فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۵۸۱ تا ۱۲٬۶۰۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحلیل دیدگاه های سیاسی و دینی بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابوالفضل بیهقی کاتب و نویسنده دربار غزنویان (محمود و مسعود) و متن تاریخ او تبیین کننده
و گاه توجیه گر عملکردهای نادرست غزنویان است. در این مقاله دیدگاه های سیاسی و
دینی بیهقی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی مورد بررسی قرار گرفته است. مهم ترین
دیدگاه های بیهقی که در این پژوهش بررسی شده یزدان سالاری و تقدیرگرایی، تثبیت گفتمان
قدرت برتر، نهادینه کردن ساختار حکومتی، ارزیابی های مؤیدانه همراه با تسامح ،سرکوبی
مخالفان و تعصبات دینی است. ابوالفضل بیهقی در نوشته خود نشان داده است که مبانی و
زیرساخت های دولت و حکومت غزنوی بر اساس مبانی سیاستنامه ها و سیره پیامبر و خلفای اسلامی تنظیم شده است.
معرفی و تحلیل دیدگاه های نقدی ادوارد سعید بر چالش های بنیادین ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادوارد سعید که از او به عنوان «پدیده»ای در جهان اندیشه یا «آگاهی انتقاد معاصر» یاد کرده اند، دانش آموختة رشتة ادبیات تطبیقی از دانشگاه هاروارد است. دیدگاه های نقدی این نویسندة عرب مسیحی در باب ادبیات تطبیقی (سیر و تحول آن، قلمرو، اهداف، روش و ...) که به واسطة نقد رویکردهای فرهنگی - سیاسی آن ممتاز است، به مانند دیگر نظریاتش، سرشار از نقد ناسیونالیسم و امپریالیسم غربی است. این نظریه پرداز ادبی اعتقاد دارد ادبیات تطبیقی در نظر و عمل با امپراطوری غربی و امپریالیسم فرهنگی آن در پیوند است و پیدایش مکتب های گوناگون غربی در این حوزه، بیشتر حاصل رقابت و کشمکش فرهنگی - سیاسی غرب برای گسترش و چیرگی نظام سلطه بر «جغرافیای فرهنگی جهان» است. وی اگرچه ماهیت و دستاوردهای مثبت ادبیات تطبیقی را می ستاید ، اما نسبت به رویکرد اروپامحوری و امپریالیستی آن به دیدة تردید و انتقاد می نگرد. وی بر این عقیده است که ادبیات تطبیقی در این رویکرد، پدیده ای بینافرهنگی و دانش مورد نیاز برای توجیه قدرت امپریالیسم و حفظ جایگاه امپراتوری آن و نیز ابزاری برای گسترش نظام سلطه بر ملت های مشرق زمین است. هدف این پژوهش توصیفی - تحلیلی آن است که به معرفی و تبیین چالش های ادبیات تطبیقی از دیدگاه ادوارد سعید بپردازد.
بررسی و تحلیل آخر خوش شاهنامه با تأکید بر مبانی سنت شفاهی روایات حماسی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مثل «شاهنامه آخرش خوش است» مثلی معروف در فرهنگ عامه ایرانیان است که بار معنایی آن دو وجه مختلف دارد. غالب محققان این مثل را کنایه و اشاره ای طنزآلود به اتفاقی ناخوشایند در پایان اثر استنباط کرده اند(1). اما به نظر می رسد که لااقل در فرهنگ عامیانه و در ادبیات شفاهی نقالان، این مثل در حالت عکس نیز کاربرد داشته است. مقاله حاضر بر آن است تا با گزارش بنیادها و دامنه داستانی دو سنت نسبتاً مستقل «رسمی» و «غیر رسمی» روایات حماسی ایرانی، ضمن تأکید به وجه تعریضی مثل مذکور، پنجره ای تازه در استدراک برخی معانی و مفاهیم حماسی بگشاید. بدین منظور، مبحث اصالت و گستردگی سنت کهن شفاهی اساس کار این تحقیق قرار گرفته و بنا به ضرورت موضوع، ساختار و فرم دو شاخه تنومند از روایات شفاهی ایرانی یعنی «حلقه حماسی سیستانی» و «شاهنامه کردی» را که محتملاً از دسترس گفتمان تأثیرگذار «روایت رسمی» مصون مانده اند به بحث کشیده است. استنباط این تحقیق چنین است که مثل «شاهنامه آخرش خوش است»، در سطح درک و دریافت برخی راویان و حماسه خوانان از شاهنامه، در سنت روایت شفاهی، معنایی دگرگونه یافته است. همچنین این تحقیق نشان می دهد که روایت شفاهی شاهنامه گاه چه تفاوت های بنیادینی با روایت فردوسی پیدا کرده و این دو، از منظر ساختار و درون مایه، دارای اختلاف های چشمگیری هستند. بنابراین پایان خوش شاهنامه، در بخشی از سنت روایت شفاهی، به بازگشت قدرت به گروه پهلوانان شاهنامه و انتقام گیری آذربرزین فرزند فرامرز از بهمن، آخرین شاه کینه جوی کیانی اشاره می کند.
تبیین رابطة بلاغت با نفوذ قدرت در شعر ملک الشّعراء بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجزیه و تحلیل داستان حضرت یوسف (ع) در قرآن کریم براساس نظریة پراپ و گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه مطالعة منظم طرح داستان توسط صورت گرایان و به خصوص با بررسی پراپ وارد دنیای ادبیات گردید، پس از پراپ روایت شناسان ساختارگرا از جمله گریماس در تلاش بودند تا ضمن رفع ایرادات مطالعة پراپ، به الگویی جامع برای مطالعة روایت ها دست یابند. پژوهش حاضر ضمن بررسی داستان حضرت یوسف (ع) برمبنای دیدگاه پراپ و گریماس در متن قرآن تلاش دارد به این سؤالات پاسخ دهد که: آیا یافته های پراپ با داستان های قرآن مطابقت دارد؟ آیا می توان زنجیره های سه گانة گریماس را در داستان های قرآن هم یافت؟ آیا پس از تحلیل داستان حضرت یوسف (ع) به عنوان نمونه ای از قصص قرآن می توان گفت میزان کارایی کدام دیدگاه در تحلیل قصص قرآن بیشتر است؟ داده ها از ترجمة محمدرضا صفوی از قرآن جمع آوری و سپس به روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی گرفته است. نتایج حاکی از این است که: 1. دیدگاه پراپ اگرچه قابلیت زیادی در تحلیل داستان ها دارد، ولی تحلیل داستان های قرآن برمبنای آن مستلزم ایجاد تغییراتی اساسی در آن است؛ 2. زنجیره های گریماس با توجه به این که وابسته به نوعی خاص از متون روایی نیستند، در داستان های قرآن کریم هم یافت می شوند؛ 3. با توجه به تحلیل داستان حضرت یوسف (ع) به عنوان نمونه ای از قصص قرآن می توان گفت میزان کارایی دیدگاه گریماس نسبت به دیدگاه پراپ در تحلیل قصص قرآن بیشتر است.
ازتاب نمادین قربانی میترایی - اسطوره کشتن گاو نخستین- در هفت پیکر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
راز آمیزترین و شگفت ترین ماجرای مهر، پیکار با گاو نخستین است. میترا با کشتن گاو ازلی و ج اری کردن خونش به شکوفایی و آفرینش ِ سودمند زمین کمک می کند. این اندیشه بنیادی آیین مهر بسیاری از مذاهب و فرهنگ ها را تحت تاثیر خود قرارداد. باور ب ه قربانی برای رهایی از نیروهای شر و اهریمنی به منظور دستیابی به برکت درگذر زم ان به شکل های مختلف همراه همیشگی مردمان فلات ایران گردیده است؛ به همین منظور گ اهی انسانی مقدس یا حیوانی بلاگردان قوم می گردید تا با این قربانی گناهان، دردها و رنج های مردم ازبین برود. آنان با انجام این تدابیر و به کارگیری روش های آیینی _ نمایشی خواهان بازسازی زمان و مکان آفرینش کیهانی بودند تا خوشبختی و برکت بخشی حاصل از کشتن گاو نخستین را بار دیگر از آن زمین و مردمانش کنند، پس در یک سور همگانی با خوردن پاره هایی از گوشت نیرو، برکت و زاین دگیِ گاو را به خود منتقل می کردند و به یک نوع وحدت دست می یافتند. این عمل قربانیِ شادی آور دست مایه ادبیات غنی فارسی گردید و نویسندگان و شاعران بسیاری تحت تاثیر آن به آفرینش ادبی پرداختند؛ از این می ان نظامی گنجوی در داستان هفت پی کر به موضوع سنت قرب انی توجه ویژه ای نشان داده است. او با زبان قصه به شماری از آیین های مرتبط با قربانی ازجمله باززایی، آفرینش، باران خواهی، کسوف و جنگ اشاراتی کرده است و با به کارگیری آرایه هایی ادبی به ویژه تمثیل، تلمیح و ایهام روایتی نو و جذاب از این باورها و سنن آیینی ترسیم کرده است.
آموزش افعال پیشوندی فارسی به ترک زبانان آذری از طریق تطبیق
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی نحوه آموزش افعال پیشوندی فارسی به ترک زبانان آذری از طریق تطبیق و مقابله پرداخته است. چون در ساختار زبان ترکی آذری فعل پیشوندی وجود ندارد و این می تواند برای زبان آموز سوال و اشکال ایجاد نماید، از طریق این نوشته می توان تا حدودی اشکالات را برطرف کرد. ابتدا تعریف فعل پیشوندی و تقسیمات سه گانه پیشوندهای فارسی از حیث معنی ذکر شده سپس ساختمان فعل در دو زبان فارسی و ترکی آذری بیان گردیده است. در ادامه ساختار زبان های فارسی و ترکی آذری توضیح داده شده و مختصری در مورد تطبیق و مقابله آمده و به انتقال های سه گانه در فرآیند یادگیری زبان بیگانه در زبان مادری اشاره شده است. سپس نمونه هایی از افعال پیشوندی فارسی و ترجمه و معادل آن ها در ترکی آذری آورده شده که اغلب به فعل ساده یا پیوندی در ترکی آذری تبدیل می شوند. در ادامه به بررسی زمان افعال در دو زبان فارسی و ترکی آذری و شباهت ها و تفاوت های آن ها در این دو زبان پرداخته شده و در پایان آزمونی صورت گرفته که در آن اثبات شده است که انتقال، معادل سازی و ترجمه افعال پیشوندی فارسی در ترکی آذری می تواند مفید واقع شود و اغلب این افعال پیشوندی به فعل ساده یا پیوندی در ترکی آذری تبدیل می شوند؛ غیر از زمان هایی که در آن تفاوت های ریزی وجود دارد که زبان آموز را دچار اشتباه می کند. نتیجه این آزمون نیز نشان می دهد که در 80% زبان آموزان، این انتقال مثبت و تنها در 20% انتقال منفی بوده است. سپس نمودار کلی از این آزمون و نهایتاً نتیجه مقاله ذکر شده است.
وصف الشخصیه فی قصص «ألیس ذلک» لیوسف ادریس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال هفتم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۶
119 - 137
حوزههای تخصصی:
مصر من بلاد استخدمت القصه و الروایه فی أدبها بصوره کثیره ومن کتابها الشهیره یوسف ادریس . «ألیس کذلک» من إحدی روایات یوسف ادریس التی تطرق فیها إلی شخصیات مختلفه من طبقات الوسطی والسفلی، ومعالجه مشاکلهن والظلم الذی مارسه المجتمع. قد حاولنا فی هذه الدراسه الإستعانه بالمنهج الذی یتناسب مع حاجات البحث ولجأنا إلی المنهج الوصفی- التحلیلی فی هذه الدراسه. سنحت لیوسف ادریس فرصه لتصویر أفکار الشخصیات وأعمالها وفقرها وتشرّدها وجهلها وإحباط أملها مستخدماً أسلوب التصویر المباشر للشخصیات الروایه ولدیها مجموعه متنوعه من الشخصیات الرئیسیه والثانویه والبسیطه. أغلبیه شخصیات هذه الروایه رمزیه بحیث یرمز کل واحده منهن إلی مجموعه من الأشخاص فی المجتمع.
بررسی کهن الگوی منجی در شعر «کسی که مثل هیچ کس نیست» فروغ فرخزاد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
کهن الگوها، مفاهیم مشترکی هستند که ریشه در ناخودآگاه جمعی انسان ها دارند. این اصطلاح را نخستین بار یونگ در بحث ناخودآگاه جمعی اش مطرح کرد و آن را آرکی تایپ – الگوی نخستین، صورت مثالی، صورت ازلی- نامید. کهن الگوها را می توان شامل تصاویر، مایه ها و انگاره ها و نوع دانست. کهن الگوی منجی از انواع مایه ها و انگاره ها و مفاهیم مشترکی است که میان جوامع و فرهنگ ها و ادیان مختلف وجود دارد. منجی، فردی است که در زمانی خاص که اصولاً زمان پایان دنیا و دوره اوج سختی ها و بدبختی های انسان و سلطه تاریکی و پلشتی ها در این دنیاست، ظهور می کند. این اندیشه، علاوه بر این که دغدغه ذهنی انسان های گذشته و ادیان مختلف بوده است، اندیشه و تفکری است پویا و زنده که امروزه و تا زمانی که انسانی روی زمین نفس می کشد، در جریان خواهد بود. فروغ فرخزاد نیز، در جایگاه شاعری برجسته و متفکر، به این مسأله نظر داشت، بدان می اندیشید و این امر یکی از دغدغه های ذهنی او بود. مقاله حاضر، به بررسی «کهن الگوی منجی» در شعر «کسی که مثل هیچ کس نیست» فروغ می پردازد. این شعر پنجمین شعر در دفتر «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» است. این مقاله با توجه به عناصر و اجزای خود شعر نشان می دهد که این فردی که فروغ از آن سخن می گوید، کسی نیست جز منجی.
بررسی انتقادی دیوان خاقانی تصحیح علی عبدالرسولی از نظر اوزان عروضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیوان خاقانی به تصحیح زنده یاد علی عبدالرسولی یکی از چاپ های معتبر این دیوان است و غالباً ضبط های سنجیده آن ، راهگشای حل برخی از معضلات دیوان خاقانی است ؛ با این حال چاپ مذکور از نظر ضبط و تشخیص اوزان و بحور عروضی دارای کاستی هایی است و این مقاله تلاشی است برای اصلاح این موارد . گفتنی است که ذکر این کاستی ها در کنار رنج و دقت نظر آن استاد ادیب و نکته سنج، بس ناچیز می نماید و صرفاً نیت خیری است برای هموارتر کردن مسیر استفاده از این تصحیح ارزشمند و شاید خالی از فایدهایی نباشد؛ در این نوشتار کاستی های یاد شده را در دو بخش شامل : 1) اشتباه در تشخیص وزن و بحر 2) اشتباه در تشخیص زحافات با نگاهی انتقادی، مورد بررسی قرار داده ایم .
ویژگی های گونه زبانی خرده فرهنگ جبهه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان فارسی مانند دیگر زبان ها، در همه حوزه های جغرافیایی، دوره های تاریخی و بافت های اجتماعی یکسان به کار نمی رود. خرده فرهنگ ها را می توان از عوامل مهم بروز تنوع اجتماعی دانست که در گستره رواج زبان فارسی شکل گرفته و به صورت پایدار و ناپایدار در به وجود آوردن «گونه های زبانی» مؤثر واقع شده اند. جبهه های دفاع مقدس در ایران، به منزله جامعه ای کوچک، خرده فرهنگ هایی با ابعاد رفتاری، نوشتاری و گفتاری خاص داشتند که بخشی از آن در مجموعه فرهنگ نامه جبهه انقلاب اسلامی ایران در جنگ تحمیلی گردآوری شده است. در این مقاله که به روش توصیفی-تحلیلی است، سعی شده است با تأکید بر لزوم شناخت گونه های مختلف زبان فارسی در دوره معاصر و ضرورت توجه به مقولات فرهنگی عرصه جنگ تحمیلی/دفاع مقدس، به گوشه ای از فرهنگ گفتاری جبهه از جنبه زبان شناختی توجه شود.مهم ترین و فراگیرترین نمود فرهنگ گفتاری جبهه را می توان در سطح واژگانی کلام دانست. بخشی از اصطلاحات، تعابیر و اعلام این فرهنگ در جلد اول فرهنگ نامه جبهه گردآوری شده که در این نوشتار پس از بیان مختصری درباره گونه های زبان فارسی و گونه رایج در فرهنگ جبهه، به برخی شواهد آن اشاره شده است. طنز و مطایبه، بن مایه غالب وضع اصطلاحات در گونه زبانی جبهه است. این گونه پس از پایان جنگ و رنگ باختن تدریجی فرهنگ جبهه، تا حد زیادی کاربرد و رواج خود را از دست داده است
تصویرشناسی ادیبان ایران از نگاه ادیبان عرب (مطالعة مورد پژوهش: صاحب بن عباد از نگاه ابن نباته سعدی و شریف رضی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صاحب بن عبّاد، وزیر ایرانی و ادیب نامبردار عصر عباسی، از جمله افرادیست که تصویرش به عنوان شخصیّتی بیگانه، در شعر ابن نباتهسعدی و شریف رضی (شاعران عراقی دورة عباسی) انعکاس یافته است. در این مقاله تصویر شخصیّت صاحب، بر اساس مبانی مهم تصویرشناسی، در شعر این دو شاعر مورد بررسی قرارگرفته است. نتیجة تحقیق بیانگرآن است که تصویرسازی، به روش غیرمستقیم بینامتنی(از طریق نامه نگاری صاحب با ابن نباته و شریف) صورت پذیرفته و تصویر در دو حالت تسامح و تحریف مثبت خوانش شده است. از آن جایی که نامه نگاری، باعث ایجاد رابطة دوستانه میان صاحب و آن ها وکاهش نقش سایر عوامل در تصویرسازی گردیده وحالت تسامح نسبت به حالت تحریف مثبت،کاربرد بیشتری داشته، تصویر شخصیّت وی در آثار ایشان، به واقعیت نزدیک تر شده است. افزون بر این، تشابه روش تصویرسازی و عوامل مؤثّر برآن، سبب شباهت هرچه بیشتر تصویرسازی آن دو از شخصیّت صاحب گردیده است.
تحلیل محتوایی دوبیتی های عامیانه شهرستان سوادکوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوبیتی یکی از دل انگیزترین قالب های شعر زبان فارسی است که پیشینه مکتوب هزارساله دارد. چه بسا قدمت شفاهی آن، بسیار پیش تر از این باشد .این قالب همپای دیگر قالب های شعر سنتی فارسی، در زبان ها و گویش های مختلف ایران نیز بالیده است، ازجمله در زبان مازندرانی که ادبیاتی کهن و غنی دارد.
درون مایه اندیشه مرکزی و حرف اصلی هنرمند است که در متن و محتوا دیده می شود. درون مایه یا تِم جوهر اصلی اثر ادبی است و از طریق آن مسیر اندیشه و تفکر صاحبِ اثر روشن می شود. در این مقاله، درون مایه های 200 دوبیتی عامیانه شهرستان سوادکوه تجزیه و تحلیل شده است. دستاورد پژوهش نشان می دهد که بیشترِ این درون مایه ها رنگی اجتماعی دارند و در پیوند نزدیکی با زندگی مردم منطقه هستند. در این پژوهش، هفت درون مایه 200 دوبیتی محلی بررسی و تحلیل شده است. درون مایه هایی همچون درد عشق، غم غربت، نفرین، شکایت دختران جوان از ازدواج تحمیلی، نارضایتی از بخت و اقبال، خدمت سربازی، و شکایت عاشق از معشوق. بیشتر دوبیتی ها نوعی تک گویی است که در حسرت و یادکرد دوران گذشته سروده شده اند. از عوامل مهم پیدایی چنین دوبیتی هایی می توان به فقر مالی، بی سوادی، بیگاری در سرزمین غربت، نظام ارباب- رعیتی یا نظام سلطه، عدم پذیرش فرهنگ های دیگر و اختلاط فرهنگی اشاره کرد.
بررسی تطبیقی ایزدان داوری در اوستا و شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«مهر» در اساطیر ایران ایزد داوری و پیمان است که پیوندی استوار با خورشید دارد و در انجام خویشکاری خود از او یاری می گیرد. دو ایزد «سروش» و «رشن» نیز «مهر» را در کار داوری همراهی می کنند. هر یک از این ایزدان علاوه بر داوری، خویشکاری های دیگری نیز برعهده دارند که از آن میان می توان به برکت بخشی، همراهی با روان مرده، راستی و نبرد با دیوان اشاره کرد. از این رو در این مقاله کوشیده ایم با روش اثباتی و بر اساس تحلیل محتوا نخست نشان دهیم که ویژگی های ایزدان داوری چیست و همچنین این ویژگی ها چه پیوندی با ایزد داور در شاهنامه دارند. در این پژوهش گذشته از ابیاتی که آشکارا بر داوری مهر و خورشید گواهی می دهند، مواردی را نیز که بر اساس محور همنشینی کلام با واژه «داور» ارتباط دارند، و نشانه حضور ایزدان داوری ایران باستان به شمار می روند، بررسی کرده ایم.
شمس تبریزی، غیبت یا شهادت؟ (با تکیه بر منابع کهن به ویژه مکتوبات مولانا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با عنوان «شمس تبریزی، غیبت یا شهادت؟» به پایان کار شمس الدّین محمّد بن علی بن ملک داد تبریزی می پردازد؛ یعنی می خواهد نشان دهد که آیا او به مرگ طبیعی از دنیا رفت یا به شهادت رسید. اختلاف در این مورد به روزگار خود مولانا برمی گردد و از آن زمان تاکنون ذهن بیشتر مولوی شناسان را به خود مشغول ساخته است.
علی دشتی، بدیع الزّمان فروزانفر، ذبیح الله صفا، ابوالقاسم انجوی شیرازی، محمّدرضا شفیعی کدکنی، سیروس شمیسا، محمّدعلی موحّد، توفیق هاشم پور سبحانی، عبدالکریم سروش، عبدالباقی گولپینارلی، هلموت ریتر، آنِ ماری شیمل و محمّد شبلی نعمانی درباره ی سرانجام شمس ابراز عقیده کرده اند. این عقاید را در چهار رویکرد طبقه بندی کرده ایم که در مقاله به آن می پردازیم.
روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. داده ها به شیوه ی کتابخانه ای و سندکاوی با استفاده از روش تحلیل محتوا بررسی شده اند.
نتیجه نشان می دهد خلاف حدس و گمان ها و تردیدهای برخی از پژوهشگران که شهادت شمس را نپذیرفته اند، شمس الدّین تبریزی به شهادت رسیده و در این ماجرا علاءالدّین محمّد، فرزند بزرگ مولانا جلال الدّین، به عنوان متهم اصلی نقش عمده ای در این قضیه داشته است. از این رو پس از حلّاج، عین القضات و سهروردی، می توان شمس را چهارمین شهید عشق نامید.
رئالیسم اجتماعی در آثار احمد محمود (با تکیه بر سه عنصر درون مایه، شخصیت و حادثه)
حوزههای تخصصی:
احمد محمود، داستان نویس معاصر تلاش کرده که در آثارش شرایط حاکم میان فرد و اجتماع را وصف کند. در داستان های او توصیف زندگی مردم عادی، نیازها و نگرانی هایشان طی جو حاکم بر نظام اجتماعی، در قالب روایت های داستانی گنجانیده شده اند. این نوع داستان پردازی، سبک وی را در زمره نویسندگان متمایل به رئالیسم اجتماعی قرار داده است. گرایش محمود به واقع گرایی، همچنین وجود نشانه های رئالیسم اجتماعی در رمان هایش، دلیلی ب رای ب ررسی آث ار داست انی وی است. بدین سبب پژوهش حاضر با طرح این سؤال که وجود چه مشخصه هایی، آثار محمود را ذیل سبک واقع گرایی اجتماعی قرار می دهد، شکل گرفته است. در این بررسی هدف اصلی، روشن تر کردن هرچه بیشتر فضای رئالیستی رمان های محمود و سبک رئالیسم اجتماعی وی با تأکید بر تحلیل سه عنصر درون مایه، شخصیت و حادثه بوده است. در این پژوهش، با مطالعه منابع کتابخانه ای و رویکردی توصیفی- تحلیلی، به بررسی مشخصه های رئالیسم اجتماعی در رمان های همسایه ها، داستان یک شهر، زم ین سوخته، مدار صفردرجه و داستان کوتاه بازگشت که بارزترین نمونه های آثار رئالیستی محمود به شمار می آیند، پرداخته است. حاصل آنکه، محمود با ذکاوتی خاص در انتخاب موضوعات اجتماعی به عنوان درون مایه آثار، خلق شخصیت های داستانی به عنوان تیپ هایی که نمونه هایی از افراد زندگی روزمره ما هستند و قرار دادنشان در حوادثی قابل باور، توانسته است آثاری با سبک واقع گرایی اجتماعی خلق نماید.