فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر آزمون الگوی رابطه دلبستگی به والدین و ادراک از تعارض بین والدین با اختلال اضطراب اجتماعی، با نقش میانجی گری راهبرد مقابله ای هیجان مدار بود.
روش: جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستانی در شهرستان تبریز بود. نمونه پژوهش 322 دانش آموز بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های دلبستگی به والدین و همسالان، مقیاس ادراک کودکان از تعارض بین والدین، پرسشنامه مقابله با موقعیت های استرس زا و مقیاس اختلال اضطراب اجتماعی نوجوانان گردآوری شدند. مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم الگوی پیشنهادی پژوهش، به ترتیب، با استفاده از روش های تحلیل مسیر و بوت استرپ آزمون شد.
یافته ها: یافته ها نشان دادند که دلبستگی به والدین و ادراک از تعارض بین والدین، پیشایندهای راهبرد مقابله ای هیجان مدار در دانش آموزان هستند. همچنین، پژوهش حاضر نشان داد که راهبرد مقابله ای هیجان مدار پیشایند مثبت اختلال اضطراب اجتماعی است. مسیرهای مستقیم دلبستگی به والدین و ادراک از تعارض بین والدین با اختلال اضطراب اجتماعی معنی دار نبودند. با این حال، یافته ها نشان داد که مسیرهای غیرمستقیم دلبستگی به والدین و ادراک از تعارض بین والدین با اختلال اضطراب اجتماعی، با میانجی گری راهبرد مقابله ای هیجان مدار معنی دار هستند. یک الگوی اصلاحی نیز برای داده ها آزمایش شد و برازش بالاتری از الگوی اصلی داشت.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که دلبستگی به والدین و ادراک از تعارض والدینی، اضطراب اجتماعی کودکان را به شکل غیرمستقیم تحت تأثیر قرار می دهد.
طرح واره های هیجانی (ESs) در افراد مبتلا به اختلال استرس پس از ضربه (PTSD): به عنوان یک عامل خطر در PTSD(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به نظر می رسد مبتلایان به اختلال استرس پس از ضربه در راهبردهای تنظیم هیجانی و چگونگی کنار آمدن با هیجان های دشوار دچار مشکلاتی هستند. مدل طرح واره های هیجانی ممکن است به عنوان یک مدل یکپارچه برخی از این ویژگی ها را توضیح دهد. هدف پژوهش حاضر بررسی طرح وارههای هیجانی در بیماران مبتلا به PTSD است. تعداد 20 نفر بیمار مبتلا به PTSD بر اساس معیارهای DSMIV-TR و20 نفر افرادی که تجربه تروما را داشتند (Non PTSD) و 20 فرد بهنجار که در متغیرهای جنس و سن همتا شده بودند در مطالعه شرکت کردند. ابزار پژوهش شامل مصاحبه بالینی ساختاریافته برای اختلالات محور I در DSM-IV (SCID-I)، سیاهه افسردگی بک نسخه2[1] (BDI II)، سیاهه اضطراب بک (BAI)، مقیاس طرح واره های هیجانی لیهی (LESS)[2]، مقیاس خودسنجی تاثیر رویداد (IES-R) بود. داده ها از طریق روش تحلیل واریانس یک راهه و t مستقل مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که افراد مبتلا به PTSD در مقایسه با دو گروه دیگر، بطور معناداری در طرح واره های هیجانی ناسازگارانه (نشخوارذهنی، احساس گناه، غیرقابل کنترل بودن، سرزنش) نمره بالاتر و در طرح واره های هیجانی سازگارانه (خودآگاهی هیجانی، پذیرش و توافق، قابل درک بودن) نمره پایین تری گزارش دادند. همچنین بیماران مبتلا به PTSD بطور معناداری در سیاهه BDI و BAI نمره بالاتری گرفتند. این نتایج علاوه بر فراهم نمودن طرح واره های هیجانی سازگارانه جایگزین، اهمیت بالینی مورد هدف قرار دادن و کاهش استفاده از طرح واره های هیجانی ناکارآمد در بافتار درمان اختلال PTSD را برجسته کرده است.
تاثیر آموزش مدیریت استرس و راهبردهای کنترل فکر برکیفیت زندگی مادران دارای فرزنداوتیسم در شهرستان بندرعباس
حوزههای تخصصی:
اختلال اوتیسم یکی از بیماری های گروه اختلالات فراگیر رشد می باشد که با تخریب پایدار در تعامل اجتماعی متقابل، تاخیر یا انحراف ارتباطی و الگوی ارتباطی کلیشه ای محدود، مشخص است. به خاطر مشکلات فراوان این کودکان، خانواده ها و بخصوص مادران، از تنش ها و فشارهای روانی زیادی رنج می برند. سلامت روان والدین می تواند به شدت تحت تاثیر کودک ناتوان قرار گیرد. مادران این کودکان معمولا فشار روانی بیشتری را نسبت به پدران خواهند داشت و برخی از پدران فشارهای روانی ناشی از همسر را تهدید کننده تر از مشکلات کودک تلقی می کنند و آن را تهدیدی برای خانواده می دانند. پژوهش حاضربا هدف تاثیر آموزش مدیریت استرس بر کیفیت زندگی و کنترل فکر مادران دارای فرزند اوتیسم در شهر بندرعباس بوده است. این مطالعه پیرو طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و گواه بود. جامعه آماری شامل 30 نفر از مادران دارای فرزند اوتیسم شهرستان بندرعباس بود که برای انتخاب این افراد از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد و سپس به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. آزمودنیها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون با دو ابزار روانشناختی شامل مقیاس کیفیت زندگی و کنترل فکر ولز و دیویس مورد سنجش قرار گرفتند. مداخله مدیریت استرس در ده جلسه دو ساعته برای گروه آزمایش اجرا شد. اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند داده ها با استفاده از برنامه آماری 22SPSS و در سطح معناداری 01/ تحلیل شدند.
نتایج تحقیقات کوواریانس چند متغیری نشان داد مدیریت استرس برکیفیت زندگی (01/0 , P =36/160(SF= به طور معنا داری تاثیر داشت اما بر کنترل فکر (62/0 , P =24/0(SF =معنی دار نبود ودر مولفه های سلامت جسمی (01/0 , P =45/19(SF =، سلامت روانشناختی (01/0, P =21/7(SF =، محیط زندگی (01/ 0, P =18/7 (SF =معنی دار می باشد. در حالی که در مولفه روابط اجتماعی (38/0P = 77/0(SF =معنی دار نیست.
پردازش واژگانی– معنایی: مقایسه ی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا با افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
نقش رفتار جرأتمندانه در خودتاب آوری و خودکنترلی زنان معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش رفتار جرأتمندانه در خودتاب آوری و خودکنترلی زنان معتاد در شهرستان زاهدان انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک طرح توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل معتادان زن مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان زاهدان بود که 200 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و پرسش نامه جرأتمندی راتوس (1984)، مقیاس خودتاب آوری (کلاهنن، 1996) و مقیاس خودکنترلی (تانجنی، بومیستر و بون، 2004) را تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج نشان داد رفتار جرأتمندانه با خودتاب آوری و خودکنترلی همبستگی مثبت دارد و رفتار جرأتمندانه نقش پیش بینی کننده ی مثبتی در خودتاب آوری و خودکنترلی داشت. همچنین نتایج نشان داد میانگین نمرات رفتار جرأتمندانه و خودتاب آوری زنان معتاد با توجه به گروه های سنی و سطح تحصیلات تفاوت دارد. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که رفتار جرأتمندانه در خود تاب آوری و خودکنترلی زنان معتاد نقش تعیین کننده ای دارد.
