فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۲۱ تا ۲٬۸۴۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
هویت محیط دوره اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
31 - 17
حوزههای تخصصی:
ساباط از عناصر معمارانه فضاهای شهری ایران است که هنوز در گذرهای بسیاری از شهرهای تاریخی مانند نایین یافت می شود. بررسی مطالعات موجود در تحلیل مفهوم و ساختار ساباط نشان می دهد که از یک سو، عمده این مطالعات و نتایج آنها توصیفی بوده و از سوی دیگر، بر پایه های روش شناختی روشنی، استوار نیستند. پژوهش حاضر بر این نکته تکیه دارد که از طریق مورد کاوی ساباط در بافت تاریخی نایین، مبتنی بر تحلیلهای کیفی و کمی، می توان به ابعاد جدید از ماهیت ساباط دست پیدا کرد. در این پژوهش از روشهای تفسیری-تاریخی، توصیفی-تحلیلی، تحلیل محتوا و مورد پژوهی استفاده شده است. این مطالعات به کمک اسناد تاریخی، مشاهدات میدانی، مصاحبه مبتنی بر تاریخ شفاهی ساباطها و محلات قرارگرفته در آنها، امکان مدلی ویژه جهت تحلیل ساباطهای بافت تاریخی نایین در قالب مؤلّفه های کمی وکیفی را فراهم آورده است. مؤلفه های کمی و کیفی در کنار هم واقعیتها را می سازند، اما در این پژوهش به دلیل بررسی دقیق تر و همچنین اهمیت و کمبود مطالعات در زمینه شناخت کالبدی ساباطها، این دو بعد به صورت جداگانه در محله های بافت تاریخی نایین مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از بررسی این مولفه ها در بخش کیفی مشخص می سازد که با ساخت ساباط و خلق فضای بیشتر به کاربردی نمودن سطح بالای گذر بوده می انجامد که این فضای ایجاد شده توسط ساباط محدود به دو بدنه گذر و در نتیجه متعلّق به دو ملکی است که در دو سوی گذر استقرار یافته اند. با ساخت و استفاده از ساباط کارکردهای ثانویه، اجتماعی، اقلیمی و دفاعی بدان مترتّب می گردد و از یک عنصر صرفاً پوشاننده گذرها به عنصری چند عملکردی تبدیل می شود. یافته های پژوهش در بعد مؤلّفه های کمی نشان می دهد ترکیب حجمی ساباط در تراز بالای گذر بسته به نوع کاربری مد نظر، عرض گذر و ارتفاع بدنه ها به صورت باز (با کاربری پلِ میان خانه های مجاور ساباط، تعریف ورودی)، بسته (یک یا چند اتاق) با تعبیه بازشو در نما و نیمه باز با قرار گرفتن ایوان در جلو فضای بسته ساباط، طراحی شده است. همچنین ساباط هایی که کشیدگی شرقی- غربی(ده ساباط) دارند، سایه اندازی بیشتری نسبت به ساباط های شمالی-جنوبی(پنج ساباط) دارند.
مقایسه تطبیقی آثار صنایع د ستی با ضوابط «نشان اصالت صنایع د ستی یونسکو» (مطالعه مورد ی آثار چوبی «عبد الرحیم فروتن» خراط د زفولی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم مرداد ۱۳۹۹ شماره ۸۶
65 - 76
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: ارزش نماد ین صنایع د ستی ملی و منطقه ای و نیز هم ترازی آنها با سرمایه اقتصاد ی، که به وسیله نظریه پرد ازانی چون «بورد یو»، بیان شد ه، نشان از ارجمند ی آنها د ر نزد جوامع توسعه یافته است. جایگاه نماد ین صنایع د ستی و کارکرد فرهنگی این هنرها، که برآمد ه از اصالت آنها است، سبب می شود تا اصالت این آثار همواره مورد توجه قرار گیرد . بر این اساس د ر این مقاله، معیارهای سنجش اصالت اثر، صنایع د ستی یونسکو، به عنوان مرجع تعیین اصالت، با آثار صنایع د ستی خراطی «عبد الرحیم فروتن» که د ارند ه نشان ذکر شد ه، تطبیق د اد ه شد ه است. د ر این راستا سؤالات پژوهش بد ین شرح است: معیارهای اصالت اثر هنری یونسکو چیست و چگونه با آثار خراطی عبد الرحیم فروتن منطبق است؟ هد ف: هد ف این مقاله، آگاهی صنعتگران و علاقه مند ان صنایع د ستی از این معیارهاست. اهمیت این موضوع اعتباربخشی به صنایع د ستی با بیان معیارهایی مشخص و ضرورت آن کسب اعتبار آثار تولید ی هنرمند ان صنایع د ستی ایران و منتفع شد ن آنها د ر ابعاد مختلف کاری است. روش تحقیق: این پژوهش کیفی و روش آن تطبیقی است که با بهره گیری از معیارهای اصالت یونسکو و انطباق و همسنجی آنها با شیوه کار هنرمند مورد نظر، به صورت توصیفی و تحلیل نتایج خود را ارائه می د هد . منابع و اطلاعات این تحقیق، برآمد ه از منابع کتابخانه ای، پایگاه های معتبر اطلاعاتی علمی و اطلاعات مید انی است. ،نتیجه گیری: یافته های این مقاله نشان می د هد ، رعایت حق کپی رایت، اصالت اید ه، حقوق اجتماعی (مانند پای بند ی به رعایت حقوق کارگران توسط کارفرما و ایمنی محیط کار، آموزش به د اوطلبان یاد گیری این هنر و قرارد اد ن امکانات کارگاهی د ر اختیار افراد تحت آموزش) مرغوبیت و کیفیت مواد اولیه، توجه به هویت و اصول زیباشناسی سنتی، د ر نظرد اشتن مسائل زیست محیطی چون به کاربرد ن چوب یکپارچه بد ون استفاد ه از مواد شیمیایی مانند چسب و د یگر مواد ، اقد ام به کاشت و نگهد اری از د رختان جغ د ر منطقه، بازیافت و مد یریت پسماند د ر کنار قابلیت بازاریابی و عرضه د ر بازارهای جهانی، ارکان اصلی اصالت یک اثر از نظر یونسکو است که همه این موارد به شرح گفته شد ه، د ر کارگاه هنرمند مورد نظر، اجرا شد ه است.
رویکرد منظر شهری تاریخی ابزاری جدید برای مدیریت میراث شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، گسترش شهرنشینی و تغییرات سریع شهرها، حفاظت از مکان های میراث فرهنگی را در مرکز توجهات برنامه ریزی شهری قرار داده است. مفاهیم متداولی که سعی در تعریف بناهای یادبودی، گروه های ساختمانی و پهنه های شهری به عنوان موجودیتی مجزا درزمینه شهری گسترده تری را داشتند، دیگر برای محافظت از خصوصیات و کیفیات آن ها در برابر تکه تکه شدن، تخریب و انحطاط کافی به نظر نمی رسد. ازاین رو، تحولی هم در مفهوم و هم در مقیاس حفاظت به وجود آمده است که نشئت گرفته از چالش های موجود در این زمینه و به تبع آن، همراه با ظهور رویکردهای جدیدی جهت پرداختن به این دارائی ها در مقیاسی سرزمینی، مانند منظر شهری تاریخی (HUL)، است. بااین وجود، درزمینه عملیاتی و توسعه ابزارهایی برای شناسایی، محافظت، مدیریت و پایش چنین دارائی هایی، پیشرفت های شایسته ای صورت نگرفت تا برای حفاظت از نواحی شهری تحت فشار از سوی تغییرات، مورداستفاده قرار گیرند. بر این اساس، طی دو دهه گذشته، هم از دیدگاه توسعه شهری و هم از دیدگاه حفاظت، درخواستی مستمر مبنی بر توسعه ابزاری جدید جهت تحریک یکپارچگی این زمینه ها و اجرای رویکردی مبتنی بر منظر به وجود آمده است. منظر شهری تاریخی، پاسخی است برای مدیریت شهرهای تاریخی که تحت شکل های جدیدی از فشارهای ناشی از توسعه قرار دارند، با این هدف اصلی که منزلت و کیفیت زندگی شهری حفظ شود. ازاین رو، در این پژوهش سعی شده است تا با استفاده از تکنیک تحلیل محتوای کیفی، با پرداختن به «مفهوم» و «رویکرد» HUL در قالب مفاد «توصیه نامه 2011 یونسکو»، به چیستی HUL و چگونگی کاربست سیاست ها و ابزارهای پیشنهادی آن در مدیریت میراث شهری، پاسخ داده شود. بناتر یافته های پژوهش حاضر، HUL به عنوان یک «مفهوم» به روش شناسی کل نگر برای شناخت و درک تحولات لایه های حامل ارزش یک سکونتگاه انسانی اشاره دارد و به عنوان یک «رویکرد»، ادغام راهبردهای حفاظت از منابع میراثی را در سیاست ها و برنامه های توسعه شهری مدنظر قرار داده است.
واکاوی ظرفیت های محیط کالبدی و اجتماعی محلات تاریخی در شکل گیری سرمایه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوزه های مختلف علوم، با طرح مفاهیمی مانند سرمایه اجتماعی در پی بیان ملموس و تحلیل پذیر پدیده های غامض اجتماعی هستند. یکی از کارکردهای متنوع سرمایه اجتماعی، در سطح محلات و حوزه سکونت بوده و تلاش برای حفظ و یا افزایش آن، راهکاری برای مقابله با برخی ناهنجاری ها و معضلات اجتماعی محلات، دانسته شده است. محلات تاریخی ایران، واجد الگوهایی کالبدی و نیز قالب های اجتماعی تائید شده و مشخصی هستند. این پژوهش، از یک سو، مفهوم سرمایه اجتماعی را بر اساس مدلی به بحث می گذارد که آن را در سه جزء رفتاری، شناختی، و روان شناسانه برای محلات مسکونی تعریف کرده است. از سوی دیگر، شاخص هایی برای محیط اجتماعی (نظام اداری، ترکیب اجتماعی) و محیط کالبدی (تنوع و کارکرد اجزاء، ترکیب و ساختار، معماری و طراحی اجزاء) محلات تاریخی طرح کرده است و درنهایت، با تکیه بر تحلیل و اسناد به جستجوی رابطه میان آن ها با مؤلفه های سرمایه اجتماعی در مدل مذکور، می پردازد و در این میان، به مصادیقی عینی از محلات تاریخی نیز اشاراتی می شود. بررسی ها ضمن تأکید بر توجه به پیچیدگی مفهوم سرمایه اجتماعی، نشان دادند شاخص های محیط اجتماعی محلات تاریخی با جزء شناختی سرمایه اجتماعی (توانمندسازی و حس اجتماعی) رابطه دارند و می توانند بر جزء رفتاری آن نیز اثرگذار باشند. شاخص های محیط کالبدی بر جزء رفتاری (همسایه داری)، روان شناسانه (تعلق به مکان)، و شناختی (حس اجتماعی) تأثیرگذار هستند، همچنین انطباق و همخوانی محیط اجتماعی و محیط کالبدی محله، عاملی ضروری و مؤثر برای افزایش سرمایه اجتماعی ساکنان بوده است.
مطالعه نقوش زرتشتی دوزی با رویکرد انسان شناسی هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم تیر ۱۳۹۹ شماره ۸۵
17 - 30
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: هنر «زرتشتی دوزی» نوعی سوزن دوزی مخصوص بانوان زرتشتی است که پیشینه آن را می توان در ایران پیش از اسلام دانست. بسیاری از نقوش زرتشتی دوزی دارای معانی و ریشه های فرهنگی دینی و زیبایی شناختی است که تاکنون به آن پرداخته نشده و شناسایی آن می تواند معنای پنهان این نقوش را، که از دید برخی صرفاً نقوشی بدون معناست، آشکار کند.هدف پژوهش: به دلیل وجود نقش مایه های متفاوت و مفاهیم نمادین آن ها، پژوهش پیش رو در نظر دارد به بررسی و فهم نقوش هنر زرتشتی دوزی از دیدگاه فرهنگ و جامعه آفریننده اش بپردازد.روش پژوهش: این مقاله با رویکرد انسان شناسی هنر به دنبال پاسخ پرسش زیر است: معانی فرهنگی، معیارهای زیبایی شناختی و کارکردی نقوش زرتشتی دوزی چیست؟ جهت پاسخ به این پرسش براساس نظریات انسان شناسی هنر با استفاده از سه بعد معناشناختی، زیبایی شناختی و کارکردشناختی، با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر پژوهش های میدانی، کتابخانه ای و مصاحبه، نقوش تزیینی تحلیل و بررسی شده اند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که بر مبنای تحلیل معناشناختی بسیاری از نقوش یادآور کهن الگوهایی چون مادر و درخت است و این نقوش، که برخی از آنها روی لباس عروس کار شده، نمایانگر الهه زایش بوده اند و رابطه مفهوم و کاربرد را نشان می دهند. همچنین براساس تحلیل زیبایی شناختی ساختار، رنگ، فرم، بافت و ترکیب بندی با الگوی دوخت هماهنگ و دارای تعادل، تنوع و ریتم است. در تحلیل کارکردشناختی نیز نقوش بیشتر روی لباس زنان به خصوص عروس ها کار می شده و با کاربرد آن از نظر معنایی هماهنگ بوده و یادآور این دیدگاه آیین زرتشت است که تکلیف انسان را شاد زیستن می دانسته است.
مقایسه اجرای بناهای مسکونی پس از جنگ به روش صنعتی سازی با روش های درجاسازی ازنقطه نظر زمان
حوزههای تخصصی:
از پایان قرن گذشته، جهان شاهد پیشرفت بسیاری درروش های صنعتی ساختمان بوده است که در انواع ساخت وساز می تواند مورداستفاده قرار گیرد، با توجه به مزیت های بسیار این روش که در مقایسه با روش های سنتی برخوردار است باعث می شود که سرمایه گذاران، کارفرمایان، مدیرهای پروژه، مهندسین و ذی نفعان به دنبال این پیشرفت باشند و از آن بهره ببرند تا بتوانند بیشترین مزایا را به دست بیاورند. می توان گفت که روش های جدید صنعتی سازی ساختمان در سوریه، یکی از نیازهایی است که در کارهای ساخت وساز امروز باید مورداستفاده قرار بگیرد. به ویژه ازآنجایی که در حال حاضر سوریه در شرایط بحرانی است و نیازمند ساخت سریع مسکن است. پس ازاین رو، می توان به بهره برداری از این روش های جدید در این حوزه پرداخت. هدف این تحقیق تلاش برای شناسایی امکان استفاده از روش های جدید به جای روش در جاسازی برای ساخت وساز مسکن جدید پس از جنگ است. برای دستیابی به این هدف در این تحقیق، در مرحله اول مفاهیم اصلی روش صنعتی ساختمان را بیان کرده ایم سپس در واقعیت و اجرا با امکان استفاده از این روش در ساخت وساز در سوریه مواجه می شویم. روش این پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی است و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای، اسناد و مدارک و مشاهدات میدانی به نتایجی رسیده است که استفاده از روش صنعتی ساختمان به جای روش های سنتی برای ساخت مسکن پس از جنگ شهر حمص در کشور سوریه، می تواند روش بسیار مناسب باشد که روشی سریع، اقتصادی و دقیق برای ساخت وساز بناهاست.
کاربرد توسعه میان افزا در شناسایی عرصه های مداخله در بافت های شهری (نمونه موردی: محدوده تجریشِ منطقه یک تهران)
منبع:
هویت محیط دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
58-70
حوزههای تخصصی:
در پی رشد بی رویه جمعیت ناشی از مهاجرت که اغلب در شهرهای موجود در کشورهای در حال توسعه رخ می دهد؛ شاهد رشد بی قواره شهرها و گسترش افقی آنها به بهانه تامین نیاز مسکن هستیم. از این رو جهان امروز با مشکلات عمده ای از جمله مشکلات ناپایداری محیط های شهری، بحران انرژی، کاهش منابع طبیعی و عدم مدیریت صحیح در زمین های شهری مواجه است. علاوه بر موارد فوق، نادیده گرفتن و رها کردن بافت تاریخی که هویت و سرمایه هر سرزمین قلمداد می شود، بسیار حائز اهمیت است. در حال حاضر بسیاری از برنامه ریزان بر روی توسعه میان افزا به عنوان راهبردی جهت حل مشکلات ناشی از مدیریت رشد و توسعه شهری، تجدید حیات مراکز شهری، مسکن و توسعه پایدار متمرکز شده اند. درایران اصلی ترین پتانسیل توسعه میان افزای شهری، بافت های قدیمی هستند، که مبحث نوسازی و بهسازی در این بافت ها سال هاست که آغاز شده است و با توجه به گستردگی مسئله پیش رو همچنان ادامه دارد و روی آوردن به بحث توسعه درونی، رویکردی مناسب در زمینه شهرسازی و معماری و رفع مشکلات فوق تلقی می شود. سیاست توسعه میان افزای شهری به واسطه ویژگی میان رشته ای خود، تعاملی میان معماری، شهرسازی و مرمت ایجاد کرده است. توسعه میان افزا با محافظت از فضاهای باز شهری، بازنده سازی محلات قدیمی و کاهش هزینه های مربوط به زیرساخت ها امکان خانه دار شدن را برای مردم فراهم کرده است. این پژوهش کوشیده است با روش توصیفی _ تحلیلی و استفاده از داده های اسنادی، مطالعات میدانی، مصاحبه و پرسش نامه و نیز با استفاده از فن تحلیل الگوی رفتاری به بررسی و ثبت الگوهای رفتاری استفاده کنندگان از محیط کالبدی بپردازد. فن تحلیل الگوهای رفتاری در فضاهای شهری شامل چهار گام اصلی است که گام اوّل: تهیه نقشه از محدوده مشخص شده میدان تجریش تا باغ فردوس است. گام دوّم: ثبت الگوهای رفتاری که ثبت صحیح و سیستماتیک حرکات در فضای مورد مطالعه که کار عمده و اصلی در فن حاضر است. گام سوم: تهیه نقشه الگوهای رفتاری است. این گام به ثبت دقیق اطلاعات به دست آمده در گام دوم بر روی نقشه تولید شده در گام اول اختصاص دارد. پیش از ثبت الگوهای رفتاری باید موقعیت عناصر متحرک بر روی نقشه تعیین شود. گام چهارم، تحلیل نقشه الگوهای رفتاری است.در واقع گام چهارم در راستای پاسخ گویی به سوالات زیر است: 1.آیا فضای شهری طراحی شده با الگوی رفتاری مردم انطباق دارد؟2. آیا فضاها(فضاهای مخصوص عابر پیاده، سواره، حمل ونقل عمومی، عمومی، خصوصی و نظایر آن) به درستی تعریف شده اند. متناسب با کارکردشان توسط مردم مورد استفاده قرار می گیرند؟3. چه بخش هایی از فضا توسط مردم بیشتر و یا کمتر مورد استفاده قرار می گیرند؟ به طور مثال ازدحام و و احساس سردرگمی و عدم نمایانی در دسترسی ها، سبب ایجاد مشکلات زیادی میشود که ، بهبود دسترسی ها و ارتقاء کیفیت منظر شهری پیشنهاد شده است. پیشنهاد چگونگی بهبود در بخش تحلیل یافته ها مشخص می شود. از مسائل دیگر ازدحام دست فروشان کتاب و کالاهای مود نیاز در جداره پیاده رو است که به منظور ساماندهی دست فروشان، پیش بینی فضاهای فرهنگی و در نتیجه منجر به رونق اقتصادی شد. نتایج حاصل از تحلیل دوربین ها حاکی از آن است که برخی دانه های درشت محدوده باعث عدم نفوذپذیری و در پی آن ایجاد مناطق ناامن می شود. در در واقع مواردی که با استفاده از فن تحلیل الگوی رفتاری در راستای توسعه میان افزا استخراج شد شامل؛ توجه به مسائل زیست محیطی، فضاهای فرهنگی و تفریحی، ارتقای سمنظر شهری ، ایجاد مکان های امن، بهسازی فضایی، بهبودی دسترسی ها، ایجاد رونق اقتصادی، افزایش نفوذ پذیری و اختلاط کاربری هاست. در واقع مواردی که با استفاده از فن تحلیل الگوی رفتاری در راستای توسعه میان افزا استخراج شد شامل؛ توجه به مسائل زیست محیطی، فضاهای فرهنگی و تفریحی، ارتقای منظر شهری ، ایجاد مکان های امن ، بهسازی فضایی، بهبودی دسترسی ها، ایجاد رونق اقتصادی، افزایش نفوذ پذیری و اختلاط کاربری هاست که به منظور اجرایی کردن این موارد با کمک تحلیل محله 4 روش الگوی رفتاری و مصاحبه با افراد و متخصصین راهکاهایی ارائه شد.
فهم تجربه زیسته دوچرخه سواری در شهر تهران (یک مطالعه خود مردم نگارانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
129-144
حوزههای تخصصی:
در پژوهش های حوزه شهر انسان مدار، دوچرخه سواری شهری عمدتاً در سایه مطالعات مربوط به پیاده ها قرار گرفته است. عمده مطالعات مربوط به دوچرخه سواری این پدیده را ذیل رشته هایی چون مهندسی ترافیک، مدیریت شهری و حوزه سلامت قرار داده است و در این میان معدود مطالعاتی وجود دارد که نگاهی جامعه شناسانه و انسان شناسانه به این زیست متفاوت شهری داشته اند. از طرفی با وجود مطالعات متعددی که به تجربه زیسته پیاده ها در شهر پرداخته اند، مطالعات بسیار محدودی در راستای فهم بخشی از تجربه دوچرخه ها در شهر انجام شده است. علاوه بر این مطالعات صورت گرفته در این حوزه غالباً از روش های کمی برای رفع نیازهای زیرساختی و افزایش قابلیت دوچرخه سواری استفاده کرده اند، پژوهش هایی که مبتنی بر روش های کمی و پوزیتیویستی صرفاً به پاسخ های کالبدی-فضایی دوچرخه سواران از جمله طراحی مسیرها،ایستگاه ها و... پرداخته اند. پژوهش حاضر با هدف فهم تجربه زیسته دوچرخه سواری در شهر خودرو محوری چون تهران با نگاهی جامعه شناسانه و انسان شناسانه به آن با کاربست روش نوظهور خود مردم نگاری (همکارانه) انجام شده است. نتایج حاصل در قالب ابعاد چهارگانه تجربه زیسته (فضا، بدن، روابط اجتماعی و زمان) ارائه شده است که نشان می دهد دوچرخه سواران در شهر تجربه کاملاً متفاوت از پیاده و سایر افراد در ارتباط با شهر و دیگران می سازند که پژوهش های کاربردی در حوزه هایی چون طراحی شهری نیازمند فهمی بنیادین از این تجربه های زیسته اند تا بتوانند فضای شهری را به شکل مطلوبی به نفع دوچرخه سواران تغییر دهند.
بازیابی ﻣﺆلفه های معنایی ﻣﺆثر بر طراحی نماها و جداره های شهری در راستای انعکاس احساسات ناظران (محدوده مورد مطالعه منطقه دو تهران)
حوزههای تخصصی:
نمای ساختمان ها به عنوان یکی از عوامل ﻣﺅثر بر سیمای شهر، بخش قابل توجهی از دانش و عواطف محیطی شهروندان را شکل می دهند. امروزه با توسعه شهرنشینی و افزایش روزافزون ساخت و ساز، ضرورت توجه به نما و ساماندهی بدنه های شهری به عنوان چهره مسلط کالبد شهر که ناظر متداوماً با آن برخورد دارد مورد توجه قرار گرفته است. تحولات دهه های اخیر در سبک های طراحی نما و روند شکل گیری آنها به گونه ای بوده که کلیتی غیرقابل ادراک را به وجود آورده و موجب آشفتگی و اغتشاش بصری و ناخوشایندی و عدم انگیزش شده است. بنابراین در ابتدا اهداف معنایی برای تحقق یک منظر شهری مطلوب ضروری به نظر می رسد زیرا درک انسان از محیط و برقراری ارتباط با آن و چگونگی رابطه و حتی احساسات انسان در محیط در گرو دریافت معناست. معناست که به انسان پایگاه وجودی بخشیده و به او هویت می دهد. در این پژوهش ابتدا ضمن تعریف مفاهیم نما و معنا و تاثیرآن در طراحی معماری و شکل شهر به تبیین ادراک و شناخت محیط و ابعاد احساسی ناظران در محیط پرداخته می شود سپس با استفاده از مدل های ترجیحات محیطی مبنی بر وضعیت خاص انواع احساسات برانگیخته شده توسط محیط در ارتباط با دو بعد انگیزش و خوشایندی، نماهای مصوب در شهرداری منطقه دو با توجه به کاربری از نگاه ناظران مورد بررسی قرار می گیرد. هدف از این تحقیق بررسی و شناسایی ابعاد معنایی ﻣﺅثر بر طراحی نماها و جداره های شهری در سازگاری با واکنش احساسی ناظران می باشد. روش تحقیق از نوع تحلیلی – توصیفی بوده و در گروه تحقیقات کاربردی است و برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده گردیده بنابراین از جهتی دیگر این پژوهش یک تحقیق پیمایشی می باشد. نتایج نشان می دهد هریک از نماها بر اساس واکنش احساسی که در ناظر ایجاد می کند دارای ﻣﺅلفه های معنایی بوده که در نهایت راهکارهایی در جهت طراحی مطلوب نماها و جداره های شهری مطابق با عوامل معنایی ﻣﺅثر در طراحی با توجه به کاربری بنا ارائه می گردد.
تبیین ارزش های خبرگان جامعه طراحی معماری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم اسفند ۱۳۹۹ شماره ۹۳
23 - 34
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: یکی از مباحث اصلی در حوزه روانشناسی اجتماعی مطالعه در خصوص ارزش هاست. پرداختن به «ارزش به عنوان عامل هدایتگر رفتار» اصلی بنیادی در این حوزه است که سابقه ای نزدیک به یک قرن دارد. مطالعه درباره ارزش ها و تأثیر آن بر رفتار به حوزه های دیگر نیز وارد شده که یکی از این حوزه ها معماری است. اگرچه در حوزه معماری «طراحی به مثابه عملی تأملی» از دهه 1970 میلادی نماینده این دیدگاه است، اما تا کنون بحث ارزش ها در معماری ایران مورد مطالعه قرار نگرفته است. در این راستا این پژوهش به دنبال شناسایی ارزش های خبرگان در جامعه طراحی معماری ایران، منشأیابی این ارزش ها و چگونگی پارادایم ارزشی غالب در این جامعه است.هدف پژوهش: آشکارکردن الگوی مسلط ارزشی و چارچوب فکری و عملی خبرگان طراحی جامعه معماری ایران است. در واقع این مقاله به دنبال وضوح بخشیدن و آشکارکردن ارزش ها، منشأ ارزش ها و نحوه اندیشه و عمل، منطبق بر ارزش های طراحان خبره در جامعه مذکور است.روش پژوهش: این پژوهش کیفی، به روش میدانی با ابزار مصاحبه عمیقِ نیمه ساختار یافته، داده ها را جمع آوری کرده و با روش نظریه داده بنیاد آنها را تحلیل کرده است، در این زمینه از نرم افزار «مکس کیودا 2018» استفاده شده است.نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد «نوآوری» اصلی ترین ارزش طراحان خبره است و پس از آن «ارزش های زیست محیطی، تاریخی و سنتی و ارزش های اجتماعی» نزد این طراحان اهمیت دارد. نمود خلاصه شده مجموعه این ارزش ها را می توان با عبارت «آینده نگری زمینه گرا» در قالب پارادایمی معرفی کرد. این ارزش ها تحت تأثیر «تلاش شخصی»، «دانشگاه» و فعالیت در «حرفه»، در اندیشه طراحان شکل گرفته است و طراحان بیشتر از رضایت بهره برداران و عام مردم، به دنبال «مقبولیت نزد نخبگان» هستند.
دروازه در شهرهای سده های نخست اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دروازه یکی از عناصر مهم و کم شناخته شده شهرهای پیشامدرن است. در این مقاله، دروازه در شهرهای سده های نخست اسلامی در گستره فرهنگی ایران بررسی شده است. در این پژوهش با بررسی و تفسیر متون درجه اول، داده برای روایتی تاریخی از دروازه فراهم شده است. در این مقاله، چیستی دروازه، نسبت دروازه با شهر و حیات شهری، و نسبت دروازه با تلقی افراد از شهر و جهان پیرامون، ذیل سه نقش متفاوتی که دروازه می تواند به خود بگیرد، بررسی شده است: دروازه به مثابه شیئی محصول عمل انسان؛ دروازه به مثابه ابزاری برای انجام کنش های انسانی؛ دروازه به مثابه صحنه ای برای اعمال انسانی. از خلال این بررسی، وجوهی از ماهیت دروازه و موقعیت آستانه ای آن در فضای شهر و نقش آن در تعیین و تبیین قلمرو شهر روشن می شود. اجزا و فضاهای دروازه طوری سازمان دهی می شد که بتوان بسته به موقعیت، آمدوشد را با درجات مختلف کنترل کرد. دروازه بر احتمال گذار میان درون و بیرون تأکید داشت، اما این گذر را مشروط به ارزش ها و قوانینی می کرد که به شهر به مثابه قلمرو معنا می بخشید. دروازه در شکل دهی به تصویر ذهنی افراد از ساختار شهر و قلمرو آن نقش مهمی ایفا می کرد. حفظ دروازه برای حفظ شهر حیاتی بود. دروازه و رویدادهای مرتبط با آن، به واسطه وضعیت آستانه ای و اهمیتی که در حفظ و تعیین و تبیین حدود شهر داشت، دلالت های نمادینی یافته بود. در واقع دروازه در هر سه لایه کالبدی و اجتماعی و نمادین نماینده شهر به مثابه یک قلمرو بود.
بناهای تاریخی به مثابه مدرسه طراحی معماری: فهم رابطه استادکاران معمار معاصر اصفهان با بناهای تاریخی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماران سنتی در معماری تاریخی ایران با وجود داشتن نقشی برجسته، به ندرت در کانون توجه مورخان بوده اند و از آن ها یاد شده است. این امر موجب شده که امروزه اطلاعات بسیار محدودی از سنت ها، اندیشه ها، فنون، مهارت ها و چگونگی زندگی حرفه ای آن ها در اختیار باشد. در دوران معاصر با شکل گیری مرمت مدرن، گروه جدیدی از استادکاران معمار ظاهر شدند که از یک سو با سنت های استادی شاگردی در صنف و خانواده خود پیوند داشتند و از سوی دیگر، زیر نظر مرمتگران دانشگاهی و مهندسان معمار کار می کردند. بدین ترتیب، این استادان با «رجعتی ناقص»، دوباره جایگاهی برای حضور در بناهای تاریخی و کار در کارگاه های معماری سنتی پیدا کردند. این مقاله با مراجعه به خانواده رضایت، از استادکاران معمار اصفهانی، ارتباط آن ها با بناهای تاریخی را بررسی می کند. برای یافتن پاسخ پرسش هایی نظیر اینکه این استادان چگونه با بناهای تاریخی مواجه می شوند، چه اطلاعاتی از بناهای تاریخی در ذهن دارند و چگونه از این اطلاعات در طراحی کارهای جدید استفاده می کنند، با انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته و باز، روش تاریخ شفاهی و همچنین مشاهده و یادداشت برداری میدانی از آثار و فرایندهای طراحی و اجرای این استادان، اطلاعات لازم گردآوری و با روش رمزگذاری و نظریه زمینه ای تحلیل شده است. بر این اساس، رابطه استادکاران خانواده رضایت با بناهای تاریخی در اصفهان در پنج مرتبه ارتباط با بنا شاملِ همزیستی، روخوانی، به خاطر سپردن، الهام و مرجعیت (عام و خاص) تبیین می شود. تحلیل این مقوله ها نشان می دهد که بناهای تاریخی یکی از مراجع مهم در جهان طراحی این استادان هستند. استادکاران معمارِ خانواده رضایت، به قلمرو ذهنی عینی از محله های عصر سلجوقی شهر اصفهان، به مرکزیت محله جوباره تعلق دارند که زندگی فردی و حرفه ای آن ها را در بر می گیرد. آن ها این عناصر تاریخی را از کودکی نظاره کرده ، خوانده ، به خاطر سپرده و به مثابه درس هایی از یک «مدرسه طراحی معماری»، دست مایه تجارب تازه خویش قرار داده اند.
چارچوب شناسایی، تحلیل و بررسی قرارگاه های رفتاری در طراحی فضاهای مسکن- نمونه موردی منطقه فرهنگ شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت ساماندهی رفتاری بر فضا و نحوه ساماندهی فرم ها اثرگذار است، لذا شناخت الگوهای رفتاری، باعث افزایش آگاهی معماران نسبت به میزان پاسخگویی شیوه طراحی به نیازهای رفتاری کاربران می گردد و که نتیجه این آگاهی رویکرد منطقی و غیر کلیشه ای در طراحی است. لذا این پژوهش به بررسی، شناسایی و تحلیل قرارگاه های رفتاری در فضای مسکونی می پردازد.
میزان تطابق طراحی فضایی در کاربری مسکونی کنونی با نیازمندی های فضایی در زندگی روزمره این پرسش را مطرح می کند که معماری معاصر ایران تا چه میزان توانسته است فضایی مناسب خواست ها و تمایلات رفتاری انسان امروزی را طراحی کند. این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و با استفاده از بررسی غیرمداخله گرانه نمونه های عینی، به همراه کاربست ابزارهای محقق ساخته شامل جدول های شناسایی قرارگاه های رفتاری و مشخصات ترسیم شده توسط کاربران، اطلاعات را جمع آوری می نماید. یافته های این پژوهش به شناخت قرارگاه های رفتاری، شبکه ی الگوهای مکان-رفتار و خصوصیات و ویژگی های زمانی و مکانی آن ها می انجامد.
این پژوهش در پی شناخت شاخصه های مکان-رفتار، فهم صحیح و واقع نگرانه ای از شبکه رفتار فضایی، بررسی میزان تداخل قرارگاه های رفتاری و شدت و ضعف و اثرگذاری آن در فضای خانه های امروزی در منطقه فرهنگ شهرشیراز است. نتایج پژوهش به ارائه روشی جهت پاسخ بهینه فضایی به رفتارهای دلخواه و درخور زیستی می ا نجامد.
تصویرپردازی از مشارکت شهروندی با هدف بهبود حکمرانی شهری (مورد مطالعه: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
117 - 135
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تصویرپردازی از آینده، روشی مرسوم و شناخته شده با هدف ساخت آینده مطلوب یا جلوگیری از بروز آینده ای نامطلوب است. ابزاری خلاقانه برای سیاستگذاری یا تغییر در رویه های خط مشی گذاری است. تصویرپردازی از آینده، به خط مشی گذاران و مجریان این امکان را می دهد تا در روندهای سیستم فعلی، تجدیدنظر کنند و با اصلاح و تقویت آن، ضمن جلوگیری از انحراف های احتمالی، مسیر پیشرفت و تعالی را هموارتر نمایند. تصویرپردازی از مشارکت شهروندی در مدیریت شهری می تواند به مدیران در فهم بهتر آینده و اصلاح و بازبینی سیاست ها و برنامه های فعلی با هدف ساخت آینده مطلوب یاری رساند. سناریوی تدوام وضع موجود، همواره یکی از تصاویر محتملی است که پیش روی سیاستگذاران و تصمیم گیران وجود دارد. ترسیم این تصویر و اصلاح فرایندها با تکیه بر این تصویر، ابزار سودمند و ارزشمندی برای توانمندسازی مدیران و برنامه ریزان شهری است. هدف: پژوهش حاضر با فرض سناریوی تدوام وضع موجود در ده سال آینده، نمای مشارکت شهروندی را در آن سال ها در قالب سناریوی محتمل، تصویرپردازی می کند و متناسب با این تصویر تلاش می کند تا خط مشی ها و سیاست های ناسازگار با این تصویر را اصلاح کند. روش: از رویکرد کلی سناریوپردازی (مدل 8 مرحله ای شوارتز)برای استخراج سناریوها استفاده شده است. هدف از شناسایی سناریو ها رسیدن به پیشران هایی است که مختصات وضع موجود را ترسیم می کنند. این پیشران ها در تصویرپردازی از سناریوی وضع موجود کاربرد دارند. پس از شناسایی پیشران ها و ترسیم محورهای سناریوی وضع موجود، از روش تصویرپردازی (ترکیب خلاقیت و تحلیل روندها و اقدامات) برای ترسیم روابط علت و معلولی در نشان دادن تدوام وضع موجود استفاده شده است. شیوه گردآوری داده در این پژوهش کیفی است. از مصاحبه به سبک الگوی گلوله برفی برای بررسی مؤلفه ها و پیشران ها استفاده شده است. همچنین از قضاوت خبرگان در قالب پنل خبرگی و تیم پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته ها: بخشی از یافته های این پژوهش مستند به مقاله ای است که مؤلفه های مورد نیاز برای این پژوهش در آنجا توسط تیم پژوهش استخراج شده است؛ بر این اساس با فرض آن مؤلفه ها، پس از شناسایی پیشران های دارای عدم قطعیت بحرانی به کمک خبره ها در فرایند دلفی (نمره اهمیت و عدم قطعیت)، 5 پیشران با عدم قطعیت بالا شناسایی شد که پس از حذف ناسازگاری ها در نهایت چهار سناریو بدست آمد که عبارتند از: دموکراسی مبتذل، شهر مدیرمحور، مدیریت نمایشی و شهر آرمانی. از بین این چهار سناریو، «سناریوی دموکراسی مبتذل» منطبق با شرایط فعلی تشخیص داده شد که توصیف کننده وضع موجود است. تصویرپردازی از این سناریو بیانگر آن است که در 10 سال آینده شهرداری تهران با چالش های زیادی روبرو خواهد شد که از آن جمله می توان به: بحران مالی، افزایش فاصله مردم از حکومت، چالش های مدیریتی، آسیب های ساختاری و بحران مشروعیت در مشارکت، اشاره کرد. نتیجه گیری: برای غلبه بر چالش های آینده، لازم است امروز، اقداماتی از سوی شهرداری تهران انجام شود و در حوزه مشارکت شهروندی راهبردهایی اتخاذ گردد و در برخی از خط مشی ها بازنگری انجام پذیرد. در بخش نتیجه گیری با تأکید بر تصویر تدوام وضع موجود، الزامات تغییر در خط مشی ها و رویکردهای فعلی به تفصیل، استخراج و مورد بحث قرار گرفته است.
بازتاب فرهنگ در معماری سکونتگاه های ایلات، نمونه مورد بررسی: عشایر ترکمن
حوزههای تخصصی:
در پهنه وسیع ایران زمین اقوام گوناگونی با فرهنگ ها، باورها و اعتقادات مختلف ساکن هستند. مطالعه و بررسی فرهنگ اقوام مختلف و حفظ میراث فرهنگی و تمدن یک قوم در هر کشوری از اهمیت به سزایی برخوردار است. در میان اقوام مختلف ایرانی ترکمن ها یکی از بزرگ ترین و قدیمی ترین قوم های ایرانی هستند، که عمدتا در کناره های شرقی دریای خزر شامل بخش های شمالی و شرقی استان گلستان و در بخش هایی از خراسان موسوم به ترکمن صحرا سکونت دارند. پژوهش حاضر تلاشی است در جهت شناخت بازتاب مولفه های فرهنگی در سکونتگاه های قوم ترکمن که با تمرکز بر واحدهای سکونتی، مصالح، نمادها و نشانه های به کار گرفته شده در آن، محل استقرار زنان و مردان، دست بافت ها و فعالیت آن ها شکل گرفته است. مهم ترین سکونتگاه ﺗﺮکﻤﻦﻫﺎ، آﻻﭼیﻖ ایﺸﺎن ﺷﻤﺮده ﻣیﺷﺪ که شباهت بسیاری به یک مسکن دائمی دارد. ﺳﺎﺧﺖ آلاچیق ها مراسم همراه آﻧ ﻬﺎ ، ﺗﺰییﻨﺎت داﺧﻠی آﻻﭼیﻖ ﻫﺎ، ﻧﻮع ﺧﺎص زﻧﺪﮔی ﺗﺮکﻤﻦﻫﺎ را ﻧﺸﺎن ﻣی دﻫﺪ. بر این اساس پژوهش زیر از طریق روش کیفی و با استناد به مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است تا مولفه های فرهنگی قوم ترکمن را بر اساس نمادها و نشانه های به کار گرفته شده در معماری سکونتگاه های این قوم را شناسایی کرده باشد. بررسی های انجام شده نشان می دهد که نحوه ساخت، تفکیک فضایی، چیدمان و تزئینات فضای داخلی آلاچیق ترکمن ها ریشه در نمادها و نشانه های فرهنگی این قوم دارد.
جستاری در ریشه های پیدایش تالار در معماری عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ابداعات فضایی چشمگیر در معماری عصر صفوی، تالارهایی است که هرچند بازماندگان امروزی شان اندک است و در پاره ای موارد نظیر تالار عالی قاپو با یک فاصله زمانی به این بناها الحاق شده ، برازندگی و زیبایی ترکیب این عنصر با این عمارات ها چنان است که امروزه تصور این بناها بدون تالارهایشان، تقریباً امکان ناپذیر است. این موضوع به خودی خود پرسش هایی را درباره ریشه این تالارها، نحوه ظهورشان در معماری این دوره و سیر تحول آن ها پیش می کشد؛ پرسش هایی که هرچند پاسخ های گوناگونی برای آن ها تدارک شده، به عقیده اغلب صاحب نظران هنوز هیچ یک از پاسخ ها به حد کافی قانع کننده به نظر نمی رسد. بررسی حاضر ظهور این پدیده را در ارتباط با گونه ای از ساختارهای معماری ایرانی که تاکنون کمتر بدان پرداخته شده، یعنی سازه های چادری و ساختارهای موقت به کاررفته در باغ ها، ریشه یابی می کند. این پژوهش به روش تفسیری تاریخی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و تحلیل داده های متنی و تصویری (نگاره ها) انجام می گیرد. این تحقیق نشان می دهد که تالارها را باید حاصل تحولی گسترده تر در روند تکامل سایبان های موقت کوشک مانند به شمار آورد؛ تحولی که در پی آن سایبان با ابعادی به مراتب گسترده تر ، با ستون های بیشتر و به نیت استقرار دائم ساخته می شود.
تأثیرات اجتماعی سامان دهی خیابانهای دارای ارزش فرهنگی و تاریخی (مطالعه موردی خیابان لاله زار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال پنجم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۴
113 - 140
حوزههای تخصصی:
لاله زار یکی از خیابان های تاریخی و فرهنگی تهران بوده و ازجمله فضاهای شهری است که برای بیان تاریخ و فرهنگ این شهر در بسیاری از منابع به آن اشاره شده است. نبود فعالیت های اجتماعی و فرهنگی مرتبط با ویژگی های تاریخی و هم جواری ناخوشایند با فعالیت های تجاری، این خیابان را با مسائل اجتماعی فراوانی مواجه کرده است. پیاده راه سازی و احیای بافت تاریخی و فرهنگی لاله زار از جمله راه کارهایی جهت بهبود وضعیت کنونی این خیابان و مقدمه ای برای ایجاد یک محیط شهری جذاب و پرمحتوا با زمینه اجتماعی و فرهنگی خواهد بود. در این مقاله تلاش شده است تا تأثیرات اجتماعی اجرای این پروژه تبیین گردد. رویکرد پژوهش بر اصول ارزیابی تأثیر اجتماعی استوار است و از روش های کمی و کیفی استفاده شده است. یافته ها و نتایج نشان داد که تأثیرات اجتماعی طرح دارای بیشترین اهمیت در فرایند انجام پروژه است. تأثیراتی نظیر ارتقاء کیفیت زندگی، غنی سازی اوقات فراغت، ایجاد حیات شبانه و افزایش تعاملات و ارتباطات در حوزه ی اجتماع بیشترین امتیازها را به خود اختصاص داده اند. در حوزه کالبدی- محیط زیستی، بالاترین سهم، کاهش بار ترافیکی و حفظ بناهای ارزشمند تاریخی بوده است. تأثیراتی نظیر افزایش درآمد اصناف و جذب سرمایه گذار در حوزه اقتصادی و توسعه گردشگری و افزایش حس تعلق خاطر در حوزه فرهنگی نیز در درجات بعدی اهمیت قرار داشته اند.
تحلیل نقش توسعه کارگاه مصالح شناسی در کیفیت آموزش معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
79 - 90
حوزههای تخصصی:
بسیاری از پژوهشگران حوزه آموزش معماری معتقدند که یکی از عوامل تأثیرگذار بر کیفیت آموزش معماری، نحوه تعامل مناسب دروس کارگاهی و نظری با یکدیگر است. این پژوهش با بررسی تحلیلی ضرورت های توسعه کارگاه مصالح شناسی و تأثیر مشخصات کمی و کیفی آن در آموزش معماری، وضعیت و مشخصات این کارگاه را در دانشکده های معماری مطرح ایران و جهان مورد بررسی قرار داده است. در این مقاله، از طریق مصاحبه با استادان درس مصالح شناسی رشته معماری، برنامه دانشگاه های مختلف داخلی و خارجی در حوزه های شیوه ی ارائه این درس، امکانات اصلی، برنامه های جانبی و سرفصل های درس مقایسه شده است. با توجه به خصلت متغیر حوزه فناوری و نرخ تغییر و تحولات مصالح نوین، آموزش این حوزه معماری مستلزم ایجاد فرآیندی خلاقه در بستر تحول آفرینی در زیرساخت کارگاه مصالح شناسی است. بنابراین در این مقاله، ساختاری برای برنامه ریزی فیزیکی و عملکردی کارگاه مصالح و ساخت به منظور ارائه درس مصالح ساختمانی همگام با تغییرات فناوری معماری ارائه شده است. استفاده از این ساختار می تواند موجب تقویت انگیزه و ارتباط دانشجویان با محیط دانشکده های معماری و ارتقای کیفیت آموزش معماری گردد.
وارسی معماری دوره ی آغاز ایلامی و ایلامی به روایت تل ملیان به مثابه شهر کهن انشان در فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
55 - 66
حوزههای تخصصی:
شهر انشان در حوضه ی رود کُر در فارس قلب سرزمین ایلامی است که شواهد برجسته ای از معماری دوره ی آغاز ایلامی و هزاره ی چهارم و سوم ق.م. نیز در آن وجود دارد. با وجود اهمیت این شهر، مطالعه ی دقیق یافته ها و آثار معماری آن به زبان فارسی در محوطه ی تل ملیان محدود است. این پژوهش پس از مطالعه ی منابع دست اول کاوش، شواهد یافته های کلیدی تل ملیان به مثابه شهر انشان همانند آجر و گل نوشته ها به خط میخی را واکاوی و بقایای معماری را در مقایسه ی با اشیاء یافت شده وارسی می کند. به طور ویژه وجود دیوار شهر، بافت مسکونی ممتاز و بناهای اداری-تجاری، بخش هایی همانند اتاق مرکزی با اجاق چسبیده به دیوار و ورودی در طرفین آن در قلب مجموعه ها، تزیینات و نقاشی دیواری رنگارنگ، هندسه راست گوشه و سازماندهی فضایی خطی، خشت چینی منتظم و دیوارهای پیوسته، بیانگر ساخت و ساز پیشرفته ی شهری و عملکرد فرامحلی تل ملیان در دوران آغاز ایلامی است. وجود بنای یادمانی با سازماندهی فضایی حیاط مرکزی و رواق در ایلام میانه و شواهد نظام ثبت تبادلات کالاهای فرامنطقه ای نمایانگر تکامل این شهر در دوران تمدن ایلام میانه است. با توجه به نبود بقایای معماری بر روی زمین این پژوهش به تک نگاری با مطالعه منابع دست اول باستانشناسی و تاریخی پرداخته است.
بررسی نابرابری در توزیع فضایی شاخص های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و خدماتی در مناطق شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توزیع فضایی عادلانه امکانات و منابع بین مناطق شهری به عنوان یکی از مهم ترین ارکان زندگی مطلوب شهری، از الزامات برپایی جامعه ای پویا، منسجم و مترقی می باشد. با توجه به اهمیت موضوع برابری در توزیع فضایی امکانات و نقش آن در جوامع انسانی در پژوهش حاضر قصد داریم تا مناطق کلانشهر تبریز را از نظر برخورداری از شاخص های توسعه تحلیل نماییم. پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف از نوع کاربردی می باشد. داده های موردنیاز از سالنامه آماری، طرح جامع و تفصیلی سال 1395 و سایر داده های معتبر سازمان های شهری در قالب 52 شاخص مهم که شامل داده های مرتبط با مؤلفه های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، رفاهی، آموزشی و محیطی می باشد، گردآوری شده است. جهت تحلیل داده از ضریب تغییرات، آنتروپی شانون و تکنیک پرومته به ترتیب برای بررسی پراکنش، وزن دهی و تعیین سطح برخورداری استفاده شده است. همچنین برای نمایش نتایج برروی نقشه از نرم افزار ArcGIS استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از عدم برخورداری متوازن و متعادل مناطق شهر تبریز از شاخص های توسعه می باشد. به طوری که تنها مناطق 5 و 2 در سطح بالاتری از برخورداری از شاخص های اقتصادی، اجتماعی، رفاهی، کالبدی، زیست محیطی و آموزشی قرار داشته و مناطق 7، 3، 1 و 4 جزو مناطق کم برخوردار و منطقه 10 نیز جزو محروم ترین مناطق با عدم برخورداری از شاخص های مذکور می باشد. در کل نتایج تحقیق نشان می دهد که وضعیت مناطق شهر تبریز سنخیتی با توزیع فضایی متوازن نداشته و نیازمند توجه و مدیریت صحیح و کارآمد می باشد.