فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۲۹ مورد.
پیش بینی خودتعیین گری مذهبی توسط سبک های دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی خودتعیین گری مذهبی توسط سبک های دلبستگی بود. جامعه مورد مطالعه دانش آموزان دختر و پسرپایه پیش دانشگاهی(18 تا 21 سال) شهرستان زاهدان در سال تحصیلی90-1389 بود. نمونه ی پژوهش شامل 346 که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده های مورد نظر پژوهش از پرسش نامه خودتعیین گری مذهبی ریان و همکاران و مقیاس تجدیدنظرشده دلبستگی کولینز و رید استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون گام به گام مورد استفاده قرار گرفت. نتایج همبستگی نشان داد سبک دلبستگی ایمن با خود تعیین گری مذهبی خودپذیر همبستگی مثبت دارد، سبک دلبستگی اضطرابی با خود تعیین گری مذهبی خودپذیر همبستگی معکوس دارد و سبک دلبستگی اجتنابی همبستگی مثبت با خود تعیین گری درون فکنی شده نشان می دهد. براساس رگرسیون گام به گام، سبک دلبستگی اجتنابی به میزان 012/0 واریانس سبک خودتعیین گری مذهبی درون فکنی شده راتبیین می کند و سبک دلبستگی اضطرابی به میزان 037/0 واریانس سبک خود تعیین گری مذهبی خودپذیر را تبیین می کند. بنابر این، هر چه انگیز های مذهبی درونی تر می شود تضاد سبک دلبستگی اضطرابی و اجتنابی با آن بیشتر می گردد.
رشد دینداری در اوائل کودکی: رویکردی روانشناختی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله «رشد دینداری در اوائل کودکی» را از منظر روان شناختی و اسلامی و با هدف دستیابی به شناختی عمیق تر و چندوجهی بررسی کرده است. پرسش از وجوه تمایز و تشابه دو رویکرد، محور اساسی بررسی این مطالعه است. روش پژوهش تطبیقی است. یافته های پژوهش حاکی از تمایز بین دو رویکرد، در توصیف و تبیین مبانی و ریشه های اولیه دینداری است. از منظر روان شناختی، ریشه های اولیه دینداری ناشی از برآیند تجارب کودک با محیط پیرامونی است. از منظر اسلام نیز، ریشه های اولیه دینداری را باید در فطرت به معنای عشق به خیر و سعادت مطلقه پی جویی کرد، برایند تجارب کودک با محیط پیرامونی، تنها زمینه رشد یا انحراف از فطرت را فراهم می کند. در زمینه چگونگی شکل گیری دینداری، وجه تشابه دو دیدگاه، تأکید بر ایجاد محیط زیست امن، پویا و پاسخ گو برای رشد مطلوب دینداری است. هر دو دیدگاه، بر ثبت تجارب کودک- والدین در نظام روانی کودک و تأثیر این تجارب بر دینداری در آینده تأکید دارند.
نقش آزاردیدگی دوران کودکی بر تصویر بدنی و عملکرد جنسی در زنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کودک آزاری علاوه بر پیامدهای کوتاه مدت مخربی که بر روی کودک به جای می گذارد پیامدهای بلندمدتی را هم به دنبال خواهد داشت. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش آزاردیدگی دوران کودکی بر تصویر بدنی و عملکرد جنسی در زنان متاهل شهر اصفهان انجام شده است.\nروش کار: این پژوهش مقطعی-تحلیلی در سال 1393 بر روی 150 زن متاهل شهر اصفهان، با روش نمونه گیری در دسترس، انجام شد. جهت گردآوری داده ها از مقیاس های خود گزارش کودک آزاری (CASRS)، ترس از تصویر بدن (BICI) و عملکرد جنسی زنان (FSFI) استفاده شد. داده ها پس از گردآوری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 21 و آزمون های توصیفی، ضرایب همبستگی و رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفتند.\nیافته ها: عملکرد جنسی با نمره ی کل آزاردیدگی (01/0>P) و با خرده مقیاس های غفلت، آزار جسمی و آزار جنسی، رابطه ی منفی معنی دار دارد (01/0>P). تصویر بدنی با نمره ی کل آزاردیدگی (01/0>P) و با خرده مقیاس های آزار عاطفی (01/0>P)، غفلت (01/0>P) و آزار جنسی (05/0>P) رابطه ی منفی معنی داری دارد. تصویر بدنی و عملکرد جنسی نیز رابطه ی مثبت معنی داری دارند (01/0>P). غفلت (22/0- =β، 003/0>P)، آزار جسمی (26/0=β، 01/0>P) و آزار عاطفی (24/0- =β، 01/0>P) توان پیش بینی معنی داری برای تصویر بدنی و هم چنین غفلت (42/0- =β، 01/0>P)، آزار جنسی (18/0- =β، 02/0>P) و آزار عاطفی (19/0=β، 03/0>P) توان پیش بینی معنی داری برای عملکرد جنسی در زنان مورد مطالعه داشته اند.\nنتیجه گیری: تجربه ی آزاردیدگی در دوران کودکی در زنان متاهل با اختلال در عملکرد جنسی همراه است و منجر به تصویر ذهنی منفی از خود و کاهش عملکرد جنسی می شود.
بررسی نقش طرحواره های ناسازگار اولیه در پیش بینی طلاق عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:یکی از مسائلی که در خانواده باید به آن پرداخته شود بحث طلاق عاطفی می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و طلاق عاطفی بین زن و مرد بود.
روش: طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی است و نمونه آماری تحقیق را زنان و مردان ساکن شهر مشهد تشکیل می دهد که از بین آن ها 200 نفر (100 زن و 100مرد) به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه ی یانگ و پرسشنامه طلاق عاطفی بود. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه (گام به گام) تحلیل شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد بین نمره کل طرحواره ها با طلاق عاطفی رابطه ی مثبت و معنادار وجود دارد (01/0>P). تحلیل رگرسیون نشان داد، انزوای اجتماعی، شکست در پیشرفت، محرومیت هیجانی توانایی پیش بینی کنندگی طلاق عاطفی را دارند (01/0>P).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج بدست آمده پیشنهاد می شود که با شناسایی و اصلاح طرحواره های ناسازگار اولیه می توان میزان صمیمیت و رضایت زناشویی را افزایش و میزان طلاق عاطفی را کاهش داد.
بررسی اثربخشی برنامه ی آموزشی مبتنی بر 8 اصل تربیتی پیامبر(ص)، بر رشد اجتماعی کودکان 5 تا 6 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه ی آموزشی مبتنی بر 8 اصل تربیتی پیامبر(ص).بر رشد اجتماعی کودکان 5 تا 6 سال می باشد.
روش: پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل تمام خانواده های دارای فرزندان 5 تا 6 سال منطقه ی 1500 خانواری کشتارگاه از شهرستان شاهیندژ می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد100 خانوار انتخاب شدندکه تعداد 48 خانوار حاضر به شرکت در پژوهش شدند. سپس آزمودنی ها به طور کاملا تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند که هر گروه تشکیل شده شامل 20 خانواده بودند. سپس 8 اصل تربیتی پیامبر در قالب 8 جلسه ی آموزشی به والدین گروه آزمایش، آموزش داده شد و سپس از طریق والدین به فرزندانشان منتقل شد یا آموزش داده شد ولی آزمودنی های گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش مقیاس رشد اجتماعی واینلند بود.
یافته: آموزش برنامه ی تربیتی مبتنی بر 8 اصل تربیتی پیامبر باعث افزایش رشد اجتماعی کودکان 5 تا 6 سال شده است.
نتایج: با توجه به نقش و اهمیت سال های اولیه ی زندگی و محیط خانواده بر رشد کودک در ابعاد مختلف شناختی، جسمانی، عاطفی و اجتماعی و با تاکید بر فرهنگ دینی جامعه ی ایرانی و تاثیرپذیری زیاد مردم از آموزه های دینی، از این برنامه ی آموزشی می توان برای ایجاد، بهبود و شکوفایی رشد کودک به ویژه در بعد اجتماعی استفاده بکنیم
اثربخشی برنامه آموزشی دلبستگی به جنین بر ارتباط مادر - جنین و سلامت روان زنان باردار
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ارتباط عاطفی بین مادر و نوزاد متولدنشده، به عنوان دلبستگی مادر به جنین بیان می شود. این دلبستگی اولین ارتباطی است که با رابطه مادر و نوزاد بعد از تولد همبستگی معناداری دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش برنامه دلبستگی پیش از زایمان بر دلبستگی مادر به جنین و افزایش سلامت روان زنان باردار بود.
روش : این مطالعه از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه مهار بود. جامعه، شامل زنان بارداری بود که از ابتدای ماه فروردین تا اردیبهشت 93 به بیمارستان صارم مراجعه کردند که از بین آنها نمونه ای به حجم 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب شده و 15 نفر در گروه مداخله و 15 نفر در گروه مهار جای دهی شدند. گروه مداخله طی دعوت نامه ای به این کارگاه دعوت شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون دلبستگی مادر به جنین (کرانلی، 1981) و آزمون سلامت روان (لویباند و لویباند، 1995) استفاده شد. کارگاه، هفته ای یک بار در 10 جلسه 90 دقیقه ای برگزار شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری حاصل از داده های مقیاس دلبستگی مادر به جنین و مقیاس سلامت روان نشان داد که آموزش برنامه دلبستگی پیش از زایمان منجر به افزایش دلبستگی مادر به جنین و سلامت روان زنان باردار شده است (001/0 < p).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، پژوهش حاضر کاربردهای بالینی مهمی جهت ارتقاء سلامت روان زنان باردار دارد. یادگیری تکنیک های دلبستگی، باعث افزایش دلبستگی پیش از زایمان و سلامت روان مادران در این دوران شده و با آموزش این تکنیک ها، می توان بستر لازم جهت افزایش سلامت روان مادر و نوزاد را فراهم کرد.
بررسی رابطه ادراک فیزیونومیک در نظریه ورنر با جاندار پنداری در کودک پیش عملیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضربه بررسی رابطه ادراک فیزیونومیک در نظریه ورنرباجاندارپنداری در کودک پیش عملیاتی می پردازد. دراین مقاله شباهت جنبه های مختلف نظریه منحصر به فرد هاینز ورنر روان شناس آلمانی با مفهوم جاندارپنداری پیاژه موردبررسی قرارگرفته است. روش پژوهش دراین مقاله توصیفی تحلیلی وجزوپژوهش های کیفی است. نحوه ادراک کودک ازمحیط اطراف و واکاوی وچگونگی این ادراک، و تفاوت کیفی آن باادراک یک فرد بزرگسال وهمچنین شباهت و نزدیکی ادراک کودک با نحوه درک طبیعت درمیان هنرمندان وبیماران اسکیزوفرن ازجمله مطالبی است که دراین مقاله مورد مطالعه قرارگرفته است. یک پارچگی و هم زمانی ادراک و اندیشه در کودک پیش عملیاتی، نقش بادامه در تفکرشهودی کودک وانسان بدوی، ازجمله یافته های این مقاله است. همچنین برای نخستین بار به نوعی دانش شهودی بر مبنای شباهت و مجاورت در کودک پیش عملیاتی اشاره شده، که نتیجه ادراک بی واسطه کودک از محیط و طبیعت پیرامون خود می باشد.
تحول تفکر خلاق در کودکان یک زبانه و دوزبانه زودهنگام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی تحول تفکرخلاق و مؤلفه های آن در کودکان یک زبانه و دوزبانه زود هنگام انجام شد. روش: نمونه پژوهش شامل 260 دانش آموز دختر و پسر (130 دانش آموز دوزبانه زود هنگام آذری فارس و 130 دانش آموز یک زبانه فارس) بود که به صورت در دسترس از مدارس ابتدائی ناحیه دو قم انتخاب شدند. داده ها با استفاده از آزمون تفکر خلاق تورنس (TTCT؛ نسخه تصویری فرم B، 1974) جمع آوری و با آزمون تحلیل واریانس چند راهه و مقایسه زوجی میانگین ها تحلیل شد. یافته ها: براساس یافته ها، جنس، زبان و پایه تحصیلی بر تفکر خلاق و مؤلفه های آن تأثیر معنادار داشتند و موجب روند غیرخطی تحول خلاقیت در بین گروه ها شدند. نتیجه گیری: تعامل جنس، زبان و سن بیشترین تأثیر محسوس را در روند تحولی خلاقیت دارد، به گونه ای که پسرهای دوزبانه در پایه های تحصیلی بالا خلاق تر و دخترهای یک زبانه ضعیف تر از سایر گروه ها عمل کردند.
رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با کمال گرایی: آزمون یک الگوی علّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با کمال گرایی در دانشجویان اجرا شد. جامعه آماری دانشجویان دانشگاه آزاد شهر نقده بودند که از بین آن ها 431 نفر از رشته های مختلف (226 دختر و 205 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه (SF-YSQ) (یانگ، 2005) و پرسشنامه کمال گرایی (هیل و همکاران، 2004) بود. داده ها از طریق و الگوی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان داد که مولفه های کمال گرایی تمرکز بر اشتباهات، معیارهای بالا با دیگران، نیاز به تأیید، ادراک فشار و نشخوار فکری با طرحواره ناسازگار اولیه رابطه مثبت و نظم و سازماندهی و هدفمندی با طرح واره ناسازگار اولیه رابطه منفی دارد. از سویی، نتایج حاصل از الگوی معادلات ساختاری نشان داد که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی برخوردار بوده و ابعاد کمال گرایی از طریق طرحواره های ناسازگار اولیه پیش بینی و تبیین شده است (90/0=GEI، 066/0=RSMEA).
اثربخشی درمان مبتنی بر دلبستگی بر عملکرد خانواده مادران دارای سبک دلبستگی ناایمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر تغییر دلبستگی برعملکرد خانواده ی مادران دارای سبک دلبستگی ناایمن انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی بود که در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل استفاده شد. نمونه مورد مطالعه شامل 24 نفر (12 نفر در هر گروه) از مادران دانش آموزان پسر پایه های سوم و چهارم دوره ابتدایی شهر نجف آباد بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گماشته شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل دو مقیاس سنجش عملکرد خانواده (FAD) و پرسشنامه سبک های دلبستگی (RAAS) بود. برنامه مداخله ای شامل 10 جلسه هفتگی دو ساعته درمان مبتنی بر دلبستگی بود که به شرکت کنندگان گروه آزمایش ارائه شد. شرکت کنندگان گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. شرکت کنندگان هر دو گروه قبل و بعد از اجرای برنامه مداخله ای و همچنین بعد از یک ماه از انجام مطالعه (مرحله پیگیری) مقیاس سنجش عملکرد خانواده را تکمیل کردند. در نهایت، داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس چند راهه تحلیل شدند. نتایج نشان داد پس از انجام مداخله آموزشی، بین نمرات کلی و زیرمقیاس های عملکرد خانواده در گروه آزمایش و کنترل پس از درمان و همچنین پس از گذشت یک ماه از درمان (مرحله پیگیری)، تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارتی دیگر، عملکرد خانواده در شرکت کنندگان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون افزایش پیدا کرده بود و این افزایش تا یک ماه بعد نیز حفظ شده بود. با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گیری کرد که درمان مبتنی بر دلبستگی بر بهبود عملکرد خانواده زنان دارای سبک دلبستگی ناایمن موثر است.
ژنتیسم دیدار با پیاژه : از پنجره تحلیل مقایسه ای با دیگر تحول گرایان
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با نگاهی تحلیلی اندیشه پیاژه را مورد بررسی قرار داده است.برای رسیدن به این هدف ، نوشته کنونی در پنج قسمت تنظیم گردیده است.در گام اول و دوم اندیشه پیاژه از شناخت شناسی تا روانشناسی پیگیری شده است. در گام سوم تحول اندیشه پیاژه مطرح، و در گام چهارم با دیگر تحول گرایان مقایسه گردیده است.در اخرین گام دورنمای اندیشه او مورد بررسی قرار داده شده است.
ارزیابی و آماده سازی مربیان مهدکودک ها برای آموزش محیط زیست به کودکان (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شکل گیری نگرش ها، ارزش ها، تعهد و مهارت های مورد نیاز برای حفظ و پشتیبانی محیط زیست در افراد از سنین پایین آغاز می شود. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و آماده سازی مربیان مهد کودک ها برای آموزش محیط زیست به کودکان می باشد. روش: روش تحقیق این پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را مربیان مهد کودک های شهر تهران تشکیل می دهند. یافته های مربوط به میزان سواد زیست محیطی از طریق پرسشنامه های استاندارد شده حاصل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که 79 درصد نمونه مطالعاتی از نظر سواد زیست محیطی در وضعیت پایین تر از متوسط می باشند. سطح تحصیلات و سابقه کار در سطح اطمینان 95%، رابطه معنی داری را با سطح سواد زیست محیطی نشان نمی دهد. همچنین مربیان مهدهای کودک اطلاعات خوبی راجع به مسائل زیست محیطی کشور داشتند اما اطلاعات چندانی از معضلات زیست محیطی جهان نداشتند. نتیجه گیری: تحقیق حاضر نشان می دهد که ارائه برنامه های آموزش محیط زیست برای مربیان مهد کودک ها و همچنین لزوم وجود آن در برنامه های ضمن خدمت مربیان، امری الزامی است.
مقایسة رشد حرکتی کودکان 6-3 سالة اهواز با آزمون غربالگری رشددنور II(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، مقایسة رشد حرکتی کودکان 3 تا 6 سالة اهواز با آزمون غربالگری رشد دنور II بود. روش پژوهش از نوع توصیفی – پیمایشی است. جامعة آماری تحقیق، کودکان اهوازی بودند که 1044 کودک 3 تا 6 ساله بهصورت خوشهای تصادفی از مهدکودکهای اهواز جمعآوری شدند. ابزار گردآوری آزمون غربالگری، رشد دنور 2 است. روش تحقیق شامل آمار توصیفی برای محاسبة فراوانیها و رتبة درصدی برای تنظیم نقاط درصدی است. یافتهها نشان میدهد که کودکان اهوازی در تمام نقاط درصدی (90، 75، 50، 25) در حرکات درشت نسبت به هنجار دنور تأخیر دارند. همچنین کودکان در تمام نقاط درصدی (90، 75، 50، 25) در حرکات ظریف نسبت به هنجار دنور دارای تأخیر هستند.
نقش تعداد هجاهای کلمه در پیش نیازهای یادگیری خواندن: شواهدی از آگاهی واج شناختی کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این بررسی مطالعه تأثیر تعداد هجاهای کلمات بر آگاهی واج شناختی کودکان بود. نمونه پژوهش80 نفر از کودکان (40 دختر و 40 پسر با میانگین سنّی 5/5 سال) فارسی زبان پیش دبستانی ساکن شهرستان رامیان از توابع استان گلستان بودند که از نظر بهره هوشی، تمیز شنیداری، زبان و رفتاری کنترل شده بودند. ابزار این پژوهش مجموعه آزمون های آگاهی واج شناختی محقق ساخته (امیِری مقدم، 1390) بود. داده ها با استفاده از آزمون تی مکرر و آزمون واریانس مختلط تحلیل شد. تحلیل داده ها نشان داد که متغیرهای تعداد هجا و جنسیّت تنها در خرده آزمون های آگاهی هجایی تأثیر معناداری داشتند (001/0>P)، به این معنا که تعداد هجاهای کلمات تنها بر آگاهی هجایی کودکان (و نه آگاهی درون هجایی و واجی آن ها) تأثیر داشت و عملکرد دختران در این سطح به مراتب بهتر از پسران بود. از طرفی، تنها در خرده آزمون های آگاهی هجایی بین متغیرهای تعداد هجا و جنسیّت تعامل معناداری وجود داشت(05/0>P). به عبارت دیگر، در این خرده آزمون ها عملکرد دختران درباره هر دو گروه کلمات دو هجایی و سه هجایی به مراتب بهتر از پسران بود. یافته های حاضر حاکی از این هستند که احتمالاً کودکان پیش دبستانی قبل از آموزش رسمی آگاهی واج شناختی را در حد واحدهای درون هجایی و واجی در حد مطلوبی کسب نمی کنند و شکل گیری آن ها مستلزم آموزش جدی است.