فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲٬۱۸۱ تا ۴۲٬۲۰۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحلیل شیوه های آموزش زبان به کودکان (3) روش ها
حوزههای تخصصی:
سالهای کودکی چخوف
شناسایی و معرفی «الذروه السماء فی مشاهیرالاسماء»رساله ای نویافته از افضل کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در یکی از دست نویس های محفوظ در کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی رساله ای به نام «الذروه السماء فی مشاهیر الاسماء»(ظ: الذروه الشماء...) وجود داردکه خلاصه ای از کتاب مشهورِ السامی فی الاسامی تألیف ابوالفضل میدانی نیشابوری است. نام نویسنده الذروه السماء فی مشاهیر الاسما در متن مشخص نشده است اما فهرست نویسِ آن کتابخانه او را «افضل الدین تاج الزمان [کرمانی]» معرفی می کند و تاریخ تألیف اثر را«احتمالاً سده هشتم هجری» می داند. این حدس حاصل بی توجهی و خوانش سرسریِ فهرست نویس است و چنین فردی وجود خارجی ندارد. در این نوشتار با ذکر شواهدثابت می شود که تاج الزمانِ مورد اشاره به احتمال قریب به یقین همان افضل الدین کرمانی؛شاعر و مورخ نام آورسده های ششم و هفتم و صاحب عقدالعلی للموقف الاعلی؛است. در ادامه مقاله و پس از معرفی نسخه، به موضوع تفاوت الذروه السماءو اختلافات آن با السامی فی الاسامی پرداخته می شود. در پایان جدولی تهیه شده است که تفاوت بعضی از برابرهای فارسی در آثار میدانی و افضل کرمانی را نشان می دهد. واژگان کلیدی: الذروه السماء فی مشاهیر الاسماء، تاج الزمان کرمانی، افضل الدین کرمانی، السامی فی الاسامی.
سلاح آیینی اژدها کشی
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث تکرارشونده در اساطیر و حماسه های ایران اژدهاکشی است. نبرد با اژدها یکی از انواع جنگ های حماسی و اساطیری به شمار می رود و آنچه در بعضی از این گونه نبردها نمایان می شود، نمادها هستند. اژدها در داستان های اساطیری و حماسی ایران، عموماً با گرز کشته می شود. کشتن اژدها با این سلاح در اساطیر و حماسه های دیگر ملل هند و اروپایی نمونه هایی دارد؛ به گونه ای که سلاح آیینی اژدهاکشی گرز شناخته می شود. در این مقاله بررسی شده که چرا گرز به عنوان سلاح آیینی این کار درآمده است. گرزهای پهلوانان اساطیری و حماسی ایران گاوشکل است. تقابل گاو با اژدها، به عنوان نمادهای ترسالی و باروری در مقابل خشکسالی، باعث شده است تا گرز گاوشکل، به عنوان نماد ترسالی و باروری سلاح آیینی کشتن اژدها به عنوان نماد خشکسالی شناخته شود؛ در واقع علت این امر در شکل گرز و نمادشناسی آن است.
بررسی تطبیقی متن مصباح الهدایه کاشانی با نهج البلاغه برپایه نظریه بینامتنیت ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه ترامتنیت ژرار ژنت از رویکردهای نوین در خوانش و نقد متون ادبی است. این رویکرد در محور بینامتنیت خود، سه نوع پیوند «اشکارا تعمدی»، «پنهانی تعمدی» و «ضمنی» را در میان دو متن مطرح می کند. در حوزه مطالعات ادبی نیز در موضوع اثرپذیری متون از یکدیگر، نکات مهمی در صنعت های ادبی مانند اقتباس، تضمین، حل، درج، تلمیح و گاهی سرقت های ادبی مطرح می شود که همواره اهل بلاغت به انها توجه داشته اند. کتاب مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه از عزالدین محمود کاشانی (متوفی 735 ق) جایگاهی استوار در مطالعات عرفان اسلامی دارد. این اثر برپایه نظریه ژنت در مباحث اصلی عرفانی، تعریف اصطلاحی از واژه های عرفانی، هر سه نوع اثرپذیری را از نهج البلاغه داشته است. در این مقاله سعی می شود از این دیدگاه چهار فصل از کتاب نامبرده بازخوانی شود. با توجه به انچه بیان می شود می توان گفت نهج البلاغه ابرمتنی است که کاشانی با توجه و توسل به ان، مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه را تالیف کرده است. حضور کلام مولا علی (ع) در بیشتر سطرهای این اثر پررنگ و انکارناپذیر است. شیوه تحقیق در این پژوهش تحلیلی توصیفی است که با بررسی تطبیقی و ارایه شواهد انجام می شود.
زبان و ادبیات فارسی در دیگر کشورها
حوزههای تخصصی:
پنج نکته و پنج نکته دیگر
حوزههای تخصصی:
نخستین فرهنگ کرمانشاهی
درگذشت محیط ادب
حوزههای تخصصی:
معرفی کتاب
حوزههای تخصصی:
زبان و لهجه
حوزههای تخصصی:
فنا و مراتب سه گانه آن از دیدگاه ابن فارض و حضرت امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
159 - 186
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که حضرت امام خمینی (ره) و ابن فارض در آن وحدت نظر دارند، فنای فی الله است. فنا از والاترین درجات وجودى بشر و از عالى ترین کمالات جهان هستى است که اساس و پایه بقا است و در عرفان نظری و عملی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. هم ابن فارض در تائیه کبری و هم حضرت امام خمینی (ره) در دیوان اشعار و سایر آثار خود، از فنا و نیستی بسیار سخن گفته و آن را اساس بقا شمرده اند. این پژوهش بر آن است تا مشخص کند که فنا به عنوان یکی از مهم ترین احوالات عرفانی در دیدگاه این دو عارف چه جایگاه و ویژگی هایی دارد؟ روش تحقیق در پژوهش حاضر، تحلیلی –توصیفی و ابزار مورداستفاده کتابخانه ای است. برآیند پژوهش نشان می دهد که این دو عارف بزرگ از خود و خواهش های نفسانی رها شدن را شرط فنای فی الله می دانند و با تأکید بر سه مرتبه فنا یعنی محو، طمس و محق، دیدگاه های خود راجع به فنا را، در آثار خود نمایان می سازند.
بررسی نام و لقب فرایین/شهربراز در شاهنامه و دیگر منابع تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بخش ساسانیان شاهنامه فردوسی از شخصیت های تاریخیِ بسیاری نام برده شده که در دیگر منابع با ریخت های گوناگون و گاه تحریف شده ثب ت شده اند یا القاب و عنوان های رسمیِ آنان به جای نامِ آن ها نشسته است. گاه میزان تفاوت بسیار بوده است و می تواند پژوهش گر را در ریشه شناسی، یافتن معنای نام و تبارشناسی آن شخصیت گم راه کند و به خطاهای بزرگ تر علمی بیانجامد. برخی نام /لقب های به کار رفته در شاهنامه یگانه است و در دیگر منابع دیده نمی شود. نام/لقب شهربراز در هیچ یک از منابع تاریخی «ف رایین» نیست و ای ن ن ام/لقب تن ها در شاهنامه ثبت شده است. این جستار ب ه ریشه شناسی و سنجش این نام/لقب ها در منابع گوناگون می پردازد و برای این کار، این شخصیت و نام، عناوین و القاب او در منابع کهن پهلوی، فارسی، عربی، سریانی، ارمنی و یونانی ردیابی، واکاوی و سنجش شده و درباره چراییِ ثبت «فرایین» از سوی فردوسی و میزان درستی یا تحریف آن و نقش فردوسی، منبع او، کاتبان و ویراستان در این تغییرات بحث شده است. «گراز» و «فرایین» در شاهنامه یک شخص هستند و هر دوی این نام ها در منبع شاهنامه وجود داشته و فردوسی هر دو را با کمی تغییر به کار برده است.
تحلیل مسائل اجتماعی پشت جبهه در چهار اثر داستانی دفاع مقدس؛ بررسی تفاوت های نگرش نویسندگان مرد و زن به مسائل پشت جبهه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
39 - 56
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه داستان به جزئیات و توصیف واقعیات می پردازد، می توان مهم ترین مسائل اجتماعی مربوط به پشت جبهه را در این نوع ادبی استخراج و تحلیل کرد. برای این کار، چهار اثر داستانی دفاع مقدس ازجمله رمان «زمین سوخته»، «سوران سرد»، «دا» و «یکشنبه آخر» انتخاب شده و تفاوت نگرش های مردانه و زنانه به مسائل اجتماعی در آنها بررسی و تحلیل شده است. دلیل انتخاب این آثار، تأثیرات مختلف جنگ در زندگی اجتماعی و فردی آنها و توجه بسیار به مسائلی چون ازجمله عزاداری برای شهیدان، ویرانی شهرها، کمبود امکانات، احتکار، گرانی، دزدی و... است. هدف این پژوهش، تحلیل مهم ترین مسائل اجتماعی پشت جبهه در نمونه هایی از رمان ها و داستان های دفاع مقدس با بیان تفاوت های دیدگاه های مردانه و زنانه درباره این مسائل است. این پژوهش به شیوه کتابخانه ای و به روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته است. پس از تحلیل آثار منتخب پژوهش و یاری گرفتن از منابع گوناگون تخصصی در حوزه پایداری، یافته های پژوهش حاکی از آن است که به دلیل فضای جنگ و برهم خوردن تعادل اجتماعی، می توان ذکر کرد که جنگ تبعات اجتماعی فراوانی برای مردم مرزنشین و درگیر جنگ داشته است. نویسندگان بنابر جنسیت و نوع نگرش، هرکدام به ابعاد خاصی از تأثیرات جنگ بر زندگی مردم مناطق جنگی نظر داشته اند. محمود و افهمی بیشتر به توصیف مسئله خیانت، گرانی و دزدی پرداخته اند. حسینی و رامهرمزی به موضوع انتقاد از مسئولان، خیانت و کمبود امکانات توجه کرده اند. نگرش مردان به عزاداری، تکیه بر تحریک مردم برای حضور در جبهه و تشییع پیکر شهیدان و نگرش زنان، بیشتر بر برانگیختن احساسات و گریه کردن برای شهیدان است.
گفتمان خطبه امام سجاد(ع) در کوفه بر اساس بافت متنی و موقعیتی
حوزههای تخصصی:
گفتمان، نقدی ادبی است که به خوانش متون در تأویل های مختلف می پردازد و هدفش از یک سو، بیان زیبایی ها، تصویرگری ها و تأثیر بر خواننده و میزان نوآوری و خلاقیت متن می باشد؛ و از سوی دیگر، متون ادبی به واسطه ی چند لایه بودنش، با تأویل ها و تفاسیر مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی همراه است. هدف اصلی خطیب، اقناع مشارکین است. به همین سبب، باید با مقیاس های اقناعی، فنون گفتمان، چگونگی تبلور و شکل بندی معنا و پیام واحدهای زبانی در ارتباط با عوامل بافت متنی(درون-زبانی) و بافت موقعیتی(بیرون زبانی) نظیر بافت های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آشنایی داشته باشد تا بتواند در اقناع مخاطبان از چگونگی تکوین معنا و ابزارهای آن استفاده کند. خطبه ی امام سجاد(ع) پس از واقعه ی عاشورا و در زمانی که کوفیان تحت تأثیر خطبه ی حضرت زینب(س) و حضرت ام کلثوم(س) گریان و پشیمان بودند، ایراد گردید و قیام های بعدی مثل قیام توابین و قیام مختار را پایه ریزی کرد. این مقاله نشان می دهد که گفتمان خطابه ی ایشان(ع) از دیدگاه بافت متنی سرشار از ویژگی های بی نظیر ادبی، بلاغی و خطابی است. به کارگیری الفاظ و مفاهیم رایج، استفاده از فنون مختلف اقناع هم چون سوگند، تأکید، تکرار، انذار و ترغیب، به کارگیری هنر معانی، بیان و بدیع و نیز تناسب و همراهی بافت های ساختاری و متنی با بافت های موقعیتی تأثیر خطبه را چندین برابر کرده است. در این مقاله، ضمن اثبات شناخت بالای خطیب، با ویژگی های تأثیرگذار خطبه، به تجزیه و تحلیل ساختارها و بافت متنی و موقعیتی آن خواهیم پرداخت.
سبک شناسی زبانی سوره محمد(ص) بر اساس تحلیل سطوح زبان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی جایگاه مهمّی در کشف ویژگی های زبانی آثار ادبی دارد. قرآن به عنوان معجزه جاویدان پیامبر (ص) که کتابی همه جانبه است، آکنده از جنبه های زبانی و سبک شناختی می باشد. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی به بررسی زبانی سوره محمد(ص) در چهار سطح آوایی، صرفی، نحوی، واژگانی، و نیز کشف زوایای ادبی آن پرداخته است. مهم ترین یافته جستار حاضر این است که بین مضمون آیات سوره محمد(ص)با آواهای به کار رفته در واژگان آن انسجام وجود دارد. آنجا که روی سخن با کفّار و جهاد با آنان است، لحن کوبنده غالب است و این امر در نوع آواها و صفات آن ها قابل رصد می باشد. اما جایی که خداوند با مؤمنان سخن می گوید، زبان نرم و ملایمی به کار رفته است. مختوم شدن غالب فواصل به حرف «میم» در این سوره یکی از ویژگی های سبکی است است که نقش مهمّی در استمرار ضرباهنگ سوره ایفا نموده است. همچنین وجود مقطع بلند باز در 86 درصد از فاصله های آیات نیز دیگر ویژگی سبکی سوره است که تلفظ آن نسبت به مقطع های دیگر از طول زمانی بیشتری برخوردار است، و این مسأله به خلق ضرباهنگی که دایر بر شدّت، حدّت، خشونت، تشویق به جهاد، و تصویر جنگ مؤمنان و کفّار است، کمک نموده است. این انسجام حتّی در سطوح نحوی و واژگانی نیز تجلّی یافته، و به خاطر همسویی با سیاق کلّی سوره و تأثیرگذاری واژگان، برخی ساخت های نحوی از استعمال رایج خارج شده، و لهجه ی خاصی غالب گشته است که این مقوله در فعل «عسیتم» نمود یافته است.
این نقد نامی ندارد
حوزههای تخصصی:
کاوشی در ترجمه عربی مؤلفه های فرهنگی رمان «خریدار عشق» براساس نظریه نیومارک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عناصر فرهنگی به عنوان یکی از اجزای مهم هر متن، نقش مهمی در انتقال و القای مفاهیم اصلی به خواننده دارند. درک و دریافت این مفاهیم، دغدغه اصلی مترجمان متون مختلف است. بنابراین، مترجم می تواند با بهره گیری از معادل های دقیق فرهنگی، معنای متن و افزون بر آن حالات و احساسات نویسنده را نیز به مخاطب منتقل کند. در همین راستا، جستار حاضر بر آن است تا به بررسی رمان «خریدار عشق» اثر محمد علی بهزادراد، براساس الگوی فرهنگی پیتر نیومارک بپردازد و چگونگی مواجهه مترجم در برخورد با مؤلفه های فرهنگی موجود در رمان نامبرده و نیز شیوه برابریابی اصطلاحات فرهنگی در زبان عربی و فارسی را کنکاش کند. بیان اهمیت توجه مترجم به عناصر فرهنگی متن برای القای معنا و تجربه نویسنده، هدفی است که این پژوهش می کوشد با روش توصیفی- تحلیلی و با معادل یابی اصطلاحات و مفاهیم زبان مبدأ به آن بپردازد. برخی از یافته ها نشان داد که مترجم این اثر، بیشتر در پی القای معنا بوده و توجهی به احساسات نویسنده نداشته است و در موارد بسیاری به دلیل ترجمه تحت اللفظی عبارات، سبب ابهام ترجمه شده و در مواردی دیگر معنای اصطلاحات یا کنایه ها به درستی درک نشده و یا معادلی نامناسب برای ترجمه انتخاب شده است. همچنین از میان مؤلفه های فرهنگی نیومارک به ترتیب مواد و فرآورده های فرهنگی، ضرب المثل ها و بوم شناسی پربسامدترین مؤلفه فرهنگی در رمان «خریدار عشق» است.