فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۸۶۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان فراشناختی بر کاهش علائم افسردگی و اضطراب در بیماران دارای اختلال تنیدگی پس از سانحه، با استفاده از طرح مطالعه موردی است.
روش: در یک بررسی تک موردی آزمایشی از نوع خط پایه چندگانه فرایند درمان بر روی سه آزمودنی انجام شد. سه بیمار سرپایی مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه، پیش از درمان، حین درمان و پس از درمان با استفاده از مقیاس تأثیر رویداد- ویرایش شده، پرسشنامه افسردگی بک ویرایش دوم، پرسشنامه اضطراب بک و مقیاس واحدهای ذهنی ناراحتی ارزیابی شدند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که این درمان به کاهش نشانه های اختلال، کاهش اضطراب و افسردگی، ناراحتی کلی منجر شد. رویکرد درمانی مبتنی بر مدل فراشناختی در درمان اختلال تنیدگی پس از سانحه مؤثر است.
نتیجه گیری: نتایج بررسی این سه آزمودنی، حاکی از اثربخشی بالینی درمان فراشناختی در فرهنگی متفاوت از فرهنگ اولیه سازنده این پروتکل درمانی بود. هر چند که این مطالعه فاقد گروه کنترل بود، اما یافته های پژوهش حاضر دلالت بر تعمیم پذیری بالای یافته های مربوط به فراشناخت است. در نهایت، می توان گفت که این روش درمانی، رضایت بخش بوده و برای بررسی بیشتر اثربخشی آن، مطالعات ارزیابی کنترل شده ای در جهت رسیدن به یک نتیجه قطعی لازم است.
اطمینان به حافظه و خطای حافظه در افراد دچار حالت های وسواسی– اجباری در مقایسه با افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اطمینان به حافظه و خطای حافظه در افراد دچار حالت های وسواسی- اجباری در مقایسه با افراد بهنجار اجرا شد. روش این پژوهش از نوع مطالعات پس رویدادی(علی – مقایسه ای)بود. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تبریز بودند که از میان آن ها نمونه ای 100 نفری انتخاب شدند؛ بدین ترتیب که چهار گروه 20 نفره دارای حالت های وسواسی(شستشو، وارسی، کندی و تردید) با استفاده از نمونه گیری در دسترس و پس از اعمال ملاک ورود، که عبارت بودند از داشتن رده سنی 20-45 سال، داشتن گرایشات وسواسی با توجه به اجرای تست مادزلی و تشخیص نهایی روان شناسی بالینی مبتنی بر وجود حالت های وسواسی، گروه های دارای گرایش وسواسی – اجباری و یک گروه 20 نفره از افراد بهنجار به عنوان گروه بهنجار انتخاب شدند، سپس تکلیف رایانه ای مربوط به اطمینان و خطای حافظه در میان افراد اجرا شد. یافته های حاصل از روش تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که آزمودنی های گروه وسواسی در مقایسه با آزمودنی های بهنجار اطمینان به حافظه کم تری دارند، همچنین میزان خطای حافظه در آزمودنی های گروه وسواسی بالاتر از آزمودنی های بهنجار است. نتایج نشان داد که در آزمودنی های وسواسی میزان اطمینان به حافظه پایین و میزان خطای حافظه بالا است.
رابطه باورهای فراشناختی با علایم اضطراب اجتماعی ( اجتناب، ترس و ناراحتی فیزیولوژیک) در جمعیت غیربالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه باورهای فراشناختی با نشانه های اضطراب اجتماعی در جمعیت غیربالینی انجام شده است. نمونه پژوهش شامل 300 (166زن و 134 مرد) دانشجوی دانشگاه ایلام بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای از میان افراد جامعه مزبور انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های فرم کوتاه پرسشنامه باورهای فراشناختی ولز و سیاهه فوبیای اجتماعی را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد که باورهای فراشناختی با نشانه های اضطراب اجتماعی رابطه مثبت و معناداری دارد(05/0P<). همچنین، نتایج ضریب رگرسیون گام به گام نشان داد که قوی ترین پیش بینی کننده ها برای نشانه های اضطراب اجتماعی؛ برای مؤلفه اجتناب، خرده مقیاس های کنترل ناپذیری فکرو خطر و خود آگهی شناختی؛ برای مؤلفه ترس، باورهای منفی در مورد کنترل ناپذیری فکر و خطر؛ برای مؤلفه ناراحتی فیزیولوژیک، باورهای منفی در مورد کنترل ناپذیری فکر وخطر، باورهای مثبت در مورد نگرانی و اعتماد شناختی هستند(05/0P≤). یافته های حاضر باحمایت از مدل فراشناختی ولز و میتوز برای اضطراب اجتماعی نشان می دهد که باورهای فراشناختی در ارتباط با علایم اضطراب اجتماعی نقش مهمی دارند. بنابراین، تغییر باورهای فراشناختی با توجه به اهمیت نقش آنها در مؤلفه های اجتناب، ترس و ناراحتی فیزیولوژیکی می تواند به عنوان مانعی در تشدید و تداوم علائم اضطراب اجتماعی باشد.
نشانگان شناختی/ توجّهی و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان: فرآیندهای فراتشخیصی یا وابسته به تشخیص در اختلال های خلقی و اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: میزان بالای همبودی میان اختلالات خلقی و اضطرابی می تواند به دلیل فرآیندهای فراتشخیصی مشترک باشد. به همین دلیل هدف از پژوهش حاضر ارزیابی نقش دو فرآیند فراتشخیصی نشانگان شناختی/ توجّهی و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان، در ایجاد و تدوام اختلال های خلقی و اضطرابی است.
روش: 89 بیمار (21 نفر مبتلا به افسردگی اساسی؛ 35 نفر مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر؛ 33 نفر مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری) از بیمارستان های طالقانی و بقیه الله به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به وسیله ی مقیاس نشانگان شناختی/ توجّهی و پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان ارزیابی گردیده و با گروه بهنجار (31 نفر) مورد مقایسه قرار گرفتند. داده ها، با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس، تحلیل کوواریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی بون فرنی تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، اختلال وسواسی- اجباری و اختلال افسردگی اساسی در نشانگان شناختی/ توجّهی و راهبردهای ناسازگارانه نظم جویی شناختی هیجان (نشخوارفکری، ملامت خویش و فاجعه سازی)، نمرات بیشتری نسبت به افراد بهنجار کسب کردند. این تفاوت پس از در نظر گرفتن اختلال های همبود همچنان پابرجا ماند.
نتیجه گیری: نشانگان شناختی/ توجّهی و برخی از راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان (نشخوارفکری، فاجعه سازی و ملامت خویش) فرآیندهای فراتشخیصی بوده و می توانند در ایجاد و تداوم اختلال های اضطرابی و خلقی گوناگون نقش حیاتی ایفا کنند.
مقایسه ی حافظه ی کاذب و اطمینان به حافظه در زنان مبتلا به اختلال وسواس فکری/ عملی و زنان بهنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: فرضیه ی نقص حافظه در بیماران مبتلا به اختلال وسواس/ فکری عملی برای تبیین پایداری رفتارهای تکراری این بیماران مورد استفاده قرار گرفته است. با این حال اغلب مطالعات انجام شده در این زمینه نتایج متناقضی به دست آورده اند. هدف پژوهش حاضر مقایسه ی حافظه ی کاذب و میزان اعتماد به حافظه در زنان مبتلا به اختلال وسواس فکری/ عملی و زنان بهنجار بود.
مواد و روش ها: با استفاده از روش نمونه برداری در دسترس و بر اساس ملاک های ورود در قالب یک طرح علی/ مقایسه ای 26 نفر از زنان مبتلا به اختلال وسواس فکری/ عملی شهر زنجان انتخاب شدند و پس از همتاسازی با 26 نفر از زنان بهنجار بر اساس متغیرهای سن و سطح تحصیلات، توسط تکلیف حافظه ی کاذب و اعتماد به حافظه مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج آزمونT مستقل نشان داد که زنان مبتلا به اختلال وسواس فکری/ عملی در مقایسه با زنان بهنجار حافظه ی کاذب بیشتری در ارتباط با کلمات مرتبط با تهدید نشان می دهند و از میزان اطمینان به حافظه ی کمتری برخوردار هستند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر حاکی از وجود حافظه ی کاذب مبتنی بر تهدید در بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری/ عملی است و به نظر می رسد رفتارهای تکراری این افراد نتیجه ی عدم اطمینان به حافظه ی خود می باشد.
اثربخشی مدیریت استرس به روش شناختی- رفتاری بر کاهش اضطراب، استرس و افسردگی زنان سرپرست خانوار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مدیریت استرس به روش شناختی- رفتاری بر اضطراب، استرس و افسردگی زنان سرپرست خانوار کمیته امداد امام خمینی طراحی شده است.
مواد و روش ها: تعداد 40 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه شاهد و آزمایش قرار گرفتند. با استفاده از یک طرح آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد، گروه آزمایش طی 10 جلسه تحت آموزش مدیریت استرس به روش شناختی- رفتاری قرار گرفت، در حالی که در این مدت گروه شاهد مداخله ای را دریافت نکرد. هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از مقیاس اضطراب، استرس و افسردگی مورد ارزیابی قرار گرفتند و نتایج با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شد.
یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس یک متغیره نشان داد که بین دو گروه در پیش آزمون تفاوت معنی دار وجود ندارد، اما آموزش مدیریت استرس به روش شناختی- رفتاری در گروه آزمایش، نمرات اضطراب، استرس و افسردگی را به طور معنی داری کاهش داد.
بحث و نتیجه گیری: برنامه آموزش مدیریت استرس به روش شناختی- رفتاری می تواند جزء برنامه های مداخلاتی در سطوح جمعیت عمومی و گروه های هدف خود معرف یا تحت پوشش درمانی کمیته امداد امام خمینی قرار گیرد و از طریق کاهش اضطراب، استرس و افسردگی مشکلات این قشر آسیب پذیر را تخفیف دهد.
رابطه ارزش تکلیف و اضطراب امتحان: بررسی نقش واسطه ای جهت گیری هدفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اضطراب امتحان مسئله ای است که با عملکرد تحصیلی ارتباط دارد و شدت آن به عملکرد فرد آسیب زده و منجر به افت تحصیلی می شود و ارزش تکلیف به عنوان یک عامل مهم در رشد تحصیلی می تواند به واسطه جهت گیری هدفی بر اضطراب امتحان اثر داشته باشد. این پژوهش با هدف ارزیابی اثر مستقیم و غیر مستقیم ارزش تکلیف از طریق جهت گیری هدفی بر اضطراب امتحان انجام شد. روش: این مطالعه در سال 91 روی 350 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه شهر کرمان که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند انجام شد. واحدهای پژوهش به پرسشنامه های ارزش تکلیف پینتریچ و دی گروت، جهت گیری هدفی الیوت و مک گریگور و اضطراب امتحان فریدبن پاسخ دادند. به منظور ارزیابی روابط بین متغیرهای مکنون و اندازه گیری شده در مدل پیشنهادی، از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد و داده ها با نرم افزار لیزرل8.7 تحلیل شد. یافته ها: مدل ارزیابی شده از شاخص های برازندگی خوبی برخوردار بود. متغیر مکنون ارزش تکلیف به طور مستقیم و غیر مستقیم از طریق جهت گیری هدفی بر اضطراب امتحان اثرگذار بود. جهت گیری هدفی نیز بر اضطراب امتحان اثر مستقیم داشت. همچنین در این الگو، تمام وزن های رگرسیونی از نظر آماری در سطح 0.05 معنی دار هستند. نتیجه گیری:ارزش تکلیف بر اضطراب امتحان اثر مستقیم و غیر مستقیم دارد. نتایج همچنین اثر مستقیم جهت گیری هدفی بر اضطراب امتحان را نشان می دهد.
اثربخشی درمان شناختی- تحلیلی بر سلامت روان بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال وسواسی- اجباری دارای سیری مزمن است که با تداوم و افزایش علائم، ابعاد مختلف سلامت روان را کاهش می دهد. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی- تحلیلی بر سلامت روان بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری اجرا شد.
روش: در یک طرح پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون همراه با پیگیری با استفاده از دو گروه آزمایش و کنترل، از میان بیماران مراجعه کننده به مرکز درمان و توانبخشی روان سبز، 20 بیمار مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گماشته شدند. در ابتدا، همه شرکت کنندگان پرسشنامه جمعیت شناختی را تکمیل و توسط مصاحبه بالینی ساختاریافته مورد مصاحبه قرار گرفتند. سپس، در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط پرسشنامه سلامت روان مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 16 جلسه هفتگی تحت درمان شناختی- تحلیلی قرار گرفتند. داده ها به کمک تحلیل واریانس آمیخته تحلیل گردید.
یافته ها: بعد از اجرای درمان شناختی- تحلیلی، بین گروه آزمایش و کنترل در بهبود سلامت روان و زیر مقیاس های آن در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت آماری معناداری وجود داشت.
نتیجه گیری: درمان شناختی- تحلیلی به شیوه گروهی راهبرد مؤثری برای بهبود سلامت روان مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری است. این یافته ها دارای دستاوردهای کاربردی برای مسیرهای پژوهش در آینده و نیز کار بالینی در این اختلال است.
بررسی رابطة خودکارآمدی تصوری و هوش هیجانی با سبک های مقابله با استرس در بین دانش آموزان دختر دبیرستانی تیزهوش استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین خودکارآمدی تصوری و هوش هیجانی با سبک های مقابله با استرس در بین دانش آموزان تیزهوش دبیرستانی دختر استان قم انجام شده است. این تحقیق از نوع پس رویدادی و توصیفی است که در 120 نفر از دانش آموزان تیزهوش دبیرستانی دختر استان قم گروه نمونه را تشکیل دادند. سه پرسش نامة خودکارآمدی تصوری مورگان و جلینگ و هوش هیجانی شوت و سبک های مقابله با استرس موس و بلینگز دربارة آن ها اجرا شد. پس از نمره گذاری، داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS و با روش تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که بین سطوح مختلف خودکارآمدی تصوری و سبک مقابله با استرس «حل مسئله» رابطة معنا داری وجود دارد. همچنین بین هوش هیجانی و سبک مقابله با استرس «حل مسئله» و سبک های «حمایتی» و «شناختی» رابطة معنا داری وجود دارد
تأثیر شن بازی درمانی بر کاهش اختلالات اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر شن بازی درمانی در کاهش اختلالات اضطرابی دختران دبستانی شهرستان بابل انجام شد. در چهارچوب روشی آزمایشی و در قالب یک طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل، 40 دختر7 - 10 ساله که در پرسشنامه اضطراب اسپنز نمره یک انحراف معیار بالاتر از میانگین کسب کرده بودند، به عنوان نمونه داوطلب انتخاب شده و به صورت جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند؛ سپس گروه آزمایش 10 جلسه تحت تأثیر متغیر مستقل شن بازی درمانی قرار گرفت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پس از پایان مداخله هر دو گروه آزمون شدند تا تأثیر متغیر مستقل بر متغیر وابسته «اختلالات اضطرابی» مشخص شود. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. نتیجه پژوهش نشان داد که شن بازی درمانی بر کاهش اختلالات اضطرابی تأثیر معنا داری دارد و همچنین باعث کاهش علائم هراس و ترس از فضای باز، اضطراب جدایی، ترس از آسیب فیزیکی، ترس اجتماعی، وسواس فکری و عملی و اضطراب عمومی می شود. احتمالاً کار با سینی شن به کودک این فرصت را می دهد تا در محیطی امن ترس های خود را جستجو و کشف کند و با بازآفرینی رویدادها به ترس های خود عینیت بخشد، نسبت به آن ها به شناخت و بینش برسد و برای حل مسائل مختلف راه حل پیدا کند.
رابطه بین شیوه های مقابله با استرس و ابراز وجود با استرس ادراک شده زنان در معرض خطر ابتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه به منظور رابطه بین شیوه مقابله با استرس (مسئله مدار، هیجان مدار) و ابراز وجود با استرس ادراک شده زنان در معرض خطر ابتلا به سرطان سینه انجام پذیرفت.
روش: روش تحقیق از نوع همبستگی و نمونه این پژوهش، 60 نفر از زنان در معرض خطر ابتلا به سرطان سینه بودند که از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار تحقیق عبارت بودند از: پرسشنامه شیوه های مقابله با موقعیت های استرس زا، ابراز وجود شرینگ و پرسشنامه استرس ادراک شده مارکهام.
یافتهها: تحلیل رگرسیون چند متغیری با روش گام به گام و ضریب همبستگی پیرسون نشان داد، ابراز وجود 80/24%، مقابله هیجان مدار 52/15% و مقابله مسئله مدار 38/9% از واریانس مشترک (R2) استرس ادراک شده را تبیین نمودند.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد، ابراز وجود پایین، مقابله هیجان مدار بالا و مقابله مسئله مدار پایین به ترتیب در میزان استرس ادراک شده زنان در معرض خطر ابتلا به سرطان سینه نقش اساسی و تعیین کننده دارند.
اثربخشی درمان گروهی مدیریت استرس بر افسردگی و فشارخون بیماران زن مبتلا به فشارخون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: فشار خون یکی از مهمترین مسائل مربوط به سلامت عمومی است هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان گروهی مدیریت استرس بر افسردگی و فشارخون بیماران زن مبتلا به فشارخون بود.
روش : به منظور انجام این پژوهش، 30 بیمار زن مبتلا به فشار خون که به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند در 2 گروه آزمایشی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود. ابزارهای مورد استفاده عبارت بود از پرسشنامه افسردگی بک و دستگاه فشار سنج جیوه ای. گروه آزمایش طی 8 جلسه تحت درمان گروهی مدیریت استرس قرار گرفتند .
یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که درمان گروهی مدیریت استرس می تواند افسردگی و فشارخون بیماران زن مبتلا به فشارخون را کاهش دهد(Pنتیجه گیری: بنابراین می توان در کنار درمانهای دارویی از مداخلات شناختی رفتاری مدیریت استرس جهت بهبود بیماران مبتلا به فشار خون استفاده نمود.
ارزیابی کارایی درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش شدت نشانه های زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی کارایی درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش نشانه های آسیب شناختی افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود.
مواد و روش ها: در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهمزمان استفاده شد. سه نفر زن مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر از طریق مصاحبه تشخیصی و مصاحبه بالینی ساختاریافته براساس معیارهای راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی DSM-IV برای محور یک به روش نمونه گیری هدفمند در سال 1390 از بین بیماران دو مرکز خدمات مشاوره ای و روان پزشکی شهر تبریز انتخاب شدند. بیماران پس از احراز شرایط درمان، وارد فرایند درمان شدند. کارآیی پروتکل درمان فراتشخیصی یکپارچه در طی در سه مرحله مداخله (خط پایه، درمان 12 جلسه ای و پیگیری 6 هفته ای) با استفاده از پرسشنامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا PSWQ ، نسخه چهارم پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر GADQ-V و مقیاس کلی شدت و آسیب اضطراب (OASIS) مورد بررسی قرار گرفت. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا(RCI) و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان دادند که تأثیر درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش شدت آماج های درمان )نگرانی، نشانه های اختلال اضطراب فراگیر و شدت اضطراب و آسیب عملکرد) در زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر هم از نظر آماری در سطح (05/0 >p) و هم از نظر بالینی معنی دار است.
نتیجه گیری: روش درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش نشانه ها و بهبود علایم بالینی اختلال اضطراب فراگیر از کارآیی لازم برخوردار است.
مقایسه ی اثر بخشی آموزش گروهی شناختی رفتاری و واقعیت درمانی بر عزت نفس دانش آموزان دبیرستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در این پژوهش اثربخشی آموزش گروهی شناختیرفتاری و واقعیتدرمانی (مبتنی بر نظریهی انتخاب) بر عزت نفس دانشآموزان مورد سنجش قرار گرفت.
روشکار: این پژوهش از نوع شبه تجربی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه شاهد میباشد. جامعهی آماری شامل تمام دانشآموزان دختر دبیرستانهای شهر مشهد در سال تحصیلی 89-1388 بودند که با شیوهی نمونهگیری تصادفی 45 نفر انتخاب و در سه گروه به صورت تصادفی جایگزین شدند و سپس گروههای آزمون به مدت 2 ماه (8 جلسهی 2 ساعتی) تحت آموزشهای شناختیرفتاری و واقعیتدرمانی قرار گرفتند و گروه شاهد هیچ آموزشی دریافت نکردند. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامهی عزت نفس کوپر اسمیت بود که قبل و بعد از آموزش، اجرا گردید. دادههای حاصل با استفاده از تحلیل واریانس یک سویه و آزمون تعقیبی شفه توسط نرمافزار آماری SPSS تحلیل گردید.
یافتهها: آموزش گروهی واقعیتدرمانی و شناختیرفتاری در مقایسه با گروه شاهد، تاثیر مثبتی بر افزایش عزت نفس (06/16=F و 00001/0P<) داشتهاند.
نتیجهگیری: به نظر میرسد که آموزش گروهی واقعیتدرمانی و آموزش گروهی شناختیرفتاری در افزایش عزت نفس موثر میباشند.
اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اختلال وحشتزدگی: مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مطالعه ی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اختلال وحشتزدگی در بین مراجعه کنندگان با تشخیص اختلال وحشتزدگی مراجعه کننده به بیمارستان امام حسین شهر تهران در سال 89 بود. روش: از بین جامعه مورد نظر 1 نفر بر اساس نمونه گیری در دسترس انتخاب شد و با پرسشنامه های اضطراب بک، سیاهه نشانه شناسی مختصر و مصاحبه ی بالینی ساختار یافته مورد بررسی قرار گرفت. پژوهش حاضر یک طرح مطالعه تک موردی به صورت خط پایه چندگانه است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل نموداری و ترسیمی استفاده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش شدت علائم وحشتزدگی تأثیر مثبت دارد و درصد بهبودی برای بیمار به میزان 4/72 درصد به دست آمد و این اثرات در دوره پیگیری هم تا میزان زیادی باقی می ماند. نتیجه گیری: درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش علائم اختلال وحشتزدگی مؤثر است.
بررسی اثربخشی آموزش مهارت های فرزندخواندگی بر کاهش تنیدگی و تغییر سبک های مقابله ای زوجین متقاضی فرزند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه به واسطهی افزایش میزان ناباروری زوجها و بیسرپرستی کودکان، فرزندخواندگی بیشتر در کانون توجه قرار گرفته است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های فرزندخواندگی برکاهش تنیدگی و تغییر سبک های مقابله ای زوجین متقاضی فرزندخواندگی انجام گرفته است.
روشکار: پژوهش حاضر از نوع طرحهای نیمهآزمایشی است. جامعهی پژوهش شامل تمام زوجین متقاضی فرزندخواندگی بوده که از خرداد 88 لغایت خرداد 89 به سازمان بهزیستی خراسان رضوی مراجعه نمودهاند. زوجین واجد معیارهای پژوهش به شیوهی نمونهی در دسترس انتخاب و پرسشنامهی اضطراب کتل و سبک های مقابله ای لازاروس و فولکمن را تکمیل نمودند. از بین ایشان تعداد 14 زوج دارای نمره ی خام بیشتر از 35 در تست اضطراب و سبک مقابلهی هیجانمدار در پرسشنامهی سبکهای مقابله بودند، انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد جایگزین شدند. سپس 8 جلسهی آموزش مهارتهای فرزندخواندگی برای گروه آزمون اجرا گردید. گروه شاهد روند عادی مراحل اداری را سپری نمودند. بعد از اجرای مداخله، میزان تنیدگی و سبکهای مقابلهی دو گروه مجددا اندازهگیری و 6 هفته بعد آزمون پیگیری روی گروه آزمون اجرا شد. دادهها با استفاده از آزمون های آماری تحلیل کوواریانس یک سویه و تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل گردید.
یافتهها: بین دو گروه آزمون و شاهد، از نظر تفاوت نمرات در دو ﺁزمون اضطراب کتل (05/0P≤) و سبکهای مقابله (05/0P≤) تفاوت مثبت و معنیداری وجود داشت.
نتیجهگیری: آموزش مهارت های فرزتدخواندگی میتواند موجب کاهش میزان تنیدگی زوجین متقاضی فرزند گردیده و باعث شود که این افراد در مقابله با تنیدگی، بیشتر از سبک های مقابلهی مسئلهمدار استفاده کنند.
بررسی اثربخشی آموزش گروهی مدیریت استرس به شیوه ی شناختی- رفتاری بر اضطراب و افسردگی افراد مبتلا به سوء مصر ف مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش گروهی مدیریت استرس به شیوه ی شناختی- رفتاری بر اضطراب و افسردگی افراد مبتلا به سوء مصر ف مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون بود. روش: تعداد 20 فرد مبتلا به سوء مصر ف مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون به شیوه تصادفی از مرکز ترک اعتیاد پویا در رفسنجان انتخاب شده و در دو گروه آزمایش (10 نفر) و گروه گواه (10 نفر) قرار گرفتند. آموزش گروهی مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری، طی نه جلسه بر گروه آزمایش انجام شد. زیرمقیاس های اضطراب و افسردگی فهرست وارسی 90 سؤالی نشانگان مرضی در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون توسط کلیه شرکت کنندگان تکمیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که میانگین نمرات پس آزمون اضطراب و افسردگی گروه آزمایش نسبت به گروه گواه کاهش معناداری داشته است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش گروهی مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مفید، برای افراد مبتلا به سوء مصر ف مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون به کار رود.
فرا تحلیل مقایسه اثربخشی مداخلات روان شناختی و دارو درمانی بر میزان نشانه های اختلال وسواسی- اجباری: (ایران 1389- 1379)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: در سال های اخیر، متخصصان در زمینه اختلال وسواسی- اجباری به دنبال ارزیابی و مقایسه اعتبار و کارایی مداخلات روان شناختی و درمان دارویی هستند. در این خصوص فرا تحلیل با یکپارچه کردن نتایج حاصل از انجام تحقیقات مختلف، میزان اندازه اثر روش درمان را مشخص می نماید.
هدف: پژوهش حاضر نیز بر آن است تا با استفاده ی الگوی پژوهشی فرا تحلیل، میزان اثرگذاری مداخلات روان شناختی و دارو درمانی را بر کاهش نشانه های وسواس فکری- عملی مورد بررسی قرار داده است.
روش: بدین منظور 40 پژوهش که از لحاظ روش شناسی مورد قبول بود، انتخاب و فرا تحلیل بر روی آن ها انجام گرفت. ابزار پژوهش عبارت از چک لیست فرا تحلیل بود.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد میزان اندازه اثر مداخلات روان شناختی بر کاهش نشانه وسواس فکری- عملی 88/1 d= بود (001/0 p≤). همچنین نتایج پژوهش نشان داد میزان اندازه اثر مداخلات دارو درمانی بر کاهش نشانه های وسواس فکری- عملی11/1d= بود (001/0 p≤).
بحث و نتیجه گیری: پژوهش نشان داد میزان اندازه اثر مداخلات روان شناختی و دارو درمانی بر کاهش نشانه های اختلال وسواسی- اجباری مطابق جدول تفسیر اندازه اثر کوهن در حد بالا می باشد.
مقایسه راهبردهای تنظیم هیجان و ذهن آگاهی در دانش آموزان واجد و فاقد باورهای وسواسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه راهبردهای تنظیم هیجان و ذهن آگاهی در دانش آموزان واجد و فاقد باورهای وسواسی انجام گرفت. نمونه این پژوهش شامل291 دانش آموز بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. از این تعداد 71 نفر دارای باورهای وسواسی آسیب شناختی بودند. همین تعداد دانش آموز فاقد باورهای وسواسی با همتاسازی از نظر جنس، سن، پایه و رشته تحصیلی انتخاب شدند. سپس پرسشنامه های تنظیم هیجان و ذهن آگاهی پنج وجهی (FFMQ) بر روی آزمودنی ها اجرا شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA) تحلیل گردید. یافته ها نشان دادند دو گروه در زیرمؤلفه های سرکوبی و ارزیابی مجدد راهبردهای تنظیم هیجان با یکدیگرتفاوت معنی داری دارند (05 /0 P<). همچنین نتیجه پژوهش نشان داد بین دو گروه در ذهن آگاهی و زیرمؤلفه های عمل از روی آگاهی، عدم واکنش به تجربه درونی و عدم قضاوت به تجربه درونی تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0P<).