فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۸۱ تا ۳٬۵۰۰ مورد از کل ۴٬۴۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقایسه ویژگی های روان شناختی دانش آموزان نارسانویس و عادی پایه سوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه ویژگیهای روان شناختی دانش آموزان نارسانویس و عادی اجرا شد. روش: در این پژوهش 160 دانش آموز پای سوم ابتدایی (40 دانش آموز پسر نارسانویس، 40 دانش آموز دختر نارسانویس، 40 دانش آموز پسر عادی نویس و 40 دانش آموز دختر عادی) از شهرستان های شمال، مرکز و جنوب استان آذربایجان غربی (ماکو، ارومیه و اشنویه) شرکت داشتند. این پژوهش در دو مرحله اجرا شد: در مرحله اول، پس از انتخاب تصادفی شهرستانها و مدارس، دانش آموزان نارسانویس بر اساس نتایج آزمون هوشی اسلوسن، نمرات املا دانش آموزان و و میزان سلامت بینایی و شنوایی شناسایی شدند. در مرحله بعد، آزمونها و پرسشنامه های مرتبط با سنجش ویژگی های روان شناختی از قبیل آزمون تشخیص توای حافظه شنوایی – بینایی، آزمون توالی حافظه بینایی – ترسیمی، آزمون تشخیص شنوایی و پرسشنامه ارزیابی رفتاری راتر بر اساس دستورالعملهای مربوطه بر روی دانش آموزان نارسانویس و عادی اجرا شد. یافته ها: نتایج حاصل از آزمونهای آماری نشان داد که: (1 دانش آموزان گروه های نارسانویس و عادی در ویژگیهای روان شناختی اضطراب – افسردگی، ناسازگاری اجتماعی و کمبود توجه، تفاوت معنی داری دارند، اما در ویژگی هایی نظیر پرخاشگری – بیش فعالی و رفتارهای ضد اجتماعی تفاوت ها معنی دار نبود. (2 تفاوت بین گروه های نارسانویس و عادی در متغیرهای روان شناختی مربوط به حافظه دیداری، شنیداری و همچنین حساسیت شنیداری معنی دار بود. نتیجه گیری: در این مقاله نتایج، محدودیت ها و پیشنهادهایی برای پژوهش های بعدی مورد بحث قرار گرفته است.
تأثیر یک دوره فعالیت هوازی منتخب بر میزان اختلالات خلقی دانش آموزان 15 تا 18 ساله
حوزههای تخصصی:
رابطة سبک های مقابله و اسناد با افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط شاخصهای روانی استعدادیابی در رشته شنا با عملکرد سرعتی و استقامتی شناگران زبده کشور و تحلیل دیدگاه مربیان شنا انجام شده است. بدین منظور، نمونههای آماری متشکل از دو گروه (گروه اول، 47 نفر از شنـاگران پـسر منتخب سـراسـر کشـور بـا میانـگین سنـی 75/12سـال، میـانـگین قد 95/159 سانتـیمتـر و میـانگین وزن 91/52 کیلوگرم و گروه دوم 48 نفر از متخصصان ورزش شنا و مربیان ملی و زبده کشور) گزینش شدند (47= 1N، 48= 2N). به منظور تعیین ارتباط بین شاخصهای آمادگی روانی (انگیزش، کنترل احساسات، تمرکز، و اعتماد به نفس) با رکورد شنـای سرعتـی و استقامتـی، شناگران زبده به وسیله پرسشنامه آمادگـی روانی حاوی 60 سؤال آزمون شدند. برای آگاهی از نظر مربیان بـرجسته و مربیان تیمهای ملـی شـنا پـیرامون تـأثیر سـازههای آمادگی روانی بر رکورد شنای سرعتی (50 متر) و استقامتی (200 متر) از پرسشنامهای حاوی 43 سؤال استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داند بین سازههای آمادگی روانی با رکورد شنای 50 متر و 200 متر شناگران، ارتباط معناداری وجود ندارد، اما از دیدگاه مربیان و متخصصین رشتة ورزشی شنا، بین سـازههای مذکور با موفقیت در شنای سرعتـی و استقامتـی، ارتباط نیرومندی وجود دارد و این سازهها، تأثیر بسزایی در موفقیت شناگران دارند.