اثربخشی آموزش رفتارهای سالم جنسی بر بدکارکردی جنسی زنان معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش رفتارهای سالم جنسی بر کاهش بدکارکردی جنسی زنان معتاد بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل زنان معتاد در حال بهبودی در مراکز ترک اعتیاد عطار، سپاهان، پاک مهر و کنگره 60 در سال 1394 در شهر اصفهان بودند. برای انتخاب نمونه، از روش داوطلبانه استفاده شد که درنتیجه بعد از اجرای پرسش نامه، از بین 100 داوطلب، 30 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در 2 گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای در جلسات آموزشی شرکت کردند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش رفتارهای سالم جنسی بر کاهش بدکارکردی جنسی زنان معتاد و مؤلفه های آن تأثیر دارد. نتیجه گیری: آموزش رفتارهای سالم جنسی می تواند بر کاهش بدکارکردی جنسی زنان معتاد تأثیر داشته باشد؛ بنابراین می توان از این روش در مراکز ویژه ترک اعتیاد زنان مورداستفاده قرارداد.
بررسی رابطه الگوی غذایی و افسردگی در بزرگسالان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افسردگی، نوعی اختلال شایع روانی است که تغذیه در بروز، پیشگیری و درمان آن نقش دارد. در مطالعات گذشته بین افسردگی و دریافت برخی مواد مغذی و غذاها رابطه پیدا شد ولی نتایج متناقض بودندکه علت این تناقضات، نادیده گرفتن الگوی رژیم غذایی افراد می باشد. هدف از انجام این مطالعه مروری تعیین رابطه الگوی غذایی و افسردگی می باشد. روش کار: با به کار بردن کلید واژه های(depression OR anxiety) AND (diet OR nutrition OR food) AND (pattern OR habit OR behavior) در بانک های اطلاعاتی(SID, Science Direct, PubMed , Scopus Elsevier) تعداد 352 مقاله به دست آمد. پس از حذف مقالات تکراری و غیرمرتبط، تعداد 19 مقاله با متن کامل که در بازه زمانی بین سال های 2009-2015 منتشر شده بودند، به مطالعه ورود پیداکردند. یافته ها: از کل مطالعات یافت شده 4 مطالعه مقطعی، 11 مطالعه کوهورت، 3 مطالعه مورد-شاهدی بودند. در تمام این مطالعات الگوی غذایی با پرسشنامه بسامد خوراک، یاد آمد 24 ساعته، ثبت غذایی و افسردگی توسط پرسشنامه معتبرCES-D و یا تشخیص پزشک مورد سنجش قرار گرفته شده بود. در کل دو نوع الگوی غذایی شناسایی شد: الگوی غذایی سالم و الگوی غذایی ناسالم. الگوی رژیم سالم به طور معنی داری با کاهش خطر افسردگی همراه است در حالی که بین الگوی غذای ناسالم و افسردگی ارتباطی دیده نشد. نتیجه گیری: بنا بر نتایج، دریافت بالای میوه، سبزی، ماهی و غلات کامل ممکن است با کاهش خطر افسردگی همراه باشد. اگر چه به نظر می رسد انجام مطالعات دقیق تر و بیشتری برای تایید این یافته ها نیاز است.
پیش بینی تاب آوری خانواده بر اساس بخشایش و معنویت در آموزگاران متأهل
حوزههای تخصصی:
یکی از زمینه های برجسته در گستره سلامت، استوار ساختن و توانمندسازی خانواده ها در برابر مشکلات است. هدف از پژوهش حاضر پیش بینی تاب آوری خانواده بر اساس بخشایش و معنویت بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری دربرگیرنده همه آموزگاران متأهل در شهرستان سلسله در سال تحصیلی 1395-1394 بود. نمونه دربرگیرنده 212 نفر (72 زن و 140 مرد) بود که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب گزینش شدند. ابزار اندازه گیری دربرگیرنده شاخص تاب آوری خانواده، مقیاس بخشایش خانواده و پرسشنامه نگرش و توانایی معنوی بودند. یافته های برآمده از پژوهش نشان داد میان متغیرهای بخشایش و معنویت با متغیر تاب آوری خانواده همبستگی معنادار وجود دارد. افزون بر این میان بخشایش و تاب آوری خانواده همبستگی مثبت و معنادار وجود داشت. یافته ها نشان داد که بخشایش و معنویت می توانند در بالا بردن تاب آوری خانواده نقش داشته باشند.
مدل ساختاری نقش مستقیم و غیر مستقیم طرح واره های ناسازگار اولیه بر اضطراب اجتماعی با میانجی گری تنظیم هیجان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :اختلال اضطراب اجتماعی، شایع ترین نوع اختلالات اضطرابی است که به عملکرد و روابط اجتماعی فرد آسیب می رساند. از جمله عوامل مؤثر در ابتلا و تداوم این اختلال، طرح واره های ناسازگار اولیه و نقایص در تنظیم هیجان است. هدف از پژوهش حاضر، ارایه مدل ساختاری نقش مستقیم و غیر مستقیم طرح واره های ناسازگار اولیه بر اضطراب اجتماعی با میانجی گری تنظیم هیجان بود. مواد و روش ها:مطالعه حاضر به صورت توصیفی- همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان دانشگاه تبریز را تشکیل می داد که از بین آن ها تعداد 300 نفر به شیوه خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه طرح واره ناسازگار Young، اضطراب اجتماعی Kanwar، تنظیم هیجان Gross و John و جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده گردید. یافته ها:طرح واره های بریدگی/ طرد، خودگردانی/ عملکرد مختل، محدودیت مختل، دیگر جهت مندی و گوش به زنگی بیش از حد و بازداری، به واسطه تنظیم هیجانی نقش مثبت و معنی دار در نشانه های اضطراب اجتماعی داشت (01/0 > P). از سوی دیگر، در بین طرح واره های ناسازگار اولیه نقش گوش به زنگی، خودگردانی/ عملکرد مختل و بریدگی/ طرد در اضطراب اجتماعی، برجسته تر از طرح واره های محدودیت مختل و دیگر جهت مندی بود. نتیجه گیری:اضطراب اجتماعی نه تنها از بدکارکردی شناختی در قالب طرح واره های ناسازگار تأثیر می پذیرد، بلکه نشانه های این اختلال به واسطه بدتنظمی های هیجانی، تشدید می شود؛ به نحوی که اثرات منفی شناخت واره های معیوب بر اضطراب اجتماعی از طریق عملکرد معیوب تنظیم هیجانی افزون تر شده و باعث تشدید علایم اضطراب اجتماعی می گردد.
اثربخشی قصه درمانی بر کمرویی، افسردگی و عزت نفس کودکان پیش دبستانی شهرستان اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی اثربخشی قصه درمانی بر کمرویی، افسردگی و عزت نفس در کودکان پیش دبستانی شهرستان اهواز بود. روش: نمونه آماری شامل۴۰ کودک (۱۲ دختر و ۲۸ پسر) از کودکان پیش دبستانی شهرستان اهواز که علائم کمرویی و افسردگی و کاهش عزت نفس داشتند بودند که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی می باشد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های کمرویی رافی(۱۹۸۳)، افسردگی کودکان و نوجوانان بک(۱۹۷۱) و عزت نفس کوپر اسمیت(۱۹۶۷) بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس یک متغیری (ANCOVA) و کوواریانس چندمتغیری (ANCOVAM) استفاده شد. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت ۱۲ جلسه ۶۰ دقیقه ای تحت روش قصه درمانی قرار گرفتند، اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها: قصه درمانی بر کاهش کمرویی و افسردگی کودکان تأثیر مثبت دارد؛ همچنین قصه درمانی بر افزایش عزت نفس و خرده مقیاس های آن که شامل؛ خود کلی، خود اجتماعی، خود به عنوان عضوی در خانواده و خود تحصیلی کودکان تأثیر مثبت دارد.
سطح انگیزش، خودپنداشت و نگرش نسبت به خواندن در دانش آموزان نارساخوان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از رایج ترین اختلال های یادگیری در دانش آموزان، نارساخوانی است که پیامدهای منفی بسیاری به دنبال دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه انگیزش، خودپنداشت و نگرش خواندن در دانش آموزان مبتلا و غیرمبتلا به نارساخوانی بوده است. روش: پژوهش حاضر از نظر روش شناسی تحلیلی - مقطعی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر رشت در سال تحصیلی 93-1392 بود که تعداد 108 نفر از آنها (54 آزمودنی کودکان غیرمبتلا به نارساخوانی و 54 آزمودنی کودکان مبتلا به نارساخوانی) با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها در این پژوهش از آزمون رسمی خواندن و نارساخوانی (کرمی نوری و مرادی، 1388)، پرسش نامه انگیزش خواندن (ویگفیلد و گاتری، 1997)، خودپنداشت خواندن (آهلووالیا، 1961) و نگرش خواندن (مک کنا و کر، 1990) استفاده شد. یافته ها: نتایج به دست آمده از تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که بین کودکان مبتلا و غیر مبتلا به نارساخوانی حداقل در یکی از متغیرهای وابسته تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0P<). نتایج تحلیل واریانس نشان داد که میانگین نمرات کودکان مبتلا به نارساخوانی در تمام مؤلفه های انگیزش، خودپنداشت و نگرش خواندن به طور معناداری بالاتر از نمرات کودکان غیر مبتلا به نارساخوانی است (001/0 < P). نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد مشکلات تحصیلی دانش آموزان نارساخوان بر جنبه های روان شناختی آنها تأثیر منفی دارد که ضرورت دارد مورد توجه قرار گیرد.
بررسی اثر بخشی تحریک با جریان مستقیم الکتریکی بر ولع مصرف، افسردگی و اضطراب دانشجویان با سوءمصرف ترامادول: مطالعه مقدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی تحریک با جریان مستقیم الکتریکی بر ولع مصرف، افسردگی و اضطراب دانشجویان با سوءمصرف ترامادول بود. روش: این پژوهش از نوع طرح آزمایشی تک آزمودنی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان مصرف کننده ترامادول دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 95-94 می باشد. بدین منظور 3 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه های ولع مصرف فرانکن و اضطراب و افسردگی لویندا استفاده شد. جلسات درمانی تحریک الکتریکی مستقیم مغز در 10 جلسه 20 دقیقه ای انجام گرفت به طوری که الکترود آند بر روی ناحیه خلفی جانبی قشر پیش پیشانی چپ (F3) و الکترود کاتد برروی ناحیه خلفی جانبی قشر پیش پیشانی راست (F4) قرار گرفته و با شدت 2 میلی آمپر جریان الکتریکی عبور داده شد. یافته ها: نتایج حاکی از اثربخش بودن این روش در کاهش ولع مصرف و افسردگی افراد مصرف کننده ترامادول داشت اما تأثیری بر اضطراب افراد نداشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، به نظر می رسد که تحریک الکتریکی مستقیم مغز می تواند موجب کاهش نشانه های افسردگی و ولع مصرف افراد مصرف کنندگان ترامادول گردد. لذا، به متخصصان حوزه اعتیاد و روان درمانگران پیشنهاد می شود که از تحریک الکتریکی مستقیم مغز به عنوان یک روش مداخله در درمان این افراد استفاده کنند.
الگوی اسکرتس: رویکردی خانواده محور برای ارتقای توانایی های اجتماعی-هیجانی کودکان با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: رویکردهای آموزشی درمانی بسیاری برای کودکان خردسال با اختلال طیف اتیسم وجود دارد. یکی از این رویکردها اسکرتس است که ارتباط اجتماعی، تنظیم هیجانی و حمایت های تبادلی را به عنوان ابعاد رشدی اساسی ای که باید در طراحی برنامه ای فراگیر برای حمایت از رشد کودکان با اختلال طیف اتیسم و خانواده های آن ها موردتوجه قرار گیرد، اولویت بندی می کند.
نتیجه گیری: درزمینه ارتباط اجتماعی، اهدافی برای بهبود توجه مشترک و استفاده از نمادها در سطوح مختلف رشد و در زمینه تنظیم هیجانی، اهدافی برای بهبود توانایی خودتنظیمی هیجانی و تنظیم متقابل تعیین می شود. حمایت تبادلی نیز در 3زمینه اصلی شامل حمایت بین فردی، آموزشی و خانواده موردتوجه قرار می گیرد. این الگو که با مداخله های شواهد دیگر همسو است، مبتنی بر پایه های نظری و تجربی بوده و چالش های اصلی کودکان در این 3حوزه عمده را مدنظر قرار می دهد. در این مقاله به توصیف الگوی اسکرتس و اجزای آن پرداخته و به اهداف آموزشی-درمانی در هر 3زمینه اشاره می شود.
نقش آزاردیدگی دوران کودکی بر تصویر بدنی و عملکرد جنسی در زنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کودک آزاری علاوه بر پیامدهای کوتاه مدت مخربی که بر روی کودک به جای می گذارد پیامدهای بلندمدتی را هم به دنبال خواهد داشت. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش آزاردیدگی دوران کودکی بر تصویر بدنی و عملکرد جنسی در زنان متاهل شهر اصفهان انجام شده است.\nروش کار: این پژوهش مقطعی-تحلیلی در سال 1393 بر روی 150 زن متاهل شهر اصفهان، با روش نمونه گیری در دسترس، انجام شد. جهت گردآوری داده ها از مقیاس های خود گزارش کودک آزاری (CASRS)، ترس از تصویر بدن (BICI) و عملکرد جنسی زنان (FSFI) استفاده شد. داده ها پس از گردآوری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 21 و آزمون های توصیفی، ضرایب همبستگی و رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفتند.\nیافته ها: عملکرد جنسی با نمره ی کل آزاردیدگی (01/0>P) و با خرده مقیاس های غفلت، آزار جسمی و آزار جنسی، رابطه ی منفی معنی دار دارد (01/0>P). تصویر بدنی با نمره ی کل آزاردیدگی (01/0>P) و با خرده مقیاس های آزار عاطفی (01/0>P)، غفلت (01/0>P) و آزار جنسی (05/0>P) رابطه ی منفی معنی داری دارد. تصویر بدنی و عملکرد جنسی نیز رابطه ی مثبت معنی داری دارند (01/0>P). غفلت (22/0- =β، 003/0>P)، آزار جسمی (26/0=β، 01/0>P) و آزار عاطفی (24/0- =β، 01/0>P) توان پیش بینی معنی داری برای تصویر بدنی و هم چنین غفلت (42/0- =β، 01/0>P)، آزار جنسی (18/0- =β، 02/0>P) و آزار عاطفی (19/0=β، 03/0>P) توان پیش بینی معنی داری برای عملکرد جنسی در زنان مورد مطالعه داشته اند.\nنتیجه گیری: تجربه ی آزاردیدگی در دوران کودکی در زنان متاهل با اختلال در عملکرد جنسی همراه است و منجر به تصویر ذهنی منفی از خود و کاهش عملکرد جنسی می شود.
اثربخشی آموزش ساهاجایوگا بر کنترل توجه/ بیش فعالی، استرس والدین، خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای نارسایی توجه/بیش فعالی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش تمرینات ساهاجایوگا بر نشانه های نقص توجه/ بیش فعالی، استرس والدین، خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه و بیش فعالی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع نیمه تجربی بود که بر روی 20 دانش آموز ابتدایی با تشخیص نقص توجه/ بیش فعالی و 20 نفر از مادران این کودکان انجام شد. شرکت کنندگان به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. از مقیاس اسنپ چهار (فرم والدین)، مقیاس استرس والدینی آبیدین، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی هاشمی و کارنامه تحصیلی به ترتیب جهت تشخیص نشانه های نقص توجه/بیش فعالی، سنجش استرس والدین، تعیین باورهای خودکارآمدی تحصیلی و سنجش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان استفاده شد. از آزمون t مستقل و آزمون یومان ویتنی جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در نشانه های نقص توجه/بیش فعالی، اکثر مولفه های استرس والدین بجز مولفه های پذیرندگی، احساس صلاحیت و دلبستگی و خودکارآمدی تحصیلی تفاوت معناداری وجود دارد. اما یافته ها تفاوت معناداری در متغیر پیشرفت تحصیلی نشان نداد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر به نظر می رسد که برنامه تمرینی ساهاجایوگا بتواند به کاهش نشانه های اختلال نقص توجه/بیش فعالی، بهبود عملکرد این کودکان و کاهش استرس والدین کمک کند.
اثربخشی درمان مبتنی بر دلبستگی بر کیفیت دلبستگی و مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: همزمان با افزایش میزان شیوع اختلال های روانی، نگرانی در مورد سلامت روان کودکان و تاثیر آن بر تحول کودک، در سال های اخیر به طور چشمگیری افزایش یافته است و بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر دلبستگی بر کیفیت دلبستگی و مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای انجام گرفت.
روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. برای این پژوهش 30 کودک پسر با اختلال نافرمانی مقابله ای با روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس از آموزشگاه های شهر اصفهان انتخاب و سپس از مادران آنها جهت شرکت در پژوهش دعوت شد. گروه آزمایش ده جلسه آموزشی درمان مبتنی بر دلبستگی را دریافت کردند، در حالی که گروه گواه از این آموزش بی بهره بودند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ارزیابی سلامت روان کودکان و نوجوانان (اسپرافکین، لانی، یونیتات و گادو، 1984)، پرسشنامه کیفیت دلبستگی (راندولف، 2004)، و پرسشنامه مهارت های اجتماعی ماتسن (1983) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کواریانس تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تحلیل نشان داد، آموزش متغیر مستقل بر مؤلفه های کیفیت دلبستگی و مهارت اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای موثر بوده است (05/0=α).
نتیجه گیری: بنابر یافته های حاصل از پژوهش، می توان از درمان مبتنی بر دلبستگی بر بهبود کیفیت دلبستگی و مهارت اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای بهره برد.
نقش سبک های فرزندپروری، کمال گرایی و کیفیت دوستی در پیش بینی ولع مصرف افراد وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش سبک های فرزندپروری، کمال گرایی و کیفیت دوستی در پیش بینی ولع مصرف افراد وابسته به مواد مخدر بود. روش: این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش افراد مبتلا به سوء مصرف مواد بودند که به مراکز ترک اعتیاد شهرستان اردبیل در سال 92 مراجعه کرده بودند. تعداد 100 نفر از این افراد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از فرم کوتاه ولع مصرف مواد، پرسش نامه شیوه های فرزند پروری بامریند، پرسش نامه کمال گرایی تری-شرت و پرسش نامه کیفیت دوستی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد سبک فرزندپروری استبدادی(0/188 =r) و کمال گرایی منفی(0/130 =r) با ولع مصرف رابطه مثبت، و سبک فرزندپروری مقتدرانه (0/176- =r) و اعتماد (0/090- =r) با ولع مصرف رابطه منفی دارند (0/05>P). همچنین نتایج نشان داد 17% از واریانس ولع مصرف توسط سبک های فرزندپروری، کمال گرایی و کیفیت دوستی تبیین می شود و سبک فرزندپروری استبدادی (0/409- =B)، سبک فرزندپروری مقتدرانه (0/331 =B) و کمال گرایی منفی (0/141- =B) به ترتیب می توانند ولع مصرف را پیش بینی کنند (0/01>P). نتیجه گیری: می توان گفت سبک های فرزندپروری، کمال گرایی و کیفیت دوستی نقش اساسی در پیش بینی ولع مصرف مواد ایفا می کنند.
پیش بینی اختلالات هیجانی مرتبط با اضطراب نوجوانان براساس تنظیم هیجان، راهبردهای مقابله ای و نشانه های اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوران نوجوانی یکی از دوره های تحولی مهم است. مشکل در تنظیم هیجان، مقابله و نیز وجود نشانه های شخصیت مرزی می تواند منجر به اختلالات اضطرابی شود. هدف این پژوهش پیش بینی اختلالات هیجانی مرتبط با اضطراب نوجوانان براساس تنظیم هیجان، راهبردهای مقابله ای و نشانه های اختلال شخصیت مرزی بود. روش تحقیق توصیفی و از نوع پیش بینی بود. جامعه ی آماری کلیه ی دانش آموزان مقطع راهنمایی و دبیرستان شهرستان تویسرکان در سال تحصیلی 94- 1393 بود که 331 نفر از آنان به روش طبقه ای انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه های تنظیم هیجان گراس و جان، راهبردهای مقابله ای اندلر و پارکر، اختلال شخصیت مرزی (BPI) و اختلالات هیجانی مرتبط با اضطراب را پاسخ دادند. داده ها به روش تحلیل رگرسیون چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد. تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش نشان داد که تنظیم هیجان، راهبردهای مقابله ای و نشانه های اختلال شخصیت مرزی نوجوانان می تواند نشانه های اختلالات هیجانی مرتبط با اضطراب را پیش بینی کند (05/0 > P). همچنین بین تنظیم هیجان با نشانه های اختلالات هیجانی مرتبط با اضطراب، راهبردهای مقابله ای با نشانه های اختلالات هیجانی مرتبط با اضطراب و نشانه های اختلال شخصیت مرزی با نشانه های اختلالات هیجانی مرتبط با اضطراب، از نظر آماری همبستگی معنادار وجود دارد (05/0 > P). بنابراین، می توان نتیجه گرفت که تنظیم هیجان، شیوه ی مقابله ی نوجوانان و میزان بروز نشانه های اختلال شخصیت مرزی در بروز نشانه های اختلالات هیجانی مرتبط با اضطراب نقش مهمی دارد و می توان با توجه به ویژگی های روان شناختی مذکور بروز یا عدم بروز این دسته از اختلالات را در نوجوانان پیش بینی کرد.
میزان شیوع اعتیاد در محیط های صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه برآورد میزان شیوع اعتیاد به مواد مخدر در محیط های صنعتی استان اصفهان بود که علاوه بر تعیین میزان شیوع اعتیاد برحسب نوع ماده مصرفی (صنعتی یا سنتی)، اطلاعات جمعیت شناختی سن، جنس، میزان تحصیلات، اطلاعات شغلی و استخدامی و سابقه اعتیاد مورد بررسی قرار داد. روش: بدین منظور 1163 نفر از کارکنان محیط های صنعتی اصفهان به عنوان نمونه انتخاب و به پرسش نامه شیوع شناسی اعتیاد پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد در مجموع 1/25 درصد کارکنان محیط های صنعتی اصفهان به مواد مخدر اعتیاد دارند که از این تعداد 6/9 درصد مواد مخدر صنعتی و 5/15 درصد مواد مخدر سنتی را مصرف می کنند. همچنین 8/13 درصد نمونه به مصرف مشروبات الکلی اعتیاد دارند. نتیجه گیری: یافته های این تحقیق حاکی از پیش بینی اعتیاد کارکنان توسط برخی عوامل محیطی، اجتماعی و اقتصادی از قبیل پائین بودن دستمزدها، عدم توجه به مسائل رفاهی کارکنان، اعمال تبعیض و بی توجهی در محیط های صنعتی بود. ماده مخدر شیشه بیشترین فراوانی مصرف را نسبت به سایر مواد دارا می باشد که این یافته با توجه به اثرات این ماده می تواند زنگ خطری برای صنایع باشد.