هدف پژوهش حاضر مقایسه تاثیر دو روش تمرین تناوبی و تداومی موضعی بر استقامت عضلات شکم و محیط و چربی زیر پوستی شکم در دختران غیر ورزشکار است بدین منظور 36 دختر ورزشکار با دامنه سنی 18 تا 22 سال در دو گروه تمرینات تناوبی و تداومی به مدت دو ماه و هفته ای 2 جلسه شرکت داده شدند اندازه گیری ها جهت پیش آزمون و پس آزمون شامل محیط چربی زیرپوستی و استقامت عضلات شکم آزمودنی ها بود به منظور تجزیه و تحلیل های آماری از آزمون های T وابسته و غیر وابسته ونرم افزار SPSS Win95 استفاده شد تجزیه و تحلیل های آماری نشان داد که تمرینات تناوبی و تداومی سبب افزایش استقامت عضلات شکم شده اما تمرینات تداومی تاثیر بیشتر ی داشت تمرینات تناوبی و تداومی نتوانستند سبب کاهش محیط شکم گردند اما موجب کاهش چربی موضعی شکم شدند در این مورد تمرینات تناوبی تاثیر بیشتری داشت
در ارتباط با بهره برداری از مراتع، سه نوع نظام بهره برداری سنتی، طرح های مرتع دارای و نظام تعاونی وجود دارد که از کارآیی اجتماعی متفاوتی برخوردارند. هدف از انجام این پژوهش سنجش کارایی اجتماعی هر یک از نظام های بهره برداری موجود به منظور دست یابی به یک الگوی بهینه است. نتایج حاصله از تحلیل های آماری این پژوهش که بر اساس دیدگاه های نظری جامعه شناختی انجام گرفته است، با کارآیی اجتماعی که متشکل از مؤلفه های مشارکت اعضاء پایداری گروهی، سازگاری شغلی و رفاه اجتماعی در ارتباط است. خلاصه نتایج آزمون میان کارایی اجتماعی و نوع نظام بهره برداری حاکی از معنی دار بودن روابط در سطح بالای 0.995 است. نمره کارایی در واحدهای تعاونی بالاتر از طرح های مرتع داری و در هر دو بالاتر از واحدهای سنتی و روند آن از سنتی به تعاونی حالتی فزاینده داشته است
تلفظ، کارکرد بسیار مهمى در درک گفتار و انتقال مفاهیم دارد. شمار چشمگیرى از ایرانیان که د ر مدارس و دانشگاه ها به یادگیرى زبان فر انسه مى پردازند، در ماه هاى آغازین در زمینه تلفظ به خطاهایى چند گرفتار مى شوند. این پژوهش به کمک آزمونهاى تشخیصى و تولیدى، انواع خطاهاى آوا یى فارسى زبانان ر ااستخراج و تجزیه و تحلیل مى کند و نیز مشکلات فراگیران زبان فرانسه را در خوشه هاى ابتدایى واژه ها، انتقال منفى زبان فارسی، یا انگلیسى، واکه هاى خیشومى، توزیع، جانشینى آواها،و اکه هاى باز و بسته، کشش ماهیچه اى و... آشکار مى نماید. نتایج حاصل از این واکاوى، پژوهش گر رابه سوى طبقه بندى تازه اى از خطاها، بر حسب درجهء آسانى، راهبرى مى کند. دستاور دهاى این پژوهش فرضیه هاى واکاوى مقابله اى آواهاى زبان فارسى و فرانسه را- مبنا بر آنکه هرچه تفاو تها و ناهمگونى هاى آواهاى این دو زبان ژرف تر باشد، فراگیرى آنها پیچیده تر خواهد بود، مورد تردید قرار مى دهد. یافته ها، نشانگر آن است که هر چه آواهاى زبان فارسى و فرانسه شباهت بیشترى به یکدیگر داشته باشند و از همدیگر کمتر تمیز داده شوند، فراگیر در تشخیص و تولید آنها با دشوارى بیشترى روبه رو مى گردد.