فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۷۴۱ تا ۸٬۷۶۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی دانشی است که با یافتن وجوه مشترک به بررسی احتمال تاثیرگذاری و تاثیر پذیری دو یا چند اثر ادبی که به قلمروهای ملی ادبی متفاوت تعلق دارند، و نیز تحلیل و آشکارداشت چند و چون این تاثیر و تاثر، می پردازد. این تطبیق ها معمولا در بستر دو زبان صورت می گیرد اما متغیرهای دیگری همچون زمان و زمینه های فرهنگی و اجتماعی خلق آثار، تفاوت در شیوه های زیستی و جغرافیای فرهنگی را نیز دربرمی گیرد. در پژوهش های تطبیقی روایت شناختی، وجوه مشابه و متفاوت درونمایه های آثار، شیوه ها و عناصر روایتگری بررسی می شود.
خسرو و شیرین نظامی و نظیره ی آن پدماوت عبدالشکور بزمی دو منظومه ی بزرگ ایرانی و هندی اند که در ساختار روایی تشابه ها و تفاوت هایی دارند. هر دو اثر از حوادث و شخصیت های تاریخی مایه گرفته اند اما روایت نظامی به داستان و روایت هندی به تاریخ متمایل تر است. از نظر زاویه دید، راوی داستان نظامی دانای کل مطلق و راوی منظومه هندی دانای کل خنثی است. هر دو منظومه از زمان تقویمی و حسی بهره گرفته اند اما زمان تقویمی در آنها قوی تر است. در انتقال زمانی و مکانی روایت دو منظومه شباهت ها و تفاوت هایی وجود دارد. توصیف مناظر طبیعی، مراسم رزم و بزم، و اشخاص در اشکال مختلف در هر دو منظومه نقش مهمی در واقع نمایی دارد.
قصیده مرآت الصفای خاقانی از دیدگاه ادبیات تعلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بزرگ ترین قصیده سرایان قرن ششم هجری که همگان به عظمت مقامش در شاعری و بلندی مرتبه اش در سخنوری مقرّ و معترفند، خاقانی شروانی است. وی به خوبی توانست در پرتو نبوغ و همّت خود و نیز در سایه تعالیم ارزنده قرآن و حدیث، در علوم ادب و لغت و دیگر علوم و فنون به درجة کمال برسد و در شعر داراى نیرویى خلّاقه گردد. قصیده سرایی در عصر وی به سبب قریحه سرشار و اندیشه مضمون پرور او بود که به درجه ممتازی از پختگی و کمال در ادب فارسی رسید. اگر به دیوان ارزشمند این شاعر سترگ نظری بیفکنیم،خواهیم دید که اشعار وی به سبب گستردگی مضامین و تنوّع مفاهیم، از قابلیت های پژوهشی خوبی برخوردار است. در حقیقت قصاید خاقانی شروانی از لحاظ داشتن مفاهیم حکمی و پندگونه در خور توجّه است. به ویژه قصیده شینیه مرآت الصفای او که از اقبال ویژه ای برخوردار است، سرشار است از آموزه های حکمی و تعلیمی که در آیینه آن می توان مضمون پردازی اخلاقی و اندیشه ورزی حکمی و پندگونه خاقانی را به وضوح دید. این پژوهش با هدف تبیین تعالیم حکمی و تربیتی و آموزه های اخلاقی و با روش تحلیلی-توصیفی در قصیده مرآت الصفای خاقانی صورت گرفته است.
نقد اسطوره ای دو قصه فولکلوریک منطقه دشمن زیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصه های فولکلوریک، بخشی از میراث فرهنگی ناملموس هر ملت به شمار می آیند که به خوبی، آداب و رسوم و عقاید و سنت ها و جهان بینی آن ها را بازگو می کنند. از آنجا که در سده های اخیر، با رشد روزافزون تکنولوژی، بسیاری از قصه های شفاهی، در دل خاک مدفون شده اند، بسیار بایسته است که این قصه ها قبل از مرگِ راوی آن ها، ثبت و در حد امکان نقد و تحلیل گردند. از این رو، در این جستار، دو قصه «ماه تتی و آلازنگی» و «پیرزن آرد دوشوئیی»، از منطقه دشمن زیاری فارس با تحقیقی میدانی گردآوری و سپس از منظر نقد اسطوره ای نقد و تحلیل شده اند. ازجمله موارد برجسته تبلوریافته در این قصه ها می توان به محوریت زن و ظهور پهلوان بانو در قصه ها، نبرد اژدهای خشک سالی با ترسالی، پیوند اسپ و ماه با باروری، هستی یافتن گیتی از تخم مرغ کیهانی، رویش گیاه از خون خدای نباتی و پرده دری نی ای رسته از خون مقتول اشاره کرد. از دیگر سو، درون مایه قصه های مورد بحث در این جستار در قصه های فولکلوریک دیگری چون «دختر و گاو زرد»، «ماه پیشانی»، «اجه که م هو»، «گل خندان»، «راز نی لبک زیبا»، «دختران انار» و «نارنج و ترنج» نیز پدیدار شده است.
معرفی جوهر معظم سروده ی میرزا گل محمدخان ناطق مکرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمام میراث مکتوب زبان فارسی لزوماً در چارچوب مرزهای فعلی جغرافیایی ایران قابل احصا نیست و تحوّلات گوناگون گذشته، باعث جدایی بخش هایی از این سرزمین، گسترش زبان فارسی و پیدایش آثاری به این زبان در مرزهای خارج از ایران گردیده است. گل محمد ناطق مکرانی یکی از سخنوران منطقه ی بلوچستان پاکستان است که متأسفانه برای ادب دوستان، چندان شناخته شده نیست. آثار ناطق عبارتند از دیوان و یک مثنوی که مثنوی او در دست نیست و دیوان مختصر او که «جوهر معظم» نام دارد، تنها اثر موجود وی است. این دیوان تا به حال دو بار در هند و پاکستان به چاپ رسیده است و اشعاری در قالب های قصیده، قطعه، رباعی و غزل را شامل می شود که در چاپ دوم، مجموعه نامه های شاعر نیز بر آن افزوده شده است. نگارندگان در این مقاله پس از معرّفی مختصر شاعر و دیوان وی، با سیری در این اثر، به روش تحلیل محتوای اشعار، به بررسی کوتاه سبک، مضمون و محتوای آن پرداخته اند.
مناظره کدوبن و چنار
حوزههای تخصصی:
بررسی عناصر و مضامین دینی و میهنی در اشعار کتابهای فارسی دوره ی راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
زنجیره های استعاری «محبت» در تصوف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از قرن دوم هجری صوفیه با وارد کردن مفهوم «محبت» در سخنان خود، نسبت جدیدی میان خود و خداوند تعریف کردند، این تعریف اگرچه در ابتدا با مخالفت های از جانب فقها و متکلمین روبرو شد اما به تدریج جای خود را در گفتمان صوفیه پیدا کرد، تا این که در نهایت در آغاز قرن ششم مفهوم «عشق» نیز به طور رسمی وارد اقوال و آثار ایشان شد. تلاش صوفیه در این چهارقرن برای تعریف و توضیح این مفهوم، تصوف را وارد مرحلة جدیدی ساخت که شاهد شکوفایی آن در قرن های ششم تا هشتم هجری می باشیم.
نگارنده در این جستار به دنبال بررسی دیدگاه های هستی شناسانة صوفیه دربارة این مفهوم بوده است از این رو از طریق تحلیل و بررسی استعاره های مفهومیِ هستی شناختی در «نظریة استعارة مفهومی» به جستجوی دیدگاه های صوفیه در این باره پرداخته و در نهایت ثابت کرده که استعاره پردازی های صوفیان از همان ابتدا بیانگر دو دیدگاه که در واقع برخاسته از دو استعارة اصلیِ خداوند سلطان است و خداوند محبوب است می باشد
عظمت زبان فارسی و لزوم حراست آن
حوزههای تخصصی:
روش درست دستیابی به اهداف اصلی داستان های قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از نویسندگان و مفسران در بیان اهداف قصه های قرآن راه درست را نپیموده اند و اهدافی را ذکر کرده اند که قصه های قرآن برای آنها نازل نشده اند . سبب این اشتباه نیز یا خطای روش شناختی آنها بوده و یا تکیه روایت های ضعیف و اسرائیلیات.
در مقدمه پژوهش حاضر، روش درست دستیابی به اهداف اصلی داستان های قرآن را ذکر کرده و گفته ایم که اگر کسی بخواهد به این اهداف دست یابد، اولاً باید به خود قرآن تکیه کند. دوم آنکه به احادیث ضعیف و اسرائیلیات اتکا نداشته باشد. سوم به شرایط تاریخی نزول سوره ای که حاوی داستان است توجه کند؛ و چهارم آنکه نخست هدف کلی آن سوره را کشف کند؛ زیرا داستان جزئی از آن سوره محسوب می شود و منطقاً با دیگر اجزای سوره هم سو و هماهنگ است.
ما در این باره با ذکر چهار قصه قرآنی، به بیان اهداف این قصه ها پرداخته ایم و با ذکر سخنان مفسران و نویسندگان در این خصوص ، آنها را نقد و بررسی کرده ایم.
تحلیل داستان سیاوش بر بنیاد ژرفساخت اسطورة الهه باروری و ایزد گیاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرفان در عصر باباطاهر
نگاهی به علل گسترش طنز در قرن چهاردم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله،طنز در ادب عرب قرن چهارم هجری که به تعبیر بسیاری از مورخان،دوره شکوفایی تمدن اسلامی به شمار می آید،مورد بررسی قرار گرفته است .نگارنده سعی نموده تابا نگاهی به طنز در دوران جاهلیت،به شکل گیری و تحول طنز در دوره عباسی (قرن چهارم هجری)بپردازد.در این باره،اوضاع سیاسی-اجتماعی عباسیان از جمله وجود طبقات گوناگون اجتماعی،پدیداری طبقه ظریفان ، تجمل حاکم بر دربار خلفا ، قدرت گیری درباریان و بی اعتنایی به اوضاع طبقه محروم و تهی دست، مورد توجه قرار می گیرد.این اوضاع باعث گردید تا شعرا و ادیبان به کمک طنز سیاسی و غیرسیاسی بتوانند ضمن حمله به بی عدالتی حالک بر دربار خلفا وانتقاد از اوضاع زمانه ،بهترین تصویر را از زندگی در قرن چهارم هجری،ارائه دهند.
آرایه های ادبی در اشعار مانویان ایرانی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش زیادی از اشعار دوره میانه ایران را مانویان پارسی، پارتی و سغدی زبان سروده اند. این اشعار یا ستایشی و آیینی اند؛ یا سرودهایی عرفانی که سرگذشت غریبانه نور را در زندان ماده روایت می کنند. سرودهای اخیر چون با انسان پیوند بیشتری دارند، عنصر عاطفه و خیال در آنها آشکارتر است و هنر سخنوری شاعران مانوی را در آنها بهتر می توان دید. در این اشعار از صنایع ادبی در هر دو حوزه بدیع لفظی و معنایی استفاده چشمگیر شده است، که گذشته از آرایه هایی که وجودشان از هر شعری انتظار می رود و در ذات شعر است، نمونه هایی می توان یافت که حتی با تعریفات کتب بلاغی دوره اسلامی، که گاه در تقسیمات هر مقوله بدیعی راه افراط پیموده اند سازگار است. آرایه های ادبی در سرودهای مانوی ایرانی به دو گروه موسیقی اصوات (بدیع لفظی) و موسیقی معنوی (بدیع معنوی) قابل تقسیم است؛ در زمینه بدیع لفظی آرایه تکرار (تکرار واژه، جمله و واج)، و در زمینه بدیع معنوی از آرایه هایی چون تضاد، ایهام و التفات استفاده شده است. در این مقاله چگونگی استفاده شاعران مانوی از آرایه های ادبی در سرودهای بازمانده به زبان های فارسی میانه، پارتی و سغدی با ذکر نمونه نشان داده شده است.
جلوه های خاص معشوق در غزل های صائب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عشق مهم ترین مضمون غزل است که در دو شاخه ی عشق آسمانی و عشق زمینی حضور داشته و غزل فارسی را غنی و دلنشین ساخته است. بیان معانی عاشقانه از هر نوع (آسمانی و زمینی )که باشد مستلزم بیان رابطه عاشق و معشوق است.
معشوق مرکز و محور غزل های عاشقانه است، تصویر او نشان دهنده ی دیدگاه غزلپرداز نسبت به عشق و معشوق است. شاید در نگاه اول بپنداریم معشوق در غزل فارسی به صورت کلی توصیف شده ، چنانکه می توان گفت یک تیپ است نه شخصیت ، این حرف تا حدود زیادی درست است، اما در این تحقیق به بررسی توصیف های صائب از معشوق می پردازیم تا ببینیم معشوق از نظر ظاهری و اخلاقی چگونه است و کدام ویژگی ها، معشوق غزل صائب را متمایز ساخته است و تاچه اندازه معشوق غزل او تحت تاثیر سبک شاعر قرار گرفته است؟
یکی از مهم ترین پرسش ها دربارهء معشوق، ماهیِت اوست. در غزل فارسی، معشوق می تواند معشوق الهی، معشوق انسانی و معشوق نمادین (که نمایندهء خواسته ای از عاشق است) باشد. در این تحقیق روشن می شود که معشوق صائب در عاشقانه های غیر عرفانی یک شخص است یا نماد؟