فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۶۱ تا ۳٬۵۸۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
اعتبار یابی مقیاس افسردگی اضطراب تنیدگی(DASS-21) برای جمعیت ایرانی
حوزههای تخصصی:
"
چکیده هدف از پژوهش حاضر اعتباریابی فرم کوتاه مقیاس افسردگی اضطراب تنیدگی(DASS-21)برای جمعیت ایرانی بود. 1070 مرد و زن به این پرسشنامه پاسخ دادند. قابلیت اعتماد این مقیاس از طریق همسانی درونی و اعتبار آن با استفاده از تحلیل عاملی و اعتبار ملاک با اجرای همزمان آزمونهای افسردگی بک، اضطراب زانگ و تنیدگی ادراک شده بررسی شد. در کل ضرایب قابلیت اعتماد و اعتبار به دست آمده بسیار رضایتبخش و در سطح001/0p< معنادار بود. همبستگیها بین زیر مقیاس افسردگی DASS با آزمون افسردگی بک 70/0، زیر مقیاس اضطراب DASS با آزمون اضطراب زانگ 67/0 و زیر مقیاس تنیدگی DASS با آزمون تنیدگی ادراک شده 49/0 بودند. نمرههای مردان و زنان در این آزمون به گونهای معنادار تفاوت داشت. بنابراین برای دو جنس هنجارهای جداگانهای ارائه شد. براساس نتایج این تحقیق، DASS-21 واجد شرایط لازم برای کاربرد در پژوهشهای روانشناختی و موقعیتهای بالینی است.
"
حالات روانی فرزندان والدین اسکیزوفرنیک: یک بررسی مقایسه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" هنجاریابی مقیاس خودسنجی افسرده گی (DSRS) برای دانش آموزان 11 تا 17 ساله در شش شهر بزرگ ایران "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"
هدف این پژوهش، هنجاریابی مقیاس خودسنجی افسرده گی (DSRS)، برای دانش آموزان ایرانی، به تفکیک جنس و سال تحصیلی بود که هم چنین به مقایسه میزان افسرده گی در دو جنس و در دانش آموزان پایه های مختلف تحصیلی می پردازد. از این رو ، 10226 دانش آموز از نواحی مختلف 6 شهر بزرگ کشور، اصفهان، اهواز، تبریز، تهران، شیراز، و مشهد برای آزمون گزیده شدند.
یافته های پژوهش نشان داد که میزان افسرده گی در دختران به گونه ای معنادار از پسران بیش تر است و این تفاوت، هم در کل نمونه و هم در نمونه های مختلف در 6 شهر یادشده وجود دارد. هم چنین، میزان افسرده گی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی به گونه ای معنادار از میزان افسرده گی دانش آموزان پایه های دیگر تحصیلی کم تر است، اما میان افسرده گی دانش آموزان در پایه های دیگر تحصیلی تفاوتی معنادار وجود ندارد. در این پژوهش، جدول های هنجاری افسرده گی برای دانش آموزان به تفکیک جنس و پایه تحصیلی آمده است
"
بخش اول مصاحبه کامل محمد بیجه
حوزههای تخصصی:
تبیین نظری اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی: الگوی بازداری رفتاری و ماهیت خود کنترلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر مرور الگوی بازداری رفتاری بارکلی (1997a,b) در مورد خود کنترلی و کارکردهای اجرایی و کاربرد آن در تبیین اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی است. در این الگو گفته می شود که اختلال مذکور در اثر نارسایی در بازداری رفتاری ایجاد می شود. این الگوی نظری، بازداری را با چهار کارکرد عصب روان شناختی اجرایی مرتبط می داند. این چهار کارکرد عبارتند از (الف) حافظه کاری، (ب) خودگردانی (ج) درونی سازی گفتار، و (د) بازسازی. الگوی بازداری رفتاری بیان می کند که اختلال مذکور پیامد ثانویه نارسایی در چهار کارکرد یاد شده و کنترل حرکتی است. در الگوی بازداری رفتاری، نارسایی در احساس زمان نوعی نارسایی نا آشکار ولی اساسی به حساب می آید که تاثیر قابل ملاحظه ای بر حافظه کاری و در نتیجه استحکام و پایداری رفتار و از جمله توجه می گذارد. ملاحظه های مربوط به ارزیابی و درمان براساس الگوی یاد شده مورد بحث قرار گرفته است.
بررسی سوگیری توجه نسبت به محرکهای مربوط به مواد در افراد وابسته به مواد افیونی ، مبتلا به عود، ترک کرده و بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسه وضعیت روانی همسران شاغل جانبازان قطع نخاع با همسران شاغل افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیگموند فروید و «قاضی شربر یک مورد معروف»
حوزههای تخصصی:
بررسی اثر بخشی هیپنوتیزم درمانی در درمان مبتلایان به اختلال سردرد تنشی مزمن
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر بخشی هیپنوتیزم درمانی در درمان مبتلایان به سردرد تنشی مزمن و تأثیر آن بر اضطراب بیماران فوق به صورت تک موردی (طرح خط پایه چندگانه در بین آزمودنی ها) صورت گرفته است. بدین منظور، سه بیمار مبتلا به سردرد تنشی مزمن از بین مراجعه کنندگان به یک مطب مغز و اعصاب انتخاب و خط پایه آنها به وسیله مقیاس درجه بندی دیداری درد و پرسشنامه اضطراب بک تعیین گردید (نمونه های در دسترس). آنگاه بیمار اول پس از یک هفته خط پایه، بیمار دوم پس از دو هفته خط پایه و بیمار سوم پس از سه هفته خط پایه در نه جلسه یک ساعته مورد مداخله هیپنوتیزم درمانی قرار گرفتند. ارزیابی اثرات مداخله در پایان هر جلسه به وسیله ابزارهای پژوهش مورد سنجش قرار گرفت. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که شدت درد و نمرات اضطراب هر سه بیمار در مرحله مداخله نسبت به خط پایه کاهش قابل توجهی داشته و پس از یکماه پیگیری برای هر سه بیمار پایدار بوده است.
خانواده درمانی مبتنی بر رویکرد درمان شناختی _ رفتاری در مورد اختلال افسردگی نوجوانی (مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افسردگی یکی از رایجترین اختلالات روانشناختی است که بـسیاری از رواندرمانگران به آن تـوجه ویـژه داشتهاند. در سالهای اخـیـر روشهای گونـاگونـی بـرای درمان اختلالات افـسردگی بهکار گرفته شده است. یافتههای پژوهشی، مبین نقش خانواده در بروز، نگهداری، و درمان نشانگان افسردگی است. همچنین در پژوهشهای مختلف، درمانهای شناختی _ رفتاری یکی از روشهای مناسب در درمـان اخـتلالات افـسردگـی تـشخیص داده شدهانـد. از ایـن رو، به کارگیری درمان شناختی _ رفتاری با تأکید بر خانواده به منزله روش درمانی مؤثری در درمان اختلالات افسردگی مطرح شده است. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر مطالعة تأثیر درمان شناختی _ رفتاری با تأکید بر خانواده بر درمان اختلال افسردگی است. روش پژوهش حاضر مطالعة موردی است و دادهها از طریق مصاحبة بالینی و آزمونهای روانشناختی جمع آوری شده اند. در این پژوهش یـک آزمودنی 17 سالة افسرده شدید با روش ترکیبی فنون شناختی _ رفتاری با تـأکید بر خانواده درمانـی درمان شد. نـتایج مبین کارآیی این روشها در درمان افسردگی است. همسویی و عدم همسویی یـافته ها بـا نـتایج سایر پـژوهشها در پـایـان مـورد بـحث واقـع شده است.