فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۴۱ تا ۱٬۸۶۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
پایگاه میراث فرهنگی و گردشگری مستقر در روستای میمند در طول فعالیت 5 ساله خود در این روستا، در کنار مرمت و حفاظت از کالبد روستا، در زمینه های مختلف پژوهشی، همچنین پرورش استعدادهای کارشناسان بومی و غیر بومی در زمینه های مختلف پژوهشی و اجرایی نیز فعالیت های عمده ای داشته است. سیاست های مدیریتی در زمینه احیاء بافت میمند که به واسطه دستکند بودن آن، در ردیف بافت های خاص قرار می گیرد، تأثیر بسزایی در معرفی بهتر روستا و خدمات رسانی بهتر به گردشگر و در نهایت رونق زندگی بومی در این روستا دارد. سیاست های خاصی که پایگاه میراث فرهنگی (که نگارنده نیز عضوی از آن بوده) در این زمینه در پیش گرفته، به الگویی برای طراحی در بافت روستا و همچنین استفاده بهینه از فضاهای دستکند متروکه روستا گردیده است. این نتایج و مقاله پیش رو نتیجه پژوهش های میدانی و روش آزمون و خطا، طی سال های گذشته به دست آمده است و در نهایت گویای این مسئله است که با در نظر گرفتن الگوهای اصیل و بومی منطقه میمند، گام های موثری در راه احیاء این روستای تاریخی برداشته شده است؛ و می توان در بافت های روستایی دیگر نیز از این الگوهای بومی الهام گرفت.
چند اسطرلاب از موزه ملی ایران
حوزههای تخصصی:
ارزیابی نقش منظر شهر در تأمین امنیت شهروندان نمونه موردی : شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر یکی از مهم ترین آسیب های شهری بر پیکر شهرها ناشی از آشفتگی و اغتشاش بصری است. از طرف دیگر، امنیت و منظر ش هری، واژه های ی هستند که اگرچه هردو از زیرمجموعه های علم شهرس ازی و معماری منظر محسوب می شوند، اما نیاز به بررسی دقیق تر ارتباط بین آنها وجود دارد. این در حالی است که نظریات و تجارب متعدد نشان می دهد بسیاری از معیارها و سنجه های به دست آمده در تحقیقات مختلف که منجر به ایجاد حس امنیت در شهروندان می شود، مستقیم یا غیر مستقیم با اصول به کار رفته در طراحی منظر شهرها ارتباط داشته و می تواند حس مذکور را کاهش یا افزایش دهد. به عبارت دیگر، منظر شهری باید حریم امن زندگی شهروندان باشد. مقاله حاضر بر آن است تا با انتخاب دقیق معیارهای خاص امنیت شهری - که برگرفته از مطالعات قبلی بوده و با منظر و سیمای شهر در ارتباط است- نقش منظر در تأمین حس امنیت شهروندان را براساس مدل و ضرایب اهمیت معیارها ارزیابی کرده و نیز به مقایس های تطبیقی بین بافت های مختلف شهر قزوین به عنوان نمونه موردی بپردازد و در انتها، راهکارهای برنامه ریزی و نکاتی کلی برگرفته از مدل پژوهش برای تقویت نقش منظر شهری در تأمین امنیت شهروندان ارایه دهد. بدین منظور از فرایند تحلیل سلسله مراتبی یا AHP بهره گرفته شده و در جمع آوری داده ها، پرسشنامه و برداشت های میدانی مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد، منظر شهری در محله های بافت قدیمی به دلیل فرسودگی کالبدی، نقش کم رنگ تری در تأمین احساس امنیت ساکنان خود در مقایسه با محله های جدید تر دارد. محله مورد مطالعة بافت قدیمی، در هر دو بعد طبیعی و انسان ساخت، امتیاز زیر میانگین را به دست آورده و این مشکل در بعد عوامل طبیعی بیشتر و در حد نامطلوب ارزیابی شده که مشخصاً برگرفته از نفوذناپذیری معابر و ایجاد فضاهای دنج و غیرقابل نظارت در محله است. با این حال محله های جدید و نوساز نیز نیازمند توجه و طراحی دقیق تر در منظر و سیمای خود هستند تا به حد مطلوب تری رسیده و از ایجاد فضاهای دنج و نا امن در سطح این گونه محلات جلوگیری شود. ارزیابی ها نشان می دهد لزوم چنین توجهی در بعد عوامل مصنوع و به ویژه در مواردی چون رعایت سلسله مراتب معابر و انسجام محیطی، بیشتر احساس می شود.
مسجد جامع اصفهان تجلی گاه هنر توحیدی
حوزههای تخصصی:
قالیها و بافته های اوایل دوره ی صفویه (2)
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۵ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
تعریف و تدوین دستگاه واکاوی فرم معماری مبتنی بر تحلیل و بازاندیشی دستگاه نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، کنکاشی است تخصصی و ریزبینانه در باب تعریف مفهوم و جایگاه واکاوی در معماری. این مفهوم از جهاتی مختلف شبیه به حوزه نقد می باشد و حتی در مواقعی ناخواسته و ناآگاهانه به جای آن استفاده می شود. بنابراین، این مقاله ابتدا به واژه شناسی مفهوم واکاوی و نقد پرداخته و سپس برای شناختی جامع تر، دستگاه نقد معماری وین اتو را که به هر دو حوزه نقد و واکاوی اهمیت می دهد، انتخاب و به لحاظ فکری و نظری مورد تحلیل قرار می دهد تا چگونگی شکل گیری دستگاه های فکری نقد و البته با تأکید بر حوزه نقد فرم از منظر این پژوهش در فرایند شکل گیری معماری به صورت دقیق مشخص و بیان شود. در مرحله آخر، به عنوان نمونه ای از تعریف یک دستگاه واکاوی براساس ساختار دستگاه نقد معماری تحلیل شده و با توجه به دانش حاصله در تعامل و ارتباط این دو حوزه با یکدیگر، ضمن مروری سریع بر تعریف فرم معماری و رجوع به چند منبع تشریحی وتحلیلی فرم معماری، به تهیه و تدوین دستگاه فکری برای واکاوی فرم معماری پرداخته می شود. برای رسیدن به این دستگاه فکری روشی مورد نظر قرار گرفته که به صورت تحلیلی از منابع مورد تائید قبلی برداشت شده و نهایتاً به صورت یک دستگاه جامع و مدل کاربردی برای واکاوی فرم در این مقاله ارائه شده است.
خاستگاههای ایدهی بهشتسازی در زمین
حوزههای تخصصی:
لوح و آتشفشان
پارادوکس در مدیریت نمای شهری پاریس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۱ شماره ۲۰
حوزههای تخصصی:
پاریس یکی از جذاب ترین و توریستی ترین شهرهای دنیاست. جذابیت پاریس تنها به بناها و نشانه های تاریخی و با ارزش آن نیست، بلکه خود شهر عامل جذب توریست به شمار می رود. وحدت فضا و مدیریت یکپارچه، این شهر را از سایر شهرهای توریستی متمایز می کند. فضاهای پیاده، مقیاس های انسانی، توقف گاه های کناره رود سِن و نمایش های خیابانی در شهر باعث شده تا پرسه زدن در خیابان ها و مقابل ساختمان ها از ورود به آنها خوشایندتر باشد. پاریس از دو بخش کاملاً متمایز تشکیل می شود : بخش سنتی و بخش مدرن. در پاریس سنتی، معماری یکپارچه، هماهنگ و تقریباً تک رنگ پاریسی1 را شاهد هستیم حال آنکه پاریس مدرن دارای معماری بین المللی است که در بسیاری از شهرهای اروپایی نظیر آن مشاهده می شود. در منظر و نمای شهر پاریس اما، قاطعیت مدیران پاریس در اعمال سیاست محافظه کارانه نگهداری نماهای شهری کاملاً پیداست. نفوذ مدرنیته و معماری امروز در مناطق مرکزی شهر نزدیک به صفر است. تنها رابط میان دو بخش شهر، رودخانه سن است که البته کناره های آن هم، متناسب با بستر، در مکان های متفاوت به صور مختلف ساماندهی شده است. این سیاست، میراث تاریخی شهر را به خوبی محافظت کرده و تمامی نوآوری ها و «بین المللی گری ها» را به نقاط دورتر انتقال داده است. آیا این تفکیک حداکثری برای شهروندان پاریسی نیز همین قدر خوشایند است؟ این نوشتار در پی یافتن و تحلیل تأثیرات نهضت نماگرایی در منظر شهری پاریس امروز است و بدین منظور به مستندات موجود و مطالعات و نقدهای صورت گرفته به این نهضت استناد می کند.
نگاهی به تزئین محراب
تکیه معاون الملک جلوهگاه هنر مذهبی و حماسی و چهرههای تاریخی ایران
حوزههای تخصصی:
مبانی پیدایش مناره از دیدگاه کرسول
منبع:
صفه ۱۳۸۱ شماره ۳۵
حوزههای تخصصی:
مقالات کرسول (1) در زمینه صدای پیدایش و روند تحول مناره که در سال 1926 میلادی منتشر گردید، از جمله آثار اولیه او شناخت نحوه شکل گیری گونه ای مشخص از بناها بر اساس شیوه خاص وی در طبقه بندی بناها و اخبار مربوط به آن ها از راه ثبت و مطالعه ندارج دقیق تاریخی (2) رویدادها به شمار می آیند. (3)
شیوه های تولید در فرشبافی قشقایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گلجام ۱۳۸۶ شماره ۷-۶
حوزههای تخصصی:
خلاصه پایان نامه ها: کاربرد قیر در ایران از دوره نوسنگی تا اواخر ایلام: 8000 تا 640 ق . م
حوزههای تخصصی:
چیدمان فرش: رفع یک اشتباه درباره نقش ناظم
حوزههای تخصصی:
دکتر سیروس پرهام، در جلد اول کتاب «دستبافت های عشایری و روستایی فارس» اشاره می کند که نقش «ناظم» قشقایی را در بازار فرش تهران به نام «حاج خانمی» می شناسند. نگارنده در این پژوهش سعی بر آن داشته است که به روش توصیفی-تحلیلی و با گردآوری اطلاعات به صورت میدانی این حقیقت را آشکار سازد که سهوی در این مورد روی داده است و ناظم با حاج خانمی فرق دارد. طرح حاج خانمی یک نقش لچک ترنج با شبکه های لوزی-سان از گل های چند پر است که حوالی یک سده پیش در کاشان ابداع گشته و بعد به دیگر مناطق شهری بافت رسیده است. در مقابل، ناظم طرحی یک دوم است که اغلب در میان طایفه کشکولی از ایل قشقایی بافته می شود و سنتزی است از شیوه های نقش پردازی ایلیاتی و شهری. در ناظم نیم-سرو های مشبک بر کناره ها جای گرفته اند و پرده ای پر چین و شکن طرح را بر روی زمینه ای از یک گلدان هزار گل می گشاید. نقش های ناظم و حاج خانمی هویت های مجزا دارند.
گونه شناسی معماری بناهای شاخص ایران در دوره ساسانی
حوزههای تخصصی:
ساسانیان در دوره حکومت خود با تکمیل دومین شیوه مدون معماری ایرانی- معماری پارتی، نسبت به دوره های قبل، شیوه ای مستقل و متمایز در طرح ها، اجزا، عناصر و مصالح مختص به خود ایجاد کرده اند که اهمیت بررسی وضعیت معماری ساسانیان را نشان می دهد. در این پژوهش با توجه به اهمیت دوره ساسانیان به عنوان یکی از دوره های شکوفایی و درخشش همه جانبه تاریخ معماری و شهرسازی ایران و تداوم معماری این دوره در بسیاری از طرح ها ، عناصر و اجزای معماری اسلامی ( بویژه در حوزه ایران، آسیای میانه و عراق) و حتی سایر کشورهای جهان، با استفاده از روش مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و روش تحلیل محتوای کتب و اسناد تاریخی، تلاش شده است با پرداختن به هدف اصلی مقاله یعنی «گونه شناسی معماری بناها و عناصر شاخص در دوره ساسانیان و بررسی ویژگی های آن»، گامی در مسیر واکاوی و گونه شناسی معماری این دوره و تداوم آن به عنوان چراغ راهی در تاریخ معماری ایران برداشته شود. نتایج بررسی ها نشانگر آن است که مهم ترین مشخصه های معماری ساسانی، شامل «استفاده از پلان هایی با عناصر ایوان، گنبدخانه و صحن، استفاده گسترده از مصالح در دسترس ( سنگ لاشه، سنگ تراشیده، آجر، خشت، چینه، گل و گچ و چوب و ...)، استفاده استادانه از سنگ لاشه و ملات گچ در ساخت بناهای مختلف، طاق های گهواره ای و شلجمی شکل، طاق های نعل اسبی و تیزه دار و نیز پوشش های طاق و تویزه و قوس ها، تویزه های گلی و گچی پیش ساخته و تیرهای چوبی به کار رفته در سازه ها و همچنین برپایی سازه های طاق و گنبد بر فضاهای چهار گوش وسیع، به عنوان مهمترین دستاوردهای معماری در این دوره» می باشد. بر اساس بررسی و تحلیل صورت گرفته در تعدادی از بناها ، می توان به مهمترین خصوصیات گونه شناسی معماری ساسانی از جمله «نامتقارن بودن ساختار هندسی، جدایی بخش اندرونی و بیرونی، تنوع فضایی فراوانی و نقش مهم ایوان در سازمان فضایی ابنیه ها» اشاره کرد. همچنین در این دوره پیشرفت های بسیاری در زمینه پل سازی و تاسیسات آبیاری نیز مشاهده می شود که از نمونه های شاخص آن، «سیستم گردش آب در معبد آناهیتا» واقع در شهر بیشاپور و «فاضلاب شهری گندی شاپور» واقع در شهر جندی شاپور به عنوان قدیمی ترین سازه مهندسی جهان و تکنولوژی پیشرفته شهر در آن دوران، می باشند.
جایگاه منظر در توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۳ شماره ۲۸
حوزههای تخصصی:
در ابتدای بحث لازم است به یادآوری مفاهیم و تعاریف پایه منظر که امروزه در محافل علمی اروپا و سایر کشورها پذیرفته شده اند، پرداخته شود. واژه منظر واژه ای چندمعنایی است که در پیوستگی عینیت ذهنیت معنا می شود : از منظر مادی یا عینی که جغرافیدان ها و دانشمندان علوم طبیعی به آن می پردازند تا منظر غیر مادی یا ذهنی که برآمده از تاریخ و به ویژه هنر است.
منظر در پژوهش ها و ادبیات علمی عبارت از ساختاری اجتماعی با ابعاد دوگانه مادی و غیرمادی است. امروزه در اروپا، اکثر متخصصان علمی و مسئولان خدمات مهندسی در آمایش سرزمین، به تعریفی که در کنوانسیون اروپایی منظر آمده رجوع می کنند : ""بخشی از سرزمین، آن گونه که توسط جمعیت ها درک می شود و نتیجه عوامل طبیعی یا انسانی و روابط این دو با هم است"".
منظر محصول تعامل میان عوامل مادی و غیر مادی است : فعالیت های اقتصادی با تغییردادن بستر بیوفیزیک، منظر مادی (مواد بی جان و بیولوژیک، از جمله جسم انسانی) را تولید می کنند. در عین حال جوامع در طول تاریخ، براساس تکامل روابط اجتماعی با طبیعت، منظر را بازنمایی می کنند. این تغییرات در منظر مادی، به نوبه خود مظاهر اجتماعی منظر را تغییر می دهند و نیروی محرکه کنش و همچنین انگیزه کنش سیاسی می شود. در نتیجه جوامع براساس بازنمایی هایی که از دینامیک های خود می کنند، در منظر مداخله می کنند.
توسعه پایدار در 1987 در گزارش برانتلند (WCED, 1987) تعریف شد، در حالی که پیش از آن، صحبت از توسعه در درازمدت بود و پس از آن اصطلاح انگلیسی ""sustainable""در فرانسه به ""durable"" ترجمه شد که ترجمه خوب و دقیقی نیست، زیرا این واژه بیشتر به دوام و ماندگاری اشاره دارد و مفهوم مورد نظر برانتلند را نمی رساند. گزارش او سه رکن توسعه پایدار را مطرح می کند :
- توسعه اقتصادی
- تجدید منابع طبیعی و حفاظت از آنها
- توسعه اجتماعی و فرهنگی، انتقال بین نسل ها
توسعه پایدار در تقابل با مفهوم تولید ناخالص ملی قرار می گیرد (مفهوم رشد، با افزایش ثروت متوسط)