فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۴۱ تا ۲٬۱۶۰ مورد از کل ۴۹۸٬۹۳۴ مورد.
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
204 - 213
حوزههای تخصصی:
هدف: نیروی انسانی هر سازمانی عامل تعیین کننده ای در سازمان خود می باشد و ارتقاء هوش اجتماعی در نیروی انسانی سازمان های آموزشی می تواند سبب بهبود کیفیت خدمات آموزش و یادگیری شود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و واکاوی ابعاد و مولفه های ارتقاء هوش اجتماعی در میان اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان انجام شد. روش: روش اجرای مطالعه حاضر آمیخته (کیفی-کمّی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی خبرگان حوزه مدیریت آموزشی، مدیریت فرهنگی، مدیریت منابع انسانی و روانشناسی اجتماعی در سال 1400 و در بخش کمّی اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. نمونه پژوهش در بخش کیفی طبق اصل اشباع نظری 20 نفر تعیین که این افراد با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در بخش کمّی طبق فرمول کوکران 260 نفر تعیین که این افراد با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر اساس رشته تحصیلی انتخاب شدند. داده ها در بخش کیفی با مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و با روش تحلیل محتوا در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند و در بخش کمّی با پرسشنامه محقق ساخته گردآوری و با روش های تحلیل عاملی اکتشافی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و Smart PLS تحلیل شدند. یافته ها: یافته های بخش کیفی نشان داد که هوش اجتماعی در میان اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان دارای 55 شاخص، 9 مولفه و 3 بعد شامل ویژگی های فردی (با مولفه های ویژگی های شخصیتی و ارزیابی)، دانش و فناوری اجتماعی (با مولفه های کاربرد دانش، کاربست فناوری اطلاعات و تکنولوژی آموزشی) و مهارت های اجتماعی (با مولفه های روابط درون و برون سازمانی، روابط عمومی، توانمندی در رشته تخصصی و مهارت های مدیریتی) بود. یافته های بخش کمّی نشان داد که بار عاملی، روایی محتوایی، میانگین واریانس استخراج شده و پایایی ابعاد و مولفه ها تایید شد. افزون بر آن، مدل هوش اجتماعی بر هر سه بعد ویژگی های فردی، دانش و فناوری اجتماعی و مهارت های اجتماعی و هر یک از سه بعد مذکور بر مولفه های خود اثر مستقیم و معنی دار داشتند (P<0.05). نتیجه گیری: متخصصان و برنامه ریزان نظام آموزش عالی با توجه به ابعاد و مولفه های شناسایی شده می توانند از طریق ارتقاء هوش اجتماعی زمینه را برای بهبود آموزش و یادگیری دانشجویان فراهم آورند.
بررسی جامعه شناختی پیامدهای نابرابری اجتماعی- اقتصادی بر آموزش و تعلیم و تربیت در استان های غرب کشور (ایلام ،کردستان و کرمانشاه) یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
224 - 235
حوزههای تخصصی:
هدف: ه دف اصلی این مقاله بررسی پیامدهای نابرابری آموزشی درمنطقه غرب کشور استان های کردستان، کرمانشاه و ایلام است.
روش شناسی: پدیدار شناسی بر پارادایم تفسیری است لذا در این حالت نگاه به پدیده ها نگاهی معنانگر و موشکافانه است. دنبال کردن این وجهه تفسیری، طریقی برای اکتساب آگاهی عمیق، ازطریق کشف معانی، اهداف، دیدگاه ها ومنطق نهفته است پژوهش با روش کیفی صورت گرفته است. مصاحبه ها به صورت هدفمند و هر مصاحبه به صورت تقریبی 45 دقیقه طول کشید با توجه به شیوع ویروس کرونا در کشور و قرنطینه بودن افراد مصاحبه ها تلفنی انجام شد. متن مصاحبه هر فرد نوشته شده و دوباره برای مصاحبه شونده فرستاده شد که ایشان میزان سقم و درستی متن را تأیید کند. با این روش اعتبار مصاحبه ها بدست آمده است جمع بندی اطلاعات مصاحبه به تحلیل محتوای مُضونی تبیین پدیده نابرابری اجتماعی واقتصادی و آموزشی در استان های هدف پرداخته شد. نمونه گیری هدفمند حجم نمونه مصاحبه با بیست نفر از افراد مطلع و صاحبنظران در منطقه مورد پژوهش تا رسیدن به اشباع نظری است. مشارکت کنندگان درپژوهش حاضر شامل بیست نفر از افراد شاغل در، سه استان کردستان، کرمانشاه و ایلام که 11 نفر مرد و 9 نفر زن بودند مشارکت کنندگان اساتید دانشگاه و دبیران آموزش و پرورش همچنین کارکنان بهداشت و درمان بودند.
یافته ها: کاهش عوامل موثر بر ایجاد نابرابری اجتماعی در آموزش می تواند زمینه ساز رشد شاخص های مختلف در یک جامعه باشد. نابرابری آموزشی تاثیرات منفی بر وضعیت های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی یک کشور دارد. برداشتن عوامل موثر در ایجاد نابرابری اجتماعی درآموزش ازجمله، فاصله طبقاتی، نگاه جنسیتی، عدم وجود نیروی کارآمد انسانی و منابع و تجهیزات کافی منجر به ایجاد روند رو به رشد و شکوفایی در جامعه می گردد.
بحث و نتیجه گیری: آموزش و پرورش رکن اساسی توسعه است، علاوه برآنکه فرصتی فراهم می آورد تا افراد توانایی ها و استعدادهای خویش را پرورش دهند، دارای آثار و فواید اجتماعی واقتصادی می باشد.
تدوین، رواسازی و اعتباریابی پرسشنامه رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
246 - 258
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی ازمسائل مهم درنظام آموزش عالی رفتارهای ناکارامد اساتید دانشگاه میباشد که کمتر مورد توجه قرارگرفته وتاکنون معیار عینی جامعی برای بررسی آن طراحی نشده است. هدف این مطالعه تدوین، رواسازی و اعتباریابی پرسشنامه ای جهت بررسی رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاه ها بود. روش: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه اماری شامل اعضای هیأت علمی پنج دانشگاه شهرتهران(دانشگاه تهران، شهید بهشتی، خوارزمی، علامه طباطبایی و تربیت مدرس) در سال تحصیلی 99-1398 بود . نمونه پژوهش شامل123 نفر از اساتید عضو هیئت علمی مشغول به تدریس دردانشگاه های مذکور بود که با روش نمونه گیری در دسترس مبتنی بر هدف انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاه ها با 64 گویه در سه عامل آموزشی (با 3 مولفه)، پژوهشی (با 4 مولفه) و ارتباطی (با 5 مولفه) بود. داده ها با روش های نسبت روایی محتوایی، شاخص روایی محتوایی و تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزارهای SPSS و Smart-PLS تحلیل شدند. یافته ها: آماره های نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی برای هر سه عامل آموزشی، پژوهشی و ارتباطی و مولفه های هر یک از آنها، بالاتر از 80/0 به دست آمد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی برای رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاه ها سه عامل را نشان داد ؛ عامل آموزشی با3 مولفه، عامل پژوهشی با4 مولفه و عامل ارتباطی با5 مولفه. بار عاملی بالاتر از 60/0 و پایایی کرونباخ و ترکیبی بالاتر از 70/0 برای آنها محاسبه شد. مقادیر به دست آمدهR2 برای تمامی عامل ها و مولفه ها بالاتر از 50/0 و شاخص GOF برابر با 43/0 حاکی از برازش مناسب مدل بود. مدل رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاه ها در حالت های بار عاملی و آزمون تی ترسیم شد که بر اساس آن، رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاه ها بر عامل های آموزشی، پژوهشی و ارتباطی و هر عامل بر مولفه های آن به دلیل آماره تی بالاتر از 96/1 اثر معنادارداشت. نتیجه گیری: پرسشنامه پژوهش حاضر، ابزاری روا و پایا برای سنجش رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاهی میباشد. مسئولان دانشگاهی می توانند درسنجش میزان رفتارهای ناکارآمد اساتید تحت نظارت خود به منظور طراحی برنامه های پیشگیرانه یا کاهش دهنده این رفتارها ازآن بهره ببرند.
ابعاد تربیتی فعالیت های فوق برنامه مدارس مبتنی بر سیره امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
444 - 454
حوزههای تخصصی:
روش: مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی از نوع کیفی بود. جامعه این پژوهش پژوهشگران و اساتید دانشگاهی خبره در حوزه آموزش وپرورش و حوزه علمیه آشنا به حیطه پژوهش بودند. نمونه پژوهش 17 نفر بودند که طبق اصل اشباع نظری و بر اساس روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. در این مطالعه جهت گردآوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت و داده های حاصل از اجرای آن با روش تحلیل مضمون تحلیل شدند.
یافته ها: در این مطالعه مشخص شد که برای فعالیت های فوق برنامه مدارس مبتنی بر سیره امام رضا (ع) تعداد 67 مضمون پایه، 41 مضمون سازمان دهنده و 5 مضمون فراگیر شناسایی شد. در مطالعه حاضر، پنج مضمون فراگیر شامل خودسازی (با 5 مضمون سازمان دهنده و 12 مضمون پایه)، توانایی تصمیم گیری و حل مسئله (با 4 مضمون سازمان دهنده و 7 مضمون پایه)، رشد روابط اجتماعی (با 9 مضمون سازمان دهنده و 18 مضمون پایه)، رشد شخصیتی (با 12 مضمون سازمان دهنده و 17 مضمون پایه) و ارتباطات بین فردی (با 11 مضمون سازمان دهنده و 13 مضمون پایه) بودند.
نتیجه گیری: طبق نتایج این پژوهش و در چارچوب مضمون های مذکور با استفاده از مطالعه سیره امام رضا (ع) می توان تعالیم مربوط به اخلاق فردی و اجتماعی و مهارت های زندگی را در فعالیت های فوق برنامه مدارس مورد توجه قرار داد.
توانمندسازی اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی استان قم با رویکرد داده بنیاد و معادلات ساختاری (یک مطالعه آمیخته)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
25 - 49
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: توانمندسازی کلید موفقیت سازمان ها و نظام های آموزشی بوده و دانشگاه ها باید برای توسعه، اثربخشی، ارتقای توانمندی ها و شایستگی های اعضای هیئت علمی خود گام های موثری در این زمینه بردارند. هدف این پژوهش توانمندسازی اعضای هیئت علمی در دانشگاه آزاد اسلامی استان قم به روش آمیخته با رویکرد معادلات ساختاری بود.روش شناسی پژوهش: روش پژوهش در بخش کیفی استفاده از نظریه داده بنیاد و در بخش کمّی، توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری در بخش کیفی بر اساس اصل اشباع نظری تعداد15 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه، صاحبنظر در حوزه توانمندسازی با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی و مصاحبه نیمه ساختاریافته، و در بخش کمّی دربرگیرنده تمامی اعضای هیئت علمی تمام وقت دانشگاه آزاد اسلامی استان قم(221 نفر) بود که با استفاده از فرمول کوکران145 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از مدل اشتراوس و کوربین در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در بخش کمّی از روش تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد.یافته ها: نتایج فاز کیفی کشف 145 مفهوم،12 مقوله اصلی و32 مقوله فرعی شامل عوامل علّی، زمینه ای،مداخله گر،راهبردها و پیامدها بود. در فاز کمّی روایی صوری توسط تعدادی از نمونه آماری و روایی محتوایی آن توسط چندنفر از متخصصان تایید و پایایی ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای تمام مقوله ها بالاتر از7/0 برآورد گردید.بحث و نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد توانمندسازی اعضای هیئت علمی دانشگاه، موجب می گردد که دانشگاه در محیط رقابتی به گونه ای موفق عمل کند که علاوه بر اثرپذیری از محیط، برآن اثرگذار نیز باشد.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های اجتماع یادگیری حرفه ای مدیران مدارس: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
163 - 187
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: امروزه امیدوارکننده ترین استراتژی برای بهبود پایدار و اساسی مدرسه، توسعه توانایی اعضای مدرسه برای عملکرد به عنوان اجتماع یادگیری حرفه ای است .اجتماعات یادگیری حرفه ای را می توان از روی برچسب آن ها به عنوان اجتماعی از حرفه ای ها که مشغول یادگیری هستند، درک کرد؛ لذا هدف پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد و مؤلفه های اجتماع یادگیری حرفه ای مدیران مدارس می باشد.روش شناسی پژوهش: به منظور دستیابی به این هدف، از روش پژوهش اسنادی از نوع مرور نظام مند استفاده شد. بر این اساس، مقالات منتشر شده در حوزه اجتماع یادگیری حرفه ای مدیران مدارس در سالهای 2016-2024 از پایگاه های خارجی اشپرینگر، سیج، ساینس دایرکت، اریک، اسکوپوس، امرالد و همچنین پایگاههای داخلی مگ ایران، اس آی دی و نورمگز، پرتال جامع علوم انسانی، سیویلیکا، پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک) و جویشگر فارسی علم نت مورد بررسی قرار گرفتند. پس از جستجو، غربالگری بر اساس محدوده موضوعی و سپس ارزیابی مطالعات انجام گرفته، 86 مطالعه به عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردید.یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، مؤلفه های اجتماع یادگیری حرفه ای مدیران مدارس در چهار مؤلفه محوری بُعد شخصیتی (مشتمل بر مولفه های فردی، مؤلفه های ادراکی، تعامل و ارتباط جمعی)؛ بّعد حرفه ای (مشتمل بر تعهد حرفه ای و یادگیری حرفه ای)، بُعد سازمانی (مشتمل بر حمایت و پشتیبانی، فرهنگ مشارکتی، ترسیم چشم انداز، تحول گرایی در رهبری)، بعد رویکردی (مشتمل بر مربیگری و مرشدی همتا، یادگیری غیررسمی، پژوهش محوری) شناسایی شد. بحث و نتیجه گیری: مرور پژوهش های خارجی انجام شده در زمینه اجتماعات یادگیری حرفه ای مدیران مدارس، این نکته مهم را یادآور می سازد که برای رهاسازی مدیران از محدودیت های توسعه حرفه ای سنتی توجه به رویکردهای جدید توانمندسازی مانند شبکه سازی و شکل گیری اجتماعات یادگیری حرفه ای بسیار ضروری است. با این حال، مطالعه این پژوهش ها نشان می دهد که شکاف نظری و عملی قابل لمسی در این حوزه وجود دارد. لذا شناخت و تقویت ابعاد و مولفه هایی که بر مشارکت و همکاری مدیران در زمینه فعالیتهای یادگیری حرفه ای تأثیر می گذارند، گامی سودمند در جهت توانمندسازی مدیران، بهبود فعالیت تدریس معلمان، پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و در پی آن ارتقای کیفیت نظام های آموزشی خواهد بود.
ماهیت حقوقی قراردادهای پیمانکاری EPC+F(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ شماره ۵
703 - 720
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه تنوع موجود در قراردادهای پیمانکاری به دلیل ماهیت میان رشته ای پیمانکاری مشکلاتی را در تنظیم روابط کاری برای کارفرمایان و پیمانکاران ایجاد کرده است. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی ماهیت حقوقی قراردادهای پیمانکاری EPC+F است.مواد و روش ها: روش مقاله حاضر تحلیلی- توصیفی و ابزار انجام پژوهش نیز فیش برداری داده ها از طریق مطالعات کتاب خانه ای است. ملاحظات اخلاقی: در نگارش مقاله حاضر، ارجاع دهی مستند و امانت داری مبنا قرار گرفته است.یافته ها: قراردادهای پیمانکاری ساخت و طراحی تجهیزات موسوم به EPC+F که قراردادهای توأم با تأمین مالی هستند، ابهاماتی از منظر ماهیتی برای حقوق دانان ایجاد کرده است. از آنجا که پیمانکاران داخلی در اجرای قرارادهای مذکور به دلایل مختلفی چون حجم پروژه، نوسانات قیمت و نبود سرمایه گذار در بخش مالی با مشکل مواجه هستند، در برخی موارد بخش اجرا و تأمین مالی از پیمان حذف شده و الگوی طراحی و خرید EP لحاظ می گردد.نتیجه: ماهیت قراردادهای موسوم به EPC+F در تبعیت از عقود معین یا نامعین نیز چالش هایی ایجاد کرده است و با توجه به کاربرد این عقود در قراردادهای نفتی و مقایسه این عقود با عقود معین، نامعین به نظر می رسد این عقود شرایط ویژه ای داشته و تابع ماده 10 قانون مدنی و قراردادهای پیمان به طور نسبی هستند.
فرآیند نوین پژوهش اثرگذار در گزارش سیاستی؛ گامی به سوی تحقق حکمروایی دانش مبنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربست نتایج پژوهش ها و دیدن نتایج عملی آنها در عرصه تصمیم سازی و تصمیم گیری و به دنبال آن، پدیداری نشانه های توسعه در کشور ازجمله دغدغه های مهم پژوهشگران، سیاست گذاران و فعالان عرصه های گوناگون علمی، دانشگاهی و اجرایی است. آنچه طی دو دهه اخیر در کشورمان آشکار است، رشد قابل توجه تعداد مقالات علمی و ارتقای جایگاه ایران در این شاخص در عرصه های بین المللی است؛ اما در کنار آن، موضوع دیگری که خودنمایی می کند، عدم احساس تأثیرگذاری نتایج این پژوهش ها در حوزه های گوناگون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیط زیستی است. بر این اساس، هدف این پژوهش ارائه فرآیند نوینی برای تهیه گزارش های پژوهشی با تأکید بر گزارش های سیاستی جهت افزایش قدرت تأثیرگذاری آنها و به دنبال آن، بهبود احساس گام برداشتن در مسیر توسعه توسط همگان است. به این ترتیب، پژوهش با جمع آوری داده ها به شیوه اسنادی و روش فراتحلیل و ارزیابیِ فرآیندهای موجودِ انجام پژوهش سیاستی و به دنبال آسیب شناسی شرایط موجود، انجام و درنهایت منجر به ارائه چارچوب جدید انجام پژوهش های سیاستی با تأکید بر اثرگذاری بر تصمیم سازی و تصمیم گیری ازطریق بهبود قابلیت های اجرایی حکومت جهت پیشبرد اهداف توسعه ای شده است. این چارچوب جدید پیشنهادی در 6 فصل تنظیم شده است که عبارتند از 1) کلیات؛ 2) معرفی سیاست، آسیب شناسی وضع موجود و روند پژوهشی؛ 3) روایت روایت ها؛ 4) مبانی نظری و تجارب داخلی و خارجی؛ 5) ارزیابی ایده ها و روایت ها؛ 6) بسته پیشنهادی، پیش نیازها و الزامات.
بررسی جایگاه انسان متعارف بر مبنای تشخیص تقصیر در مسئولیت مدنی پزشکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ شماره ۵
381 - 394
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بی تردید متعارف بودن انسان بر اساس مسئولیت مدنی قراردادی و غیر قراردادی انگاشته می شود. مسئولیت و تعهد پزشکان از نوع قراردادی یا و غیرقراردادی است. درصورتی که بیمار، خود پزشک را برگزیند، یک تعهد قراردادی ایجاد می شود که البته لزومی به تنظیم قرارداد کتبی نیست و اگر شخصی به پزشک رجوع کند و او هم معالجه را قبول کند، نشان دهنده وجود قرارداد است. هدف از این پژوهش بررسی جایگاه انسان متعارف بر مبنای تشخیص تقصیر در مسئولیت مدنی پزشکان است.مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی-تحلیلی است. مواد و داده ها کیفی است و در گردآوری مطالب و داده ها از روش فیش برداری استفاده شده است.ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.یافته ها: اگرچه تقصیر یک مفهوم عرفی و اجتماعی است؛ ولی امری نسبی قلمداد می شود. علاوه بر آن، تقصیر هم می تواند عمدی باشد و هم غیر عمدی. نقش انسان متعارف در ایفای ناروا، اتلاف، تسبیب، استیفا، غصب و اداره فضولی مال غیر قابل رؤیت است و با توجه به این تشخیص تقصیر به عنوان یک اصل و یکی از ارکان دعوای مسئولیت مدنی پزشکان است.نتیجه: پژوهش حاضر به این نتیجه رسیده است که طبق قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲ و مسئولیت پزشک، مسئولیت مبتنی بر تقصیر تعیین شده است که در صورت اثبات عدم تقصیر او و یا در صورت اخذ برائت، مسئول زیان های وارده به بیمار نیست.
تحلیل رقابت پذیری در صنعت بیمه ایران با استفاده از مدل پانزار-راس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اقتصادی دوره ۵۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۴۷)
204 - 230
حوزههای تخصصی:
صنعت بیمه طی سالیان اخیر دچار تحولات عمیقی شده که عملکرد این صنعت را متحول کرده است. تاسیس تعداد قابل ملاحظه ای از شرکت های بیمه خصوصی و ورود آن ها به صحنه رقابت، از طرفی باعث کاهش تمرکز بازار در این صنعت شده و از طرف دیگر، ورود فناوری های نوین در سال های اخیر فضا را برای رقابت مهیا کرده و شرکت ها را مجبور به افزایش کارایی خودشان کرده است. با توجه به اهمیت رقابت در یک صنعت و همچنین آگاهی از وضعیت آن برای سیاست گذاری، این مطالعه به بررسی رقابت پذیری شرکت های بیمه خصوصی ایرانیِ پذیرفته شده در بورس طی سال های 1392 تا 1400 با استفاده از روش غیر ساختاری پانزار-راس و در قالب پانل دیتا می پردازد. نتایج برآورد مدل، نشان دهنده وضعیت رقابت انحصاری در بازار شرکت های بیمه خصوصی بورسی ایران می باشد. مقایسه نتایج این تحقیق با مطالعات قبلی، فرض بهبود رقابت پذیری در صنعت بیمه ایران با افزایش تعداد شرکت های بیمه خصوصی و همچنین با توجه به رتبه حق بیمه تولیدی صنعت بیمه در جهان تایید می شود. نتایج حاکی از آن است که صنعت موانعی برای ورود به بازار ندارد و مشارکت شرکت های بیمه بزرگ (به جز شرکت بیمه ایران) در بازار، باعث محدود شدن رقابت به طور معنی داری نشده و در نتیجه، فرض وجود بنگاه مسلط رد می شود. ضمن اینکه، شرکت های بیمه برای حفظ بقا و رقابت در بازار، به سمت فعالیت تخصصی و تمرکز بر بیمه های خاص حرکت کرده اند.
بدهی دولت به بانک های تجاری و نوسانات تورم در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اقتصاد بخش عمومی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
189 - 216
حوزههای تخصصی:
بدهی دولت به بانک های تجاری طی سال های اخیر در ایران روند رو به رشدی داشته است. بنابراین شناخت اثرات افزایش بدهی دولت به بانک های تجاری بر محیط اقتصاد کلان و به ویژه نوسانات تورم از اهمیت بالایی برخوردار است. از این رو هدف اصلی این پژوهش یافتن پاسخی برای این پرسش است که رابطه میان بدهی دولت به بانک های تجاری و نوسانات تورم در اقتصاد ایران چگونه است. بدین منظور از داده های فصلی متغیرهای تورم، بدهی دولت به بانک های تجاری، شکاف تولید، حجم پول، نرخ ارز و واردات در دوره زمانی 1401-1368 استفاده شده است و داده های مربوط به متغیرها از بانک اطلاعات بانک مرکزی ایران استخراج شده اند. نوسانات تورم با استفاده الگوی نوسان تصادفی در میانگین با ضرایب متغیر زمانی محاسبه گردیده و برای برآورد ضرایب الگوی خودبازگشتی با وقفه های توزیعی به کارگرفته شده است. نتایج محاسبه نوسانات تورم نشان می دهد الگوی دارای ضرایب متغیر زمانی تبیین مناسبی برای محاسبه نوسانات تورم در اقتصاد ایران دارد. همچنین، نتایج برآورد ضرایب نشان می دهد تغییر در بدهی دولت به بانک های تجاری در کوتاه مدت و بلندمدت رابطه مستقیم و معناداری با نوسانات تورم دارد. تغییر شکاف تولید، تغییر نرخ ارز و تغییر حجم پول نیز رابطه مستقیم و معناداری با نوسانات تورم دارند، با این وجود ضریب برآورد شده برای رابطه میان تغییر حجم پول و نوسانات تورم در بلندمدت از نظر آماری معنادار نیست. علاوه بر این واردات درکوتاه مدت باعث کاهش نوسانات تورم می شود اما در بلندمدت رابطه معناداری با نوسانات تورم ندارد. بر اساس نتایج، وضع قوانین محدود کننده بدهی دولت و شرکت های دولتی به بانک های تجاری به ویژه بدهی کوتاه مدت در چارچوب حساب تنخواه پیشنهاد می گردد.
ساخت برنامه آموزش ذهن شفقت گرا برای نوجوانان: رویکرد نقشه نگاری مداخله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
150 - 172
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف طراحی برنامه آموزش ذهن شفقت گرا برای نوجوانان با استفاده از رویکرد نقشه نگاری مداخله انجام شد. نقشه نگاری مداخله، رویکردی است که به طور تکراری و تجمعی برای توسعه مداخلات سلامت محور مبتنی بر نظریه، شواهد و عمل، به کار می رود.روش: در این مطالعه، علاوه بر بررسی دانش نظری و تجربی در زمینه شفقت ورزی، نظرات خبرگان در دو حوزه روان شناسی مثبت و تحولی نیز لحاظ شد. هدف اصلی این بود که پروتکلی بافت محور برای آموزش ذهن شفقت گرا در نوجوانان طراحی شود.یافته ها: پژوهش نشان داد که دستیابی به ذهن شفقت گرا از طریق این پروتکل آموزشی با مفاهیمی مانند ابرازگری هیجانی، والدگری کمال جویانه، محیط سرزنش گر، رسانه های اجتماعی، نیاز های اساسی و خودمراقبتی در ارتباط است. این یافته ها تأکید می کند که رویکرد تک بعدی به مقوله شفقت ورزی کافی نیست و لازم است به ابعاد مختلف اجتماعی، خانوادگی و فردی توجه شود.نتیجه گیری: در نتیجه، ساده سازی بیش از حد مفهوم شفقت ورزی و تمرکز صرف بر یک جنبه خاص، نه تنها باعث درک ناقص این سازه می شود، بلکه می تواند در توسعه مداخلات نیز به نتایج محدودی منجر شود. بنابراین، لازم است که مداخلات شفقت ورزی به صورت چندبعدی و با نگاهی جامع به جنبه های مختلف این سازه طراحی و اجرا شود.
اثربخشی مهارت آموزی پردازش های چهارگانه مغز بر کارکردهای شناختی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (آذر) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۱
۱۱۹-۱۰۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال ریاضی یک ناتوانی یادگیری است که درک، یادگیری و انجام محاسبات ریاضی را برای کودکان دشوار می کند. پسران و دختران به طور مساوی به اختلال ریاضی مبتلا هستند و معمولاً به محض شروع کلاس های ریاضی در مدرسه، شروع به نمایش رفتارهای مشکل دار می کنند. بررسی ها نشان داده تقویت مهارت های چهارگانه مغز بر کارکردهای شناختی موثر است ولی تاکنون مطالعه ای به پردازش مهارت های چهارگانه مغز در کودکان دارای اختلال ریاضی نپرداخته است. هدف: پژوهش حاضر به منظور اثربخشی مهارت آموزی پردازش های چهارگانه مغز بر کارکردهای شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی انجام شد. روش: این پژوهش، ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش در زمره پژوهش های نیمه آزمایش با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری شش ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر دارای اختلال های یادگیری ریاضی پایه چهارم، پنجم و ششم ابتدایی ارجاع داده شده از سوی مدارس به مرکز اختلال های یادگیری آموزش وپرورش در شهر تهران بود؛ که از بین آن ها به روش نمونه گیری در هدفمند، ۵۰ نفر که ویژگی های لازم ازنظر ملاک های ورود را داشتند فهرست شد و سپس ۳۰ دانش آموز پس از تشخیص اختلال یادگیری با اسپیسفایر ریاضی، انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه در هر گروه ۱۵ نفر گمارش شدند. پکیج آموزشی مبتنی بر پردازش های چهارگانه PASS برای آزمودنی های گروه آزمایش ۱۰ جلسه ۷۵ دقیقه ای دو بار در هفته به آزمودنی های گروه آزمایش ارائه شد و در این مدت گروه گواه هیچ گونه آموزشی را دریافت نکرد؛ سپس بعد از 6 ماه از گروه آزمایش آزمون پیگیری به عمل آمد. برای جمع آوری داده ها از ۱۰ زیر آزمون اصلی تست وکسلر کودکان-۵ (WISC-V) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها برای تجزیه وتحلیل آماری داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد بسته آموزشی مهارت آموزی پردازش های چهارگانه مغز بر کارکردهای شناختی و خرده مقیاس های توانایی بصری فضایی، استدلال سیال، حافظه فعال، سرعت پردازش دانش آموزان دارای اختلال یادگیری در ریاضی اثر معنادار داشت ولی بر درک کلامی اثر معنادار نداشت، تأثیر بر حافظه فعال و سرعت پردازش از ۵ عامل دیگر بیشتر بود (05/0 >P). نتیجه گیری: در مجموع می توان بیان کرد که از بسته مهارت آموزی پردازش چهارگانه مغز می توان به عنوان مداخله ای کاربردی و مؤثر برای بهبود میزان کارکردهای شناختی دانش آموزان دارای اختلال های یادگیری با اسپیسفایر ریاضی استفاده کرد. بر همین اساس می توان پیشنهاد کرد در مسئولان و دست اندرکاران حوزه تعلیم و تربیت از این رویکرد در فرآیند آموزش استفاده نمایند.
تأثیر آموزش سبک تعامل برای والدین بر کاهش عوامل آسیب زا در روابط والد و نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (آذر) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۱
۲۳۱-۲۱۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: در مطالعات متعددی روش های تعاملی والدین با عملکردهای روانشناختی نوجوانان مورد بررسی قرار گرفته و نتایج مثبتی از این روابط گزارش شده است. بااین حال، مطالعه ای به مستقیما به بررسی تأثیر برنامه های آموزش سبک تعاملی والدین برکاهش عوامل آسیب زا بپردازد یافت نشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزشی سبک تعامل برای والدین بر کاهش عوامل آسیب زا در روابط والد و نوجوان انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر متوسطه دوم، ناحیه یک و دو شهر شیراز در سال تحصیلی 1401-1400 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 60 نفر (30 والد و 30 نفر دانش آموز) به عنوان نمونه انتخاب شد. در پژوهش حاضر برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه عوامل آسیب زای روابط والد و نوجوان (ملاحی و همکاران، 1402) استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که بین گروه ها از نظر متغیرهای عوامل آسیب زا روابط والدین و نوجوانان تفاوت معناداری وجود دارد. این به این معناست که پروتکل تدوین شده توانسته است در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه، موجب کاهش عوامل آسیب زا مانند شکاف نسلی (117/0)؛ کمال گرا بودن والدین (136/0)؛ عدم استقلال به نوجوانان (198/0)؛ مقایسه فرزندان (237/0)؛ عدم ارتباط صحیح با نوجوانان (117/0)؛ عدم اعتماد به نوجوانان (396/0)؛ سرزنش نوجوانان (203/0)؛ عدم آگاهی والدین (167/0)؛ شرایط نا ایمن (071/0)؛ والدین مستبد (076/0)؛ نظام ارزشی متفاوت (131/0)؛ شرایط مالی والدین (118/0)؛ درگیری بیش از حد والدین (125/0)؛ عدم پذیرش متقابل (211/0)؛ بحران هویت (202/0)؛ فاصله ادراکی والدین و نوجوانان (139/0) گردد. نتیجه گیری: درک اثربخشی آموزش سبک تعامل می تواند سیاست گذاران را در تخصیص منابع و توسعه برنامه های هدفمند برای حمایت از والدین و بهبود پویایی خانواده راهنمایی کند. یافته های پژوهشی می تواند به اصلاح و بهبود برنامه های آموزشی سبک تعاملی کمک کند و اطمینان حاصل کند که آن ها متناسب با نیازهای خاص والدین و نوجوانان هستند.
طراحی مدل مدیریت تعارض سازمانی مبتنی بر تحلیل داده های رفتاری
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال سوم پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
89 - 110
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف طراحی مدل مدیریت تعارض سازمانی مبتنی بر تحلیل داده های رفتاری انجام شد. برای این منظور، با استفاده از تکنیک های تحلیل داده های رفتاری و مدل های تصمیم گیری چندمعیاره (MCDM)، به بررسی عوامل موثر در بروز تعارضات سازمانی پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان داد که عوامل مختلفی مانند فرهنگ سازمانی، سبک های رهبری، ارتباطات داخلی و نحوه تصمیم گیری مدیریتی تأثیر بسزایی در بروز و مدیریت تعارضات دارند. همچنین، تحلیل های انجام شده نشان داد که استفاده از مدل های تحلیل رفتاری می تواند به شناسایی الگوهای رفتاری مدیران و کارکنان کمک کرده و تصمیمات بهینه تری را در مدیریت تعارضات سازمانی تسهیل کند. این تحقیق به سازمان ها کمک می کند تا با بومی سازی مدل های موجود، تعارضات را به روشی مؤثرتر مدیریت کرده و در نهایت به بهبود عملکرد سازمانی دست یابند. همچنین، نتایج این تحقیق می تواند به طراحی استراتژی های بهینه برای مدیریت تعارضات و پیشگیری از آثار منفی آن در محیط های سازمانی کمک کند.
راهبرد شرکت های پیشگام تولید تجهیزات پزشکی ایران در دستیابی به نوآوری فناورانه: بررسی نقش عوامل محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دیریت نوآوری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
31 - 70
حوزههای تخصصی:
در محیط کسب وکار کنونی با رقابت شدید و تغییرات روزافزون، نوآوری لازمه بقاء شرکت هاست. در همین راستا، شرکت های فناوری محور با هدف دستیابی به نوآوری فناورانه، منابع زیادی را صرف تحقیق و توسعه و کسب فناوری های جدید می کنند. یکی از عوامل اصلی تعیین کننده موفقیت شرکت ها در این زمینه، اتخاذ راهبردهای مناسب و همراستا در سطح کسب وکار و سطوح عملیاتی است. پژوهش کنونی با هدف بررسی راهبرد شرکت های پیشگام تولید تجهیزات پزشکی ایران در دستیابی به نوآوری فناورانه انجام شده و بدین منظور راهبردهای کسب وکار، فناوری و تحقیق و توسعه و ارتباط بین آنها در این شرکت ها بررسی شده است. همچنین عوامل محیطی حاکم بر صنعت تجهیزات پزشکی شامل رژیم های فناورانه و بازار و سیاست های نوآوری دولت که بر اتخاذ راهبرد فناوری در این شرکت ها تأثیرگذار است، بررسی شده اند . برای دستیابی به این هدف، سه شرکت پیشگام تولید تجهیزات پزشکی در ایران با استفاده از روش مطالعه موردی چندگانه بررسی شده و مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با مدیران عامل و تحقیق و توسعه این شرکت ها و چهار نفر از مسئولان سیاست گذاری حوزه تجهیزات پزشکی انجام شده است. نتایج نشان می دهد راهبردهای اتخاذشده توسط این شرکت ها، تشابه زیادی داشته و راهبردهای کسب وکار، فناوری و تحقیق و توسعه اتخاذشده با یکدیگر همراستا هستند. همچنین مهمترین عوامل محیطی مؤثر بر تصمیمات شرکت ها، مورد بحث قرار گرفته اند.
شناسایی عوامل مؤثر بر خشونت خانگی علیه زنان ایرانی دارای همسر مهاجر افغانستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: در ایران، ازدواج های میان زنان ایرانی و مردان مهاجر افغانستانی در حال افزایش است، اما اطلاعات محدودی درباره خشونت خانگی علیه زنان ایرانی با همسران افغانی مهاجر وجود دارد. خشونت خانگی یک مسئله اجتماعی و بهداشتی جدی است که نیازمند شناخت دقیق عوامل مؤثر بر آن در این زمینه است. هدف: هدف این مطالعه شناسایی عوامل مؤثر بر خشونت خانگی علیه زنان ایرانی دارای همسر مهاجر افغانستانی بود. این مطالعه می تواند به بهبود سیاست ها و برنامه های پیشگیری از خشونت خانگی در این جوامع منجر شود. روش: روش پژوهش حاضر پدیدارشناسی توصیفی بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان ایرانی قربانی خشونت خانگی دارای همسر مهاجر افغانستانی ساکن در استان تهران بود. روش نمونه گیری به شیوه گلوله برفی بود که نهایتا با 14 نفر از آن ها مصاحبه به عمل آمد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود، پس از گردآوری داده ها با روش هفت مرحله ای کلایزی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان دادند که عواملی از قبیل ویژگی های شخصی زنان (مانند سن، تحصیلات و وضعیت اقتصادی)، ویژگی های همسران افغانی (اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی)، و عوامل خانوادگی و اجتماعی (مانند فشارهای فرهنگی و نگرش های جامعه)، در افزایش خشونت خانگی علیه زنان ایرانی نقش دارند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این مطالعه، به نظر می رسد که شناخت دقیق از عوامل مؤثر بر خشونت خانگی در این جامعه مهم است. این مطالعه می تواند به تدوین سیاست ها و برنامه های پیشگیری از خشونت خانگی علیه زنان ایرانی با همسران افغانی کمک کند و به بهبود وضعیت اجتماعی و بهداشتی این افراد منجر شود.
پابند الکترونیک به عنوان شیوه نوین اجرای کیفر حبس؛ از سیاست تقنینی تا قضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوقی دادگستری سال ۸۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۲۶
193 - 220
حوزههای تخصصی:
نظارت الکترونیکی محکومان به عنوان یکی از روش های جایگزین حبس سنتی، در سیاست کیفری ایران جایگاه ویژه ای یافته است. اگرچه این شیوه، که نخستین بار در ماده 62 قانون مجازات اسلامی معرفی شد، به دلیل کمبود زیرساخت های اجرایی کمتر مورد استفاده قرار می گرفت، اما با تصویب قانون کاهش مجازات حبس تعزیری و گسترش تدریجی امکانات، به یکی از اولویت های نظام کیفری تبدیل شده است. اجرای سنتی مجازات حبس علاوه بر تحمیل هزینه های سنگین بر دولت و جامعه، پیامدهای منفی اجتماعی، بهداشتی، اخلاقی و جرم شناختی را به دنبال دارد؛ از جمله انزوای اجتماعی زندانیان، گسست خانوادگی و مشکلات بازگشت به جامعه. در راستای کاهش این اثرات و با بهره گیری از یافته های کیفرشناسی و فناوری های نوین، سیاست گذاران کیفری با تغییر رویکرد به سمت حبس زدایی، استفاده از نظارت الکترونیکی را به عنوان راهکاری مؤثر برای مدیریت زندان و بازاجتماعی کردن محکومان پیشنهاد کرده اند. مساله اصلی این پژوهش، ارزیابی ظرفیت ها و چالش های نظارت الکترونیکی در جایگزینی حبس سنتی و تأثیر آن بر سیاست های حبس زدایی است. یافته ها نشان می دهد که این روش با کاهش هزینه های دولتی، کاهش خشونت مجازات و تسهیل بازاجتماعی کردن محکومان، ابزاری مؤثر برای مدیریت زندان و اجرای سیاست حبس زدایی محسوب می شود. با این حال، موفقیت کامل این رویکرد مستلزم توسعه زیرساخت های اجرایی، آموزش قضات و سایر نهادهای مرتبط و تصویب قوانین جامع تر برای نظارت الکترونیکی است.
ارائه الگوی مدیریت بحران سازمانی در صنعت گردشگری ایران (با تأکید بر مسئولیت اجتماعی شرکتی CSR)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
51 - 63
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بررسی بهترین روش ها برای زنده ماندن در بحران، به گونه ای که کمترین ضرر را در صنعت گردشگری داشته باشد، امری مسلم است و قرار گرفتن کشور ایران در منطقهٔ بحران خیز خاورمیانه ضرورت ارائهٔ الگوی مدیریت بحران را دو چندان می کند. به منظور یافتن راهکاری مناسب در پذیرفتن بحران و ارائهٔ اقدامات کاربردی، عامل مسئولیت اجتماعی شرکتی بررسی شد.
روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با رویکرد تحلیل محتوا است و جمع آوری داده ها از مطالعهٔ ادبیات تحقیق و مصاحبهٔ عمیق با خبرگان انجام شد. نمونه گیری به روش هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و با استفاده از نرم افزار اطلس و غور در روابط مضامین نتایج به دست آمد.
یافته ها: شاخص های مدیریت منابع انسانی، مدیریت درآمد، ارتباطات بحران، رویکردهای جایگزین ارائهٔ خدمات و مشروعیت اجتماعی، که برگرفته از پذیرفتن شیوه های راهبردی مسئولیت اجتماعی است، نشان از اثربخشی بالای این عوامل در بحران های گردشگری دارد.
بحث: تشکیل گروه مدیریت بحران، تعیین بازار هدف، انطباق بازار و شبیه سازی محصولات و خدمات، اعتمادسازی در گردشگری ایران بررسی شد.
نتیجه گیری: مسئولیت اجتماعی شرکتی با شاخص های کلیدی و نمونه هایی از شاخص های فرعی به ترتیب ارائه می شود: در شاخص کلیدی مدیریت منابع انسانی، تمایل به بهتر شدن کارها و بهبود رقابت پذیری؛ در شاخص مدیریت درآمد، بهبود بهره وری و بهینه سازی قیمت؛ در شاخص ارتباطات بحران، تأثیر گذاری در اخلاق حرفه ای و کاهش آثار منفی در ذی نفعان؛ در شاخص رویکردهای جایگزین ارائه خدمات، انعطاف پذیری و بهینه سازی محصول و، در شاخص مشروعیت اجتماعی، ارزش مشترک و حفظ محیط زیست را ارائه می دهد.
بررسی تأثیر اعتماد نهادی بر کیفیت زندگی شهروندان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۰
105 - 128
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی به عنوان یک فعالیت در جهت منافع عمومی در نظر گرفته می شود و خیر مشترک اصل مرکزی در نظریه برنامه ریزی است؛ بر این اساس عمل برنامه ریزی به اعتماد نیازمند است. در عین حال اثربخشی فرایندهای برنامه ریزی مشارکتی نیز در گرو اعتماد است. این در حالی است که برنامه ریزی شهری معاصر به دلیل ماهیت بوروکراتیک و ناتوانی در درک و کار برای شهروندان با بحران اعتماد مواجه است. بر این اساس هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر اعتماد نهادی شهروندان بر کیفیت زندگی آنان در راستای برنامه ریزی زیستگاه های انسانی پایدار و برابر است. داده های مورد نیاز این پژوهش از پایگاه پیمایش ارزش های جهانی استخراج گردید. به منظور دستیابی به هدف تحقیق از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته ها حاکی از این است که بین اعتماد نهادی و کیفیت زندگی شهری رابط معنادار و مثبت وجود دارد؛ با افزایش اعتماد نهادی، کیفیت زندگی شهروندان بهبود می یابد. اعتماد نهادی 9/22 درصد از تغییرات واریانس متغیر کیفیت زندگی را تبیین می نماید. با بهبود اعتماد نهادی، امکان برنامه ریزی مشارکتی فراهم می گردد، احساس تعلق به جامعه در میان شهروندان افزایش یافته و کیفیت زندگی بهبود می یابد.