فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۹٬۸۲۰ مورد.
گونه شناسی ساختاری کاربندی و رسمی بندی در معماری ایران بر مبنای ساختگاه و کاربست
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم در فهم تاریخ معماری ایران، مطالعه و دسته بندی تاق پوش ها است، کاربندی و رسمی بندی، عناصر تاقی مبتنی بر الگوهای هندسی هستند که ریشه در نبوغ هندسه ترسیمی معماران ایرانی دارند. علیرغم اهمیت این عناصر تاقی، در تعاریف استادکاران و پژوهشگران از ماهیت آنها و دسته بندی های ارائه شده، اختلاف نظر و حتی تناقضاتی وجود دارد که این امر درک مفاهیم پایه، توسعه ساختارهای جدید و نوآوری را با مشکلاتی مواجه می سازد. مسئله اصلی این پژوهش یافتن تفاوت بین کاربندی و رسمی بندی از منظر مکان اجرا و نحوه کاربست شان می باشد و هدف تحقیق شفاف سازی مفاهیم کاربندی و رسمی بندی و رسیدن به یک دسته بندی جامع بر مبنای ساختگاه و نحوه کاربست آنها است. برای رسیدن به این هدف، ابتدا آرا و نظریات موجود در زمینه کاربندی و رسمی بندی مورد کنکاش قرار گرفت تا تعریف مشخصی از کاربندی و رسمی بندی ارائه گردد. سپس گونه های مختلف آنها با در نظر گرفتن مولفه های مکانی و ساختاری به دست آمدند. این پژوهش از نوع تحقیق های بنیادی نظری می باشد و به روش تحلیلی توصیفی کار شده و اطلاعات لازم از طریق مطالعات میدانی، مشاهده عینی و بررسی های کتابخانه ای جمع آوری شده اند. با توجه به این نکته که استادکاران و پژوهشگران، عناصر متشکل از باریکه تاق های متقاطع که در قالب هندسه وتری ترسیم و اجرا می شوند را «کار» نامیده اند، نتایج تحقیق نشان می دهد که هر چند مؤلفه باربری، مهمترین وجه تمایز کارهای مختلف است، ولی استقرار کارها در پوشش اصلی یا پوشش زیرین نمی تواند ملاک تشخیص کاربندی از رسمی بندی باشد و برای تشخیص این دو از همدیگر باید مؤلفه های محل کاربست، خصوصیات شکلی، خصوصیات ساختاری، نقش ساختمانی و کاربرد، جنس مصالح باریکه تاق ها و نقش سازه ای، لحاظ گردد. در نهایت یک دسته بندی جامع از گونه های مختلف کاربندی و رسمی بندی بر مبنای مؤلفه های مذکور ارائه گردید.
بررسی طراحی معماری پایدار با رویکرد طراحی معماری بیونیک و ارتباط آن ها بایکدیگر
حوزههای تخصصی:
امروزه به نظر می رسد که توسعه پایدار و مفاهیم آن به خوبی با اهداف و مقاصد معماری می تواند به عنوان عاملی مؤثر جهت رسیدن به اهداف پایداری مطرح شود. در سال های اخیر بیانیه ها و مقالات بی شماری در زمینه اصول معماری توسط محققان مختلف در سراسر دنیا مطرح شده است. مفهوم پایداری در عصر حاضر آن چنان اهمیتی یافته است که هر بحث معاصری درباره محیط زیست و معماری بدون توجه به این مفهوم بحثی ناتمام محسوب می شود. معماری پایدار یک فرآیندی است که می تواند تکرار شود. معماری پایدار می تواند در کیفیت محصول نهایی تأثیرگذار باشد و فرآیندی که ماندنی باشد را تشخیص دهد. در این راستا الهام گیری از معماری بیونیک می تواند در طراحی معماری پایدار مؤثر واقع گردد. بیونیک علمی است که مشکلات فنی و سازه ای را می تواند از راه های زیستی حل کند، به عبارتی می تواند از الگوهای زنده الهام بگیرد. براین اساس روح بخشیدن به ساختمان یکی از تمایلات معماری بیونیک است که طراحان این رشته با توجه به قدرت سازه برای تنفس (زنده نمایی)، به کمک خطوط مستقیم یا منحنی خالص و القاء آهسته تمامیت سازه به آن دست پیدا می کنند و مهم ترین چیز برای طراحی معماری بیونیک آن است که ساختمان بتواند زنده بودن خود را القاء کند. سؤال اصلی تحقیق این است که استفاده از معماری بیونیک در پیوند با طراحی معماری پایدار به تأثیری در محیط زیست خواهد داشت؟ روش تحقیق حاضر به صورت کتابخانه ای-اسنادی می باشد. هدف این مقاله بررسی جایگاه طراحی معماری بیونیک در طراحی معماری پایدار و رابطه این دو مفهوم با یکدیگر می باشد.
الزامات معماری مدارس با رویکرد افزایش خلاقیت و توانمندی های دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
مدرسه محیطی است آموزشی، برای رشد، تربیت و استعدادیابی. دانش آموزان با توجه به اینکه آینده سازان کشور هستند، می توان با درنظر گرفتن خلاقیت و توانمندی آن ها، جایگاه آینده خودشان و کشورشان را پیش بینی کرد. محققان در اکثر کشورهای جهان شیوه های آموزشی را عامل اصلی تعیین شکوفایی استعداد دانش آموزان می دانند. اما دانش آموزان برای رشد و تکاملشان در تمامی جهات نیاز به شناخت توانایی ها، نیازهای روحی و جسمی، و... را دارند. به همین دلیل دانش آموزان به فضایی نیاز دارد که در آن بتوانند بازی کنند، فعالیت انجام دهند و تجربه کسب نمایند و استعداد و توانمندی های خودشان را بشناسند. متاسفانه امروزه دانش آموزان با توجه به شرایط نا ایمن محیط شهری و شهرسازی، فضایی ایمن برای رشد و تعالی توانایی هایشان در خارج از محل سکونتشان در اختیار ندارند. این درحالی است که دانش آموزان نیازمند فضایی هستند که در تمامی زمینه های متناسب با آموزش و تربیت بالاخص استعدادیابی در آن ایجاد شود. پس طراحی مدرسه ای با رویکرد افزایش خلاقیت و توانمندی های دانش آموزان می تواند باعث شکوفایی استعدادهای دانش آموزان شود. ساختمان مدارس در کشور ما چندین سال است که بصورت یکنواخت و بی روح، و صرفا عملکردگرا ساخته می شود. در طراحی فضای آموزشی با هدف افزایش خلاقیت و توانمندی باید فضایی متناسب با شرایط جسمی و روحی، سلیقه و... برای دانش آموزان در نظر گرفت.
هماوایی نور و رنگ در فضای شهری ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازار یکی از ارکان اصلی اقتصادی، اجتماعی. فرهنگی و کالبدی شهر سنتی ایرانی است. فضای شهری ایرانی است که تعاملات اجتماعی را در بستری تاریخی فرهنگی پذیرا شده و واجد ارزش های کیفی و هنری والاست. نگرش علوم جدید در وهله اول به جنبه کارآیی و عملکردی و کمّی امور نظر دارد تا جایی که آن جنبه را حتی الامکان از همه معانی ضمنی کیفی اش منتزع می سازد. جهان ما به مثابه نسجی است که از رشته های به هم تنیده تار و پود فراهم آمده است. رشته های پود که افقی اند، مظهر روابط علّی، که از لحاظ عقلی قابل وارسی و کمّاً محدود اند محسوب می شوند و رشته های عمودی تار، با ذات کیفی امور مطابقت دارد. علم و نگرش شهرسازانه جدید عمدتاً در جهت افقی پود، تحول و تکامل یافته است، در حالی که باید به عمودیت تار متعالی و برشونده، رجوعی دوباره کرد تا نسجی متعالی پدیدار شود. در این مقاله با مروری بر تعریف بازار، نقش و جایگاه آن در شهر ایرانی و بررسی انواع آن، تأکید به طور عمده بر تحلیل ارزش های هنری، شکلی و کیفی فضاست، در این رابطه سرای مشیر از بازار شیراز به عنوان فضای شهری واجد ارزش همخوان با فرهنگ و هویت ایرانی طرح و بررسی گردیده است.
چیدمان معماری داخلی: نقش مبلمان در انعطاف پذیری فضای داخلی مسکن
حوزههای تخصصی:
انعطاف پذیری مفهومی کاربردی برای استفاده بهینه از فضاهای داخلی مسکونی است. تغییرات زندگی و تمایلات انسانی، نیازهای اجرایی از قبیل نیاز به تقویت رابطه طراح - کاربر و هم چنین دگرگونی شیوه زندگی در طول زمان، از دلایل عمده توجه به این مفهوم است. هدف این پژوهش ارائه راهکارهایی برای تامین انعطاف پذیری در مسکن به منظور بهبود و ارتقاء کیفیت فضاهای زندگی در مقیاس معماری داخلی است. به همین منظور یکی از عناصر مهم در معماری داخلی که مبلمان می باشد، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در این پژوهش پس از تبیین و توصیف جایگاه انعطاف پذیری و تعاریف و مفاهیم وابسته به آن، به اهمیت نقش مبلمان در معماری داخلی پرداخته شده است و روش های دست یابی به انعطاف پذیری توسط مبلمان مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است و در آخر با ذکر مثال راهکارهایی برای هر یک از روش ها ارائه شده است. نتایج این تحلیل می تواند راهنمایی برای""بهبود کیفیت طراحی"" و ""ارتقای کیفی فضاهای داخلی مسکونی"" باشد.
درآمدی بر مبحث انسجام در آموزش معماری
منبع:
هنرنامه ۱۳۷۷ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
عدم وجود انسجام و ارتباط مؤثر بین آموختههای دروس مختلف و پروژههای طراحی یک از دیرپاترین مسائل آموزش معماری است که شاید قدمت آن به زمانی برگردد که آموزش معماری از شکل سنتی سینه به سینه و توامان با ساخت و ساز به صورت آموزش رسمی آکادمیک درآمد. در ایران نیز که آموزش معماری با الگوبرداری از تجربههای جهانی (خصوصاَ فرانسوی) پایهگذاری شد ، سودمندی دروس در ارتقا ، کیفیت و توان طراحی دانشجویان و کسب کارآیی کافی آنان در عملکردهای حرفهای خارج از دانشگاه همواره از دلمشغولیهای آنانی بوده و هست که نگران کارآیی محتوی ، روشها و ساختار آووزش معماری بودهاند...
هنر عمومی و تلفیق آن با فضای شهری
منبع:
باغ نظر ۱۳۸۶ شماره ۸
حوزههای تخصصی:
فرآیند طراحی معماری، تعامل میان طراح وبهره بردار(مدل یابی مشارکت در طراحی مسکن های شخصی ساز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به موازات شکل گیری جوامع انسانی، پدیده مشارکت در جهت تقویت روابط اجتماعی متناسب با تنوع نگرش و مکاتب ظهور یافته است که با رشد نهضت های انسان شناختی مشارکت بهره برداران سرلوحه طراحان معماری قرار گرفته و یکی از عوامل مهم در پایداری اجتماعی گردیده است. این پژوهش با معرفی زمینه ها و افق های مشارکت و دیرینه این پدیده درطراحی مسکن، سعی در معطوف داشتن توجهات دست اندرکاران تولید مسکن به بهره گیری از پتانسیل های اجتماعی این مقوله داشته تا شناخت مناسبی برای انتخاب رویکرد منطقی طراحی، در جلب مشارکت فکری قطب های طراحی مسکن بدست آید. از دیگر اهداف، سوق سطح مشارکت بهره بردار از توجه نیازهای فیزیولوژیکی، به خود یابی، بوسیله طراح است که در این راستا، دسته بندی نیازهای انسانی و نوع مشارکت متناسب با آن، محدودیت ها و دامنه های دخالت طراح و بهره بردار، باز تعریف مقولات طراحی مشارکتی، از مراتب تحقیق می باشد. سپس با بهره گیری از مولفه ها و اهداف در برگیرنده آنها، ابزار نظر سنجی طراحی و به سنجش گذاشته می شود. در خاتمه علاوه بر کسب عوامل اصلی و تحلیل فرضیه ها، به مدلی در برگیرنده روابط میان عوامل فرآیند طراحی مشارکتی دست می یابیم. مطالعه بر گرفته از بررسی های توصیفی -استنتاجی، کتابخانه ای، مصاحبه، سنجش میدانی و تحلیل آماری آنها می باشد
تحلیلی بر روند شکل گیری پارادایم توسعه شهری پایدار با تأکید بر جریان های زیست محیطی
حوزههای تخصصی:
با وقوع انقلاب صنعتی در جهان، پیامدهای منفی زیست محیطی در جهان اتفاق افتاد که ناشی از عدم توجه صحیح توسعههای اقتصادی و تأثیر آن بر محیط زیستِ طبیعی بود. به دنبال آن افراد مختلفی در سراسر دنیا شروع به دادن اخطارها و هشدارهایی مبنی بر نیاز توجه بیش از پیش به زیست بوم کردند که منجر به شکل گیری جنبش های زیست محیطی گوناگون و نیز چاپ کتاب های مختلف در این زمینه گردید. با توسعه بحث های گوناگون پیرامون این موضوع و درک عمیق تر از نتایج مخرب این گونه توسعه ها پارادایم پایداری در جهان شکل گرفت. پارادایم پایداری را می توان رایج ترین و کاربردی ترین پارادایم قرن حاضر دانست. این مفهوم را می توان با تمامی امور مربوط به زندگی روزمره مرتبط دانست که البته معرفی ابعاد سه گانه آن در رابطه با اجتماع، اقتصاد و محیط زیست گواهی بر این ادعاست. بسیاری از صاحب نظران ریشه های پیدایش این پارادایم را مرتبط با بوجود آمدن شرایط نابسامان زیست محیطی ناشی از توسعه های بی قاعده بخصوص در زمینه های اقتصادی می دانند. یکی از زمینه هایی که پس از تکوین این پارادایم به شدت مورد تواجه قرار گرفت مرتبط با توسعه های شهری بخصوص در کلان شهرها و البته بدنبال افزایش جمعیّت شهرنشین ایجاد گردید که به توسعه شهری پایدار معروف شد. در این پژوهش به نحوه شکل گیری جنبش های زیست محیطی پرداخته شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر، روش توصیفی-تحلیلی است که در ابتدا از مهم ترین و به روزترین منابع مرتبط با موضوع استفاده شده و پس از مطالعه و بررسی آنها، تحلیل هایی در جهت اثبات فرضیه پژوهش صورت پذیرفته است. در ابتدای تحقیق سؤالاتی مرتبط با موضوع شکل گرفت و بر مبنای آن ها این فرضیه مطرح گردید که سیر تکوینی جنبش های زیست محیطی منجر به شکل گیری پارادایم توسعه شهری پایدار گردیده است. به منظور اثبات فرضیه مهم ترین منابع معتبر داخلی و خارجی مورد کنکاش و بررسی قرار گرفته اند و البته در راستای اثبات این فرضیه نگاهی دقیق تر و موشکافانه تر به پارادایم توسعه برانتلند (از معروف ترین تعاریف مرتبط با توسعه پایدار که توسط او ارائه گردیده) شده است. در نهایت پژوهش، فرضیه مطرح شده را اثبات کرده و به این نتیجه رسیده است که با شکل گیری جنبش های زیست محیطی در جهان پارادایم پایداری و با بسط یافتن این پارادایم در حوزه مسایل شهری، پارادایم توسعه شهری پایدار شکل گرفته است.
دو نهاد دینی: یک زبان، دو بیان (مقایسه ی معماری شهری مسجد و کلیسا در مکتب شهرسازی اصفهان)
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۴ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
خواجه غیاث الدین پیر احمد خوافی (بانی مدرسه غیاثیه ی خرگرد)
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۷ شماره ۱۳
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش عوامل کالبدی در تشکیل مفهوم مکان
حوزههای تخصصی:
حس مکان یعنی تجربه و درک خاص از یک قرارگاه ویژه که جهت گیری شخص را نسبت به یک مکان با احساسی از تفاوت، جهت یابی و درک فضایی مشخص می کند. در این مقاله حس مکان به عنوان یک پایگاه نظری در حوزه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. از صاحب نظران در این زمینه می توان رلف (1976)، توان (1977، 2002)، استیل (1981)، شامای (1991) و آلتمن و لاو (1992) را در حوزه های مختلف برشمرد. از اهداف این نوشتار مشخص کردن چارچوب های این حوزه و کاربردی کردن آن در زمینه معماری و شهرسازی برای طراحان است.
در راستای تحقق اهداف مذکور، این نوشتار به بررسی مفاهیم ارتباط انسان و مکان، پیوند انسان و مکان از نظرگاه های مختلف و در نهایت به حس مکان با رویکردی کالبدی که بیشتر در اختیار طراحان و قابل کنترل است، می پردازد.
دستاورد اصلی این مقاله را می توان در ذکر این نکته دانست که از لحاظ کالبدی، محیطی که دارای کاراکتر مشخص و متمایز باشد، در آفرینش حس مکان موفق تر است.
مزاج دهر (نظریه ی «حیات زمانه» در دوره بندی تاریخ معماری ایران)
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۶ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
آسیب شناسی بافت فرسوده شهری (نمونه موردی: محله قدیمی فیض آباد کرمانشاه)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر با توجه به تحولات سریع علمی و فنی و دگرگونی در ساختار کالبدی، اقتصادی و اجتماعی شهرها و همچنین مطرح شدن نظریه توسعه پایدارشهری، اهمیت نوسازی و احیاء بافت های فرسوده و ناکارآمد بیش از پیش مشخص می گردد. شکل گیری بافت های شهری و تغییرات فیزیکی صورت گرفته در گذر زمان نقش تکنولوژی، نیازها، ذوق و خواست عمومی در ارتباط با شکل و بافت اجتماعات انسانی و نقش عوامل اقتصادی – اجتماعی در تغییر چهره و زندگی شهری امروزی نشان می-دهد. در طول دهه های اخیر اثر بخشی و تقابل عوامل اقتصادی – اجتماعی و جمعیتی بر یکدیگر، موجب تغییر در فضای ساخته شده شهری و سیمای کاملاً جدید فضای کالبدی شهر شده است و بدین ترتیب تعادل و پیوستگی سنتی فضای کالبدی و نقش عناصر مهم آن در هم شکسته شده است. همچنین سیاست گذاری های دوگانه و مغایر در احداث واحدهای مسکونی ارزان قیمت و گسترش روز افزون محدوده خدماتی شهرها باعث گردیده عملاً محدوده بافت های فرسوده که عمدتاً در مناطق مرکزی شهرها واقع گردیده از دید دست اندکاران و سیاست گذاران امر توسعه مخفی مانده و عملاً به فراموشی سپرده شده اند. دشواری های ناشی از عملیات اجرائی، مسائل و نارسائی ها حقوقی و قانونی، محدویت های مربوط به میراث فرهنگی، هزینه های مربوطه به تملک زمین در مقایسه با زمین های در اختیار انبوه سازان که اغلب به صورت رایگان تحویل می گردد، مشکلات مربوط به انجام توافق به دلیل تعدد ورثه، وجود املاک مخروبه و بلاصاحب، انگیزه سرمایه گذاران، بخش های تعاونی و اشخاص را جهت سرمایه گذاری در این بافت ها کم نموده و همین موضوع باعث بی توجهی و رهاشدگی آن در نزد مدیران شهری گردیده است. در مقاله حاضر به بررسی آسیب های بافت قدیمی محله فیض آباد پرداخته شده است و سپس سعی شده راهکارهایی جهت احیا و باززنده سازی آن عنوان گردد.
چگونگی بهره گیری از توده زمین در معماری بومی جهان؛ به مثابه یکی از تکنیک های سرمایش ایستا در بنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقوله آسایش گرمایی و بطور خاص سرمایش از جمله مقولاتی است که به جهت نقشی که در مطلوب سازی محیط و بوم دارد، حایز اهمیت فراوان است. در واقع آسایش گرمایی عامل اصلی شکل دهنده معماری هر منطقه است. در یک سکونتگاه انسانی (به عنوان یک پدیده انسان ساخت) توجه به اقلیم با مکانیزم های سرمایش، گرمایش موجب افزایش احساس، آرامش، و ارتقای سطح زندگی و نهایتا پایداری می گردد.علی رغم اهمیت این موضوع، در دوران اخیر موضوع توجه به اقلیم نادیده گرفته شده است. در واقع باید گفت در سال های اخیر، ساختن برای ساختن و نه ساختن برای زیستن مجالی را برای توجه به مقولاتی مهم و عمیق همچون آسایش حرارتی، بدنه معماری، در معماری و شهرسازی باقی نگذاشته است.در مقاله حاضر به بررسی معماری بومی مناطق مختلف پرداخته و با درنظر گرفتن پهنه بندی اقلیمی در دو اقلیم گرم و خشک و مرطوب، شاخصه نحوه ارتباط بنا با زمین را با هم مقایسه نموده تا راهکارهای مناسب سرمایش در بدنه معماری و یا همان اصطلاح سرمایش ایستا (passive cooling) بدست آید. در اینجا تکنیک موردنظر (سرمایش از طریق توده حرارتی زمین) و فواید و راه های استفاده از این تکنیک با توجه به نمونه های معماری بومی بازنگری می شود.
The Impact of Timurid Gardens in Samarkand on Safavid Gardens in Isfahan (Chaharbagh) (تأثیرات باغ های تیموری در سمرقند بر باغ های صفوی )در اصفهان (خیابان چهارباغ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ یکی از زیباترین فعالیت های انسان، آفرینش باغ بوده است. هنر باغ سازی یکی از کهن ترین هنرهای ایرانیان است که دارای سنت های ارزشمند و قدرتی معنوی است. قدم نهادن در باغ های ایرانی، ما را به این اندیشه وا می دارد که چه رمز و رازی در پس ظاهر آراستة آنها نهفته است که بعد از گذشت قرن ها کهنه نمی شوند و همچنان با منظری جذاب، انسان امروز را به سوی خود دعوت می کنند. شکل باغ در ایران از دیرباز تاکنون با طبیعت و میزان آب تناسبی کامل داشته است. اطلاعات درباره باغ های سمرقند به گزارش های کلاویخو و تعدادی مقاله محدود شده و در حال حاضر اثری از بیشتر باغ های سمرقند و اصفهان دیده نمی شود. هدف اصلی این مقاله بررسی ساختار فیزیکی باغ های سمرقند و اصفهان و تأثیرات باغ های تیموری در سمرقند بر باغ های خیابان چهارباغ اصفهان در دوره صفوی است تا اینکه محتوای این مطالعات، گامی در جهت مطالعات بیشتر در این زمینه باشد.
در این راستا با رویکرد توصیفی- تاریخی، مروری به شناخت عناصر شکل دهنده باغ های دو دوره تیموری و صفوی و شباهت ها و تفاوت ها در این باغ ها با دو دوره زمانی متفاوت پرداخته می شود و در واقع توصیفاتی که درباره باغ های این دوران (تیموری - صفوی) شده، بسیار مفصل تر از توصیفاتی است که از باغ های دورانی قبلی شده و این، کمک بزرگی به شناخت باغ های این دو دوره تاریخی کرده است و به این سؤال که باغ های دورة تیموری و به ویژه باغ هایی که تیمور در سمرقند ایجاد کرد، تا چه اندازه بر باغ های بعد از خود در دوره صفوی تأثیر داشته ، پاسخ داده می شود. برای بررسی باغ های این دو دوره از منابع تاریخی و سفرنامه ها و اسناد و مدارک به جا مانده از آن دوران و نتایج و مطالعات انجام شده توسط پژوهشگران معاصر استفاده شده و به این نتیجه رسیده که باغ سازی به شیوه صفوی و به طور خاص خیابان چهارباغ ریشه در دوران تیموری داشته است.
فهم چیستی پوشش پتکانه از طریق تحلیل نمونه های نخستین در معماری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس تعریفی اولیه، پتکانه نوعی گوشه سازی است شامل چند ردیف تاقچه (تاسه) که روی هم سوار می شوند و جلو می آیند. توسعه و تکامل این اندام منجر به شکل گیری یکی از جالب ترین و پیچیده ترین تاق های ایرانی به نام تاق پتکانه می گردد که به دلیل شباهت با برخی دیگر از گونه های تاقی و پوشش های تزئینی، کمتر به عنوان یک پوشش مستقل به آن پرداخته شده است. این مقاله در پاسخ به یک سؤال بنیادی شکل گرفته است که «مفهوم پتکانه به عنوان یکی از گونه های پوشش فضا در معماری ایران چیست؟» در پاسخ به این پرسش، مقاله حاضر پیشینه شکل گیری این اندام را از نخستین گام های پیدایش بررسی می کند. بدین منظور، ابتدا اطلاعات مربوط به نمونه های نخستین از طریق «مشاهده و برداشت مستقیم میدانی»، «مصاحبه با استادکاران و مرمت گران ابنیه» و «مطالعات کتابخانه ای» برداشت می شود. پس از آن، نظام هندسی و ساختار سازه ای نمونه ها از طریق مدل سازی با نرم افزارهای سه بعدی سازی پیاده می شود. در نهایت، مقایسه و تحلیل یافته های مرتبط به همه نمونه ها، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، به تعیین اندام ها و اجزای سازنده پوشش پتکانه و مرزشناسی آن با دیگر پوشش ها می انجامد. براین اساس، پتکانه در بدو ظهور، با ایده گوشه سازی در گنبدخانه در معماری پیش از اسلام، ارتباط معناداری دارد. در ادوار بعدی، با ارتقای دانش فنی معماران مسلمان، باربری بالای باریکه تاق ها موجب می شود که از آن ها برای پوشش یک کنج استفاده شود و ترکیبی از یک باریکه تاق و دو تاسه به وجود آید. در ادامه، این ایده در چهار سوی دهانه تکرار و با پیدایش «گوشه سازی سه کنج با باریکه تاق»، مسئله گوشه سازی با کارایی بهتر و هندسه غنی تر حل می شود. در نهایت، ترکیب باریکه تاق های مطبق موجب ایجاد فضاهای پلکانی در زیر سازه و توسعه افقی و عمودی تاسه ها و ایجاد ماهیتی یکپارچه می شود که می توان آن را پوششی نو به نام «پتکانه» خواند.