فرم شهر تأثیر بسیار زیادی بر رفتار سفر و وابستگی خانوارها به اتومبیل شخصی و نیز بر مصرف سوخت های فسیلی در بخش حمل و نقل دارد. از آنجایی که کاهش مصرف سوخت های فسیلی از مهم ترین اهداف توسعه پایدار است، شناخت و بررسی فرم های شهری مختلف و تأثیر گذار بر الگوی سفر و در نتیجه مصرف سوخت های فسیلی از موضوعات بسیار مهم است.
با در نظر گرفتن این ضرورت، مقاله حاضر یافته های یک تحقیق تجربی در ارتباط با تأثیر متغیرهای فرم شهری بر رفتار سفر ساکنین و همچنین مالکیت اتومبیل را بیان کرده است. در بررسی این تأثیر متغیرهای فاصله از مرکز شهر، زمان پیاده روی تا حمل و نقل عمومی، اختلاط کاربری و تراکم به عنوان متغیرهای فرم شهری مورد مطالعه قرار گرفته اند. همچنین متغیرهای فراوانی، زمان، طول و وسیله سفر به عنوان متغیرهای رفتار سفر مورد پژوهش قرار گرفته اند.
در این ارتباط سه محله شهری کلان شهر شیراز، با خصوصیات مختلف فرم شهری انتخاب شده اند. برای دستیابی به اطلاعات مربوط به متغیرهای فرم شهری، به غیر از زمان پیاده روی تا حمل و نقل عمومی، از نقشه های GIS شهر و در ارتباط با متغیرهای رفتار سفر و همچنین زمان پیاده روی تا حمل و نقل عمومی، از پرسشنامه استفاده شده است. تعداد پرسشنامه های این تحقیق 260 پرسشنامه است. برای بررسی ارتباط بین متغیرهای فرم شهری و رفتار سفر و همچنین مالکیت اتومبیل از تحلیل همبستگی استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر وجود ارتباط بین متغیرهای فرم شهری و رفتار سفر است، و خانوارهای ساکن در محله های نزدیک به مرکز شهر، با تراکم و اختلاط کاربری بالا، رفتار سفر متفاوت تری با ساکنین سایر محله ها دارند.
نگارگری سنتی ایران خصوصیاتی را در بر دارد که یک کلام آن را امروزی و نوین می نماید . به این معنی که دقیقآ در زمانی که هنرمندان غربی تلاش داشتند تا با استفاده از روش های کلاسیک یونانی - رومی حدیث نفس نموده و هنری عینی ، ناسوتی و فضا - مکانی خلق نمایند ، نگارگران سنتی ما دقیقآ در جهت عکس آن عمل کرده و کوشش نمودند ، هنری ذهنی ، تفکر برانگیز و فضا - زمانی بیافرینند . نقش آفرینان ایرانی ( بخوانید شرقی ) ، از کهن ترین زمان ، تا اواخر دوره صفویه ، همواره سعی داشتند تا با اتکا به عوامل فوق و نیز رویکرد به جهان بینی ایرانی - اسلامی ، هنری را بیافرینند که هنرمندان معاصر در پی تبیین آنند ...
منابع مکتوب و مستند فارسی، برای شناخت ابعاد هنری و تاریخی هنر های نگارگری، طراحی و خوشنویسی ایرانی، بسیار ارزشمند هستند. این منابع نوشتاری شامل: کتابها، رسالهها، مرقعات(آلبوم)، نوشتههای متن خود آثار و غیره میباشند. مرقعات هنری نسبت به دیگر منابع نوشتاری- رسالهها و کتابها- نقش مهمی در حوزه ی هنر های کتاب آرایی عهده دار هستند. دیباچهی بسیاری از مرقعات دارای مطالب فوق العاده مهمی در ارتباط با هنرهای کتاب آرایی شامل نگارگری و طراحی، تذهیب، خوشنویسی و جلد سازی ایرانی، اعم ازجنبههای تاریخی، شناسایی هنرمندان، بیان روشها، نام سفارش دهند و نام نویسنده می باشند. مجموعه آثار هنری تک ورقی که در این مرقعات گردآوری و نگهداری می شوند نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند. این آثار هنری تک ورقی نمونههایی از آثار هنری استادان گذشته بوده که هنرآموزان جوان از روی آثار مشق نظری یا مثنیبرداری میکردند. به همین جهت، سنت ساختن مرقعات نقش مهمیدر توسعه و تداوم آموزش هنرهای نگارگری، طراحی و خوشنویسی داشته است.آشنایی عمیق و همه جانبه با اصول نگارگری ایرانی و با مطالعه آثار موجود درمرقعات، می تواند با هنر نقاشی عصر حاضر هماهنگی کاملی را فراهم سازد و قابلیت احیاء و بکارگیری صحیح شاخصه های نقاشی ایرانی را به وجود آورد.به همین منظور، این مقاله به بررسی ویژگی های نقاشی و طراحی موجود در چهار مرقع معروف از مجموعه مرقعات موجود در استانبول و مرقعات موجود در کتابخانه ملی برلین (معروف به مرقعات دیتس) می پردازد.
موسیقی، هنر اول و انتزاعی ترین هنریست که توسط اصوات شنیده می شود، اما آیا تنها موسیقی را می توان شنید؟ و آیا می توان نمودهای موسیقایی را در هنرهای بصری مشاهده کرد؟ در میان هنرهای تجسمی، هنر فرش در بسیاری از عناصر و ترکیباتی که دنبال می کند به دلیل وجه بکر بودن نقش و رنگ خود و تجریدی بودن به ویژه در بافته-های عشایری و روستایی قابلیت تطابق با عناصر موسیقایی را دارد. در میان همه ملت ها و حتی مذاهب، هنر، زبان مشترک است و شاخه های هنری نیز با وجود تفاوت هایی که با یکدیگر دارند اما به دلیل داشتن زبانی مشترک می توانند، وجه هنری شان را به زبان هم بازگو کنند؛ موسیقیِ فرش انکارناپذیر است به همان اندازه که تجسم نقوش و رنگ ها با شنیدن قطعه ای موسیقی در ذهن و جان آدمی، بی واسطه تجسم می یابد. این پژوهش نگاهی دارد به عناصری از موسیقی که قابلیت دیده شدن در هنرهای تجسمی به ویژه فرش دستبافت ایرانی را دارد. لازم به ذکر است پژوهش حاضر، ایده و نگرشی است که برای بررسی کاملاً علمی و جامع آن نیاز به مطالعات و بررسی های گسترده از سوی محققان، هنرمندان و آگاهان به موسیقی و فرش ایرانی است.
کتابخانه همواره یکی از نهادهای مهم تشکیلات دربار سلسله های مختلف محسوب می شده و در ابتدا وظیفه آن گردآوری کتب از مناطق مختلف و تولید کتاب های جدید برای بهره مندی اعضای دربار و خاندان شاهی بوده است. با گذشت زمان و رواج تذهیب و تصویر و کتابت زیبا در امر کتابداری? بر اهمیت کتابخانه در چارچوب دربار افزوده شد و به تدریج وجه تزیینی بعضی از نسخه ها هم بر جنبه کاربردی آن پیشی گرفت و بدین ترتیب شماری از نسخه ها از اشیاء نفیس و گرانبهای دربار گردید. بدین سبب کتابخانه سلطنتی توسعه یافت و بخش کارگاهی آن اهمیت ویژه ای پیدا و شماری از هنرمندان برجسته از کاتب و نقاش و مذهب و مجلد و غیره را برای کتاب آرایی نسخه های سفارشی جذب کرد. بخش کارگاهی کتابخانه دارای دو قسمت کتابت خانه و صورت خانه بوده که بخصوص این دو قسمت از دوره ایلخانان به بعد به دلیل رشد و گسترش کتاب آرایی در دربار? تشکیلات و کارکنان و هنرمندان زیادی را جلب کرد و کانون اصلی هنرهای تصویری. خطاطی و تذهیب و غیره گردید. در این مقاله این دو جنبه مهم کتابخانه سلطنتی ایلخانان و جلایریان فحص و تتبع شده است.
شهر معاصر روز به روز خود را به صورت یک ارگانیسم پراکنده و چهل تکه معرفی می کند و از آنجایی که جابجایی بخش جدا نشدنی اجتماع و یکی از عناصر زیر بنایی شهرسازی معاصر است، لذا زیرساخت های شهری به ویژه شبکه حمل و نقل در شهر نقش بسیار مهمی در جابجایی افراد و کالاها ایفا می کند.
امروزه با شکل گیری زیرساخت ها یک نقطه حیاتی برای توسعة پایدار شهری ارایه شده است، طوری که قادر است با لایه بندی پیچیدة منظر طبیعی یکپارچه شود و آن را به عنوان یک عنصر اساسی در فرایند بازسازی محیط شهری متصور سازد. در جایی که مسایل مربوط به دسترسی مطرح و اندازه و متراژ نیز حایز اهمیت است، ساختار این زیرساخت ها اغلب اثری مخرب و تقسیم کننده بر قلمرو اطراف دارد و به نوعی گشودن راه برای فروپاشی شهری و برون شهری می شود، بنابراین لازم است تا دربارة فضاهای صرفاً فنی تجدید نظر شود. به عبارتی، راهکارهای متنوع تری در طراحی، برای پاسخ به سیالیت و تلاش برای نیل به فضایی انتزاعی و پویا با کالبدی جدید، هویتی نو و حس معنای قوی مورد نیاز است.
پس از سال ها که دوری طراحی زیرساخت ها از شکل و فرم اصلی شهر، امروزه یک سری پروژه های تجربی بیانگر پتانسیل بالای طراحی زیرساخت ها را در بهبود کیفیت زندگی در شرایط عملکردی، اجتماعی و زیبایی شناسی خواهد بود.
در احیای شهر پرجمعیت مدرن یک چالش واقعی این است که ساختار یک راه زیرزمینی را به عنوان یک عنصر در برنامه بازسازی شهر متصور شویم.
کاربست عناصر تصویری و جلوه های بصری هنرهای کهن، قومی و سنتی در آثار سقاخانه ای ها مورد وثوق همگان است. اما در این التفات، نوع نظرگاه و چگونگی کاربست، اهمیت ویژه ای مییابد. گفتمان هویت و سایة سنگین آن در دهه های اخیر بر جامعة «نقد هنری»، تأثیر عمیقی در عدم گشودگی معیارهای زیبایی شناسی واقعی این جنبش داشته است. لذا تشبث به میراث گذشتگان را وجهی شعارزدگی و نگرش در سطح ارزیابی کرده-اند. این پژوهش با نگرش نقد«زیبایی شناسی» جنبش سقاخانه؛ ارزش های خودبسنده آثار ایشان را که تحت سیطرة نقدهای« ماهیت پندارانة» معطوف به« هویت گرائی صرف» است؛ مهجور و ناگشوده مییابد. لذا میکوشد با معرفی چگونگی نگرش این هنرمندان به میراث هنری گذشتگان که بیشتر در کنش«کشف و گشودگی»«شگردها و تمهیدات زیبایی شناسانه» آن مواریث جستنی است، هم به واکاوی ارزش های زیبایی شناسانه هنرهای مورد التفات ایشان پرداخته و به ساخت های همیشگی«هنر ایران» اشارتی کرده باشد و هم«گوهر ناب فرم و اشکال هنری» آثار ایشان که در «تجربة زیبایی شناختی» اندیشه هنرمندانش نهفته میباشد را به بوته نقد و نظر بنشاند. به نظر میرسد پرویز تناولی در این جنبش نقشی تعیین کننده داشته باشد، از همین روی این پژوهش بر آثار وی تاکید بیشتری دارد.