مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
دانش آموزان نارساخوان
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه سبکهای دلبستگی دانشآموزان مبتلا به اختلال رفتاری، نارساخوان و عادی صورت گرفت.
روش: پژوهش حاضر از نوع پسرویدادی است. جامعه آماری پژوهش ، کلیه دانشآموزان پایههای سوم تا پنجم ابتدایی شهر تهران بودند. بهمنظور انجام این پژوهش، ابتدا تعداد 55 دانشآموز نارساخوان و 43 دانشآموز دارای اختلال رفتاری پایه سوم تا پنجم شهر تهران پس از اجرای آزمونهای تشخیصی ( آزمون اختلال خواندن و آزمون اختلال رفتاری راتر ) به شیوه نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای بهطور تصادفی انتخاب شدند. سپس 60 دانشآموز عادی از مقطع ابتدایی به منظور مقایسه با دانشآموزان مبتلا به اختلال رفتاری و نارساخوان بهصورت هدفمند انتخاب شدند. پس از نمونهگیری، آزمون دلبستگی رندولف روی دانشآموزان اجرا شد. دادههای بهدستآمده با روش آماری تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی شفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها : تجزیه و تحلیل دادههای بهدست آمده با روش آماری تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی شفه حاکی از آن بودند که بین سبکهای دلبستگی دانشآموزان نارساخوان، عادی و اختلال رفتاری تفاوت معنیداری وجود دارد (001/0>p). در نتیجه دانشآموزان نارساخوان و اختلال رفتاری در مقایسه با دانشآموزان عادی از سبک دلبستگی ناایمن برخوردارند.
نتیجهگیری: دانشآموزان عادی از سبک دلبستگی ایمن برخوردار هستند، اما دانشآموزان نارساخوان دارای سبک دلبستگی ناایمن از نوع اجتنابی و دانشآموزان مبتلا به اختلال رفتاری دارای سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا هستند."
مقایسه ابعاد حرمت خود در دانش آموزان نارساخوان و عادی پایه های سوم تا پنجم ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در پژوهش حاضر، تاثیر نارساخوانی بر ابعاد حرمت خود در دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی بررسی شده است. هدف از انجام این پژوهش، مقایسه میزان حرمت خود عمومی، تحصیلی، جسمانی، خانوادگی و اجتماعی دانش آموزان نارساخوان و عادی است.
روش این پژوهش از نوع کاربردی است و روش انجام آن زمینه ای است. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانش آموزان نارساخوان و عادی پایه های سوم تا پنجم ابتدایی شهر تهران بود. به منظور انجام این پژوهش، ابتدا تعداد40 دانش آموز نارساخوان در مقطع ابتدایی پس از اجرای آزمون های تشخیصی (آزمون هوشی و کسلر کودکان و آزمون اختلال خواندن) به شیوه نمونه گیری تصادفی خو شه ای چند مرحله ا ی به طور تصادفی انتخاب شدند. سپس 40 دانش آموز عادی از مقطع ابتدایی به منظور مقایسه با دانش آموزان نارساخوان به صورت هدفمند انتخاب شدند. سپس، از پرسشنامه پپ برای اندازه گیری میزان حرمت خود دانش آموزان نارساخوان و عادی استفاده شد. در پایان داده های به دست آمده از طریق روشهای آماری تحلیل واریانس چند گانه( مانوا )و تحلیل واریانس یک راهه تجزیه وتحلیل شد. بر مبنای نتایج این پژوهش، بین حرمت خود عمومی، تحصیلی، خانوادگی و اجتماعی بین دانش آموزان نارساخوان و عادی تفاوت معنا داری مشاهده شد، اما بین حرمت خود جسمانی کودکان نارساخوان و عادی تفاوت معنا داری دیده نشد. به عبارت دیگر، کودکان نارساخوان در مقایسه با کودکان عادی حرمت خود عمومی، تحصیلی، خانوادگی و اجتماعی کمتری دارند. اما هر دو گروه حرمت خود جسمانی یکسانی داشتند. بنابراین، بر مبنای نتایج این پژوهش، می توان به مسئولان آموزش و پرورش پیشنهاد کرد با به کار بردن راهبرد های آموزشی مؤثر در جهت افزایش میزان حرمت خود کودکان نارساخوان بکوشند.
