فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۴٬۴۹۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
ماهیت وجودی یک عکس چیست؟به نظر می رسد یکی از مهم ترین سوالاتی که باید در باره این ابزار و جایگاهش در زندگی بشر، به آن پاسخ داد این پرسش باشد. ما در این مقاله سعی داریم با توجه به یکی از مهم ترین دوران تاریخی ایران، از لحاظ تاریخی و هم از لحاظ هنر عکاسی، یعنی دوران ناصرالدین شاه، با رویکردی تطبیقی بین نظریات موجود درباره عکاسی با عکس های این دوران، از منظرگاهی جامعه شناختی و همچنین نشانه شناسانه، به تفسیری مستقل از رویکردهای تاریخی به برخی سوالات درباره این دوران پاسخ دهیم. همچنین ناصر الدین شاه از بعدی دیگر نیز برای نگاه امروزی مهم و قابل بررسی است و آن حضور و دخالت زنان در امور مملکتی آنهم بصورتی که این تصمیمات نقش مهمی را در شکل گیری برخی از اتفاقات تاریخی داشته باشد، است. این دو بعد زنان سوژه شده و بی تاثیر در عکس ها و زنان با عملکردی زیر لایه ای در تاریخ تضادی است که ما درتفسیر و تاویل عکس ها به دنبال آن هستیم. این رویکرد کاملا نشانه شناسانه و تفسیری در راستای این مورد بررسی قرار می گیرند که نشان داده شود؛ عکس ها جدا از اینکه یک سند تاریخی به حساب می آیند رمزگانی با خود دارند که زیر لایه ها را فرا از تصور عکاس به معرض نمایش و همین طور در معرض تاویل قرار می دهند.
کتاب شناسی فارسی حفاظت و مرمت میراث سنگی
حوزههای تخصصی:
ایران سرزمینی نیمه کوهستانی است و انواع مختلف سنگ در آن به فراوانی یافت می-شود. این سرزمین شاهد دوره های شکوهمند معماری کاملاً سنگی در ادوار مختلف بوده است، اما به علت گرم و خشک بودن بسیاری از مناطقش به تدریج این نوع معماری کاربرد خود را از دست داده و به جای آن، استفاده از معماری ترکیبی خشتی-سنگی و خشتی-آجری رایج گردیده است. با این وجود، سنگ در موارد مختلف و در قالب آثار، اشیاء و تزئینات معماری همچنان کارآیی خود را حفظ کرده است در این مقاله که در واقع مقدمه ای بر تاریخچه حفاظت و مرمت سنگ در ایران است که شامل مهمترین منابع موجود در زبان فارسی اعن از کتابها، مقالات، و پایان نامه ها و استانداردهای مربوط به مرمت و حفاظت سنگ است.
بررسی نقش عکاسی خانوادگی در تکوین خاطرات جمعی و عمومی یک جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۸ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
1 - 12
حوزههای تخصصی:
عکس ها و آلبوم های خانوادگی به عنوان بایگانی های خاطرات و محرک هایی برای یادآوری مکان ها، آدم ها و رویدادها عمل می کنند.کمک به حفظ و نگهداری خاطرات و تصدیق هویت اجتماعی خانواده، از مهم ترین کارکردهای شخصی عکاسی خانوادگی می باشد. عکس های خانوادگی یک خانواده، براساس الگوهای رفتاری و هنجارهای اجتماعی گروه بزرگتری که خانواده در آن جای گرفته است، خلق می شوند. گرایش های اجتماعی نیز بر عکس های خانوادگی تاثیر می گذارند و ایدئولوژی خانواده و دیدگاه او به عنوان واحد کوچکی از یک نهاد اجتماعی بزرگتر در عکس ها بازتاب می یابد. از این رو این عکس ها جدا از نقشی که در ساختن و بازساختن خاطرات ما دارند، دارای معانی فرهنگی و اجتماعی نیز می باشند که می توانند در حوزه های گسترده تری کاربرد یابند. عکس ها و خاطرات شخصی مردمانی که در برهه ی زمانی مشخصی در یک فضای فرهنگی، اجتماعی مشترک زندگی می کنند، با وجود تفاوت هایی که ممکن است با یکدیگر داشته باشند، اشتراکاتی نیز دارند و با خاطرات جمعی و تاریخ اجتماعی آن جامعه تلاقی می کنند. این بررسی ضمن معرفی عکاسی خانوادگی، مفاهیم و ویژگی های آن تلاش دارد تا با استفاده از روش استنباط عکس، خوانشی عمومی تر از عکس های خانوادگی ارائه دهد و نقش عکس های خانوادگی را در تکوین خاطرات جمعی و عمومی یک جامعه بررسی کند.
راهبردهای تبلیغاتی در جهت تداوم برند (مطالعه ی لوگوهای مناسبتی گوگل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر تولیدکننده ی محصول یا ارایه دهنده ی خدمات، به منظور معرفی محصول یا خدمات و فروش بیشتر نیازمند تبلیغات است. در این میان، توجه به ساخت و گسترش برند از اهمیت ویژه ای جهت موفقیت بنگاه های اقتصادی در عرصه ی رقابت های بین المللی برخوردار است. با هدف معرفی این گونه راهبردها، گوگل به عنوان یکی از موفق ترین نام های تجاری دهه ی اخیر انتخاب شد تا مهم ترین راهبردهایی که در راستای تداوم نام تجاری اش از طریق طراحی لوگوهای مناسبتی به کار بسته، مورد بررسی قرار گیرد. برای این منظور، نمونه های مورد مطالعه در این پژوهش از میان ۱۴۲۱ لوگوی مناسبتی جمع آوری شده از سال ۱۹۹۸ تا ۱۳ می ۲۰۱۲ انتخاب شد. روش نمونه گیری هدفمند و غیرتصادفی بوده است. یافته های پژوهش نشان داد که گوگل به جای اخذ یک راهبرد تبلیغاتی ثابت از مجموعه ای از راهبردهای متنوع استفاده نموده تا موفق به جذب گروه های مختلف مخاطبان شود. اصول سه گانه ی راهبردی گوگل را می توان در کاربرد آسان و سادگی، کاربر محوری و رویکرد کمینه گرایی خلاصه نمود. مهم ترین راهبردهای مورد استفاده گوگل شامل تکرار، ترقی هم راستای تحول تکنولوژی، توازن متن و تصویر، ارتباط تعاملی، پرداختن به مضامین متنوع، توجه به تفاوت های فرهنگی و جغرافیایی، بهره گرفتن از شهرت اشخاص برای پذیرش برند، برنامه تبلیغاتی یکپارچه، ایجاد حس نشاط با رویکرد طنزآمیز و جذابیت رنگی است.
فعالیت عکاسانه ی پسامدرنیسم
حوزههای تخصصی:
کاغذ ابری اوج احساس در تلفیق رنگ و کاغذ
حوزههای تخصصی:
انتخاب لنز؛ نکته هایی اصولی در عکاسی (3)
حوزههای تخصصی:
بازتاب فرهنگ پوشاک ولباس در ادبیات ایران
منبع:
دانش هنرهای تجسمی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱
63 - 72
حوزههای تخصصی:
یکی ازراه های تبیین و تشریح جایگاه پوشاک و لباس در فرهنگ ما، بررسی بازتاب و اتعکاس این موضوع در تاریخ و ادبیات ایران است. مسئله ای که اگر به درستی شناخته شود ، به درک و تعمیق این مهم در تاریخ و فرهنگ ما و گسترش فرهنگ سازی مؤثر در این زمینه منجر خواهد شد؛ بنابراین، پژوهش در «ادبیات لباس»(1) ، به عنوان گذشته ، حال و آینده این فرهنگ، می تواند در زمینه جمع آوری مستندات تاریخی لباس و پوشاک در ایران و ایجاد ذهنیت هایی برای طراحان و سازندگان کارساز و راهگشا باشد. مقاله حاضر که با رویکردی توصیفی- تحلیلی و استفاده از مستندات کتابخانه ای تهیه شده، به دنبال پاسخ به این سؤال است که اساساً بازتاب پوشاک و لباس در ادبیاتفارسی دارای چه ویژگی هایی است؟ و این ویژگی ها به خصوص در دیوان غزلیات حافظ چه ابعادی دارد؟ لذا، بعد از مقدمه ای کوتاه، با ارائه نمونه هایی از اشعار که بیانگر نگاه ها و زوایای متفاوت ادیبان و شاعران دوره های مختلف به این مقوله است، به دیوان حافظ می پردازد و دو یافته مهم یا دو محور اصلی این ادبیات، یعنی استفاده ابزاری شاعر از موضوع لباس برای بیان مقصود خود، و دیگری، طرح ماهیت و موجودیت واقعی لباس را مطرح کرده و با مباحثی از قبیل انواع پوشاک، معانی و مفاهیم، جایگاه و... تکرار و تنوع لغات و اصطلاحات مربوط به لباس را در این اثر بررسی می کند و سپس به نتیجه گیری می رسد .
چرا عکاسی می کنیم؟
حوزههای تخصصی:
در طول قرن بیستم، جریان اصلی ِ نقد و نظریه پردازی در حوزه هنرهای بصری و به ویژه عکاسی، عمدتاً متأثر از آرای منتقدین ادبی، روان کاوان، نشانه شناسان و فلاسفه پَسامدرن از قبیل بنیامین، دریدا، بارت، دلوز، سونتاگ و ... بوده است. امّهات چنین رهیافتی را هم می توان در تفاسیر نشانه شناختی ِ مبتنی بر یک تلقّی نسبی گرا و کیفی از مقوله عینیت جست. اما به زعم نگارنده، و با نظر به جملگی ِ تحولات اندیشگی ِ این قرن، چنین رهیافتی از حیث فقدان مؤلفه های نقد علمی و تحلیلی به مقوله ی «عینیت» (آنچنان که در ساحت فلسفه علم دیده می شود)، نمی تواند یک تنه مؤید جملگی ِ پتانسیل های دلالت شناختی هنر عکاسی (به مثابه شیوه ای برای بازنمایی پدیدارهای عینی) باشد.
از همین رو در این مقالهْ کوشش شده تا با ارائه ی شرح مجملی بر سیر تطوّر منطقی ِ مفهوم «تصویر» در منظومه معرفتی ِ لودویگ ویتگنشتاین (فیلسوف اتریشی-بریتانیایی ِ سنت تحلیلی)، تعریفی نسبتاً هنجارمند و همسو با سایر تحولات معرفت شناختی ِ مرتبط به مقوله عینیت، از مفهوم «عکس» ارائه شود. استدلالات ویتگنشتاین را همان قدر که می توان به ساحت فیزیک کوانتوم و هوش مصنوعی تسرّی داد، می توان به منزله ی بستر مطمئنی برای تعریف مقوله «عینیت» و متعاقباً اختلاف نهایی ِ مترتب بر نگاه هنرمند و منتقد هنری نیز تلّقی کرد.
معرفی کتاب «اتاق رشون: اندیشه هایی درباره ی عکاسی»؛ تأثیر یک عکس،گونه ای زخم برداشتن!
حوزههای تخصصی:
نقاشی های سهراب سپهری در آثار رضا مافی
حوزههای تخصصی:
چیدمان چاپ دستی: درباره چاپ دستی (Printmaking) سخنی با هنرمندان حکاک و چاپگر، مدیران گالری های هنری و مجموعه داران آثار نقاشی و چاپ دستی
حوزههای تخصصی:
بررسی آرایه خورشید در صنایع دستی و تزیینات معماری یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خورشید همواره جایگاه ویژه ای را در بین اساطیر ایران و جهان دارا بوده است. در ایران که یکی از قدیمی ترین پایگاه های پرستش خورشید می باشد، چلیپا رایج ترین صورتی است که در کنار دیگر نقوش منتزع از خورشید، دستمایه صنعتگران و هنرمندان دوره های مختلف جهت تزیین فرآورده های دستی قرار گرفته است. این نقشمایه به مرور زمان و متناسب با جهان بینی انسان ایرانی در پهنه فرهنگی این سرزمین، تغییر شکل یافته و با صورت های متنوعی نمایانده شده است. امروزه نیز می توان آرایه خورشید را در صنایع دستی و تزیینات معماری نواحی مختلف ایران، به ویژه ناحیه یزد مشاهده کرد. نظر به تنوع و تعدد کاربرد نقشمایه خورشید در دوره های مختلف زمانی در یزد و نظر به سابقه تاریخی و ویژگی های فرهنگی و جغرافیایی این شهر، همواره پراکندگی صوری نقشمایه خورشید و اشکال متأثر از این نگاره در صنایع دستی و تزیینات معماری این ناحیه منشأ سوال بوده است. در این جستار تلاش شده است پس از برشمردن جنبه های اسطوره ای نقشمایه خورشید و همچنین سیر تحول آن در ایران، تنوع صوری این نگاره در صنایع دستی ناحیه یزد نیز در قالب تصویر و به صورتی مقایسه ای مورد بررسی قرار گیرد.
بررسی دلایل تاریخی- اجتماعی عدم تداوم در بکارگیری چاپ سربی در اوایل دوره قاجار
منبع:
دانش هنرهای تجسمی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱
55 - 62
حوزههای تخصصی:
در گذشته تولید کتاب در ایران به صورت دست نوشته انجام می گرفت. با ورود صنعت چاپ در دوره صفویه انتشار مکتوبات گسترش یافت و در دوره قاجار به اوج خود رسید، ولی چاپ سربی نسبت به همتای خود، چاپ سنگی از اقبال خوبی برخوردار نشد. به همین دلیل نوشته حاضر در نظر دارد با مرور تاریخچه حضور چاپ سربی و سنگی در ایران، به مطالعه شرایط و اتفاقات تاریخی-اجتماعی پیرامون این دوگونه خاص از صنعت چاپ پرداخته و استفاده جدی از آنها را در چاپ کتب فارسی اوایل دوره قاجار بررسی و دلایل تاریخی-اجتماعی عدم تداوم، در بکارگیری چاپ سربی را ذکر نماید.این مقاله از نظر هدف، بنیادی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است و به شیوه کتابخانه ای جمع آوری شده است، یافته های تحقیق نشان می دهد که عدم تمایل ایرانیان آن دوران به چاپ با حروف سربی، که بسیاری از منابع تاریخی و تخصصی هم به آن اشاره کرده اند، می تواند به علل زیر باشد: -عدم زیبایی حروف سربی نسبت به خوشنویسی. -در دسترس بودن چاپ سنگی نسبت به چاپ سربی. -وابستگی به واردات قطعات دستگاه چاپ. -در انحصار بودن صنعت چاپ سربی به دستگاه حاکمیت.
چیدمان چاپ دستی: معرفی چهار هنرمند چاپ دستی از اسلواکی، ترکیه، انگلستان ،اسکاتلند؛ کاتارینا واورووا، سلیمان سیم تکان، آنیتا کلین، استفن مک میلان
حوزههای تخصصی:
نگــارکنــد الیــمایـی خنـگ اژدر 2 و مقایسة آن با دیگر نگارکندهای الیـمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارکند یکی از داده های مهم و پراهمیت در علم باستان شناسی که بخش مهمی از سنت، تاریخ، فرهنگ، تمدن و هنر پیشینیان را بازنمایی می کند و بیانگر مفاهیم و اندیشه ها، آیین ها و مناسک، شرح پیروزی ها و دستاوردها، تکنیک های حجاری، بازگوکنندة ظرایف هنری و تبلور اوضاع سیاسی، مذهبی، اجتماعی و همچنین روشی برای اقناع حس ماندگاری فرمانروایان است.
نگارکند یکی از فراگیرترین شیوه های رایج در سراسر خاور نزدیک باستان بود. رواج این سنت در دورة اشکانی سبب شد تا نگارکندهای بسیاری در قلمرو این امپراطوری خلق شود که بخش عمدة آنها در جغرافیای حکومت خودمختار الیمایی 3-162 ق.م- 224 م واقع شده است. محدودة اصلی شاهک نشین مستقل الیمایی، کوهستان های بختیاری و بخش مرکزی رشته کوه های زاگرس بوده است. نگارکندها، گسترده ترین و شاخصترین آثار هنری این عصر محسوب میشوند که ویژگی هایی نظیر تمام رخ نمایی، روحانیت، خطیبودن، صلابت و رئالیسم تطبیقی را برای آنها برشمرده اند.
یکی از استقرارگاه های مهم الیماییان، دشت ایذه در استان خوزستان است که نگارکندهای متعددی از آن دوره را در خود جای داده است. نگارکند خنگ اژدر 2 در 13 کیلومتری شهر ایذه، مجاورت نگارکند خنگ اژدر1 و نزدیکی نگارکندهای یارعلیوند و کمالوند قرار دارد که ویژگی های مترتب بر هنر الیمایی را داراست؛ این نگارکند در زمرة نگاره های مذهبی است و صحنهای آیینی را به نمایش گذاشته است. فرسایش زیاد و نداشتن کتیبه، گاهنگاری و شناسایی هویت نگارکند را دشوار کرده است. از این رو برای پیبردن به مضامین و گاهنگاری نگارکند با روش مفهوم شناسی تصویری به مقایسة آن با نگارکندهای ایلامی، پارتی و الیمایی پرداخته شد و با استخراج ویژگی های مشترک سبکی، موضوعی و هنری، مضامین نهفته در نگارکند و تکنیک های اجرا و مشخصات سبکی آن به عنوان هنری بومی مورد تحلیل قرار گرفت. در نهایت براساس درونمایه آیینی نگارکند و مقایسه با نگارکندهای کتیبه دار همسان در دورة الیمایی گاهنگاری شده است.
چندسویگی معناییِ آتش در معراج نامه تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معراج نامه تیموری، از نسخه های خطیِ ارزشمند و از منابع تصویریِ مهم برای فهم هنر دینیِ اسلامی است. عقاید، بینش و ایدئولوژیِ پدیدآورندگانِ این اثر به خوبی در آن متجلّی شده است. وفورِ شعله های آتشین در نظام های نشانه ایِ تصویریِ این معراج نامه و اطلاقِ آن ها به چندین مدلولِ متفاوت و حتی گاهی متقابل، نگاره های معراج نامه تیموری را بیش از پیش متمایز کرده است. این مقاله، با تطبیقِ این عناصر درون متنی، به مطالعه مفاهیم مختلف آتش و چگونگی تغییر کارکرد معناییِ آن در این معراج نامه پرداخته است و سعی دارد علاوه بر بررسیِ پیوند میان نار و نور در این نسخه، مراتب مختلف آتش در آن را نیز با بینش اسلامیِ نگارگر تیموری مطابقت دهد. همچنین معانیِ ضمنیِ متفاوتِ آتش در این نسخه خطیِ مصوّر، مسلماً نگارگر تیموری را وادار کرده است فرم و شکل آن را از نظر بصری تغییر بدهد. این پژوهش به مطالعه این مهمْ نیز خواهد پرداخت.