ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۴۴۱ تا ۶٬۴۶۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
۶۴۴۵.

سیری تحلیلی در آراء نظریه پردازان ، فیلسوفان و ... در باب ادب و آثار ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شهود تحلیل ادبیات اندیشمندان

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نظریه های ادبی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای فلسفه
تعداد بازدید : ۱۹۴۳ تعداد دانلود : ۸۸۷
در تعریف واژه ی ادبیات، ماهیت، فواید و نقش آن در زندگی بشر و نیز در حوزه ها و کارکردهای عملی آن، از قدیمترین زمان تاکنون مباحث گوناگونی صورت گرفته است؛ برخی آنرا به مفهوم اخلاقی و برخی در معانی ادبی و عده ای نیز به هر دو مفهوم اخلاقی و ادبی آن به کار برده اند؛ اما امروزه ادبیات با سایر علوم جدید چون روان شناسی، زبان شناسی و نقد ادبی پیوند خورده واهمیت والایی پیدا کرده است. اگر ما سیری اجمالی در آراء و نظریه های ادبی غربی ها داشته باشیم، با مطالعه آراء ادبی افلاطون، ارسطو، سیدنی، جان درایدن، جانسن و کالریج و دیگران در می یابیم که: اولاً جریان فکری ادبی که از ارسطو شروع و به کالریج ختم می شود، متناسب با شرایط فرهنگ اروپایی است؛ بدین صورت که اگر در آراء آنها ابتدا موضوع اخلاق در حوزه ادبیات دارای نقش و معنایی خاصی بود، رفته رفته رنگ باخته و «لذت» جانشین «تعالیم اخلاقی» می گردد. ثانیاً در تعریف ماهوی شعر و ادبیات با مشکلات و نارساییهای چندی رو به رو هستیم که تعمیم آن نظرها به آثار ادبی مهم دنیا، نه تنها مشکل، بلکه گاهی ناممکن و یا حداقل ضعیف می باشد. در این مقاله ضمن تبیین و روشنگری جریانات تاریخی آراء ادبی غربی، که از اخلاق به التذاذ و از ایضاح به ابهام می گراید، سعی شده با کمک گرفتن از نظریه های ادبی خواجه نصیر و بند تو کروچه و استفاده از مفهوم «شهود»، تعریفی جامع و کاربردی تر از ادبیات ارائه شود تا گره گشای بسیاری از مشکلات ادبی و علمی ما باشد.
۶۴۴۸.

تحلیل حس چشایی در آثار مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولوی حسامیزی حواس ظاهری حس چشایی حواس باطنی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۱۹۳۹ تعداد دانلود : ۱۵۶۹
حس چشایی یکی از پرکاربردترین حواسی است که در آثار مولوی برای نمایاندن تمامی ساحت های مادی و روحانی استفاده شده و واژه های دیگری از خانواده آن در بازتاب این معانی به شاعر یاری رسانده است. نوعِ زندگی صوفیه و توجه بیش از حد آنها به تقلیل طعام، جوع، روزه، اجتناب از کسب و بها دادن به نظریه توکل، سبب توجه مولوی به حسّ چشایی شده است. در این پژوهش، افزون بر تحلیل حسّ چشایی، مواردِ درآمیزی این حس با حواسّ دیگر (بصر و سمع) بررسی می شود. خاستگاه حسّامیزی به یکی از اصول اساسی تفکر اشاعره- تصرف خداوند و نفی علیّت- بازمی گردد و در زبان مولوی صبغه ممتازی دارد. این ایماژ شاعرانه در مثنوی و دیوان شمس بازتاب تلقی ویژه و هنری مولوی از حواس ظاهر و باطن است که البته با جهان بینی غیب مدار او ارتباط دارد. مولوی برای هر چیزی که در عالم هست، متناظری غیبی پیش روی می گذارد؛ از این رو، در برابر حواسِّ ظاهری، شکلِ راستینی از حواس باطنی و غیبی وجود دارد. حواس ظاهر و باطن چونان محورهای نظام فکری مولوی در آثار وی با شیوه های گونه گون و چشم اندازهای متمایز مطرح می شوند. از نظرگاهِ مولوی، ادراکات نفسانی (شنیدن، دیدن، چشیدن و جز آن) در مرحله ای از معرفت نفس، امتزاج حاصل و یکسان عمل می کنند و به نوعی «وحدت قوا» می رسند.
۶۴۵۶.

نماد «طبیب» در شعر فارسی سدة هشتم و شاعران دورة عباسی (تأملی در نگرش متفاوت شاعران فارسی و عربی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نماد ادبیات تطبیقی طبیب شعر فارسی سدة هشتم شعر عربی دورة عباسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳۸ تعداد دانلود : ۱۲۱۷
شعر فارسی سدة هشتم هجری، سرشار از نمادها و رموز عرفانی است که حاصل نوآوری و استعداد شاعران این دوره، تحت تأثیر مضامین عرفان ابن عربی است. از جملة این نمادها، نماد «طبیب» است که مضامین مشابه و همسانی از آن در مقایسه با شعر فارسی، در ادبیات دورة عبّاسی نیز نمود دارد. این مقاله به بررسی تطبیقی نماد «طبیب» بر اساس مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی، در شعر شاعران دو دوره می پردازد. طبیب غالباً در شعر شاعران دورة عبّاسی، نماد طبیب معروف است؛ هرچند برخی شاعران آن را برای وصف ممدوح و ستایشِ توانایی، درمانگری و چاره اندیشی او یا وصف معشوق به کار برده اند. شاعران زبان فارسی نماد طبیب را از معنای مادّی و زمینی به معنای رمزی و عرفانی سوق داده اند؛ امّا در شعر شاعران دورة عبّاسی نمادّ مادّی دارد. از سویی دیگر، بافت معنوی تصویرهای نمادین شاعران عبّاسی از طبیب، تک معنایی است؛ در صورتی که تصویر نمادین شاعران فارسی، سه بافت لغوی معمول، سنّت ادبی و عارفانه دارد. در حقیقت، تصاویر نمادین شاعران فارسی، برخلاف شاعران دورة عبّاسی که تک معنایی است، میان حقیقت و مجاز شناور است.
۶۴۵۷.

بینامتنیت در فراداستانِ « قلب زیبای بابور» نوشتهی جمشید خانیان و مخاطب نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روایت بینامتنیت فراداستان رمان نوجوان جمشید خانیان

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی بینامتنیت
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات کودک و نوجوان داستان
تعداد بازدید : ۱۹۴۰ تعداد دانلود : ۹۷۶
قلب زیبای بابور نوشته ی جمشید خانیان یک فراداستان است که در پی به کار گرفتن شیوه ای تازه در روایت و گریز از شیوه های سنتی ست. در فراداستان راوی به شیوه های داستان گویی می اندیشد همچنین یکی از ویژگیهای فراداستان مهارت در به کارگیری بینامتنیت است. هدف این پژوهش، بررسی مقایسه ای و یافتن رّد پای عناصر بینامتنی، دریافت مناسبات آن با متن و در نوبتی دیگر بررسی نقش مخاطب نوجوان در درک این شیوه از داستان نویسی است. روش مقاله توصیفی- تحلیلی و بر مبنای آرای مخاطبان است. اصلی ترین شگرد خانیان درین داستان ، به کار گیری عناصر بینامتنی و ایجاد مکالمه با داستانهای نام آشنا برای کودکان و نوجوانان به ویژه شازده کوچولو اثر اگزوپری است. احضار متون شناخته شده به این داستان، برای پیشبرد فرایند روایت، شکل گیری عناصر داستان، باورپذیری و القای معانی انجام گرفته است. همچنین نظر مخاطبان نشان می دهد که نوجوانان می توانند به شکلهای گوناگون با عناصر بینامتنی رابطه برقرار کنند.
۶۴۶۰.

بررسی سه بیت از داستان رستم و اسفندیار(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شاهنامه زندان زنان داستان رستم و اسفندیار کریمان شاه هاماوران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳۷ تعداد دانلود : ۱۸۳۶
داستان رستم و اسفندیار شاهنامه به رغم شرح و تحلیلهای گوناگونی که درباره آن نوشته شده، هنوز نیازمند بازخوانی و توضیح برخی نکات و مبهمات است. در این مقاله با بررسی سه بیت درخور تامل و در عین حال کمتر توجه شده داستان، نشان داده شده است که: 1. بنابر اسناد و قراینی، گشتاسپ برای خوار داشت اسفندیار، پسرش را در زندان زنان به بند کشیده بوده و احتمالا «بدکارگان» در مصراعی از داستان ناظر بر این روایت است. 2. «کریمان» در بیتی از این داستان که در سنت شاهنامه خوانی و گذشته ادبی ایران گاهی اسم خاص و نام پدر نریمان دانسته شده به دلایلی جمع «کریم» و در معنای واژگانی آن است. 3. اشاره به کشته شدن شاه هاماوران به دست رستم در یک یا دو جا از این داستان، که با سرانجام این کس در روایت جنگ هاماوران، متفاوت و ظاهرا از تناقضات شاهنامه است به دلیل بودن دو گزارش از این داستان در ادب حماسی ایران و نشانه های هر دو روایت در شاهنامه به جای مانده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان