فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۰۰۱ تا ۶٬۰۲۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
نقد و بررسی ترجمه غزلیات حافظ به زبان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقالة حاضر، هشت ترجمه موجود از تمام یا گزیده ای از غزلیات خواجه حافظ شیرازی به زبان عربی گردآوری و معرفی می گردد. میزان توفیق مترجمان عرب زبان در انتقال اندیشه و هنر حافظ بررسی می شود و به کیفیت فهم اشعار و تمایز سبکی این ترجمه ها در زبان مبدأ و مقصد پرداخته می شود.
رویکرد ترجمه اعم از تحت اللفظی، ارتباطی و آزاد بیان می شود؛ تلاش خواهد شد ریزه کاری های رویکرد هر مترجم پیگیری و یکدستی رویکرد نیز با مثال های گوناگون، تبیین گردد. سپس به شیوه ای توصیفی– تحلیلی، کیفیت پاره ای از مؤلفه های سبک آفرین حافظ همچون آرایه های لفظی و معنوی، موسیقی، ارجاعات تاریخی و فرهنگی، لحن، تنوّع ساختارها و غیره در این ترجمه ها مورد بررسی قرار می گیرد. همچنین با عنایت به بستر مشترک شعر فارسی و عربی، برخی ظرافت ها و تفاوت های فرهنگی نیز ذکر می شود. همچنان که امتیازات و نقاط قوت هر ترجمه بررسی می شود، به طور کلی، بنا به دلایل گوناگون می توان گفت حافظ غالبا شخصیتی یک سویه و تک بعدی در ادبیات عربی می یابد و این ترجمه ها نیز کمتر، قابل تأویل و دلنشین مخاطب می گردد.
نقد مقالة «هاله های موسیقیایی در معنای دو واژه در شعر حافظ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«هاله های موسیقیایی در معنای دو واژه در شعر حافظ1» بهتر از بخش «چکیده» در بخش «نتیجة « آن آمده است. متن نتیجه گیری را که همچون خود مقاله (دربردارندة حدود سه هزار واژه) کوتاه است در اینجا می آوریم: «با این که دربارة موسیقی در شعر حافظ، بسیار نوشته شده؛ اما باز هم می توان ناگفته هایی در این زمینه یافت. در این مقاله دو واژة «حزین» و «کار» (کارعمل) که معنای موسیقیایی آنها از نظر پژوهندگان دور مانده است، مورد بررسی قرار گرفت و شواهد مربوط به آنها از شعر حافظ ارائه شد. توجه به معنای موسیقیایی این واژه ها می تواند خواننده را به ایهام تناسب ایجادشده به وسیلة واژه های مذکور با دیگر واژه های بیت رهنمون سازد2 و بر لذت هنری وی بیفزاید» (اخیانی و بیرانوند، 1392: 124).
پیش از هر چیز این پرسش پیش می آید که یافتن دو واژة سازندة ایهام تناسب در دیوان یک شاعر را می توان پژوهشی در اندازة مقالة علمی-پژوهشی دانست؟ پرسش دیگر این است که اگر معنی غایب و سازندة ایهام تناسب (در اینجا: معنی موسیقایی) یکی از دو واژه در شعر حافظ را حافظ پژوهان در بررسی شعر او آورده باشند و ایهام تناسب واژة دیگر را نیز دیگر پژوهشگران با آوردنِ نمونه ها و گستردگی بیشتر، پیشتر آشکار ساخته باشند (چنان که در نقد پیش رو نشان خواهیم داد) آن نوشتة کوتاه که با نثری گاه ناشیوا و لغزش های کوچک و بزرگ دیگر نگاشته شده چه ارزشی خواهد داشت؟
ویژگیهای ساختاری و روایتی حکایتهای مشایخ در مثنویهای عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش قابل توجهی از ادبیات کلاسیک فارسی به آثار تعلیمی اختصاص دارد. تعلیم عرفانی در ادبیات فارسی نمود بارزی دارد و نقل و روایت انواع داستانها و تمثیلات، سهم مهمی در تبیین مفاهیم متعالی و آموزه های دینی، اخلاقی و عرفانی داشته است. حکایتهای مربوط به مشایخ صوفیه و شرح احوال و گفتار آنان نیز در حُکم ابزاری در جهت تعلیم است. عطار نیشابوری در آثار منظوم و منثور خود، اهتمام ویژه ای به آنها داشته و به فراوانی از آنها سود جسته است. آگاهی از کم و کیف نقل و روایت این حکایات در آثار عطار، علاوه بر اینکه جهان بینیِ یک عارفِ معتقد به مبانیِ نظری و عملیِ سلوک عرفانِ عاشقانه را نشان می دهد می تواند شیوه های به کار رفته از سوی این شاعر برجسته عرفانِ تعلیمی را در روایتگری و نقاط قوت و ضعفِ کار او را آشکار کند. در این مقاله برخی از برجسته ترین ویژگیهای ساختاری و رواییِ داستانهای مشایخ در منظومه های عطار بیان گردیده است؛ و بویژه به شیوه های دخالت شاعر در جریان داستان و نتیجه گیری از آن اشاره شده است.
رمزگان شناسیِ «حیوان» در داستان های کوتاه شهریار مندنی پور
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با رویکردی نشانه شناختی مبتنی بر مطالعه ی رمزگان ها به تحلیل چند داستان کوتاه شهریار مندنی پور پرداخته می شود. این نوع از تحلیل در قالب تحلیل رمزگانی صورت می گیرد که بارت آن ها را در پنج دسته مطرح کرده است. از میان این پنج دسته، سه دسته رمزگان های دالی، نمادین و فرهنگیِ بارت برای تحلیل حاضر در نظر گرفته شده است. در این جستار، شش داستان کوتاهِ «سایه ای از سایه های غار»، «خمیازه در آینه»، «بشکن دندان سنگی را»، «مومیا و عسل»، «شرق بنفشه» و «ناربانو» از مجموعه داستان های سایه های غار، مومیا و عسل و شرق بنفشه برای بررسی انتخاب شده است. در این داستان ها، حیوانات به مثابه رمزگان هایی مهم طرح شده اند و بسته به جایگاه متن، طیفِ گونه گونی از رمزگان های دالی، نمادین و فرهنگی را نشان می دهند. این پژوهش با روشِ توصیفی- تحلیلی انجام شده و بر آن است که به جای پرداختن به درون مایه ها و معنای کلی اثر، «معنا» را به واسطه ی ساختار نشانه های وابسته به یکدیگر و رمزگان ها به دست آورد. و این که چگونه رمزگان های مختلف در راستای بازنماییِ «تقابل و تشابه انسان و حیوان» فعّال می شوند.
بررسی جایگاه زن در مقایسه تطبیقی بوف کور و شازده احتجاب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تصاویری که ادبیات از زنان به دست داده تصاویری متناقض چون زن آرمانی، جادوگر، نابالغ و خام، زن فتانه و وسوسه گر، مادر فداکار و زن مرگ آور است. در این اندیشه ها زنانگی به شکل آرمان گرایانه و شیطانی تقسیم شده که از این منظر نیز این تصاویر به مناسبات و روابط فرضی میان زن با مرد بستگی دارد و در این راستا زن بزرگتر یا کوچکتر از واقعیت زندگی ارایه شده است.در این مقاله سعی شده است با بررسی تطبیقی بوف کور صادق هدایت و شازده احتجاب هوشنگ گلشیری ضمن اشاره به مشابهت ها و وجوه افتراق دو اثر دیدگاه دو گانه این نویسندگان نسبت به زن مورد مداقه قرار گیرد.
پلی فونی در شعر براهنی
حوزههای تخصصی:
مهستی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهستی گنجوی از شاعرانی است که، در ادوار گوناگون تحول ادبی و فرهنگی، همواره به نوعی از جایی خودنمایی و نام و شعر خود را در خاطره ادب دوستان بیدار می کند.
هر چند از زندگی این شاعر اطلاعات تاریخی دقیقی در دست نیست، بسی داستانها در باره زیر و بم زندگی او ساخته و پرداخته شده است. گفته اند که از زادگاه خود، گنجه، راهی قلمرو سلطان سنجر سلجوقی شد و در جوانی به دربار سنجر راه یافت و، پس از اسارت سنجر در سال 548 به دست ترکمانان غز یا پس از فوت سنجر در سال 552، به گنجه بازگشت و در آنجا با امیراحمد، پسر خطیب آن شهر ازدواج کرد و تا پایان عمر در گنجه به سر برد و در همان شهر درگذشت. بعضی از منابع چون تاریخ گزیده (تاریخ تالیف: 730) حمدالله مستوفی (ص 718) مهستی را معاصر سلطان محمود غزنوی معرفی کرده اند. اما این محمود احتمالا محمود بن محمد سلجوقی باشد که از 511 تا 525 در عراق و آذربایجان سلطنت کرد (خواندمیر، ج 2، ص 521). به هر حال، به استناد حکایتی از عطار در الهی نامه درباره مهستی و سلطان سنجر (فریدالدین عطار، ص 232) و بنابر قول غالب تذکره نویسان و دلایل دیگری که مجال شرح آن در اینجا نیست، پژوهشگران مهستی را به ظن قوی تر از شاعران معاصر سنجر سلجوقی دانسته اند.
بنابر قول اعتمادالسلطنه در خیرات حسان (ذیل مهستی)، دیوان اشعاری وی در حمله عبیدالله خان اوزبک به هرات از بین رفته است؛ اما رباعیات او به طور پراکنده در جنگهای ادبی و تذکره ها موجود است. از مهم ترین منابع کهن شعر مهستی مونس الاحرار بدر جاجرمی و نزهه المجالس خلیل شروانی است که هر دو در قرن هشتم تالیف یافته است. از تحقیقات ایرانی می توان به مقاله های رشید یاسمی (1922) و کاظم زاده در مجله ایرانشهر (1923) و مقاله امیرخیزی در نشریه آینده (1927) و مقاله سهیلی خوانساری در مجله توشه (1337) اشاره کرد. نخستین بار طاهری شهاب، در 1336، مجموعه ای از اشعار او را، مشتمل بر 103 رباعی و چند قطعه و غزل، در تهران به چاپ رساند. در سال 1963، فریتس مایر مجموعه اشعاری را که در جنگهای متعدد به مهستی منسوب بود مشتمل بر 279 رباعی و چند قطعه و غزل با تحقیقی در باره شاعر و زمان حیات وی، به زبان آلمانی، انتشار داد. بر پایه همین کتاب، سهیلی خوانساری نیز، در 1370، مجموعه ای از رباعیات مهستی (271 رباعی و چند قطعه) را در تهران به طبع رسانید. رباعیات مهستی در باکو زیر نظر محمدآقا سلطان زاده (1985) و در تاجیکستان زیر نظر نیلیوباف (1992) به چاپ رسیده است. علاوه بر اینها، فریدون نوزاد، در 1377، کتابی، به نام مهستی نامه از اشعار منسوب به این شاعر گردآوری و معین الدین محرابی نیز کتابی به نام مهستی گنجه ای، در 1382، منتشر کرده است.
در این فرصت، به معرفی دو کتاب در باره مهستی و رباعیات او اکتفا می کنیم. یکی مهستی زیبا اثر فریتس مایر (MEiER 1963?)؛ دیگری مهستی گنجه ای از معین الدین محرابی که پس از اثر مایر و با اقتباس مطالب مهم متعدد از آن - و متاسفانه در همه جا بی ذکر ماخذ - تالیف شده است...
تقلید از دیدگاه نقد ادبی
حوزههای تخصصی:
تقلید و تعیین حدود و ثغور آن و تفاوت آن با اقتباس و اخذ و مضامین مشترک، از مسایل مهم در نقد ادبی است. مقاله حاضر در پی آن است که حدود تقلید را مشخص نماید و عوامل و پیامدهای آن را که در ادبیات ما نیز کمتر بدان توجه شده، بررسی کند تا هنر خلاق از هنر غیر خلاق باز شناخته شود. بدین منظور در این نوشته ابتدا مقدمه گونه ای درباره تقلید در نقد یونان باستان و مفاهیم معادل آن در ترجمه های اسلامی یعنی محاکات و تخییل آمده، سپس رابطه تقلید با خلاقیت هنری و حدود آن در نقد مدرن و به ویژه نقد فرمالیستی بررسی شده و پس از آن دو بخش به مسئله رابطه تقلید و تصویر و رابطه متقابل تقلید و زبان و در نهایت رابطه انحطاط فکری جامعه با عدم خلاقیت هنری و انحطاط زبانی و در نتیجه گسترش آثار تقلیدی اختصاص یافته و در بخش پایانی زمینه های تقلید در ادبیات فارسی و عوامل مؤثر در پیدایش آثار تقلیدی از دوران پس از اسلام تا سبک بازگشت و مشروطیت بررسی شده است.
ژول مول
حکمت معصومیه الهیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکمت معصومیه الهیه عنوان مکتبی حکمی - عرفانی در قرن دوازدهم هجری قمری است که توسط عارف برجسته آن روزگار، سید قطب الدین محمد نی ریزی در موضوع حکمت و عرفان نظری و عملی شیعه دوازده امامی پدید آمد. در این حکمت از عالی ترین مبانی و مبادی وجودپژوهی تا رویکرد عملی و سلوکی طالبان الهی در یک اصل و با یک حقیقت تبیین و تفسیر می شود و آن ولایت کلیه امام معصوم است. نور ولایت در این مکتب نخستین تجلی اسم اعظم الهی است و این نور آینه ذات و صفات مقام احدیت است. بعثت همه پیامبران برای رساندن این نور مقدس به خلق است و هرکس از این نور بهره مند شود، صاحب توحید شهودی و مقام حق الیقین خواهد شد. ساختار علمی و هندسه فکری این حکمت - که مبتنی بر اتحاد عقل و نقل و شرع، توجه به عنصر زمان، سبک ویژه ادبی و ایران دوستی است- پاسخی به شرایط ویژه و ذهنیت دینی و عرفانی روزگار صفویه تواند بود. حکمت معصومیه الهیه پس از سید قطب الدین در آثار چهره هایی، همانند آقا محمدهاشم شیرازی، صاحب کتابهای مناهل التحقیق و ولایت نامه و بیش از همه سید ابوالقاسم راز شیرازی صاحب 51 اثر مهم عرفانی ادامه یافت و تفسیر شد.