میزان عود در اختلال دو قطبی نوع یک: پیگیری 17 ماهه بیماران مبتلا به اولین دوره مانیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به دانش ناکافی موجود در زمینه سیر و پیامد اختلال دوقطبی، و از طرفی عدم انجام ارزیابی طولی سیر این اختلال در ایران، این مطالعه مقدماتی بر روی بیماران مبتلا به اولین دوره مانیا انجام شد.
روش: در یک بررسی طولی و آینده نگر، 23 بیمار مبتلا به اولین دوره مانیا با تشخیص اختلال دوقطبی نوع یک (BID) که در مرکز آموزشی - درمانی روانپزشکی ایران بستری شده بودند مورد ارزیابی قرار گرفتند. در ابتدا از فهرست معیارهای تشخیصی DSM-IV-TR، مقیاس 24 ماده ای اندازه گیری افسردگی هامیلتون (HDRS)، مقیاس اندازه گیری مانیای یانگ (YMRS) و مقیاس وسواسی - اجباری ییل - براون (YBOCS) استفاده شد. سه پرسشنامه اخیر هر دو تا چهار ماه و ارزیابی دوباره تشخیصی هر شش ماه انجام می شد. بیماران بین 8 تا 24 ماه (5.3 ±17.0) پیگیری شدند. سابقه ابتلا به اختلالات روانی در بستگان درجه یک بیمار به کمک شرح حال و مصاحبه تعیین گردید.
یافته ها: تنها تشخیص یکی از بیماران (3/4%) به اسکیزوفرنیا تغییر کرد. سایر بیماران شامل 11 زن و 11 مرد با میانگین سنی10.4 ±28.4 سال بودند. بیشتر بیماران مجرد و با تحصیلات کمتر از دبیرستان بودند. 8/31% سابقه اختلال افسردگی داشتند. سوء مصرف مواد (به جز نیکوتین) تنها در دو بیمار وجود داشت. 1/9% دچار همبودی اختلالات اضطرابی بودند. 22.7% دارای وابسته فامیلی مبتلا به BID و 6/13% دارای وابسته مبتلا به اختلال افسردگی ماژور بودند. 40.9 درصد بیماران دچار عود اپی زود خلقی شدند. دو سوم موارد عود در سال اول و یک سوم در سال دوم بروز کرد. 13.6 درصد بیماران در شش ماه اول (پس از بهبودی دوره اول مانیا) و 31.8 درصد در سال اول دچار عود شدند. هیچ موردی از اپی زود خلقی مختلط و یا تندچرخی بروز نکرد. آزمون خی دو تفاوت آماری معنی داری در سابقه اپی زود خلقی پیش از اولین دوره مانیا، بین بیماران دچار عود مانیا (4/71%) و بیماران بدون این عود (0/20%) نشان داد.
نتیجه گیری: میزان عود در اوایل سیر BID قابل توجه است و با توجه به بالاتر بودن عود در بیماران دارای سابقه ابتلا به اپی زودهای افسردگی، مداخله پیشگیرانه جدی، به ویژه در این گروه از بیماران توصیه می شود.
بررسی تاثیر آموزش شناختی - رفتاری زوجین در کاهش گرایش به مواد بیماران وابسته به مواد مخدر تریاکی در شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، تاثیر آموزش شناختی ـ رفتاری زوجین در کاهش گرایش به مواد مخدر در بیماران وابسته به مواد مخدر تریاکی را مورد بررسی قرار می دهد. برای انجام این پژوهش از بین معتادانی که به بخش ترک اعتیاد بیمارستان نور اصفهان مراجعه کردند، تعداد 30 زوج (زن و شوهر) به طور تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شده، به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (در هر گروه 15 زوج) تقسیم شدند. آن گاه آموزش شناختی ـ رفتاری زوجین در طی هشت جلسه (دو ساعته) هفته ای یک جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا شد ولی گروه کنترل آموزش خاصی در این زمینه دریافت نکرد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه گرایش به مصرف مواد بود که بر روی دو گروه به عنوان پیش آزمون اجرا و در نهایت از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها بیانگر این بود که میانگین نمرات دو گروه دارای تفاوت معنی دار در سطح 05/0P< می باشد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش شناختی ـ رفتاری زوجین توانسته در کاهش گرایش به مواد مخدر تریاکی در افراد گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل مؤثر واقع شود.
