فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۴٬۵۴۶ مورد.
گرایش به سوءمصرف مواد مخدر: بررسی مولفه های پیش بین سبک های فرزندپروری، استرس و تیپ شخصیتی D(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی گرایش به مصرف مواد بر اساس پیش بینی کننده های شیوه های فرزندپروری، استرس و تیپ شخصیتی D انجام شده است. روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. در این پژوهش تعداد 200 نفر ( 100 مرد و100 زن) از دانشجویان دانشگاه آزاد واحد کرج به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه شیوه های فرزندپروری ادراک شده، پرسشنامه استرس ادراک شده، پرسشنامه تیپ شخصیتی D و مقیاس گرایش به مصرف مواد می باشد. یافته ها: سبک فرزندپروری طرد با گرایش به مصرف مواد رابطه مثبت و سبک گرمی عاطفی رابطه منفی نشان داد. همچنین استرس و تیپ شخصیتی D با گرایش به مصرف مواد رابطه مثبت نشان دادند. نتیجه گیری: رابطه بین والدین و فرزندان، استرس و تیپ شخصیتی D می توانند عوامل پیش بینی کننده گرایش افراد به سوء مصرف مواد تلقی شوند.
اعتیاد، خانواده و مداخله های خانواده محور
حوزههای تخصصی:
سوء مصرف مواد در والدین یک مسئله جدی است که رفاه کودکان و خانواده را تحت تأثیر قرار می دهد و یک بیماری خانوادگی ناشی از سبک زندگی است که از علل محیطی خانوادگی و ژنتیکی تأثیر می پذیرد. خانواده، نهاد مقدسی است که اساس و ارکان هر جامعه ای بر آن قرار دارد. در واقع، خانواده کوچک ترین نهاد اجتماعی است که وظیفه مهم آن رشد و پرورش فرزندان است و نقش مهمی در پیشگیری از آسیب های روانی و اجتماعی، به ویژه اعتیاد دارد. هم بودی سوء مصرف مواد در والدین و فرزندپروری مشکل ساز، به عنوان یک نگرانی عمده در مورد سلامت عمومی شناخته شده است. متأسفانه علت آشفتگی خانواده، عمیقاً در سوء مصرف مواد است. از این رو برنامه های پیشگیری مبتنی بر توانمندسازی خانواده باید در فعالیت های پیشگیرانه جامع گنجانده شوند و مداخله های پیشگیری مبتنی بر خانواده در پیشگیری از سوء مصرف مواد مدنظر قرارگیرد. هدف اصلی این مقاله مروری، بررسی خانواده و اعتیاد و به دنبال آن مداخله های خانواده محور در این زمینه است.
مقایسه توجه گزینشی و سرعت پردازش اطلاعات در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس و افراد غیرمبتلا (با توجه به سطح افسردگی، اضطراب و استرس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات روانی ناشی از اختلال طبی کلی
- حوزههای تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
- حوزههای تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی
- حوزههای تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری شناخت
- حوزههای تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی سلامت
بررسی ویژگی های اجتماعی و فرهنگی مجرمین مواد مخدر در مناطق شهرداری اهواز با استفاده از سیستم اطلاعات مکانی GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق به بررسی ساختار اجتماعی و فرهنگی جرائم مواد مخدر در مناطق شهرداری اهواز با استفاده از سیستم اطلاعات مکانی می پردازد. روش: جامعه آماری شامل مجرمین مواد مخدر در سال 1392 در کانون اصلاح و تربیت اهواز می باشد و از آزمون های آماری و نموداری از جمله آزمون های مرکز متوسط، آزمون بیضی انحراف معیار، روش درون یابی (آزمون تراکم کرنل) استفاده شد. یافته ها: مهمترین مراکز بزهکاری مواد مخدر در مناطق هم مرز با محدوده اسکان غیر رسمی مثل مناطق کوت عبدالله، لشکرآباد و خشایار (مناطق 5 و 6 شهری اهواز) هستند. همچنین بین میزان بی سوادی و تراکم جمعیت، جرم خیز بودن مناطق رابطه مستقیم وجود دارد. بحث و نتیجه گیری: تحلیل مکانی بزه یا کیفرشناسی جغرافیایی می تواند ابزار سیاستگذاری انتظامی و امنیتی در مبارزه با مواد مخدر باشد.
مقایسه اثربخشی گروه درمانی وجودی با هنر درمانی گروهی بر کاهش اضطراب هستی شناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مقایسه وبررسی میزان تاثیرگذاری دو روش گروه درمانی وجودی و هنردرمانی بر اضطراب هستی شناسانه.
روش: تعداد ۳۶ زن هنرمند در دو گروه مداخله و یک گروه کنترل به صورت جایگزینی تصادفی قرار گرفتند. گروه های آزمایشی دو مداخله متفاوت را طی ۱۰ جلسه هفتگی دریافت نمودند. هر سه گروه با آزمون اضطراب گود و گود قبل و بعد از مداخلات مورد سنجش قرار گرفتند. داده ها با استفاده از کوواریانس تک متغییره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که در هردو گروه درمان هستی شناسانه و هنردرمانی نسبت به گروه کنترل اضطراب هستی گرایانه بطور معناداری کاهش یافته است(۹۵/۰). ولی اثربخشی دو گروه مداخله از نظر آماری تفاوت معنادار نداشته است. بنابراین می توان به این نتیجه رسید که گروه درمانی هستی شناسانه و هنردرمانی به یک میزان در درمان اضطراب وجودی مؤثرند.
حساسیت سامانه های مغزی _ رفتاری B AS) (BIS- در پیش بینی استعداد اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر شناسایی ارتباط سامانه های مهارگری و فعال سازی رفتاری با استعداد اعتیاد دانش آموزان مقطع متوسطه می باشد. این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی است . جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان پایه های دوم وسوم دبیرستانهای پسرانه شهر لردگان تشکیل می دهند . نمونه پژوهش شامل 100 دانش آموز از دبیرستاهای شهر لردگان بود که بصورت تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس فعال سازی – بازداری رفتاری و سنجش استعداد اعتیاد (APS test) استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون تجزیه وتحلیل گردیدند. نتایج نشان داد که بین سیستم های بازداری رفتاری با استعداد اعتیاد دانش آموزان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد، و بین سیستم های فعال سازی رفتاری با استعداد اعتیاد دانش آموزان رابطه منفی وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد که سیستم های بازداری رفتاری پیش بینی کننده استعداد اعتیاد می باشد .این نتایج بیان می کند که افزایش سیستم فعال سازی مغز (BAS) و کاهش سیستم بازداری سامانه عصبی (BIS) در مغز، استعداد به اعتیاد دانش آموزان را کاهش می دهد.
نقش واسطه ای باورهای فراشناختی و نارسایی تنظیم شناختی هیجان در رابطه ی بین کمال گرایی شناختی و نگرانی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال اضطراب فراگیر، شایع ترین اختلال اضطرابی است و بالاترین نرخ همبودی را با سایر اختلالات روان پزشکی دارد. نگرانی شدید، معیار تشخیصی اصلی برای اختلال اضطراب فراگیر است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای باورهای فراشناختی و نارسایی تنظیم شناختی هیجان در رابطه ی بین کمال گرایی شناختی و نگرانی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش اکتشافی همبستگی، بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به کلینیک ها و مراکز روان پزشکی شهر تهران و یزد در سال 1391 و 1392 بودند. 100 بیمار مبتلا (74 زن، 26 مرد) به روش مراجعات متوالی و به صورت هدف مند انتخاب شدند. شرکت کنندگان، مقیاس شناخت های کمال گرایانه، پرسش نامه ها ی نگرانی ایالت پنسیلوانیا، باورهای فراشناختی و تنظیم شناختی هیجان را تکمیل کردند. برای تحلیل آماری داده ها از ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل های رگرسیونی دوگامی در نرم افزار SPSS نسخه ی 16 استفاده شد.
یافته ها: کمال گرایی شناختی، باورهای فراشناختی، به ویژه باورهای فراشناختی منفی و نارسایی تنظیم شناختی هیجان با نگرانی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر در سطح 001/0P< رابطه ی مثبت معنی دار دارند. به علاوه، باورهای فراشناختی و نارسایی تنظیم شناختی هیجان در رابطه ی بین کمال گرایی شناختی و نگرانی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر نقش واسطه ای داشتند (001/0P<).
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، رابطه ی بین کمال گرایی و نگرانی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، یک رابطه ی خطی ساده نیست و باورهای فراشناختی و نارسایی تنظیم شناختی هیجان می توانند این رابطه را تحت تاثیر قرار دهند.
اثربخشی آموزش درک روابط فضایی بر عملکرد ریاضی دانش آموزان پسر با ناتوانی یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش درک روابط فضایی بر عملکرد ریاضی دانش آموزان پسر با ناتوانی یادگیری ریاضیانجام شد. روش پژوهش، آزمایشی، از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پایه سوم ابتدایی با ناتوانی یادگیری ریاضی شهر اصفهان در سال تحصیلی91-1390 بود. به منظور انجام این پژوهش، 30 دانش آموز به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس هوش کودکان وکسلر4، آزمون تشخیص حساب نارسایی،و آزمون عملکرد تحصیلی ریاضی بود. از میان دانش آموزان پسری که بر اساس این ابزارها دارای ناتوانی یادگیری ریاضی تشخیص داده شدند، 30 نفر به طور تصادفی انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند. داده های به دست آمده با تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که که بین گروه ها تفاوت معناداری وجود دارد (0001/0>P). بدین ترتیب متغیر مستقل تفاوت معناداری در گروه آزمایش ایجاد کرده، و توانسته به بهبود عملکرد تحصیلی ریاضی کودکان پسر با ناتوانی یادگیری ریاضی در دوره دبستان در مرحله پس آزمون بینجامد. بنابراین پیشنهاد می شود که از آموزش درک روابط فضایی در آموختن ریاضی به دانش آموزان استفاده شود.
اثربخشی روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر تداوم رفتارهای مراقبتی در مادران کودکان دچار بیماری های مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثر بخشی روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر تدوام رفتارهای مراقبی در مادران کودکان دچار بیماری های مزمن بود. بدین منظور تعداد 4 مادر حائز کودکانی با بیماری های مزمن به شیوه در دسترس از بیمارستان اسدآبادی شهر تبریز انتخاب شده و در هشت جلسه حدوداً 1 ساعته و دو بار در هفته آموزش روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی دریافت نمودند. این پژوهش از نوع طرح آزمایشی تک آزمودنی با استفاده از طرح خط پایه منفرد بود. در این پژوهش به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه رفتارهای مراقبتی استفاده شد. برای تحلیل نتایج، فرمول درصد بهبودی و اندازه اثر برای بررسی معناداری بالینی تغییرات به کار رفت. از این رو نتایج به دست آمده حاکی از تأثیر مداخله روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود رفتارهای مراقبتی است.
رابطه پنج عامل بزرگ شخصیت با ویژگی های اختلال شخصیت مرزی و اختلال شخصیت اسکیزوتایپی در یک نمونه ی غیر بالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی عاملها و قلمروهای مدل پنج عامل بزرگ شخصیت درافراد دارای صفت مرزی و صفت اسکیزوتایپال بود.\nتعداد 190 نفر از دانشجویان دانشگاه خوارزمی به روش تصادفی خوشهای انتخاب و سه پرسشنامهی پنج عامل شخصیت، پرسشنامه\nاختلال شخصیت مرزی و نسخهی کوتاه پرسشنامهی اختلال شخصیت اسکیزوتایپال را تکمیل کردند. شرکتکنندگان بر اساس\nنقطه برش پرسشنامهها به 4 گروه دارای صفت مرزی بالا، صفت مرزی پایین، صفت اسکیزوتایپال بالا و صفت اسکیزوتایپال پایین تقسیمبندی شدند. همچنین بعد از مشخص شدن نتایج طبقه بندی تابع تشخیص برای دو گروه مرزی و اسکیزوتایپال، افرادی که در تابع، مرزی واقعی و اسکیزوتایپال واقعی تشخیص داده شدند ، به 2 گروه مرزی متعارف و اسکیزوتایپال متعارف تقسیم بند ی شدند. داده ها با استفاده از روش آنالیز تشخیصی تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که هم عاملها و هم قلمروهای مدل پنج عامل در صفت مرزی از غیر مرزی، صفت اسکیزوتایپال از غیر اسکیزوتایپال و صفت\nمرزی از اسکیزوتایپال نقش تشخیصدهنده داشتند. در سطح عاملها، گشودگی به تجربه و برونگرایی و در سطح قلمروها جمعگرایی، نظم و ترتیب، آرامش و سازماندهی به ترتیب بهترین عوامل متمایزکنندهی دو گروه مرزی متعارف و اسکیزوتایپال متعارف بودند.
مطالعه کارکردهای اجرایی در بیماران اسکیزوفرنیک دارای علائم منفی و مثبت و افراد سالم با استفاده از آزمون نوروسایکولوژیک دسته بندی کارت ویسکانسین (WCST)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مطالعه کارکردهای اجرایی در بیماران اسکیزوفرنیک دارای علایم مثبت و منفی و یک گروه سالم در آزمون دسته بندی کارت ویسکانسین (WCST)، به عنوان شاخصی از کارکرد لوب فرونتال، انجام گرفت. برای این منظور یک گروه 32 نفری از افراد سالم و یک گروه 32 نفری از بیماران اسکیزوفرن، که براساس مقیاس های اندازه گیری علایم منفی (SANS) و علایم مثبت (SAPS)، 14 نفر دارای علایم منفی و 18 نفر دارای علایم مثبت بودند، انتخاب شدند. آزمون (WCST) روی هر کدام از گروه ها اجرا شد. داده ها با استفاده از MANOVA مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. نتایج نشان دادند که گروه ها در هر چهار ملاک تعداد قاعده های کشف شده (002/0P#,
پیش بینی عملکرد تحصیلی دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی بر اساس استرس و شیوه برخورد والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی عملکرد تحصیلی دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی بر اساس استرس و شیوه برخورد والدین بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی پایه سوم ابتدایی شهر همدان در سال تحصیلی 91-92 بود که از بین آن ها 50 نفر به عنوان شرکت کننده در پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای غربالگری و گردآوری داده ها، پرسشنامه خانواده- مدرسه(میدگت،2000)، مقیاس کانرز والدین)کانرز، 1998(، مقیاس استرس والدین (بری و جونز، 1995)، مقیاس هوشی ریون کودکان و آزمون عملکرد تحصیلی محقق ساخته مورد استفاده قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی مانند میانگین و انحراف استاندارد و آمار استنباطی مانند همبستگی ساده و تحلیل رگرسیون به شیوه گام به گام استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین شیوه برخورد ابزاری والدین با عملکرد تحصیلی دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی ارتباط مثبت و معنادار و بین شیوه برخورد کنترلی و استرس والدین با عملکرد تحصیلی آن ها ارتباط معکوس و معناداری وجود دارد. نتایج نشان داد که شیوه برخورد کنترلی و استرس والدین توانستند به طور معناداری عملکرد تحصیلی دانش آموزان با نارسایی توجه - بیش فعالی را پیش بینی کنند. همچنین استرس والدین بهترین پیش بینی کننده عملکرد تحصیلی آن ها بود. یافته ها حاکی از آن است که گرچه داشتن کودک با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی چالش های بسیاری برای والدین دارد، اما با آموزش والدین و کمک گرفتن از مشاوران و روانشناسان می توان روابط کودکان و والدین را بهبود داده و آن ها را در کسب نتایج تحصیلی بهتر یاری داد.
رابطه ی شیوه های فرزندپروری، دینداری و هوش هیجانی با آمادگی به اعتیاد در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه هدف این پژوهش بررسی رابطه ی بین شیوه های فرزندپروری سهل گیر، مستبد و قاطع، هوش هیجانی و دینداری با آمادگی به اعتیاد در دانش آموزان دبیرستان های شهر اهواز بود.
روش کار: نمونه ی این پژوهش همبستگی شامل 262 نفر از دانش آموزان دبیرستان های شهر اهواز می باشد که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار این پژوهش شامل پرسش نامه ی
شیوه های فرزندپروری بامریند، مقیاس دینداری آرین، هوش هیجانی شاته و مقیاس آمادگی به اعتیاد زرگر می باشد. داده ها با آمار توصیفی و تحلیل رگرسیون، تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین شیوه های فرزندپروری سهل گیر، مستبد و قاطع، هوش هیجانی و دینداری با آمادگی فعال به اعتیاد و بین روش مستبد، دینداری و هوش هیجانی با آمادگی منفعل برای اعتیاد، ، رابطه ی معنی دار وجود دارد (001/0=P). هم چنین بین روش سهل گیر و قاطع با آمادگی منفعل برای اعتیاد، ارتباطی مشاهده نشد. تجزیه و تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین متغیرهای پژوهش به ترتیب دینداری، روش سهل گیر، هوش هیجانی، روش مستبد و روش قاطع، پیش بینی کننده های معنی داری برای آمادگی فعال برای اعتیاد می باشند و حدود 39 درصد از واریانس آن را تبیین می کند. به علاوه، روش مستبد و دینداری، پیش بینی کننده ها ی معنی داری برای آمادگی منفعل برای اعتیاد می باشند و حدود 11 درصد از واریانس آن را تبیین می کند.
نتیجه گیری: به نظر می رسد کهشیوه ی فرزندپروری قاطع، دینداری و هوش هیجانی در کاهش آمادگی به اعتیاد در دانش آموزان، موثر است.
مشکلات حرکتی کودکان با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی و راهبردهای درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی نوعی اختلال رشدی عصبی است که بر جنبه های مختلف زندگی تأثیر می گذارد. برخی از ویژگی های این اختلال با برخی اختلال های دیگر از جمله مشکلات حرکتی هم بودی دارد، که معمولاً در پژوهش هاکمتر به آن پرداخته شده است. هدف پژوهش حاضر، مروری بر پژوهش های انجام گرفته در زمینه مشکلات حرکتی در افراد با اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی بوده است. بین منظور مقاله های منتشر شده در فاصله سال های 2002 تا 2013 درباره مشکلات حرکتی کودکان با اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی در پایگاه های اطلاعاتی سیج، اسکوپوس، سایکو اینف ، اریک، اسپریتگر، پامبد و موتور جستجوی گوگل با استفاده از واژه های کلیدی اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی ، مشکلات حرکتی و واژه های مرتبط مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مشکلات حرکتی در کودکان با اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی رایج است که از جمله این مشکلات می توان به ضعف در تعادل و وضعیت بدنی و مشکل در مهارت های حرکتی درشت و ظریف اشاره کرد.
رابطه بین سبک دلبستگی و نگرش به مواد: نقش تعدیل کننده ویژگی های شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کنندگی خصوصیات شخصیت بر رابطه بین سبک دلبستگی و نگرش به مواد می باشد. روش: به این منظور 190 نفر از دانشجویان جدید الورود نیمسال اول سال تحصیلی 93-1392 دانشگاه پیام نور مرکز تهران جنوب به روش تصادفی انتخاب شدند و مقیاس دلبستگی بزرگسال، پرسشنامه شخصیت آیزنک و پرسش نامه نگرش نسبت به اعتیاد و مواد مخدر را تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج نشان داد فقط سبک دلبستگی اجتنابی می تواند پیش بینی کننده نگرش به مواد باشد و ویژگی شخصیت روان نژندی به طور معناداری تعدیل کننده این رابطه می باشد. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق می تواند کاربردهایی جهت تدوین درمان و برنامه های آموزشی برای پیشگیری از مصرف مواد در جمعیت آسیب پذیر داشته باشد.
اثربخشی درمان ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت در کاهش اضطراب اجتماعی و نگرش های ناکارآمد نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در پژوهش های روان درمانی، ذهن آگاهی به عنوان یک حالت ارتقاء دهنده تفکر خودآگاهی برای بهبود بهزیستی در نظر گرفته می شود. در این پژوهش، اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به شیوه گروهی در اضطراب اجتماعی و نگرش های ناکارآمد نوجوانان مورد بررسی قرار گرفت. روش: روش این پژوهش، آزمایشی با مدل پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. نمونه شامل 30 نفر از دانش آموزان پسر دبیرستانی شهرستان خرم آباد در سال 1391 بود. ابتدا از 357 نفر از افراد آزمون اضطراب اجتماعی لیبوویتز و نگرش های ناکارآمد بک و وایزمن به عمل آمد؛ سپس تعداد 30 نفر از جامعه فوق که نمره بالاتری (طبق معیار نقطه برش بالینی) را در این آزمون ها کسب کرده بودند، انتخاب شدند. از این تعداد، 15 نفر برای گروه آزمایش و 15 نفر برای گروه گواه به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی طی 8 جلسه نود دقیقه ای، هر هفته یک جلسه اجرا شد. پس از اتمام جلسات پس آزمون روی دو گروه آزمایش و کنترل اجرا گردید. یافته ها: بر اساس نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس، بین میانگین نمره های پس آزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود داشت 01/0p