فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۹٬۸۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مفهوم منظر شهر با عینیات و ذهنیات یک شهر توأمان در ارتباط است. بنابراین، برای مدیریت این مفهوم در شب، افزون بر تجلیات کالبدی ـ عملکردی شهر باید بر مباحث ادراکی شهروندان که شاید ریشه در هویت، آیین و رسوم دیرین آنها داشته باشد نیز تمرکز کرد. با پذیرش چنین فرضی، الگوی مناسب برای مدیریت ""منظر شهری شبانه"" را باید الگویی دانست که هم تجلیات و زیبایی های کالبدی و عملکردی شهر را باز می نمایاند و هم بر مؤلفه های ادراکی و روان شناختی شهروندان از شب نظر دارد. تداوم حیات شبانه شهر مستلزم افزایش پذیرندگی و به عبارت بهتر دعوت کنندگیفضاهای شهری شبانه است. دست یابی به چنین خصیصه هایی مستلزم ارتقای کیفی و کمی فضا است که در سایة مؤلفه های عینی و ذهنی چون روشنایی- نورپردازی، تنوع فعالیت ها و رسیدن به یک اقتصاد پایدار شبانه، تأمین خوانایی و امنیت فضا و مسایلی از این دست، حاصل می شود. کلان شهر تهران به عنوان پایتخت ایران و نیز به عنوان یکی از شهرهای مهم خاورمیانه نیازمند ایجاد یا بازآفرینی فضاهای شبانه در شهر است. در این راستا می توان با آزادسازی پتانسیل های نهفته در فضاها و اماکن عمومی شهر تهران به شرط لحاظ الزامات کالبدی، ادراکی و نیز فرهنگی ـ آیینی مورد نیاز، رویای زندگی شبانه را برای شهروندان محقق ساخت. این نوشتار در نظر دارد تا با روش اسنادی و با مروری بر ادبیات موضوع، اهمیت آزادسازی پتانسیل مدیریت منظر شهری شبانه در تهران را تبیین کرد و الزامات آن را بیان کرده و در نهایت ارزش های افزوده اقتصادی و اجتماعی حاصل از مدیریت مطلوب شهر تهران در شب هنگام را ارایه کرد.
مطالعات کاربردی هنر: ویژه طراحی، هنر و زندگی
حوزههای تخصصی:
ایوان تخت مرمر (2)
مقاله نامه مسجد
تحول لباس در ایران
حوزههای تخصصی:
سنگاب های اصفهان، هنر قدسی شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با برپایی سلسلهُ صفویه، شیعیان فرصتی پیدا کردند تا عقاید دینی خود را آشکارا ابراز کنند و آثار فرهنگی، هنری جدیدی در این جهت شکل پیدا کرد. سنگاب یکی از این آثار است که اولین بار دوران صفویه در مساجد و معابر قرار گرفت و به نمادی از عقاید شیعه و یادآوری واقعه کربلا بدل شد. سنگاب قدح بزرگ و سنگی است که از آن آب می نوشیدند.
این مقاله به بررسی تزیینات سنگاب های اصفهان ـ مرکز حکومت صفویه می پردازد. در این مطالعه با روش تحلیلی و توصیفی به بررسی اسناد به دست آمده از مطالعه میدانی بر سنگاب های به جامانده در مرکز اصفهان و اسناد کتابخانه پرداخته می شود. از فرضیات این مطالعه ارتباط عقاید شیعه با نقوش و تزیینات روی سنگاب هاست. تزیینات این نمونه ها نشانگر جهت گیری به سمت هنری مقدس و با اهداف اعتقادی است که سنگاب را به اثری متجلی از علاقه و اعتقادات شیعه بدل کرده است.
آنچه موضوع این مقاله قرار گرفته است بررسی سنگاب های اصفهان در دوره صفویه و قاجاریه با توجه به فرهنگ عاشورایی است. دولت صفویه تشیع را مذهب رسمی کشور اعلام کرد و در پی آن به حوادث عاشورا اهمیت داد. تأثیرات مذهب تشیع و فرهنگ عاشورا را در جای جای دولت صفویه و در اصفهان مهم ترین پایتخت صفویان می توان مشاهده کرد. یکی از نمونه های آن قرار دادن سنگاب در مساجد و معابر است که با برخی هنرهای ریشه دار در فرهنگ اسلامی به ویژه با شعر و خوشنویسی و حجاری عجین است.
این پژوهش به بررسی54 سنگاب موجود در اصفهان می پردازد که 39 عدد آن دارای کتیبه یا نقش بر بدنه هستند، تعداد زیادی از آنها نیز از دوره قاجاریه به جا مانده است.
شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار در منظر ورودی کاربری های تجاری و مذهبی بر ارتقای حس دعوت کنندگی (مطالعه موردی محدوده تجریش تهران)
حوزههای تخصصی:
انسان غالباً فعّالانه با فضا برخورد کرده و همواره با آن در داد و ستد اطلاعات است. فرد پس از قرارگیری در یک مکان و دریافت اطلاعات و نمادها توسط حواس خود، با توجه به سرعت رابطه یابی بین این عناصر، قادر خواهد بود که به بخشی از محیط پاسخ فعّال داده و توجه خود را به سمت آنها معطوف کند. «حسّ مکان»، توانمندی فضا یا مکان در ایجاد حسّی خاص نسبت به کلیّت مکان است. «ورودی» اوّلین مکانی است که با حضور در آن خصوصیات کلی فضا، آداب ورود، حدّ خصوصی و عمومی بودن و سایر ویژگی های فضا کشف می شود؛ لذا توقعی که از یک ورودی می رود القاء حسّ دعوت کنندگی و پذیرش فرد است. انسان به واسطه نوع تعاملاتی که با مکان بر قرار می سازد، اوّلین تجربه حضور در مکان را از «ورودی آن مکان» در ذهن خود به ثبت می رساند و این مرحله از حسّ ادراک، اوّلین تجربه ای می شود برای تداوم حضور و پیوند فرد با مکان و یا عدم دعوت فرد برای ورود و همنوایی با مکان.
با توجه به این رویکرد مؤلفه های عینی منظر شهر از جمله خوش نمابودن، تنوع، هماهنگی با جداره های اطراف و... و مؤلفه های ذهنی سیما و منظر از جمله صمیمیّت، اصالت، سرزندگی و... در دعوت کنندگی ورودی تأثیر گذار بوده و به خلق «حسّ مکان» کمک می نمایند. به این منظور در یک برداشت میدانی، محدوده میدان تجریش واقع در منطقه 1 شهرداری تهران ، مورد بررسی قرار گرفته است. آنچه از این پژوهش نتیجه می شود این است که مهم ترین عاملی که در شکل گیری حسّ مکان در یک کاربری مذهبی اهمیّت دارد القاء حسّ آرامش و صمیمیّت، افزایش سرزندگی، تحرک و هویّت به عنوان مؤلفه های ذهنی تعیین کننده در ورود و یا ردّ پذیرش ورود و دعوت کنندگی حاصل از اوّلین سکانس دید است. امّا انتظاری که از «دعوت کنندگیِ ورودی» در یک کاربری تجاری می رود ظاهری متفاوت و گاه هماهنگ، اصالت و تناسب ورودی با مکان، خوش نما بودن و توجه به میزان روشنایی در شب و در مجموع سرزندگی فضا است. در نهایت در این پژوهش راهبردهای طراحی در زمینه ارتقاء دعوت کنندگی ورودی با استفاده از مؤلفه های تأثیر گذار سیما و منظر شهری ارائه شده است.
آرمانشهر اسلام
منبع:
صفه ۱۳۸۱ شماره ۳۵
حوزههای تخصصی:
ویژگی ها و مختصات شهر آرمانی یا مدینه فاضله که با تعبیری چون آرمانشهر، ناکجاآباد، یوتوپیا، و هیچستان در آرا و نظریات مختلف به کار گرفته شده است، از دو طریق قابل پی جویی است. یکی، از مطالعه آثار آنان که به طور مستقیم از مدینه فاضله و محیط زندگی آرمانی انسان سخن گفته اند، و دیگر، از بررسی و غور در آثاری که اصول و ویژگی هایی برای مشی و زندگی انسان تبیین نموده و به کار بستن آن ها را ضامن سعادت انسان شمرده و به لحاظ تاثیر آن ها بر فضای زیست، به طریقی دیگر، متضمن تفسیر و معرفی شهر آرمانی است.
منسوجات پازیریک
حوزههای تخصصی:
چالش های آموزش طراحی معماری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به معرفی بخشی از مطالعات نگارنده در ارتباط با چالش های آموزش طراحی معماری می پردازد که در آن از روش نظر سنجی استفاده شده است. از آنجا که عوامل متنوعی در میزان موفقیت یک نظام آموزشی دخالت دارند در اینجا سعی گردیده تا ضمن اشاره به برخی از آن عوامل و با بهره گیری از نظرات اساتید و دانشجویان توجه برنامه ریزان آموزشی و اساتید طراحی معماری را به ضرورت دقت در انتخاب دانشجو بازنگری به روش های آموزشی و نهایتا به ضرورت بازنگری در نحوه ارزشیابی کار دانشجویان جلب نماید.
عوامل مؤثر بر آفرینش نقوش انتزاعی و تجریدی در دست بافته های قشقایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چیستی، چرایی و چگونگی آفرینش نقش ها در دست بافته های کاربردی ایلی و عشایری همواره یکی از مهم ترین پرسش های موجود در حوزة هنر بافندگی عشایری بوده است. طرح ها و نقش های موجود در متن و محتوای دست بافته های عشایری انتزاعی، تجریدی، شکسته و رو به سوی ساده گرایی دارد. فرآیند بافت نیز به صورت ذهنی بافی، حفظی بافی و بداهه بافی است که از مهم ترین شاخص های زیبایی شناختی و دیداری (بصری) این نوع از دست بافته های ایرانی است. شیوه یا فن (تکنیک) بافت نیز به عنوان یک مؤلفة فن شناسانه در دست بافته های عشایری به ویژه قشقایی دارای تنوع است. به گونه ای که بافنده از انواع فنون و ساختارهای بافت یا تلفیق آنها با قوه ذوق و احساس و بازی تار، پود، پُرز و پیچ، جهت آفرینش انواع دست بافته ها با کاربردهای مختلف، استفاده می کند. نگارنده در پژوهش پیش رو، نخست به مطالعه، بررسی و طبقه بندی انواع دست بافته های ایل و عشایر قشقایی از دو منظر کاربرد و فنون بافت پرداخته و سپس با ذکر نظرات چهار محقق (پرویز تناولی، آرمن هانگلدین، سیسیل ادواردز و محمدرضا امینی) در باب چیستی و چرایی نقش های انتزاعی، تجریدی و شکسته در دست بافته های عشایری و همچنین رصد این نظرات به صورت میدانی و در قالب دو سؤال اساسی از بافندگان عشایری و انطباق پاسخ بافندگان با نظرات محققان یاد شده، به دنبال علل انتزاع، تجرید و ساده گرایی طرح و نقش دست بافته های عشایری[قشقایی] بوده است. روش شناسی پژوهش : این پژوهش ازنظر هدف، بنیادین و از نظر ماهیت و روش توصیفی - تحلیلی است. شیوة گردآوری اطلاعات نیز به صورت توأمان کتابخانه ای و میدانی بوده است. پرسش های پژوهش : آیا انتزاع، تجرید و شکستگی در نقوش دست بافته های قشقایی آگاهانه و با اختیار یا ناآگاهانه و بر اثر جبر صورت می گیرد؟ نظرات محققین و مفسرینی که در حوزة تحلیل و تفسیر نقوش دست بافته های عشایری مطرح می شود، چقدر به واقعیت موجود نزدیک است؟ عوامل مؤثر بر انتزاع، تجرید و ساده گرایی کدامند؟ آیا هدف بافندة عشایری در خلق یک نقش مایه منطبق با نظر نظریه پرداز این حوزه در ارتباط با نقش پردازی است؟
آموزش معماری و بی ارزشی ارزش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورود جهان به روزگار پست مدرن و کم رنگ شدن تمامی اصول و ارزش های پیشین اعم از سنتی و مدرن و سرکشی حقیرترین باورها و پندارها در برابر اصیل ترین آنها آموزش معماری را در برابر معضلی فلسفی قرار داده است : در روزگار بی ارزشی ارزش ها وظیفه مدرسه معماری چیست و آموزش کدام اصول و مبانی را باید در دستور کار خویش قرار دهد؟ این مقاله ابتدا به تشریح زمینه های لازم جهت تحقق آموزش معماری و نیز پرورش معمار پرداخته و در این رابطه بنیادهای معماری پیشین و معماری امروز ایران را در چهار راستای کارایی پایایی . زیبایی و والایی مورد تحلیل و مقایسه قرار می دهد. آنگاه با تلاشی جهت یافتن پاسخ این سئوال که مدرسه معماری باید معماری بسازد یا معمار ؟ ادامه یافته و ضمن تشریح وظیفه مدرسه معماری در اعطای توانش - دانش و بینش به شاگرد - گذر ا سه منزل تزکیه - تعلیم و حکمت را جهت تربیت معمار پیشنهاد می نماید.
دسکره و منظرفرهنگی؛ مروری بر شکارگاه های ساسانی غرب ایران
حوزههای تخصصی:
در متون تاریخی کلاسیک به شواهدی از معماری محیط و منظر و دسکره در ناحیه کرمانشاهان و بیستون عهد ملوک عجم و أکاسره اشاره شده است. از قدیمی ترین آنها «ألاعلاق النفسیه» اثر «إبن رسته» (290 ه. ق) و« المسالک الممالک» نوشته «اصطخری» (ح. 320 هـ. ق) به یادگار مانده است. شواهد باستان شناختی موجود، صحت این گزارش های تاریخی را تأیید و تأکید می کند که سه شکارگاه سلطنتی بیستون، طاق بستان و کنگاور تنها نمونه های نادر و منحصر به فرد از معماری محیط و منظر و ساخت کوشک و دسکره در ایران باستان هستند که تاکنون کشف و گزارش شده اند.
در عهد ساسانی، صفحه حجاری شده ناتمام فرهاد تراش در سینه کوه بیستون در پیوند با آثار معماری مکشوف از ناحیه موسوم به دهکده بیستون، مجموعه یک دسکره و شکارگاه سلطنتی را شکل می داد که از الگوی باغ ایرانی تبعیت می کرد. در شهر کرمانشاه نیز، حضور هماهنگ عناصر طبیعی آب، کوه و بیشه و نیز صحنه های حجاری شده نخجیر سلطنتی، همگی در اشتراک با یکدیگر، سراب طاق بستان را یک دسکره و شکارگاه سلطنتی معرفی می کند. ویرانه های سنگی معروف به معبد اناهیتا در شهر کنگاور استان کرمانشاه نیز هرچند که اثری از عهد اشکانیان معرفی می شود، اما در اصل نه یک معبد پارتی و پرستشگاه الهه اناهیتا، بلکه دسکره و اقامتگاه ییلاقی سلاطین ساسانی بوده است.
چشم اندازی به قلعه های «اصطخر» و «قهقهه» در روزگار صفویه
حوزههای تخصصی:
کوشک رحیم آباد بم و چهارباغ تاریخی آن؛ یادگاری از سده های آغازین اسلامی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری ایرانی در سدههای نخستین ورود اسلام در گونههای نظامی و مذهبی به واسطه برجای ماندن تعدادی اثر تا حدودی شناخته شده است. اما در ارتباط با معماری تشریفاتی وضع بهگونهای دیگر است و هیچگونه شاهدی در این رابطه تاکنون در جغرافیای سیاسی ایران شناسایی یا دستکم گزارش نشده و به همین دلیل کمترین شناختی از این گونه وجود ندارد. این در حالی است که گزارش جغرافیای تاریخی و متون کهن وجود این آثار را در ربض بعضی از شهرها تأیید میکند.
در این پژوهش به مطالعه و معرفی «کوشک رحیمآباد» در شرق شهر بم، اثری تشریفاتی از این زمان، پرداخته شده است. این بنا به مانند بسیاری از آثار و محوطههای باستانی بزرگ شهرستان در سایه مجموعه بزرگ ارگ بم قرار گرفته و به این دلیل در جغرافیای تاریخی و مطالعات باستانشناسی تا پیش از زلزله سال 1382 خورشیدی اشاره قابل توجهی به آن دیده نمیشود. اما پس از این سال به واسطه توجه به مطالعات باستانشناسی و معماری به دیگر آثار شهرستان، پژوهشگرانی به مطالعه کوشک رحیمآباد نیز پرداختهاند. در ارتباط با تاریخ ساخت و وسعت چهارباغ تاریخی و تخریب شده آن سؤالاتی مطرح است که در پژوهشهای پیشین به آن اشاره نشده یا پاسخی تحقیقی و دقیق داده نشده است. نوشتار حاضر با مطالعات میدانی و اسنادی به گردآوری دادهها پرداخته و با تطبیق نتایج هرکدام، دادهها تجزیه و تحلیل شدهاند. به این ترتیب فرضیات پژوهش و نظریههای دیگر محققین مورد ارزیابی قرار گرفته است. آنچه این تحقیق به آن دست یافته گواهی میدهد کوشک رحیمآباد اثری متعلق به سده سوم هجری است و به نظر میرسد در زمان عمرولیث صفاری توسط «منصوربن خوردین»، عامل وی بر حکومت کرمان، یعنی به فاصله سالهای 267 تا 288 هجری قمری ساخته شده است و وسعت چهارباغ تاریخی آن احتمالاً 500 جریب یا80 هکتار بوده است.
نگاهی به آموزش تاریخ معماری در جهان (2)
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۶ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
ارزیابی طرح کارل فریش بر پیکربندی ساختار فضایی بافت قدیمی شهر همدان (با استفاده از تکنیک چیدمان فضا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با روی کارآمدن رضاخان، تفکرات شبه مدرنتیه در ایران شکل گرفت. و اجرای خیابان کشی ها به عنوان اولین نمودهای شهرسازی مدرن بر بافت های شهری قدیم اجرا شد. این امر نه تنها بر نظام محله ای و بازار به عنوان عمومی ترین فضای شهری تأثیرات منفی گذاشت. بلکه بر ساختار فضایی و سلسله مراتب هم پیوندی(دسترسی) شهری نیز آسیب رسانید. در دوره های قبل اگر بازار به عنوان ستون فقرات شهری نقش بازی می کرد با اجرای طرح های خیابان کشی، بازار به حاشیه رانده شده و خیابان به عنوان لبه قدرتمند جایگزین بازار شد.
طرح کارل فریش (میدان مرکزی شهر و شش خیابان منشعب و کمربندی های آن) در دوره پهلوی اول یعنی از اواخر سال 1310 به بعد بر روی بافت قدیمی شهر همدان احداث شد. نوع تحقیق توصیفی – تحلیلی است. با استفاده از نقشه محوری شهر در سال های 1297،1332و1393و نرم افزار Depthmap و تکنیک اسپیس سینتکس به تحلیل ساختار و هم پیوندی شهر در دوره قبل و بعد از خیابان کشی ها (که خود به دو مرحله قابل تقسیم است) پرداخته ایم. طبق نتایج، ساختارمندی و انسجام بافت شهری نسبت به دوره قبل از خیابان کشی ها تضعیف شده و از طرفی میزان هم پیوندی (دسترسی) در قسمت بازار به شدت کاهش و از سوی دیگر، مقدار هم پیوندی (دسترسی) خیابان افزایش یافت. از این دوره به بعد خیابان به عنوان ستون فقرات شهری معرفی می شود.