فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۰۱ تا ۱٬۰۲۰ مورد از کل ۹٬۸۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
فرسودگی بافت های شهری یکی از معضلاتی است که از گذشته های دور شاهد آن هستیم، اما در چند دهة اخیر، ابعاد گسترده تری پیدا کرده است. اقدامات گوناگونی که به صورت نوسازی بافت های فرسوده شهری در جهان و از جمله در ایران صورت گرفته است، نتایج ناموفق یا با موفقیت کمتری داشته است. اینکه ""فرسودگی چیست؟"" و ""نوسازی بافت های فرسوده به چه معنی است؟"" پرسش هایی است که همواره پیش روی پژوهشگران بوده است. مطالعات نشان می دهد اقداماتی که تاکنون انجام شده است، نتوانسته نیازهای نوسازی بافت های فرسوده شهری را پاسخ گوید.
هدف این مقاله، به چالش کشیدن مسایل مربوط به فرسودگی و نوسازی و کوشش در جهت یافتن پاسخ پرسش های مطرح شده در بالا است. با دید انتقادی به رویکردهایی که تاکنون نسبت به فرسودگی و نوسازی بافت های شهری ارایه و به آنها عمل شده است، این مسئله بیش از پیش عیان می شود که درک درستی از فرسودگی و نوسازی وجود ندارد.
نتایج حاصل از پژوهش چندساله که بخشی از آن در این مقاله بیان شده، نشان می دهد هم پدیدة فرسودگی و هم برنامه نوسازی نیازمند تغییر روش و نگرش از تفکر جزء نگر به تفکر کل نگر است تا درک درستی از نوسازی حاصل شده و اقدامات صورت گرفته مفید واقع شود. در این رابطه، ""فرسودگی"" را پدیده ای بسیار پیچیده می دانیم که برحسب شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی یک جامعه تغییر می کند. ""نوسازی"" نیز به عنوان برنامه پیشگیری، کاهش اثرات و بازگرداندن بافت شهری فرسوده به حالت کارآمد، در صورتی شناخته می شود که ترمیم شبکه های آسیب دیده اجتماعی و اقتصادی و برقراری مجدد جریان های قطع شده را انجام دهد.
نوآوریها و تجارب معماری در گنج دره، ایران
منبع:
اثر بهار ۱۳۷۶ شماره ۲۸
حوزههای تخصصی:
پیتورسک در معنای عام؛ درباره به هم پیوستگی ناگزیر تار و پود جهان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی:
برای سنتز و ساده ترکردن فهم ارزش های مربوط به پیتورسک سه رویکرد متفاوت را می توان در پیش گرفت : اول، پرداختن به رابطه و تناسب بین مفهوم و شیء به عنوان آنچه موضوع مطالعه تاریخی بوده است؛ دوم، بی تفاوتی کامل نسبت به مفهوم، چرا که حتی برای مواجهه با مسایل و چالش های شکل گیری جهان معاصر ناتوان است1 و سوم نوعی پذیرش مسئله با بی میلی و از سر تفنن از یک سو و انتقاد تکان دهنده و کنایه آمیز از سوی دیگر، برای نشان دادن ساخت تماماً باسمه ای جهان امروز توسط گردشگری به عنوان جزئی جدانشدنی از فرآیند زیباسازی جهان و یکی از عناصر بنیادی پیتورسک.
در این تصویر اجمالی، موضع گیری2 ما شامل این پرسش می شود که آیا وجه مشخص ساختار جهان معاصر نمی تواند امروز ـ بیش از هر زمان دیگرـ یک پیتورسک کلی، گسترش یافته، چندریختی، فریبنده و نگران کننده، در مقیاس کره زمین باشد3؟ این فرضیه، بازنگری این مقوله زیباشناسانه را در شکل پذیری و تاریخ مندی آن ایجاب می کند و چرایی و چگونگیِ کارآمدی و انعطاف آن را از نقطه نظر منطقه ای، مادی و بصری مورد توجه قرار می دهد. تاریخ، پیچیدگی و گستردگی این مفهوم و تأثیرات واقعیات مجسم آن، چه تاریخی و چه معاصر، سبب می شود به محض یافتن و آشکارشدن پاره ای از مسایل، به آنچه اصطلاحاً جهانی سازی4 نامیده می شود و همچنین ساخت مایه های «منظر»های معاصر5 منجر شود.
معانی نمادین شیر در هنر ایران
حوزههای تخصصی:
قنات قاسم آباد )همدان)، دریچه ایی به معماری زیرزمینی
حوزههای تخصصی:
قناتهای بسیاری در شهرهای مختلف کشور وجود دارد که سالیان متمادی نیازهای آب شرب و یا بخش کشاورزی را برای مردم برطرف ساخته اند. در سالهای اخیر و به مرور زمان این هنر ارزشمند ایرانی با بی توجهی در حفظ و نگهداری واستفاده مجدد روبرو شده است . قناتها اگر چه زندگی را برای این سرزمین به ارمغان آوردند امّا با استفاده بیش از حد و بهره برداری غیر اصولی و عدم مدیریت وهمچنین کم آبی های مکرّر در سالهای اخیر بازسازی و عدم رسیدگی ، قناتها رو به فراموشی نهاده واین هنر و میراث گرانبهای گذشتگان در سالهای اخیر روبه افول و ویرانی رفته است . برخی از قناتها از نظر موقعیت جغرافیایی در اطراف شهرها و روستا ها قرار دارند و میتوان با استفاده از پتانسیل آنها و با توجه به ویژگیهای ساختاری و مکانیزم های هدایت جمعیتی و کنترل شهری از آنها استفاده های قابل ملاحظه ای نمود. رشد و گسترش گردشگری با هدف شناساندن فرهنگ و هنر مهندسی نیاکان دارای اهمیت بسزایی میباشد.قنات قاسم آباد به عنوان یکی از عوامل جذب گردشگر می تواند با به کارگیری معماری سنتی و با اهداف توسعه ایی درجهت افزایش فرصت های درآمدی و ارتقای کیفیت زندگی اهالی بومی گام اساسی برداشت و از رشد معضلات مختلف اجتماعی جلوگیری نماید . این نوشتار در پی تأکید بر ضرورت و توجه به حفظ و احیای قنات و بلاخص قنات قاسم آباد و همچنین توجه به اکوتوریسم ، معماری بومی و توسعه ی پایدار در روستای قاسم آباد و شهر همدان با قدمت چند هزار ساله در جهت رشد و گسترش زمین گردشگری و ایجاد سکونتگاه های غیررسمی میباشد که نیازمند تحلیل، تفسیر و تبیین ساختار ویژه و علل پیدایش این فنون مهندسی باستانی و استفاده ی بهینه از پتانسیل های جانبی در راستای تقلیل مشکلات اداری و نهایتاً به ارائه راهبرده هایی برای بهرمندی اقتصادی اهالی در جهت ارتقای کیفیت زندگی در آنها خواهد گردید. بازشناسی موارد مذکور از طریق بیان چارچوبهای نظری، فنی و تجربی معماری بومی و سکونتگاه های غیررسمی، تبیین نقشه توسعه ی پایدار و رشد سرانه درآمدی در قالب راهبردهای اقتصادی و راهبردهای حوزه گردشگری و شناخت بیشتر قنات روستای قاسم آباد صورت گرفته است.
بررسی کیفیت محیطی فضاهای داخلی با تأکید بر آسایش حرارتی در خانه های سنتی نمونه های موردی: دو خانه قجری در شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش عمده ای از فعالیت های زندگی هر انسان در فضاهای داخلی صورت می گیرد. طبق آمار در کشورهای غربی حدود 90درصد از زمان زندگی در محیط های داخلی سپری می شود؛ ازاین رو در سال های اخیر توجه به کیفیتِ محیطیِ داخلی، از سوی سازمان ها و انجمن های معماری کشورهای مذکور با جدیت دنبال می شود و ازآنجاکه کیفیت فضاهای داخل به طور مستقیم در سلامت ساکنان اثر می گذارد، توجه به این مفهوم در ابعاد مختلف آن مانند کیفیت هوای داخل، آسایش حرارتی و همچنین آسایش بصری و صوتی، امری بسیار حائز اهمیت است و مطالعه دقیق آن در ایران باید ضروری تلقی شود. آسایش حرارتی فضاهای داخلی یکی از مهم ترین نکات این مفهوم است که در بحث حاضر توجه بیشتری به آن خواهیم داشت. بررسی این عامل در دو نمونه از خانه های دوره قاجار در شیراز با استفاده از برداشت های میدانی و تطبیق آن با شبیه سازی نرم افزاری صورت پذیرفته است. اطلاعات گردآوری شده در دو مرحله تحلیل شده اند. در مرحله اول رفتار حرارتی هریک از فضاها با استاندارد جهانی اشری مقایسه شده و سپس رابطه بین ویژگی های معماری و نتایج عملکرد حرارتی اتاق ها مورد بررسی قرار گرفته است؛ با این هدف که اگر نشانی از توجه به آسایش حرارتی در این مکان ها بود، عوامل آن چیست و چگونه می توان این عوامل را در طراحی خانه های امروزی احیا کرد و با صرف کمترین انرژی به حدود آسایش در فصول گرم و سرد رسید. نتایج مطالعات نشان می دهند که اتاق های این خانه ها به لحاظ تأمین آسایش حرارتی عملکرد مناسبی داشته و به یقین در زمان گذشته، این عملکرد بهتر بوده است؛ برای مثال اتاق شاه نشین در حدود هشت ماه از سال در محدوده آسایش قرار دارد.
تاثیرات دو جانبه طراحی صنعتی و توسعه پایدار در گسترش صنایع کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ابتدا مباحث توسعه پایدار و جایگاه آن در برابر سایر مکتب های توسعه تبیین می شود. سپس شاخصه های موجود در تبیین پایداری توسعه مورد نقد و بررسی قرار می گیرد. رویکرد مبنا در این پژوهش لزوم در نظر گرفتن مولفه های پویش فرهنگی و درونزایی صنایع بومی کشور به مثابه شاخص هایی است که در کنار توجه به محیط زیست به عنوان مولفه های توسعه پایدار جای طرح می یابد. نتیجه به دست آمده از این پژوهش محوریت پارادایم طراحی در اجرای الگوی توسعه پایدار است که در برابر پارادایم مهندسی و سایر الگوهای توسعه قابلیت تبیین می یابد. در نهایت راهکارهای برهم کنش دو سویه این دو رهیافت در جهت گسترش صنایع کشور به بحث گذاشته می شود.
منظر معنوی شهر؛ توسعه مکان های مذهبی در شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی:
در شکل گیری سازمان فضایی شهرهای سنتی ایران همواره ارتباطی منطقی بین نقش فضاهای شهری و منظر آنها در مقیاس خرد و کلان برقرار بوده است. تعاریف مدرنیته و شکل گیری مناسبات نوین اقتصادی و اجتماعی منجر به ظهور کالبدی شد که ارتباط بین گذشته و حال فضاهای شهری را از هم گسست. این ناهمگونی به ویژه در بطن بافت های تاریخی با مرکزیت مذهبی منجر به گسست های اجتماعی و فاصله گرفتن آنها از جریان توسعه شهری شد. از سوی دیگر، روش های مداخله در بافت بلافصل این مراکز، در هر دورة زمانی، بسته به میزان درک ارزش و جایگاه کارکردی آنها از جانب مسئولین و کارشناسان، وزن متفاوتی به خود گرفت و همواره بین دو رویکرد حفاظت و توسعه در نوسان بوده است.
سیر تحولات تاریخ شهر «ری» نشان می دهد استخوان بندی اصلی شهر که به حرم حضرت عبدالعظیم (ع) منتهی می شود، دارای مهم ترین ارزش های تاریخی و فرهنگی- مذهبی است که در کنار یکدیگر منظر ویژه ای را برای این منطقه به وجود آورده است. خیابان حرم به عنوان آستانة ورود به حرم، یک فضای جمعی در بافت سنتی شهر عبدالعظیم است که از دوره قاجار تاکنون کیفیت دسترسی به این مرکزیت را تعریف کرده است. اما در اجرای طرح «بهسازی» اخیر خیابان شمالی حرم تنها به آرایه بندی های فضا همچون کف سازی و جداره سازی پرداخته شده است و ا تداوم هویتی مکان از بین رفته است. در حالی که مفاهیمی مانند رعایت اصل سلسله مراتب، هنجارهای زیارت، قابلیت های محیط، پیشینة تاریخی و فرهنگی ـ اجتماعی و به ویژه تحلیل مکان های خرد رفتاری درون فضا به عنوان مبانی اصلی مداخله در منظر زیارتی باید مدنظر قرار گیرد.
چیدمان گرافیک: بررسی ساختار طرح های لچک ترنجی قالی اردکان یزد
حوزههای تخصصی:
براساس مطالعات صورت گرفته هنوز مدارک مستند و دقیقی درباره پیشینه قالی بافی در استان یزد تا قبل از دوره قاجاریه در دست نیست؛ به همین علت نمی توان صرفاً به سبب افول نساجی دستی، که موجب روی آوردن شعربافان یزدی به قالی بافی و رواج این هنر-صنعت در استان یزد شد، قاجاریه را نقطه شروع قالیبافی در این استان به حساب آورد. با این حال بنابر مطالعات و تحقیقات انجام گرفته، شروع قالی بافی در اردکان، به اوایل قرن جاری و حدود سال های ۱۳۴۴ هجری قمری (۱۳۰۵ هجری شمسی) باز می گردد.
مقاله حاضر می کوشد ضمن معرفی قالی اردکان یزد، به بررسی ساختار طرح های لچک ترنج بافته شده در این منطقه نیز بپردازد، تا ضمن پی بردن به میزان آگاهی طراحان قالی از قوائد حاکم بر نظام طراحی سنتی فرش دستباف، مقدار اثرپذیری طراحان اردکانی از قالی های کاشان و نائین نیز مشخص گردد. تحقیق پیش رو به روش توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات گردآوری شده به شیوه کتابخانه ای و میدانی، با رویکرد کیفی – تطبیقی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند.
رابطه همبستگی بین کیفیتهای محیطی و تداوم حیات شهری در عرصههای عمومی (نمونه موردی : جلفای اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرایط پیچیده زندگی امروز سبب پیچیدگی مسایل شهری شده و مفهوم بسیاری از فضاهای شهری را دگرگون ساخته است. تنها مفهومی که از عرصههای عمومی شهری به جای مانده، مسیرهایی برای ارتباط فضاهای خصوصی است که اهمیت بیش از اندازه سرعت، تکنولوژی و زمان، انسان معاصر را به حرکت سریع ماشینی در بین فضاهای خصوصی ترغیب میکند. نادیدهانگاری ارزشهای اجتماعی، فرهنگی و هویتی نهفته در فضاهای شهری، بیتوجهی به ارتقای کیفیتهای محیطی در فضاهای شهری و کیفیتهای مؤثر در پیوندها و جابجاییهای شهری و تأکید صرف بر ادراکات ذهنی طراحان شهری یا معماران، سبب شکلگیری فضاهایی مردمگریز در ساختار شهری شده است که توانمندی مورد انتظار را نخواهند داشت تا محیطی پاسخگو و منعطف در برابر رفتارهای شهروندی باشد. افزایش کیفیت زندگی شهروندی و حیات اجتماعی در فضاهای شهری یکی از چالشهای حرفه طراحی شهری بوده و نظریات بسیاری بر مبنای شرایط و تجربیات مختلف مطرح شده است. در این راستا، سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از شاخصههای مطرح در علوم اجتماعی اخیراً در حوزه طراحی شهری نیز به عنوان ابزاری هرچند مفهومی جایگاهی ویژه یافته است. در این پژوهش، با توجه به اینکه ارتقای کیفیتهای محیطی به عنوان راهکار ارتقای حیات شهری مدنظر است، سعی بر آن شده که با جستجوی روابطی منطقی میان سطح شاخص سرمایه اجتماعی و کیفیتهای محیطی، بتوان با ارایه رویکردی شهرسازانه از سرمایه اجتماعی، آن را به عنوان ابزاری عملیاتی در طراحی شهری به کاربست. کیفیتهای محیطی انتخاب شده در این پژوهش در راستای پاسخگویی به نیازهای رفتاری کاربران فضا، خلق فضاهای شهری اجتماعپذیر و ارتقای تعاملات اجتماعی در فضاهای شهریست. جهت حصول نتیجه نهایی پژوهش و یافتن رابطه همبستگی میان سطح تعاملات اجتماعی و سطح کیفیتهای محیطی، کمیسازی کیفیتهای محیطی انجام گرفته است تا بتوان نتایج کمیشده کیفیتهای محیطی با سطح شاخص سرمایه اجتماعی که از تحلیل پرسشنامههای برداشتشده در محدوده بدست آمده است را با هم قیاس کرد. در راستای کمیسازی کیفیتهای محیطی، تکنیک تحلیل سلسله مراتبی در دو مرحله، جهت تعیین اوزان هریک از زیرسنجههای کیفیتهای محیطی و هریک از کیفیتها برای محاسبه برآیند نهایی کیفیتهای محیطی اعمال شده است. نتایج پژوهش حاضر مبنی بر وجود رابطه مستقیم بین سطح شاخص سرمایه اجتماعی و برآیند زیرسنجههای کیفیتهای محیطی در محله جلفای اصفهان به عنوان نمونه مطالعاتی است. در عین حال روابط بدست آمده روابطی غیرخطی است که دلیل آن را میتوان در وجود عوامل متعدد دخیل در سرمایه اجتماعی و پیچیدگی روابط بین آنها دانست.
محله عودلاجان، میراث شهری در تقابل بین سنت و مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محله عودلاجان به عنوان یکی از پنج محله تشکیل دهنده شهر تهران در دوره صفوی، یک میراث تاریخی ارزشمند به شمار می رود. در دوره قاجار، طبقات مختلف اجتماعی، به ویژه طبقه اعیان و دولت مردان در این محله سکونت داشته اند. از دهه 1340، به دنبال ترک محله توسط ساکنان قدیمی و ورود گروه های مهاجر و طبقات کم درآمد، فرایند فرسودگی این محله تاریخی در تمام ابعاد کالبدی و اجتماعی و اقتصادی آغاز شد. بازار نیز به عنوان یک عنصر قوی اقتصادی و سیاسی، در محله نفوذ کرد و آن را تحت سلطه خود درآورد. از حدود چهل سال پیش تا کنون، طرح های متعددی برای باززنده سازی این محله تهیه شده، اما تاکنون هیچ یک از آن ها اجرا نشده اند. هدف این پژوهش، شناخت موانع باززنده سازی این محله است. روش توصیفی تحلیلی برای این پژوهش استفاده شده و داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با شهروندان و ساکنان و کاربران محله عودلاجان و نیز از طریق مشاهده و همچنین بررسی اطلاعات ثانویه (گزارش های موجود، آمارها، کتب، مقالات و...) گردآوری شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که موانع موجود بر سر راه باززنده سازی محله عودلاجان، بیش از آنکه اقتصادی و تکنیکی و سیاسی باشد، فرهنگی و اجتماعی است که عبارت است از بی علاقگی ساکنان و شهروندان نسبت به بافت ها و بناهای قدیمی. به عبارت دیگر، وضعیت کنونی عودلاجان نتیجه طرز تفکر و نوع نگاه جامعه به تاریخ و میراث است. فرایند مدرنیزاسیون که از اواخر دوره قاجار در ایران آغاز شده، همراه با طرد سنت و تاریخ بوده که یکی از نتایج آن، بی علاقگی جامعه به میراث و میل دائمی به نو شدن است. در چنین وضعیتی، اجرای طرح های باززنده سازی محلات تاریخی دشوار است. بنابراین پیش از هر اقدامی برای حفظ و باززنده سازی محله های تاریخی، آموزش و آگاهی دادن به جامعه درخصوص ارزش های تاریخی، سنت و میراث ضروری است.
معماری زمین پناه مسیری به سمت معماری پایدار به ویژه در اقلیم گرم و خشک
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به وجود مسائلی همچون بحران انرژی، آلودگی های زیست محیطی و نیز افزایش تقاضای مسکن ناشی از رشد مداوم جمعیت در جهان، راه حل های نوآورانه مانند ساختمان های زیرزمینی یا زمین پناه می تواند به عنوان جایگزینی مناسب برای ساختمان های رو زمینی در راستای کاهش نیاز ساختمان به انرژی، کاهش استفاده از زمین و مسائل اقلیمی مورد توجه قرار گیرد. پناه بردن به دل زمین و استفاده از خاصیت حرارتی خاک، یکی از راهبردهایی است که در گذشته نیز مورد استفاده قرار می گرفته است. پژوهش حاضر بر آن است ضمن معرفی بناهای زمین پناه و چگونگی عملکرد انواع مختلف آن، به بیان مزایای اکولوژیکی و نیز امکان پیش ساخته سازی این ساختمان ها به ویژه در اقلیم گرم و خشک بپردازد. سؤالاتی که در این پژوهش مطرح است: وجود گیاهان یا به عبارتی کاشت گیاه در این ساختمان ها چه تأثیراتی می تواند داشته باشد؟ چگونه می توان به بهره وری هر چه بیشتر این ساختمان ها افزود؟ روش تحقیق در این پژوهش کیفی بوده و برای به دست آوردن نتایج مطلوب در این مقاله و ارائه پاسخ مناسب به سؤال های فوق از تحقیق کتابخانه ای اعم از کتاب، رساله، مقالات و سایت ها استفاده شده است.
شیشه گری
منبع:
هنرنامه ۱۳۸۱ شماره ۱۶
حوزههای تخصصی:
این مقاله از سه بخش تشکیل شده است . در بخش اول به تصویری کلی از تاریخ شیشه گری و تجربه ای که در این راه به دست آمده اشاره شده است . در بخش دوم وضعیت هنر شیشه گری با تکیه بر اطلاعات جمع آوری شده از کارگاههای شیشه گری تهران بررسی شده و وضعیت اقتصادی اجتماعی فنی آنها مورد بحث قرار گرفته است . در بخش سوم اهمیت توجه به این هنر و مشکلات آن از نظر سرمایه گذاری و آموزش و جایگاه آن در کشورهای صنعتی اشاره شده است ...
ایجاد پهنه خانگی روشی برای تولید خیابانها و محله های ریست پذیر (از مفهوم تا اجرا)
حوزههای تخصصی:
جستاری در مفاهیم نقوش سوزن دوزی ترکمانان گنبد کاووس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسائلی در تاریخ معماری اسلامی
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۶ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
تأثیر الگوی حیاط مرکزی در تعدیل شرایط اقلیم گرم و خشک خانه های کاشان (نمونه موردی: خانه های طباطبایی ها و بروجردی ها)
حوزههای تخصصی:
مناطق گرم و خشک دارای ویژگی های محیطی و اقلیمی خاص بوده و زیست بوم ها، آبادی ها و شهرهای سنتی این گونه مناطق بر اساس اصول خاص و متناسب با شرایط محیطی و اقلیمی ساخته شده اند. خانه های ساخته شده در اقلیم گرم و خشک نیز از اصول و روش های متعددی از جمله حیاط مرکزی، جهت رسیدن به شرایط آسایش استفاده نموده اند. حیاط مرکزی نقش ویژه ای در سازماندهی فضاهای اطراف خود و همچنین در شرایط اقلیمی خانه ها دارد. شهر کاشان یکی از شهرهای اقلیم گرم و خشک و دارای خانه های سنتی متعدد است. لذا در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی، کتابخانه ای به بررسی تأثیرات الگوی حیاط مرکزی در تعدیل شرایط اقلیم گرم و خشک شهر کاشان، در دو خانه بروجردی ها و طباطبایی ها پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در حیاط مرکزی خانه های سنتی کاشان (دو خانه بروجردی ها و طباطبایی ها) درصد قابل توجهی از مساحت حیاط به حوض آب و پوشش گیاهی اختصاص یافته است؛ این بدان معناست که عامل آب و پوشش گیاهی به همراه سایه اندازی جداره های بنا در حیاط مرکزی، نقش بسزایی در ایجاد رطوبت و تعدیل اقلیمی خانه های سنتی کاشان ایفا می کنند.