امروزه اصول و معیارهای نقد ادبی در نقد معاصر عرب تحول اساسی پیدا کرده است ؛ به گونه ای که بحث بر سر تطبیق اصولی معین و از پیش پذیرفته، جای خود را به بحث درباره اصول و مبانی جدید نقد داده است. نگارنده در این نوشتار با تاکید بر سیر تحولات شعر عربی و چهار مرحله کلاسیک، رومانتیک، واقع گرایی سوسیالیستی و رمزگرایی، به بررسی این امر و تاثیر جریان های عمده فکری و اجتماعی در نقد معاصر عربی می پردازد.
بهنظر آقای دکتر شعبانی، جهانیشدن نتیجه تحول تاریخی مطامع غرب در پنج قرن گذشته است که به صورت نیروی خلاق، در گسترهای جهانی واردشده است. او میگوید، با مهاجرت برخی از اروپاییان در قرن19، آمریکا برغرب نیز مسلط شد. وی تنها راه مقابله با جهانی شدن را نوسازی بخشهایی از هویت اساسیمان میداند که نشانه موجودیت انسانی ما است. به عقیده او، ما میتوانیم، بدون ترس از جهانی شدن، باتکیه بر خلاقیت، دست به انتخاب بزنیم
از طریق اجرای فعالیتهای اساسی نظام نظارت و ارزیابی تولیدات رسانهای میتوان عمدهترین راهبردها را برای بخشهای مختلف سازمان تعیین و تدوین کرد. اصولاً در ارزیابی برنامههای یک سازمان، هر یک از بخشها باید کنترلهای لازم را در مورد اجرای درست راهبردها و تحقق اهداف تعیین شده، به عمل آورند و اطلاعات لازم در این مورد را به برنامهریزان ارائه دهند.(1) نویسنده این مقاله، امیدوار است که از این طریق، بهتر بتوان ترکیبهای گوناگون توانایی تأمینکنندگان برنامهها را با تمایلات مخاطب گره زد. وی از این رو، مبنای طراحی نظام نظارت و ارزیابی برنامههای سازمان را مستدل به قواعد پیش گفته میداند. به ویژه اینکه، محصولات رسانهای با پیدایش ماهوارهها و شبکه جهانی اینترنت به رسانههای جهانی پیوند خوردهاند. به گفته رابرت مکچسنی «دوران حاضر دورانی است که در آن، بیشتر برنامههای تفریحی و روزنامهنگاری را تعداد انگشت شماری از شرکتهای بزرگ، که مواضع سیاسی سودجویانه و جهانمدارانهای در باب مسائل مهم اجتماعی دارند، تهیه میکنند.(2) از این رو، توجه به نظام نظارت و ارزیابی برنامهها بیش از گذشته، باید مورد توجه و تدبیر مدیریتی قرار گیرد.
چکیده
در این بخش، چیتیک به اصطلاح وحدت وجود از دیدگاه موافقان و مخالفان توجه کرده، در ضمن اشارهاى نیز به وحدت شهود و نظریه احمد سرهندى کرده است .
موضوع اصلى این بخش که هدف اصلى این مقاله را نیز تشکیل مىدهد، بحث در مسئله مشهور تاثیر یا عدم تاثیر ابنعربى بر مولاناست .
در این مقاله چگونگی پیوند بین اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی بررسی و تحلیل شده است. هدف این بررسی بیان خاستگاه فکری و نظری این دو مفهوم به منزله مفاهیم کلیدی و نرم ادبیات علوم اجتماعی از حیث نظری و نیز چگونگی سنجش عملی آنها و در نهایت آزمون تجربی ارتباط بین آن دو در حوزه مورد مطالعه است. در آغاز با بیان سرچشمه های فکری این دو مفهوم جایگاه آنها در اندیشه برخی از نظریه پردازان علوم اجتماعی مشخص شده است. سپس ابعاد نظری اعتماد و مشارکت اجتماعی در ادبیات جامعه شناسی کاوش شده است که اغلب گواهی بر وجود نوعی رابطه متعامل بین این دو مفهوم است. با بیان مؤلفه های مربوط به اعتماد در دو سطح اعتماد بین افراد و اعتماد به نهادها و سازمان ها و نیز تعیین اجزای مربوط به مشارکت اجتماعی تعریف عملی و آزمون تجربی آنها امکان پذیر و در نهایت با جمع آوری داده های لازم از حوزه مورد مطالعه ارتباط بین آن دو اندازه گیری شده است. استنباط آماری از داده ها نشان دهنده وجود نوعی همبستگی معنادار، در سطح اطمینان 99 درصد، بین دو متغیر اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی است