فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۸۶۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف اثربخشی بازی درمانی کودک محور بر اضطراب و افسردگی کودکان دختر دارای اختلال اضطراب و افسردگی در دوره دبستان انجام گرفته است. طرح پژوهش از نوع آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان دختر دارای اختلال افسردگی و اضطراب مقطع دبستان آموزش و پرورش شهر اصفهان در سال تحصیلی91- 90 بود. بمنظور انجام این پژوهش،30 دانش آموز با نشانگان افسردگی و 30 دانش-آموز با نشانگان اضطراب از بین این کودکان، به شیوه ی نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایشی و گواه گمارده شدند(15دانش آموز دارای اضطراب در گروه آزمایشی اول، 15 دانش آموز دارای اضطراب در گروه گواه اول، 15 دانش آموز دارای افسردگی در گروه آزمایش دوم و 15 دانش آموز دارای اختلال افسردگی در گروه گواه دوم). ابزارهای مورد استفاده عبارت از پرسش نامه افسردگی کودکان (CDI)، پرسشنامه تشخیص اختلالات مرتبط با اضطراب کودکان(SCARED) بود. مداخلات مربوط به بازی درمانی بر روی گروه های آزمایش به صورت جدا از هم انجام گرفت. داده های بدست آمده با روش آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج پژوهش نشان داد که مداخله بازی درمانی بر کاهش نشانه های افسردگی و اضطراب کودکان دارای اختلال افسردگی و اضطراب موثر بود.P<0.001و P<0.001
تأثیرآموزش راهبردهای مقابله با باورهای غیر منطقی با رویکرد شناختی بر اضطراب امتحان دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای مقابله با باورهای غیر منطقی (با رویکرد شناختی) بر اضطراب امتحان دانش آموزان بود. روش: جامعه آماری شامل همه دانش آموزان پایه اول متوسطه شهرستان شهریار بود. 60 نفر از دانش آموزانی که در اضطراب امتحان یک انحراف معیار بالاتر از میانگین جامعه بودند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه (30 نفر گروه آزمایش، و 30 نفر گروه گواه) جایگزین شدند. هشت جلسه برنامه آموزش گروهی راهبردهای مقابله با باورهای غیر منطقی جهت کاهش اضطراب برای گروه آزمایش انجام شد. تمام آزمودنی ها قبل و بعد از درمان و در مرحله پیگیری یک ماهه پرسشنامه راهبردهای مقابله با باورهای غیر منطقی را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس چند متغیره ی اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش راهبردهای مقابله با باورهای غیر منطقی باعث کاهش اضطراب امتحان در این دانش آموزان می شود. این نتایج در مرحله پیگیری حفظ شد. نتیجه گیری: آموزش راهبردهای مقابله ای می تواند اضطراب امتحان دانش آموزان را کاهش دهد و به سلامت روانی آنها منجر شود.
تفاوت های جنسیتی در اضطراب سلامتی و باورهای ناکارآمد مرتبط با آن: با کنترل متغیر سن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش هدف بررسی تفاوت های جنسیتی در اضطراب سلامتی و باورهای ناکارآمد مرتبط با آن با کنترل متغیر سن بود.
روش: نمونه پژوهش شامل 300 معلم مقطع ابتدایی (150 مرد و 150 زن) در شهر اندیمشک بود که پرسشنامه اضطراب سلامتی و شناخت هایی درباره ی بدن و سلامتی (کابا) را تکمیل کردند. طرح تحقیق از نوع علی- مقایسه ای است و جهت آزمون فرضیه ها از تحلیل کواریانس چند متغیری استفاده شد.
یافته ها: یافته ها بیانگر این بود که بین زنان و مردان در اضطراب سلامتی (018/0 p= ,6/5f=) تفاوت معنی داری وجود دارد. زنان بیشتر از مردان دچار اضطراب سلامتی بوده و همچنین باور ناکارآمد مربوط به احساس های خودمختار و ضعف بدنی در مردان بیشتر از زنان بود. اما تفاوت معنی داری در باورهای ناکارآمد مربوط به حیطه های تعبیر فاجعه آمیز شکایات بدنی، غیرقابل تحمل بودن شکایات بدنی و عادت های سلامتی مشاهده نگردید.
نتیجه گیری: زنان بیش از مردان در معرض اضطراب سلامتی هستند و دو جنس باورهای ناکارآمد متفاوتی در زمینه سلامتی دارند.
اثربخشی مداخله ی شناختی رفتاری گروهی کوتاه مدت بر افسردگی، اضطراب و تنش بیماران کرونری قلب مزمن: یک آزمایه ی کنترل شده ی تصادفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از مطالعهی حاضر تعیین اثربخشی مداخلهی شناختیرفتاری گروهی کوتاهمدت برای بیماری کرونری قلب (CBGI-CHD) بر تنش، افسردگی واضطراب بیماران مبتلا میباشد.
روشکار: با استفاده از طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه شاهد، بیماران کرونری قلب مزمن به طور تصادفی به یک برنامهی مداخلهی 12 هفتهای (جلسات 5/2 ساعته) شناختیرفتاری گروهی (24 نفر) و یا به گروه شاهد (20 نفر) که تنها مراقبت معمول را دریافت میکردند، وارد شدند. بیماران گروه آزمون به مدت 3 ماه (از اول خرداد تا پایان مرداد 89) تحت برنامهی CBGI-CHD در بیمارستان امام رضا (ع) مشهد قرار گرفتند. نشانههای افسردگی، اضطراب و تنش بیماران، توسط نسخهیهای فارسی پرسشنامههای افسردگی بک 2، اضطراب زونگ و خرده مقیاس تنش از مقیاسهای افسردگی، اضطراب و تنش (42-DASS) قبل از مداخله (پیشآزمون) و بلافاصله بعد از مداخله (پسآزمون) مورد اندازهگیری قرار گرفت.
یافتهها: تحلیل کوواریانس نشان داد که گروه آزمون در مقایسه با گروه شاهد، کاهش معنیداری در تنش در پسآزمون داشت (05/0P<). اگر چه مداخله، منجر به کاهش افسردگی و اضطراب در بیماران گروه آزمون در مقایسه با گروه شاهد در پسآزمون شد اما این کاهش، معنیدار نبود (05/0P<).
نتیجهگیری: برنامهCHD-CBGI میتواند منجر به کاهش تنش بیماران قلبی شود. اما در خصوص کاهش افسردگی و اضطراب، نیاز به بازبینی در محتوای مداخله و افزایش جلسات درمان افسردگی و اضطراب دارد. تحقیقات بعدی با دورههای طولانیمدت پیگیری به منظور حصول اطمینان از تداوم اثربخشی پیشنهاد میگردد.
رابطه بین عدم تحمل بلاتکلیفی و نشخوار فکری با نگرانی در جمعیت دانشجویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین رابطه بین عدم تحمل بلاتکلیفی و نشخوار فکری با نگرانی در جمعیت دانشجویی می باشد. روش: پژوهش به لحاظ هدف از نوع بنیادی و به لحاظ نحوه ی جمع آوری داده ها از نوع توصیفی بود که در چارچوب یک طرح همبستگی انجام گردید. نمونه ی پژوهش 152 نفر دانشجوی کارشناسی دانشگاه پیام نور تالش بودند که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا، پرسشنامه عدم تحمل بلاتکلیفی فریستون و همکاران و مقیاس نشخوار فکری نولن هوکسما و مارو را تکمیل نمودند. برای تحلیل داده ها از آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین عدم تحمل بلاتکلیفی و نشخوار فکری با نگرانی همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین بین عدم تحمل بلاتکلیفی و نشخوار فکری نیز همبستگی مثبت معنادار مشاهده گردید. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام، سازه های عدم تحمل بلاتکلیفی و نشخوار فکری توانستند 30 درصد از تغییرات نگرانی را تبیین کنند. نتیجه گیری: هدف قرار دادن سازه شناختی عدم تحمل بلاتکلیفی و نشخوار فکری در درمان می تواند شیوه ی مؤثری در کاهش نگرانی باشد.
تأثیر آرامش آموزی در کاهش اضطراب و افسردگی مادران دارای کودک کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
نقش واسطه ای نشخوار و نگرانی در رابطه بین منبع کنترل با افسردگی و اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه منبع کنترل، نشخوار و نگرانی با افسردگی و اضطراب در دانشجویان بود. در این پژوهش، علاوه بر سنجش رابطه متغیرها، نقش واسطه ای نشخوار و نگرانی در رابطه بین منبع کنترل با افسردگی و اضطراب نیز بررسی شد. تعداد 154 دانشجو (88 دختر و 66 پسر) از دانشگاه تهران در این پژوهش شرکت کردند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه منبع کنترل راتر (RLCS)، مقیاس پاسخ های نشخواری (RRS)، پرسشنامه نگرانی (PSWQ)، مقیاس افسردگی بک (BDI) و مقیاس اضطراب بک (BAI) بود. نتایج با استفاده از روش تحلیل مسیر و ماتریس واریانس- کوواریانس تحلیل شدند. ضرایب همبستگی نشان داد که منبع کنترل با افسردگی (05/0P<) و اضطراب (05/0P<) رابطه معنادار داشت و نشخوار و نگرانی با افسردگی (01/0P<) و اضطراب (01/0P<) رابطه معنادار داشت. نتایج هم چنین نشان داد که متغیرهای نشخوار و نگرانی در رابطه بین منبع کنترل با افسردگی و اضطراب نقش واسطه ای دارند. شاخص هایGFI و CFI و RESMA حاکی از برازش مدل فرضی پژوهش است. از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که رابطه بین منبع کنترل با افسردگی و اضطراب یک رابطه ساده نیست و متغیرهای دیگر، مثل نشخوار و نگرانی، می توانند در این رابطه نقش واسطه ای داشته باشند.
اثربخشی درمان فراشناختی بر اضطراب و مؤلفه های فراشناختی مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مدل فراشناختی در اختلال اضطراب فراگیر، با فرآیند شناختی مرتبط با نگرانی آسیب شناختی خصوصاً نقش باورهای مثبت و منفی درباره ی نگرانی مطرح شد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان فراشناختی بر اضطراب و مؤلفه های فراشناختی مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر بود. روش: این مطالعه شبه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شد. از میان همه بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر که به کلینیک روان شناسی در شهرستان مشهد مراجعه کرده بودند، 20 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه برابر آزمایش و گواه قرار گرفتند. شرکت کنندگان با استفاده از مصاحبه ساختار یافته بالینی و بر اساس اختلال های محور یک انتخاب شدند. گروه آزمایش طی 9 هفته تحت درمان فراشناختی ولز قرار گرفتند و در این مدت بر گروه گواه هیچ گونه مداخله درمانی انجام نگرفت. پرسشنامه اضطراب بک، پرسشنامه فراشناخت و نیز پرسشنامه فرانگرانی به عنوان ابزار ارزشیابی در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که میانگین اضطراب، فرانگرانی و مؤلفه های باورهای فراشناختی در گروه آزمایش، پس از مداخله درمانی فراشناختی در مقایسه با گروه گواه به طور معناداری کاهش پیدا کرده است. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش با نتایج سایر پژوهش ها در این حیطه همخوانی داشته و نشان دهنده اثربخش بودن درمان فراشناختی بر اضطراب و مؤلفه های فراشناختی مبتلایان اختلال اضطراب فراگیر بود.
رابطه صفات شخصیتی، جهت گیری مذهبی و وسواس مرگ: آزمون یک الگوی علّی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه بین صفات شخصیتی و وسواس مرگ با توجه به نقش واسطه ای جهت گیری مذهبی است. براین اساس، به حجم 484 نفر (246 دختر و 238 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. مقیاس وسواس مرگ، پرسش نامه جهت گیری مذهبی و پرسش نامه پنج عاملی شخصیت نئو به روش گروهی توسط آزمودنی ها تکمیل شده است. اعتبار و روایی پرسش نامه های مذکور احراز شده است. نتایج اجرای همبستگی پیرسون نشان می دهد که مؤلفه های جهت گیری مذهبی (درونی و بیرونی)، صفات شخصیتی (روان رنجوری، سازگاری، گشودگی به تجربه، برون گرایی و مسئولیت پذیری) و وسواس مرگ (نشخوار مرگ، سلطه مرگ و عقاید تکراری مربوط به مرگ) دوبه دو با هم همبستگی دارند (01/0P<). با اجرای الگوی معادلات ساختاری برای آزمون، رابطه صفات شخصیت با وسواس مرگ از طریق متغیر میانجی جهت گیری مذهبی، مشخص شده که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی بهره مند بوده و وسواس مرگ از طریق بعد تجربه پذیری شخصیت و جهت گیری مذهبی پیش بینی و تبیین شده است (91/0GFI=)و (06/0RSMEA=).
بررسی تأثیر ورزش در آب بر کیفیت زندگی بیماران پانیک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بیماری پانیک (PD یا Panic disorder) یکی از اختلالات اضطرابی است که با علایم شناختی و جسمی همراه است و می تواند باعث عوارض قلبی و عروقی، تنفسی، عصبی و روده ای، تعریق، لرز، تب و عوارض روان شناختی گردد. با توجه به این که ورزش در آب در کاهش علایم اضطراب مؤثر بوده است، هدف تحقیق حاضر، تعیین تأثیر ورزش در آب بر کیفیت زندگی در بیماران پانیک بود.
مواد و روش ها: جهت انجام این تحقیق، 38 نفر زن مبتلا به بیماری پانیک با میانگین سن (33/9 ± 21/35) سال و وزن (26/12 ± 78/69) کیلوگرم پس از طی غربالگری پزشکی به صورت هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه تجربی (19 = n) و شاهد (19 = n) قرار گرفتند. کیفیت زندگی با استفاده از پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی 26 سؤالی (WHOQOL-BREF-26 یا World health organization quality of life questionnaire with 26 questions) در شرایط پایه و پایان 12 هفته اندازه گیری شد. گروه آزمایش در یک برنامه 12 هفته ای ورزش در آب (هر هفته 3 جلسه یک ساعته با شدت 50 تا 85 درصد ضربان قلب ذخیره بیشینه) شرکت کردند، گروه شاهد به زندگی معمول خود ادامه دادند. پس از 12 هفته کلیه متغیرها دوباره اندازه گیری شد. به منظور مقایسه درون گروهی از آزمون t همبسته و مقایسه بین گروهی از آزمون t مستقل استفاده شد (05/0 ≤ P).
یافته ها: میانگین دو گروه نشان داد که پس از 12 هفته ورزش در آب، کیفیت زندگی کل (001/0 ≤ P)، کیفیت زندگی عمومی (001/0 ≤ P)، سلامت عمومی (001/0 ≤ P) سلامت روانی (001/0 ≤ P)، روابط اجتماعی (001/0 ≤ P)، سلامت محیط زندگی (003/0 ≤ P)، سلامت جسمانی (001/0 ≤ P) در بیماران پانیک افزایش معنی داری یافت.
نتیجه گیری: بنابراین می توان از ورزش در آب به عنوان یک روش درمانی مکمل برای بهبود بیماران پانیک استفاده کرد.