ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۶۶۱ تا ۶٬۶۸۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
۶۶۶۱.

بررسی و تحلیل اسطوره شاماران بر اساس الگوی سفر قهرمان جوزف کمپبل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کردستان اسطوره شاماران جوزف کمبل سفر قهرمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷۴ تعداد دانلود : ۵۷۳
اسطوره ها، افسانه و داستان های بسیار کهن به درازای خلقت بشر می باشند که حاوی معانی مستتر و نهفته درون روایت، حامل جهان بینی و ویژگی های فرهنگی آن جامعه می باشند. شاماران(نیمه انسان- نیمه مار)، یک روایت اسطوره ای است که از زمان های دور بافرهنگ کردستان گره خورده است. شاماران در هنر و ادبیات کردستان خدا بانوی مارها، نگهبان گنج و ثروت و دانای کل، استعاره ای کهن از دانش هایی است که در اختیار اوست. افسانه کهن و اساطیری شاماران دارای چند نوع روایت متفاوت در میان کردهای ایران است. در این پژوهش، روایتی مورد تحلیل قرار می گیرد که، در بخش های زیادی از استان کردستان و کرمانشاه در میان عوام مردم رواج دارد. نگارندگان در این پژوهش، قصد دارند ساختار و محتوای این روایت را مورد تحلیل و بررسی قرار دهند. به همین جهت، رویکرد سفر قهرمان از جوزف کمبل را انتخاب کرده و با روایت داستان تطبیق داده تا به درک و شناخت بهتری از قهرمان اسطوره ای، هم چنین، ساختار و محتوای داستان دست یابند. این پژوهش، به لحاظ ماهیت از نوع کیفی بوده و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی می باشد. هم چنین گردآوری اطلاعات و داده ها با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است. این مقاله، در پی پاسخ به این پرسش است: آیا روایت مورد نظر از افسانه شاماران در این پژوهش، دارای روایت و ساختار اسطوره ای می باشد؟ نتیجه نشان داد که، قهرمان هم چون سایر اساطیر در مسیر سفر خویش به تکامل می رسد؛ و ساختار داستان شاماران اگرچه در اکثر مراحل با الگوی اسطوره یگانه کمبل مطابقت دارد، اما بخش هایی از آن وجود نداشته و سیر مراحل آن به صورت متوالی رعایت نشده است؛ چنان که قهرمان داستان، جایزه و برکت سفر خویش را در آخر داستان با پیوند با شاماران در دنیای فانی انسان ها دریافت می کند؛ نه در سرزمین اساطیر.
۶۶۶۷.

تحلیلی بر چگونگی نقد و ارزیابی آثار معماری آوانگارد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نسبیت نشانه شناسی نقد بازی زبانی آوانگارد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷۴ تعداد دانلود : ۵۳۳
یکی از مهم ترین مسایل زمانه ما، درآویختن با شتاب مهارناپذیر زمان است؛ آثار معماری آوانگارد، که خود محصولی از تحولات سریع زمینه ها، نیازها و مقتضیات زمانی- مکانی هر دوره اند، نقطه عطفی در تحولات تاریخ معماری و انتقال سبک محسوب می شوند. تاریخ هنر و معماری معاصر، بسیاری از دگرگونی های خود را، مرهون نگاه آوانگاردیسم بوده است. بنابراین، چگونگیِ نقد و ارزیابی این آثار، نسبت به آن دسته از آثار معماری که دنباله روی قراردادهای رایج جامعه هستند موضوع حساس تر و پراهمیت تری تلقی می شود. می توان اذعان داشت که در بسیاری موارد، نقد و ارزیابی این آثار با اختلافات و چالش های زیادی همراه بوده است. بنابراین، پرسش هایی که این پژوهش با آن آغاز می شود عبارتند از : «بایسته های نقد صحیح اثر معماری آوانگارد کدامند؟» و «عنصر زمان و مکان چگونه بر نقد اثر آوانگارد مؤثر است؟». این پژوهش، ماهیتاً کاربردی، با رویکردی تفسیرگرا، به شیوه ای تحلیلی- تفسیری است؛ با استنتاج منطقی، به تحلیل و واکاوی چگونگیِ نقد و ارزیابی آثار معماری آوانگارد، مبتنی بر نظریه های «بازی های زبانی» 2، «نشانه شناسی فرهنگی»، «نشانه شناسی پساساختارگرا» و «رفتاربودن نقد» می پردازد که چهارچوب نظری پژوهش را تشکیل می دهند. سپس، به عنوان شواهد تاریخی، نمونه هایی از نقد آثار معماری آوانگارد در تاریخ معماری ارایه می شود که می تواند «شاهد» و «مؤیدی» بر درستی پاسخ به پرسش های تحقیق باشد. یافته های تحقیق، حاکی از این است که نقد و ارزیابی آثار آوانگارد، از ویژگی «نسبی»، «مقیّد به زمان» و حتی «مقیّد به مکان» برخوردار است و نتیجه ارزیابی این آثار بسیار وابسته به زمان و مکان است. به منظور داشتن نقدی منصفانه تر، وجود تناسب بین اثر معماری آوانگارد و شیوه خوانش آن امری مطلوب به نظر می رسد منتقد معماری باید بدان آگاه باشد. درنهایت نتیجه گیری می شود که اگر هدف از نقد معماری، ایجاد تغییر، و فراهم آوردن زمینه های یک حرکت رو به جلو در تاریخ معماری باشد، معیارهای از پیش تعیین شده، انتخاب چندان مناسب، کارآ و منصفانه ای برای ارزیابی یک اثر آوانگارد نیستند و بنابراین، در زمان خلق اثر آوانگارد، نتیجه ای بر نقد آن اثر، مبتنی بر رویکردهایی که قوانین و معیارهای از پیش تعیین شده دارند مانند نقد اثبات گرایانه و نقد ساختارگرایانه، مترتب نیست.
۶۶۷۳.

بررسی نقوش سازها در ایران باستان وشناخت جایگاه و اهمیت موسیقی در آن دوران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساز نقوش ایران باستان هنر موسیقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷۴ تعداد دانلود : ۴۰۱۹
در ایران باستان به روایت های نوشتاری و نقوش بازمانده، موسیقی از جایگاه بالایی برخوردار بوده است، و اغلب شاهان و دولت مردان به موسیقی اهمیت می دادند. از این دوران، نام سازهای بسیاری باقی مانده است که نقوش برخی از آن ها، در نقش برجسته ها، طرح و نقش روی ظروف دوران مختلف، قابل شناسایی است. در این مقاله، به سازهای ایران باستان که روی ظروف و نقش برجسته ها باقی مانده، پرداخته شده است؛ با بررسی آن ها، اهمیت و جایگاه موسیقی در آن دوران، مورد پژوهش قرار می گیرد. روش پژوهش، توصیفی– تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده است. با بررسی نقوش و متون دوران باستان، مشخص شد، موسیقی، هنری جداگانه نبود و همراه سایر رسوم اجتماعی، مانند مراسم مذهبی، جشن ها و جنگ ها  اجرا می شد. با توجه به پیکرک های گلین نوازندگان عیلامی، می شود حدس زد که، از موسیقی در آیین های مذهبی بهره می بردند. در اولین هم نوازی جهان- که در مهر چغامیش دیده شد- همه نوازندگان، بانوان هنرمند عیلامی بودند. موسیقی در دوران هخامنشی به سه شکل بزمی، مذهبی و رزمی وجود داشته است؛ این مساله، اهمیت روز افزون موسیقی را در این دوران نشان می دهد و طبق اسناد مکتوب باقی مانده از دوران هخامنشی، اکثر نوازندگان در این دوره زن بودند. پیکرک های گلینی از نوازندگان دوران اشکانی به دست آمده که، اکثر آن ها زن هستند و اغلب آن ها، چنگ نوازانی هستند که، در حالت ایستاده، ساز می نوازند. با توجه به اهمیت موسیقی در این دوران و حضور گسترده زنان در عرصه موسیقی، می توان نتیجه گرفت که، زنان در ایران باستان از منزلت والایی برخوردار بودند. تنوع موسیقی و ساز در عصر ساسانی، رونق موسیقی و حرمت موسیقیدانان را نشان می دهد. با توجه به جایگاه اجتماعی موسیقیدانان، و این که نوازندگان در سفر و شکار، ملازم شاهان بودند و همچنین از اجرای موسیقی در جشن و شکار و مراسم های مذهبی، می توان به اهمیت موسیقی در این دوران پی برد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان