فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی اثر گشتالت درمانی بر اضطراب فراگیر و اضطراب امتحان در دانشجویان اجرا گردید. این پژوهش در روش تحقیق بالینی و بر پایه طرح چند خط پایه ای به مطالعه فرایند درمان پنج مورد پرداخت. لذا از جامعه آماری کلیه دانشجویان مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه محقق اردبیلی پنج مورد دانشجوی مراجعه کننده دارای معیارهای اضطراب فراگیر و اضطراب امتحان (بر اساس5- DSM)، مورد مطالعه قرار گرفتند و طی مراحل سه گانه پیش آزمون(خط پایه)، پس آزمون و پیگیری، ارزیابی گردیدند. سه هفته اول به عنوان خط پایه در نظر گرفته شد، پس از 12 هفته گشتالت درمانی (هر هفته یک جلسه 1.5 ساعت)، پس آزمون اجرا گردید و سه هفته بعد سنجش پی گیری به اجرا درآمد. داده ها در منحنی چند خط پایه تحلیل گردید و یافته ها کاهش نمرات اضطراب امتحان و اضطراب فراگیر در چهار نفر از پنج دانشجوی تحت درمان را نشان داد. بر این اساس نتایج بیانگر اثربخشی گشتالت درمانی بر کاهش اضطراب فراگیر و بهبود اضطراب امتحان در دانشجویان است. داده ها در منحنی چند خط پایه تحلیل گردید و یافته ها کاهش نمرات اضطراب امتحان و اضطراب فراگیر در چهار نفر از پنج دانشجوی تحت درمان را نشان داد. بر این اساس نتایج بیانگر اثربخشی گشتالت درمانی بر کاهش اضطراب فراگیر و بهبود اضطراب امتحان در دانشجویان است. واژگان کلیدی: گشتالت درمانی، اضطراب فراگیر، اضطراب امتحان
بررسی تاثیر افزودن آموزش مهارت های اجتماعی بر گروه درمانی شناختی رفتاری در درمان هراس اجتماعی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه: انسان موجودی اجتماعی است و با دیگر همنوعان خود در جامعه رابطه برقرار می کند، بنابراین وجود هراس اجتماعی در برخورد و ارتباط با دیگر اعضای جامعه برای وی مشکلات زیادی را به همراه می آورد. به همین منظور این پژوهش با هدف بررسی تاثیر تلفیقی گروه درمانی شناختی رفتاری و آموزش مهارت های اجتماعی بر کاهش هراس اجتماعی دانشجویان انجام پذیرفتروش کار: پژوهش حاضر از نوع آزمایشی (طرح پیش آزمون و پسآزمون با گروه کنترل و انتساب تصادفی) می باشد. آزمودنی ها پس از انجام مصاحبه ی بالینی ساخت یافته بر اساس راهنمای تشخیصی آماری اختلالات روانی (ویرایش چهارم) و اجرای آزمون هراس و اضطراب اجتماعی با استفاده ازروش نمونه گیری در دسترس (13 نفر برای هر گروه) انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش با مداخله ی تلفیق گروه درمانی شناختی رفتاری (GCBT) و آموزش مهارت های اجتماعی (SST) و گروه کنترل (گروه درمانی شناختی رفتاری) قرار گرفتند. بعد از اتمام دوره ی 12جلسه ای (سه ماه و هفته ای یک جلسه دو ساعته) درمان در گروه ها، به منظور سنجش متغیر وابسته (هراس اجتماعی)، مجددا آزمون هراس و اضطراب اجتماعی به عنوان پس آزمون در هر دو گروه اجرا شد.نتایج: نتایج تحلیل های آماری آزمون t نشان داد که افزودن گروه درمانی شناختی رفتاری و آموزش مهارت های اجتماعی درمقایسه با گروه درمانی شناختی رفتاری سسب کاهش معنی دار هراس اجتماعی ( با ارزش معناداری 001/0P<) در دانشجویان می گردد.بحث: با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود مولفه ی آموزش مهارت های اجتماعی به درمان های رایج هراس اجتماعی افزوده گردد.
"
بررسی متغیرهای خانوادگی و فردی در افراد در معرض خطر سوء مصرف مواد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"هدف: بنابر پژوهشهای انجام شده در زمینه علل گرایش افراد به مصرف و سو مصرف مواد مخدر، این پژوهش بر آن است تا افراد در معرض خطر سو مصرف مواد مخدر را با توجه به متغیرهای خانوادگی و فردی مورد بررسی قرار دهد.
روش بررسی: این مطالعه بر روی 716 نفر از افراد در معرض خطر سو مصرف مواد مخدر در 11 شهرستان استان فارس انجام شد. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: 1- آزمون کانون کنترل راتر 2- پرسشنامه سبکهای دلبستگی 3- پرسشنامه پیوند والدینی 4- مقیاس تاب آوری کونور و دیویدسون 5- پرسشنامه مهارتهای مقابله ای وینتراب 6- پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت
یافته ها: تمامی متغیرها بین گروه سالم و گروههای مصرف کننده و سو مصرف کننده تفاوت معنی دار داشتند. بدین صورت که در متغیرهای تاب آوری، اعتماد به نفس، مهارتهای مساله مدار، مراقبت و سبک دلبستگی ایمن، نمرات گروه سالم بالاتر از نمرات گروههای مصرف کننده و سو مصرف کننده بود. اما در متغیر محافظت بیش از حد، سبک دلبستگی دوسوگرا، کانون کنترل (نمره بالا به معنی کانون کنترل بیرونی)، تطابق هیجان مدار و تطابق کمتر مفید و غیرموثر نمرات گروه سالم کمتر از گروههای مصرف کننده و سو مصرف کننده بود. مقایسه گروههای مصرف کننده و سو مصرف کننده نشان داد که در متغیرهای تاب آوری، دوسوگرایی، مهارتهای مشکل مدار، و کمتر مفید و غیر موثر گروههای مصرف کننده و سو مصرف کننده با یکدیگر تفاوت معنی دار داشتند. اما در متغیرهای مراقبت، محافظت بیش از حد و سبک دلبستگی ایمن، اعتماد به نفس، کانون کنترل، و تطابق هیجان مدار تفاوت بین دو گروه معنی دار نبود.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر، جهت افزایش تاب آوری در برابر سو مصرف مواد مخدر، لازم است تا مداخلات پیشگیرانه در سالهای اولیه عمر کودک از طریق آموزش والدین در زمینه مراقبت و محافظت کافی، و تلاش برای شکل دهی سبک دلبستگی ایمن، راهبردهای ایجاد اعتماد به نفس، کانون کنترل درونی و بکارگیری مهارت تطابقی مشکل مدار انجام شود. این یافته ها همچنین تلویحاتی را برای مداخلات روانشناختی ارایه می دهد."
مقایسة سبک های مقابلة دختران فراری و غیر فراری در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه سبکهای مقابله دختران فراری و غیرفراری در شهر تهران انجام شد. بدین منظور، تعداد 120 دختر از سه گروه انتخاب شدند: دختران فراری از مراکز نگهداری بهزیستی شهر تهران، دختران دانش آموز مقطع سوم متوسطه، و دختران غیرفراری از پارکها و فرهنگسراهای جنوب شهر تهران (در هر گروه 40 نفر). روش نمونه برداری در گروه دختران فراری و دانش آموز روش تصادفی چند مرحله ای و در گروه دختران غیرفراری انتخاب شده از پارکها و فرهنگسراها روش در دسترس بود. پرسشنامه سبک های مقابله تهران (TCSS) بر هر سه گروه اجرا شد. نتایج پژوهش نشان دادند که بین گروه دختران فراری و غیر فراری در سبکهای مقابله هیجان مدار منفی تفاوت معنادار وجود دارد و دختران فراری در متغیر سبک مقابله هیجان مدار منفی نمره هایـی بیشتر از دختران غیرفراری کسب کردند. اما در سبکهای مقابله هیجان مـدار مثـبت و مسأله مدار تفاوتی بین دو گروه به دست نیامد.
بررسی نقش واسطه ای تاب آوری در رابطه ی بین ویژگی های شخصیت با نگرش به بزهکاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه دوره ی نوجوانی یکی از حساس ترین و بحرانی ترین دوره های رشد هر انسان بوده که به علت بی ثباتی در وضعیت روانی ممکن است تصمیم گیری های فرد به رفتارهای خطرناک منتهی شود. هدف پژوهش حاضر تبیین نقش واسطه گری تاب آوری برای ویژگی های شخصیت و نگرش به بزهکاری بود.
روش کار: نمونه ی این پژوهش توصیفی شامل 400 دانش آموز دختر مقطع دبیرستانی شاغل به تحصیل در نیمه ی دوم سال تحصیلی 92-1391 در شهر کرمان بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و پرسش نامه های نگرش به بزهکاری، تاب آوری و فرم کوتاه شده ی ویژگی های شخصیت نئو را تکمیل نمودند. تحلیل از روش تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار Mplus 5 انجام شد.
یافته ها: این تحلیل نشان داد که ویژگی های شخصیتی مسئولیت پذیری ( 001/0>P) و روان رنجوری ( 001/0>P) به صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق تاب آوری و هم چنین برون گرایی به طور غیر مستقیم (01/0>P) نگرش منفی به بزهکاری را پیش بینی نمودند. هم چنین مسئولیت پذیری ( 001/0>P) به صورت مستقیم دارای تاثیر منفی و معنی داری بر نگرش مثبت به بزهکاری بود.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، نوجوانان بیشتر در معرض خطرات اجتماعی و روان شناختی هستند و به نظر می رسد با افزایش مسئولیت پذیری و تاب آوری در ایشان می توان از بزهکاری پیش گیری نمود.
نظریه پردازی و کشف الگوی فرایند مقابله با اختلالات جنسیِ آسیب زای منجر به اختلافات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر تبیین فرایند مقابله با اختلالات جنسی منجر به اختلافات زناشویی و نظریه پردازی بر آن است. فرایند مقابله با اختلالات جنسی بر روی 12 نفر از افراد که اختلافات زناشویی داشتند، با روش پژوهشی گراندد تئوری مطالعه شد. تمرکز مطالعه حاضر از زمان شروع علائم تا زمان تصمیم گیری برای درمان اختلالات جنسی است. در این مطالعه داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری و به طور همزمان از طریق مقایسه مداوم تحلیل شد. در این مطالعه مهارت های حل مسأله به عنوان متغیر اصلی در فرایند مقابله با اختلالات جنسیِ منجر به اختلافات خانوادگی نمایان شد. متغیر اصلی دارای دو سطح ""فردی زوجی"" و ""تعاملی"" و پنج طبقه (مرحله) اصلی به نام های: آگاهی یافتن از علائم اختلال جنسی، ارزیابی شخصی، خود اقدامی، احساس تهدید و مشاوره با دیگران بود که در نهایت به رفتار جستجوی کمک، راهنمایی و درمان منجر شد. تصمیم گیری اولیه افراد برای کاهش علائم باعث اقداماتی نظیر خود درمانی می شد که مدت زمان این فرایند را به تأخیر می انداخت. سن، جنس، سطح تحصیلات، پایگاه اجتماعی اقتصادی و آگاهی قبلی از این اختلالات بر زمان تصمیم گیری افراد تأثیر داشته اند. افراد دارای اختلالات جنسی برای شروع درمان مؤثر با تأخیر تصمیم گیری می نمایند و این امر می تواند باعث فروپاشی خانواده گردد. زوجین نیازمند آموزش های قبل از ازدواج در قالب جلسات مشاوره هستند تا اگر در خلال زندگی مشترک دچار این اختلالات شوند، نسبت به مرتفع نمودن و درمان آن، سریع تر اقدام کنند.
بررسی رابطه شخصیت های اسکیزوتایپی و مرزی در نمونه های غیربالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"شخصیت های اسکیزوتایپی و مرزی، به عنوان شخصیت های مرزی روان پریشی، آسیب پذیری بیشتری نسبت به روان پریشی دارند. بنابراین، این دو اختلال تا حدودی نیز می توانند با هم همپوش باشند. پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه دو اختلال در جعیت غیر بیمار انجام گرفت. بدین منظور، نمونه ای به حجم 749 نفر (380 نفرگروه مذکر و 369 نفر گروه مؤنث) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از دانشکده های مختلف دانشگاه شیراز، انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. شرکت کننده ها به مقیاس شخصیت اسکیزوتایپی (STA) و مقیاس شخصیت مرزی (STB) پاسخ دادند. نتایج تحلیل رگرسیونی چند متغیره نشان داد همه مؤلفه های سه گانه شخصیت مرزی (عامل ناامیدی، عامل تکانش گری و عامل علائم تجزیه ای و پارانوئیدی وابسته به استرس) در تبیین تغییرات شخصیت اسکیزوتایپی سهم قابل ملاحظه ای دارند. همچنین، از بین مؤلفه های سه گانه شخصیت اسکیزوتایپی، تنها دو مؤلفه (عامل سوءظن پارانوئید/اضطراب اجتماعی و عامل تجارب ادراکی غیرمعمول) دارای قدرت پیش بینی شخصیت مرزی می باشند و عامل تفکر سحر آمیز فاقد چنین قدرتی است. این یافته ها در راستای تحقیقات قبلی تفسیر گردید و این که همپوشی موجود بین دو اختلال، نشان دهنده یک مانع جدی برای پژوهش مناسب و کافی در مورد این اختلالات می باشد.
"
مقایسه مولفه های شناختی اضطراب بین بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، اختلال وسواسی جبری و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم تحمل بلاتکلیفی، اجتناب شناختی، جهت گیری منفی به مشکل و باورهای مثبت در مورد نگرانی در اختلال اضطراب فراگیر و اختلال وسواسی جبری نقش بسزایی ایفا می کنند و به ایجاد، تداوم و تشدید علائم این اختلال منجر می شوند. بنابراین هدف از پژوهش حاضر مقایسه این مؤلفه های شناختی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، وسواسی جبری و افراد عادی بود. در این راستا، تعداد 30 نفر از بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، تعداد 30 نفر از بیماران مبتلا به اختلال وسواسی جبری و 30 نفر از افراد عادی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، سپس پرسشنامه های عدم تحمل بلاتکلیفی، اجتناب شناختی و پرسشنامه جهت گیری منفی به مشکل و پرسشنامه چرا نگرانی اجرا شد. یافته ها نشان داد بین سه گروه، حداقل در یکی از متغیرهای شناختی تفاوت معنادار وجود دارد. تلویحات عملی و نظری نتایج مورد بحث واقع شده است.
اثر بخشی مواجهه مبتنی بر ذهن آگاهی در درمان اختلال وسواسی- جبری: گزارش موردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مطالعات اثربخشی مواجهه درمانی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی را در درمان اختلال وسواسی - جبری نشان تأیید کرده اند. هدف از این پژوهش، مطالعه اثربخشی ترکیب ذهن آگاهی و مواجهه با جلوگیری از پاسخ در درمان اختلال وسواسی – جبری درمان اختلال وسواسی جبری بود.
مواد و روش ها: در این پژوهش از طرح مطالعه موردی همراه با خط پایه و پیگیری سه ماهه استفاده شد. آزمودنی از بین مراجعه کنندگان به بیمارستان روان پزشکی 505، در سال 1391 به صورت تصادفی انتخاب شد و در 8 جلسه درمان تلفیقی ذهن آگاهی و مواجهه و جلوگیری از پاسخ قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل نمودار و محاسبه درصد بهبودی استفاده گردید.
یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که بیمار تغییر بالینی معنی داری در علایم وسواس، اضطراب، افسردگی، ناراحتی ذهنی و فرایند درمان به دست آورد. نتایج در پیگیری سه ماهه نیز حفظ شد.
نتیجه گیری: تلفیق ذهن آگاهی با مواجهه و جلوگیری از پاسخ می تواند به کاهش علایم وسواسی – جبری، اضطراب، افسردگی و ناراحتی بیمار منجر شود.
اثربخشی موسیقی درمانی بر رفتار های کلیشه ای، رفتارهای آسیب به خود و رفتار های پرخاشگرانه ی کودکان اتیستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مشکلات کودکان اتیستیک مشکلات رفتاری این کودکان است. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی موسیقی درمانی بر شدت و فراوانی رفتار های کلیشه ای، رفتارهای آسیب به خود و رفتارهای پرخاشگرانه ی کودکان اتیستیک بود. روش پژوهش آزمایشی دارای طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. آزمودنی های این پژوهش 24 کودک اتیستیک بودند که از بین 127 نفر از مراجعه کننده به مرکز اتیستیک اصفهان به صورت در دسترس انتخاب شدند و با استفاده از نمره های آن ها در آزمون تشخیصی اتیستیک (گارز) همتا شده و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل گماشته شدند و سرانجام یکی از گروه ها به صورت تصادفی به عنوان گروه آزمایش انتخاب شد. مجموع جلسه های موسیقی درمانی که در هفته دو جلسه (یک جلسه فردی و یک جلسه ی گروهی) بر گزار می شد، 62 جلسه بود. داده های این پژوهش از طریق پرسشنامه ی مشکلات رفتاری جمع آوری شد و با استفاده از آزمون t تحلیل شد. نتایج نشان داد که موسیقی درمانی بر کاهش فراوانی رفتار خود آزاری اثر معناداری داشت (01/0P<). همچنین موسیقی درمانی اثر معناداری بر کاهش شدت رفتار خود آزاری، فراوانی و شدت رفتارهای کلیشه ای داشت (05/0P<). به نظر می رسد موسیقی درمانی می تواتد موجب کاهش مشکلات رفتاری کودکان اتیستیک شود و لازم است تمام مراکزی که به این کودکان خدمات ارائه می دهند از موسیقی درمانی برای کاهش مشکلات رفتاری کودکان اتیستیک استفاده کنند.
اختلال خوردن: نقد و بررسی الگوی آزمایشی
حوزههای تخصصی:
مقایسه ی سوگیری توجه به جلوه های هیجانی چهره ای در مبتلایان به اضطراب اجتماعی و گروه سالم غیرمضطرب با فن آوری ردیاب چشمی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افراد از طریق پردازش اطلاعات اجتماعی، درباره ی دنیای اجتماعی اطلاعات کسب می کنند. شیوه ی توجه و تفسیر افراد درباره ی اطلاعات، اثری واضح بر نتیجه گیری آن ها از تعاملات اجتماعی شان دارد. این اطلاعات به شکل های متنوعی شامل رفتارهای غیرکلامی، نشانه های عروضی در کلام و جلوه های هیجانی چهره ای حاصل می شود. این مطالعه به منظور بررسی و مقایسه ی سوگیری توجه به جلوه های هیجانی در مبتلایان به اختلال اضطراب اجتماعی و افراد غیرمضطرب، از دستگاه ردیاب چشمی استفاده کرده است. روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش، تمام دانشجویان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی در دامنه ی سنی 30-18 سال مراجعه کننده در نیمه ی دوم 1390 و نیمه ی اول 1391 به کلینیک دانشکده ی روان شناسی دانشگاه فردوسی مشهد و جامعه ی بهنجار، دانشجویان غیرمضطرب 30-18 ساله ی دانشگاه فردوسی مشهد بودند. آزمودنی ها 30 فرد مبتلا به اضطراب اجتماعی و 30 فرد غیرمضطرب بودند. آزمودنی ها پرسش نامه های جمعیت شناختی، هراس اجتماعی و افسردگی بک را تکمیل کردند و توسط تکلیف دات پروب برای اندازه گیری توجه دیداری به جلوه های هیجانی چهره ای پویا با استفاده از دستگاه ردیاب چشمی مدل SMI RED250 آزمون شدند. اطلاعات با آزمون های تحلیل واریانس و تحلیل تی با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه ی 16 تحلیل گردید.
یافته ها: افراد مضطرب اجتماعی نسبت به گروه غیرمضطرب، به طور معنی داری گوش به زنگی سریع تری به جلوه های چهره ای تهدیدکننده دارند (05/0P<). آزمودنی های مضطرب اجتماعی نسبت به گروه غیرمضطرب در 500 میلی ثانیه ی اول ارایه ی محرک ها، اجتناب بیشتری از جلوه های تهدیدکننده نشان دادند و در سرتاسر دوره ی ارایه ی محرک ها (3000 میلی ثانیه) به نشانه های تهدید اجتماعی، مدت زمان بیشتری توجه می کنند.
نتیجه گیری: افراد با اختلال اضطراب اجتماعی مفروضه های منفی درباره ی این که چگونه افراد، آن ها را می بینند شکل می دهند که باعث توجه خاصی به نشانه های محیطی تهدیدآمیز می شود.
مقایسه فراوانی باورهای وسواسی در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید با افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آرتریت روماتویید شایع ترین بیماری التهابی مفاصل است که علاوه بر ناتوانی جسمی، پریشانی های روانی مکرراَ در این بیماران دیده می شود؛ بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی میزان شیوع باورهای وسواسی در بیماران آرتریت روماتوئید و مقایسه آن با افراد سالم می باشد. در یک پژوهش علی- مقایسه ای تعداد 100 نفر (50 بیمار آرتریت روماتوئید و 50 نفر از افراد سالم) با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و پرسشنامه مشخصات فردی و باورهای وسواسی (OBQ-44) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون آماری Independent T-test تحلیل گردیدند. نتایج نشان داد 92% از بیماران آرتریت روماتوئید واجد باورهای وسواسی بودند و در مورد مولفه های باورهای وسواسی 88% در زمینه «کمال طلبی و قطعیت»، 84% در زمینه «احساس مسئولیت و ارزیابی خطر و تهدید»، 50% در زمینه «اهمیت و کنترل افکار»، 42% در زمینه «عامل عام» و 8% در زمینه «انجام کامل امور» واجد باورهای وسواسی بودند. مقایسه دو گروه نشان داد در زمینه « باورهای وسواسی (کل)» «کمال طلبی و قطعیت»، «احساس مسئولیت و ارزیابی خطر و تهدید» و «عامل عام» تفاوت معنی دار بود ولی در زمینه «اهمیت و کنترل افکار» و «انجام کامل امور» تفاوت معنی دار نبود. باورهای وسواسی با اضطرابی که در افراد برای اجبار عمل به افکار وسواسی ایجاد می کنند، می توانند افراد را آنقدر نسبت به عمل به این افکار حساس کنند که با وجود آگاهی از آثار سوء آن بر سلامت روانی و جسمی همچنان این روال را ادامه دهند، که در نهایت می توانند منجر به دردهای مزمن استخوانی و آرتریت روماتوئید شوند.
جستاری در آسیب شناسی سیاست جنایی حاکم بر جرائم مواد مخدر
حوزههای تخصصی:
سیاست جنایی هر کشور در سطوح مختلف تقنینی، قضایی، اجرایی و مشارکتی انعکاس می یابد که در این میان سیاست جنایی تقنینی و قضایی سهم عمده و اساسی در ترسیم سیاست کیفری دارند. مطالعه سیاست تقنینی و قضایی ایران در قبال جرائم مواد مخدر، امکان ارزیابی و آسیب شناسی آن را فراهم می آورد. در این تحقیق مسئله این است که سیاست جنایی تقنینی و قضایی ایران در قبال جرائم مواد مخدر با چه آسیب هایی مواجه است؟ و اصول حتمیت و قطعیت مجازات ها در سیاست جنایی ایران چه جایگاهی دارند؟ بعد از کنکاش به این نتیجه رسیدیم که سیاست جنایی تقنینی دایر بر سرکوب، تشدید مجازات و تعیین مجازات های نامتناسب در جرائم مواد مخدر مورد پذیرش و اقبال سیاست جنایی قضایی قرار نگرفته است و به دنبال آن اصول حتمیت و قطعیت مجازات ها در رویکرد قضایی به دلایل عدیده ازجمله استفاده بی رویه و بی ضابطه از نهاد های فردی کردن مجازات مختل شده است.
اثر توان بخشی شناختی؛ در کاهش نقایص شناختی سالمندان مبتلا به دمانس آلزایمر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقایسه ی اثر بخشی دو شیوه ی رفتار درمانی جدالی و درمان شناختی - رفتاری در کاهش علائم مراجعان زن مبتلا مونث مبتلا به اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"هدف پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه اثربخشی دو شیوه رفتار درمانی جدالی و درمان شناختی– رفتاری در کاهش علایم مراجعان مونث مبتلا به اختلال شخصیت مرزی بود. نمونه پژوهش، از مراکز تربیت معلم و آموزش ضمن خدمت شهر اصفهان انتخاب گردید. ابزار اندازه گیری پرسش نامه بالینی چند محوری میلون -2 (MCMI-II) بود، که حاوی 175 سوال در زمینه تشخیص اختلال های شخصیت است. پس از انجام نمونه گیری و اجرای پیش آزمون، در نهایت سی نفر از افرادی که بالاترین نمره را در پرسش نامه مذکور کسب کرده بودند و در یک سال گذشته هیچ نوع داروی روان پزشکی مصرف نکرده بودند، انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه های آزمایشی هر یک به مدت 3 ماه تحت درمان به شیوه گروهی قرار گرفتند.
پس از اتمام جلسات درمان، از کلیه گروه ها پس آزمون گرفته شد و داده ها توسط آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتیجه پژوهش، آن بود که هر دو شیوه در درمان افسردگی شدید مراجعان اختلال شخصیت مرزی موفق بودند. بررسی های غیر کمی نیز نشان داد که دو شیوه فوق در افزایش سازگاری اجتماعی، کاهش پرخاشگری، افزایش جرات ورزی و افزایش پذیرش خویشتن اعضا موثر بوده است.
"
رابطه بین تحصیلات والدین، جمعیت خانواده، تاهل، سن و ترتیب تولد با الگوهای شخصیتی اسکیزوتایپی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه اسکیزوتایپی در جمعیت عمومی فرستی ویژه برای بررسی شاخص های زیستی، شناختی و اجتماعی آسیب پذیری به اسکیزوفرنیا بدون اثرات مغشوش کنندگی ناشی از موسسه ای شدن، مداخلات دارویی و نشانه های روان گسستگی شدید فراهم می آورد. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر برخی از مولفه های جمعیت شناختی از قبیل تحصیلات والدین، تعداد اعضای خانواده، تاهل، سن و ترتیب تولد بر شخصیت اسکیزوتایپی می باشد. بدین منظور نمونه ای به حجم 749 نفر (380 نفر گروه مذکر و 369 نفر گروه مونث) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از دانشکده های مختلف دانشگاه شیراز انتخاب و با مقیاس شخصیت اسکیزوتایپی (STA) مورد آزمون قرار گرفتند. یافته ها نشان دادند که صفات شبه روان گسستگی اسکیزوتایپی در بین فرزندان متعلق به والدین با تحصیلات پایین، خانواده های پرجمعیت و فرزندان آخر خانواده بیشتر دیده می شود. همچنین، سن و تاهل با اسکیزوتایپی رابطه ای نشان ندادند. این یافته ها در ارتباط با پژوهش های قبلی و نیز در ارتباط با ویژگی های جمعیت شناختی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا به بحث گذاشته شدند. بنابراین، شناسایی تفاوت های جمعیت شناختی در شیوع اسکیزوتایپی در جمعیت عمومی در تشخیص عواملی که سیر و سبب شناسی آن را تحت تاثیر قرار می دهند، کمک کننده می باشد.
تشخیص اولیه ی اختلال هویت جنسی: گزارش موردی
حوزههای تخصصی: