فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۲۱ تا ۲٬۹۴۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
97-122
حوزههای تخصصی:
معماری بومی که به لحاظ اصالت و سازگاری خود با تغییرات در طی سالیان سال به خوبی از پس فرازونشیب های تحولات برآمده، گواه و سند گویایی برای بازشناسی اصول و ویژگی های لازم در یک معماری ماندگار و پایدار است. هدف از این تحقیق، بازیابی پایداری و معیارهای مربوط به آن در معماری یک مجموعه تاریخی است. در این میان، منظر فرهنگی میمند که در سال 1394 در فهرست میراث جهانی قرار گرفته است، به دلیل وجود استقرارگاه ها و معماری متفاوت که تداوم زندگی سنتی هنوز در آن وجود دارد، به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده است. در این تحقیق، از روش مطالعه موردی استفاده و بر اساس آن در یک برنامه زمانی چهارساله (1394 تا 1397) و با ابزارهای مطالعه اسنادی، مصاحبه های عمیق و مشاهده مشارکتی، ویژگی های معماری در سه استقرارگاه منظر فرهنگی میمند، شناسایی و در نهایت از طریق بررسی و استخراج مصاحبه ها، مؤلفه های مرتبط با پایداری مشخص و دسته بندی شدند. روش کنترل و اعتبارسنجی از طریق مراجعه به افراد و به ویژه کارشناسان بومی حاصل شد. نتایج تحقیق نشان می دهد معماری منظر فرهنگی میمند در تعامل کامل با ویژگی های سرزمینی است و معماری زمانی می تواند به عنوان یک عامل پایدار مطرح شود که متکی بر سبک زندگی و فعالیت های منطبق با بستر فرهنگی طبیعی باشد. مجموعه این عوامل القاکننده اعتبار فرهنگی به ویژه اصالت آن مکان است. شاخص های پایداری تحقیق به آشکار کردن این اعتبار فرهنگی کمک کردند.
بازنگری اصول و شاخص های«اجتماع پایدار» به منظور کاربست در شهرسازی جوامع اسلامی در عصر جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی تاریخی سنت شهرسازی مسلمانان، یکی از مهم ترین بارزه ها، تجلی کالبدی مفهوم کلیدی «امت» است. به نظر می رسد در فرآیند دگرگونی های حاصل از «جهانی شدن» نیز یکی از لایه هایی که دست خوش تأثیرات بسیار شده است و خواهد شد، لایه اجتماعی شهرها و اقتضائات کالبدی حاصل از آن باشد. در دو دهه اخیر، وجه اجتماعی «توسعه پایدار»، مفهومی است که شناخت دقیق تر شاخص های آن می تواند ویژگی های یک «اجتماع پایدار» را به منظور کاربست در برنامه ریزی و طراحی شهر به دست دهد. این نوشتار در پی آن است که ضمن بررسی تأثیرات «اجتماعی» جهانی شدن بر شهر، شاخص های حاصل از مفهوم «اجتماع پایدار» را به کمک خوانش ابعاد اجتماعی سنت شهرسازی مسلمانان و با رویکردی تطبیقی، بازتعریف نماید و چارچوبی «محلی» و «راهبردی» به منظور مواجهه با این چالش ها در طراحی و برنامه ریزی شهری ارائه کند. رویکرد پژوهشی این مقاله، «تفسیری» است و از راهبرد «کیفی» به منظور تحلیل داده های حاصل از مطالعات اسنادی استفاده شده است. به کمک این روش ها، ضمن تبیین شش چالش اصلی اجتماعی جهانی شدن؛ «یکنواختی فرهنگی»، «ظهور جامعه شبکه ای»، «اجتماعات فرا ملّی»، «روابط مجازی»، «شهروندی جهانی» و «تضعیف ارزش های بومی و محلی»، راهکارهایی برگرفته از اصول اجتماعی اسلام و سنت شهرسازی مسلمانان و نیز اصول اجتماعی «توسعه پایدار» برای این چالش ها ارائه شده است. در چارچوب نظری ارائه شده، «روابط مستحکم اجتماعی»، «روابط مستحکم همسایگی»، «نظارت اجتماعی» و «عمل به شرایع اجتماعی اسلام» به عنوان مهم ترین اصول اجتماعی اسلام در رؤیایی با چالش های اجتماعی جهانی شدن، طرح شده اند و بارزه های آن در سنت شهرسازی مسلمانان تبیین شده و با اصول پایداری اجتماعی تطبیق داده شده است.
بررسی کیفیت کالبدی- فیزیکی بازشوهای ارسن امیر بازار تبریز با رویکرد زیبایی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
129 - 152
حوزههای تخصصی:
ارسن امیر یکی از مکان های قدیمی بازار تبریز و نشان دهنده هویت آن است. این مکان شامل: سرا امیر، تیمچه امیر شمالی، تیمچه امیر جنوبی، راسته امیر، دالان شرقی، دالان جنوب شرقی و دالان غربی است. بازشوهای این ارسن قدیمی و به دو صورت چوبی و فلزی و به رنگ های مختلف و تنوع کتیبه ساخته شده اند. روش تحقیق در این پژوهش، پیمایشی با بهره گیری از متون و منابع و نیز مصاحبه و پرسشنامه با بکارگیری طیف لیکرت بوده است. این پژوهش دارای دو پرسشنامه براساس مطالعات محقق ساخته است. جامعه آماری مورد مطالعه در هر دو پرسشنامه به صورت تصادفی انتخاب شده اند. تعداد نمونه در پرسشنامه اول از میان کسبه و مردم رهگذر می باشد که با استفاده از فرمول کوکران و با ضریب خطای 5 درصد، برای کسبه، 30 عدد و مردم رهگذر نیز، 30 عدد بوده است و در پرسشنامه دوم نیز به همان ترتیب بین کارشناسان 20 عدد توزیع شده است. در پرسشنامه اول کیفیت کالبدی بازشوها بر اساس سه مولفه: "عملکرد"، "فرم"، "هویت" بررسی شده است. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و برای سنجش توزیع نرمال نمرات متغیرها، از آزمون کولموگروف–اسمیرنوف و برای مقایسه هر یک از سه مولفه در دو گروه مردم رهگذر و کسبه از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه استفاده شده است. پرسشنامه دوم که مکان محور بوده، مولفه های کیفیت را در دو گروه اصول طراحی و اصول معماری در هفت مکان مورد مقایسه قرار داده است. نتایج حاکی از آن است بازشوها در این ارسن به طور کلی از لحاظ فرم کتیبه 12 گونه و از لحاظ رنگ 7 گونه هستند. میزان کیفیت بازشوها با توجه به سه مولفه در دو گروه کسبه و رهگذران به ترتیب با میانگین های 65 و 71 از امتیاز کل 115 ضعیف ارزیابی می شود. بنابراین علاوه بر توجه به مولفه های با امتیاز کم و ارائه راهکار برای برطرف نمودن آن ها، به تقویت پتانسیل های موجود ازجمله فرم های برگرفته از سنت و تاریخ مخصوصا بعدهای محیطی- مکانی تاکید می گردد.
سیاست مطبوعات در مواجهه با هنر تجددگرا در دهه های 1330 و 1340 شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آذر ۱۳۹۹ شماره ۹۰
55 - 66
حوزههای تخصصی:
یان مسئله: بررسی متون مطبوعاتی گام مهمی در جهت مستندنگاری و ترسیم تفسیر محتوای داده های متنی است. تحلیل کیفی محتوای موجود در این متون، ضمن آشکارسازی رویکردها و سیاست های فرهنگی، امکان صورت بندی شرایط را نیز فراهم می کند. در خلال سال های دهه های 1330 و 1340 که هنر تجدد گرا در ایران به تثبیت و بازتعریف خود اشتغال داشت، مطبوعات تخصصی فرهنگ و هنر، ضمن پیگری بحث هایی در باب معنای هنر، آموزش شیوه های نگرستین به هنر را نیز آغاز کرده بودند. در بررسی فضای آن دوران عمدتاً دو الگوی ملی گرایی و ترقی خواهی فرض دانسته شده و این دو به عنوان پارادایم در نسبت با دوگانه سنت و تجدد بررسی می شوند. نوشتار حاضر بر آن است تا ضمن تشریح این دو پارادایم از خلال بررسی بیست سال آرشیو مطبوعات، آشکارترین بروز هریک را شرح داده و در نهایت صورت بندی تازه ای از شرایط آن روزگار پیشنهاد کند. هدف پژوهش: دسته بندی و در نهایت بازنمایی سیاست مطبوعات، راهبردی ترین هدف مقاله پیش روست. به دنبال این مقصود، نیت ها و سیاست ها مقدمه فهم محتوا و درک آثار و نتایج قرار نگرفته اند. پس نوشتار حاضر می کوشد از طریق تحلیل محتوا به بررسی سیاست ها و در نهایت ارائه تصویری از نتایج عینی اعمال آنها بپردازد.روش پژوهش: شیوه اسنادی و کتابخانه ای برای گردآوری مطالب به کار گرفته شده و روش تحلیل محتوا به مثابه مطالعه ارتباط ثبت شده انسان ها، روش تحقیق پژوهش حاضر است.نتیجه گیری: مطبوعات ایران در دهه های 1330 و 1340ذیل سه پارادایم ترقی خواهی، آموزش محور و هنر ملی، مسائل مهمی همچون ایده آزادی هنر، ارتباط و نسبت هنر ایران با مدرنیسم، خویش کاری هنر و هنرمند و ... را صورت بندی کرده اند.
کاربست واقع گرایی اسلامی در فهم ارزش های انسانی مکان در معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات زیست انسان معاصر، بازاندیشی در مفاهیم ارتباط او با محیط را ضروری ساخته و واقع گرایی اسلامی برای ارائه تفسیری نوین از معماری، مورد توجه قرارگرفته، اما عدم توسعه مفاهیم بنیادین و بی توجهی به وجه تمایزهای واقع گرایی، نتایجی نسبتاً ظاهرگرایانه به دست داده است. عبور از این نقصان، بازتعریفی واقع گرایانه از مفاهیم محیط را می طلبد و در این بین «مکان» به دلیل رواج تعاریف پدیدارشناسانه ضدواقع گرایانه، مفهومی بحرانی است که می تواند به مثابه حاصل تعامل انسان و محیط، بر مفاهیمی اعتباری با موضوع ارزش استوار گردد. از همین رو در این پژوهش سعی شده تا با تدقیق واقع گرایی، این پرسش مطرح شود که رویکرد واقع گرایی چگونه ارزش های شکل دهنده به مکان را تعریف می کند و راه شناخت این ارزش ها با توجه به منابع کسب معرفت چگونه است؟ بنابر ماهیت فلسفی موضوع، استدلال منطقی به عنوان رهیافت پژوهش دنبال شده است و با طرح بحث در مقیاسی کلان، به تدریج موضوعات خُرد اصلی حاصل شده اند. بر اساس واقع گرایی اسلامی در معماری، مبتنی بر هستی شناسی ذات گرا، معرفت شناسی واقع گرا و روش شناسی قیاسی گرا، ارزش در مکان در چهار سطح صورت، محتوا، رویه و رویکرد قابل بحث و در سطح چهارم واجد ساختاری اعتباری است. منظر، کلان ترین عرصه شناخت ارزش ها است که فهم آن تنها با مطالعه کنش های انسانی ممکن است. براین اساس چارچوبی ترسیم می شود که هم در استمرار ساختارهای ارزشی و هم در پویایی آن و در تعاملی از ساخت و عامل، صادق است. از همین رو واقعگرایی در شناخت مکان مستلزم پذیرش ساختاری شدن و تغییر ارزش¬ها است. از این دیدگاه، رویکرد واقع گرایانه نه دیدگاهی واکنشی بلکه پاسخی به فقدان های نظری در دانش های محیط ساخته شده است.
بررسی اثر مؤلفه های کیفیت محیطی بر احساس امنیت شهروندان، مطالعه موردی: پیاده راه مرکزی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال پنجم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۲
105 - 135
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت یکی از مهم ترین عوامل سازنده کیفیت محیطیِ پیاده راه شهری است که در میزان حضور شهروندان نیز مؤثر است. به همین منظور، نمود امنیت باید در حضور و نظارت گروه های سنی و جنسی فعال مردم در فضاهای شهری قابل مشاهده باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر مؤلفه های کیفیت محیطیِ فضای شهری بر احساس امنیت شهروندان و دستیابی به چارچوب منظمی از عوامل مؤثر بر آن می باشد. در راستای دستیابی به این هدف، روش تحقیق، کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری اطلاعات، توصیفی و پیمایشی است. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و حجم نمونه 365 نفر محاسبه شد. اعتبار و پایایی پرسشنامه ها با آلفای کرونباخ 853/0 محاسبه گردید. یافته های پژوهش ازاین قرار است که بین مؤلفه های کیفیت محیطیِ فضای شهری بر مؤلفه های احساس امنیت شهروندان در پیاده راه مرکزی شهر همدان رابطه مستقیم، مثبت و معناداری وجود دارد. درمجموع مؤلفه های کیفیت محیطیِ فضای شهری بر احساس امنیت شهروندان در پیاده راه مرکزی شهر همدان تأثیر 76 درصدی دارند. نتایج مربوط به همبستگی ها و تحلیل مسیر رگرسیونی با رویکرد نظری پژوهش مطابقت دارد و فرضیه پژوهش را تأیید می کند. در واقع در فضاهای شهری همچون پیاده راه مرکزی شهر همدان، مشارکت اجتماعی و نظارت اجتماعی به صورت حلقه ای از زنجیر به هم مرتبط و وصل هستند.
تاثیر شیوه زندگی بر سازمان فضایی خانه (مطالعه موردی: شهرستان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
197 - 221
حوزههای تخصصی:
محققان مسکن را چیزی بیش از نیاز انسان به سرپناه می دانند و معتقدند که از جمله مولفه های اصلی تاثیرگذار بر شکل و فرم آن فرهنگ است. اما از آنجایی که فرهنگ مفهومی پیچیده و بسیار عام می باشد، نیاز است که به مولفه هایی قابل سنجش و اندازه گیری مانند شیوه زندگی بسط پیدا کند. نادیده انگاشتن مطالعات فرهنگی و مردم شناسانه در سال های اخیر باعث کاهش رضایت مندی و از بین رفتن هویت فرهنگی مسکن شده است. دگرگونی سبک زندگی در طول دوره های تاریخی مختلف و ارتباط مستقیمی که میان آن با شکل و فرم مسکن وجود دارد، امکان مطالعه و بررسی سیر تاثیر آن بر خانه را در دوره های مختلف تاریخی فراهم می کند. این پژوهش به دنبال یافتن سیر تغییر سازمان فضایی خانه های کرمان از طریق مطالعه سیر تغییر تحول سبک زندگی است. شیوه توصیفی-تحلیلی روش کار این پژوهش است. در مرحله اول با مطالعات کتابخانه ای، ادبیات موضوع و در مرحله دوم با مطالعات میدانی برداشت نمونه های موجود در شهر کرمان که شامل خانه هایی در دوره های قاجار، پهلوی اول، پهلوی دوم، اوایل انقلاب و معاصر می باشد بدست آمده است. سپس خانه های هر دوره بر اساس مصاحبه و پرسشنامه هایی که از طریق ساکنین آنها جمع آوری شده است، انطباق کالبدی پیدا کرده اند، تا تاثیر سبک زندگی بر ساختار کالبدی مشخص شود. در آخر و به منظور نتیجه گیری از طریق تحلیل نمونه های کالبدی مبتنی بر سبک زندگی، سیر تغییرات تاریخی آنها معلوم می شود. نتایج نشان می دهد که دگرگونی سبک زندگی ارتباط مستقیم و قابل مشاهده ای بر کالبد خانه دارد و عدم شناخت و مطالعات کافی در این زمینه باعث شده است که در دوره های متاخر خانه ها متناسب با زندگی کاربران نباشد.
بررسی جایگاه مشارکت اجتماعی شهروندان در ساختار مدیرت شهری
حوزههای تخصصی:
آن چه امروزه توسعه و بهره وری خدمات شهری را تضمین می کند، مشارکت کلی همه ی شهروندان در فعالیت های شهری است که میتواند مشروعیت، مقبولیت و رضایت مندی شهروندان را برای مدیریت شهری توأمان به ارمغان آورد. در این میان توجه به مشارکت مردم در اداره امور شهرها چندی است که در ایران به صورت علمی و عملی مطرح گردیده و اقدامات خوبی نیز در این راستا انجام گرفته اما به نظرمیرسد این فعالیت ها آنچنان که باید نتوانسته مشارکت های مردمی را به صورت واقعی در اداره امور شهری جذب نماید. با توجه به ماهیت این موضوع، در انجام پژوهش حاضر از روش مطالعه کتابخانه ای - اسنادی و تجزیه و تحلیل ثانویه بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که شهرداری ها در کشورهای پیشرفته، پتانسیل مدیریت مشارکتی، را به بهترین نحو برای ایفای بهتر وظایف خود به کار گرفته اند و بدین ترتیب خود را از یک سازمان صرفاً خدماتی، به یک نهاد اجتماعی تبدیل نموده اند؛ اما شهرداری در جامعه ما بیشتر به عنوان یک سازمان خدماتی مطرح است و اگر شهرداری بخواهد خود را به عنوان یک نهاد اجتماعی فعال مطرح نماید، به دو پیش نیاز احتیاج دارد؛ نخست اینکه نهاد اجتماعی شهرداری در عین وابستگی متقابل با 5 نهاد اصلی جامعه، تا حدودی نیز باید دارای استقلال کارکردی باشد. دومین پیش نیاز اینکه مشارکت اجتماعی شهروندان در شهرداری است و بدین طریق است که این نهاد می تواند در همه شهروندان نهادینه شود. در نهایت پیشنهادهایی ارائه می گردد که بدین طریق شهرداری های کشور بتوانند با نهادینه کردن مشارکت اجتماعی در بین شهروندان، باعث شکل گیری ایده شهرداری به عنوان نهاد اجتماعی گردند.
تحلیلِ تفسیری «باغ » در نگاره ی باغچه های درگزینِ مطراقچی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم خرداد ۱۳۹۹ شماره ۸۴
29 - 38
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: باز زنده سازی «باغ» به عنوان نمادی از ارتباط همیشگی با طبیعت، نیازمند بازشناسی هندسه باغ ایرانی است. افرادی که درگذشته باغ را با کاربرد اصلی آن تجربه کرده اند، در برخی منابع، تصویری از باغ نقاشی کرده اند که بررسی آثارشان می تواند درک کاملی از هندسه باغ در اختیار ما قرار دهد. هدف: هدف پژوهش حاضر، تبیین هندسه «باغچه های درگزین» در نگاره «مطراقچی» است. واضح است که ارائه این هندسه، به معنی قابلیت به کارگیری همان هندسه در زمان و مکان حال و به همان شکل نیست، بلکه تنها بیان بخشی از تاریخ ارتباط انسان و طبیعت است. امید است که ادامه این راه با تکیه بر تلاش ها و تجربیات گذشتگان، صورت گیرد. روش تحقیق: روش انجام پژوهش حاضر، تفسیری-تاریخی و با رویکرد اکتشافی است. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که هندسه باغ در زمان و مکان ترسیم نگاره، چه خصوصیاتی داشته است. نتیجه گیری: اطلاعات از روی نگاره در دو سطح بازخوانی شدند. سیستم کاشت، آبیاری و تقسیم بندی عادلانه زمین، اجزای معمارانه عمارت ها، جهت جغرافیایی و شیب زمین، با نگاه و تحلیل اولیه قابل دریافت هستند. اما تدابیر اتخاذشده برای آسایش، آرامش و امنیت، با تحلیل بیشتر بر روی محل قرارگیری کوچه باغ ها، درهای ورودی، کاشت انواع درختان، شکل عبور آب و شکل تأمین آب به دست آمدند.
تعامل نظری اصول و شاخص های طراحی شهری در انطباق با تغییر اقلیم و بازتعریف جایگاه آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
97 - 112
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: مقوله تغییر اقلیم و پایداری، پس از دهه ۱۹۷۰ میلادی، تبدیل به بزرگترین چالش عصر حاضر شده است. از بین عناصر انسان ساخت موثر در تغییرات اقلیمی، شهرها در اولویت اول می باشند. بااین حال مبانی نظری در خصوص شهرسازی پایدار بسیار محدود بوده و از طرفی مسئله افزایش سرعت تغییراقلیم، این چالش را به عنوان بزرگ ترین دغدغه جهان باقی گذاشته است. هدف: لذا هدف این نوشتار باز تعریف اصول تعاملی طراحی شهری و پدیده تغییر اقلیم و معرفی شاخص های آن در ساختار طراحی می باشد. روش:پژوهش حاضر تحقیقی بنیادی است که در آن از رویکرد تفسیرگرایی کمک گرفته شده است. تکنیک های به کار رفته در این رویکرد، تحلیل محتوای کیفی با استفاده از روش دلفی در دو مرحله توسط پرسشنامه های نیمه ساختاری و بسته از جمعبندی نظرات 25 متخصص و ارزیابی کمی با استفاده از تحلیل شبکه ای می باشد. یافته ها: دستاورد پژوهش حاضر باز تعریف اصول طراحی شهری در عناصر شهری (ساختمان ها/ فضاهای باز طبیعی، فضاهای باز عمومی، خیابان ها و معابر به عنوان فضای شهری/ فضای تبادل و حمل و نقل)، معرفی شاخص ها و سنجه های طراحی برای هر اصل شامل آسایش اقلیمی، کاهش آلودگی، هماهنگی بستر و زمینه، استفاده از انرژی تجدیدپذیر و حفظ محیط زیست می باشد. نتیجه گیری: این مقاله بحث می نماید که تغییر اقلیم و طراحی شهری دارای تعامل دو جانبه می باشد و جهت کنترل تغییر اقلیم می بایست در طراحی شهرها به شاخص های آن توجه نمود.
منطقی کردن و انتقال سطوح منحنی فرم آزاد از مدل شبیهسازی کامپیوتری به فضای واقعی(اجرا)، به روش هندسی و ارایه روش ساخت قالب مدل
حوزههای تخصصی:
یکی از اصلی ترین عناصر تشکیل دهنده ی شخصیت یک بنا از نظر معماری؛ بافت و پوشش سطوح آن است. اگر نمای ساختمانی از سطوح مسطح تشکیل شده باشد قطعا تجزیه، تحلیل و اجرای آن بسیار آسان تر از سطوح منحنی می باشد. در سطوح منحنی که طبق روابط ریاضیات شکل گرفته است(ruled surface)، در واقع این سطوح دارای قواعدی هستند که در زمان تجزیه، کاملا سطوحی با منطق مشخص را تشکیل می دهند؛ اما در سطوح منحنی فرم آزاد روند منطقی در درک و تجزیه آن ها وجود ندارد و چالشی اساسی در انتقال این گونه فرم های منحنی مدل شده در فضای رایانه به بیرون (اجرا) می باشد. در این مقاله با روشی هندسی با کمک رایانه به منطقی کردن سطوح منحنی فرم آزاد و سپس شیوه ساخت قالب قطعات منحنی پاسخ می دهیم. به این ترتیب که پوسته ای به صورت منحنی فرم آزاد در فضای رایانه ایجاد کردیم؛ بعد از قرار دادن پوسته در دستگاه مختصات و انطباق دادن آن در محورهای مختصاتی آن را در یک هندسه فضایی مقرر کردیم. پس از ساختن یک مدول مشبک و عبور دادن کل پوسته منحنی از مدول، پوسته به قطعاتی تقسیم شد که در دوجهت دستگاه مختصاتی منطقی گشت (اندازه های معین). حال هر قطعه از پوسته برای منطقی شدن در جهت دیگر مختصاتی (جهت سوم) 90 درجه چرخانیده شد و سپس سایه قطعه به صفحه مقابل خود تصویر گردید و در آخر اندازه قالب قطعات جز به جز استخراج گردید.
استفاده از بهینه سازی توپولوژی جهت دستیابی به فرم در طراحی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف : یکی از راه حل هایی که در دهه اخیر جهت برقراری ارتباطی مؤثر میان معماری و مهندسی سازه پیشنهاد شده است، طراحی هم زمان سازه و معماری بوسیله بهینه سازی توپولوژی است. بهینه سازی توپولوژی یکی از انواع بهینه سازی سازه ای است که به دلیل تأثیر مستقیم بر فرم در حوزه معماری ظهور نموده است. هدف از این پژوهش آشنایی طراحان با پتانسیل های این روش و بکارگیری آن در طراحی معماری است. روش ها: ابتدا به تشریح مفاهیم نظری بهینه سازی توپولوژی و مدلسازی عددی اجزای محدود پرداخته، سپس کاربردهای استفاده از بهینه سازی توپولوژی در معماری با ذکر مصادیق متنوع مورد بررسی قرار گرفته و فرایند بکارگیری این روش در طراحی معماری با استفاده از الگوریتم های معرفی شده و نرم افزارهای موجود توضیح داده شده است. یافته ها: در طراحی با استفاده از بهینه سازی توپولوژی عموما تاثیر تصمیمات آغازین بر فرم های حاصله از ابتدا مشخص نیست، به همین جهت تهیه دیاگرام های فرم شناسی برای حالات مختلف باعث می شود که طراح بتواند از تسلط بیشتری برفرم های حاصل از روش بهینه سازی توپولوژی برخوردار باشد. تهیه و استفاده از جداول فرم شناسی، که نشان دهنده تاثیر نوع و محل شرایط تکیه گاهی و دیگر عوامل موثر بر طراحی پل های با دهانه های متوسط و بلند با شرایط مشابه هستند، راه حلی جهت شفاف تر نمودن فرآیند طراحی معماری با استفاده از بهینه سازی توپولوژی فراهم خواهد آورد. نتیجه گیری: در این تحقیق چهارچوبی مشخص از روند فرم یابی برای معماران ، اطلاعات مورد نیاز جهت بهره گیری از بهینه سازی توپولوژی در طراحی و چگونگی طراحی یک پل عابرپیاده شهری با استفاده از این روش توضیح داده شده است.
سازوکارهای اجرا سازی برنامه های اصلاحات نما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
50-66
حوزههای تخصصی:
لزوم هماهنگی نماها در سیمای شهری به ویژه در بخش های مرکزی شهرها از اهمیت بسزایی برخوردار است. از این رو، تنظیم یک چارچوب قابل اتکا برای تضمین ابقای این انسجام بسیار مهم و ضروری است. با این حال در نبود سازوکار اجراسازی، این ضوابط تنها خطوط نوشتاری بر روی کاغذ باقی مانده و نمی توان نمود بصری آن ها را در چهره شهر مشاهده نمود. بررسی اسناد خارجی تدوین شده، نشان از وجود دسته ای از اسناد نما می دهد که به عنوان یک ابزار تشویقی، ماهیتاً پیاده سازی دستورالعمل های طراحی نما را هدف قرار می دهند. این اسناد که غالباً «برنامه های اصلاحات نما» نامیده می شوند، مورد استفاده طی گسترده ای از شهرها هستند. این مقاله از طریق بررسی اجمالی محتوای اسناد اصلاحات نما و مرور آن ها در تعدادی از این اسناد، سعی دارد که ابزاری جهت پیاده سازی دستورالعمل های طراحی به ویژه در مبحث نما ارائه دهد. قابل ذکر است هدف این مقاله تنها آشنایی با یکی از ابزارهای تشویقی در جهت اصلاحات نما بوده و استفاده از آن برای کشور ایران، نیازمند بومی سازی آن با شرایط و ضوابط خاص داخل کشور می باشد.
بررسی و مطالعه آسیاب های آبی شهرستان دره شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷۰
۱۱۰-۹۹
حوزههای تخصصی:
انسان همواره به دنبال رفع نیازهای خود، متناسب با توانمندی های محیطی است. اندیشه استفاده از این توانمندی ها، نشان دهنده تلاش انسان ها درزمینه انطباق با شرایط محیطی و استفاده حداکثری از آن ها با خلق آثار معماری گوناگون است. آسیاب آبی یکی از گونه های مختلف معماری ایرانی است که ارتباط مستقیمی با زندگی اجتماعی و اقتصادی ساکنان گذشته این سرزمین و به ویژه روستاییان دارد. در این پژوهش درنتیجه مطالعات بررسی و شناسایی باستان شناسی، 14 باب از آسیاب های آبی پراکنده در روستاهای شهرستان دره شهر با هدف مستندنگاری و مطالعه این آثار در شهرستان دره شهر و درک درستی از ساختار معماری و دیگر ابعاد اجتماعی و اقتصادی آن ها شناسایی و موردمطالعه قرارگرفته است. براین اساس و برای نیل به چنین مقصودی، سؤالات پژوهش عبارتند از؛1: ساختار معماری و اجزای سازنده آسیاب های آبی شهرستان دره شهر چه بوده است؟2: آسیاب های آبی شهرستان دره شهر از کدام گونه آسیاب های آبی شناخته شده در ایران است؟3: اداره آسیاب های آبی چگونه و توسط چه کسانی صورت گرفته است؟4: الگوی پراکندگی آسیاب های آبی دره شهر، متأثر از کدام عوامل یا عامل محیطی بوده است؟ برآیند پژوهش نشان می دهد، آسیاب های آبی شهرستان دره شهر از نوع آسیاب های تنوره ای و الگوی پراکندگی آن ها به طور مستقیم وابسته به مسیر رودخانه هایی است که از کوه کبیرکوه سرچشمه می گیرند. ساختار معماری این آسیاب ها شامل؛ تنوره، تَوَرَه، بِلِسْکَه، مَزْگِیو، پَرَه پَرَه، کُینَه میخ، سنگ مِیرَه(مهره)، خُو، چَقْچَقَه، سرسُویل، سَردُولَلون، سنگ های آسیاب، ژِیرشُو و محل استراحت است. مدیریت و نظارت بر این آسیاب ها که برخی از آن ها را افراد متمول روستاها صاحب بودند به ترتیب بر عهده اشخاصی بنام های؛ اُوستا آسیاُو، ُلوِینَه و مِیشَه کُونَه بوده و تأمین دستمزد آن ها به صورت برداشت آرد غلات چون، دریافت 1 مَن از 20 یا 10 مَن محصول وارداتی به آسیاب ها توسط ُلوِینَه، برداشت یک کاسه تا 1مَن آرد از گندم آسیاب شده توسط شخص مِیشَه کُونَه و یا اجاره دادن این آسیاب ها در ازای 5 خلوار گندم یا جو بوده است. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی و اطلاعات آن براساس مطالعات میدانی و کتابخانه به سرانجام رسیده است.
نقش مشارکت جمعی دانشجویان در فرآیند کارگاه طراحی معماری
حوزههای تخصصی:
مشارکت جمعی در طراحی معماری شیوه ای مناسب و راهبردی در زمینه ی آموزش معماری به شمار می رود و گروه تنها به مثابه مجموعه ای از افراد عمل نمی کنند؛ بلکه همراهی و همکاری گروهی منجر به هم افزایی گشته، طبیعتاً نتیجه ی کار از مجموع توانمندی های افراد فراتر می رود. در این گونه طراحی،مشارکت در همه ی اجزای یک طرح و محصول، ارتباطات مفید وسازنده ی افرادی است که به نحوی درگیر فرآیند طراحی بوده اند. برهمین اساس شیوه ی پیشنهادی پژوهش مبتنی مشارکت جمعی، امری مثبت و ارزشمند ارزیابی میگردد؛ زیرا در مراحل رشد علمی و فرهنگی جوامع، مشارکت همه ی اجزای جامعه تأثیر گذار و نقش آفرین خواهد بود. در سال های اخیر فرآیند معماری و آموزش آن، یکی از مباحث مهم در این زمینه به شمار می رود. اهمیت و حساسیت آموزش معماری به عنوان یک امر ضروری و تخصصی، عمومیت یافته است؛ چرا که میراث گذشته، یافته هایی از معماری و تمدنی است که ما باید برای نسل های آتی به یادگار گذاریم و همین اصل بنیادین و اساسی یکی از مصادیق انتقال علم و هنر از نسلی به نسل های دیگر محسوب خواهد شد . در این پژوهش سعی بر آن شد تا با استفاده از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی، به بررسی معماری مشارکتی و کارگاه های طراحی پرداخته و با اشاره به ضرورت و اهمیت کار تیمی ، ابعاد مرتبط مشارکت در کارگاه های طراحی معماری بیان شود .در این فرآیند، گردآوری اطلاعات با استفاده از منابع مکتوب و دیجیتال انجام شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که الگوی طراحی آموزش مشارکتی،سبب ارتقاء سطح رشد رفتار جمعی خواهد شد ومشارکت جمعی در کارگاه های معماری سبب بهبود مسئله طراحی و امری مهم ، حائز اهمیت و تأثیر گذار است.
بررسی نقش مؤلفه های بصری فرم بر ادراک و تاثیر آن بر ایجاد انگیزش در افراد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
99 - 108
حوزههای تخصصی:
ادراک متفاوت از محرک های مشابه می توان نتیجه ی در آمیختن عوامل متعددی باشد.در ادراک یک بنای معماری عناصر تشکیل دهنده ی فرم بنا در زمره ی عوامل محیطی تاثیرگذار است به گونه ای که میتوان تاثیر این عناصر بر کاربران را پیش بینی و سبب افزایش ویا کاهش کاربران یک بنا شد.در این پژوهش عوامل موثر بر ادراک بصری افراد نسبت به کاربرد فرم در طراحی معماری امروز با تکیه بر نظرات آرنهایم، اداندیس و گروتر دسته بندی شده و محرک های بصری فرمی با توجه به نظرات دونیس اداندیس در چهار جدول باعناوین تنش،ویژگی های کالبدی،وزن و پویایی آورده که زیرمجموعه ی هر یک از عوامل شناسایی و به روش ahp توسط بیست خبره در زمینه ی طراحی معماری مقایسه گردید که ویژگی های کالبدی نسبت به دیگر عوامل مهم تر تشخیص داده شد و عواملی چون پویایی تنش و وزن در جایگاه بعدی اهمیت قرار گرفتند.
شناسایی اصول و تدوین مدل بازآفرینی محله با رویکرد پایداری اجتماعی با بهره گیری از روش دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
29 - 44
حوزههای تخصصی:
پایداری اجتماعی یکی از ابعاد سه گانه توسعه پایدار و بازآفرینی یکی از متأخرترین رویکردهای مواجهه با مسائل و مشکلات محلات شهری، است. هدف این مقاله، تبیین ابعاد و مؤلفه های بازآفرینی محلات شهری و اصول کلان و سیاست های پشتیبان آن با رویکرد ارتقاء پایداری اجتماعی است. روش تحقیق، بر مبنای مطالعات اسنادی بوده، ضمن بهره گیری از روش دلفی، با استفاده از دیدگاه خبرگان، امتیاز دهی به 4 بعد و 21 عامل مستخرج از مبانی نظری انجام، تحلیل و مدل بازآفرینی محله با رویکرد پایداری اجتماعی ارائه شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است اصول تبیین شده بازآفرینی محلات شهری با رویکرد پایداری اجتماعی در قالب چهار دسته کالبد و محیط زیست پایدار، اجتماع پایدار، اقتصاد پایدار و حکمروایی صورت بندی شده است. درنهایت سیاست های 32 گانه پشتیبان در راستای تحقق پایداری اجتماعی در فرآیند بازآفرینی محله و مدل پیشنهادی که ترتیب عامل های هر بعد آن معنی دار است، ارائه شد
طراحی به مثابه حل مسئله؛ مدلی مبتنی بر سوابق طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسائل طراحی بر خلاف مسائل علوم تجربی، دارای ماهیتی بدساختار و بدتعریف بوده و مسیرهای شفاف و چارچوب های از پیش تعیین شده ای برای حل آن ها وجود ندارد. با توجه به این که طراحان مبتدی فاقد تجربه کافی در مواجهه با این مسائل هستند، ممکن است در حل آن ها دچار سردرگمی شده و به کپی برداری و یا تبعیت کامل از رویکرد مدرس روی آورند که نتیجه آن ممانعت از ارتقاء مهارت و خلاقیت در آن ها می باشد. هدف اصلی این پژوهش دستیابی به راهکاری برای تغییر ماهیت مسئله بد ساختار طراحی به مسئله ای نسبتاً خوش ساختار و بهره گیری از آن در آموزش طراحان مبتدی بوده است. این هدف با تبیین مدلی جهت قاب بندی مسئله طراحی با بهره گیری از نمونه آثار پیشین طراحی که اصطلاحاً سوابق طراحی نامیده می شود، پی گرفته شد. این مدل پیشنهادی بر اساس روش تحقیق شبه تجربی مورد آزمون قرار گرفت. بدین منظور ابتدا 28 نفر از دانشجویان ترم 4 رشته معماری در دو گروه شاهد و آزمون دسته بندی شدند، سپس اعضاء گروه شاهد بدون بهره گیری از سوابق طراحی و تنها بر پایه تجارب قبلی و اعضاء گروه آزمون با استفاده از مدل پیشنهادی و بر اساس ترکیب نمونه هایی از سوابق طراحی، تمرین مورد نظر را انجام دادند. نتایج حاصل نشان داد طرحواره های گروه آزمون در مقایسه با طرحواره های گروه شاهد میانگین امتیاز بالاتری را کسب کردند. همچنین بهره گیری از مدل پیشنهادی موجب کاهش احتمال تقلید و افزایش تنوع در طرحواره های گروه آزمون گردید.
کنکاشی در نقش پل به عنوان گونه ای از فضاهای شهری (نمونه مطالعاتی: پل طبیعت تهران)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ همواره پل ها به عنوان عناصر برجسته مناظر شهری مطرح بوده اند، پل هایی که می توانند به همان اندازه ای که موجب بهبود ارتباط فیزیکی و بصری شوند، پیوندهای اجتماعی را ارتقا بخشند. بااین حال امروزه عطف توجه پل های شهری به نیازهای ترافیکی بوده و توجه چندانی به زندگی جمعی نداشته اند که همین امر، ضرورت گونه شناسی و بازاندیشی در نقش پل های شهری را به امری ضروری مبدل می سازد؛ بنابراین پژوهش حاضر باهدف گونه شناسی پل در شهر، به نقش و اهمیت آن در جایگاه فضای شهری تأکید داشته و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به بررسی پل طبیعت تهران به عنوان نمونه ای از پل در این جایگاه پرداخته است. نتایج حاصل از مطالعات نیز حاکی از این امر می باشد که پل ها اگرچه دارای گونه های متنوعی هستند اما صرفاً نباید به عنوان یک کار عمرانی بلکه باید به عنوان یک عنصر مهم شهری، مقصدهای اجتماعی- فضایی و به منظورانجام فعالیت های دسته جمعی، قرار ملاقات، مشاهده محیط پیرامون و غیره نیز بکار روند تا علاوه بر نقش جابجایی تا حد زیادی کمبود فضای شهری در شهرهای کنونی را جبران کرده و با طراحی بر اساس اصول و معیارهای فضاهای شهری موفق بر ارزش و غنای محیط های شهری بیفزایید.
پهنه بندی خطر وقوع سیل در شهرستان سبزوار با استفاده از منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین راه های جهت مقابله با مخاطره سیل پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی می باشد. پژوهش حاضر باهدف پهنه بندی خطر وقوع سیل در شهرستان سبزوار با تأکید بر نقاط شهری و روستایی در سال 1399 انجام پذیرفته؛ این پژوهش از نوع کاربردی و در آن از منطق فازی، تحلیل سلسله مراتبی و سامانه اطلاعات جغرافیایی استفاده شده است. در این پژوهش هشت معیار شیب، فاصله از رودخانه، ارتفاع، زمین شناسی، کاربری اراضی، بارش، تراکم زهکشی و پوشش موردبررسی قرار گرفته اند. جهت پهنه بندی خطر وقوع سیل در شهرستان سبزوار بر اساس معیارهای فوق ابتدا فرآیند رَسترسازی لایه ها انجام و سپس با استفاده از توابع عضویت فازی، فازی و در نهایت نقشه های فازی شده لایه ها به دست آمده است. در ادامه نیز با کمک نرم افزار اکسل فرآیند مقایسه زوجی معیارها نسبت به یکدیگر انجام و سپس وزن نهایی معیارها با لایه های فازی شده ترکیب و در نهایت نقشه های به دست آمده با عملگرهای فازی منطبق و نقشه پهنه بندی استخراج گردیده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد متغیرهای مؤثر در ایجاد سیل در منطقه شامل شیب با ضریب وزنی 340/0 و بارش با ضریب 184/0 می باشد. البته متغیر پوشش گیاهی با ضریب 020/0 از کمترین تأثیر در منطقه برخوردار می باشد. با توجه به نقشه کلاسه بندی خطر سیل خیزی شهر سبزوار به عنوان مهم ترین کانون جمعیتی شهرستان در محدوده خطر کم قرار دارد به لحاظ سکونتگاه های روستایی نیز اکثر آبادی های این شهرستان در پهنه با خطر خیلی کم، کم و متوسط قرار دارند.