فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۵۱۹ مورد.
خاندان ابی طاهر کاشانی آفرینندگان محرابهای زرفام
حوزههای تخصصی:
چهارطاقی سرخ آباد: عبادتگاهی ساسانی-اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با رسمیت یافتن دین زرتشت در عصر ساسانی، آتشگاه ها به عنوان جلوه بارز تشریفات و آداب دینی، در جامعه نمایان شدند. چهارطاقی ها نیز نقش اصلی را در معماری مذهبی ساسانیان ایفا کردند. از این نظر، مطالعه این اماکن برای دریافتی درست از وضعیت مذهب زرتشت در این دوره، بسیار اهمیت دارد. اماکن مذهبی معمولاً مجموعه ای عظیم را دربر می گرفت و چهارطاق هسته اصلی آن به شمار می رفت که تمام اجزای ساختمانی این مجموعه در اطراف آن و با توجه به موقعیت مکانی آن سامان می یافت. چهارطاقی سرخ آباد که در منطقه دره شهر ایلام واقع شده، از جمله این بناهاست و در اطراف خود پی هایی مدفون شده دارد که نشانه ای از وجود مجموعه ای در اطراف آن است. تاکنون در هیچ یک از پژوهش های باستان شناسیِ به عمل آمده در این منطقه از این بنا ذکری به میان نیامده است و در نظر بسیاری این بنا متعلق به دوران اسلامی است. هدف از این پژوهش پی بردن به تاریخ ساخت این بنا و پاسخ به این سؤال است که آیا بنای چهارطاقی، واقع در شهر عظیم دره شهر1، بنایی ساسانی است یا اسلامی. فرضیه تحقیق آن است که این بنا با توجه به تطبیق با عمارت های مذهبی این دوره و چشم اندازهای اطراف آن، به دوره ساسانی تعلق دارد که در اوایل اسلام نیز مورد استفاده واقع شده است.
آثار گذشته
فرهنگ نور
حوزههای تخصصی:
دوره صفویه
حوزههای تخصصی:
کهن مهرها نشانه هویت و مالکیت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مهرها یکی از ظریف ترین آثار مصنوع دست بشر است این آثار ذیقیمت و اصیل مدارکی برای شناخت و فهم، هنر و اندیشه، عقاید، سنت ها و شیوه زندگی مردم دوران گذشته به حساب می آیند....
مروری بر باورهای ایرانیان در مورد فرشتگان و بال های آنان در چند نگاره(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ایرانیان از دیرباز به عالم ارواح، فرشتگان، دیوان و موجودات خارق العاده باور داشته و به آن اهمیت می دادند. آنها با استفاده از قدرت تخیل و اعتقادات، در پی به وجود آوردن فضای ذهنی خود بودند....
خاستگاه نظری میدان نقش جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرهای ما بیش از هر چیز نیازمند فضاهای جمعی هستند. میدان ها از دیرباز در بافت شهر به عنوان یک فضای جمعی ایفای نقش می کرده اند. وجود میدان ایرانی در شهر ایرانی، ضرورتی انکار نشدنی است. ویژگی های میدان ایرانی را می توان در میدان های تاریخی ایران که در رأس آنها میدان نقش جهان قرار دارد، جستجو کرد. میدان نقش جهان به عنوان یک میدان حکومتی ایرانی و با دربرداشتن سه جزء اصلی شهر (اقتصاد، مذهب و حکومت) سعی در پیوند با مردم دارد. یافتن خاستگاه نظری ویژگی های میدان نقش جهان می تواند به یافتن اصول طراحی یک میدان حکومتی بیانجامد. مقاله حاضر با مقایسه ویژگی های میدان نقش جهان با بناهای مشابه توانسته تا حدودی به خاستگاه نظری ویژگی های آن نزدیک شده و الگویی برای طراحی یک میدان ایرانی ارایه دهد. مقایسه ویژگی های میدان نقش جهان با میادین پیشین صفوی و مقبره شیخ صفی در قالب ویژگی های مشترکشان صورت گرفته است. این ویژگی ها از متون تاریخی استخراج و سعی شده به ویژگی های اصیل آنها نزدیک تر باشد. با طبقه بندی و تحلیل و بررسی ویژگی این بناها، معنا و خاستگاه نظری آنها استنباط شده است. سپس با تأکید بر بدیع بودن میدان نقش جهان در زمان خود به ویژگی های خاص و ترکیبی آن پرداخته می شود. میدان نقش جهان ترکیبی نو از میادین پیشین صفوی، مقبره شیخ صفی و به طور کلی معماری ایران بوده است. در آخر و پس از شناخت معنایی میدان نقش جهان، راهبردهایی برای طراحی میدان حکومتی ایرانی ارایه شده است. راهبردهایی چون استفاده از هندسه ایرانی، محصوریت، استفاده از عناصر باغ ایرانی، احیای سنت نقاره خوانی، دادن نقش مذهبی، تجاری و نمایشی به میدان بایستی در طراحی میدان حکومتی ایرانی مدّ نظر قرار گیرد.
نگاهی به ایلامیان و هنر آنان و نقش این قوم در آغاز تاریخ ایران
حوزههای تخصصی:
مسجد شاه اصفهان
حوزههای تخصصی:
تفسیری بر شباهت های موجود میان آثار فرهنگ بلخی - مروی و شهر سوخته
حوزههای تخصصی:
فرهنگ بلخی-مروی، پیشینه و منشأ شکل گیری آن، ارتباطات درون و برون منطقه ای و تفسیر برخی از شباهت ها در تولیدات و دست ساخته های این فرهنگ با مناطق هم جوارش، یکی از مهم ترین مباحث و مسائل باستان شناسی مرتبط با این فرهنگ است. وجود برخی از شباهت ها میان این فرهنگ و شهر سوخته، در تولیداتی همچون ظروف مرمری، مهرهای مشبک فلزی و برخی از شیوه های تدفین (تدفین های یادمانی)، بحث هایی را در رابطه با تفسیر این مدارک به وجود آورده، که عموماً این تفسیرها با مهاجرت گروه های انسانی از شمال به جنوب و یا بالعکس مرتبط شده است.
مسئله ی اصلی این نوشتار، بررسی دلایل و شواهدی است که می تواند در شکل گیری یک تفسیر منطقی و قابل قبول در زمینه ی علت وجود برخی از شباهت ها میان فرهنگ بلخی-مروی و شهر سوخته در دوره ی IV این استقرار کمک نماید. در این نوشتار سعی می شود تا حد امکان به بررسی شواهد و مدارک شهر سوخته به عنوان یکی از مهم ترین استقرارگاه های جنوب شرق ایران و منطقه سیستان پرداخته شود. با بررسی و تفسیر چرایی این شباهت ها، علاوه بر رد فرضیه ی مهاجرت مردم فرهنگ بلخی-مروی به سمت شهر سوخته، می-توان دلایلی برای اثبات یک روند مهاجرتی در نیمه هزاره سوم ق.م از شهر سوخته به سمت دشت های شمالی ارائه نمود.