فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۸۱ تا ۱٬۶۰۰ مورد از کل ۴٬۴۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه: توانایی های پردازش حسی، پیش نیاز پاسخ دهی اثر بخش به موقعیت ها، تسهیل یادگیری، رفتار اجتماعی و کارکردهای روزمره شخص هستند، بنابر این اختلال در پردازش حسی می تواند زندگی روزانه فرد را تحت تاثیر قرار دهد. هدف پژوهش حاضر ارایه برخی شیوه های انطباق محیطی با ویژگی های کودکان دارای اختلال پردازش حسی و نیز روش های اصلاح این اختلال بود.
روش: این پژوهش از نوع مروری بود.
یافته ها: درمان اختلال های پردازش حسی در سه بخش عمده؛ اختلال تعدیل حسی، اختلال تمیز و افتراق حسی و اختلال حرکتی مبتنی بر حواس انجام می گیرد اما با توجه به نظریه یکپارچگی حسی، برخی برنامه های درمانی برمبنای هفت حس، در دو دسته حس های نزدیک (تعادل، عمقی و لامسه) و حس های دور ( بینایی، شنوایی، بویایی و چشایی) پی ریزی می شوند.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه حس های نزدیک به شکل ناآگاهانه اطلاعات حسی مهمی را برای ایجاد، حفظ و بازیابی وضعیت و هماهنگی بدن به دست می دهند، پژوهش ها، اثربخشی راهبردهای انطباق و اصلاح اختلال پردازش حس های نزدیک را توضیح داده اند.
رابطه مؤلفه های فراشناخت با اضطراب و افسردگی در مادران دارای کودکان پسر مبتلا به اختلال فزون کنشی/ نارسایی توجه و مقایسه آن ها با مادران کودکان عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: فراشناخت یکی از فرایندهای عالی شناختی است که با سایر قابلیت های شناختی رابطه مثبت دارد و از طرف دیگر به عنوان یک عامل زمینه ساز در بیشتر آسیب های روان شناختی مدنظر قرار می گیرد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه فراشناخت با اضطراب و افسردگی در مادران کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی/ نارسایی توجه و مقایسه آن ها با مادران کودکان عادی بود.
مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر، مقطعی از نوع تحلیلی- توصیفی و جامعه آماری پژوهش شامل مادران ساکن شهر اصفهان در سال 1390 بودند. 50 مادر دارای کودک ADHD (Attention deficit and hyperactivity disorder) و 50 مادر دارای کودک بهنجار سنین 7 تا 12 سال، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به وسیله پرسش نامه باورهای فراشناختی Wells and Cartwright-Hatton، پرسش نامه اضطراب Spielberger و پرسش نامه افسردگی Beck-II ارزیابی شدند.
یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه مادران در میزان اضطراب و افسردگی با کنترل سن وجود داشت و میزان افسردگی مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی/ نارسایی توجه بسیار بالاتر از مادران کودکان عادی بود. در میزان فراشناخت، میانگین های دو گروه مادران نزدیک به هم بود. متغیر اضطراب ضرایب معنی داری با افسردگی و فراشناخت (01/0 = P) داشت.
نتیجه گیری: سلامت روان شناختی ماداران دارای کودکان ADHD به مراتب ضعیف تر از مادران دارای فرزند سالم بود و لزوم تمرکز به حل مسایل مجموعه افراد خانواده -که برخاسته از نگرش سیستمی است- در حل اصولی تر مشکلات این قبیل خانواده ها کارساز خواهد بود.
بررسی ارتباط بین مولفه های شخصیتی و راهبردهای مقابله ای با مصرف سیگار در دانشجویان مهندسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:مصرف سیگار متاثر از تعامل عوامل زیست شناسی، اجتماعی، روانشناختی و فرهنگی بوده و میزان بالای همبودی آن با برخی مولفه های شخصیتی و راهبردهای مقابله ای در سببشناسی، مورد تاکید است. این پژوهش به بررسی مقایسه ای ارتباط بین مصرف سیگار، مولفه های شخصیتی و راهبرد های مقابله ای در دانشجویان سیگاری و غیر سیگاری دانشکدهی فنی و مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه علوم پزشکی اراک پرداخته است.
روشکار: این پژوهش توصیفی-تحلیلی به صورت مقطعی با نمونهگیری تصادفی طبقهای بر روی 716 نفر از دانشجویان زن و مرد مشغول به تحصیل در دانشگاه علوم پزشکی (323 نفر) و دانشکدهی فنی و مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی (393 نفر) واحد اراک در سال تحصیلی 90-1389 اجرا شده است. ابزارها شامل چکلیست مشخصات جمعیتشناختی محققساخته، پرسشنامهی راهبردهای مقابلهای (لازاروس و فولکمن) و آزمون شخصیتی نئو-فرم کوتاه بودند. اطلاعات با روشهای آماری تحلیل واریانس چندمتغیره، تحلیل همبستگی و نرمافزار SPSS نسخهی 18 تحلیل شدند.
یافتهها:بین مولفهی روانرنجورخویی (001/0=P، 146/0- =r) و توافق (001/0=Pو159/0=r) با سبک مقابله ای مسئلهمدار و مولفهی برون گرایی (001/0=Pو 127/0- =r) و توافق (001/0=P، 137/0- =r) با سبک مقابله ای عاطفهمدار، تفاوت معنیداری وجود دارد اما بین مصرف سیگار و مولفه های شخصیتی با وجود تفاوت بین میانگین دو گروه، تفاوت معنیداری مشاهده نشد. علاوه بر این بین میانگین مصرف سیگار و استفاده از راهبرد مقابله ای عاطفه مدار، تفاوت معنیداری مشهود است (01/0P<).
نتیجهگیری:افراد سیگاری از کمبود مهارتهای مقابله ای مناسب در حل مشکلات رنج میبرند. همچنین، سیگاری بودن مردان در بالا بودن میزان عصبیت و اضطراب آنان، نقشی ندارد.
روان پریشی گرایی در مصرف کنندگان حشیش
حوزههای تخصصی:
رابطة کمال گرایی، وسواس – بی اختیاری اعمال و ویژگی های شخصیتی با تعلل ورزی دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطة ویژگی های شخصیتی، ابعاد مثبت و منفی کمال گرایی و وسواس بی اختیاری اعمال با تعلل ورزی دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان انجام شد. جامعة آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان بودند که 265 نفر از دانشجویان به وسیلة نمونه گیری تصادفی خوشه ای از دانشکده های علوم انسانی و علوم تربیتی، علوم پایه، فنی و مهندسی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامة کمال گرایی کوتاه – تجدید نظر شده سلانی، رایس، مبلی و همکاران، پرسشنامة شخصیتی نئو مک کری و کوستا، پرسشنامة تجدید نظر شده ویژگی های شخصی وسواس- بی اختیاری اعمال پادوا ( بورن، کورتج، فورمی و استرنبرگر) و مقیاس ارزیابی تعلل ورزی- نسخة دانشجویی سولومون و راث بلوم استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات روش آماری تحلیل رگرسیون همزمان به کار رفت. نتایج پژوهش نشان داد که ناهمخوانی بین ایدئال ها و واقعیت، وجدان گرایی، گشودگی به تجربه و ویژگی وسواس بی اختیاری اعمال، مهم ترین پیش بینی کننده های تعلل ورزی دانشجویان بود. نتیجة دیگر پژوهش نشان داد که 35% واریانس تعلل ورزی دانشجویان از طریق یک ترکیب خطی مشترک از کمال گرایی منفی، وجدان گرایی، گشودگی به تجربه و ویژگی های وسواس – بی اختیاری اعمال تعیین می شود.
درمان وسواسی فکری عملی
اثربخشی درمان شناختی –رفتاری مبتنی بر مدل هافمن بر کاهش ترس از ارزیابی منفی و توجه متمرکز بر خود در اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی –رفتاری مبتنی بر مدل هافمن بر کاهش ترس از ارزیابی منفی و توجه متمرکز بر خود افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود. روش:طرح پژوهش حاضر به صورت طرح تک آزمودنی با استفاده از خطوط پایه چندگانه پلکانی بود. طی 12 جلسه ، بر روی سه بیمار دختر، در دوره پیگیری یک ماهه و 4 ماهه اجرا شد. داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامه هراس اجتماعی ، فرم کوتاه پرسش نامه ترس از ارزیابی منفی و پرسشنامه کانون توجه جمع آوری شدندو برای تحلیل داده ها از روش های تحلیل نموداری و ترسیمی و جهت بررسی معناداری بالینی از درصد بهبودی و اندازه اثر استفاده شد. یافته ها:نتایج نشان داد که درمان شناختی –رفتاری مبتنی بر مدل هافمن منجر به کاهش میزان ترس از ارزیابی منفی و توجه متمرکز بر خود در افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی می شود. پیگیری 1 ماهه و 4 ماهه حاکی از پایداری تغییرات درمانی بود. نتیجه گیری:براساس یافته های پژوهش حاضر درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر مدل هافمن موجب کاهش میزان ترس از ارزیابی منفی و توجه متمرکز بر خود در مبتلایان به اختلال اضطراب اجتماعی می شود ؛ لذا توصیه می شود درمانگران از این مدل درمانی در درمان مبتلایان به این اختلال استفاده کنند.
سوء مصرف مواد در سالمندان
حوزههای تخصصی:
کشف آسیب های زوجی زنان دارای علایم اختلال شخصیت وسواسی- جبری: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :زنان دارای اختلال شخصیت وسواسی- جبری (Obsessive compulsive personality disorder یا OCPD) با آسیب هایی در روابط مختلف زندگی خود مواجه هستند که شناسایی این آسیب ها می تواند مشاوران را در کمک به برطرف سازی آن ها یاری نماید. بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی و شناسایی آسیب ها در روابط زوجی این زنان بود. مواد و روش ها:رویکرد این پژوهش، مبتنی بر روش شناسی کیفی بود و اطلاعات از طریق 14 مصاحبه نیمه ساختار یافته با متخصصان خانواده و روان شناسان بالینی و روان پزشکان جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز بر اساس تحلیل مضمون صورت گرفت. نمونه گیری به صورت هدفمند آغاز شد و تا اشباع داده ها ادامه یافت و تحلیل داده ها هم زمان با جمع آوری آن ها انجام گرفت. یافته ها:تحلیل داده ها منجر به استخراج پنج مضمون متعامل شد که بیانگر آسیب های بین زوجی زنان دارای OCPD بود. مضمون ها (موضوعات) شامل «آسیب های رشدی، درون فردی، زوجی، خانوادگی و اجتماعی» بود که بر رابطه زوجی این زنان تأثیرگذار می باشد. نتیجه گیری:نتایج به دست آمده نشان داد که آسیب های خانوادگی و محیطی، موجب رشد ویژگی های شخصیتی OCPD در این زنان می گردد و این ویژگی ها بر روابط مختلف آنان در زندگی مانند روابط والد- فرزندی و اجتماعی تأثیر می گذارد که هر یک از آن ها روابط زوجی آنان را متأثر می سازد و آن را در معرض آسیب قرار می دهد. در نتیجه، برای کاهش تأثیر این آسیب ها در زندگی زنان مبتلا به OCPD، نیاز به مداخلات مشاوره ای و روان شناختی احساس می گردد.
بررسی شیوع تعلل و تأثیر روشهای درمان شناختی – رفتاری و مدیریت رفتار بر کاهش آن در دانش آموزان دبیرستانی شهرستان اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی شیوع تعلل و اثر دو روش درمان شناختی – رفتاری و مدیریت رفتار بر کاهش آن در دانش آموزان دبیرستانهای شهرستان اهواز پرداخته است. جامعه آماری دانش آموزان سال دوم دبیرستانهای شهر اهواز می باشند، که در سال تحصیلی 84-85 مشغول به تحصیل بودند. این پژوهش مشتمل بر دو نوع نمونه گیری است: نمونه شیوع که شامل 2000 دانش آموز دختر و پسر است که به روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب شدند و نمونه آزمایشی شامل 240 دانش آموز (180 دانش آموز تعللی و 60 دانش آموز غیر تعللی) می باشد که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیدند. طرح پژوهش یک طرح آزمایشی میدانی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری می باشد. گروههای آزمایشی در 10 جلسه 50 دقیقه ای تحت دو روش درمان شناختی – رفتاری و مدیریت رفتار قرار گرفتند. پس از اعمال مداخله آزمایشی، بار دیگر میزان تعلل گروههای آزمایشی و گواه سنجیده شد (پس آزمون). پس از سه هفته، بار دیگر آزمودنیها پرسشنامه تعلل را تکمیل کردند (آزمون پیگیری). نتایج تحلیل واریانس دوراهه و تحلیل واریانس با اندازه های مکرر بیانگر تفاوت معنی داری در اثر روشهای درمان بر کاهش تعلل بوده است. در ضمن تفاوت معنی داری بین دو جنس از لحاظ دو روش درمانی فوق الذکر مشاهده نشد. همچنین، میزان شیوع تعلل در جامعه دانش آموزی (17 درصد پسرها و 14 درصد دخترها) بالا گزارش شده است.
اثربخشی روان درمانی مبتنی بر بینش در درمان یک مورد اختلال شخصیت وابسته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر, تعیین اثر بخشی روان درمانی مبتنی بر بینش در وابستگی و کاهش افسردگی مراجع بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعه موردی بود. یک آزمودنی 26 ساله دختر که با استفاده از مصاحبه بالینی، ملاک های تشخیصی DSM-IV-TR و آزمون رورشاخ مبتلا به اختلال شخصیت وابسته تشخیص داده شد، شرکت کرد و با استفاده از مقیاس افسردگی بک (1978) و پرسشنامه مکانیسم های دفاعی (آندروز و همکاران, 1993) مورد ارزیابی قرار گرفت. اثربخشی درمان با استفاده از مشاهده, خود گزارشی مراجع و تکرار پرسشنامه افسردگی انجام شد.
یافته ها: در میزان وابستگی بیمار کاهش قابل ملاحظه ای مشاهده شد و در مقیاس افسردگی بک, نمره مراجع از 19 در جلسات اول به 8 در جلسه آخر کاهش یافت.
نتیجه گیری: روان درمانی مبتنی بر بینش با تکیه بر تداعی آزاد و تخلیه هیجانی, در درمان اختلال شخصیت وابسته مؤثر می باشد.
کلید واژه: اختلال شخصیت وابسته, روان درمانی مبتنی بر بینش, مطالعه موردی
مقایسه همجوشی فکر - عمل در اختلالات وسواس فکری - عملی ، افسردگی ، همبودی این دو اخلال و گروه بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به منظور مقایسه وضعیت همجوشی فکر- عمل(TAF) در اختلالات وسواس فکری- عملی، افسردگی و همبودی این دو اختلال و گروه بهنجار انجام شد. روش (چهار گروه 20 نفره از اختلالات ذکر شده به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و نمره های TAF آنها به وسیله تحلیل واریانس بررسی شد. نتایج تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی نشان داد که گروه های وسواس خالص و همبودی وسواس و افسردگی نسبت به گروه افسرده و بهنجار در تمام خرده مقیاس های TAF به طور معناداری نمره بیشتری کسب کردند. در ضمن گروه همبود در TAF اخلاقی به طور معناداری نمره بیشتری نسبت به سایر گروه ها کسب کردند. این نتیجه بیانگر اهمیت نقش TAF در شکل گیری وسواس و به خصوص TAF اخلاقی در شکل گیری اختلال همبودی وسواس و افسردگی است.
بررسی عوامل خطر موثر بر اختلالات تکامل شیرخواران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" هدف: تکامل انسان یک موضوع پیچیده و بسیار عظیم است. اگر رشد را افزایش در اندازه بدن و یا افزایش در بخشهای مختلف آن بدانیم، تکامل را باید معادل تغییرات در عمل دانسته که می تواند تحت تاثیر محیط کودک قرار گیرد. بدلیل سرعت زیاد تغییرات در دو سال او عمر بررسی ابعاد تکامل در سنین شیرخواری دارای اهمیت فراوان می باشد. از طرف دیگر بدلیل افزایش شیوع اختلالات تکامل در شیرخواران پر خطر بر آن شدیم که فاکتورهای خطر موثر در اختلال تکامل شیرخواران را بررسی نماییم.
روش بررسی: مطالعه به صورت کارآزمایی توصیفی – تحلیلی و جامعه تحقیق شامل 6150 شیرخوار 18-0 ماهه مراجعه کننده به درمانگاههای شبکه بهداشتی شهرستان کرج در طی 12 ماه در سالهای 1381-1380 بوده که از طریق تکمیل پرسشنامه و سپس معاینه با تست (INFANIB) Infant Neurological International Battery Test جهت غربالگری تاخیر تکامل توسط کارشناس کار درمانگر در دو گروه شاهد (دارای تکامل طبیعی) و مورد (دارای تکامل غیر طبیعی) بررسی شده اند.
یافته ها: نتایج نشان داد که اختلالات دستگاه اعصاب مرکزی پس از دو ماهگی از قبیل صرع، ضربه به سر و عفونتها با ضریب 5.54، تشنج دوره نوزادی با ضریب 4.37، نارس بودن با ضریب 2.52 و عفونتهای خون دوره نوزادی با ضریب 2.39 به ترتیب مهمترین عوامل در پر خطر کردن شیرخوار جهت اختلالات تکامل بعدی می باشند.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های مطالعه حاضر، در صورت مشکلات اقتصادی و اجرایی برای انجام غربالگری تکاملی و پیگیری تکاملی – عصبی در تمام شیرخواران، در حال حاضر انجام آن در گروه شیرخواران پر خطر کشور توصیه می گردد."
پیش بینی تنش والدینی وآشفتگی روان شناختی مادران براساس مشکلات رفتاری وکارکردهای انطباقی کودکان دبستانی با تأخیرهای تحولی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تولد کودک با تأخیرتحولی می تواند به همراه خود، مشکلات جدید و مضاعفی را برای والدین این کودکان به دنبال داشته باشد، اغلب برای چنین والدینی مخصوصاً مادران تنش، تجربیات و پاسخ های هیجانی از قبیل افسردگی، اضطراب و آشفتگی های روانی دیگر رخ می دهد، که اینها ارتباط مستقیمی با مسائل کود ک دارند. پژوهش حاضر به منظور پیش بینی تنش والدینی و آشفتگی روان شناختی مادران بر اساس مشکلات رفتاری و کارکردهای انطباقی کودکان دبستانی با تأخیرهای تحولی انجام شد.
روش : طرح پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی است. داده های پژوهش با روش مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل تحلیل شده است..جامعه آماری این پژوهش تمامی کودکان 11-6 ساله با تأخیرهای تحولی شامل کودکان مبتلا به اوتیسم مراجعه کننده به مراکزآموزشی و توان بخشی و دانش آموزان مدارس با نیازهای ویژه شهر تبریز در سال تحصیلی 94-1393 را شامل می شد. در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. پس از توضیح اهداف پژوهش برای مادران و جلب رضایت آگاهانه از آنها، مقیاس های رفتار غیرعادی کودکان (1986)، فرم کوتاه شده آزمون علایم روانی (1973) ، مقیاس کارکرد انطباقی واینلند(1984)، شاخص تنیدگی والدینی(1967) توسط مادران تکمیل شد.
یافته ها: داده های پژوهش به وسیله روش آماری مدل یابی ساختاری از طریق نرم افزار لیزرل مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. تحلیل داده ها نشان داد که بین مؤلفه های مشکلات رفتاری کودکان با تأخیرهای تحولی (با اوتیسم و بدون اوتیسم) با آشفتگی روان شناختی و تنش والدینی مادران آنها رابطه مثبت وجود دارد ولی بین مؤلفه های کارکردهای انطباقی این کودکان با آشفتگی روان شناختی و تنش والدینی مادران رابطه منفی وجود دارد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج مدل یابی ساختاری می توان استنباط کرد که کارکردهای انطباقی و مشکلات رفتاری کودکان با تأخیرهای تحولی در قالب روابط ساختاری تغییرات آشفتگی روان شناختی و تنش والدینی مادران را به طور معنی دار تبیین کنند. به عنوان مثال متغیر خودتحریکی با ضریب بتای (24/0) و t محاسبه شده(72/3) قادر است 24% از تغییرات آشفتگی روان شناختی مادران را به طور معنی دار تبیین کنند و این متغیر با ضریب بتای(42/ 0و t محاسبه شده (46/5) قادر است 42% از تغییرات استرس والدینی مادران را به طور معنی دار تبیین کند.
خواب، وحشت شبانه، کابوس
منبع:
تربیت ۱۳۷۴ شماره ۱۰۳
حوزههای تخصصی:
تاثیردرمان ترکیبی گاباپنتین بالیتیوم درنوجوانان مبتلابه اختلال دوقطبی دریک کارآزمایی بالینی دو سو کور تصادفی کنترل شده با دارونما(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:مطالعات درمان تکدارویی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی با شروع زودرس، رضایتبخش نبوده و مطالعات درمان ترکیبی، اندک است. گزارشاتی در مورد نقش گاباپنتین در درمان اختلال دوقطبی بزرگسالان وجود دارد. مطالعهی حاضر اثربخشی درمان ترکیبی گاباپانتین و لیتیوم را در نوجوانان مبتلا در مقایسه با دارونما بررسی کرده است.
روشکار: در این کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده با دارونما در سال 1387-1388 تعداد 31 بیمار مبتلا به اختلال دوقطبی 17-10 ساله به صورت متوالی و تصادفی در دو گروه مداخلهی درمانی لیتیوم و گاباپانتین (16 نفر) و لیتیوم و دارونما (15 نفر) قرارگرفتند. مطالعه در طول 8 هفته انجام گرفت. دوز لیتیوم به تدریج تا سطح درمانی سرمی 1/1-8/0
میلیاکیوالان بر لیتر وگاباپانتین تا 400 میلیگرم افزایش یافت. پرسشنامههای مقیاس درجهبندی مانیای یانگ (YMRS)، افسردگی بک (BDI) واضطراب هامیلتون (HARS) هر 2 هفته یک بار تکمیل شده است. عوارض دارویی هر 2 هفته یک بار، سطح سرمی لیتیوم هفتگی و وزن بیماران در ابتدا وانتهای پژوهش بررسی گردید. در تحلیل آماری از آزمونهای تی و ANOVA استفاده شد.
یافتهها:دو گروه از نظر نمرهی YMRS، BDI و HARS، در سطح پایه تفاوتی نداشتند. تفاوت نمره تا هفتهی هشتم در هر دو گروه معنیدار بود (05/0P<) ولی میزان کاهش نمرهی پرسشنامه ها بین دو گروه معنیدار نبود.
نتیجهگیری: افزودن گاباپنتین به لیتیوم، تفاوت معنیداری بین دو گروه از نظر تاثیر بر کاهش علایم مانیا، افسردگی و اضطراب نسبت به دارونما ایجاد نکرد.