فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۱٬۱۷۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش ارتباط میان ساختار قدرت در خانواده با تعارضات زناشویی مورد بررسی قرار گرفته است. منظور از ساختار قدرت در خانواده، الگوی تصمیم گیری زوجین در هزینه کردن پول، خرید امکانات برای خانواده، تربیت فرزندان و غیره می باشد. در این مطالعه از یک نمونه در دسترس شامل 67 زن و مرد 45) زن و 22 مرد( استفاده شده است. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از: پرسشنامه 42 سوالی به منظور اندازه گیری تعارضات زناشویی و پرسشنامه 63 سوالی برای اندازه گیری ساختار قدرت در خانواده (مقیاس قلمرو و حوزه قدرت، مقیاس ساخت قدرت یا روابط قدرت و مقیاس شیوه اعمال قدرت). به منظور تحلیل داده های جمع آوری شده از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. در این پژوهش علاوه بر فرض رابطه بین ساختار قدرت در خانواده با تعارضات زناشویی، همچنین فرض شده است که بین ساختار قدرت در خانواده با -1 تملک منابع ارزشمند (تحصیلات زوجین، درآمد زوجین و تملک دارای زوج) -2 متغیرهای جمعیتی (بعد خانوار، مدت ازدواج، فاصله سنی زوجین و مرحله چرخه زندگی) ارتباط وجود دارد. نتایج نشان داد که بین ساختار قدرت خانواده با تعارضات زناشویی ارتباط وجود دارد و دو فرضیه دیگر مبنی بر ارتباط میان ساختار قدرت خانواده با تملک منابع ارزشمند و متغیرهای جمعیتی، به دلیل عدم معناداری رابطه مورد تایید قرار نگرفت.
بررسی نقش خودکار آمدی ادراک شده در عملکرد ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در این پژوهش، رابطه میان خودکارآمدی ادراک شده و عملکرد ریاضی بررسی شده است. از جامعه آماری این تحقیق که دانش آموزان سال سوم راهنمایی مدارس دولتی شهر تهران هستند، 390 دانش آموز که در سال تحصیلی 80-1379 مشغول به تحصیل بودند، به صورت تصادفی انتخاب شدند. هدف تحقیق، بررسی رابطه میان خودکارآمدی و پیشرفت در درس ریاضی و آگاه شدن از تفاوتهای احتمالی میان دختران و پسران در متغیرهای خودکارآمدی و پیشرفت ریاضی است. اطلاعات لازم از طریق اجرای پرسشنامه خودکارآمدی شرر (1982) و کارنامه دانش آموزان به دست آمده است. داده ها با روشهای آماری همبستگی و آزمون t برای دو گروه مستقل، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان داد که میان خودکارآمدی و پیشرفت در ریاضی رابطه ای مثبت و معنادار وجود دارد، اما تفاوتی معنادار میان دختران و پسران در زمینه خودکارآمدی و پیشرفت ریاضی ملاحظه نشد.
"
مقایسه ابعاد حرمت خود در دانش آموزان نارساخوان و عادی پایه های سوم تا پنجم ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در پژوهش حاضر، تاثیر نارساخوانی بر ابعاد حرمت خود در دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی بررسی شده است. هدف از انجام این پژوهش، مقایسه میزان حرمت خود عمومی، تحصیلی، جسمانی، خانوادگی و اجتماعی دانش آموزان نارساخوان و عادی است.
روش این پژوهش از نوع کاربردی است و روش انجام آن زمینه ای است. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانش آموزان نارساخوان و عادی پایه های سوم تا پنجم ابتدایی شهر تهران بود. به منظور انجام این پژوهش، ابتدا تعداد40 دانش آموز نارساخوان در مقطع ابتدایی پس از اجرای آزمون های تشخیصی (آزمون هوشی و کسلر کودکان و آزمون اختلال خواندن) به شیوه نمونه گیری تصادفی خو شه ای چند مرحله ا ی به طور تصادفی انتخاب شدند. سپس 40 دانش آموز عادی از مقطع ابتدایی به منظور مقایسه با دانش آموزان نارساخوان به صورت هدفمند انتخاب شدند. سپس، از پرسشنامه پپ برای اندازه گیری میزان حرمت خود دانش آموزان نارساخوان و عادی استفاده شد. در پایان داده های به دست آمده از طریق روشهای آماری تحلیل واریانس چند گانه( مانوا )و تحلیل واریانس یک راهه تجزیه وتحلیل شد. بر مبنای نتایج این پژوهش، بین حرمت خود عمومی، تحصیلی، خانوادگی و اجتماعی بین دانش آموزان نارساخوان و عادی تفاوت معنا داری مشاهده شد، اما بین حرمت خود جسمانی کودکان نارساخوان و عادی تفاوت معنا داری دیده نشد. به عبارت دیگر، کودکان نارساخوان در مقایسه با کودکان عادی حرمت خود عمومی، تحصیلی، خانوادگی و اجتماعی کمتری دارند. اما هر دو گروه حرمت خود جسمانی یکسانی داشتند. بنابراین، بر مبنای نتایج این پژوهش، می توان به مسئولان آموزش و پرورش پیشنهاد کرد با به کار بردن راهبرد های آموزشی مؤثر در جهت افزایش میزان حرمت خود کودکان نارساخوان بکوشند.
"
مدل سازی علل تمایل دانشجویان به مصرف مواد مخدر با کاربرد نرم افزار لیزرل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر با هدف مدل سازی علل تمایل دانشجویان به مصرف مواد مخدر با کاربرد نرم افزار لیزرل انجام شده است. روش: این تحقیق به روش پیمایشی انجام شده است. روش نمونه گیری، طبقه ای تصادفی بوده و تعداد 220 نفر از دانشجویان دختر انتخاب و داده های لازم نیز بوسیله پرسشنامه گردآوری شده است. یافته ها: نتایج حاصل آزمون فرضیه ها نشان می دهد که میزان تمایل دانشجویان دختر به مصرف مواد مخدر برحسب سطح تحصیلات، وضعیت اشتغال والدین، رشته تحصیلی یکسان بوده و اختلاف مشاهده شده معنی داری نیست. همچنین، نتایج حاصل از بررسی مدل ساختاری نیز بیانگر این است که میزان دینداری، سرمایه اجتماعی، اختلافات خانوادگی و بیگانگی اجتماعی متغیرهایی هستند که 31 درصد از تغییرات تمایل دانشجویان دختر به مصرف مواد مخدر را تبیین می کنند. میزان دینداری و سرمایه اجتماعی تأثیر منفی و بیگانگی اجتماعی و اختلافات خانوادگی نیز تأثیر مثبت بر تمایل دانشجویان دختر به مصرف مواد مخدر داشتند. نتیجه گیری: اختلافات خانوادگی و بیگانگی اجتماعی زمینه ساز افزایش تمایل دانشجویان دختر به مصرف مواد مخدر بوده و میزان سرمایه اجتماعی و میزان دینداری از افزایش گرایش دانشجویان دختر به مصرف مواد پیشگیری می کند.
مقایسه عملکرد تحصیلی دانش آموزان پسر شاهد با دانش آموزان پسر واجد و فاقد پدر در مدارس ابتدایی اهواز
تأثیر روش یادگیری مشارکتی جیگ ساو بر نیازهای اساسی روان شناختی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر کلاس درس جیگ ساو بر برآورده شدن نیازهای روان شناختی دانش آموزان (نیاز به خودمختاری، شایستگی و ارتباط) است. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود و در اجرای آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جهت دست یابی به اهداف پژوهش، ابتدا دانش آموزان دو کلاس سوم دبیرستان دخترانه (51 نفر) با استفاده از نمونه های در دسترس انتخاب شدند؛ سپس به شیوة کاملاً تصادفی، دانش آموزان یک کلاس، آموزش درس شیمی را به روش جیگ ساو (26 دانش آموز) و دانش آموزان کلاس دیگر (25 دانش آموز) این درس را به روش سخنرانی تجربه کردند. آزمون نیازهای روان شناختی قبل و بعد از مداخله برای گروه ها اجرا گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش ها و تکنیک های آماری توصیفی و استنباطی مختلف از جمله روش های آماری میانگین، انحراف استاندارد، تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که روش جیگ ساو اثر مثبتی بر نیاز به خودمختاری و ارتباط و شایستگی دارد. به طور کلی یافته های پژوهش از نظریة خودتعیین گری حمایت کردند و نشان دادند که محیط های حامی خودمختاری از قبیل روش تدریس جیگ ساو اثر مثبتی بر برآورده شدن نیازهای روان شناختی اساسی دارند.
شایستگی معلم
منبع:
پیوند ۱۳۶۶ شماره ۹۶
حوزههای تخصصی:
رابطه هوش هیجانی، خودکارآمدی و حمایت اجتماعی با سازگاری دانش آموزان دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش هیجانی، خودکارآمدی و حمایت اجتماعی با سازگاری انجام شد. پژوهش از نوع همبستگی بود و جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه آموزش و پرورش شاغل به تحصیل در سال تحصیلی 93-92 در شهرستان اراک بود. نمونه پژوهش شامل 430 دانش آموز (230دختر و 200 پسر) بود که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ، پرسشنامه خودکارآمدی شرر، پرسشنامه حمایت اجتماعی (MSPSS) و پرسشنامه سازگاری سینها و سینگ استفاده گردید. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و آزمون تی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین هوش هیجانی، خودکارآمدی و حمایت اجتماعی با سازگاری رابطه معناداری وجود داشته و هوش هیجانی، خودکارآمدی و حمایت اجتماعی قادرند تغییرات سازگاری دانش آموزان را پیش بینی کنند. همچنین، یافته ها نشان داد که بین حمایت اجتماعی دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معنادار وجود ندارد، اما میزان هوش هیجانی و خودکارآمدی دانش آموزان پسر بیش از دانش آموزان دختر است.
نقش باورهای انگیزشی و درگیری شناختی بین پیشرفت تحصیلی قبلی و پیشرفت تحصیلی فعلی (الگوی تحلیل)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه باورهای انگیزشی (ارزش تکلیف، خودکارآمدی تحصیلی و اهداف پیشرفت) و درگیری شناختی در رابطه بین پیشرفت تحصیلی قبلی و پیشرفت تحصیلی فعلی دانشجویان بود. است
روش: برای این منظور 473 نفر (305 دختر و 168 پسر) از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نور استان فارس در سال تحصیلی 90-89 با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحلهای انتخاب و به پرسشنامههای خودگزارشی متشکل از خرده مقیاسهای ارزش تکلیف، خودکارآمدی تحصیلی، اهداف پیشرفت، و راهبردهای یادگیری پاسخ دادند. از معدل تحصیلی پایان ترم دانشجویان به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی فعلی و از معدل تحصیلی ترم قبل آنان به عنوان شاخص عملکرد تحصیلی قبلی استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که ارزش تکلیف، خودکارآمدی تحصیلی و اهداف پیشرفت از طریق واسطهگری راهبردهای یادگیری سطحی و عمیق بر پیشرفت تحصیلی ریاضی اثر غیرمستقیم دارند به علاوه پیشرفت تحصیلی قبلی نیز هم دارای اثر مستقیم و هم غیرمستقیم بر پیشرفت تحصیلی ریاضی بود. در بخش بحث و نتیجهگیری به طور تفصیلی پیرامون یافتههای حاصله صحبت خواهیم کرد.
اثر بخشی آموزش به شیوه یادگیری مشارکتی و نقشه مفهومی فردی بر انگیزش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مطالعه اثر بخشی آموزش به شیوه یادگیری مشارکتی و نقشه مفهومی فردی بر انگیزش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بود. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان در مدارس شهرستان همدان بود. نمونه آماری شامل 60 نفر بود که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند، در این پژوهش 20 نفر آموزش به شیوه یادگیری مشارکتی، 20 نفر آموزش به شیوه نقشه مفهومی فردی دریافت کردند، 20 نفر در گروه کنترل بودند. داده ها با استفاده از پرسشنامه انگیزش تحصیلی و آزمون پیشرفت تحصیلی بدست آمد. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد آموزش به شیوه یادگیری مشارکتی و نقشه مفهومی فردی بر بهبود انگیزش تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مؤثراست (p<0.001). کاربرد نتایج پژوهش ها برای معلمان این است که به منظور افزایش انگیزش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، باید به نقش عوامل انگیزشی آموزش به شیوه یادگیری مشارکتی و آموزش به روش نقشه مفهومی فردی توجه نمایند.
فرآیند کاهش ارزش تعویقی و رفتارهای تکانشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: فرآیند کاهش ارزش تعویقی عبارت است از کاهش ارزش واقعی یک پاداش یا آسیب در اثر به تاخیر افتادن زمان ارایه آن. این فرآیند، یکی از زیر ساخت های تصمیم گیری مخاطره آمیز است. در این مطالعه آزمون کامپیوتری فارسی با منطق استاندارد طراحی و استفاده گردید.
روش: در این مطالعه، 100 آزمودنی دانشجو (75 مرد)، در هشت مرحله متوالی، میان دریافت 100 هزار تومان پس از یک وقفه ثابت و دریافت مقادیر فوری در حال کاهش، یک گزینه را انتخاب می کردند.
یافته ها: میزان وقفه های این مراحل عبارت بودند از: شش ساعت، یک روز، یک هفته، دو ماه، شش ماه، یک سال، پنج سال و 25 سال. میانگین نقاط شکست افراد برای مقادیر وقفه به ترتیب عبارت بودند از: 96280، 94357، 90397، 80750، 68862، 55608،33350 و 14308 تومان. در این مطالعه، هیچ تفاوت معنی داری بین گروه های زنان و مردان مشاهده نشد.
نتیجه گیری: میزان کاهش ارزش تعویقی پاداش ها در مطالعه ما در مقایسه با نمونه های غربی (بر روی 1000 دلار) بیشتر می باشد که ممکن است از عواملی چون نرخ تورم بالا، سوابق اقتصادی ناپایدار، بی اعتمادی به پرداخت پاداش در سال های آینده و بالاتر بودن ارزش 1000 دلار برای یک غربی، نسبت به 100 هزار تومان برای یک ایرانی باشد.