فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۲۱ تا ۳٬۲۴۰ مورد از کل ۴٬۴۲۰ مورد.
کودک خجالتی
رابطه ابعاد شخصیت و ناگویی خلقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش رابطه بین ابعاد شخصیت و ناگویی خلقی در یک نمونه دانشجویی مورد بررسی قرار گرفت. هدف اصلی پژوهش حاضر مطالعه نوع رابطه ابعاد شخصیت شامل نوروزگرایی، برون گرایی، تجربه پذیری، همسازی و وظیفه شناسی با ناگویی خلقی و مولفه های آن شامل دشواری در شناسایی احساسات، دشواری در توصیف احساسات و تفکر عینی (غیرتجسمی) بود. سیصد و چهل و شش دانشجو (156 پسر و 190 دختر) از رشته های مختلف دانشگاه تهران در این پژوهش شرکت کردند. از آزمودنی ها خواسته شد "مقیاس شخصیت NEOPI-R" و نسخه فارسی "مقیاس ناگویی خلقی تورنتو FTAS-20-" را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص ها و روش های آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، آزمون تحلیل واریانس چند متغیره، ضرایب همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین نوروزگرایی و ناگویی خلقی رابطه مثبت معنادار و بین برونگرایی و تجربه پذیری با ناگویی خلقی رابطه منفی معنادار وجود دارد. بر اساس یافته های این پژوهش، نوروزگرایی، برونگرایی و تجربه پذیری می توانند تغییرات مربوط به ناگویی خلقی و مولفه های آن را پیش بینی کنند. نوروزگرایی با افزایش ناگویی خلقی و برونگرایی و تجربه پذیری با کاهش ناگویی خلقی در ارتباط قرار می گیرد. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که خصیصه های شخصیتی بر توانمندی های فرد در زمینه پردازش شناختی اطلاعات هیجانی و تنظیم هیجان ها تاثیر می گذارند. نتایج و پیامدهای پژوهش در این مقاله تشریح و تبیین خواهند شد
مقایسه تأثیر ریسپریدون با هالوپریدول بر نشانه های عمومی اسکیزوفرنیا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" هدف: بررسی های انجام شده نشان داده است که ریسپریدون نسبت به هالوپریدول علائم عمومی را در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا بیشتر کاهش می دهد. از آنجا که تأثیر این دارو در جمعیت ایرانی کمتر مورد تحقیق قرار گرفته است، بر آن شدیم تا به مقایسه تأثیر ریسپریدون (ساخت ایران) با هالوپریدول بر روی علائم عمومی اسکیزوفرنیا بپردازیم. روش بررسی: در یک مطالعه تجربی (Experimental) با طرح پیش آزمون –پس آزمون، 66 نفر از بیماران مرد اسکیزوفرنیک مطابق معیارهای(DSM-IV-TR)، بستری در مرکز روانپزشکی رازی، با انتخاب هدفمند، مورد مطالعه قرار گرفتند. پس از یک دوره دو هفته ای قطع دارو، بیماران به صورت تصادفی در دو گروه هالوپریدول (حداکثر 15 میلی گرم در روز) و ریسپریدون (حداکثر 6 میلی گرم در روز) قرارگرفتند. برای هر بیمار نمره کل زیر مقیاس (Subscale) عمومی پرسشنامه های مقیاس روانپزشکی مختصر (BPRS) و مقیاس بررسی عوارض خارج هرمی(SAS) در اندازه گیری پایه و 8 هفته پس از شروع درمان، به صورت هفتگی مورد بررسی قرارگرفت. نتایج درمانی توسط آزمونهای تی برای نمونه های جفتی و نمونه های غیر وابسته و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت.
یافته ها: بین میانگین علائم عمومی در اندازه گیری پایه و در خلال درمان تا هفته پنجم بین دو گروه هالوپریدول و ریسپریدون اختلاف معنی داری وجود نداشت ، اما از هفته ششم تا انتهای طول درمان، میانگین علائم عمومی در گروه ریسپریدون به میزان معنی داری از گروه هالوپریدول کمتر بود. هردو دارو در طی تجویز باعث کاهش میانگین علائم عمومی بودند ولی این کاهش بین دو گروه اختلاف معنی داری داشت. همچنین شدت عوارض جانبی در تمام طول درمان در گروه ریسپریدون به میزان معنی داری نسبت به گروه هالوپریدول کمتر بود.
نتیجه گیری: تجویز هالوپریدول و ریسپریدون ساخت ایران موجب کاهش معنی دار علائم عمومی در بیماران اسکیزوفرنیک ایرانی می شود که این کاهش در مورد ریسپریدون به میزان قابل توجهی بیشتر است. بعلاوه عوارض جانبی کمتری نیز دارد.
"
تاثیر آموزش فنون کنترل خود بر بهبود مهارتهای اجتماعی دانش آموزان با اختلال کاستی توجه و بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر آموزش فنون کنترل خود بر بهبود مهارتهای اجتماعی دانش آموزان با اختلال کاستی توجه و بیش فعالی انجام شده است. روش: این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل اجرا شد. جامعه مورد مطالعه را همه دانش آموزان پسر دبستانی شاغل به تحصیل در شهر تهران، در سال تحصیلی 83-1382 تشکیل می داد. نمونه های پژوهش 20 نفر از دانش آموزان با اختلال کاستی توجه و بیش فعالی بودند که به شیوه در دسترس از یک دبستان واقع در آموزش و پرورش منطقه 6 تهران انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. از هر دو گروه، پیش آزمون و پس آزمون به عمل آمد و گروه آزمایشی به مدت یک ماه تحت آموزش فنون کنترل خود قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از روش اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش فنون کنترل خود، مهارتهای اجتماعی دانش آموزان با اختلال کاستی توجه و بیش فعالی را به طور معناداری افزایش می دهد و بعد از یک ماه پیگیری نیز آشکار شد که نتایج به دست آمده پایدار مانده اند. نتیجه گیری: از یافته های به دست آمده می توان نتیجه گیری کرد که آموزش فنون کنترل خود بر بهبود مهارتهای اجتماعی تاثیر مثبتی داشته است.
بررسی انواع اختلالات خواب و روش های مقابله با آنها در سالمندان (مقاله پژوهشی)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
بررسی اثربخشی درمان گروهی و بازداری از پاسخ بر کاهش علایم مبتلایان به اختلال وسواس فکری - عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با موضوع بررسی تاثیر درمان گروهی مواجهه و بازداری از پاسخ بر کاهش علایم اختلال وسواس فکری - عملی بر روی بیماران سرپایی مراجعه کننده به مراکز خدمات روانشناختی اصفهان اجرا گردید. تعداد 12 بیمار مبتلا به اختلال وسواس فکری - عملی که نمره افسردگی آنها 22 یا کمتر بود و به اختلالات شخصیت دچار نبودند به روش تصادفی زمانی از میان جامعه پژوهش انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه 6 نفری شامل یک گروه آزمایشی و یک گروه کنترل قرار گرفتند. پرسش نامه وسواس فکری - عملی مادزلی به عنوان پیش آزمون در مورد دو گروه اجرا گردید. گروه آزمایشی به مدت یک ماه درمان مواجهه و بازداری به شیوه گروهی را دریافت کردند و آزمودنی های گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که درمان گروهی مواجهه و بازداری از پاسخ در مقایسه با گروه کنترل به کاهش معنادار علایم اختلال وسواس فکری - عملی در مرحله پس آزمون شده بود (P<0.000). این بهبودی در پیگیری یک ماه بعد همچنان مشهود بود (P<0.000). در نتیجه روش مواجهه و بازداری از پاسخ به شیوه گروهی تاثیرات مثبت موثری در کاهش علایم وسواس فکری - عملی دارد و می تواند جایگزینی مناسب در درمان اختلال وسواس فکری - عملی باشد.
بررسی تأثیر شناخت درمانی گروهی در کاهش افسردگی بیماران مرد HIV مثبت(مقاله علمی وزارت علوم)
"از جمله مشکلات روانی که شیوع نسبتاً بالایی، به خصوص در بین بیماران HIV مثبت دارد، افسردگی است. یکی از روش های غیردارویی که در درمان این بیماری مؤثر بوده شناخت درمانی گروهی است و پژوهش ها نشان داده است که در بیماران افسرده بستری و سرپایی از کارایی نسبتاً بالایی برخوردار است. در این پژوهش سعی شد که تاثیر شناخت درمانی گروهی در کاهش میزان افسردگی بیماران مرد HIV مثبت افسرده بررسی شود. بیماران به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. قبل از مداخله درمانی هر دو گروه با آزمون افسردگی بک مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایشی در ده جلسه شناخت درمانی گروهی شرکت نمودند ولی در گروه کنترل هیچ گونه مداخله روانشناختی انجام نگرفت. در پایان مداخله، هر دو گروه مجدداً با آزمون مذکور مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون آماری t وابسته و مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . نتایج پژوهش نشان داد که شناخت درمانی گروهی به طور معنی داری (001/0>p) در کاهش میزان افسردگی بیماران مرد HIV مثبت مؤثر بود.
"
اثر بخشی آموزش پسخوراند عصبی بر سلامت روان بیماران وابسته به مواد افیونی
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسی اثربخشی روش درمانی نوروفیدبک بر سلامت روان بیماران وابسته به مواد افیونی بود. به این منظور 20 بیمار وابسته به مواد افیونی تحت دارو درمانی، به شیوه در دسترس انتخاب شدند. در مرحله پیش آزمون تمام آزمودنی ها بوسیله پرسشنامه سلامت عموم (GHQ) مورد ارزیابی و بر اساس نمرات این ابزار همتاسازی و در دو گروه جایگزین شدند. یکی از گروه ها به تصادف به عنوان گروه آزمایش و دیگری به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. در این مطالعه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل، بیماران گروه آزمایش علاوه بر دارو درمان، 30 جلسه پسخوراند عصبی دریافت کردند و بیماران گروه کنترل تنها دارو درمانی خود را ادامه دادند. پس از پایان دوره تمام بیماران دو گروه بوسیله پرسشنامه سلامت عمومی مورد ارزیابی مجدد قرار گرفتند. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد گروه آزمایش در متغیرهای علایم جسمانی، افسردگی و نمره کل سلامت روان، نسبت به گروه کنترل تغییر معناداری داشته است. بنابراین می توان از آموزش پسخوراند عصبی جهت بالا بردن اثربخشی درمان بیماران وابسته به مواد افیونی استفاده کرد.
اثربخشی آموزش کنترل استرس در کاهش اضطراب و افسردگی شرکت کنندگان در کلاس کنکور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تعیین اثربخشی روش آموزش کنترل استرس در جمعیت شرکت کنندگان در کلاس های کنکور.
روش: این تحقیق در قالب یک کار نیمه آزمایشی، با تخصیص تصادفی 217 نفر در هشت گروه (چهار گروه آزمایشی و چهار گروه گواه در دو گروه جنسی) به آزمون اثر هشت جلسه آموزش کنترل استرس بر کاهش افسردگی و اضطراب آزمودنی ها پرداخت. آنها در آغاز و پایان طرح توسط پرسش نامه های افسردگی و اضطراب بک آزمون شدند.
یافته ها: یافته های مطالعه دوم حاکی از اثربخشی شایان توجه روش کنترل استرس برای کاهش سطح اضطراب و افسردگی شرکت کنندگان در مطالعه است.
نتیجه گیری: به نظر می رسد سیاست گذاران جامعه باید به آوردن آموزش کنترل استرس در کنار آموزش های فشرده کنکور برای کاهش سطح اضطراب و افسردگی افراد توجه خاص داشته باشند.
استرس ،اختلال های تطابقی
دود سیگار و اطفال
تأثیر ارائه آموزش های روانی - اجتماعی توسط همیاران سلامت روان بر افسردگی زنان
حوزههای تخصصی: