فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۸۱ تا ۲٬۹۰۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهداف: در معماری خانه های تاریخی محیط توسط انسان در تعاملی دوجانبه با طبیعت شکل می گرفت. با ایجاد بحران های زیست محیطی معاصر، ادغام فرآیندهای طبیعی و انسانی مهمترین مسئله اکولوژی در حوزه پایداری گردید. هدف از مطالعه حاضر، شناسایی معیارهای اکولوژیکی در خانه های تاریخی با امکان بهره وری در معاصر است تا به ارائه راه حلهای اکولوژیکی با توجه به رفتار حرارتی در مناطق سردسیر پرداخته شود. روش ها: شناسایی این عوامل در دو نمونه از خانه های تاریخی اردبیل با استفاده از روشهای توصیفی، برداشت های میدانی و تحلیل داده های کمی صورت پذیرفته است. یافته ها: بررسی بحرانی ترین شرایط اقلیمی منطقه، نشان از مقاومت حرارتی اتاقها در برابر نوسانات دمایی دارد. همچنین شناسایی ویژگیهای معماری برگرفته از محیط طبیعی (توپوگرافی، اقلیم) و محیط انسان ساخت (فرم ساختمان، سازمان فضایی، مصالح، منظر، زیرساخت ها) علاوه بر تعامل بهینه بین این مولفه ها، ارائه دهنده راه حلهای اکولوژیکی است. نت یجه گ یری: سنجش معیارهای اکولوژیکی هم نشان دهنده سازگاری با محیط زیست است در واقع با استفاده از منابع طبیعی بر تاثیرات اقلیمی سرد فائق آمده اند به نحوی که اتاقهای با کارکرد فصلی نظیر شاه نشین و سرداب در مقابل نوسانات دمایی، عملکرد بهینه ای دارند برای مثال در نمونه ای با ابعاد کوچکتر شاه نشین حداقل اختلاف دمای داخل و خارج به 13 درجه سانتی گراد می رسد.
تبیین جایگاه رویدادهای آیینی ایرانی _ اسلامی در هویت فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
12-32
حوزههای تخصصی:
رویدادها و آیین های ایرانی_اسلامی نقش مهمی در هویت شهر و فضاهای شهری برخوردارند. آیینهایی همچون نوروزنامه خوانی و بازیهای ملی و محلی، آیینهای ماه رمضان، جشنها و اعیاد شیعی، سوگواریهای محرم و صفر از جمله آیینهای هویت بخش به فضاهای شهری ایرانی_اسلامی محسوب می شوند. فضاهای عمومی شهری بویژه گره هایی همچون میدان ها، میدانچه ها و جلوخان مساجد با فراهم آوردن امکان اجتماع و برگزاری رویدادهای آیینی، این هنرها را با خود عجین می نمودند. این نوع ارتباط مستحکم بین مردم، به عنوان مجریان و مخاطبان رویدادهای آیینی و فضاهای عمومی شهری تقویت بن مایه های اجتماعی و هویتی جامعه را بدنبال داشته است. در دوره گذشته فضاهای شهری با ارائه زمینه و بستری پیاده مدار، داشتن محل های نشتن و تماشا برای مردمان، سکویی برای مجریان تعزیه و دیگر رویدادهای، شاه نشین و مکانهایی برای نشستن بزرگان شهر و محیطی ایمن و امن، ارتباط مذکور را ایجاد کرده و میزبان رویدادهای آیینی بوده اند. امری که در دوره معاصر دچار تزلزل شده و فضاهای شهری نه تنها میزبان مناسبی برای رویدادهای آیینی نیستند، بلکه با اولویت دادن به سواره، ترکیب نامطلوب کالبد، فعالیتها، کاربریها و ... در جهت عکس این امر، حرکت می نماید. این موضوع می تواند بدلایلی از قبیل کم توجهی به جایگاه انسان و ساحت وی، نگاه های تک بعدی به فضاهای شهری بویژه نگاه صرف مهندسی، اولویت دادن به سواره و ملزومات آن باشد. در این راستا، پرسش اصلی عبارت است از اینکه ویژگیها و روابط مابین فضاها و هنرهای آیینی و دلایل تضعیف این روابط کدامند؟ بنابراین این مقاله با هدف تبیین ابعاد فضاهای شهری به عنوان محملی برای هنرهای آیینی هویت مند با رویکرد کیفی و روش تحقیق توصیفی_تحلیلی، مطالعه نمونه های موردی و مطالعه اسنادی و کتابخانه ای سعی در انجام این تحقیق دارد. نتایج این پژوهش نشان می دهد طراحی فضاهای شهری در گذشته در راستای هویت مندی و به عنوان بستری برای تجلی رویدادهای آیینی بویژه هنرهای آیینی در نظر گرفته می شد. از این رو بازنگری و احداث فضاهای شهری هویت مند برای پیوند با مفاهیم و مضامین فرهنگی و اجتماعی از سازگاری و زمینه سازی امری ضروری است و فضاهای شهری به عنوان کانونی برای تقویت معنا، آرامش بخشی به شهر و تجلی هنرهای ایرانی_ شیعی برای زیست هویت مند محلی و ملی در نظر گرفته شود.
تبیین عوامل مؤثر بر دلبستگی و وفاداری گردشگران به مقاصد گردشگری؛ مطالعه موردی: شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری امروزه یکی از صنایع مهم و کلیدی در جوامع شهری است که می تواند توجه برنامه ریزان را به خود جلب نماید. هدف از پژوهش حاضر تبیین عوامل موثر بر دلبستگی و وفاداری گردشگران به مقصد گردشگری رشت است. این پژوهش در گام نخست به نقش رضایت گردشگران به عنوان میانجی رابطه بین پنج شاخص (ارزش ادراک شده، کیفیت ادراک شده، کیفیت تجربه، تصویر مقصد و تصویر برند مقصد) با دلبستگی گردشگران و سپس در گام دوم، دلبستگی گردشگران به عنوان میانجی ارتباط بین رضایت گردشگران با وفاداری گردشگران می پردازد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه گردشگرانی است که حداقل یک بار به شهر رشت سفر کرده اند. اطلاعات به دست آمده از 404 پرسشنامه توسط نرم افزار SPSS و Smart PLS3 مورد تجزیه تحلیل قرار گرفته و در نهایت مدل نهایی پژوهش ارائه گردید. در گام اول نتایج پژوهش نشان داد کیفیت تجربه، ارزش ادراک شده و تصویر مقصد اثر مثبت و معناداری بر رضایت گردشگران داشته است. همچنین شاخص کیفیت ادراک شده و تصویر برند مقصد ارتباط معناداری بر رضایت گردشگران درنتیجه دلبستگی و وفاداری گردشگران نداشته است. در گام دوم نتایج نشان داد که شاخص رضایت بر دلبستگی گردشگران و درنتیجه وفاداری آن ها به مقصد گردشگری رشت موثر است و ارتباط مثبت و معناداری دارد.
بررسی تطبیقی الگوی فضایی سکونتگاه روستایی و علل شکل گیری آن نمونه های (موردمطالعه: روستای شلحه امام حسن آبادان و روستای حدبه ی خنافره شادگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روستا، نوعی دیرین از سکونتگاه های بشری است که مأمن الگوی بومی سکونت بشر و شیوه های بدیع سازگاری با محیط است. روستاییان خالق مناظر فرهنگی بی بدیل هستند، مناظری که میراثی ماندگار برای نسل های آینده اند. به همین دلیل شناخت الگوهای غالب در مناظر روستایی همواره موردتوجه پژوهشگران بوده است. سازمان فضایی زیستگاه های انسانی را نتیجه ی مستقیم فرایندهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نهادی می دانند. هدف از این مطالعه، بررسی الگوی فضایی و پیکربندی کالبد روستایی و واکاوی تأثیر سبک زندگی و معیشت روستاییان در شکل گیری آن با مطالعه و قیاس دو روستا در جنوب غربی ایران می باشد. روستاهای موردمطالعه، روستای شلحه امام حسن در شهرستان آبادان، در امتداد رودخانه جزرومدی اروند و روستای حدبه ی خنافره در شهرستان شادگان در جوار تالاب شادگان می باشند که دارای محیط فرهنگی مشابه لیکن از نظر نوع معیشت متفاوت اند. روش این پژوهش از نوع مدل سازی و مطالعه موردی و با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) می باشد. با استفاده از سنجه های سیمای سرزمین در دو مقیاس منظر و بافت، الگوی فضایی روستاهای موردمطالعه کمی و مورد تجزیه وتحلیل هندسی قرار گرفت. مطالعه و قیاس نتایج حاکی از وجود تفاوت هایی در الگوی فضایی و پیکربندی کالبد روستا به رغم محیط فرهنگی و بستر اجتماعی مشابه هر دو روستا است. تجربه حاضر نشان داد که عوامل فرهنگی اجتماعی اگرچه در مقیاس مسکن بسیار تأثیرگذارند، اما در مقیاس منظر آنچه بیشتر می تواند نظام فضایی و الگوی سکونتگاه روستایی را تعیین کند، ظرفیت بهره برداری معیشتی از بستر جغرافیایی است. با توجه به ریشه های اقتصادی شکل گیری الگوی منحصربه فرد کالبد هر دو روستا، هرگونه تغییر در معیشت یا طبیعت مورد بهره برداری معیشتی روستاییان می تواند منجر به تغییر در ساخت و الگوی کالبد روستاهای موردمطالعه شود و تبعاتی چون آسیب های اجتماعی و مهاجرت به دنبال داشته باشد. این مهم، ضرورت شناخت الگوی فضایی سکونتگاه را پیش از هرگونه سیاست گذاری جدید و طرح های توسعه ای در سطح روستاها و یا در سطوح کلان و تأثیرگذار بر بستر جغرافیایی روشن می سازد.
آسیب شناسی طرح های آماده سازی زمین و روندهای اجرایی
منبع:
هویت محیط دوره اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴
23 - 38
حوزههای تخصصی:
آماده سازی زمین به عنوان یکی سیاست های اصلی توسعه یِ زمین در دهه 1360 در قوانین مرتبط با اراضی شهری تعریف شده و در پی آن تعاریف آماده سازی زمین و طرح آماده سازی در قوانین و دستورالعمل های مرتبط تبیین شده و مورد توجه برنامه ریزان شهری قرار گرفته است. تحلیل اسناد و برنامه های موجود در زمینه یِ طرح آماده سازی زمین و روندهای اجرایی آن در ایران، از بی توجهی به تحولات مفهومی زمین و دگرگونی های یادشده و پیمودن مسیری غیرروش مند در تعیین و تحلیل اهداف و مشکلات حکایت دارد. مقصود اصلی پژوهش، ردیابی مشکل های ناشی از تهیه و اجرای طرح های آماده سازی زمین است و با توجه به ویژگی های مشکل هایی که عموماً این برنامه ها با آن ها روبرو هستند و تعدد و تنوع ذی نفعان درگیر در آن ها نیاز به اختیار روشی است که بتواند به ردیابی مشکل های مورد نیاز تمام ذی نفعان بپردازد. از این رو روش فرایند انتخابی مورد استفاده در این پژوهش مشکل یابی هدف مند است که در آن فرصت اعلام نظر ذی نفعان متفاوت فراهم می گردد و در این میان نقش پژوهشگر از یک سو جمع بندی و فراتحلیل نظرات ذی نفعان متفاوت در فرایند تهیه و اجرای آماده سازی است که با به کارگیری فنون گردآوری و تحلیل داده ها هم چون تحلیل محتوای موضوعی انجام می گردد و از سوی دیگر فراهم آوردن چارچوبی برای ابراز نظر و دستیابی به همرأیی است که از طریق تسهیل گری در فرایند منتخب میانجی گری مشارکتی انجام می شود. در نهایت آسیب های اصلی فرایند تهیه و اجرای آماده سازی مورد شناسایی قرار گرفته و در سه محور، پیشنهادهای کلان بر اساس روش مشکل گشایی گروهی ارایه شده است.
بازنمایش ساختار کالبدی باغ ایرانی در نگارگری و قالی های باغی در دوره صفویه
منبع:
هویت محیط دوره اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴
73 - 96
حوزههای تخصصی:
در ذهنیت ایرانی، باغ تصویری فراگیر دارد؛ به صورتی که آرمان باغ تقریبا در همه هنرها نفوذ کرده است و به عنوان بخشی از هویت فرهنگی ایران زمین مطرح شده است. باغ ایرانی یکی از نمودهای تجسم باور ایرانیان از بهشت موعود می باشد، و این عامل حضور پردیس ها را در آثار هنری پر رنگ کرده است. به همین دلیل گونه های مختلف هنر ایرانی توجه خاصی به بازنمایی باغ ایرانی داشته اند. دو حوزه ای که به وفور به این امر پرداخته اند قالی و نگارگری ایرانی است. در این پژوهش ساختارشناسی طرح، نقش و ترکیب بندی موجود در قالی های باغی و نگارگری ها در دوره صفویه و ارتباط آنها با ساختار باغ شهر های اصفهان و باغ فین کاشان بررسی شده است، تا از این طریق بتوان به تأثیر گذاری نحوه طراحی باغ و عناصر آن، در این دو حوزه تصویری دست یافت. در این راستا مسئله پژوهش این است که الگوی ساختاری و اجزای باغ ایرانی در دوره صفوی، بر طراحی فرش و نگاره در این دوره چه تأثیری گذاشته اند و باغ ایرانی، فرش و نگاره ها در چه ویژگی هایی مشترک هستند و تفاوت های موجود بین این سه گونه هنری را در یابیم تا به درکی صحیح از الگوبرداری این سه حوزه هنری از یکدیگر برسیم. ضرورت و اهمیت این مسئله از این جهت است که اصول صحیح به کار رفته در سه جنبه هنری مختلف و تاثیرگذاری آن ها بر یکدیگر را در یک دوره تاریخی تبیین می کنیم تا از جدا افتادگی این سه حوزه هنری در دوره ی معاصر جلوگیری کنیم و آن ها را مرتبط و تاثیرپذیر از هم بنماییم، تا در این صورت هویت و اصالت آن ها در هر دوره حفظ شود. این پژوهش از نوع تحقیقات کیفی با رویکرد تطبیقی می باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی بوده، و تجزیه و تحلیل اطلاعات به شیوه استقرایی انجام گرفته است. و اطلاعات پژوهش از طریق مطالعات کتابخانه ای و روش اسنادی جمع آوری شده است. هدف این پژوهش شناسایی جلوه های اصلی تصویر شده از باغ ایرانی و ساختار اصلی آن در نگاره ها و قالی های دوره صفویه و بررسی تاثیرپذیری آن ها و مقایسه تطبیقی میان آن ها است. جامعه آماری مربوط به باغ های ایرانی، قالی های باغی و نگارگری ها که از دوره صفویه انتخاب شده اند، 5 نمونه از هر کدام می باشد، محدوده جغرافیایی پژوهش به این صورت است که چهار نمونه باغ از شهر اصفهان و یک نمونه باغ از شهر کاشان و چهار نمونه قالی باغی از کردستان (شمال غرب ایران) و یک نمونه قالی باغی از کردستان، و نمونه های نگارگری که همگی از دوره صفویه و به صورت تصادفی جهت تجزیه و تحلیل در نظر گرفته شده اند؛ یافته های بدست آمده نشان می دهد که نقش مایه ها و ساختار شکلی موجود در قالی های باغی و نگارگری های دوره صفویه دارای طرح، نقش و هندسه فضایی یکسانی با باغ ایرانی هستند. در بیشتر قالی ها و نگاره ها استفاده از اصول هندسی، الگوی چهار باغ و هماهنگی بین نقش مایه ها باعث تجلی باغ ایرانی در قالی ها و نگارگری های دوره صفویه گردیده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ترویج طرح باغی در قالی ها و به تصویر کشیدن باغ در نگارگری ها باعث گشته است، طبیعت و نقش مایه های آن مانند درختان، گلها، پرندگان و حیوانات برای نزدیکی به مفهوم باغ بهشت بیشتر استفاده شود. الگوی چهار باغ، فاصله مربعی و باز بودن چشم انداز اصلی به شکل مستطیل در باغ ایرانی، در طراحی قالی های باغی و نگارگری ها مشاهده شده است. با توجه به آنچه که در ساختار اصلی طرح باغ ایرانی وجود دارد و در تطبیق آن با ساختار شکلی دو حوزه نگارگری و قالی های باغی، به این نتیجه می رسیم که ترکیب بندی ساختارها و عناصر به کار رفته در دو حوزه نگارگری و قالی بافی، مشابه و منطبق بر سه نوع ساختار و اصول هندسی (تک محوری، دو محور عمود بر هم و سه کشیدگی موازی) باغ ایرانی است و تنها تفاوت در شیوه نمایش عناصر و نقشمایه ها، توسط هنرمندان است که در قالی های باغی عموما به صورت دو بعدی و در نگارگری ها عموما به صورت دو بعدی و سه بعدی نمایش داده می شوند. امید است تا استفاده از این الگوها و اصول در این سه جنبه هنری در دوره معاصر نیز راه گشای هنرمندان قرار گیرد.
The Architecture Aspect of Arise from Emmanuel Levinas' Philosophy Compared to Modern and Postmodern Architecture(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۰, Issue ۱ - Serial Number ۳۵, Winter ۲۰۲۰
51 - 58
حوزههای تخصصی:
The present-day architecture of the present era represents the emergence of ethical issues arising from the ideas of the " Modern individual-oriented" and "Pos tmodern being oriented", such as the consideration of personal interes ts and the reduction of human relations. Therefore, the exis tence of such shortcomings requires the identification of an architecture that considers the individual and social morality of today's society based on transcendental values, such as Emmanuel Levinas' "attention to the other" philosophy, agains t the above ideas. The aim is to identify those architectural possibilities that, by providing the conditions for creating the moral relations considered in Levinas philosophy, resis t some of the shortcomings of the ethical issues of modern and pos tmodern schools. In this research, Levinas' thoughts with Modern and Pos tmodern schools are discursive analysis through three dimensions of humanism, human rights, and ethics, as three points of reliance and position in them. Then, in the framework of these three criteria, modern and pos tmodern thoughts are traced in between the architectural expressions and by comparing these traces of the concepts with key concepts in Levinas' thought, also by utilizing the sources of visual literacy and body theoretical foundations, identifies the architectural appearance of it. The result of the research shows that the architectural displays of Levinas' philosophy such as "impromptu", "centricity", "Attention to Family Scale" and "Kush" can be considered as possibilities other than the possibilities of modern and pos tmodern architecture, to improve some of the shortcomings in highlighting transcendental moral values.
تدوین معیارهای طراحی اکوپارک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
89 - 98
حوزههای تخصصی:
اکوپارک فضایی تفریحی است که هدف از طراحی آن علاوه بر حمایت از محیط زیست، خلق مکان تحقیقاتی به منظور بالا بردن دانش محیط زیستی افراد است. با توجه به روند توسعه کشور و مشکلات محیط زیستى موجود و تأثیرات ازدیاد و رشد پرشتاب جمعیت و در پى آن افزایش مصرف و تولید زباله های خانگى و صنعتى، ضرورت طراحى و اجراى اکوپارک اجتناب ناپذیر است. از نخستین الزامات در طراحی اکوپارک، معیارهایی است که این گونه پارک ها را از سایر پارک ها متمایز می سازد. در این بحث با اتکا به روش های توصیفی- تحلیلی و با انجام مطالعات کتابخانه ای و روش تحلیل محتوای متن، فرآیند دستیابی به این معیارها از طریق تحلیل نمونه های موردی موفق و بررسی دیدگاه نظریه پردازان در ارتباط با ویژگی های اکوپارک ارائه گردیده است. در نهایت جمع بندی در رابطه با معیارهای طراحی در چهاراصل پایداری محیط زیستی، پایداری اجتماعی– اقتصادی، ارتقاء سطح فرهنگی و آموزشی و پایداری کالبدی و طراحی اکولوژیکی ارائه شده است.
تأثیرشناسی مداخلات شهری بر خاطرات جمعی جامعه بومی در بازار تاریخی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۶
49 - 66
حوزههای تخصصی:
بافت تاریخی مشهد با توجه به آسیب های فراوانی که در طول زمان و به علت های مختلف ناشی از مداخلات شهری به خود دیده است، درحال تخریب بوده و نیازمند حفاظت و برنامه ریزی اصولی در راستای احیا و حفظ ارزش های ملموس و ناملموس به جای مانده در آن است. هدف این پژوهش ایجاد معرفت نسبت به ارزش های مرتبط با نقش فرهنگی- تاریخی بازار قدیم مشهد در ذهن و خاطر ذی مدخلان است. پژوهش حاضر مبتنی بر راهبرد کیفی است و با شیوه تحلیل تجربه به بررسی تأثیر مداخلات شهری بر خاطرات جمعی جامعه بومی محدوده بازار بزرگ تاریخی مشهد پرداخته است. به این منظور، از طریق پرسشگری نیمه باز شامل طرح سؤال و مصاحبه به نگرش سنجی جامعه بومی بازار تاریخی مشهد (شامل بازاریان اصیل) پرداخته شده است. از عوامل تأثیرگذار بر پایداری حس مکان و حس تعلق در مخاطبان یک ساختار تاریخی مانند بازار، خاطرات جمعی است که از طریق افزودن معنی به مکان، سبب ارتقای هویت مکانی، دلبستگی افراد به محیط و ایجاد بستر تعاملات افراد یک اجتماع با حوزه های کالبد، تصورات، فعالیت و رخدادهای موجود در مکان می گردد. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان می دهد نحوه تأثیرگذاری مداخلات شهری صورت پذیرفته در بخش به جای مانده از بازار تاریخی شهر مشهد (بازار فرش) در هر چهار حوزه مورد بررسی، منفی و در معدود مواردی خنثی بوده است.
مطالعه تطبیقی برنامه های آموزشی دوره کارشناسی ارشد ناپیوسته معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۹
73 - 95
حوزههای تخصصی:
برنامه آموزش دوره کارشناسی ارشد معماری در ایران، که از سال ۱۳۷۸ به صورت ناپیوسته درآمده، از یک سو براساس تجزیه برنامه سابق به دو دوره، و از سوی دیگر تطابق با نظام هماهنگ آموزش و محدودیت های غالب بر آن، توسط وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تنظیم شده است. تحولاتی که طی دو دهه گذشته در تنوع تخصص های مرتبط با معماری، در مقام رشته دانشگاهی و حرفه، رخ داده است و رشد شتابان دانشکده های معماری با امکانات و توانایی های بسیار متفاوت، بازنگری در برنامه آموزشی را ناگزیر ساخته است. در این مقاله تلاش شده است تا با بررسی تطبیقی برنامه آموزشی در دانشگاه های معتبر در آمریکا، اروپا، و آسیا، رابطه میان هدف گذاری و برنامه درسی و همچنین ویژگی های کلی برنامه از نظر طول دوره، نسبت حوزه های مختلف دروس، و ساختار برنامه مصوب وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، بررسی و تحلیل شود. این تحقیق از نوع توسعه ای است و با رویکرد کیفی به روش تحلیل، تطبیق و استنتاج منطقی انجام شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که برنامه کارشناسی ارشد معماری در ایران تنها از نظر طول دوره و ساختار کلی با برنامه های آموزشی دانشگاه های معتبر برگزیده قابل مقایسه است اما از نظر کیفیت هدف گذاری، تنوع و ارتباط حوزه های آموزشی، و برخی جزئیات آموزشی دیگر نیازمند بازنگری دقیق تر و تغییرات اساسی منطبق بر ویژگی های معماری درکشور و منطقه است که می تواند در تدوین برنامه های آموزشی لحاظ شود.
سنجش کیفیت محیطی خیابان فرخی شهر یزد از منظر توسعه کاربری زمین مختلط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال پنجم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۵
119 - 137
حوزههای تخصصی:
توسعه مختلط کاربری ها رویکردی جدید در چیدمان و ارتباط فضایی کاربری ها با تأکید بر تمرکز و تنوع کاربری ها است که از مهم ترین اثرات آن، خلق تنوع و ارتقاء کیفیت محیط می باشد. تنوع استقرار کاربری ها در خیابان فرخی یزد نوعی توسعه کریدوری کاربری زمین مختلط بوده که موجب حضور شهروندان در این خیابان شده است. پژوهش حاضر به دنبال سنجش کیفیت محیطی ایجادشده به واسطه توسعه بصورت اختلاط کاربری در خیابان فرخی یزد و در پی ارتقاء کیفیت محیطی آن و افزایش رضایت استفاده کنندگان فضا می باشد. برای این منظور جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه و تحلیل داده ها از تکنیک های آزمون T تک نمونه ای، ضریب رگرسیونی بتا و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج نشان می دهد میزان رضایت کاربران از متغیرهای سازگاری، تنوع کاربری، عدالت اجتماعی، ایمنی و امنیت و سرزندگی بالا می باشد و توسعه بصورت کاربری زمین مختلط در خیابان فرخی یزد نسبتاً توانسته محیط شهری جذاب و باکیفیتی را ایجاد نماید همچنین متغیرهای دسترسی، ایمنی و امنیت و تنوع کاربری بیشترین سهم و معیار فشردگی و پراکندگی بافت کمترین سهم را در کیفیت محیطی خیابان ایفا کرده اند. به طورکلی اولویت های مداخله جهت افزایش کیفیت محیطی خیابان به ترتیب در ابعاد مورفولوژیک، ادراکی عملکردی و اجتماعی می باشد.
بررسی مکان یابی مسکن های سازمانی در حاشیه شهرها (نمونه مطالعاتی: اسکان کارکنان پالایشگاه میعانات گازی بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
19-31
حوزههای تخصصی:
تامین مسکن و سیاست های مرتبط با آن در هر دولتی اهمیت بسیاری دارد. رشد شتابان جمعیت شهر و کمبود فضا و مشکلات زیست محیطی به وجودآمده توسط صنایع بزرگ سبب ایجاد این صنایع در خارج از حریم شهرها شده است. این صنایع با هدف حفظ نیروی کار خود و رضایت هر چه بیشتر از آنها به سامان دهی مسکن سازمانی پرداخته و برای این هدف سیاست های مختلفی را اتخاذ کرده اند. هدف از این مقاله آسیب شناسی مکان یابی مسکن سازمانی است که برای نیل به آن، این پژوهش به تحلیل برنامه ریزی احداث منازل مسکونی برای حدود ۸۵۰ نفر از کارکنان پالایشگاه میعانات گازی بندرعباس در مرحله اول و ۱۲۰۰ نفر در مرحله دوم پرداخته است. بر این اساس رضایتمندی سکونتی و کیفیت محیط زندگی بررسی شده و سپس مکان یابی مسکن های سازمانی با موقعیت مشابه در داخل و حاشیه شهر مورد مطالعه قرار گرفته است. مخاطبان (کارکنان پالایشگاه میعانات گازی) و نیازهای آنها از طریق مصاحبه مورد شناسایی قرار گرفته و با توجه به اولویت های مدیریت پالایشگاه و میزان ضریب اهمیت با استفاده از روش دلفی اولویت بندی شده اند. مطالعات تطبیقی سکونت در دو گزینه داخل و خارج از شهر نیز به صورت کیفی در ابتدا و سپس گزینه های اسکان سازمانی با مدل رتبه بندی AHP انجام شده است. مطالعات تطبیقی اقتصادی نیز به دلیل قابلیت پیش بینی کمی دقیق تر در بخشی جداگانه آورده شده است. در نهایت بعد از بررسی های انجام شده پیشنهادها و طبقه بندی گونه های مسکن متناسب با مخاطبان مسکن سازمانی و راهبرد های پیشنهادی برای اسکان بهینه کارکنان ارایه شده است. نتیجه کلیدی این پژوهش بر این مهم تاکید دارد که لزوماً تاسیس واحدهای مسکن سازمانی در نزدیکی یک صنعت، نسبت به تامین در شهرهای مرکزی، از ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی موفقیت آمیز برخوردار نخواهد بود.
توزیع فضایی تاب آوری در برابر سوانح در سطح محلات کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
5 - 18
حوزههای تخصصی:
خسارات بسیار جانی و مالی ناشی از سوانح طبیعی در کلان شهرها ضرورت ارزیابی و ارتقای تاب آوری پیش از وقوع حادثه را نشان می دهد. کلان شهر تهران که مستعد زمین لرزه است، نیز از این امر مستثنا نیست. لذا در مقاله حاضر، مجموعه ای از شاخص های تاب آوری از سه مدل ۱ BRIC، ۲ CRI و ۳ CDRI، شناسایی شده و جهت ارائه شاخص ترکیبی چندبعدی تاب آوری کلان شهر تهران مورداستفاده قرارگرفته است. بامطالعه ۳۶۸ محله تهران و با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی، ابعاد تاب آوری در پنج بعد اجتماعی، بعد زیرساختی، بعد عملکرد اقتصادی، بعد جامعه ای–روابط همسایگی و بعد جامعه ای-مشارکت- تعریف شده اند. توزیع فضایی تاب آوری و ابعاد آن در سطح کلان شهر تهران نشان می دهد که محلات غربی و جنوبی شهر تهران و برخی از محلات در شمال شرقی وضعیت نامطلوبی ازنظر تاب آوری دارند. درصورتی که میزان تاب آوری در محلات مرکزی و شرقی به نسبت بیشتر است. در میان ابعاد تاب آوری نیز بعد زیرساختی بیشترین تأثیر منفی را بر محلات با وضعیت نامطلوب تاب آوری داشته است.
تبیین الگوی حکمروایی یکپارچه زمین شهری در جهت سیاست گذاری و مدیریت زمین شهری کارآمد در کشورهای در حال توسعه (مطالعه موردی: کشورایران و شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
67 - 87
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تحول در سیستم های مدیریت زمین شهری از رویکردهای ابزاری به سمت رویکردهای مشارکتی منجر به ایجاد رویکرد نوین حکمروایی زمین شده است. هدف: پژوهش بنیادی حاضر به این پرسش تبیینی می پردازد که الگوی مناسب و کارآمد سیاست گذاری و مدیریت زمین شهری کدامست. مسئله اصلی در اینجا، حل تعارضات و تنش های اساسی ایجا شده در شبکه هایی است که دولت وظیفه تنظیم آنها را به صورت مداخله مستقیم (نظریه وابستگی متقابل) و غیرمستقیم (نظریه قابلیت حکمرانی، نظریه یکپارچگی، نظریه ذهنیت حکمرانی) بر عهده دارد. روش:این پژوهش ترکیبی از روش های کمی پیمایشی و کیفی را در سه سطح فضایی به کار می گیرد. جامعه آماری شامل نهادهای متولی حوزه زمین شهری و مراجعه کنندگان آنهاست. جهت گردآوری داده ها از روش های اسنادی و میدانی (پرسشنامه) و برای تحلیل داده های کمی از مدل رگرسیون خطی چندمتغیره و تحلیل مسیر و سپس برای تحلیل کیفی از روش تحلیل محتوا استفاده گردید. یافته ها: نتایج معادلات ساختاری نشان می دهد که از میان پنج متغیر مستقل پژوهش شامل هماهنگی و اجماع گرایی، اثربخشی و پاسخگویی، مسئولیت پذیری، تمرکززدایی، و بینش راهبردی متغیر یکپارچگی توافق گرا با ضریب 492/0 بیشترین ضریب تأثیر (مستقیم و غیرمستقیم) را بر کارآمدی مدیریت زمین شهری داشته است. همچنین تحلیل ساختار مدیریت زمین شهری ایران نشان می دهد که این ساختار دارای پراکندگی شدید در تصمیم گیری ها و فقدان یکپارچگی در مدیریت زمین است و این امر دلیل اصلی ایجاد ناهماهنگی و چندپارچگی و در نهایت ناکارآمدی آن است. نتیجه گیری: لذا الگوی حکمروایی یکپارچه زمین شهری به عنوان الگوی مناسب و کارآمد پیشنهاد گردید که مبتنی بر یکپارچگی توافق گرا (افقی/عمودی) میان تمام بازیگران و تفویض بخشی از اختیارات دولت به پایین ترین سطح محلی به همراه ظرفیت سازی می باشد. در نتیجه ضرورت تجدید نظر در رویکرد و ساختار مدیریت زمین از سوی دولت امری ضروری است. در نهایت میزان اثربخشی، تبیین و تعمیم این الگو نیز توسط خبرگان مورد تأیید قرار گرفت.
مکانیابی موقعیت پردازه های محرک توسعه در بافت های ناکارآمد شهری (مورد پژوهی: ناحیه 2 منطقه 18 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم خرداد ۱۳۹۹ شماره ۸۴
51 - 62
حوزههای تخصصی:
چکیده بیان مسئله: لزوم باز آفرینی در بافت های فرسوده و ناکارآمد که نسبت به سایر بافت های پیرامونی خود، دچار کاهش کارایی شده اند، امری ضروری است که یکی از سیاست ها در این زمینه اجرای پردازه های محرک توسعه است. به طور خلاصه پردازه های محرک توسعه یکی از رویکردهای متأخر ادبیات بازآفرینی شهری در ایران و جهان می باشد که با مکان یابی مناسب آن ها، بافت محیطی که پردازه های محرک توسعه در آن جانمایی شده اند، احیا و توسعه می یابند. هدف: اهداف تحقیق حاضر، تعیین شاخص های مکانیابی پردازه های محرک توسعه با تأکید بر مباحث کالبدی و مکانیابی پهنه های مستعد جهت تعریف پردازه های محرک توسعه در نمونه مطالعه می باشد. روش تحقیق: نوع تحقیق کاربردی و روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی می باشد. روش های گردآوری اطلاعات نیز شامل پرسشنامه، مطالعات کتابخانه ای، پیمایش میدانی و مشاهده است. در بخش مکانیابی از روش AHP در نرم افزار GIS استفاده شده است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان میدهد شاخص های مختلفی مانند تراکم های جمعیتی و ساختمانی، قدمت و کیفیت ابنیه، سطح فرهنگ و سواد ، اختلاط و تنوع کاربری ها و فعالیت ها و ...جهت مکانیابی پردازه های محرک توسعه با تأکید بر بُعد کالبدی استخراج گردید. با بکارگیری این شاخص ها جهت مکانیابی پهنه های مستعد برای تعریف پردازه های محرک توسعه در نمونه مطالعه، 3.99 هکتار (14.04 درصد) از بافت فرسوده محدوده مورد مطالعه کمترین قابلیت را برای شکل گیری پردازه های محرک توسعه دارا بوده (بخش غربی بافت مسأله دار محلات ناحیه دو) و در مقابل 9.66 هکتار (34 درصد) از محدوده مطالعه بیشترین قابلیت اجرای پردازه های محرک توسعه را دارا می باشد (بخش شرقی محلات ناحیه دو) و عمده پهنه های مناسب برای جانمایی در بخش های مرکزی بافت و محلات شهید رجایی و صادقیه واقع شده است.