"
توجه انتخابی دیداری دانش آموزان نارساخوان و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی توجه انتخابی دیداری دانش آموزان نارساخوان و عادی دوره ابتدایی انجام شد. به منظور انجام دادن این پژوهش 20 دانش آموز درهریک از دوگروه در پایه های دوم، سوم و چهارم به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند که ازنظر سن و جنس بایکدیگر همسان بودند. روش پژوهش از نوع توصیفی، علی مقایسه ای بود و ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: آزمون توجه دیداری(اعداد و حروف) و (اشکال هندسی) و آزمون کوررنگی (ایشی هارا). نتایج آزمون t مستقل نشان داد عملکرد توجه انتخابی دیداری (اعداد و حروف) در دانش آموزان نارساخوان درسطح معناداری پایین تر از گروه عادی است. عملکرد توجه انتخابی دیداری (اشکال هندسی) در دو گروه نارساخوان و عادی نشان دهنده نبود تفاوت معنادار است. همچنین مقایسه درون گروهی دانش آموزان نارساخوان نشان داد که نمرات توجه انتخابی دیداری (اشکال هندسی) در سطح معناداری بیش از نمرات توجه انتخابی دیداری (اعداد و حروف) در همین گروه است.
اثربخشی راهبردهای خودتنظیمی تحصیلی درپیشرفت تحصیلی دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش ، تعیین اثربخشی راهبردهای خودتنظیمی تحصیلی درپیشرفت تحصیلی دانش آموزان نارساخوان ابتدایی بود. روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون وپس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری دانش آموزان پایه سوم ابتدایی شهرستان نکا بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 30 دانش آموز دارای مشکلات خواندن ، پس ازاجرای آزمون های تشخیصی انتخاب و به طور تصادفی در یک گروه آزمایش ویک گروه گواه جایگزین شدند. پس ازاجرای پیش آزمون ، گروه آزمایش به مدت 6 جلسه 45 دقیقه ای تحت آموزش راهبردهای خودتنظیمی قرارگرفت اما گروه گواه آموزشی ندیدند. پس ازآن آزمون پیشرفت تحصیلی درگروه های مذکوراجرا شد، وپس ازگذشت دوماه ازآموزش، سپس آزمون پیشرفت تحصیلی (آزمون پی گیری) اجرا شد.داده ها با روش آماری تحلیل اندازه های مکرر و تحلیل کواریانس انجام شد.یافته ها نشان داد که پس ازآموزش بین پیشرفت تحصیلی گروه آزمایشی و گروه گواه تفاوت معناداری مشاهده شده است .نتیجه گیری: اولاً راهبردهای خودتنظیمی تحصیلی درجهت پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نارسا خوان ابتدایی موثر بود، وثانیاً کاربرد این راهبردها موجب پایداری آموخته ها(پس از گذشت 2 ماه) در این گروه از دانش آموزان شد.
بررسی تاثیر ذهن آگاهی بر توجه انتخابی دانش آموزان نارساخوان
حوزه های تخصصی:
مشکلات خواندن، مهمترین عامل عدم موفقیت در مدرسه دانسته می شود. این مشکلات در واقع ساده ترین نشانه ای است که با کمک آن می توان شکست کودک را در بسیاری از زمینه های تحصیلی پییش بینی کرد. این پژوهش به بررسی تاثیر ذهن آگاهی بر توجه انتخابی دانش آموزان نارساخوان پرداخت. جامعه آماری شامل دانش آموزان مدرسه ابتدایی شهید بصیری یزد بود. از بین دانش آموزان پایه دوم تا ششم با کمک مدیر و معلمان مدرسه 24 دانش آموز که نارساخوانی داشتند، شناسایی و انتخاب شدند. 12 دانش آموز در گروه آزمایش و 12 دانش آموز در گروه کنترل به صورت تصادفی ساده قرار گرفتند. برای اندازه گیری توجه شناختی، از آزمون استروپ، استفاده شد. تمامی داوطلبان به جز گروه کنترل، تکالیف مورد نظر (تمرینات ذهن آگاهی) را به مدت 4 هفته و هر هفته 2 جلسه 45 دقیقه ای مطابق برنامه گروه خود انجام دادند. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد، ذهن آگاهی بر توجه انتخابی دانش آموزان نارساخوان تاثیر معنی دار دارد.
تأثیر برنامه مداخله ای چندوجهی (آموزش یکپارچگی حسی- حرکتی در سطح کودک و والدین) بر نگرش و عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نگرش و عملکرد خواندن دانش آموزان با نارساخوانی می تواند نقش مهمی در موفقیت یا شکست در عملکرد تحصیلی ایفا کند؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر برنامه مداخله ای چندوجهی (آموزش یکپارچگی حسی- حرکتی در سطح کودک و والدین) بر نگرش و عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان انجام شد. روش: طرح این پژوهش شبه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان نارساخوان مراجعه کننده به مراکز آموزشی و توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری شهر رشت در سال تحصیلی 99-1398 بودند که از میان آنها نمونه ای به حجم 40 دانش آموز به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای دهی شدند. ابزار های پژوهش شامل نسخه چهارم مقیاس هوشی وکسلر کودکان (2003)، مقیاس نگرش خواندن (مک کنا و کر، 1990)، آزمون خواندن و نارساخوانی (کرمی نوری و مرادی، 1384) بود. برنامه مداخله ای چندوجهی در 8 جلسه 60 دقیقه ای فقط روی گروه آزمایش اجرا شد و گروه گواه فقط آموزش های معمول مراکز آموزشی خود را دریافت می کردند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد برنامه آموزش یکپارچگی حسی-حرکتی در سطح کودک و والدین بر نگرش و عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان مؤثر است (0/01> P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر مبنی بر مؤثر بودن برنامه مداخله ای، می توان آموزش تعاملی مادر و کودک مبتنی بر این روش را به عنوان یک گزینه مناسب در طراحی برنامه های روان شناختی و تحصیلی برای کودکان با نارساخوانی در نظر گرفت.
اثر بخشی آموزش بازی های شناختی شنیداری بر واج آگاهی دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال خواندن شایع ترین اختلال یادگیری است که بیشترین حجم خدمات آموزشی ویژه و برنامه ای مداخله ای تخصصی را به خود اختصاص می دهد. هدف کلی این پژوهش تعیین اثربخشی مداخلات آموزشی بازی های شناختی شنیداری بر واج آگاهی کودکان نارساخوان بود. روش بررسی: پنج دانش آموز با اختلال خواندن در پایه اول ابتدایی از یک کلینک زیر نظر آموزش و پرورش یزد به عنوان آزمودنی های شرکت کننده در پژوهش انتخاب شدند. طرح پژوهش، تک آزمودنی از نوع طرح چند خط پایه ای با آزمودنی های مختلف بود. برای تشخیص اختلال خواندن، از آزمون آگاهی واج شناختی و مقیاس تجدید نظر شده هوشی وکسلر کودکان استفاده شد. داده های مورد نیاز در شرایط مختلف خط پایه، مداخله، و پیگیری جمع آوری شد. در شرایط مداخله آزمایشی هر آزمودنی دست کم دوازده جلسه اثر بخشی آموزش بازی های شناختی شنیداری بر واج آگاهی کودکان نارساخوان به مدت 60-45 دقیقه دریافت کرد، اما در شرایط خط پایه و شرایط پیگیری هیچ یک از آنها آموزش بازی های شناختی شنیداری بر واج آگاهی کودکان نارساخوان را دریافت نکردند. مقایسه عملکرد آزمودنی ها در شرایط خط پایه، مداخله و پیگیری نشان داد که آموزش مستقیم آموزش بازی های شناختی شنیداری بر واج آگاهی کودکان نارساخوان مهارت خواندن هر پنج آزمودنی تأثیر مثبت داشته و این یادگیری در طول زمان پایدار مانده است. نتیجه گیری : اثر بخشی آموزش بازی های شناختی شنیداری بر واج آگاهی کودکان نارساخوان در دوره ابتدایی تأثیر مثبت دارد و موجب افزایش مهارت خواندن در آنها می شود.
تاثیر بازی های رایانه ای آموزشی چندکاربره آنلاین بر حافظه فعال و عملکرد نوآورانه دانش آموزان نارساخوان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و در زمره تحقیقات، نیمه آزمایشی و از نوع پیش-آزمون-پس آزمون با گروه کنترل قرار می گیرد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان نارساخوان پایه چهارم ابتدایی شهر کرمان در سال تحصیلی 1400-1401 بود. که به شیوه تصادفی طبقه ای 50نفر از دانش آموزان انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 25 نفری، آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری داده ها، پرسشنامه سنجش ظرفیت حافظه فعال و پرسشنامه عملکرد مبتنی بر نوآوری بودکه توسط آزمودنی ها قبل و بعد از مداخله تکمیل گردید. پس از جمع آوری داده ها، با استفاده از نرم افزار spss25 و تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل داده ها انجام شد. نتایج نشان داد که در خرده مقیاس های حافظه فعال، میانگین متغیراندوزش (6000/53) در پس آزمون گروه آزمایش، به عنوان بالاترین میانگین گزارش شده است. همچنین، در پس آزمون گروه آزمایش، به ترتیب بیشترین میانگین برای پردازش (6800/52)، خلاقیت و نوآوری (6400/21) و استفاده از فرصت های جدید (0800/21) گزارش شده است که این نشان دهنده افزایش میانگین پس آزمون گروه آزمایش نسبت به پیش از آزمون این گروه است. به طور کلی بازی های رایانه ای آموزشی چندکاربره آنلاین بر حافظه فعال و عملکرد نوآورانه دانش آموزان نارساخوان پایه چهارم ابتدایی تأثیر معنادار دارد(05/0p≤).
اثربخشی آموزش یکپارچگی حسی- حرکتی بر حافظه ی فعال و هماهنگی دیداری حرکتی دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: کودکان نارساخوان اغلب مشکلاتی در حافظه ی فعال و هماهنگی دیداری-حرکتی دارند که باعث عدم موفقیت تحصیلی آن ها می شود. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش یکپارچگی حسی-حرکتی بر حافظه ی فعال و هماهنگی دیداری-حرکتی دانش آموزان نارساخوان انجام شد. روش: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری شامل تمامی دانش آموزان نارساخوان مراجعه کننده به مرا کز آموزشی و توان بخشی مشکلات ویژه یادگیری شهر رشت در سال تحصیلی 1398-99 بود که از میان آن ها نمونه ای به حجم 40 نفر به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگماری شدند. برنامه ی مداخله ای در 8 جلسه ی 60 دقیقه ای بر روی گروه آزمایشی اجرا شد. در حالی که گروه گواه مداخله ای را دریافت نکرد. ابزار های پژوهش، نسخه چهارم مقیاس هوشی وکسلر کودکان ) 2003 ( و آزمون ادراک دیداری-حرکتی بندرگشتالت ) 1938 ( بود. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش یکپارچگی حسی-حرکتی تأثیر معناداری بر حافظه ی فعال و هماهنگی دیداری-حرکتی دانش آموزان نارساخوان داشت ) 01 / .)P > 0 نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده در این پژوهش مبنی بر تأثیر آموزش یکپارچگی حسی-حرکتی بر حافظه ی فعال و هماهنگی دیداری-حرکتی می توان نتیجه گرفت که از این برنامه می توان به عنوان یک گزینه ی مناسب در طراحی برنامه های روان شناختی و تحصیلی کودکان با نارساخوانی در نظر گرفت.
اثربخشی مهارت های فراشناختی بر توانایی های شناختی و سبک های یادگیری دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۴ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
127 - 133
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی مهارت های فراشناختی بر توانایی های شناختی و سبک های یادگیری دانش آموزان نارساخوان انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان نارساخوان مراجعه کننده به مراکز آموزشی و بالینی شهر اسلامشهر تشکیل دادند. تعداد30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سبک یادگیری کلب (1971) و پرسشنامه توانایی های شناختی نجاتی (1392) و روش تجزیه و تحلیل داده ها تحلیل کواریانس بود. نتایج آزمون تحلیل کواریانس نشان داد که مهارت های فراشناختی بر افزایش توانایی های شناختی و بهبود کیفیت سبک های یادگیری موثر بوده است. در نتیجه مهارت های فراشناختی به عنوان یک روش موثر، مفید و زود بازده در توانایی های شناختی و سبک های یادگیری دانش آموزان نارسان خوان است.