فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۶۱ تا ۲٬۶۸۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هـدف این پژوهش، بررسی ارتباط بین فراشناخت و نارسایی های شناختی سالمندان بود. روش: نمونه این پژوهش 280 سالمند (زن و مرد) شهر اردبیل بود که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه فراشناخت و پرسشنامه نارسایی های شناختی استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که فراشناخت و مؤلفه های آن با نارسایی های شناختی سالمندان (18/0r=) رابطه مثبت معناداری دارند (05/0p<).
یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که مؤلفه های اعتماد شناختی و خودآگاهی شناختی به ترتیب بهترین پیش بینی کننده های نارسایی های شناختی اند. مؤلفه های باورهای مثبت درباره نگرانی، باورهای منفی درباره کنترل ناپذیری افکار و باورهایی در مورد نیاز به کنترل افکار، در پیش بینی متغیر ملاک سهم معناداری نداشتند نتیجه گیری: در مجموع، این نتایج بیان می کنند که سطوح بالای فراشناخت مختل، نارسایی های شناختی سالمندان را افزایش می دهد.
تاثیر آموزش کارکرد های اجرایی بر عملکرد ریاضیات و خواندن دانش آموزان دبستانی با ناتوانیهای یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر به بررسی تاثیر آموزش کارکردهای اجرایی در چهار عامل سازمان دهی، برنامه ریزی، حافظه فعال و بازداری پاسخ بر بهبود عملکرد خواندن و ریاضیات دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه پرداخته شده است.
روش: با توجه به ماهیت موضوع از روش نیمه تجربی و طرحهای بلوکی تصادفی ساده با پیش آزمون- پس آزمون و مرحله پیگیری استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان دختر و پسر پایه چهارم دبستان با اختلال خواندن و اختلال ریاضیات شهر اصفهان به تعداد 209 نفر بوده است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 90 دانش آموز به شکل تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به شکل تصادفی قرار گرفتند.در مرحله پیش آزمون از آزمونهای حافظه فعال کورنولدی و آزمون عصب شناختی کولیج برای اندازه گیری کارکردهای اجرایی و از آزمونهای ریاضیات کی- مت و آزمون تشخیص سطح خواندن به ترتیب برای اندازه گیری عملکرد ریاضیات و خواندن استفاده شد. آموزش کارکردهای اجرایی به شکل گروهی و برای هر کارکرد در هر بلوک ده ساعت آموزش اعمال شد. تمرکز اصلی آموزش بر فعالیتهایی بود که موجب تحریک و تقویت پیوندهای عصب شناختی کودک می شد. پس از آموزش ، پس آزمون و بیست و پنج روز بعد مرحله پیگیری به اجرا درآمد. از روش تحلیل واریانس چندمتغیره آمیخته همراه با اندازه گیری مکرر برای آزمون فرضیه ها استفاده شد.
یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که بین کارکردهای اجرایی در دو گروه دانش آموزان با اختلال خواندن و اختلال ریاضیات به تفکیک جنسیت تفاوت معنادار آماری وجود دارد . همچنین تاثیر آموزش کارکردهای اجرایی بر بهبود عملکرد خواندن و عملکرد ریاضیات به لحاظ آماری معنادار است (p < .01) .
نتیجه گیری: آموزش و توجه به تقویت کارکردهای اجرایی به مثابه کارکردهایی با زیربنای عصب شناختی می تواند به صورت رویکردی نوین در درمان اختلالهای یادگیری ویژه، مطرح شود.
هیپنوتراپی لکنت زبان
نقش متغیرهای شناختی، ابعاد فراشناختی و هیجانات در رفتار سوءمصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی نقش متغیرهای شناختی، ابعاد فراشناختی و هیجانات در رفتار سوءمصرف مواد مراجعان مراکز درمان سوءمصرف مواد (در شهر بندرعباس) و مقایسه آن با گروه عادی است.
روش: پژوهش حاضر یک طرح مورد– شاهدی است که در آن 100 نفر از سوءمصرف کنندگان مواد با 100 فرد عادی که با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب، و از نظر برخی متغیرهای جمعیتشناختی تقریباً همتا شده بودند، مقایسه شدند. دادهها به کمک پرسشنامه های اطلاعات زمینهای، مصاحبه بالینی، پرسشنامه نگرشهای ناکارآمد، پرسشنامه فراشناخت و پرسشنامه اضطراب، افسردگی، استرس (DASS)، جمعآوری و سپس با بهرهگیری از شاخصهای آمار توصیفی، آزمون t و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان دادند که دو بعد فراشناخت (باورهای مربوط به اطمینان شناختی و کنترلناپذیر بودن افکار) با مصرف مواد رابطه معنادار دارند. همچنین، سوءمصرفکنندگان مواد، اضطراب، افسردگی و استرس بیشتری را تجربه کرده و از نظر شناختی نیز درصد بیشتری از آنها (در مقایسه با گروه شاهد) نگرشهای ناکارآمد را نشان دادند. همچنین، همبستگی معنادار بین 4 بعد از ابعاد فراشناخت (اعتمادشناختی، خودآگاهی شناختی، باورهای مثبت و باورهای مربوط به کنترلناپذیری افکار) با پی آمدهای روانشناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) مشاهده شد.
نتیجه گیری: از دیدگاه فراشناختی، سوءمصرف مواد یک روش مؤثر برای تعدیل سریع رویدادهای شناختی مانند احساسات، افکار یا خاطرات است. بنابراین، این احتمال وجود دارد که رابطه بین هیجان و سوءمصرف مواد بهوسیله فراشناخت میانجیگری شود. این نتایج میتواند حاکی از نقش مهم نظریه فراشناخت در فهم و درمان سوءمصرف مواد باشد.
" تاثیر آموزش خودآموز کلامی بر کاهش نشانه های برانگیختگی در کودکان دارای اختلال نارسایی توجه / فزون کنشی "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"به منظـور بررسی تاثیر آموزش خودآموزی کلامی بر کاهش نشانه هـای بـرانگیختگی دانش آمـوزان دارای اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی (ADHD)، 30 پسـر کلاس سوم و چهارم ابتدایی مبتلا بهADHD، بر مبنای فهرست نشانه مرضی کودک (گدو و اسپرافکین، 1999) و مصاحبه بـالینی منطبق بر ملاکهـای تشخـیصی ADHD در DSM-IV-TR (2000) انتخاب و بر مبنای سن، پایه تحصیلی و هوش (آزمون هوش ریون) همتا شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). گروه آزمایشی در 8 جلسه یکساعته برنامه آموزشی خودآموزی کلامی را دریافت کردند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دادند که بین به کارگیری خودآموزی کلامی و کاهش نشانه های برانگیختگی رابطه معناداری (01/0P<) وجود دارد. در مجموع، مداخله آموزشی خودآموزی کلامی موجب کاهش نشانه های برانگیختگی در دانش آموزان مبتلا به ADHD شد.
"
ترک سیگار
گنگی انتخابی
مشکلات رفتاری - هیجانی در فرزندان مبتلایان به اختلال دو قطبی و گروه گواه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقایسة سبک های دلبستگی در نوجوانان عادی و بزهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی و مقایسة سبک های دلبستگی در نوجوانان عادی و بزهکار به انجام رسیده است. نمونة پژوهش شامل 60 نوجوان عادی (32 پسر و 28 دختر) و60 نوجوان بزهکار (32 پسر و 28 دختر) می باشد. در این پژوهش، به منظور سنجش سبک های دلبستگی از پرسشنامة دلبستگی کولینز و رید، و برای سنجش عملکرد خانواده از پرسشنامة سنجش عملکرد خانواده استفاده گردید. نتایج بر اساس روش های آماری تحلیل واریانس چند متغیری، تحلیل واریانس تک متغیری و ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین سبک های دلبستگی نوجوانان عادی و بزهکار تفاوت معناداری وجود دارد و آزمودنی های بزهکار بیش از آزمودنی های عادی دارای سبک های دلبستگی ناایمن (اجتنابی و دوسوگرا) هستند. به علاوه، بین گروه دختران و پسران نیز در سبک دلبستگی تفاوت معنادار به دست آمد. همچنین، نتایج حاکی از آنند که نحوة عملکرد خانواده در بروز سبک دلبستگی ناایمن و پیامد آن بزهکاری و اختلال های رفتاری مؤثر می باشد. در مجموع، یافته های پژوهش حاکی از آن است که نحوة عملکرد خانواده، کیفیت نگهداری و نحوة تعامل بین افراد خانواده تعیین کنندة نوع دلبستگی در کودک، نوجوان و بزرگسال می باشد.
بررسی حوزه معنایی بیماران افسرده و اثربخشی آن در امر مشاوره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش از نوع توصیفی و به منظور بررسی حوزه معنایی بیماران افسرده و کارآیی آن در امر مشاوره صورت گرفت. به همین منظور 30 بیمار افسرده و 30 فرد بهنجار به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. میانگین سنی هر دو گروه 20-40 سال و سطح تحصیلات آنها دیپلم تا فوق لیسانس بود. ابزارهای این پژوهش، پرسشنامه افسردگی بک (تجدیدنظر شده)، شکل تغییر یافته آزمون افتراق معنایی آزگود با 6 مفهوم (من، زندگی، گذشته، پدر، مادر و آینده) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی، آزمون آماری t، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که حوزه معنایی بیماران افسرده در مورد 6 مفهوم فوق الذکر، در مجموع و در مورد مفاهیم «من» و «آیند» تفاوت معناداری را در جهت منفی با افراد بهنجار دارا است. بین شدت افسردگی و حوزه معنایی بیماران افسرده همبستگی مثبت وجود دارد و مفهوم «مادر» قوی ترین پیش بینی کننده میزان افسردگی است. نتیجه اینکه بررسی حوزه معنایی بیماران افسرده می تواند درمانگر را در امر روان درمانی توانمند سازد.
مقایسه ی عملکرد افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه و افراد بهنجار در حافظه ی شرح حال معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین توانایی بازیابی خاطرات شرح حال معنایی اختصاصی از حافظه و نشانه های استرس پس از سانحه پرداخته است.
روش: نمونه های این مطالعه شامل یک گروه از مبتلایان به PTSD ناشی از جنگ، به عنوان گروه آزمایشی و دو گروه کنترل (Non-PTSD و سالم) بود. گروه ها در متغیرهای سن و هوش همتا شدند. آزمودنی ها پس از تکمیل مقیاس تجدید نظر شده تاثیر رویداد (IES-R)، سیاهه افسردگی بک (BDI)، سیاهه اضطراب بک (BAI)، و مقیاس هوش تجدید نظر شده وکسلر بزرگسالان (WAIS-R)، به تکمیل مصاحبه حافظه شرح حال (AMI) پرداختند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که افراد مبتلا به PTSD در مقایسه با گروه های کنترل جزئیات معنایی اختصاصی کمتری را به یاد می آوردند. همچنین کاهش اختصاصی بودن خاطرات با استرس پس از سانحه بیشتر و نواقص حافظه وسیعتری همراه می باشد. نتایج نشان داد که میزان این نواقص با نشانه های خاص PTSD رابطه مستقیمی دارد.
نتیجه گیری: داده های این مطالعه برحسب دستیابی توافقی به مواد شرح حال اختصاصی در افراد مبتلا که منعکس کننده یک فرآیند تنظیم اثر می باشد، بحث شده اند.
روش های نوین ترک سیگار
روش های نوین ترک سیگار
اثربخشی آموزش فنون ایماگوتراپی (تصویرسازی ارتباطی) بر صمیمیت زناشویی معتادان به مواد مخدر و همسرانشان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش تصویرسازی ارتباطی بر صمیمیت زناشویی معتادان به مواد مخدر و همسرانشان بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه معتادان به مواد مخدر و همسرانشان بود که در طول پائیز سال 1388 به کلینیک های درمان اعتیاد واقع در منطقه 6 تهران مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش را 24 زوج از مراجعان کلینیک های درمان و بازتوانی اعتیاد نوین و جمعیت آفتاب تشکیل دادند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (12 زوج) و گواه (12 زوج) جایگزین شده بودند. زوج های گروه آزمایش به صورت هفتگی به مدت 8 جلسه 5/1 ساعته تحت آموزش قرار گرفتند. ابزار پژوهش، مقیاس صمیمیت زناشویی بود. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که آموزش تصویرسازی ارتباطی باعث افزایش میزان صمیمیت زناشویی در معتادان به مواد مخدر و همسرانشان شده است. همچنین، بین میزان صمیمیت زناشویی مردان و زنان تفاوت معناداری وجود نداشت.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش تصویرسازی ارتباطی می تواند میزان صمیمیت زناشویی معتادان به مواد مخدر و همسرانشان را افزایش دهد و سهم بسزایی در فراهم سازی بستر و محیط سالم خانوادگی و روابط گرم و صمیمی در جهت حفظ سلامت روانی و جسمی و پیشگیری از عودِ پس از درمان معتادان داشته باشد.
اثربخشی درمان ترکیبی حضور ذهن مبتنی بر درمان شناختی و درمان رفتاری - شناختی بر کاهش تعمیم پذیری بیش از حد حافظه بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: افراد افسرده در پیگردی رویدادهای خاص از حافظه دچار مشکل هستند و بیشتر به اطلاعات کلیتر میپردازند. این مطالعه به ارزیابی اثر بخشی ترکیب روش حضور ذهن مبتنی بر درمان شناختی و درمان رفتاری- شناختی سنتی در کاهش تعمیم پذیری بیش از حد بیماران دارای اختلال افسردگی در سال 1387 انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش کار آزمایی بالینی با انتخاب تصادفی انجام شد. از بین بیماران مراکز مشاوره دانشگاه تهران، دانشگاه شاهد و کلینیک توان بخشی صبا تعداد 90 بیمار از بین 160 پرونده فعال روان پزشکی به طور تصادفی ساده با معیارهای تشخیصی DSM-IV، که برای اختلال افسردگی اساسی تحت درمان بودند، انتخاب شدند. سپس بیماران به طور تصادفی به سه گروه 30 نفره شامل گروه ترکیبی، درمان رفتاری- شناختی و درمان متداول (TAU) تقسیم شدند. در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از مصاحبه بالینی ساختار یافته برای DSM-IV، آزمون حافظه سرگذشتی و آزمون بک II ارزیابی شد. نتایج به دست آمده با تحلیل کوواریانس و آزمون های تعقیبی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد درمان ترکیبی اثر معنی داری در افزایش حافظه اختصاصی و مقوله ای داشت، به عبارت دیگر بیماران این گروه تعمیم پذیری کمتری در فراخوانی خاطرات از حافظه نشان دادند. همچنین درمان های ترکیبی و CBT کاهش معنیداری را در نمرات بک II در طول مطالعه باعث میشدند.
نتیجه گیری: نتایج بیانگر آن است که عناصری از درمان شناختی- رفتاری در ترکیب با روش حضور ذهن مبتنی بر درمان شناختی میتواند در پردازش اطلاعات حافظه سرگذشتی و میزان افسردگی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی مفید باشد.
سوء مصرف مواد مخدر و پایگاه هویت در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"این پژوهش با هدف پیش بینی سوء مصـرف مواد مخدر براساس پایگاه هویـت در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس انجام شد. 160 دانشجوی پسر به نسخه فارسی پرسشنامه زمینه یابی مصرف الکل و مواد (اتینگ، بووز، 1987) و مقیاس تجدیدنظر شده اندازه عینی بسط یافته پایگاه هویت من (بنیون و آدامز، 1986) با چهار زیرمقیاس هویت تحمیل شده، پراکنده، موفق و معوق پاسخ دادند. نتایج رگرسیون چندگانه نشـان دادند که هویتهای تحمیل شده و پراکنده پیش بینی کننده مثبت و معنادار سوء مصرف مواد هستند و هویتهای موفق و معوق نتوانستند سوء مصرف مواد را پیش بینی کنند.
"
اجتماع بستری برای اعتیاد
بررسی سبکها و مکانیزم های دفاعی افراد مبتلا به اختلال وسواس- بی اختیاری، اختلال اضطراب تعمیم یافته و اختلال هراس اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه مکانیزمها و سبکهای دفاعی افراد مبتلا به اختلال وسواس- بی اختیاری (OCD )، اختلال اضطراب تعمیم یافته(GAD) و اختلال هراس اجتماعی(SP) انجام پذیرفته است.
روش: نمونه این پژوهش متشکل از افراد مبتلا به اختلال- وسواس بی اختیاری (30 نفر)، اختلال اضطراب تعمیم یافته (30 نفر)، اختلال هراس اجتماعی(30 نفر) و افراد غیر مبتلا(30 نفر) است که توسط روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. ابزار مورد استفاده جهت سنجش مکانیزمهای دفاعی پرسشنامه سبکهای دفاعی (DSQ-40) می باشد. مکانیزمها و سبکهای دفاعی گروههای مبتلا با گروه بهنجار و الگوی مکانیزمهای دفاعی هر چهار گروه با استفاده از روش های آماری مقایسه میانگین ها، و تحلیل واریانس یک راهه و آزمون های تعقیبی با یکدیگر مقایسه شدند.
یافته ها: بررسی های آماری نشان داد که گروه های مبتلا نسبت به گروه غیر مبتلا از سبکهای دفاعی رشد نایافته و روان آزرده به صورت معنا داری بیشتر استفاده می کنند و مشخص شد که میان گروه ها در استفاده برخی از مکانیزمهای دفاعی تفاوت معنا دار وجود دارد. به علاوه مشخص گردید که مشخصه اصلی الگوی دفاعی گروه مبتلایان به اختلال وسواس- بی اختیاری در مقایسه با گروه بهنجار در استفاده زیاد آنها از مکانیزم های دفاعی گذار به عمل، تشکل واکنشی و ابطال است به همین ترتیب مشخصه اصلی الگوی دفاعی گروه مبتلایان به اختلال اضطراب تعمیم یافته در مقایسه با گروه بهنجار در استفاده زیاد آنها از مکانیزم های دفاعی فرافکنی، آرمانی سازی، جسمی سازی و استفاده کمتر آنها از مکانیزم های دفاعی طنز و فرونشانی است و مشخصه اصلی الگوی دفاعی گروه مبتلایان به اختلال هراس اجتماعی در مقایسه با گروه بهنجار در استفاده زیاد آنها از مکانیزم های دفاعی فرافکنی، آرمانی سازی، جسمی سازی و پرخاشگری منفعلانه و استفاده کمتر آنها از مکانیزم دفاعی فرونشانی است.
نتیجه گیری: مطالعه کنونی اهمیت بررسی مکانیزمهای دفاعی را چه در گستره بهنجار و چه در گستره بالینی جهت تشخیص و درمان اختلالات اضطرابی نمایان می سازد. یافته های این پژوهش به طور کلی با یافته های سایر مطالعات قابل مقایسه هستند، با این حال انجام پژوهش در زمینه مکانیزمهای دفاعی در ایران نیازمند توجه بیشتری است.
رابطه عوامل شخصیت و خودشیفتگی بیمارگون با جهت گیری دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، رابطه پنج عامل بزرگ شخصیت و نارسیسیزم پاتولوژیک، به عنوان یک ساختار شخصیتی ناسالم با جهت گیری دینی دانش پژوهان مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی قم بررسی شده است. گروه نمونه، شامل 104 دانش پژوه مرد و 48 نفر زن بود. دانشجویان به پرسش نامه های 5 عامل بزرگ شخصیت گلدبرگ، جهت گیری دینی درونی/ بیرونی آلپورت و راس، جهت گیری دینی جستجوی بتسون، جهت گیری دینی مسلمانان- مسیحیان، نارسیسیزم ناسالم مارگولیس پاسخ دادند. فرضیه اصلی این پژوهش مبنی بر ارتباط ویژگی های شخصیتی و جهت گیری دینی تایید شد، اما قدرت پیش بینی دینداری از سوی عوامل شخصیت، برخلاف انتظار، چشمگیر نبود. از میان عوامل شخصیت، بیش از همه عامل پایداری هیجانی، نوع جهت گیری دینی را پیش بینی می کرد. عامل پایداری هیجانی، به طور مثبت پیش بینی کننده جهت گیری درونی، و به صورت منفی پیش بینی کننده برخی ابعاد جهت گیری بیرونی و جهت گیری جستجو بود. عامل وظیفه شناسی نیز جهت گیری دینی فرهنگی را پیش بینی کرد. اما شواهدی دال بر تایید نقش عوامل توافق و گشودگی به تجربه در پیش بینی جهت گیری دینی به دست نیامد. نارسیسیزم پاتولوژیک با جهت گیری درونی ارتباط منفی، و با برخی ابعاد جهت گیری بیرونی از جمله جهت گیری آخرتی منفی ارتباط مثبت داشت.