مقایسه مهارت های واج شناختی در دو زیرگروه ادراکی و زبانی اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: چنین به نظر می رسد که در یک طبقه بندی نسبتا معتبر می توان علاوه بر برجسته ساختن مبانی نوروسایکولوژیک کودکان دارای اختلال خواندن، آنها را بر اساس صحت خواندن به دو زیر گروه ادراکی و زبانی تقسیم کرد. هدف اصلی این پژوهش، مقایسه پردازش مهارت های واج شناختی در این دو زیر گروه است.
روش: در یک پژوهش توصیفی - پس رویدادی، بر اساس تحلیل آماری عملکرد آموزشی گروه نمونه، 50 دانش آموز، واجد ملاک های تشخیصی مشکلات خواندن بودند که برای آزمون فرضیه های تحقیق مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزارهای تحقیق شامل آزمون خواندن، آزمون مهارت واج شناختی و مقیاس پیشرونده هوش (ریون) بود. داده ها با استفاده از آزمون غیر پارامتریک ارزشیابی شدند.
یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش در برخی از مهارت های واج شناختی (سرعت نامیدن اعداد، سیالی کلمات هم پیش حرف، تعویض صدا و سرعت خواندن) میان رتبه های دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت.
نتیجه گیری: به نظر می رسد که گروه بندی کودکان مبتلا به اختلال خواندن به دو زیر گروه ادراکی و زبانی، دارای اعتبار باشد و هر یک از این دو زیر گروه دارای خاستگاه های نوروسایکولوژیکی متفاوتی باشند. کودکان گروه ادراکی در مقایسه با گروه زبانی در دستیابی به ساختار اشکال حروف، واج ها، ذخیره سازی و بازیابی اطلاعات واج شناختی از حافظه بلندمدت، کاربرد واج ها و گفتار توانمندتر هستند.
" بررسی برخی از اختلالات حرکتی ناشی از داروهای نورولپتیک درجانبازان بستری در بیمارستان تخصصی اعصاب و روان ایثار اردبیل در سال 1384"
حوزههای تخصصی:
الگوی خودکشی در موارد ثبت شده پنج ساله سازمان بهشت زهرای تهران
حوزههای تخصصی:
پارانویا و اضطراب کودک
حوزههای تخصصی:
چهره های پارانویا: پارانویا و لذت شکنجه
حوزههای تخصصی:
گزارش یک مورد اختلال ساختگی و کالتی با علایم وسواسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تا کنون موارد معدودی از اختلال ساختگی، با علایم روانپزشکی در کودکان گزارش شده است. آشنایی با چنین بیمارانی می تواند به درمانگران لزوم مدنظر قرار دادن این تشخیص را یادآوری کند.
روش: در این نوشتار یک کودک هشت ساله، توسط مادربزرگ خود برای درمان علایم وسواسی ارجاع داده شده است. این کودک در سه سال گذشته برای درمان این علایم به پزشکان مختلف مراجعه کرده و تحت درمان با فلوکستین تا 60 میلی گرم در روز بوده است.
یافته ها: در طی دوره درمان هیچگاه بهبودی مشاهده نشد. در بررسی های به عمل آمده، هیچ علامت وسواسی در کودک ملاحظه نشد. عملکرد کودک در حوزه های تحصیلی و بین فردی کاملا طبیعی بود. مادر بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی پارانویید بود و کودک از این مساله رنج می برد. کودک با مادربزرگ خود زندگی می کرد و ارتباط عاطفی مناسبی با مادر و مادربزرگ خود نداشت. کودک از قول مادربزرگ خود، اظهار می کرد که رعایت شدید بهداشت می تواند مانع ابتلای او به بیماری مشابه مادرش شود. مادربزرگ بیمار از احساس گناه ناشی از عدم درمان مناسب دخترش رنج می برد. او دارو را با دو برابر مقدار تجویز شده به کودک می داد و اصرار بر تغییر یا افزایش دارو با توجه به عدم پاسخ کودک به درمان داشت.
نتیجه گیری: با توجه به بررسی های به عمل آمده، تشخیص اختلال ساختگی وکالتی برای کودک گذاشته شد. جدا کردن کودک از مادربزرگش، و جلسات روان درمانی حمایتی موجب بهبود علایم وسواس کودک شد.
پارانویا، ایذاء و اذیت آشکار
حوزههای تخصصی: