فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۹٬۸۷۰ مورد.
شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار در منظر ورودی کاربری های تجاری و مذهبی بر ارتقای حس دعوت کنندگی (مطالعه موردی محدوده تجریش تهران)
حوزههای تخصصی:
انسان غالباً فعّالانه با فضا برخورد کرده و همواره با آن در داد و ستد اطلاعات است. فرد پس از قرارگیری در یک مکان و دریافت اطلاعات و نمادها توسط حواس خود، با توجه به سرعت رابطه یابی بین این عناصر، قادر خواهد بود که به بخشی از محیط پاسخ فعّال داده و توجه خود را به سمت آنها معطوف کند. «حسّ مکان»، توانمندی فضا یا مکان در ایجاد حسّی خاص نسبت به کلیّت مکان است. «ورودی» اوّلین مکانی است که با حضور در آن خصوصیات کلی فضا، آداب ورود، حدّ خصوصی و عمومی بودن و سایر ویژگی های فضا کشف می شود؛ لذا توقعی که از یک ورودی می رود القاء حسّ دعوت کنندگی و پذیرش فرد است. انسان به واسطه نوع تعاملاتی که با مکان بر قرار می سازد، اوّلین تجربه حضور در مکان را از «ورودی آن مکان» در ذهن خود به ثبت می رساند و این مرحله از حسّ ادراک، اوّلین تجربه ای می شود برای تداوم حضور و پیوند فرد با مکان و یا عدم دعوت فرد برای ورود و همنوایی با مکان.
با توجه به این رویکرد مؤلفه های عینی منظر شهر از جمله خوش نمابودن، تنوع، هماهنگی با جداره های اطراف و... و مؤلفه های ذهنی سیما و منظر از جمله صمیمیّت، اصالت، سرزندگی و... در دعوت کنندگی ورودی تأثیر گذار بوده و به خلق «حسّ مکان» کمک می نمایند. به این منظور در یک برداشت میدانی، محدوده میدان تجریش واقع در منطقه 1 شهرداری تهران ، مورد بررسی قرار گرفته است. آنچه از این پژوهش نتیجه می شود این است که مهم ترین عاملی که در شکل گیری حسّ مکان در یک کاربری مذهبی اهمیّت دارد القاء حسّ آرامش و صمیمیّت، افزایش سرزندگی، تحرک و هویّت به عنوان مؤلفه های ذهنی تعیین کننده در ورود و یا ردّ پذیرش ورود و دعوت کنندگی حاصل از اوّلین سکانس دید است. امّا انتظاری که از «دعوت کنندگیِ ورودی» در یک کاربری تجاری می رود ظاهری متفاوت و گاه هماهنگ، اصالت و تناسب ورودی با مکان، خوش نما بودن و توجه به میزان روشنایی در شب و در مجموع سرزندگی فضا است. در نهایت در این پژوهش راهبردهای طراحی در زمینه ارتقاء دعوت کنندگی ورودی با استفاده از مؤلفه های تأثیر گذار سیما و منظر شهری ارائه شده است.
چالش های آموزش طراحی معماری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به معرفی بخشی از مطالعات نگارنده در ارتباط با چالش های آموزش طراحی معماری می پردازد که در آن از روش نظر سنجی استفاده شده است. از آنجا که عوامل متنوعی در میزان موفقیت یک نظام آموزشی دخالت دارند در اینجا سعی گردیده تا ضمن اشاره به برخی از آن عوامل و با بهره گیری از نظرات اساتید و دانشجویان توجه برنامه ریزان آموزشی و اساتید طراحی معماری را به ضرورت دقت در انتخاب دانشجو بازنگری به روش های آموزشی و نهایتا به ضرورت بازنگری در نحوه ارزشیابی کار دانشجویان جلب نماید.
بررسی ساختار باغ های ایرانی
حوزههای تخصصی:
باغ های ایرانی از قدیم الایم در زندگی ایرانیان یکی از آثار و بناهای ارزشمند ویژه و موردعلاقه، هم چون روح انسان در معماری ایران رخنه کرده و از منظرهای گوناگون ارزیابی بررسی و تحلیل اجزاء با عناصر گردیده است برمبنای این تحلیل و تفصیل ها حقایقی وجودی ساخت باغ روشن ساخته، طوری که با شناسایی زیبایی شناسی و استفاده از علت وجودی رابطه ها و کشف حقایق ابهاماتی در شناخت و ساخت باغ های ایرانی در عملکرد شیوه به کارگیری در زمینه های مختلف و متنوع معماری ایجاد، متشکل گردیده است. باغ های ایرانی جایگاهی برای استفاده انسان در زندگی برای بهتر زندگی کردن و ترکیب معماری با آرایه های اعم از درخت کاری، گل کاری تزئینی و آب متناسب با اقلیم در رابطه با فرهنگ های گوناگون با سلیقه های متفاوت با روش های ابتکاری در حرکت باغ سازی ایرانی به نمایش گذاره شده. باغ سازی به طورکلی هنر ترکیبی با (زمین + عناصر گیاهی + آب + عناصر معماری)، به عنوان عناصر وحدت بخش به هم تشکیل دهنده ساختار باغ سازی مورد توجه می باشند. باغ های ایرانی ریشه در حکمت ایرانی با ترکیبی از دین، فلسفه و عرفان و عناصر تشکیل دهنده باغ سازی مجموعه های هماهنگ و شاه راهی در رسیدن به حقیقت بوده چراکه حقیقت وجودی باغ ایرانی شیوه تصویرکردن صرف طبیعت نیست، باغ های ایرانی درعین آن که امکان حضور طبیعت را آن گونه که هست فراهم می کند با تصویرکردن آن در قالب هندسه منظم سعی در زیبای زمینی آن صور مثال اعلای الهی زیبایی را منعکس می سازد. باغ های ایرانی را می توان تمثیلی از باغ های بهشتی و جلوه های از هنرومعماری ایرانی در باغ سازی یک امر جهانی و فناپذیر و جلوه جاودانگی از جهان ابدی هم سو با باغ های بهشتی را به نمایش درآورده است. روش تحقیق در این پژوهش با استفاده از نوع روش توصیفی-تحلیلی، و جمع آوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و مستندات مکتوب براساس موضوع پژوهش و مفاهیم مرتبط استوار و با تجزیه وتحلیل داده های اطلاعات، استخراج گردیده است. بنابراین نتایج حاصل نشان از ساختارهای اصلی باغ در معماری ایران را با هدف به تصویرگشیدی باغ ایرانی در جهان هستی با تأکید بر محوری، مرکزی، الگویی و هماهنگی های عملکردی با عناصر و موقعیت اقلیمی در طول تاریخ موردتوجه قرار گرفته و از اهمیت بسزایی در تداوم و لایه های اندیشه های اَبرانسانی در طراحی باغ در مهد معماری باغ سازی در جهان هستی، باغ های ایرانی دارای نوعی سبک مختص به خود بوده و در سبک خود مطرح می باشند. هم چنین نمادهای استفاده شده مبتنی بر افکار ایرانیان در جهت کمال انسان در رسیدن به مکانی با حس فضایی «حس مکان – روح مکان»، بهشتی مبتنی بر اصول انسانی مدنظر گرفته شده که در این مقاله امکان بررسی اهداف و اهمیت باغ های ایرانی به صورت جامع مورد ارزیابی، فراهم گردیده شده است.
منظر شبانه در تهران ارزیابی ظرفیت ها و ضرورت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم منظر شهر با عینیات و ذهنیات یک شهر توأمان در ارتباط است. بنابراین، برای مدیریت این مفهوم در شب، افزون بر تجلیات کالبدی ـ عملکردی شهر باید بر مباحث ادراکی شهروندان که شاید ریشه در هویت، آیین و رسوم دیرین آنها داشته باشد نیز تمرکز کرد. با پذیرش چنین فرضی، الگوی مناسب برای مدیریت ""منظر شهری شبانه"" را باید الگویی دانست که هم تجلیات و زیبایی های کالبدی و عملکردی شهر را باز می نمایاند و هم بر مؤلفه های ادراکی و روان شناختی شهروندان از شب نظر دارد. تداوم حیات شبانه شهر مستلزم افزایش پذیرندگی و به عبارت بهتر دعوت کنندگیفضاهای شهری شبانه است. دست یابی به چنین خصیصه هایی مستلزم ارتقای کیفی و کمی فضا است که در سایة مؤلفه های عینی و ذهنی چون روشنایی- نورپردازی، تنوع فعالیت ها و رسیدن به یک اقتصاد پایدار شبانه، تأمین خوانایی و امنیت فضا و مسایلی از این دست، حاصل می شود. کلان شهر تهران به عنوان پایتخت ایران و نیز به عنوان یکی از شهرهای مهم خاورمیانه نیازمند ایجاد یا بازآفرینی فضاهای شبانه در شهر است. در این راستا می توان با آزادسازی پتانسیل های نهفته در فضاها و اماکن عمومی شهر تهران به شرط لحاظ الزامات کالبدی، ادراکی و نیز فرهنگی ـ آیینی مورد نیاز، رویای زندگی شبانه را برای شهروندان محقق ساخت. این نوشتار در نظر دارد تا با روش اسنادی و با مروری بر ادبیات موضوع، اهمیت آزادسازی پتانسیل مدیریت منظر شهری شبانه در تهران را تبیین کرد و الزامات آن را بیان کرده و در نهایت ارزش های افزوده اقتصادی و اجتماعی حاصل از مدیریت مطلوب شهر تهران در شب هنگام را ارایه کرد.
تعاملی نو میان انسان مدرن و فضا و مکان
حوزههای تخصصی:
تحلیلی از عرصه های شهری در شیوه آذری نمونه موردی: شهر آرمانی خواجه رشیدالدین فضل الله- ربع رشیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی دانشمند و سیاستمدار برجسته ایرانی قرن هفتم هجری در شمال شهر تبریز، شهرکی با جنبه علمی و آموزشی به نام ربع رشیدی بنیان گذاشت. هدف وی از تأسیس ربع رشیدی ایجاد مکانی بود که در آن جمعی از علما و دانشمندان را مستقر کند. وی شهری آرمانی را طرح و در عمل اجرا کرد. شهر آرمانی طی تاریخ به اشکال گوناگون مطرح بوده و به گونه ای تبلور ارزش-ها و آرمان های هر نسل در تحقیق جامعه مطلوبشان بوده است. هر چند از کالبد ربع رشیدی چیزی به جا نمانده است، اما جزئیات و تأسیسات ربع رشیدی در وقفنامه آن بسیار دقیق بیان شده تا جایی که امروزه میتوان از روی همان توضیحات نقشه آن مکان را پیاده کرد. از آنجا که بسیاری ازآرمان های وی در این شهرک متجلی گردیده است، لذا به عنوان مصداقی از شیوه آذری و با روش تحلیل محتوای متن با استفاده از وقفنامه مذکور تلاش گردید تا فضاهای شهری آن به تصویر و تحلیل در آید. بطور خلاصه این مجتمع را میتوان به سه قسمت اساسی تقسیم کرد: ربع رشیدی، شهرستان رشیدی، ربض رشیدی. در این مقاله به بررسی عرصه های شهری این شهرک به عنوان شهری آرمانی از دیدگاه خواجه رشیدالدین پرداخته شده است.
The Impact of Religious Tomb Buildings on the Formation of Iran Cities in Islamic period; Case Study: The Role of Ali Al-Saleh in the Formation of Saleh Abad City (Ilam) (تأثیر بناهای آرامگاهی مذهبی در شکل گیری شهرهای ایران دوره اسلامی- نمونه موردی : نقش امامزاده علی الصالح(ع) در شکل گیری شهر صالح آباد (استان ایلام))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره های مختلف بشری، عوامل متعددی در شکل گیری یا آبادی شهرها مؤثر بوده اند. از جمله می توان به کوه ها، رودها، بناها، راه ها، مذهب، آداب و رسوم اشاره کرد. دین به عنوان عنصری فرهنگی، منشأ ایجاد تغییر و تفاوت در سرزمین های مختلف است. دستورات دین اسلام به گونه ای است که در محیط شهری امکان تحقق بیشتری داشته و حکومت های اسلامی تأسیس یا توسعه شهر را برای قدرت نمایی، رسیدن به اهداف آرمانی، اجتماعی و سیاسی در برنامه خود داشته اند. در این دوره اولین نمونه تأثیر یک بنا به عنوان عامل دینی و مذهبی در آبادی شهر، به نام مسجد پیامبر(ص) در شهر مدینه است. بناهای مذهبی نقش مؤثری در شکل گیری یا توسعه بسیاری از شهرها در ایران و سایر مناطق تحت نفوذ اسلام داشته و در جنبه های گوناگون تاریخی، هنری، مذهبی و اجتماعی در معماری نقش اساسی داشته اند که تمرکز و توجه بر این بناها می تواند باعث ایجاد یا گسترش شهر در این محدوده ها یا تبدیل آن به قطب گردشگری شده و در نهایت شاهد نمایش معماری شهر اسلامی بود.
استان ایلام هم مرز با کشور عراق و در مسیر مهاجرت و تبعید علویان، با توجه به مسیر کوهستانی و صعب العبورش، امامزادگان و یاران آنها را در بسیاری از شهرها و آبادی های خود تجربه کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر امامزاده علی الصالح(ع) به عنوان یک عنصر دینی و فرهنگی در شکل گیری شهر صالح آباد در استان ایلام صورت گرفته است.
با مطالعه کتابخانه ای و میدانی پیشینه حضور امامزاده در منطقه هجدان دشت و تهیه نقشه تکامل شهر توسط نگارندگان، از کلیت مطالب می توان به این جمع بندی رسید که امامزاده به عنوان یک بنای آرامگاهی مذهبی در دوره اسلامی، تنها عامل شکل گیری و رونق شهر در منطقه ای گرم و خشک و خالی از سکنه است که نام خود را از این امامزاده گرفته و به صالح آباد شهرت یافته است.
چهارباغ یا چارباغ؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۰
حوزههای تخصصی:
«چهارباغ» صحیح است یا «چارباغ»؟ این سؤال اصلی نوشتار پیش روست. هرگاه برای فهم عمیق تر این پدیده به متون تاریخی، کتاب ها، سفرنامه ها، زندگینامه ها و حتی کتیبه ها سر می زنیم مشاهده می کنیم که واژه «باغ» به عرصه ای دلپذیر، پر از گل، گیاه، درخت و آب جاری، اما منظم و برپایه هندسه ای مشهود، اطلاق شده است. در این میان«چهارباغ» یا شاید «چارباغ» اشاره ای به الگوواره نظم دهنده به آب ، گیاه و بنا در عرصه ای به نام «باغ» است.
اما سؤال اصلی اینجاست که چرا گاهی در متون علمی و ادبی حرف «ه» از واژه «چار» حذف شده است. آیا دلیل ویژه ای برای این امر وجود دارد یا صرفاً به مرور زمان و در افواه عمومی این حرف حذف شده است. البته بعید است فرض دوم صحیح باشد زیرا در متون ادبی که معمولاً نویسنده آن بر نگارش صحیح واژه اصرار داشته است نیز واژه «چارباغ» به چشم می خورد. از این رو این نوشتار براساس بررسی تطبیقی اسناد در دسترس - اما محدود- دودمان شناسی واژه و تطبیق آن با شکل شناسی، به کنکاش این موضوع می پردازد.
نگاهی به آموزش تاریخ معماری در جهان (2)
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۶ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
نقش برجسته شکارگاه خسرو دوم (؟) در تاق بستان و الگوپذیری از آن در نقش برجسته تنگواشی فتحعلیشاهِ قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقشمایه شکار از نخستین نقاشیهای دیواری دوران پارینهسنگی درون غارها تا تکاملیافتهترین دستساختههای امروزی در هنر ایران وجود داشته و در مسیر تاریخ هنر و طی فرایندِ شکلگیری فرهنگهای مختلف، مفاهیم گوناگونی را در درون خود پرورده است. این روند تکاملی در دوران تاریخی و خصوصاً دوره ساسانی مفهومی فراتر از شکار صرف به خود میگیرد، به طوریکه یکی از رایجترین موضوعات هنر و فرهنگ دوره ساسانی صحنه شکار است و در این زمینه شاهان ساسانی اقدام به تأسیس مکانهایی خاص با عنوان شکارگاه و یا باغشکار کردهاند. این پژوهش در نظر دارد به بررسی مفهوم شکار در دوره ساسانی، به ویژه اهمیت محوطههای شکارگاهی دوره خسرو دوم بپردازد؛ بدین منظور شکارگاه خسرو دوم در تاق بستان و نقوش حکشده شکار گراز و گوزن در دو طرف تاق بزرگ تاقبستان مطالعه شده و تأثیر آنها بر شکلگیری شکارگاه فتحعلیشاه در تنگواشی، و همچنین نقش برجسته او در این مکان، بررسیشده است. مطالعه نقوش شکارگاه تاق بستان، تأثیرپذیری آنها را از نقاشیهای دیواری مربوط به شکارِ اواخر دوره اشکانی و دوره ساسانی مشخص کرده است، به طوریکه خود نقاشیهای دیواری مربوط به شکار دوره ساسانی خود متأثر از نقاشیهای دیواری دوره اشکانیاند. نقوش شکارگاهی تاق بستان بر نقوش شکار در دوران اسلامی تأثیر گذاشته است که نمود این تأثیرات را در مینیاتورهای دوره اسلامی میتوان دید. چنانچه اوج آن در دوره قاجار و به گونهای دیگر تجلی پیدا میکند؛ بارزترین نمود این تأثیرپذیری در دوره قاجار، نقش برجسته شکار شاهی فتحعلیشاه در تنگواشی است. مطالعات صورت گرفته در این پژوهش نشان میدهد، با وجود اینکه دو نقش برجسته مذکور از نظر مضامین به هم شباهت دارند، اما هدف از ایجاد آنها متفاوت بوده است.
عوامل مؤثر بر آفرینش نقوش انتزاعی و تجریدی در دست بافته های قشقایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چیستی، چرایی و چگونگی آفرینش نقش ها در دست بافته های کاربردی ایلی و عشایری همواره یکی از مهم ترین پرسش های موجود در حوزة هنر بافندگی عشایری بوده است. طرح ها و نقش های موجود در متن و محتوای دست بافته های عشایری انتزاعی، تجریدی، شکسته و رو به سوی ساده گرایی دارد. فرآیند بافت نیز به صورت ذهنی بافی، حفظی بافی و بداهه بافی است که از مهم ترین شاخص های زیبایی شناختی و دیداری (بصری) این نوع از دست بافته های ایرانی است. شیوه یا فن (تکنیک) بافت نیز به عنوان یک مؤلفة فن شناسانه در دست بافته های عشایری به ویژه قشقایی دارای تنوع است. به گونه ای که بافنده از انواع فنون و ساختارهای بافت یا تلفیق آنها با قوه ذوق و احساس و بازی تار، پود، پُرز و پیچ، جهت آفرینش انواع دست بافته ها با کاربردهای مختلف، استفاده می کند. نگارنده در پژوهش پیش رو، نخست به مطالعه، بررسی و طبقه بندی انواع دست بافته های ایل و عشایر قشقایی از دو منظر کاربرد و فنون بافت پرداخته و سپس با ذکر نظرات چهار محقق (پرویز تناولی، آرمن هانگلدین، سیسیل ادواردز و محمدرضا امینی) در باب چیستی و چرایی نقش های انتزاعی، تجریدی و شکسته در دست بافته های عشایری و همچنین رصد این نظرات به صورت میدانی و در قالب دو سؤال اساسی از بافندگان عشایری و انطباق پاسخ بافندگان با نظرات محققان یاد شده، به دنبال علل انتزاع، تجرید و ساده گرایی طرح و نقش دست بافته های عشایری[قشقایی] بوده است. روش شناسی پژوهش : این پژوهش ازنظر هدف، بنیادین و از نظر ماهیت و روش توصیفی - تحلیلی است. شیوة گردآوری اطلاعات نیز به صورت توأمان کتابخانه ای و میدانی بوده است. پرسش های پژوهش : آیا انتزاع، تجرید و شکستگی در نقوش دست بافته های قشقایی آگاهانه و با اختیار یا ناآگاهانه و بر اثر جبر صورت می گیرد؟ نظرات محققین و مفسرینی که در حوزة تحلیل و تفسیر نقوش دست بافته های عشایری مطرح می شود، چقدر به واقعیت موجود نزدیک است؟ عوامل مؤثر بر انتزاع، تجرید و ساده گرایی کدامند؟ آیا هدف بافندة عشایری در خلق یک نقش مایه منطبق با نظر نظریه پرداز این حوزه در ارتباط با نقش پردازی است؟
مکان و فضاهای عمومی در محیط های شهری با رویکرد روانشناسی محیطی
حوزههای تخصصی:
شهرها مکان هایی هستند که مردم یکدیگر را ملاقات می کنند تا با هم گفت وگو کنند، تجارت کنند و یا صرفا" در آرامش باشند و از زندگی لذت ببرند. عرصه ها و فضاهای جمعی مطلوب و هماهنگ با فرهنگ، ویژگی ها و نیازهای اجتماعی و مناسب با شرایط محیطی را می توان ارزشی انکارناپذیر در مطلوبیت فضای زندگی شهری امروز به شماره آورد. ناهنجاری های رفتاری و بی تفاوتی به عرصه های جمعی و عوارض ناشی از زندگی پرسرعت و مهاجرت های پی در پی و عدم ثبات سکونت در مکان های مشخص از سویی و فقدان فضاها و مکان های جمعی مناسب از دیگر سو، نیاز به طراحی و ایجاد آن ها را تشدید می کند. روابط اجتماعی از مهم ترین نیازهای انسانی است که می بایست در چهارچوب فرهنگ، ارزش ها، هنجارها، و قوانین اجتماع در طراحی شهری به آن توجه شود. فضاهای عمومی به عنوان تسهیل کننده و ظرف روابط انسان ها تلقی می شود. روش تحقیق در این مقاله به صورت مطالعات کتابخانه ای می باشد و نتایج مطالعات نشان می دهد که حس مکان فقط یک کیفیت محیطی نیست بلکه یک فرآیند شخصی و اجتماعی است که فضاها به مکان تبدیل می شود، روانشناسی محیطی می کوشد تا ارتباط میان انسان و محیط را در سطوح مختلف به عنوان یک ضرورت در توسعه شهری جدید در جهت عملی کردن این رویکرد ارائه کند.
مختصری درباره ی رودوزی ها در ایران و جهان
حوزههای تخصصی:
نظری اجمالی به مساجد دوره ایلخانی در خراسان
حوزههای تخصصی:
الگوهای کالبدی حسینیه ها: ریشه ها و تحولات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابهام در سیر تحول کالبدی حسینیه ها در ادبیات تاریخ شناسانه معماری، انگیزه اصلی ورود به این پژوهش است. این نوشتار در جست وجوی روندهای کالبدی فرهنگی است که به ظهور پدیده منحصربه فرد شهری ایران دوران اسلامی، یعنی «حسینیه» به عنوان گونه ای از فضای شهری که برای آیین عزاداری کاربرد دارد (در مقابل عنوان عام تر تکیه) منجر شده است. این پژوهش، با رویکرد تفسیری تاریخی و تاریخ نگاری علی به همراه استدلال منطقی با تأکید بر «شکل شناسی» نمونه های موجود و با محور قرار دادن تحول تاریخی فرهنگی منجر به پیدایش این آیین ها، به بررسی نقش عوامل فرهنگی کالبدی مؤثر و فرضیه های جدید قابل طرح در این موضوع پرداخته و مواردی را همچون فاصله داشتن الزامات رفتاری آیین های خاص مکان با چارچوب فرهنگی کالبدی مسجد، نقش تکایای صوفیه و نیز هویت جویی اجتماعی، در عرصه محیط مصنوع، مطرح کرده و در کنار آن، فرضیه تأثیر عوامل دارای جنبه معمارانه بیشتر مانند داشته های معماری ایران در نقطه تحول، نمونه های الگووار حسینیه های متقدم و الزامات تکنیکی معماری سنتی ایران، به عنوان فرضیاتی برای بروز ویژگی های فیزیکی این قالب کالبدی شهر ایرانی، بیان نموده و به ارائه شواهد تاریخی درباره آن ها اقدام کرده است. پس از بررسی این فرضیه ها، به نظر می رسد که همه آن ها با قوت و ضعف، در نقاط مختلف، تأثیرگذار بوده باشند و توسعه سریع آیین های عزاداری و نیز همگانی و غیردولتی بودن بسیاری از تأسیسات مرتبط با آن، به الگوگیری های سریع از راه حل های کالبدی در دسترس منجر شده باشد که به تدریج در طول چهار قرن پالایش شده است.