فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۸٬۴۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
نور از آغازین روزهای پیدایش تئاتر به مفهوم امروزین آن، همراه تئاتر بوده و تا به امروز کارکردهای گوناگونی برای آن تعریف شده است. وجود نور در صحنهی نمایش همیشه همراه با سایه بوده و غیاب آن، تاریکی را به وجود آورده است. به همین دلیل میتوان نور، سایه و تاریکی را عناصر یک حوزهی مشترک دانست و نسبت ها و کارکردهای آنها را مورد بررسی قرار داد . جایگاه نور، سایه و تاریکی و کارکردهای آنها در تاریخ تئاتر دارای یک نقطهی عطف اساسی است و آن نقطهی حضور متفکرانه و نظریه پردازانهی آدولف آپیا در عرصهی تئاتر میباشد. تا زمان حضور آپیا در تئاتر، تنها کارکردی را که برای نور متصور بودند؛ روشن سازی صحنه جهت دیده شدن عناصر موجود بر روی صحنه بود. لیکن با حضور آپیا در تئاتر سایه و تاریکی به همراه نور سه عنصر تشکیل دهندهی هنر نمایش شده و هر یک جایگاه و کارکرد متفاوتی را یافتند. این مقاله میکوشد با بررسی شرایط تئاتر در قبل و بعد از حضور آپیا کارکردها و نسبت نور، سایه و تاریکی را در صحنهی تئاتر مورد بررسی و تطبیق قرار دهد. روش تحقیق بکار برده شده در این مقاله توصیفی- تحلیلی بوده و از تکنیک کتابخانه ای بهره برده شده است.
سده، نمایشی آیینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سده جشن آتش زمستانی است که هزاران سال قدمت دارد. صورت همگانی این آیین در بسیاری از نقاط ایران محدود شده و یا از بین رفته است. برگزاری آیین سده در شهر کرمان هرگز به طور جدی تعطیل نشد؛ از این رو، برگزاری آن در این شهر صورتِ نمایشی محلی به خود گرفت که می توان آن را «پرفورمانسی» آیینی به شمار آورد. مضمون این نمایش آیینی مبارزه ی بین نور و ظلمت است. نقطه ی اوج نمایش که برافروختن آتش بزرگ است، همواره با جلوه-های نمایشی و مشارکت شرکت کنندگان، از جمله سوارانی که به عنوان سپاه زمستان به کوه آتش هجوم می-بردند، همراه بوده است. وانمود در اجرای نمایش چنان بود که گویی رزمنده ای بزرگ همراه با سپاهی نیرومند عازم پیکار است. خوراک بخشی از پرفورمانس آیینی است که در نمایش سده سوزی جایگاه ویژه ای دارد. این نمایش زمان و مکان مشخصی دارد که به همه-ی زمان ها و همه ی مکان ها می پیوندد. سده همچنین، با خرده نمایش هایی همچون جَشَن خوانی، که نوعی نقل مذهبی است، همراه است.
ریمی و کناره گیری از « مرد عنکبوتی »
حوزههای تخصصی:
امروز، دیروز، فردا: اسب های تروا در تلوزیون
حوزههای تخصصی:
هنرمند و هنرپیشه ی نام آور فرش قرمزی و برنده ی جایزه ی اسکار
حوزههای تخصصی:
موسیقی پاپ؛ پیشرفت؟ پسرفت؟
منبع:
حافظ تیر ۱۳۸۹ شماره ۷۱
حوزههای تخصصی:
استانبول ایرانیان
تئاتر نمود خلاقیت جمعی
حوزههای تخصصی:
جشن ایران زمین
حوزههای تخصصی:
کاخ گلستان این روزها محل حضور اقوام ایرانی شده است. این بار نه به خاطر، موزه مردم شناسی آن، که به دلیل برگزاری جشنواره فولکوریک. مردم به این جا می آیند، تا همشهریان و هموطنان خود را از نقاط مختلف این سرزمین پهناور ببینند، تا شاهد دست آوردهای هنری و زندگی آنان باشند. در این جا سازهای اصیل ایرانی می نوازند، و لباس های محلی رنگارنگ در نور بعدازظهر میدان «ارگ تهران» خودنمایی می کند و در وقت افطار، بوی غذاهای محلی، نیز اشتهای بازدیدکنندگان را دو چندان می کند. این جا جشن ایران زمین است. ...
بررسی کاربردی بداهه نوازیهای آزاد بر اساس سونات های متودیک جورج فیلیپ تلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنت بداهه پردازی آزاد یکی از جذاب ترین موضوعات برای دنبال کنندگان اصول اجرای موسیقی قدیم به ویژه موسیقی دوره باروک است. اعمال این نوع از بداهه پردازی در مورد قطعاتی مربوط به دوره خاص نیازمند دانش و نگرشی است تا نوازنده را قادر سازد، بدون خارج شدن از اصول و سلیقه همان دوره به بداهه پردازی بر اساس ساختار موسیقی اقدام کند. برای درک اصول، مفاهیم و حس موسیقیایی دوره ای که مربوط به سال ها قبل است، موسیقی شناسان بیشتر منابع اولیه (شامل نت های موسیقی و نوشته های تئوریک) به جای مانده را اساس کار خود قرار دادند. دوازده سونات متودیک تلمان برای فلوت یا ویلن به همراهی باسو کنتینو که توسط جورج فیلیپ تلمان نوشته شده از جمله این منابع و از مهمترین منابع مطالعاتی برای بداهه پردازی آزاد است که در این نوشته مورد مطالعه قرار گرفته و تلاش شده تا با طبقه بندی هر نت و یا جمله براساس نقشی که در قطعه موسیقی ایفا میکند و همچنین پرهیز از رسیدن به جوابی واحد و در عوض آن نشان دادن راه های مختلف بداهه پردازی بر اساس ایده های مشابه، خواننده بتواند اطلاعات کاربردی نسبت به این موضوع بدست بیاورد.
عناصر نمایشی در پرده خوانی به عنوان هنری چندرسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرده خوانی به عنوان یکی از اشکال نمایش سنتی در ایران از قابلیت های بسیاری در بیان هنری و نمایشی برخوردار است. در مورد این شیوهی نمایشی تاکنون به ساختار و شیوه های اجرای آن در شکل سنتی خود پرداخته شده است. پرسش این پژوهش آن است که آیا با ایجاد تغییر در عناصر نمایشی پرده خوانی و امروزی کردن آنها، این شیوهی نمایشی میتواند در یکی از مهم ترین اشکال هنری جهان امروز، یعنی هنر چندرسانه ای مورد استفاده قرار گیرد و قابلیت جذب طیف وسیعی از مخاطبان را دارا شود؟ فرضیهی اصلی آن است که شناخت عناصر نمایشی این هنر و مقایسهی آن با نمونه های هنر چندرسانه ای میتواند قابلیت های پرده خوانی را در پدید آوردن زمینه های بیانی نوین، آشکار سازد. این مقاله با مطرح کردن چند نمونهی غربی از هنر چندرسانه ای و تطبیق آن با عناصر پرده خوانی در شکل کلی آن تلاش دارد تا این قابلیت ها را بازشناسی کرده و تواناییهای آن را برای استفاده در هنر چندرسانه ای امروزی تبیین نماید. بررسی این عناصر مانند نحوهی اجرا، استفاده از تصویر، کاربرد لحن و موسیقی (چه به صورت آواز و چه به صورت همراهیکننده) و نیز چگونگی تاثیر آن بر مخاطب، نشان میدهد که پرده خوانی میتواند از قابلیت های ویژه ای در عرصهی هنر امروز جهان برخوردار شود.
انسان خوشبخت سرنوشتی ندارد
منبع:
آزما مهر ۱۳۸۹ شماره ۷۳
حوزههای تخصصی:
نقد رویکردهای پژوهشی پیشینه نمایش ایرانی تعزیه
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در پی تبیین این مسئله است که هرگونه بررسی ریشه ای نمایش تعزیه به ناگزیر به جست وجوی پیشینه شناسی نمایش در ایران منجر میشود. از این رو، آنچه را که پژوهشگران فرنگی و ایرانی در این زمینه انجام داده اند، این مقاله با استفاده از شیوه کتابخانه ای و مراجعه به اَسناد و با روش تاریخی - توصیفی به بررسی و نقد دیدگاه ها، کتاب ها و مقالات پژوهشگران رویکردهای هشت گانه مذکور پرداخته است. در پایان، این مقاله به این نتیجه رسیده است که پایبندی پژوهشگران رویکردهای مذکور برای یافتن خاستگاهی واحد برای نمایش ایرانی تعزیه باعث گردیده است که آنان از گستردگی ارتباط نمایش با سایر منابع خاستگاهی غفلت بورزند و از این رو افق های ناگشوده نمایش در ایران همچنان کشف نشده باقی بماند.
بمناسبت صدمین سال تولد استانیسلاوسکی
حوزههای تخصصی:
شاهنامه و جنبه های سینمایی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهان بصری از طریق تصویر شکل می گیرد و به اشکال مختلف نشان داده می شود. شاهنامه به سینما نزدیک تر است تا سایر هنرها؛ شاهنامه و سینما تفکیک ناپذیرند، ابیات شاهنامه به شما امکان می دهد تا در تصویر غوطه بخورید و پس از غوطه ورشدن در تصاویر به تجسم سینمایی بپردازید در چنین حالتی است که همه چیز شکل پذیر و بصری می شود، هر بیت مثل یک نما شما را به بیت دیگر هدایت می کند، در ابیات سیر و سفر می کنید و همچنانکه در لابلای آنها حرکت می کنید با شگفتی و حیرت به تصاویر و جنبش حرکات سینمایی می رسید. شعر شاهنامه اگرچه از واژگان ویژه ای ساخته و پرداخته شده است اما با زبان بصری فضایی سینمایی می سازد، تصویر سازی می کند و جزئیات تصویری را شرح می دهد. گفته شده است که سینما هنر تصویری است، واژگان شاهنامه همه تصویراند و فردوسی با مهارت، تعادلی بین واژه وتصویر ایجاد می کند. واژگان قدرت القایی تصاویر را تشدید می کنند و در نتیجه صورتی پدید می آید که اغلب به بیانی درخشان و سینمایی می انجامد.
فرامرز پایور، احیاگر ساز سنتور
حوزههای تخصصی:
نقد و نظر درباره میرزا
حوزههای تخصصی: