کنند. همچنین بین هر پنج مولفه شادکامی با دو مولفه از هویت یابی (اطلاعاتی و هنجاری) رابطه مثبت معنادار وجود دارد در حالیکه، از میان همان پنج مولفه فقط دو مولفه(عاطفه مثبت و کارآمدی) با هویت یابی سردرگم/اجتنابی در ارتباط است.در کل، یافته ها نشان می دهد می توانیم سبک های هویت و میزان شادکامی را در مسیرهای دلخواه تغییر دهیم، مثلا ،می توان با آموزش سبک های مختلف فرزندپروری و با تغییر سبک های هویت، میزان شادکامی را به حد مطلوب رساند؛ یا ابعاد بهزیستی را در راستای ارتقای سلامت روان، تغییر داد.
شادی در همراهی والدین با کودکان
حوزههای تخصصی:
تاثیر امید درمانی بر کیفیت زندگی بیماران وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: وابستگی به مواد یکی از مهم ترین عوامل موثر بر کاهش کیفیت زندگی بیماران مبتلا به وابستگی به مواد در سراسر جهان به شمار می رود. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر امید درمانی بر کیفیت زندگی بیماران وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون در شهر سمنان بود.
روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با استفاده از گروه آزمایش و کنترل بوده است . تعداد 40 بیمار وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده متادون در شهرستان سمنانبا توجه به معیارهای ورود و خروج به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند.
گروه آزمایش علاوه بر درمان دارویی نگهدارنده متادون تحت امید درمانی قرار گرفت. امید درمانی طی8 جلسه بر روی آزمودنی های گروه آزمایش انجام شد و در این فاصله گروه گواه برای انجام مداخله روانشناختی در لیست انتظار قرارگرفت. کلیه بیماران قبل از شرکت در مداخله، نسبت به تکمیل پرسشنامه جمعیت شناختی و پرسشنامه کیفیت زندگی(SF36) اقدام نمودند. بعد از انجام مداخلات درمانی و سه ماه پس از پایان مداخله، آزمودنی ها توسط همان پرسشنامه (کیفیت زندگی)، مورد ارزیابی مجدد قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج تحلیل واریانس نشان داد که میانگین نمرات کیفیت زندگی بیماران در گروه آزمایش در مرحله پس آزمون تغییر معنی داری را نشان داد و اثرات درمان پس از سه ماه هنوز برقرار بود.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق می توان بیان نمود، که امید درمانی بر بهبود کیفیت زندگی بیماران وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده متادون موثر است.
کودک و هیجانات (2)
منبع:
تربیت ۱۳۷۶ شماره ۱۲۶
حوزههای تخصصی:
اثربخشی درمان گروهی شناختی- رفتاری بر کاهش افسردگی و افزایش امید به زندگی در سندرم آشیانه خالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:افزایشطولعمر،کیفیتزندگیوتواناییفردبرایزندگیمستقلراتحتتاثیرقراردادهواورانیازمندمراقبتوحمایت دیگرانمینماید.بنابراینبرنامهریزیمناسبجهتروبروشدنبااینوضعیتدرآشیانه خالیضروریبهنظرمیرسد.این پ ژوه ش با ه دف ب ررس ی اث ربخ شی درمان گروه ی شن اخت ی رفت اری ب ر کاه ش افس ردگی و اف زای ش امی دواری سندرم آشیانه خالی شه ر قروه است. روش: جامعه آماری را کلیه مردان و زنان شهرستان قروه که فرزندانشان آنها را ترک نموده اند و از آنها جدا شده اند را شامل می شود. حج م نم ون ه 24 ن ف ر با استف اده از روش نمونه گیری در دسترس انتخ اب ش د. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشن امه افس ردگی بک BDI- IIو پرسشن امه امی دبه زندگی اشن ایدر و همکاران استف اده ش د. این پ ژوه ش نیمه آزمای شی از نوع پی ش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. جهت تحلیل داده ها از آمار توصی فی و آمار استنب اطی (آزمون تحلیل کوواریانس) استف اده ش د. یافته ها:یافته های به دست آمده نشان داد که میانگین نمرات افسردگی در پس آزمون گروه آزمایش به طور معنا داری از میانگین نمرات پس آزمون در گروه کنترل پایین تر است، و میانگین نمرات امید به زندگی در پس آزمون گروه آزمایش به طور معناداری از میانگین نمرات پس آزمون در گروه کنترل بالاتر است. نتیجه گیری: درمان گروهی شن اخت ی رفت اری در کاهش افس ردگی و افزایش امید به زندگی سندرم آشیانه خالی مؤثر است.
