فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۴٬۴۶۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی کاربرد نماد چشم جهان بین در طراحی شخصیت های انیمیشنی و مسکات ها در گرافیک امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تک چشم جهان بین یکی از معروف ترین و پرکاربرد ترین نمادهای مورد استفاده فرقه های انحرافی چون فراماسونری و شیطان پرستی به شمار می رود که در سال های اخیر، استفاده و به کارگیری از آن در شخصیت های انیمیشنی و مسکات ها بسیار رواج یافته است. تک چشم بودن، اشاره به دجال یا ضدمسیح در این فرقه ها دارد؛ دجال، ستم کاری است که در آخرالزمان مردم را گمراه خواهد کرد. این واقعیت، درهر سه دین یهودیت، مسیحیت و اسلام مطرح شده است. وی شخصی شیطانی و نیرنگ باز است که به فریب تعداد زیادی از مردم می پردازد. این مقاله با هدف معرفی و شناساندن این نماد به اقشار مختلف جامعه و به ویژه هنرمندان و طراحان گرافیک نوشته شده است تا از این طریق آگاهی و شناخت نسبت به این نماد در سطح جامعه افزایش یافته و راه های مقابله با آن برنامه ریزی گردد. بدیهی است عدم توجه و آگاهی به این نماد و موارد مشابه، افراد را ناخواسته با اهداف این گروه ها همسو خواهد ساخت. این پژوهش با روش توصیفی و گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و مشاهده ای جمع آوری شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بهره گیری از این نماد در موارد وسیع و گستره سبب می گردد تا ذهن بیننده به آن عادت کرده و با گذشت زمان نسبت به آن احساس مثبتی داشته باشد.
هزار جلو هی زندگی
حوزههای تخصصی:
کارستان هنری آقا نجفعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۸ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
33 - 42
حوزههای تخصصی:
مهم ترین نکته ای که در این جستار ذهن نگارنده را به خود واداشته بود، این بود که آقا نجفعلی نقاشباشی دربار قاجار، برخلاف تصور شماری از هنرپژوهان، برادر محمد اسماعیل اصفهانی و یا فرزند میرزا بابا اصفهانی نبود بلکه با توجه به بعضی از قراین و شواهد و بویژه سند ازدواج دخترش شهربانو ملقب به صفیه سلطان، بنظر می رسد که فرزند کهتر محمد باقر، نقاش دوره زندیه و اوایل قاجاریه، بوده که نزدِ یکی از دوستان محمد باقر یعنی محمد صادق، هنر نقاشی لاکی و تذهیب و رنگ روغن را فرا می گیرد. او از آنجا که پدرش محمد باقر در دربار فتح علیشاه کار می کرده، وارد امور هنری دربار می شود و از قرار معلوم در دوره محمد شاه به لقب نقاشباشی دست می یابد و کار هنری او بیشتر آثار لاکی از قبیل قلمدان سازی و قاب آینه و غیره بوده تا اوایل دوره ناصرالدین شاه ادامه می یابد . نگارنده با توجه به سه اشاره و یا اطلاعاتی که در منابع آمده با شیوه استقرایی و امعان نظر به سه فرآیند وصف، ارزیابی و تحلیل، به بازسازی زندگی هنری او پرداخت و در پی اثبات فرضیه یاد شده برآمد و تلاش کرد تا بطور مستند به دواعی مطرح شده در فرضیه دست یابد.
نشانه شناسی زمان و گذر آن در عکس های یادگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دریافت و شناخت زمان در عکس های یادگاری، فرایندی نشانه شناسانه است. این فرایند بر اساس تعامل میان رمزگان درون و بیرون متن عکس ها، تعیین بازه زمانی را برای مخاطب ناآشنا به بافت- بر اساس سطح دانش مخاطب از انواع رمزگان_ امکان پذیر می سازد. پژوهش حاضر با استفاده از منابع کتابخانه ای، به روش اسنادی- توصیفی انجام شده است و روش تحلیل رمزگان مرتبط با زمان در این مقاله بر اساس الگوی رمزگان "دانیل چندلر" است، فرض مقاله بر این است که مخاطب از طریق تحلیل انواع رمزگان فنی، اجتماعی و ادارکی می تواند به درک زمان و تعیین بازه زمانی در عکس نایل شود. گذر زمان نیز بر اساس نظریه معاصر استعاره "لیکاف" و با به کارگیری استعاره های چون "راه" و "حرکت" تبین می شود. نتیجه حاصل از به کار گیری این دو الگو (تحلیل رمزگان و استعاره) بیانگر آن است که زمان در عکس های یادگاری همواره میان گذشته، حال و آینده در گذر است، به عبارتی دیگر "گذر زمان" در عکس های یادگاری گذری دورانی است که از گذشته به حال یا آینده و بازگشت مجدد آن به گذشته در رفت و آمد است.
نظریه دریافت و جامعه شناسی عکس
حوزههای تخصصی:
با گسترش علم جامعه شناسی، شاخه ها و زیر شاخه های گوناگونی مورد مطالعه جامعه شناسان قرار گرفت که از منظر تئوری های جامعه شناختی به آن می پردازند. یکی از این شاخه ها بی تردید حوزه جامعه شناسی عکس است که در سه سطح عکاس و سوژه انتخابی او، معنا و مفهوم عکس و مخاطبان و مشاهده کنندگان مورد تحلیل قرار می گیرد. سطح مخاطبان که ریشه در نظریه ادبی و مطالعات فرهنگی در نقد سلطه سرمایه داری دارد، به دریافت و تحلیل های مختلفی می پردازد که نشان دهنده موقعیت ها و تفکرات مختلف مشاهده گر است.نگارنده در این نوشتار تلاش دارد تا با معرفی جامعه شناسی عکس و نظریه دریافت، سطح سوم تحلیل عکس را بر مبنای آن نظریه اجمالاً بررسی و دریافت کلی مخاطبان را از 8 عکس ارائه دهد.
چیدمان عکس: مروری بر هنر عکاسی دوران قاجار و تأثیر آن بر هنر نقاشی
حوزههای تخصصی:
چکیده: دوران قاجار و به ویژه عصر ناصری تحولات بسیاری را به خود دید که از آن ها به عنوان نشانه های دوران مدرن یاد می کنند. این دوره را هنر عکاسی با زبان و حضور خود، به خوبی معرفی می کند. اما این هنر، خود چگونه شکل گرفت؟ و چگونه در حیطه تجسمی زبان مسلط شد؟ مطالعه تاریخ قاجار و تأمل در عکس های این دوران و مقایسه آن ها با آثار نقاشی همزمان و تعمق در آثار مکتوب مرتبط، روش روشنگری است که بخش های تاریکی از این دوره تاریخی را روشن می سازد. شکل گیری عکاسی در دهه1250قمریآغاز شد؛و با سلطنت ناصرالدین شاهرونق گرفت.در دربار و سلطنت وی از طرفی عنوان جدید «عکاس باشی» در کنار عنوان «نقاش باشی» قرار گرفت؛و از طرف دیگر عکاسی به عنوان برنامه درسیبه دارالفنون اضافه شد؛ و نیز اولین عکاسخانه همایونی ایجاد و عکاسخانه ای برای استفاده عمومتأسیس گردید، همچنین اولین رساله در خصوص عکاسی نوشته شد.رونق فعالیت عکاسان در دوران پادشاهان بعدی نیز ادامه یافت. باحمایتدربار عکاسی زبان هنری مسلط شد؛ در چنین شرایطی نقاشی از هنر عکاسی تأثیر بسیار گرفت.نقاشان از عکاسی و عکس برای آفرینش نقاشی های خود بهره می بردند و بدین ترتیب در ضبط کوچکترین جزئیات میان دوربین عکاسی که بیننده را به حیرت وامی داشت و نقاشان مسابقه ای آغاز شد. به دنبال آن در اولین مراکز آموزش نقاشی، اصول و قواعد نقاشی واقع نما آموزش داده می شد و شاگردان از تصاویر استادان رنسانس اروپا، آثار لیتوگرافی و آثار عکاسی کپی می کردند؛ رویکردی کهکمال الملک در آن نقش کلیدی داشت.از آن پس چنین تصور شد که نقاشی خوب باید همچون عکس باشد. تصوری که سال های متمادی در ایران باقی ماند.
گفتگو با توماس دیماند
حوزههای تخصصی:
تحلیل تطبیقی شکل و رنگ چادر زنان ایران
منبع:
دانش هنرهای تجسمی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱
73 - 86
حوزههای تخصصی:
چادر زنان که امروزه به عنوان حجابی کامل در اکثر جوامع اسلامی مورد قبول واقع شده است، در ایران دارای پیشینه ای سه هزار ساله است . بنابر شواهد تاریخی، این نوع پوشش در ایران برای اولین بار در میان زنان پارسی استفاده می شده است. زنان ایرانی در دوره باستان پوشیدگی کامل را نشانه تشخص و ادب ، نهایت آراستگی و متانت می دانستند. پس از اسلام آوردن ایرانیان، در قرون اولیه اسلامی، اکثر زنان ایرانی ، چه آنان که مسلمان شده بودند و چه زنان معتقد به ادیان الهی دیگر، برای پوشاندن خود از چادری استفاده می کردند که در ابتدا به رنگ سفید بود. در ایران، به تدریج با توجه به دوره های تاریخی، این چادر سفید به رنگهای آبی نیلی ، چهارخانه و در اواسط قاجاریه به رنگ سیاه درآمد. استفاده از چادر سیاه تا دوره پهلوی اول، عمده ترین حجاب بیرونی زنان محسوب می شد که در آن تغییراتی نیز به وجود آمده بود. با کشف حجاب اجباری توسط رضا شاه، زنان مجبور به کنار گذاردن آن شدند و با کناره گیری رضا شاه، در دوره پهلوی دوم، بعضی از زنان دوباره به چادر رو آوردند اما مانند گذشته استفاده از آن رایج نشد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، چادر، مانند دوره های تاریخی پیش از پهلوی در میان همه زنان ایرانی باز هم چندان مورد استقبال قرار نگرفت، اما امروزه در عرصه های سیاسی و اجتماعی، چادر همچنان حجابی کامل قلمداد می شود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نوع ، توصیفی و تحلیلی است. از روش و ابزار تحقیقات اسنادی و کتابخانه ای در جهت جمع آوری داده ها، استفاده شده است. حاصل این تحقیق گواهی می دهد که چادر، در طول تاریخ از نظر شکل و رنگ متناسب با فرهنگ دوران خود شکل های متفاوتی گرفته است؛ و نکته قابل توجه دیگری که از این تحقیق می توان استنباط کرد این است که ، چادر، پوششی که زنان ایرانی از دوره باستان از آن استفاده می کردند، بعد ها ، الگوی مناسبی برای حجاب زنان مسلمان شده است.
تحلیلی بر ماهیت نقاشی های غاری پیش از تاریخ اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شگفت انگیز ترین کشفیات مربوط به گذشته انسان ، کشف نقاشی های غاری بود که در اواخر قرن نوزده میلادی اتفاق افتاد و جامعه ی علمی و هنری را با موضوع جدید تحت عنوان هنرِ پیش از تاریخ درگیر نمود. از زمان کشف این آثارِ شگفت انگیز ، نظریه های متعددی از سوی متخصصان گوناگون در باره ی چرایی آنها ارایه گردیده است که هر کدام از آنها با نگاه تخصصی خود توانسته اند تفسیری از آن آثار ارایه نموده، و پژوهشگران حوزه های مختلف علمی را به چالش بکشانند. این تحقیق تلاش می کند نظریه هایی را که از زمان کشفشان این آثار در محافل علمی مورد بحث قرار گرفته است را مورد تجزیه و تحلیل علمی قرار داده و نتایجی را بدست آورد . از زمان کشف نقاشی های غاری تا امروز پنج نظریه به شرح زیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است : 1- هنر برای هنر، 2- توتمیسم، 3- جادو و شکار، 4- ساختارگرایی، 5- شمنیسم. در نتیجه بررسی هایی که بر روی نظریه ها ی مذکور که از دیدگاه های مختلف به موضوع نگریسته اند صورت گرفته است ، این واقعیت را اثبات می کند که هنرِ پارینه سنگی یک کارکرد مشخص و واحد نداشته است و فهم آن نیاز به یک کثرت گرایی تأویلی دارد.
معرفی کتاب: تاریخ عکاسی و عکاسان پیشگام در ایران
حوزههای تخصصی:
معرفی مجموعه ی عکس باربارا روزنت هال، با عنوان «عکاسی مفهمومی 2011»؛ روایت هایی کوتاه از مواجهات روزمره
حوزههای تخصصی:
چیدمان چاپ دستی: روش مرمت کاغذ چاپ از دفترچه های چاپگران
حوزههای تخصصی:
تعامل ساختار و سبک در شکسته نویسی شفیعا، درویش و گلستانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۷
حوزههای تخصصی:
گیاه زندگی در ایران، میانرودان و مصر باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار تلاش دارد با نگاهی بر اساطیر و باورها و نیز نقشمایه های به جای مانده بر روی آثار هنری، کهن الگوی گیاه زندگی را در هنر مردمان ایران، میانرودان و مصر باستان تا آغاز دوران هخامنشی (هنگامه یکی شدن این فرهنگ ها) پیگیری کند، و در این راه با گردآوری داده های اسنادی کتابخانه ای و موزه ای، به پی جویی تحلیلی و تطبیقی ارتباط میان این فرهنگ ها بپردازد. این نوشتار بر اساس هدف از گونه پژوهش های بنیادی و از حیث ماهیت و روش از گونه پژوهش های تاریخی است. پرسش نخستین این پژوهش، بررسی سهم و اهمیت نقشمایه گیاه زندگی در هنر و اساطیر فرهنگ های ساکن ایران، میانرودان و مصر باستان است، و سپس به چیستی این مفهوم و چرایی جایگاه سترگ آن در میان این مردمان خواهد پرداخت. گیاه زندگی در چارچوب کهن الگوهایی چون درخت زندگی بخش، درخت کیهانی و سرچشمه رستنی ها و داروها در اندیشه بسیاری از ساکنان خاور باستان مکان ارجمندی دارد. گیاه آب، خاک، باد و آتش را به هم می آمیزد. با ریشه هایی در زیرزمین و ساقه ای بر روی آن و شاخسارهایی در آسمان مایه پیوند میان اجزای کیهان است. و باززایی فصلی آن نشانه ای از نامیرایی و فناناپذیری است.
چیدمان جامعه: جامعه در قاب دوربین؛ معرفی آثار و رویکرد عکاسی آنتوان سوروگین از ایران عصر قاجار
حوزههای تخصصی:
پیدایش عکاسی در ایران به سال های ابتدایی حکومت محمدشاه قاجار برمی گردد که طی آن به درخواست شاه قاجار دستگاه های عکاسی از روسیه و انگلیس به ایران آمد. و در آذرماه ۱۲۲۱ خورشیدی نخستین عکس در ایران به ثبت رسید. در همان دورانی که ایرانیان مشغول آموختن عکاسی بودند، خارجیان مقیم ایران و سیاحان از جمله «لوئیجی پشه» به عکاسی از فضای ایران پرداختند. یکی از این خارجیان مقیم ایران آنتوان سوروگین (Antoin Sevruguin) بود که به عکاسی از نقاط مختلف ایران روی آورد. آثار سوروگین که آینه فرهنگ و جامعه ایران عصر قاجار است از معروف ترین عکس های این دوره به شمار می رود. عکس های آنتوان از جنبه های مختلفی نظیر تکنیکال، جامعه شناختی و نشانه شناسی قابلیت تجزیه و تحلیل دارند که نگارنده در این نوشتار ضمن معرفی زندگی هنری سعی دارد تا به معرفی آثار و رویکرد عکاسی او بپردازد.