فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۶۱ تا ۲٬۶۸۰ مورد از کل ۴٬۴۲۰ مورد.
"چکیده پژوهشهای روان شناختی بیخوابی و استیصال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش حل مساله شناختی- اجتماعی بر بهبود روابط بین فردی تغییر رفتارهای اجتماعی و ادراک خودکارآمدی دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی تاثیر آموزش حل مساله شناختی- اجتماعی بر بهبود روابط بین فردی و ادراک خودکارآمدی کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری بود.
روش: به شیوه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پی گیری با گروه شاهد اجرا شد. نمونه پژوهش 30 دانش آموز دختر و پسر مراجعه کننده به مرکز اختلال یادگیری شهر اصفهان بودند که به وسیله مسؤولان مدارس ابتدایی که قبلاً با نشانگان ناتوانی های یادگیری آشنا شده بودند، شناسایی و سپس به مرکز ارجاع شدند. این دانش آموزان به وسیله گروهی متشکل از دو روان شناس، دو روان پزشک، دو کارشناس ناتوانی های یادگیری و یک کارشناس گفتاردرمانی، بر اساس نمره هوش در آزمون وکسلر، انحراف از میانگین کلاسی و فهرست وارسی ناتوانی های یادگیری DSM-IV-TR و آزمون های غیررسمی در سه حوزه خواندن، نوشتن و ریاضی برای شرکت در تحقیق انتخاب شدند. از این 30 نفر، 15 نفر به طور تصادفی در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه شاهد قرار گرفتند. گروه آزمایش با دو روش SLAM و FAST در زمینه حل تعارضات بین فردی، شناخت و تنظیم هیجانات و مقابله با احساس تنهایی، طی ده جلسه متوالی (هفته ای یک جلسه)، تحت آموزش مداخله شناختی به شیوه حل مساله اجتماعی قرار گرفت، ولی در مورد گروه شاهد مداخله ای نشد.
یافته ها: تحلیل کوواریانس نشان داد که شناخت و تنظیم هیجانات و آموزش حل مساله اجتماعی با شیوه شناختی، به طور معناداری عملکرد دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری را در زمینه افزایش حل مساله اجتماعی، کاهش رفتارهای نامطلوب پرخاشگری و کناره گیری و نیز تغییر اهداف اجتماعی بهبود می بخشد. نتایج همچنین نشانگر بهبود داوری دانش آموزان و افزایش خودکارآمدی اجتماعی آنان در زمینه سازگاری و افزایش رفتار دوستانه بود.
نتیجه گیری: از آنجا که دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری، علاوه بر مشکلات تحصیلی، افسردگی و تنهایی را تجربه می کنند و نسبت به دانش آموزان عادی از عزت نفس کمتری برخوردارند، مداخله فوق می تواند به بهبود روابط بین فردی آنها کمک کند.
اختلال شخصیت وسواسی
" تاثیر آموزش خودآموز کلامی بر کاهش نشانه های برانگیختگی در کودکان دارای اختلال نارسایی توجه / فزون کنشی "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"به منظـور بررسی تاثیر آموزش خودآموزی کلامی بر کاهش نشانه هـای بـرانگیختگی دانش آمـوزان دارای اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی (ADHD)، 30 پسـر کلاس سوم و چهارم ابتدایی مبتلا بهADHD، بر مبنای فهرست نشانه مرضی کودک (گدو و اسپرافکین، 1999) و مصاحبه بـالینی منطبق بر ملاکهـای تشخـیصی ADHD در DSM-IV-TR (2000) انتخاب و بر مبنای سن، پایه تحصیلی و هوش (آزمون هوش ریون) همتا شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). گروه آزمایشی در 8 جلسه یکساعته برنامه آموزشی خودآموزی کلامی را دریافت کردند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دادند که بین به کارگیری خودآموزی کلامی و کاهش نشانه های برانگیختگی رابطه معناداری (01/0P<) وجود دارد. در مجموع، مداخله آموزشی خودآموزی کلامی موجب کاهش نشانه های برانگیختگی در دانش آموزان مبتلا به ADHD شد.
"
تاثیر خودآموزی کلامی بر بهبود نشانه های مرضی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف :در این پژوهش اثر خودآموزی کلامی بر علائم مرضی کودکان مبتلا به اختلال بی اعتنایی مقابله ای مورد بررسی قرار گرفت.روش :با بهره گیری از طرح نیمه آزمایشی ، نمونه ای شامل 40 نفر از دانش آموزان پایه چهارم و پنجم مبتلا به اختلال بی اعتنایی مقابله ای از مدارس ابتدایی شهر تبریز انتخاب و پس از جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات : شامل ملاکهای تشخیصی DSM-IV-TR و پرسشنامه علائم مرضی کودکان (CSI-4) (فرم معلم) بود . در فرایند اجرا، گروه آزمایش به مدت 12 جلسهیک ساعتی طی 6 هفته تحت آموزش خودآموزی کلامی قرار گرفت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها: نتایج حاصل از روش تحلیل کوواریانس یک راهه نشان داد که کاربرد و آموزش خودآموزی کلامی موجب بهبود نشانه های مرضی دانش آموزان واجد اختلال بی اعتنایی مقابله ای می شود. نتیجه گیری : با استفاده از این روش آموزشی – درمانی می توان به بهبود نشانه های مرضی دانش آموزان دارای اختلال بی اعتنایی مقابله ای کمک کرد.
مشکلات رفتاری - هیجانی در فرزندان مبتلایان به اختلال دو قطبی و گروه گواه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
تاثیر آموزش برنامه فرزندپروری مثبت (3P) بر کاهش علائم کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر جهت بررسی تاثیر آموزش مدیریت والدین براساس برنامه فرزندپروری مثبت (3P) در کاهش شدت علائم اختلال نافرمانی مقابله ای دانش آموزان پسر 7 تا 10 ساله شهرستان نهاوند انجام شده است.
روش: این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و جامعه مورد مطالعه آن دانش آموزان پسر 7 تا 10 ساله دبستان های پسرانه شهرستان نهاوند است. نمونه گیری به روش خوشه ای انجام شد و مادران 24 نفر از کودکانی که براساس سیاهه رفتاری کودک (CBCL) و فرم گزارش معلم (TRF)، مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای(ODD) تشخیص داده شده بودند، انتخاب شده، به دو گروه آزمایش (12 n=) و کنترل (12 n=) تقسیم شدند. سپس برنامه فرزندپروری مثبت به مدت 2 ماه در 8 جلسه آموزشی 120 دقیقه ای برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد.
یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل، پس از پایان جلسات آموزش برنامه فرزندپروری مثبت، براساس ارزیابی جداگانه والد و معلم، کاهش معناداری در نمرات شدت علائم اختلال نافرمانی مقابله ای پیدا کرده است (01/0P <).
نتیجه: آموزش برنامه فرزندپروری مثبت سبب کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان مبتلا به این اختلال می شود.
رابطه باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر با علائم وسواسی در جمعیت غیر بالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر با علائم وسواسی در جمعیت غیر بالینی انجام شده است.
روش: شرکت کنند گان پژوهش شامل 200 نفر از دانشجویان دانشگاه تربیت معلم بودند که به صورت تصادفی انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه باورهای فراشناختی، پرسشنامه کنترل فکر و پرسشنامه وسواسی- اجباری مادزلی گردآوری و از طریق روش همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین باورهای فراشناختی و علائم وسواسی رابطه مثبت معناداری وجود دارد. خرده مقیاس های باورهای مثبت درباره نگرانی، کنترل ناپذیری و خطر و خودآگاهی شناختی قوی ترین پیش بینی کننده های علائم وسواس در جمعیت غیر بالینی می باشند. همچنین بین نمره کلی راهبردهای کنترل فکر و علائم وسواسی نیز رابطه مثبت معناداری به دست آمد. از میان خرده مقیاس های کنترل فکر راهبرد های تنبیه و نگرانی بیشترین رابطه مثبت را با علائم وسواس نشان دادند.
نتیجه گیری: یافته های حاضر با حمایت از مدل فراشناختی وسواس نشان می دهند که باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر نقش مهمی در علائم وسواسی دارند. تغییر باورهای فراشناختی ناکارآمد و جایگزین کردن راهبردهای مقابله ای سازگارانه به جای راهبردهای ناسازگارانه می تواند به کنترل علائم وسواسی کمک کند.
بررسی رابطه بین فراشناخت و نارسایی های شناختی در سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هـدف این پژوهش، بررسی ارتباط بین فراشناخت و نارسایی های شناختی سالمندان بود. روش: نمونه این پژوهش 280 سالمند (زن و مرد) شهر اردبیل بود که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه فراشناخت و پرسشنامه نارسایی های شناختی استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که فراشناخت و مؤلفه های آن با نارسایی های شناختی سالمندان (18/0r=) رابطه مثبت معناداری دارند (05/0p<).
یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که مؤلفه های اعتماد شناختی و خودآگاهی شناختی به ترتیب بهترین پیش بینی کننده های نارسایی های شناختی اند. مؤلفه های باورهای مثبت درباره نگرانی، باورهای منفی درباره کنترل ناپذیری افکار و باورهایی در مورد نیاز به کنترل افکار، در پیش بینی متغیر ملاک سهم معناداری نداشتند نتیجه گیری: در مجموع، این نتایج بیان می کنند که سطوح بالای فراشناخت مختل، نارسایی های شناختی سالمندان را افزایش می دهد.
" درمانگری پسخوراند عصبی ، یک درمان موثر برای اعتیاد "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در این پژوهش اثربخشی روش درمانگری پسخوراند عصبی بر نشانه های آسیب شناختی بیماران مرد وابسته به مواد مخـدر بررسی شد. 20 معتـاد مراجعه کننده بـه کلینیکهـای تـرک اعتیاد، پس از پـاسخدهی به فهرست تجدیدنظر شـده نشانه های مرضی (SCL-90-R؛ دروگاتیس، 1975) در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. بیماران گروه آزمایشی علاوه بر دارودرمانگری، 30 جلسـه درمانگری پسخوراند عصبی دریافت کردند و بیماران گروه گواه تنها تحت دارودرمانگری بودند. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری، کاهش معنادار شدت نشانه های خودبیمارپنداری، وسواس، حساسیت در روابط بین فردی، پرخاشگری و روان گسستهواری را در گروه آزمایشی نشان دادند. درمان پسخوراند عصبی همراه با دارودرمانگری، در بهبـود نشانگان آسیب شنـاختی روانی معتادان مؤثرتر از دارودرمانگری تنهاست.
"
روش های نوین ترک سیگار
تأثیر راهبرد مرورذهنی بر عملکرد حافظه فعال دانش آموزان نارساخوان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"مقدمه: تحقیق حاضر بهمنظور بررسی تأثیر راهبرد مرور ذهنی بر عملکرد حافظه فعال دانشآموزان نارساخوان اجرا شد.
روش: در این تحقیق که از نوع کاربردی است و با روش نیمهتجربی به اجرا درآمده است، 15 دانشآموز نارساخوان بهروش نمونهگیری در دسترس و 15 دانشآموز عادی بهروش تصادفی انتخاب شدند. نمونههای انتخاب شده از لحاظ میانگین سنی و پایه تحصیلی با یکدیگر وضعیت مشابهی داشتند. برای جمعآوری دادهها از آزمون WMTB-C که توسط پیکرینگ و گدرکول در سال 2001 تهیه شده است، استفاده شد. راهبرد مرور ذهنی با استفاده از روش آموزش مستقیم در گروه نارساخوان به اجرا درآمد .
یافتهها : عملکرد حافظه فعال دانشآموزان نارساخوان از دانشآموزان عادی ضعیفتر بود.
نتیجهگیری: راهبرد مرور ذهنی تأثیر معنیداری بر عملکرد حافظه فعال دانشآموزان نارساخوان ندارد. "
تاثیر آموزش کارکرد های اجرایی بر عملکرد ریاضیات و خواندن دانش آموزان دبستانی با ناتوانیهای یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر به بررسی تاثیر آموزش کارکردهای اجرایی در چهار عامل سازمان دهی، برنامه ریزی، حافظه فعال و بازداری پاسخ بر بهبود عملکرد خواندن و ریاضیات دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه پرداخته شده است.
روش: با توجه به ماهیت موضوع از روش نیمه تجربی و طرحهای بلوکی تصادفی ساده با پیش آزمون- پس آزمون و مرحله پیگیری استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان دختر و پسر پایه چهارم دبستان با اختلال خواندن و اختلال ریاضیات شهر اصفهان به تعداد 209 نفر بوده است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 90 دانش آموز به شکل تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به شکل تصادفی قرار گرفتند.در مرحله پیش آزمون از آزمونهای حافظه فعال کورنولدی و آزمون عصب شناختی کولیج برای اندازه گیری کارکردهای اجرایی و از آزمونهای ریاضیات کی- مت و آزمون تشخیص سطح خواندن به ترتیب برای اندازه گیری عملکرد ریاضیات و خواندن استفاده شد. آموزش کارکردهای اجرایی به شکل گروهی و برای هر کارکرد در هر بلوک ده ساعت آموزش اعمال شد. تمرکز اصلی آموزش بر فعالیتهایی بود که موجب تحریک و تقویت پیوندهای عصب شناختی کودک می شد. پس از آموزش ، پس آزمون و بیست و پنج روز بعد مرحله پیگیری به اجرا درآمد. از روش تحلیل واریانس چندمتغیره آمیخته همراه با اندازه گیری مکرر برای آزمون فرضیه ها استفاده شد.
یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که بین کارکردهای اجرایی در دو گروه دانش آموزان با اختلال خواندن و اختلال ریاضیات به تفکیک جنسیت تفاوت معنادار آماری وجود دارد . همچنین تاثیر آموزش کارکردهای اجرایی بر بهبود عملکرد خواندن و عملکرد ریاضیات به لحاظ آماری معنادار است (p < .01) .
نتیجه گیری: آموزش و توجه به تقویت کارکردهای اجرایی به مثابه کارکردهایی با زیربنای عصب شناختی می تواند به صورت رویکردی نوین در درمان اختلالهای یادگیری ویژه، مطرح شود.
مطالعه ی مورد-شاهدی اضطراب و افسردگی در والدین کودکان مبتلا به اختلالات اضطرابی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"مقدمه: اختلالات اضطرابی از جمله اختلالات شایع در کودکان هستند و می توانند زمینه ساز بسیاری از اختلالات عملکردی باشند. بررسی های مختلف، الگوی خانوادگی اختلالات اضطرابی را تایید کرده اند لذا برآن شدیم تا میزان شیوع اختلالات افسردگی و اضطرابی را در والدین کودکان مبتلا به اختلالات اضطرابی با والدین کودکان سالم مقایسه کنیم. روش کار: در این مطالعه ی مورد– شاهدی، والدین 30 کودک 3 تا 12 ساله ی مراجعه کننده به کلینیک روان پزشکی بیمارستان دکتر شیخ مشهد که برای آنها توسط روانپزشک کودکان تشخیص اختلالات اضطرابی گذاشته شده بود و همچنین والدین 30 کودک که اختلال روان پزشکی خاصی نداشتند، توسط مصاحبه ی بالینی و دو آزمون افسردگی بک و اضطراب حالت صفت اشپیلبرگر از نظر اختلالات افسردگی و اضطراب مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: شیوع افسردگی به طور معنی داری در گروه مادران بیماران نسبت به گروه شاهد بیشتر بود (002/0=P) ولی در بین پدران تفاوت معنی داری وجود نداشت. از طرفی شیوع صفت اضطراب به طور بارز و با تفاوت معنی داری بین مادران کودکان بیمار بیشتر از گروه شاهد بود (004/0=P) ولی در پدران تفاوت معنی داری وجود نداشت. هم چنین حالت اضطراب در مادران و پدران گروه شاهد نسبت به والدین کودکان بیمار اندکی بیشتر بود که تفاوت معنیداری نداشتند. نتیجه گیری: شیوع اختلالات افسردگی و اضطراب در مادران کودکان بیمار بیشتر از مادران کودکان بدون اختلال روان پزشکی است ولی اختلالات افسردگی و اضطراب در پدران دو گروه تفاوت معنی داری ندارد.
"
وضعیت حافظه شرح حال در سه گروه از پسران؛ افسرده، افسرده دارای سوء مصرف مواد و سالم
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی کلی گویی حافظه شرح حال در نوجوانان پسر افسرده دارای سوء مصرف مواد، افسرده و سالم بود. روش: نمونه مورد بررسی 76 نفر(25 نفر با تشخیص افسردگی، 25 نفر افسرده دارای اختلال سوءمصرف مواد و 26 نفر عادی) از نوجوانان کرمانشاه بودند که گروه ها از لحاظ سن، جنس، میزان تحصیلات و وضعیت تاهل همتاسازی شدند. برای ارزیابی حافظه شرح حال از آزمون حافظه شرح حال ویلیامز و برادبنت (1986) بهره گرفته شد. در تجزیه و تحلیل داده ها، از شاخص آماری مان ویتنی استفاده گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که نوجوانان افسرده، در مقایسه با گروه کنترل (افراد سالم) در بازیابی حافظه شرح حال، میزان کلی گویی بیشتری دارند. نوجوانان افسرده دارای سوء مصرف مواد، نسبت به نوجوانان سالم، از لحاظ میزان کلی گویی حافظه شرح نمرات بیشتری کسب کردند. میزان کلی گویی حافظه شرح حال نوجوانان و جوانان افسرده بالاتر از نوجوانان افسرده دارای سوء مصرف مواد بود.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که کلی گویی حافظه شرح حال یک خصیصه مهم برای افسردگی، تداوم و عود مجدد آن محسوب می شود.