فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۷٬۵۶۵ مورد.
زیبایی شناسی و خاستگاه آن در نقد معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیبایی جاذبه ای است ازلی که هنر پل ارتباط بین آن و انسان است. درک زیبایی موهبتی است الهی و پایگاهی ذهنی که به عینیت می انجامد و هنر بدون آن کالبدی است بی روح و خالی از جاذبه. در اینجا از چنین منظری به معماری نگریسته می شود که آمیزه ای است از تمام هنرها. بدین ترتیب تجلی روح زیبایی آن که فرایند معنوی و جلوه ای ظاهری دارد در قالب هرگونه گرایشی (از سنت گرایی گرفته تا واقع گرایی و نوگرایی) تبیین می گردد و به شیوه های نقد و ارزیابی آن - بر پایه مولفه های شناخته شده - اشاره می شود در خاتمه نیز نتیجه گیری به دست داده می شود.
گوهر تابناک معماری دوران صفویه در اصفهان
حوزههای تخصصی:
سنجش میزان تاب آوری اجتماعی در محلات غیررسمی (محله مورد بررسی : امت آباد آمل)
حوزههای تخصصی:
امروزه به دلیل گسترش شتابان شهرنشینی و به تبع آن فقر شهری موجب شکل گیری محلاتی شده که به آن محلات خودانگیخته می گویند. محلات خودانگیخته به طورکلی ناشی از تحولات اجتماعی , اقتصادی و روند شهرنشینی و شهر گرایی کشور و نیز نادیده گرفتن اقشار متوسط و کم درآمد شهری هستند. یکی از بزرگ ترین چالش های بافت های خودانگیخته میزان تاب آوری اجتماعی و تحمل این جوامع در برابر مدیریت و کنترل تغییرات می باشد که آن را "تاب آوری اجتماعی" می نامیم. تاب آوری اجتماعی شامل شرایطی است که تحت آن افراد و گروه های اجتماعی با تغییرات محیطی انطباق می یابند و درواقع بیانگر توان جامعه برای پاسخ به بحران ها است. ظرف وقوع کلیه رویدادهای اجتماعی بستر جغرافیایی و مختصات مکانی است، لذا بین تاب آوری اجتماعی و ویژگی های مکان ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. هدف اصلی این بررسی، شناسایی مؤلفه های مؤثر در ارتقای بعد اجتماعی تاب آوری و تعیین میزان اثرگذاری هرکدام از این معیارها بر تاب آوری اجتماعی محله امت آباد آمل به عنوان یک سکونتگاه خودانگیخته می باشد. این پژوهش برای اولین بار در یک محله غیررسمی ، مؤلفه های تاب آوری اجتماعی را با سه فرضیه مورد ارزیابی قرار می دهد و در انجام پژوهش، ابتدا از روش شناسی اسنادی و کتابخانه ای با رویکرد بازنگری نظام مند منابع مرتبط، جهت شناسایی معیارهای اصلی تاب آوری اجتماعی بهره گرفته شد و با روش قیاسی، مدل مفهومی تاب آوری اجتماعی تدوین گردید. متعاقباً با انجام گونه شناسی کالبدی و اجتماعی محله امت آباد از طریق توزیع پرسشنامه مستخرج از مؤلفه های تاب آوری اجتماعی، به صورت هدفمند و تحلیل داده های کیفی حاصل شده، درجه اهمیت هر معیار مورد ارزیابی واقع شد. سرانجام با توجه به وجود اشتراک نسبی عوامل استخراج شده در گونه های مختلف، عوامل مذکور در قالب سه فرضیه کلی مقوله بندی شدند. نتایج بررسی نشان می دهد که مؤلفه سرمایه اجتماعی مهم ترین معیار در تاب آوری اجتماعی محله امت آباد می باشد.
تحلیل گفتمان نقاشی دفاع مقدس در دوران جنگ (در مقایسه با نقاشی جنگ در شوروی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم تیر ۱۳۹۸ شماره ۷۳
5 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: <span style="font-family: B Nazanin; font-size: large;"><span style="font-family: B Nazanin; font-size: large;">هنر «دفاع مقدس» برای حدود یک دهه مهم ترین جریان هنر رسمی در ایران بود. این هنر، یکی از روشن ترین تجلی های گفتمانی است که حول اتفاقات جنگ ایران و عراق ایجاد و با نام گفتمان دفاع مقدس شناخته شد. گفتمانی که اگرچه حول یک جنگ خاص شکل گرفت، اما به هیچ وجه محدود به آن نبود و تجلی اندیشه ای بود که از کشمکش های نظامی آن دوره خاص فراتر می رفت.</span></span><br /> هدف: <span style="font-family: B Nazanin; font-size: large;"><span style="font-family: B Nazanin; font-size: large;">این پژوهش به دنبال پرسش از عناصر اساسی این گفتمان و چگونگی صورت بندی این عناصر گفتمانی در کنار یکدیگر در نقاشی دفاع مقدس در دوران جنگ است. </span></span><br /> روش تحقیق: <span style="font-family: B Nazanin; font-size: large;"><span style="font-family: B Nazanin; font-size: large;">روش انجام این تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده است و برای جمع آوری آثار مورد بررسی از منابع مختلفی از جمله کتاب ها، کاتالوگ ها، مجلات و سایت ها استفاده شده است. پس از معرفی کلیاتِ نظریه گفتمان و تشریح اصطلاحات اساسی این نظریه، تلاش شده است که شش عنصر مهم در این گفتمان (جبهه خودی، جبهه دشمن، مبارزه، پیروزی، شکست و زن) که عناصر تکرارشونده در گفتمان های هنری مربوط به جنگ هستند، در این نقاشی ها به تفصیل بررسی شوند. </span></span><br /> نتیجه گیری: <span style="font-family: B Nazanin; font-size: large;"><span style="font-family: B Nazanin; font-size: large;">با بررسی عناصر گفتمانی این هنر و قیاس آنها با شکل دیگری از صورت بندی گفتمانی جنگ در نقاشی (هنر شوروی)، مفصل بندی خاص این عناصر به یکدیگر در گفتمان نقاشی دفاع مقدس به بحث گذاشته شده است. در این پژوهش با شناسایی نقش تعیین کننده معنویت در شکل بندی این گفتمان، مشخص شده است که گفتمان دفاع مقدس نه صرفاً معطوف به جنگ ایران و عراق، بلکه عملاً در کار بازنمایی منازعات بزرگ تری بود که محدود به جبهه ها و کشمکش های نظامی نبوده است. </span></span>
پیوند فضا و جنسیت بر بستر مدرنیته در شهر و معماری ایران
منبع:
هویت محیط دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
90-103
حوزههای تخصصی:
این نوشتار چکیده ی پژوهشی است جامع که برای بررسی چگونگی پیوند میان فضای کالبدی و ساختار جنسیت در دوره ی مدرنیته در ایران انجام شده است. نگرش انتقادی به دگرگونی های فضایی مدرنیته در شهر و معماری ایران پیوسته به پدیده ی گسست میان فرم و محتوی اشاره کرده است. معماران و پژوهش گران شهری از این پدیده به عنوان یک مسئله در روند پویای دگرگونی های فضای کالبدی/اجتماعی یاد کرده اند. روند تحولات مدرن جامعه که از اواخر قرن نوزدهم در ایران چشمگیر می شود، با کمیت و کیفیت های گوناگون تا به امروز هم چنان ادامه دارد. اگرچه مناسبات اجتماعی/جنسیتی و سازمان فضای کالبدی هریک در روند تحولات تاریخی خود در عصر معاصر دچار گسست شده اند، اما به نظر رسیده و چنین ادعا شده است که این دو پیوند دیرینه ی خود را نیز از دست داده اند. این پژوهش با رویکردی جامعه شناختی به روند دگرگونی های فضای معماری و شهر، بار دیگر پدیده ی گسست این دو منظومه، اجتماعی/جنسیتی از یک سو و فضایی/کالبدی از سوی دیگر را به پرسش می کشد. پاسخ این پرسش با تکیه بر نظریه ی "هویت اجتماعی" گیدنز و "تمایز" بوردیو در چرایی و چگونگی هویت مدرن نهفته است، پاسخی که پیوند تاریخی میان فرم و عملکرد یا فضا و متن را تایید می کند، هویت اجتماعی مدرن در حین تحول و در کنشی متقابل مناسبات اجتماعی/جنسیتی و همچنین اشکال فضایی را، آگاهانه یا ناآگاهانه، دگرگون می کند.
خوانش گفتمان کاشی نگاره روایتگر سردر ورودی باغ ارم شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به خوانش روایت های کاشی نگاره ضلع شرقی عمارت اصلی باغ ارم (یکی از زیباترین باغ های ایران واقع در شیراز) پرداخته است. کاشی نگاره سردر ورودی باغ ارم، شامل سه هلالی با فرم خورشیدی است که چهار مجلس ""رستم در بارگاه حضرت سلیمان(ع) (هلالی بالا)""، ""مدهوش شدن ندیمگان از دیدن جمال حضرت یوسف (ع) (هلالی چپ)""، ""آبتنی شیرین و نظاره خسرو (هلالی راست)"" و نگاره ای از ناصرالدین شاه سوار بر اسب در مرکز خورشیدی مصور شده است. بدین منظور ابتدا روایت هر مجلس مورد خوانش قرار گرفته، سپس نگاهی دقیق و مضمون شناختی به ترکیب بندی و ترتیب چیدمان آنان انداخته می شود، آنگاه در ترتیب چیدمان آنها، عناصر تصویری مشترک در نگاره های این چهار مجلس بازگو می شود.
آنچه در این پژوهش حایز اهمیت است مجاورت هر تصویر با تصاویر همنشین خود و عناصر مشترکی در یک گفتمان تصویری است که موجب تشدید یا تعویض معانی نشانه های تصویری می شود. در توضیح چینش و گزینش و کارکرد و خوانش مجموعه سردر یا هر کدام از این سه نگاره نظرات «رولان بارت» پیرامون معانی صریح و ضمنی به کار گرفته شد.
با توجه به یافته های تحقیق و جنبه های نظری آن توصیف قدرت نزد «میشل فوکو» به گونه ای در این بحث روایت شناسانه مصداق دارد، یعنی در هر سه مجلس، عناصر تصویری در یک مضمون اشتراک دارند و آن ""قدرت پادشاه"" است. یعنی حضرت سلیمان و حضرت یوسف به رغم آنکه شخصیت های مذهبی هستند و رستم و خسرو با آنکه مضمونی حماسی و تغزلی دارند اما مظهر ""پادشاه قدرتمند"" هستند و حضرت یوسف و زلیخا و خسرو و شیرین با آنکه سمبل ""عاشقان خیالی"" بوده و مضمونی بزمی و تغزلی دارند، اما این مضامین بزمی، تغزلی، مذهبی و حماسی در کاشی نگاره موردنظر در اطراف تصویر ناصرالدین شاه، از منظری که ما می نگریم نگاهدار و نگهبان قدرت او و سازنده گفتاری دال بر مشروعیت جایگاه او در قلب (مرکز) مردم ایران و حتی جهان هستی اند.
تطبیق نقش الگو و مفاهیم مبتنی بر تجربه در فضای معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه «الگو» امروزه کاربرد وسیعی در زبان فارسی داشته و حوزههای مختلف علوم هریک به فراخور حال و نیاز، تعابیر و تعاریف خود را از الگو دارند. معنای عمومی و عامیانه آن برابر و مترادف با کلماتی چون «نمونه»، «سرمشق» و «مدل» بوده اما واقعیت این است که هم معنای الگو و هم معنای واژگان و مفاهیم مترادف با آن در ادبیات رشتههای مختلف علوم روز بسیار عمیقتر و دقیقتر از معنای عمومی آن است.
توجه به مفهوم الگو و مفاهیم مرتبط با آن به این خاطر است که دغدغه ایجاد کیفیت مطلوب در فضای معماری به عنوان یکی از اصلیترین اهداف معماران و پژوهشگران این عرصه، توجه آنان را به مفاهیم و شیوههایی جلب کرده که اصل آنها با اتکا بر تجربیات بشری و تسلسل هویتی دستاورد های انسان با نسلهای پیشین و پیشدانستههای انسان بنیان نهاده شده است.
لذا پژوهش حاضر در پی آن است مفهومِ الگو را در مقایسه با مفاهیم مرتبط با آن، که گاه دارای مشابهت و همپوشانی نیز است مورد مطالعه قرار داده و نقش متمایز آن را نسبت به دیگر مفاهیم مطروحه در حوزة معماری مشخص سازد.
اگرچه میان الگو و برخی دیگر از مفاهیم و تعابیر در فضای معماری تشابهات شکلی و محتوایی به چشم میخورد، لیکن تنها الگو است که میتواند با پرهیز از تقلید یا تکرار کار گذشتگان، تجربیات آنان را در قالب آثار متنوع معماری نمایان سازد. دیگر مفاهیم از این دست یا به بازتولید محصولات گذشته پرداخته، یا اصولاً قابلیت تولید فضا را ندارند. نمود برخی مفاهیم مشابه نیز در حوزههای فرامادی است و نه در فضای معماری. در این فرایند ابتدا تعابیری که از مفاهیم مرتبط به صورت کلی و به خصوص در حوزة معماری وجود دارد، مورد بررسی قرار گرفته و سپس ارتباط آنها با مفهوم الگو مورد کنکاش و مداقه قرار میگیرد.
آب و باغ ایرانی
حوزههای تخصصی:
نگاهی به تجربه مدرنیته در شهر و شهرسازی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشنهاد سازوکاری برای رفع ابهام معماران منظر و طراحان شهری در حوزه های مشترک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طراحی شهری و معماری منظر به مثابه دو شاخه مستقل از دانش های معماری و شهرسازی در طی قرن پیشین و عمدتا به دلیل اهمیت یافتن مساله کیفیت عرصه های همگانی و عمومی شهرها و حوزه های پیرامونی آنان مطرح شده است. امروزه گسترش مفاهیم و مبانی نظری رشته های طراحی شهری و معماری منظر و همپوشانی آنها در فرایند ارتقای کیفیت عرصه های عمومی شهری و منطقه ای از تئوری تا عمل، بر میزان سردرگمی و ابهام نقش و حیطه های فعالیتی، میان این دو افزوده است. گسترش حیطه های فعالیتی، تداخل حوزه های کاری و وجود ابهام در نقش و جایگاه هریک از رشته های طراحی شهری و معماری منظر در طراحی محیط های بیرونی، آینده این رشته ها را با سوال اساسی زیر مواجه ساخته است :«چرا معماران منظر و طراحان شهری در طراحی محیط های بیرونی، با ابهام در نقش و حوزه وظایف در قبال یکدیگر مواجه شده اند و اصولا چه راه حل هایی برای برون رفت از این مشکل وجود دارد؟»بررسی تطبیقی - تحلیلی سوابق موضوع حاکی از آن است که صاحبنظران عمده دلایل تداخل و ابهام نقش میان حرفه مندان را در قالب دسته های «اشتراکات فراوان نظری و عملی»، «رویکردهای میانی دو رشته» و «گسترش حیطه و نوع فعالیت های دو رشته» عنوان کرده اند. از طرفی تحلیل محتوای ادبیات موضوع در خصوص رفع و پر نمودن خلا دانشی – حرفه ای میان دو رشته معماری منظر و طراحی شهری به استنتاج یکسری مولفه ها و راهبردهای کلی شامل : «همکاری و تعامل دو رشته»، «محتواهای آموزشی مشترک»، «تعیین نقش های حرفه ای ضابطه مند» و «ایجاد رشته یا رویکرد میان رشته ای جدید» می انجامد.
شناسایی و رتبه بندی معیارهای مؤثر بر مکان یابی مساجد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنچه در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته، مسئله مهم مکان یابی مساجد در شهرسازی و مدیریت شهری است؛ بدین منظور، پژوهش با دو سؤال اصلی پیگیری شده است: 1 معیارهای مؤثر بر مکان یابی مساجد کدام است 2 وزن هر یک از معیارهای مؤثر بر مکان یابی مساجد چقدر است؟ برای پاسخ به این سؤالات، ابتدا معیارهای مؤثر بر مکان یابی در پژوهشهای پیشین و آثار دینی مورد بررسی قرار گرفت و در ادامه برای وزندهی معیارها از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شد. نتایج حاکی است که 20 معیار اصلی، ذیل چهار گروه معیارهای جمعیتی، مذهبی، شهرسازی و اجتماعی قابل طرح است. در زمینه گروه معیارها به ترتیب معیارهای مذهبی و شهرسازی از درجه اهمیت بیشتری برخوردار شد. شعاع دسترسی، تراکم جمعیت و دسترسی آسان به عنوان مهمترین معیارها در مکان یابی مساجد اولویت بندی شد
نوآوریها و تجارب معماری در گنج دره، ایران
منبع:
اثر بهار ۱۳۷۶ شماره ۲۸
حوزههای تخصصی:
تحلیل فضایی مسجد الحرام؛ رویکردی میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان های دینی همواره از اهمیت ویژه ای در میان مؤمنین برخوردارند این اهمیت هم ناشی از باور مؤمنامه افراد است و هم به دلیل ساختار خاص فضایی، معانی، نشانه ها و نمادهایی است که در این مکان ها وجود دارد. تحلیل فضایی این مکان ها از منظری برون دینی بیانگر وجوهی از چگونگی تأثیر و تأثر پیروان آن دین در تعامل با این مکان ها است. چنانکه می توان شاخص های مشترکی از مکان هایی دینی ارائه کرد. نظیر :باشکوه بودن سازه ها، بلند بودن سقف های، بکارگیری اوج هنر انسانی در کلیه زمینه ها، وجود مناسک خاص در این مکان ها. اهمیت این مکان های مقدس به اندازه ای است که تداوم ادیان بدون آن در طول تاریخ ناممکن بوده است. لذا تحلیل فضایی این مکان های ویزه به شناخت دو سویة مکان (فضا) و انسان،کمک می کند. مسجدالحرام به عنوان تنها قبله مسلمانان و مهمترین بنای جهان اسلام دارای اشتراکات و تفاوتهایی با سایر بناهای مهم ادیان دیگر است. از آن جمله تفاوت های قابل تامل، سادگی بیش از اندازه در مقابل شکوه بیرونی سازه ها مشابه، پرهیز از هرگونه هنر نمایی و عدم بهره گیری از ذوق و خلاقیت انسانی در موارد مشابه است. تحلیل فضایی این مسجد بیانگر نوعی فشردگی جهان بینی اسلامی در باره خداوند، انسان ، هستی، زندگی، مرگ و روابط پیچیدة میان این مفاهیم و واژه های بنیادین حیات آدمی است.
چگونگی الگوپذیری و تجدید سازمان استخوانبندی محله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوها برداشتی تجریدی هستند برگرفته از مفاهیم و ادراکات مشترک انسان های ساکن در فضا و محیط کالبدی که به کمک نمادها نشانه ها نیازها و هنجارها تجلی ظاهری می یابند . این الگوها پیچیدگی های محیط را قابل درک کرده و فضای مدرک و ملموس را ایجاد می کنند. بنابراین بدون داشتن تصویری روشن از آن مفاهیم و ادراکات داشتن الگویی از هنجارها و رفتارها ممکن نمی باشد. به دیگر سخن الگوها بیانگر آرمان های مردم هستند. آرمان هایی که از لابه لای تمایلات فطری و باورهای انسانی استخراج شده و سپس عینی ملموس و قابل مشاهده می شوند. محله ساخت و بافت آن و چگونگی شکل پذیری و شکل گیری آن یکی از این الگوهاست. ضرورت شناخت مفاهیم فضا از سویی شناخت ویژگی های فرهنگی بومی و تاریخی محله از دیگر سو و نیز معیارهای شاخت استخوانبندی می تواند ما را به ساخت الگوهای ذهنی رهنمون شده و توانائی شناسایی عناصر استخوانبندی محله را ممکن سازد این امر تعریف دستور زبان و واژگان ساخت محله را هموار ساخته و کاربست آنها را برای عینیت بخشیدن به الگوهای ذهنی میسر می سازد
تحلیل کارایی انرژی در مدل های بافت شهری اقلیم گرم و خشک، نمونه موردی: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۳
۱۲۷-۱۴۷
حوزههای تخصصی:
از جمله مهم ترین عناصر تأثیرگذار بر مصرف انرژی در بخش ساختمان، می توان به شرایط اجتماعی و اقتصادی، فرهنگ مصرف انرژی، ویژگی های جغرافیایی و اقلیمی شهر، نقش شهر، کارایی سیستم های تأمین و مصرف انرژی و ویژگی های کالبدی فضایی ساختمان ها و بافت های مسکونی اشاره کرد که در این میان فرم شهری، به میزان قابل توجهی امکان کاهش مصرف انرژی را از طریق برنامه ریزی و طراحی فراهم می سازد. رهیافت کارایی انرژی به عنوان یکی از اهرم های تقویت پایداری بوم شناختی، از جمله ابعاد اصلی پنج گانه توسعه پایدار به شمار می آید که با هدف کاهش رشد تقاضای انرژی، تقلیل قابل توجه مصرف سوخت های فسیلی و به دنبال آن، افزایش عرضه انرژی سالم همراه است. لذا با بهره گیری از این رویکرد در فرایند طراحی مجموعه های ساختمانی و بافت های شهری، می توان کمک شایانی به بهبود وضعیت بهره وری انرژی در بخش ساختمان نمود. پژوهش پیشِ رو با ترکیب روش های توصیفی تحلیلی، مطالعات گونه شناختی، ترسیم و شبیه سازی مدل ها، به دنبال تحلیل 8 گونه فرم ساختمانی قالب در دوره های تاریخی شهر اصفهان و 4 الگوی بلوک شهری، از منظر کارایی انرژی است. به این منظور، با استفاده از شبیه سازی، ارتباط مابین متغیرهای تحقیق مشخصه های کالبدی و فضایی فرم شهری (فرم ساختمانی و بلوک شهری) و میزان مصرف انرژی (انرژی مصرفی جهت گرمایش، سرمایش و روشنایی) در هریک از الگوهای پیشنهادی، مورد سنجش قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، الگوی بهینه توده گذاری ساختمان های مسکونی به شدت تحت تأثیر عوامل مورفولوژیک همچون همجواری ها، فرم، ابعاد و الگوی ساختمان، الگوی بلوک بندی و نیز ساختار فضایی شبکه ارتباطی است که در این میان، نقش الگوی ساختمان و ساختار شبکه ارتباطی پر رنگ تر است. لذا به کمک شبیه سازی مصرف انرژی، پیش از اجرای طرح و یا در مرحله ارائه گزینه های پیشنهادی، می توان به فرم های بهینه در اجزا (ساختمان های منفرد) و ترکیب های شهری (بافت های مسکونی) دست یافت.
کوشکهای مطبق در باغهای ایرانی
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۷ شماره ۱۱
حوزههای تخصصی:
سازه، فرم و معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری فرم در معماری، حاصل عوامل مختلف عملکردی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، اقلیمی و محیطی و همچنین شرایط ساخت و ایستایی است. ایستایی در این میان، نقش اساسی در شکل گیری فرم و پایداری در مقابل عوامل محیطی دارد، زیرا نقش ایستایی متضمن پایداری کل ساختار فرم معماری است؛ بنابراین، جایگاه سازه و اهمیت آن در طراحی و نقشی که در شکل دادن به فرم دارد، موضوعی است که به سبب اهمیت آن باید مورد مطالعه قرار گیرد.از سوی دیگر، آگاهی از چگونگی پیدایش و به وجود آمدن دانش سازه، رابطه این دانش با معماری را در طول تاریخ روشن می سازد. اگرچه فرم به منزله تجلی معماری در نظر گرفته می شود، شکل گیری فرم به سازه وابسته و پیوسته است؛ بنابراین، سازه و مفاهیم و شیوه عمل آن، نقش اصلی را در پدید آوردن فرم ایفا می کنند. ابتدایی ترین تعریف سازه، آگاهی از نظام پخشایش بارها، همچنین توجه به شیوه عمل نیروها و روش های انتقال آن ها به زمین است؛ بنابراین می توان پرسید که آیا نیروها بر شکل گیری فرم تأثیر دارند؟ در این مقاله، از میان وجوه گوناگون فرم، وجه سازه ای آن مورد تأمل قرار می گیرد. در این بین، نیرو به عنوان سیستم عامل و تأثیرگذار بر هر دو وجه معماری و سازه ای فرم مطرح است. به همین دلیل این مقاله، ضمن توجه به جایگاه و نقش سازه در معماری، به بررسی رابطه سازه و نیروها با فرم می پردازد. روش تحقیق مقاله، توصیفی و تحلیلی است و مقاله می کوشد با استفاده از منابع موجود و به روش استدلالی، نگاهی نو به ارتباط سازه و معماری به منظور افزایش درک سازه ای مهندس معمار فراهم آورد. بدین منظور ضمن جست وجوی ریشه های دانش سازه در تاریخ ساختمان و در پیوند با معماری، سعی می شود تا مفاهیم کنونی این دانش در قالبی مشترک با معماری تعریف شود؛ بنابراین ضمن تحلیل فرم های طبیعی، جریانات نیرویی در مصالح و فرم های مصنوع بررسی می شود که حاصل آن رسیدن به فرایند منطقی و ایدئال طراحی فرم در بستر معماری با توجه به مفاهیمِ پیچیده سازه ای است.