لبخند ،ساده ترین راه رسیدن به خوشبختی
حوزههای تخصصی:
جبران لحظه های زندگی
حوزههای تخصصی:
امروز زندگی را آغاز کن
حوزههای تخصصی:
مطالعه ارتباط نظریه ذهن با ناگویی هیجانی در یک گروه غیربالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نظریه ذهن به عنوان یک توانایی شناخت اجتماعی و ناگویی هیجانی به عنوان یک ناتوانایی در شناسایی هیجانات در خود و دیگران، از مؤلفه های مهم شناخت اجتماعی هستند که به نظر می رسد به جهت هم پوشی ساختاری در مکان های مغزی و هم پوشی کارکردی می توانند در ارتباط باهم موردتوجه قرار گیرند. هدف: مطالعه حاضر، یک پژوهش توصیفی- همبستگی است که باهدف بررسی ارتباط نظریه ذهن و ناگویی هیجانی در یک گروه غیر بالینی انجام یافت. نمونه پژوهش، شامل 233 دانشجو بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله-ای از دانشگاه های شهرستان بناب انتخاب شدند و آزمون ذهن خوانی از طریق تصویر چشم (RMET) و پرسشنامه ناگویی هیجانی TAS-20 را پاسخ دادند. یافته ها: داده ها با آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون خطی و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش همزمان تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نقش پیش بینی کنندگی ناگویی هیجانی را در ارتباط با توانایی نظریه ذهن تأیید کردند. از میان زیر مؤلفه های ناگویی هیجانی، تفکر عینی سهم توانمندی در پیش بینی توانایی نظریه ذهن داشت (001/0 P
یوگای خنده
حوزههای تخصصی:
آزمون مدل راهبردهای یادگیری خودتنظیم در درس ریاضی بر اساس عوامل انگیزشی و واسطه گری هیجان های تحصیلی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی الگوی مفروض راهبردهای یادگیری خودتنظیم در درس ریاضی بر اساس عوامل انگیزشی و واسطه گری هیجان های تحصیلی انجام شد. برای آزمون این الگو تعداد 395 نفر از دانش آموزان پسر نواحی پنج گانه تبریز به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه یادگیری خودتنظیم و هیجان های پیشرفت را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل مسیر بررسی شدند. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان می دهد که ارزش تکلیف با راهبردهای مبتنی بر یادگیری عمیق و سطحی ارتباط معنی داری دارد. رابطه ی خودکارآمدی با راهبردهای یادگیری عمیق و سطحی، معنی دار و مثبت است. ارزش تکلیف و خودکارآمدی رابطه ی مثبت و معنی داری با هیجان های مثبت و رابطه ی منفی و معنی داری با هیجان های منفی دارند. یافته ها حاکی از آن هستند که هیجان های منفی رابطه ی معنی داری با راهبردهای یادگیری عمیق ندارند؛ ولی رابطه ی معنی داری بین هیجان های منفی و یادگیری سطحی مشاهده می شود. درنهایت نتایج پژوهش نشان می دهد که هیجان های مثبت با گرایش فراگیران به استفاده از راهبردهای یادگیری عمیق و سطحی مرتبط هستند
رابطه راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان و هم جوشی فکر با مشکلات بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بروز مشکلات بین فردی در بسیاری از اختلال های روان شناختی منجر به راه اندازی پژوهش های وسیع در این حیطه شده است. هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان و هم جوشی فکر با مشکلات بین فردی بود.
روش : در چارچوب طرح همبستگی، 300 نفر(150نفر دختر و150نفر پسر) از دانشجویان به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و توسط پرسش نامه راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان، پرسش نامه هم جوشی فکر و پرسش نامه مشکلات بین فردی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها از طریق تحلیل رگرسیون چندمتغیری به شیوه گام به گام تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج حاکی از وجود همبستگی مثبت بین راهبردهای سازش نایافته نظم جویی شناختی هیجان و مؤلفه های هم جوشی فکر با بیشتر ابعاد مشکلات بین فردی بود، درحالی که این رابطه برای راهبردهای سازش یافته نظم جویی شناختی هیجان، منفی بود. علاوه بر این، نتایج تحلیل رگرسیون بیانگر نقش پیش بین کننده قوی راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان و مولفه های هم جوشی فکر برای بیشتر ابعاد مشکلات بین فردی بود.
نتیجه گیری: راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان سازش نایافته و همجوشی فکر از همبسته های روان شناختی مشکلات بین فردی است. این یافته ها می تواند واجد تلویحات بنیادی و کاربردی در حوزه روان درمانی و سایر زمینه های آموزشی و مداخلاتی باشد.
روز جهانی خنده
حوزههای تخصصی: