فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۶۱ تا ۳٬۳۸۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
تونی تاکیتانی
حوزههای تخصصی:
کاخ چهلستون
پرونده: روایت لسان غیب
پوشاک ایرانیان از آغاز تا امروز
حوزههای تخصصی:
زندگی و هنر الیس نیل
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی استاتیک
حوزههای تخصصی:
علل بدخطی دانشآموزان ابتدایی
حوزههای تخصصی:
آهنگهای موسیقی ایران در زمان ساسانیان
منبع:
مهرسال سوم ۱۳۱۴ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
مسجد شاه اصفهان
حوزههای تخصصی:
زیبایی ایرانی در آندلس؛ تأثیرپذیری هنر باغسازی آندلس از باغ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۱ شماره ۱۸
حوزههای تخصصی:
باغ سازی دوره اسلامی آندلس از یک سو امانت دار نگرش های حاکم بر فضا سازی به شیوه اسلامی و شرقی است و صور واضحی از رد پای باغ های ایرانی و معماری سرزمین های اسلامی را در خود به نمایش گذاشته و از سوی دیگر محلی برای تجلی تعامل شیوه های مختلف معماری غرب و شرق با مؤلفه های محیطی، بومی و شرایط اقلیمی است که در کل شخصیتی متمایز و منحصر را برای این شیوه ایجاد کرده است.
به دنبال فراهم شدن برنامه سفر به اسپانیا، فرصت برای انجام یک کار پژوهشی در خصوص باغ و باغ سازی اسلامی آندلس بسیار مغتنم بود. لذا از آنجایی که یافتن اطلاعات در خصوص باغ سازی آندلس از طریق مراجعه به منابع مکتوب و اینترنت برای محققین و سایر علاقمندان امکان پذیر است، در این پژوهش جنبه های مختلف باغ سازی آندلس با رویکرد ادراک حضوری فضا مورد توجه قرار می گیرد.
یافته های پژوهش، ناظر بر بررسی شکل و ساختار باغ آندلسی است که نوشته حاضر عمده ترین ویژگی های هندسی و ساختاری باغ سازی آندلس را در قالب فرضیه های ذیل ارائه کرده و به اثبات آنها می پردازد.
در این پژوهش دو فرضیه مطرح است؛ فرضیه اول به عدم وجود هندسه ای منظم و تأثیرپذیری شکل باغ از زمینه می پردازد و در فرضیه دوم مهم ترین ویژگی باغ سازی آندلس که آن را از نمونه های مشابه متمایز می کند، مورد بررسی قرار می گیرد. پژوهش حاضر این ویژگی را ""ساختار خرد فضایی"" می نامد. فضای باغ در مجموعه باغ های آندلسی به صورت ترکیبی منسجم از فضاهای خرد و نسبتاً مستقلی است که ضمن آنکه توسط نظام بزرگتر تمامیت مجموعه باغ در بر گرفته شده اند، هر کدام دارای ویژگی های بصری خاص خود هستند. در نهایت اگرچه بررسی چرایی و دلایل شکل گیری چنین نظام خرد فضایی در باغ سازی آندلس هدف اصلی این مقاله نبوده است، لیکن پنج فرضیه در راستای توضیح عوامل احتمالی مؤثر در شکل گیری این نظام به بحث گذاشته می شود.
هر کس را این لیاقت نیست
سبک کوبیسم در نقاشی
حوزههای تخصصی:
سماع در تصوف(9)
حوزههای تخصصی:
نگاهی سیستماتیک به مسائل شهر
منبع:
صفه ۱۳۸۳ شماره ۳۹
حوزههای تخصصی:
شهرها به مرور زمان رشد و توسعه می یابند و با این توسعه دائما در حال تحول و تغییرند . لازمه هر گونه تحول و تغییری به هم ریختگی و عدم توازن است . به این به هم ریختگی و عدم توازن « مسئله » گفته می شود . چنانچه این عدم توازن ضعیف ، متوسط یا شدید باشد ، می توان بدون اطلاق « مسئله » ، آن را « بحران » و نهایتا « فاجعه » نامید . ساکنان شهرها و خصوصا مجموعه مدیریت شهری آن به اشکال گوناگون روزمرگی و برنامه ای در صدد حل و فصل این به هم خوردگی و عدم توازن اند . ...
آرین موشکین
تفسیری بر شباهت های موجود میان آثار فرهنگ بلخی - مروی و شهر سوخته
حوزههای تخصصی:
فرهنگ بلخی-مروی، پیشینه و منشأ شکل گیری آن، ارتباطات درون و برون منطقه ای و تفسیر برخی از شباهت ها در تولیدات و دست ساخته های این فرهنگ با مناطق هم جوارش، یکی از مهم ترین مباحث و مسائل باستان شناسی مرتبط با این فرهنگ است. وجود برخی از شباهت ها میان این فرهنگ و شهر سوخته، در تولیداتی همچون ظروف مرمری، مهرهای مشبک فلزی و برخی از شیوه های تدفین (تدفین های یادمانی)، بحث هایی را در رابطه با تفسیر این مدارک به وجود آورده، که عموماً این تفسیرها با مهاجرت گروه های انسانی از شمال به جنوب و یا بالعکس مرتبط شده است.
مسئله ی اصلی این نوشتار، بررسی دلایل و شواهدی است که می تواند در شکل گیری یک تفسیر منطقی و قابل قبول در زمینه ی علت وجود برخی از شباهت ها میان فرهنگ بلخی-مروی و شهر سوخته در دوره ی IV این استقرار کمک نماید. در این نوشتار سعی می شود تا حد امکان به بررسی شواهد و مدارک شهر سوخته به عنوان یکی از مهم ترین استقرارگاه های جنوب شرق ایران و منطقه سیستان پرداخته شود. با بررسی و تفسیر چرایی این شباهت ها، علاوه بر رد فرضیه ی مهاجرت مردم فرهنگ بلخی-مروی به سمت شهر سوخته، می-توان دلایلی برای اثبات یک روند مهاجرتی در نیمه هزاره سوم ق.م از شهر سوخته به سمت دشت های شمالی ارائه نمود.
بررسی ارابه ی زرین جیحون (شاهکار هنر فلزکاری هخامنشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گنجینه ی جیحون یکی از مهمترین مجموعه ی بازمانده از هنر فلزکاری دوره ی هخامنشی است که شامل 180 شیء از جمله زیورآلات و پیکرک های آیینی و لوحه های تعویذ و ... می باشد. شاخص ترین اثر این مجموعه ارابه ای طلایی با چهار اسب، ارابه ران و مسافر می باشد. در این پژوهش تلاش بر این است تا براساس ساختار اصول فنیِ تحلیل های پیشین از قطعه های طلایی و نقره ای دوره ی هخامنشی در مجموعه ی موزه ی بریتانیا که با آزمایش های مختلف از جمله آزمایش سیستم میکروسکوپ الکترونی و طیف سنجی پرتو ایکس کار شده اند، به مطالعه ی ساختارِ اثر مذکور پرداخته شود. برای اینکه ضروری بود درباره ی کاربرد این شیء در ایران، مطالعاتی براساس منابع موجود انجام گیرد. روش پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی می باشد که اصلی ترین نتیجه ی آن پی بردن به انواع گوناگونی از تکنیک های زرگری و رشد مداوم تولید اشیاء سه بُعدی پیچیده است که تصویر کاربردی ارابه های زمان خود را مشخص می کند. پیشرفتی که در ادامه بیانگر چگونگی سیستم هنری منسجم و یکپارچه در دوره ی هخامنشی است. زیرا هنر این دوره، فرم های ساخت، نقوش و تزیینات و موفقیت های اساسی بسیاری از تمدن ها را در خود جای داده بود که همه در تکوین شیوه ی هخامنشی سهمی عمده داشته اند.