تمجیدهای ایرانیان از معماری فرنگ و رابطه آن با انتقادهای آنان از معماری ایران در اواخر دوران قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم اردیبهشت ۱۳۹۹ شماره ۸۳
5 - 14
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تغییر جهت معماری ایران در اوائل قرن حاضر می تواند مولود عوامل مختلفی باشد و یکی از آن ها مشاهده مستقیم کشورهای توسعه یافته تر آن زمان بوده است. این مشاهدات از حیث معماری و شهرسازی نیز تأثیرگذار بوده و بر ذهنیات معمارانه و شهری ایرانیان اثر گذاشته اند. هدف: هدف این مقاله بازخوانی و دسته بندی داوری های تمجیدآمیز ایرانیان درباره معماری و شهرهای اروپایی در سفرنامه های فرنگ اواخر دوران قاجار تا زمان کودتا و مقایسه آن با داوری های منفی ای است که ایرانیان، در همان دوران، درباره معماری ایران داشته اند. روش تحقیق: این تحقیق به روش تفسیری-تاریخی و در چارچوب نظریه مدرنیته های چندگانه انجام شده است. با بررسی ۲۱ سفرنامه دوران قاجار متأخر (تا ۱۳۳۹ ه.ق.)، داده های مربوط به سؤال تحقیق استخراج و سپس رابطه آن ها با داوری های انتقادی موجود درباره معماری و شهرهای ایرانی در متون آن زمان بررسی شده است. نتیجه گیری: اصلی ترین تمجیدهای ایرانیان درباره معماری و شهرهای اروپایی مربوط به پاکیزگی شهرها و بناهای فرنگی، به قاعدگی (اجرا براساس نقشه های پیشینی و مستقیم و منظم بودن ساخته ها)، تکنولوژی، بلندی بناها، زیبایی پلکان ها، توجه به آثار عتیقه و تاریخی، و بالأخره توجه به فضاهای عمومی است. در ادامه، نشان داده شده است که فزونی تحسین از بعضی جنبه های معماری و شهری فرنگ (مثلاً بهداشت یا از روی نقشه بودن شهرها)، بیش از آنکه نشان گر ویژگی های معمارانه و شهری مقاصد آن ها باشد، نشان گر دغدغه آنان درباره همان جنبه ها در داخل ایران است و در انتقادهای آنان از معماری و شهرهای ایران نیز حضور پررنگ داشته است. به عبارت دیگر، مدرنیته ایرانی که با مدرنیته غربی متفاوت است با توجه به مسائل و دغدغه های درونی و بومی اش، به برخی دستاوردهای مدرنیته در معماری و شهرسازی توجه بیشتری نشان داده است و بدین ترتیب با توجه به ملزومات و نیازهای بومی، تفسیری اینجایی و گزینشی از مدرنیزاسیون معمارانه و شهری ارائه داده است.
تبیین رویکرد بازنمایی منظر مبتنی بر ادراک شنیداری شرح یک تجربه آموزشی در درس بازنمایی در رشته معماری منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۸
115 - 133
حوزههای تخصصی:
در کارگاه های طراحی منظر، فرایند یادگیری تعاملی تاحد بسیار زیادی وامدار زبان بصری است. دست نگاری مهم ترین ابزار انتقال مفاهیم و بازنمایی وجه احساسی و تأویل پذیر آن است. پرسش اصلی این است که به جای تأکید بر ادراک دیداری به مثابه مولدی برای بازنمایی منظر، آیا می توان سرنخ های خلاقانه بازنمایی را مبتنی بر سایر حواس، نظیر ادراک شنیداری درک کرد و انتقال داد؟ چگونه قابلیت شنیدن نقادانه می تواند به مثابه راهبردی آموزشی سبب غنا یافتن محتوای درس بازنمایی منظر شود؟ این مقاله با هدف برانگیختن قابلیت ادراک شنیداری دانشجویان و اثرگذاری آن بر توان بازنمایی خلاقانه آنها از طریق مصاحبه گروهی متمرکز و تحلیل محتوا با روش نظریه مبنایی انجام شد. ادراک شنیداری دانشجویان گروه های آزمون و شاهد با پیمایش میدانی ثبت گردید و با انجام دست نگاری کوتاه مدت دانشجویان در محل و مصاحبه های نیمه ساختار یافته، بازخوردها دریافت شد. همچنین به کمک روش دلفی با نظرسنجی از سه نفر از صاحب نظران حوزه معماری منظر، سطح انتزاع دست نگاری ها بررسی گردید. نتایج بیانگر تفاوت آشکار میان پاسخ ها و موفقیت پژوهش در ارتقای توان بازنمایی دانشجویان با تکیه بر ادراک شنیداری است. گروه آزمون با تکیه بر ادراک شنیداری نقادانه، به شیوه ای انتزاعی تر «بازنمایی های اولیه» از حالت های فیزیکی صدا را ارائه کرده اند. به این ترتیب می توان از ادراک شنیداری به مثابه راهبردی سودمند در غنا بخشیدن به محتوای بازنمایی منظر استفاده کرد.
تبیین مؤلفه های محیطی مؤثر بر حضور مخاطب در پل های دوره صفوی اصفهان(نمونه موردی: پل خواجو و پل الله وردی خان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
173 - 187
حوزههای تخصصی:
شهر اصفهان در عصر صفوی، تجلی گاه وجوه مختلف هنر، معماری و شهرسازی بوده است. نگرش های ویژه به فعالیت های اجتماعی در این عصر سبب ایجاد فضاهای جمعی متنوعی در شهر شده بود. یکی از مهم ترین این فضاها در این دوره پل های شهری هستند که به گونه ای منحصربه فرد به عنوان بستر شکل گیری فضاهای جمعی در اصفهان در گذشته ایفای نقش کرده اند و این امر تا به امروز امتدادیافته است. این پژوهش در پی تبیین مؤلفه های تأثیرگذار بر حضور مخاطبان، در پل های ساخته شده ی عصر صفوی، به عنوان فضاهای جمعی پویا در جامعه امروزی است. ازاین رو با انتخاب دو نمونه ی مورد مطالعه، پل های خواجو و الله وردی خان، سعی در واکاوی علل اقبال عمومی آن ها و یافتن عوامل تأثیرگذار ادراکی و عملکردی پل ها است که به نیازهای معاصر پاسخگو م ی باشد. نوع تحقیق در این پژوهش کیفی است و با استفاده از نظریه داده بنیان سعی در شناخت زندگی اجتماعی در زمان حال دارد. ابزار پژوهش مصاحبه است و این مصاحبه ها بر اساس سؤالات تنظیم شده بر مبنای دو حوزه ادراکی و رفتاری مخاطب در ارتباط با محیط پل و از طریق تحلیل محتوای کیفی منجر به دستیابی به نتیجه مطلوب می شود. مؤلفه های معماری تأثیرگذار در حضور افراد در این پل ها شامل 12 مؤلفه کلی در دو حوزه ادراکی و شناختی می باشد که هرکدام از چند زیر مقوله تشکیل شده اند. پل های تاریخی اصفهان با اثربخشی بر لایه های ادراکی مخاطب (نظیر: زیبایی شناسی، حافظه فردی و جمعی و خاطره انگیزی) موجب شکل گیری رفتارهای فردی و جمعی ویژه و تجلی آن در بستر فضای پل شده و نمود بارزی از فضای جمعی تاریخی و روابط اجتماعی در شهر معاصر را به منصه ی ظهور می گذارد.
فهم افکار و ذهنیات دخیل در شکل گیری جزئیات و آرایه های نمای خانه های قاجاری (بررسی موردی نمای خانه سرخه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به هنگام طرح ریزی نمای یک بنا، افراد مختلف اعم از معمار، سازنده، کارفرما و حتی عامه ی مردم- به طور غیرمستقیم- بخشی از افکار، نگرش ها، باورها و خواست هایشان را به صورت خودآگاه و یا ناخودآگاه به آن تحمیل می کنند. در مطالعات نمای بناهای تاریخی، فهم چنین افکار و نگرش هایی می تواند به تحلیل کامل تری از این نماها و فرآیندها و عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری آن ها بیانجامد. بر این اساس در این پژوهش واژه ی «افکار» به عنوان مفاهیم ذهنی خودآگاه، و واژه ی «ذهنیات» به عنوان مفاهیم ذهنی ناخودآگاه مدنظر قرارگرفته و تلاش شده است تا از طریق مطالعه ی یک نمونه ی موردی و با روش تحقیق تفسیری- تاریخی، افکار و ذهنیات افراد دخیل در شکل گیری جزئیات و آرایه های نمای خانه های تاریخی فهم گردد. بر این مبنا به عنوان نمونه ی موردی، یک خانه ی قاجاری در محله ی سرخاب تبریز با نام خانه ی سرخه ای متعلق به مهدی خان آصف السلطنه، فراشباشیِ مظفرالدین میرزا انتخاب شده و سعی شده است که ذهنیات و افکار دخیل در شکل گیری جزئیات و آرایه های نمای رو به حیاط بیرونی آن فهم گردد. برای این منظور از روش آیکونولوژی (شمایل شناسی) -که روشی برای خوانش آثار هنری و معماری تاریخی برای فهم معانی نهفته در پس آن هاست- برای خوانش نما، و نیز از روش تحلیل محتوای متون برای بهره گیری از داده های متون تاریخی در ارتباط با نمای مذکور بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، جایگاه فرهنگی-اجتماعی، اقتصادی و تاریخی افراد دخیل در شکل گیری نما، افکار و ذهنیات آن ها را شکل داده و - بخشی از- این افکار و ذهنیات در طرح جزئیات و آرایه های نما نمود می یابد.
بررسی ساختاری سرستون های چوبی روستای اشتبین براساس نمونه های موجود در «بونه غی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۶۹
۱۱۴-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
مصالح بوم آورد، یکی از شاخصه های معماری سنتی ایران به شمار می رود که فراخور جغرافیای هر منطقه، از مصالح خاص همان اقلیم استفاده می شده است. روستای اوشتبین که در حاشیه رود ارس واقع شده است، نمونه ی کاملی از این ویژگی معماری سنتی ایران را در خود جای داده است به طوری که چوب و سنگ اصلی ترین مصالح بومی آن محسوب می شود. در برخی خانه های قدیمی اشتبین، سرستون های چوبی وجود دارند، که بعضاً دارای کتیبه و تاریخ نیز هستند. علاوه بر کارکرد آنها، به نظر دارای ویژگی های هنری نیز بومی هستند. به نحوی که این سرستون ها همراه با نقوش، کنده کاری نیز شده اند. برخی از آنها درون فضاهایی با نام «بونه غی» و مابقی در فضاهای دیگر ابنیه قرار گرفته اند. در حال حاضر، بونه غی ها تنها سازه ی چوبی روستا محسوب می شوند که به کارگیری سرستون در آن ضروری و مرسوم بوده است. با توجه به این مسئله به نظر می رسد که یک سنت بومی و محلی در ساخت و تزیین این سرستون ها در روستای اشتبین وجود داشته است. بر این مبنا سؤال تحقیق بدین صورت می باشد که، چه خصوصیت های بومی محلی و منحصربه فرد برای سرستون های چوبی روستای اشتبین قابل طرح است؟ بدین ترتیب، هدف از انجام این تحقیق، بررسی ساختاری ویژگی های بصری بومی و شاخص سرستون ها روستای اشتبین می باشد. روش تحقیق به صورت مقایسه توصیفی و تحلیلی می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که، تعداد 48 سرستون با پیمایش های میدانی از ابنیه های تاریخی این روستا رؤیت گردید. علی رغم کثرت سرستون ها و تنوع در محل های مورد استفاده، شاهد استفاده از چوب های بومی در ساخت آنها هستیم. همچنین، نقوش بر روی غالب آنها هندسی و بر پایه شکل دایره، با یک روش معین، کنده کاری گشته است. نیز یک الگوی برش خاص محیطی برای آنها قابل ترسیم است و نهایتاً به نظر می رسد که سنت ساخت بونه غی با سرستون های چوبی در دوره های تاریخی معین، در منطقه آذربایجان وجود داشته است اما با تفاوت هایی در تزئین و اجرا.