فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۱٬۱۷۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش میزان استفاده از تفکر خلاق در دانشجویان و ارتباط آن را با موفقیت تحصیلی و متغیرهای جنسیت، میزان تحصیلات پدر و مادر، معدل درسی، دوره و رشته تحصیلی بررسی کرده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی و در حوزه مقایسه پس رویدادی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دوره کاردانی، کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان در سال تحصیلی 86 ـ85 تشکیل داده اند که به روش تصادفی طبقه ای و از طریق فرمول انتخاب حجم نمونه تعداد 250 نفر برگزیده شدند. ابزار سنجش، پرسشنامه تفکر خلاق پیتر هانی است که برخی مشخصات جمعیت شناختی به آن اضافه گردید. داده های این پژوهش در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون t همبسته، t مستقل، تحلیل واریانس یکطرفه، آزمون توکی و ضریب همبستگی پیرسون) تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که دانشجویان به میزان متوسط از تفکر خلاق بهره مند هستند. همچنین بین میزان استفاده از تفکر خلاق و متغیرهای جنسیت، میزان تحصیلات پدر و مادر، معدل درسی و رشته تحصیلی دانشجویان ارتباط معناداری وجود ندارد، در صورتی که بین میزان استفاده از تفکر خلاق در دانشجویان دوره های (مقاطع) تحصیلی مختلف تفاوت معنادار وجود دارد. براساس نتایج آزمون توکی، اختلاف بین تفکر خلاق دانشجویان دوره کاردانی با کارشناسی ارشد و کارشناسی با کارشناسی ارشد در سطح 05/0≥P معنادار بوده است. تفکر خلاق در دانشجویان دوره کارشناسی ارشد بیشتر و در دانشجویان دوره کاردانی کمتر مشاهده گردید.
تعامل بین شخصیت و سبکهای فراانگیزشی در عملکرد شغلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" مقدمه: از آنجا که منابع انسانی از مهمترین سرمایههای هر سازمان بهشمار میروند، بررسی و شناسایی عوامل مرتبط با این منابع که میتوانند بر عملکرد سازمانی آنها موثر باشند، از اهمیت روزافزونی برخوردار شده است. بر این اساس، هدف این پژوهش بررسی تعامل بین شخصیت و سبکهای فراانگیزشی کارکنان یک مرکز دولتی در عملکرد شغلی آنها بود.
روش: در این پژوهش 327 نفر از کارمندان رسمی مرد بهروش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از سیاهه 5عاملی شخصیت، نیمرخ سبکهای فراانگیزشی آپتر و بازخورد جامع استفاده شد. دادهها بهوسیله ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر بررسی شدند. یافتهها: سبکهای فراانگیزشی براساس ویژگیهای شخصیتی و ویژگیهای شخصیتی براساس سبکهای فراانگیزشی در پیشبینی عملکرد شغلی نقش واسطهای داشتند.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش در راستای معدود پژوهشهای صورتگرفته در این زمینه است. میتوان از ویژگیهای شخصیتی بهعنوان عاملی در استخدام نیروی انسانی و استفاده از برنامههای انگیزشی مناسب با سبکهای کارکنان بهعنوان عاملی برای بهبود عملکرد شغلی در سازمان استفاده نمود."
آدمی بی معنویت کالبدی بیش نیست (2)
منبع:
فردوسی تیر ۱۳۸۸ شماره ۷۸
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل موثر بر تجارب پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی عامل هایی است که بتواند تجارب پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید بهشتی را مشخص نماید. جامعه آماری این مطالعه تعداد 85 دانشجوی تحصیلات تکمیلی است که از تاریخ 1/9/1382 الی 1/5/1383 موفق به دفاع از پایان نامه خود شده اند. پرسشنامه PREQ ابزار گردآوری داده ها است. عامل های استخراجی برای برسی تجارب پژوهشی دانشجویان عبارتند از: سرپرستی؛ مهارت ادراکی؛ مهارت عملی؛ جو دانشکده؛ آزمون پایان نامه. این پنج عامل در مجموع 46/64 درصد از واریانس تجارب پژوهشی دانشجویان را تبیین نموده است. در بین این پنج عامل، عامل جو دانشکده با میانگین 26/2 از مقیاس 5 و عامل مهارت عملی با میانگین 78/3 از مقیاس 5 به ترتیب پایین ترین و بالاترین میزان را در دانشگاه داشته اند.
بررسی تاثیر عوامل زمینه ای (سن، جنس، تحصیلات والدین، و وضعیت تحصیلی فرد) بر پیگیری آمال و آرزوهای تحصیلی و شغلی (جهت یابی مسیرهای تحصیلی و شغلی) دانش آموزان کانادایی در مقطع دبیرستان و پس از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر این بود که با استفاده از اطلاعات طولی به بررسی تاثیر عوامل زمینه ای (سن، جنس، تحصیلات والدین و وضعیت تحصیلی) بر پیگیری آمال و آرزوهای تحصیلی و شغلی (جهت یابی مسیرهای تحصیلی و شغلی) در طول دوره انتقالی از اواسط نوجوانی به اوایل جوانی پرداخت. در پژوهش حاضر از روش تحقیق طولی استفاده شده است. 210 دانش آموز 81) پسر و 129 دختر( با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و تا مرحله پایان طرح 5 ساله تحقیق از طریق پرسشنامه محقق ساخته و تحلیل آمار توصیفی و استنباطی مورد بررسی قرار گرفتند. آمال و آرزوهای تحصیلی و شغلی براساس سطوح تحصیلی و شغلی هر یک از شرکت کنندگان که قصد به دست آوردن آن را داشتند، مورد ارزیابی قرار گرفت که نتایج بیانگر انتخاب چهار مسیر تحصیلی در سطوح مختلف تحصیلی توسط جوانان (برای اوایل جوانی) بود. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که پیشرفت تحصیلی در ابتدای مقطع تحصیلی دبیرستان، تنها متغیری است که به طور ثابت نشان دهنده آرزوهای تحصیلی و مسیر تحصیلی در اوایل جوانی است. بین متغیرهای سن، جنس و تحصیلات والدین از نظر آماری با آمال و آرزوهای تحصیلی و شغلی تفاوت معناداری دیده نشد. به طور کل، نتایج به دست آمده نشان داد که مداخله زود هنگام به منظور اصلاح آمال و آرزوها در جهت بنا نهادن بهترین اهداف واقع بینانه و گسترش برنامه شغلی مناسب به عنوان ابزاری در جهت تسهیل درک افراد از تمامی توانایی های خود، موثر است.
رابطه فرصت دیجیتالی با انگیزه شرکت و کارائی دوره های آموزش مهارت های (ICDL)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاحص فرصت دیجیتالی، یک شاخص مرکب است که امکان دسترسی ارزان، همه شمول، فراگیر و برابر شهروندان یک کشور مشخص یا گروه های مشخصی از یک جامعه به ابزارهای (ICT) را مورد اندازه گیری قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف شناخت رابطه بین دسترسی به مؤلفه های شاخص فرصت دیجیتالی با انگیزه شرکت و کارایی دوره های آموزش ضمن خدمت (ICDL) انجام گرفته است. جامعه آماری شامل دبیران مقطع متوسطه شهر سردشت بود که در دوره های (ICDL) شرکت کرده بودند. و نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای از بین دبیران مرد و زن مقطع متوسطه به تعداد 168نفر انتخاب شده است. برای گرد آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرانباخ 84/0 محاسبه شده است. برای بررسی شاخص فرصت دیجیتالی از آمار توصیفی و برای بررسی رابطه شاخص فرصت دیجیتالی با انگیزه شرکت و کارایی دوره های (ICDL) از همبستگی دو رشته ای نقطه استفاده شد. براساس نتایج پژوهش معلمان 52 درصد به کامپیوتر، 38 درصد به اینترنت و 75 درصد به موبایل (شاخص فرصت دیجیتالی)دسترسی داشته اند و یافته های پژوهش نشان داد که بین دسترسی به مؤلفه های فرصت دیجیتالی و انگیزه بالا برای شرکت در دوره های (ICDL) و همچنین کارایی این دوره ها رابطه معنی داری وجود دارد و براساس نتایج پژوهش پیشنهاد می شود که در جهت بهره وری هر چه بیشتر دوره های (ICDL) نسبت به افزایش شاخص فرصت دیجیتالی در بین گروه های هدف این دوره ها برگزار شود.
بررسی عوامل موثر بر تجربه پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روش پیمایشی عامل های تبیین کننده تجربه پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد و عامل های اثرگذار بر آن را مورد بررسی قرار داده است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای است که بر مبنای پرسشنامه PREQ طراحی و هنجارسازی شده است. جامعه آماری این پژوهش آن دسته از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد می باشند که در دوره زمانی مورد مطالعه، طرح مقدماتی پایان نامه (پروپوزال) آنها در شورای آموزشی دانشکده به تصویب رسیده است و یا از پایان نامه خود دفاع کرده اند. نمونه مورد بررسی بر اساس نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعیین گردید. یافته های پژوهش نشـان داد که: بین تمـــام عامل های تبیین کننده تجربه پژوهشی رابطه معناداری وجود دارد. رضایت کلی دانشــجویان از عامل های هفت گانه تبیین کننده تجربه پژوهشی، متفاوت است. متغیرهایی مانند جنسیت، مقطع تحصیلی، حوزه آموزشی، میزان فعالیت علمی و مرحله انجام پژوهش بر میزان رضایت دانشجویان از عامل های تبیین کننده تجربه پژوهشی اثرگذار است. یافته های پژوهش نشان داد که به طور کلی، دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد از عامل های مختلف تبیین کننده تجربه پژوهشی رضایـت نسبی دارند.
مقایسه میزان اضطراب در پایگاه های هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق رابطه بین پایگاه هویت و اضطراب مورد بررسی قرار گرفته است، با این فرض که بعضی از پایگاه های هویت آسیب پذیری بیشتری در برابر اضطراب دارند. به این منظور میانگین های اضطراب چهار پایگاه هویت یعنی دستیابی، تعیلق، ممانعت و پراکندگی مورد مقایسه قرار گرفته است. همچنین در تحلیل دیگری مقایسه ای بین فراوانی پایگاه های مختلف هویت در بخشی از گروه نمونه که مبتلا به اضطراب در سطح مرضی بوده اند، انجام شده است و معنادار بودن این تفاوت ها مورد آزمون قرار گرفته است. این تحقیق بر روی 78 زن و 60 مرد دانشجوی کارشناسی دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه فردوسی صورت گرفته است. برای تشخیص پایگاه هویت از آزمون گسترش یافته عینی پایگاه هویت من ـ تجدید نظر دوم (EOM-EIS-2) و برای سنجش میزان اضطراب از سیاهه اضطراب آشکار و پنهان ـ فرم (STAI-Y) Y استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که اضطراب افرادی که در پایگاه های فاقد تعهد به هویت هستند، بطور معناداری بالاتر از اضطراب افرادی است که به هویت مشخصی متعهد شده اند. همچنین فراوانی افراد فاقد تعهد به هویت در گروه مبتلا به اضطراب (در سطح مرضی) بطور معناداری بیشتر از افراد متعهد به هویت است. براین اساس می توان گفت که تعهد به هویت می تواند مانع ابتلا به اضطراب باشد و پایگاه های فاقد تعهد در برابر اضطراب آسیب پذیرترند.
کمال گرایی و عزت نفس در نخبگان علمی، ورزشی و افراد غیرنخبه در شهر تهران
حوزههای تخصصی:
کمال گرایی و عزت نفس دو سازه مهم شخصیتی هستند که مدتهاست مورد توجه روان شناسان قرار گرفته و پژوهش های متنوعی وارسی هر کدام از آنها را به شکل منفک وجهه همت خود قرار داده اند، اما تعدادی از پژوهش ها نیز بررسی همزمان دو متغیر یاد شده را پی گرفته اند. بر این اساس، هدف اساسی پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین کمال گرایی و عزت نفس در آزمودنی های نخبه علمی، ورزشی و غیرنخبه بوده است. بدین منظور 200 آزمودنی نخبه (100 نخبه علمی و 100 نخبه ورزشی) و 200 آزمودنی غیرنخبه (100 آزمودنی غیرنخبه منطبق با نخبگان علمی و 100 آزمودنی غیرنخبه منطبق با نخبگان ورزشی) در شهر تهران مورد مطالعه قرار گرفته اند. اندازه گیری متغیرهای یاد شده به وسیله پرسشنامه کمال گرایی مثبت و منفی تری ـ شورت و همکاران (1995) و عزت نفس نوجنت و توماس (1993) انجام شده است. روش پژوهش در این تحقیق همبستگی و تحلیل واریانس می باشد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در دو گروه مورد بررسی، بین کمال گرایی مثبت و عزت نفس رابطه مثبت و معنادار و بین کمال گرایی منفی و عزت نفس رابطه منفی معناداری در سطح 01/0 وجود دارد. همچنین یافته ها بیانگر این نکته است که بین کمال گرایی و عزت نفس آزمودنی های نخبه و غیرنخبه تفاوت معناداری در سطح 01/0 وجود دارد.
تأثیر آشنایی با فن آوری اطلاعات و ارتباطات در پیشرفت تحصیلی دانشجویان رشته روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
فناوری ارتباطات و اطلاعات (ICT) یک تخصص میان رشته ای است که جهت ایجاد امکان ارتباط از راه دور، دسترسی به اطلاعات و جلوگیری از انباشت و انحصار آن مورد استفاده قرار میگیرد (به نقل از شریفی، 1383). در عصر فناوری پیشرفته، ثروت پایدار یک جامعه، استعداد نیروی ماهر و خلاق آن جامعه است و پیشرفت و رفاه هر جامعه به مغزهای آن بستگی دارد (دیوید السون، 1377). و از آنجایی که منابع انسانی بیشترین تأثیرپذیری را از تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات و رسانه ها دارند، بدیهی است کشورهایی که بتوانند برای خود منابع انسانی توسعه یافته ای تدارک ببینند، ثروت خود را پایدار و ماندنی کرده اند (کرم پور، 1382). و بیتردید تقویت نیروی ماهر و مبتکر بستگی به آموزش دارد. آموزشی که با اصول آموزشی نوین و روزآمد ارائه شود. (دیوید السون، 1377). آنچه امروزه در نظام آموزشی عالی مطرح میشود، استفاده از فناوریهای جدید (جهت آسان سازی یادگیری) و تأثیر آن بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان است (پورجمشیدی، 1381). این پژوهش به بررسی تأثیر رابطه آشنایی با فن آوری اطلاعات و ارتباطات در پیشرفت تحصیلی دانشجویان رشته روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن میپردازد. مطالعه حاضر بر روی 160 نفر از دانشجویان و به وسیله پرسشنامه ای محقق ساخته و با کمک نرم افزار SPSS انجام شد تا تأثیر میزان آشنایی مختلف (کم و زیاد) با (ICT)، جنسیت و میزان آشنایی مختلف با (ICT) در دو جنس دختر و پسر بر پیشرفت تحصیلی بررسی شود. نتایج حاصل بوسیله آزمون t استیودنت در دو گروه مستقل و تحلیل واریانس عاملی مورد مقایسه قرار گرفت. بنابر نتایج به دست آمده مشخص گردید که جنسیت نقشی در پیشرفت تحصیلی ندارد، در صورتی که آشنایی کم و زیاد با فن آوری اطلاعات و ارتباطات بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان تأثیر دارد.
بررسی ارتباط هوش هیجانی، سبک اسناد و خودکارآمدی با رضایت از زندگی در زنان شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین ارتباط هوش هیجانی، سبک های اسنادات و خودکارآمدی با رضایت از زندگی در زنان شاغل شهرستان بجنورد بود. جامعه این پژوهش کلیه زنان شاغل 30 تا 40 ساله ای بود که به طور تمام وقت در بخش دولتی شهرستان بجنورد در سال 1384 مشغول به کار بودند که از میان آنان، نمونه ای به حجم 120 نفر به روش تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های هوش هیجانی، خودکارآمدی، سبک های اسنادات و رضایت از زندگی استفاده شد. یافته ها نشان داد: بین هوش هیجانی و خودکارآمدی با رضایت از زندگی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. بین سبک های اسنادات و رضایت از زندگی رابطه معنی داری دیده نشد. نتایج رگرسیون نشان داد که خودکارآمدی توان پیش بینی رضایت از زندگی را دارد.
بررسی مدل علی عملکرد قبلی،باورهای معرفت شناختی،جهت گیری هدف مهارت های خود تنظیمی،خودکارآمدی و عملکرد بعدی در درس ریاضی دانش آموزان سال اول دبیرستان های شهر دلفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی، تدوین و برازش الگویی ساختاری از رابطه های بین متغیرهای باورهای معرفت شناختی، جهت گیری هدف، مهارت های خودتنظیمی، خودکارآمدی و عملکرد قبلی ریاضی با عملکرد بعدی در درس ریاضی دانش آموزان دختر و پسر می باشد. این تحقیق در دو مرحله ی مطالعه ی مقدماتی و اصلی انجام گرفت. هدف مطالعه ی مقدماتی بررسی ویژگی های روان سنجی (پایایی و روایی) ابزارهای پژوهش بود. در این مرحله، 140 دانش آموز دختر و پسر سال اول دبیرستان های شهر دلفان برای تکمیل پرسشنامه ها بصورت تصادفی مرحله یی انتخاب شدند. هم چنین، برای سنجش عملکرد قبلی و بعدی ریاضی دانش آموزان به ترتیب از نمره های پایان سال آنان در سال های سوم راهنمایی و اول دبیرستان استفاده شد. در مرحله ی اصلی نیز 420 دانش آموز (210 دختر و 210 پسر) سال اول دبیرستان های دولتی شهر دلفان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی
چند مرحله یی به منظور آزمون فرضیه ها و برازش مدل پیشنهادی تحقیق انتخاب شدند. روش های آماری به کار گرفته شده برای این مطالعه در مرحله ی اصلی، میانگین، انحراف معیار و روش تحلیل «معادله های ساختاری» با استفاده از نرم افزارهای SPSS16 و AMOS16 بود. به طور کلی، در مدل پیشنهادی تحقیق مسیرهای مستقیم باورهای معرفت شناختی ریاضی به مهارت های خودتنظیمی ریاضی، باورهای معرفت شناختی ریاضی به خودکارآمدی ریاضی، جهت گیری هدفی ریاضی به عملکرد بعدی ریاضی و مهارت های خودتنظیمی ریاضی به عملکرد بعدی ریاضی معنادار بدست نیامد. لذا، فرضیه های متناسب با این مسیرها نیز مورد تایید قرار نگرفت. هم چنین، در جریان برازش مدل های پیشنهادی و اصلاح شده ، مشخص شد که متغیرهای مشاهده شده نقش معناداری در اندازه گیری متغیرهای مکنون تحقیق دارند.
بررسی رابطه بین خود پنداری کودکان و شیوه های فرزندپروری والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین خود پنداری دانش آموزان وشیوه های فرزند پروری والدین و همچنین مقایسه خودپنداری دانش آموزان دختر و پسر به طورکلی و به تفکیک در زمینه های تحصیلی، اجتماعی، ورزشی و ارزشی بود. نمونه آماری مورد پژوهش 150 نفر دختر و پسر در مقطع پنجم ابتدایی شهرستان شیراز را شامل بود به منظور گرد آوری اطلاعات ازپرسشنامه زمینه یابی ادراک خود و پرسشنامه محیط خانوادگی استفاده شد.نتایج نشان داد که بین خود پنداری کلی آزمودنی ها و محیط خانوادگی گرم و حمایت پذیر همبستگی مثبت ومعناداری وجوددارد. بین خود پنداری دختران ومحیط خانوادگی گرم وحمایت پذیر نیز همبستگی مثبت و معناداری وجوددارد. از سوی یگر بین خود پنداری کلی دختران وپسران تفاوت معناداری به نفع پسران وجود دارد. در بررسی مقوله های مختلف خود پنداری نتایج نشان داد که تنها در خود پنداری تحصیلی میان دختران و پسران تفاوت معناداری به نفع پسران وجود دارد. بررسی ها همچنین نشان داد که دانش آموزان دختر و پسر برای نظر پدر و مادر خود نسبت به معلم و دوست اهمیت بیشتری قائل هستند. درراستای این پژوهش پیشنهادهایی ارائه شده است.
"
مقایسه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان محبوب و منزوی
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش که به روش توصیفی ـ مقایسه ای انجام شده، مقایسه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان محبوب و دانش آموزان منزوی بوده است. کلیه دانش آموزان پسر سوم راهنمایی ناحیه 2 شهر شیراز جامعه تحقیق را تشکیل می دادند. به روش نمونه گیری خوشه ای از بین مدارس راهنمایی پسرانه شهر شیراز، 4 مدرسه به صورت تصادفی انتخاب و به دانش آموزان کلاس های سوم راهنمایی این مدارس (490 نفر) آزمون جامعه سنجی داده شد. از دانش آموزان خواسته شد که از بین افراد کلاس خود فردی را انتخاب کنند که ترجیح می دهند با او بازی کنند یا به گردش بروند. ملاک انتخاب افراد منزوی این بود که هیچ کدام از همکلاسی ها آنها را انتخاب نکرده باشند. بر همین اساس تمام دانش آموزانی که هیچ کدام از همکلاسی ها آنها را انتخاب نکرده بودند، به عنوان افراد منزوی تعیین شدند (36=n). به منظور داشتن تعداد مساوی برای مقایسه، 36 نفر نیز از دانش آموزانی که دارای بالاترین پایگاه جامعه سنجی بودند و بیشتر از همه انتخاب شده بودند، به عنوان گروه محبوب تعیین شدند دانش آموزان محبوب را حداقل یک چهارم همکلاسی ها انتخاب کرده بودند. میانگین مرکب نمره های درسی سالهای اول و دوم راهنمایی دانش آموزان دو گروه به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی در نظر گرفته شد. میانگین نمره های درسی دو گروه روش آماری t مستقل مقایسه شدند. نتایج نشان داد که میانگین نمره های درسی دانش آموزان محبوب به طور معناداری از میانگین نمره های درسی دانش آموزان منزوی بیشتر است (001/0P<). این نتایج نشان می دهند که شایستگی های اجتماعی و تحصیلی مستقل از یکدیگر نیستند. از این رو ممکن است با افزایش مهارت های تحصیلی دانش آموزان منزوی، میزان پذیرش اجتماعی آنها نیز افزایش یابد.