فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۵, Issue ۱ - Serial Number ۵۵, Winter ۲۰۲۵
51 - 68
حوزههای تخصصی:
By examining the modern cities of Iran with a historical background, it is evident how the changes in city structure over the past few decades have impacted the lives of individuals in society. Among these Iranian cities, the city of Shiraz is notable. The historical background of the city of Shiraz dates back to the sixth century BC. Over time, due to natural and governmental factors, the city's structural patterns have undergone significant changes, each unique in its time, with specific positive and negative spatial effects resulting from its type of spatial organization. This research aims to examine the transformations in spatial configuration within urban spaces over time and to identify patterns and qualitative and quantitative characteristics that affect these transformations, with a particular focus on the reorganization of the general disorganization in the structure of Shiraz City. The methodology of this research is based on documenting the evolutionary process, incorporating logical reasoning. Additionally, relevant materials and maps have been obtained through observation, field surveys, and library studies, which the authors have redrawn for clarity. Subsequently, the maps were analyzed and evaluated using UCL Depth Map, a specialized software for spatial syntax, and the results are presented. The findings and analyses conducted in this research indicate that the historical transformations of spatial configuration have deteriorated the historical context of Shiraz due to its physical expansion, reducing the quality of its urban environment.
شناسایی و اولویت بندی معیارها و شاخص های موثردرفرایند تحقق پذیری پروژه های بازآفرینی شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
13 - 28
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تاکنون مدیران و دولتمردان در چارچوب رویکرد بازآفرینی شهری تلاش های بسیاری کرده اند، اما این تلاش ها نتوانسته اند مشکلات بافت های ناکارآمد را حل کنند. علت اصلی این ناکامی، نبود چارچوب و مدل مناسب برای ارزیابی تحقق پذیری این پروژه ها، به ویژه در فرآیند تهیه طرح ها بوده است. تاکنون، ارزیابی ها عمدتاً به تحقق پذیری محصول برنامه ها پرداخته اند و نه فرآیند تهیه آن ها.
اهداف: این پژوهش به دنبال شناسایی و اولویت بندی معیارها و شاخص های مؤثر در فرآیند تهیه طرح های بازآفرینی شهری است.
روش ها: ابتدا، با استفاده از مطالعات اسنادی، چارچوب نظری تدوین شد. سپس با استفاده از روش تحلیلی تطبیقی و مرور دیدگاه های مشابه، معیارها و شاخص های اولیه مشخص شدند. برای بومی سازی و تطبیق با زمینه ایران، مصاحبه هایی با صاحب نظران انجام شد و نهایتاً اهمیت معیارها و شاخص ها از طریق پرسشنامه ای توسط بازیگران اصلی پروژه های بازآفرینی شهری در ایران تعیین و اولویت بندی شد.
یافته ها: پژوهش نشان داد که از میان ۱۴ معیار شناسایی شده، معیارهای صلاحیت کارفرما، مدیریت پروژه، قدرت اقتصادی و مالی، مشارکت عمومی و تعامل دستگاه ها بیشترین اهمیت را دارند. در مقابل، معیار تعامل قانونی و پشتیبانی علمی کمترین اهمیت را دارند.
نتیجه گیری: معیارهای مرتبط با ساختار قدرت (تمرکز) بیشترین اهمیت و معیارهای مرتبط با ساختار ارتباطی (عدم تمرکز) کمترین اهمیت را داشته اند.
به کارگیری مدل دیفیوژن پنهان، مبتنی بر شبکه های عصبی در ارائه الگویی برای تولید مدارک معماری (شکل زایی طرح مسکونی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
۲۶-۱
حوزههای تخصصی:
اهداف: شکل زایی چیدمان فضای معماری، یکی از اولین و طولانی ترین مراحل در فرآیند طراحی معماری است، هدف از این پژوهش، ارائه الگوی نوین شکل زایی مدارک معماری و به طور خاص تولید پلان مسکونی، با استفاده از مدل دیفیوژن پنهان است که برخلاف نمونه های موجود قابلیت اعمال محدودیت های ورودی متنوع را فراهم می کند. روش ها: رویکرد محاسباتی این الگو یک شبکه دیفیوژن پنهان شامل سه شبکه عصبی شبکه پیچشی، کاهش دهنده نویز(UNET) ، شبکه رمزگذار خارجی(VAE) ، شبکه رمزگذار محدودیت ها(Clip) است. برای آموزش این مدل، از یک مکانیزم تنظیم دقیق استفاده شده است. روش انجام این پژوهش از منظر اجرا مبتنی الگوریتم نویسی، با استفاده از زبان برنامه نویسی پایتون است. یافته ها: ارزیابی های پژوهشگران، براساس معیارهای پی.سی.ای، اس.وی.ام، خوانش نمونه های تولید شده و مقایسه عملکرد مدل با مدل های مبتنی برداده موجود نشان می دهد که گردش کار و الگوی پیشنهادی این پژوهش پیشرفت قابل توجهی در زمینه تولید پلان های طبقه نسبت به روش های مبتنی برداده فعلی نمایان کرده است. رویکردی که در آن معمار می تواند نقش فعالی در روند تولید ایفا کند. نتیجه گیری: الگوی ارائه شده در این پژوهش می تواند، فرآیند کاری معماران را تسهیل کند و موجب آزادی عمل معماران و بروز خلاقیت بیشتر در طراحی پلان های طبقه شود. مسأله مهم، توجه به نقش مهمی است که معمار می تواند برای ارائه فضاهای اجتماعی، منصفانه و محیطی مسئولیت پذیرتر ایفا کند. چنین رویکردهایی می تواند منجر به ایجاد نقش های جدید و معاصر برای معماران در فرآیند شکل زایی پروژه های معماری شود.
واکاوی کیفیات فضای سکونت در خانه های آپارتمانی شهر بندرعباس از دیدگاه زنان خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به طور معمول، بیشتر ساعات زندگی زنان در فضا های درون خانه سپری می شود و کیفیات فضای سکونت نقش زیادی در سلامت جسمی و روانی آنان دارند، بنابراین لازم است کیفیات فضایی مطلوب خانه های آپارتمانی از دیدگاه زنان خانوار بررسی شوند. هدف از انجام این پژوهش، فهم کیفیات فضایی مناسب برای کاربست و طراحی مسکن آینده شهر بندرعباس بود که اهداف خُرد، شناسایی کیفیات فضای سکونت در خانه های آپارتمانی و رتبه بندی کیفیات فضایی از دیدگاه زنان خانوار بود. این پژوهش بر مبنای روش ترکیبی کیفی-کمّی انجام شده است که از هر دو روش یافته اندوزی کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، زنان خانوار ساکن در خانه های آپارتمانی در شهر بندرعباس هستند. فرآیند پژوهش شامل تدوین مبانی نظری، روش دلفی، پرسش نامه های محقق ساخت و تحلیل های آماری همچون آزمون خی دو، آزمون تی گروه های مستقل، آزمون تحلیل واریانس و آزمون های تعقیبی و آزمون رتبه بندی فریدمن است. کیفیات فضای سکونت از طریق یافته های مبانی نظری، دیدگاه خبرگان و مصاحبه با ساکنان شاملِ «هدایت و راهنمایی»، «گشایش فضایی»، «ترکیب فضایی»، «تناسب و مقیاس فضایی»، «فضامندی»، «سلسله مراتب فضایی»، «روابط فضایی»، «پویایی فضایی»، «دنجی فضا»، «هماهنگی و تعادل»، «تفکیک فضایی»، «انعطاف پذیری فضا»، «تنوع فضایی»، «تمایز فضایی»، «پیوستگی فضایی» و «خاطره انگیزی فضا» هستند. بر اساس رتبه بندی کیفیات فضایی از دیدگاه زنان خانوار، کیفیت «هماهنگی و تعادل» و پس از آن میانگین کیفیت «تناسب و مقیاس فضا» بالاترین میانگین اهمیت در بین کیفیات فضای سکونت و «تنوع فضایی» و پس از آن «پیوستگی فضایی» پایین ترین میانگین اهمیت را در از دیدگاه شرکت-کنندگان در پژوهش داشته اند.
مکان یابی کلانتری های شهری با استفاده از مدل FAHP و با رویکرد پدافند غیر عامل به منظور توسعه گردشگری ایمن (مطالعه موردی: شهر نوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۹
88 - 108
حوزههای تخصصی:
در حوزه گردشگری، نقش فعال پلیس و عملکرد هوشمندانه آن در هنگام خطر، مهم ترین مؤلفه تأثیرگذار بر افزایش امنیت عمومی گردشگران است. مدیریت انتظامی در شهر نوشهر بایستی بیش تر مبتنی بر تدابیر و اقدام های کنشی (پیش جنایی) توسط پلیس باشد که با حمایت از افراد گردشگر، افزایش آگاهی های عمومی، نظارت بر اماکن گردشگری، افزایش هزینه های ارتکاب جرم و مداخله پس از وقوع جرم، درصدد پیشگیری از ارتکاب جرم در جامعه شهرهای ساحلی باشد. بر این اساس، هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین مکان یابی بهینه کلانتری ها با رویکرد پدافند غیرعامل گردشگری ایمن در شهر نوشهر می باشد. بدین منظور، با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی، به منظور توسعه گردشگری ایمن، مکان گزینی کلانتری ها با رویکرد پدافند غیر عامل مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. معیارهای سازگار با خدمات، زیرساخت ها/ تجهیزات، اجتماعی/ فرهنگی، کالبدی/ محیطی و گردشگری، شامل 21 معیار مکانی در قالب 5 متغیر، برای مکان گزینی پهنه های مناسب ایجاد کلانتری در شهر مورد استفاده قرار گرفت. این مرحله شامل آماده سازی داده ها، نرمال سازی و همپوشانی مؤلفه های مکانی تأثیرگذار در مکان گزینی پهنه های مناسب برای ایجاد کلانتری های جدید در سطح شهر مطالعاتی بوده است که انجام آن با فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی میسر گردید. بر اساس نقشه های مکان یابی ایجاد کلانتری های جدید، در شهر نوشهر سه پهنه مناسب برای احداث کلانتری های جدید پیشنهاد داده شد.
نقش تحولات فناوری بر بازنمایی خشونت در تاریخ سینما بر اساس پدیدارشناسی دن آیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دلیل از انجام این پژوهش درک چگونگی نقش تحولات فناوری بر بازنمایی خشونت و تغییر آن در تاریخ سینما براساس پدیدارشناسی دن آیدی می باشد. در این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی صورت پذیرفته است، می توان خشونت بازنمایی شده در تاریخ سینما را به چهار دوره تقسیم کرد که هرکدام با یک تحول اساسی فناوری در این حوزه از گذشته خود جدا می شود. سینمای صامت، ناطق شدن سینما، رنگی شدن فیلم های سینمایی و دیجیتالی شدن سینما ، که هرکدام تحولی اساسی را در بازنمایی خشونت به وجود آورده اند. برای درک اثر تحولات فناورانه سینما از آراء «دن آیدی» جهت تبیین رابطه کنش خشن، به عنوان یک کنش انسانی با فناوری استفاده شده است. آیدی با بیان اینکه فناوری واسطه ادراک انسان از جهان است، چهار نوع رابطه ای که انسان در حضور فناوری با جهان برقرار می کند را معرفی می کند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که فناوری ها ضمن دگرگونی بازنمایی خشونت ، خود نیز جزئی از کنش خشن بازنمایی شده می باشند. همچنین مقایسه بازنمایی خشونت در دوره های مختلف، مطابق آراء آیدی، نشان دهنده روند نزدیکی نسبی آنچه توسط فناوری سینما بازنمایی می شود با زمانی که کنش خشن در غیاب فناوری سینما رخ می دهد، می باشد.
Recognizing the Components of Contemporary Housing and its Impact on the Cultural and Social Identity of the Metropolis of Ahvaz Using the Shannon Entropy Method(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۵, Issue ۱ - Serial Number ۵۵, Winter ۲۰۲۵
17 - 30
حوزههای تخصصی:
In the metropolis of Ahvaz, contemporary housing plays a significant role in shaping and enhancing its residents' cultural and social identity. This research employed a questionnaire as the data collection tool. A total of 16 questions were designed for the identity questionnaire, centered around two main components: social and cultural. Additionally, 34 questions were provided to residents of various regions in Ahvaz, covering eight primary components: cultural, structural, functional-executive, physical-spatial, operational, experiential-aesthetic, environmental, and social-political, to distinguish between the internal and external housing components. The analysis of correlation coefficients and regression between contemporary housing variables and the urban identity of Ahvaz reveals a strong positive correlation between these two variables. This indicates that as the level of industrialization of buildings increases, urban identity indicators also rise across different areas of Ahvaz. The final weight of the housing and contemporary identity components was calculated using the Shannon entropy method. The results indicate that different components hold varying importance and influence in different domains. In cultural identity, the social system plays a more prominent role, while in social identity, religion is more significant. Regarding housing, functional and environmental aspects are more important, focusing on efficiency and sustainability in housing design. This analysis can be helpful for policymakers, designers, and planners to understand better the importance of various components in identity and housing.
واکاوی نقش نفوذ پذیری فضا در افزایش تعاملات اجتماعی در مراکز فرهنگی و هنری
حوزههای تخصصی:
بهره گیری از ﻃﺮاﺣﯽ نفوذپذیر، ﺗﺠﻬﯿﺰات ﻗﺎﺑﻞﺗﻨﻈﯿﻢ و تنوع کارکردی متنوع، تعاملات اجتماعی در اماکن فرهنگی هنری را ﻓﺮاﻫﻢ ﻣﯽﮐﻨﺪ. مراکز فرهنگی ﻓﺮﺻﺖﻫﺎی ﻣﻨﺤﺼﺮﺑﻪ ﻓﺮدی ﺑﺮای افراد ﻓﺮاﻫﻢ می کند ﺗﺎ در ﻣﺤﯿﻄﯽ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽﺗﺮ، جذاب تر و نشاط آورتر ﺗﻌﺎﻣﻞ داﺷﺘﻪ و مهارت های ﺧﻮد را بتواند پیدا، شکوفا و توسعه دﻫﻨﺪ. همچنین استفاده از آﯾﺘﻢﻫﺎی ﻗﺎﺑﻞ ﺣﻤﻞ و چندمنظوره و ﻓﻀﺎﻫﺎی ﭼﻨﺪعملکردی در ﮐﻨﺎر ﻓﻀﺎﻫﺎی ﺧﺎص، اﯾﻦ نفوذپذیری را ﺗﻘﻮﯾﺖ کرده و این روﯾﮑﺮد ﺑﻪ محیط های فرهنگی ﮐﻤﮏ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﺗﺎ با توجه ﺑﻪ شرایط فرهنگی، پاسخ گوی ﻧﯿﺎزﻫﺎی ﻣﺘﻨﻮع افراد باشد. بهره گیری از ﺗﺠرﺑﯿﺎت ﺟﻬﺎﻧﯽ در ﻃﺮاﺣﯽ مراکز فرهنگی ﺟﺪﯾﺪ و ﮐﺎرﺑﺮﻣﺤﻮر باعث شده تا در ایران بسیار مورد توجه و ﻣﻔﯿﺪ واﻗﻊ ﺷﻮد. ﻫﺪف از اﯾﻦ پژوهش، مطالعه مؤلفه های تأثیرگذار جهت دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑﻪ ﮐﯿﻔﯿﺖ ﻓﻀﺎﯾﯽ ﻣﻄﻠﻮب ﺑﻪ منظور طراحی مرکز فرهنگی نفوذپذیر می باشد. این تحقیق از نوع پژوهشی –کاربردی بوده و روش تحقیق آن به صورت توصیفی و کیفی انجام شده و مطالب تحقیق بر مبنای مطالعات اسنادی، روش کتابخانه ای، مرور متون، منابع و تحلیل آن ها انجام شده. ﻣﺮور ﻣﻘﺎﻻت، ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ و ﺑﺮرﺳﯽ ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎی ﻣﻮﻓﻖ در داﺧﻞ و ﺧﺎرج از ایران ﻧﺸﺎن می دهد ﮐﻪ ﻃﺮاﺣﯽ ﻣﻌﻤﺎری و ﻓﺮم، ﺗﻮﺟﻪ، ﺣﺮﮐﺖ و ﺳﯿﺮﮐﻮﻻﺳﯿﻮن، اﯾﺠﺎد ارﺗﺒﺎط درون و ﺑﺮون، ﺑﻪ ﻋﻨﺎﺻﺮ تأثیرگذار در ﻃﺮاﺣﯽ ﻓﻀﺎﻫﺎی نفوذپذیر کمک کرده و ﺑﺎﻋﺚ ﺷﮑﻮﻓﺎﯾﯽ، ﺧﻼﻗﯿﺖ و افزایش ﺗﻌﺎﻣﻼت اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺑﯿﻦ افراد، در مراکز فرهنگی هنری ﻣﯽﺷﻮد، علاوه بر این در مراکز فرهنگی موقعیت های بسیاری جهت تعاملات اجتماعی وجود دارد.
تبیین مدل ارتقا جایگاه استاد در آموزش معماری معاصر نمونه موردی(دانشگاه های منتخب ایران و دانشگاه گلیشیم استانبول ترکیه)
حوزههای تخصصی:
آموزش معماری از جمله موضوعات کلیدی در شکل دهی به آینده این حرفه به شمار می رود. معماری سنتی ایران، با تأکید بر ارزش های پایدار، همواره از جایگاهی ویژه برخوردار بوده است. اما در عصر حاضر، با بروز دوگانگی میان سنت و مدرنیته، دچار چالش هایی شده است. آموزش معماری امروز ما که شاکله سنتی خود را کنار گذاشته، ولی به عقیده و ارزش های همیشگی خود متعهد مانده است باید هر سه مولفه مهارت، دانش و حکمت را همراه داشته باشد .در این میان، نقش اساتید در نظام آموزشی جایگاهی بی بدیل دارد، چراکه آنان اساسی ترین عامل در بازآفرینی فرآیند تعلیم و تربیت محسوب می شوند.
تحلیل زیست پذیری شهر چابهار با تأکید بر رویکرد توسعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد شهرنشینی با تأکید بر رویکرد توسعه شهری نابسامانی های متعددی را به همراه آورده که موجب کاهش وضعیت زیست پذیری شهروندان در ابعاد محیطی، کالبدی، اقتصادی و اجتماعی شده است. زیست پذیری شهری از مفاهیم و رویکردهای اخیر جهان در چارچوب گفتمان پایداری است که در دهه ی اخیر در قلمروی شهری و در مقیاس های مختلف ، به عنوان صفت و وضعیت مطلوب و یا رویکرد و راهکار بهبود شرایط زیست در آن ها مورد توجه قرارگرفته است. به گونه ای که هم اکنون در مطالعات شهری ایران نیز، توجه به مفهوم زیست پذیری، اصول، ابعاد و شاخص های آن، هرچند به صورت محدود، مورد توجه قرارگرفته است. سه محور مورد توجه این پژوهش شناخت وضعیت موجود زیست پذیری، ابعاد و معیارهای اثرگذار و به وجود آورنده آن و بررسی پیامدها و نتایج وضعیت کنونی زیست پذیری در شهر چابهار است. هدف پژوهش تحلیل زیست پذیری شهر چابهار با رویکرد توسعه شهری است. پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت تحلیلی و از نظر روش کیفی- کمی است.روش جمع آوری داده ها کتابخانه ای است.جامعه ی آماری تحقیق را 80 نفر از کارشناسان ذی ربط شهر چابهار و اساتید جغرافیا و برنامه ریزی شهری تشکیل می دهند و تکنیکی که در این راستا استفاده شده تکنیک دلفی است. روش نمونه گیری مورد استفاده در پژوهش حاضر احتمالی و از نوع طبقه ای بوده است. ا بزار گردآوری داده ها پرسشنامه از نوع بسته است. برای تحلیل داده ها از مدل تاپسیس استفاده شده است. نتایج یافته ها نشان می دهد که متغیر اقتصادی با 967/0 امتیاز رتبه یک و متغیر کالبدی با امتیاز 914/0 رتبه دوم را به خود اختصاص دادند و متغیرهایی هستند که بیشترین تأثیر را بر سطح زیست پذیری شهر چابهار با تأکید بر توسعه شهری گذاشتند.
ارتقاء سلامت اجتماعی در مسکن معاصر؛ نمونه مطالعاتی: مجتمع های مسکونی شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
۱۰۸-۸۵
حوزههای تخصصی:
اهداف: مسکن سالم و پایدار، هویت و همچنین کیفیت محیط نقشی کلیدی در بهبود سلامت اجتماعی دارد. این مقاله با بررسی مفاهیم مرتبط با کیفیت محیط به عنوان متغیر مستقل و سلامت اجتماعی به عنوان متغیر وابسته، به تحلیل تأثیر این عوامل در مسکن به عنوان بخشی از میراث معماری معاصر ایران می پردازد. روش ها: پژوهش حاضر از لحاظ روش در زمره پژوهش های آمیخته (کیفی- کمی) است. از نظر روش گردآوری اطلاعات، در بخش کیفی از مصاحبه و روش گروه های بحث استفاده شد و در بخش کمی، داده ها از طریق پرسشنامه و به شیوه پیمایشی جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Lisrel با آزمون های معادلات ساختاری انجام گرفته است. یافته ها: طبق نتایجی که از تحلیل فرضیه های این تحقیق بدست آمد، مولفه های کیفیت محیط شامل بعد اقتصادی، جنبه های انسانی - اجتماعی، جنبه زیست- محیطی، جنبه های عملکردی، فیزیکی واحد مسکونی، زیبایی شناختی فرمی، جذابیت بصری، بهره گیری از عناصر طبیعی، نورپردازی، ایمنی، معنایی ادراکی؛ بر ارتقاء سلامت اجتماعی در مجتمع های مسکونی شهر اردبیل تاثیر دارد و ترتیب اثرگذاری به ترتیب برابر با: بهره گیری از عناصر طبیعی 73/0، بعد اقتصادی 70/0، بعد ایمنی 65/0،جذابیت بصری 59/0، کیفیت زیبایی شناختی فرمی 53/0، مولفه زیست محیطی 48/0، جنبه های انسانی اجتماعی 47/0، جنبه های عملکری و نورپردازی 46/0، مولفه های فیزیکی واحد مسکونی 42/0، می باشد. نتیجه گیری: با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که در جهت بالا بردن میزان سلامت اجتماعی در مجتمع های مسکونی باید به شاخص های کیفیت محیط و مفهوم مسکن سالم توجه بیشتری داشت.
Explaining the Factors Promoting the Quality of Residential Environments Using the Gender Role Approach in Designing Interior Spaces(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۵, Issue ۱ - Serial Number ۵۵, Winter ۲۰۲۵
93 - 104
حوزههای تخصصی:
A house is the origin of many bitter and sweet experiences and the place for the formation of people's personality and identity. One of the wonders of creation is the presence of different needs in men and women. Hence, designers and architects need to review architectural design to create mental comfort in houses, which consist of two different genders. This study aimed to investigate gender differences and their impacts on residential spaces to provide suggestions for better housing designs. For this, primary concepts about gender were first raised, and then relevant theories were examined to describe the interaction of the concept of gender in a residential space. In the end, the feasibility of appropriate designs, which help promote the quality of a residential environment, was measured. The study methodology was qualitative, which described a desirable housing space. According to questionnaire analyses and a survey of 20 men and women, it was concluded that women tended to focus on details and kitchens, whereas men valued living rooms and halls. In sum, it was critical to separate public spaces from private spaces and to give characters to spaces. The goal of this study was to investigate the factors that affect desirable housing spaces and residential-architectural criteria in giving gender to spaces. Findings revealed gender differences stemming from cultural, social, and historical aspects; therefore, people's genders, along with other factors such as age, tastes, and needs, should be considered in designing spaces.
تحلیلی بر صور بازنمایانه و نمادین در دو نسخه قاجاری از هفت گنبد نظامی در تطبیق نگاره ها و متن ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۳۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
33 - 48
حوزههای تخصصی:
هفت گنبد، چهارمین مثنوی از خمسه نظامی است که منبع الهام نگارگران بوده است. در تداوم این سنت فرهنگی، این افسانه در دوره قاجار به تصویر درآمد که ازجمله آن ها نسخه های شماره 1951 و 1898، محفوظ در کاخ موزه گلستان است. هدف این مقاله، مقایسه متن ادبی و تصویری در این دو نسخه قاجاری است، به طوری که عناصر بازنمایانه و نمادین مشترک شناسایی گردد. با این نگاه، پرسش آن است: مقایسه متن و تصویر در دو نسخه قاجاری هفت گنبد نظامی، مبیّن چه تفاوت ها و شباهت هایی بین متن ادبی و تصویری است و بازیابی این مصادیق بر اهمیت کدام صور بازنمایانه صحه می گذارد؟ نتیجه این مطالعه به شیوه تحلیلی تطبیقی مشخص ساخت: در تصویرسازی هر نسخه، ادای دین به متن ادبی و تأسی به سبک هنری زمانه به موازات قابل بازیابی هستند. در بحث صوری، نسخه 1898 به سبک نقاشی قاجار تعهد بیشتری دارد و درمقابل نسخه 1951 با تداعی تاریکی شب، سهم بزرگتری در وفاداری به متن ادبی داشته است. در تصویرسازی هر دو نسخه، تأکید بر نمایش گنبد، قرارگیری شاه و شاهدخت در مرکز قاب تصویر، همینطور نمود رنگ در گنبد و تمام عناصر دکوراتیو حتی پوشش افراد؛ از تأثیرگذارترین عناصر نمادینی هستند که در تشخیص مضمون نگاره ها مؤثر می افتند.
مفهوم اگزیستانسیالیستی ملال خلاقانه در نمایشنامه آرام سایشگاه، نوشته بهمن فرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه پنجاه و سال های پیش از انقلاب، برخی نویسندگان دست به خلق آثاری زدند که فضایی معناباخته و متأثر از عاطفه ملال در آنها حاکم بود. علت و چرایی این مسأله نیازمند پژوهشی عمیق و متفاوت است اما به نظر می رسد نارضایتی از شرایط سیاسی و فرهنگی در میان برخی نویسندگان که امیدی به بهبود وضع موجود نداشتند، در آثارشان با عنصر ملال بازنمایی شده است. بهمن فرسی از جمله این نویسندگان است که برخی از آثار او با مؤلفه های معناباختگی، واجد عنصر ملال نیز هست. ملال در تعریف اگزیستانسیالیستی خود همواره حاوی عنصری انتقادی است و الزاماً نشان از عدم رضایت از موقعیت مشخص یا کل هستی ندارد. ملال در فلسفه اگزیستانسیالیسم، به وضعیتِ بنیادین بشر اشاره دارد که همواره در جستجوی معنای وجودی و هستی شناختی خویش است. از این رو در این پژوهش با تحلیل نمایشنامه آرامسایشگاه از بهمن فرسی، ریشه های ملال بر اساس تعریف اگزیستانسیالیستی آن تحلیل شده است. چرا که بهمن فرسی در این اثر، به وضعیت مردمانی پرداخته است که از نارضایتی وضع موجود (جهان ماشینی) به جنون گرفتار شده اند و ملال زندگی آن ها را احاطه کرده است. با بررسی کنش شخصیت های این نمایشنامه، ملال موجود از نوع خلاقانه ارزیابی می شود و افراد برای رهایی از وضعیت بی معنایی که در آن گرفتارند، به دنبال راه حل می گردند.
تعریف و اولویت بندی مولفه های طراحانه دفاع محیطی در محیط انسان ساخت با رویکرد پدافند غیر عامل با تاکید بر قدرت نرم و سرمایه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۹
74 - 87
حوزههای تخصصی:
شهروندان در شرایط وقوع بحران در معرض آسیب قرار می گیرند. در محدوده تهدیدات انسان ساز، علم دفاع غیرنظامی (پدافند غیرعامل) راهکارهای مختلفی را برای مدیریت بحران ارائه داده است. باتوجه به حساسیت های امنیتی داخلی و خارجی و تکرار وقایع امنیتی، ضروریست جامعه طراحان محیطی (معماران- شهرسازان) توجه ویژه ای به راهکارهای طراحانه در افزایش قدرت دفاعی محیط و کمک به حل بحران های امنیتی داشته باشند. هدف از این پژوهش تعریف و اولویت بندی مولفه های دفاع محیطی ذیل مفهوم کلان «امنیت محیطی» در محدوده تهدیدات انسان ساز (موضوع علم پدافند غیرعامل) است. این تحقیق با استفاده از نظر نخبگان و روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و مقایسات زوجی انجام می گیرد و در زمره تلاش هایی است که با رویکرد خشونت پرهیز به دنبال مدیریت امنیت و کاهش آسیب ها در محیط های انسان ساخت هستند. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی با ابزار مطالعه کتابخانه ای و مصاحبه عمیق به استخراج فهرست اولیه متغیرهای کلان پرداخته و پس از تدقیق فهرست، به اولویت بندی متغیرهای کلان و مقایسه زوجی متغیرهای زیرمجموعه آنها می پردازد. یافته های پژوهش بر اهمیت رویکردهای غیر کالبدی و مبتنی بر قدرت نرم در مواجهه با تهدیدات موضوع علم دفاع غیرنظامی تأکید دارد و عادت حاکم بر پژوهش ها و پروژه های پدافند غیرعامل مبتنی بر رویکرد استحکام بخشی و تقویت کالبدی را ناقص و در مواجهه با پاره ای از تهدیدات، ناکارآمد می داند و براین اساس نقش طراحان محیطی در افزایش قدرت نرم مبتنی بر ساختارهای طراحانه محیط در سامانه دفاع غیرنظامی بسیار موثر می داند.
شناسایی و تحلیل پیشران های کلیدی مؤثر بر زیست پذیری شهری (مطالعه موردی: شهر بناب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۹
109 - 127
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان شهرنشینی در دهه های اخیر، منجر به گسترش بی رویه سکونتگاه های شهری و پیدایش چالش های متعدد شده است. انباشت مسائل مختلف در شهرها، از جمله؛ آلودگی های زیست محیطی، ترافیک سنگین، کمبود فضای سبز، توزیع نامتعادل امکانات و خدمات، فقر، و غیره مفهوم زیست پذیری شهری را بیش از پیش آشکار می کند زیست پذیری، مفهومی کلیدی در توسعه پایدار و ایجاد شهرهای انسان محور است. هدف این تحقیق شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر بر زیست پذیری شهری در بناب می باشد، نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای میک مک و سناریو ویزارد استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد؛ از میان 36 گویه 13 پیشران کلیدی شامل؛ مدیریت بحران در شهر ، تنوع در فرصت های شغلی ، اعتماد به مدیریت شهری ، امنیت در شهر ، میزان آلودگی منابع طبیعی، سرمایه گذاری (اعم از دولتی، مدیریت شهری و بخش خصوصی) ، تأثیرات اقلیمی ، مدیریت کارآمد زیرساخت ها و خدمات عمومی ، کیفیت دسترسی عادلانه به امکانات و خدمات شهری ، امکان انجام فعالیت اجتماعی، میزان تفریح و سرگرمی مردم ، درآمد و اشتغال، کاربری های منعطف و مختلط بیشترین تأثیرگذاری مستقیم و کمترین وابستگی را داشته اند. برای این 13پیشران اقدام به سناریو نگاری شد و تعداد 39 سناریو برای پیشرانها نوشته و در نرم افزار سناریو ویزارد مورد تحلیل قرار گرفت و تعداد 3 سناریوی قوی، 6 سناریوی باورکردنی و 388 سناریوی ضعیف استخراج گردید
گونه شناسی کالبدی فضایی کاروانسراهای برون شهری شبکه راه تاریخی اصفهان به ری و ساوه بر پایه ترکیب بندی فضایی پلان معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
۸۴-۴۹
حوزههای تخصصی:
اهداف : هدف این جستار مطالعه کاروانسراهای این محدوده و ارائه الگوهای پلان معماری کاروانسراهای برون شهری شبکه راه تاریخی اصفهان به ری و ساوه بر پایه ترکیب بندی فضایی اتاق با شترخان است. روش ها: روش گردآوری داده های این پژوهش بر اساس مشاهدات و برداشت های میدانی ، مطالعات کتابخانه ای ، بررسی اسناد و نقشه های معماری کاروانسراها و مطالعه تصاویر هوایی است. روش تجزیه و تحلیل بر پایه رویکردهای تفسیری ، تاریخی و مقایسه ای است. روش دست یابی به اطلاعات به صورت استدلال استقرایی است. در این محدوده 60 کاروانسرا شناسایی شده است. از میان جامعه آماری فوق ،13کاروانسرا بعنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شده اند. انتخاب این نمونه ها به صورت هدفمند و غیراحتمالی و براساس یافته های تحقیق بوده و از هر گونه شناسایی شده 1 کاروانسرا بررسی شده است. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن دارد که برخی از کاروانسراها بسیار شبیه بهم هستند و در یک دوره زمانی ساخته شده و گونه بندی آنها نیز شبیه به یکدیگر هستند که این ناشی از وجود سازمان و تشکیلاتی واحد و معمار و طراح مشترک می باشد و در نتیجه پلان معماری و جزییات آنها مشابه است. در جامعه آماری این پژوهش، 13 گونه و الگوی معماری کاروانسرا براساس مطالعه نقشه معماری آنها شناسایی شد. این گونه ها و الگوها بر اساس ترکیب بندی فضایی پلان معماری آنها ( ترکیب اتاق با شترخان) بدست آمده است. نتیجه گیری: نتیجه کاربردی این پژوهش دست یابی به شباهت ها و تفاوت های کاروانسراها و استفاده از این وجوه افتراق و اشتراک در مرمت کاروانسراها می باشد. کاروانسراهایی که در یک مسیر تاریخی مشترک با ویژگی های فرهنگی ، اجتماعی و تاریخی مشترک هستند غالبا ویژگی های معماری شبیه به هم دارند، در نتیجه از این شاخصه می توان برای مداخله در آنها سود جست.
تحلیل نشانه شناسانه تصویری آثار نقاشیخط حسین زنده رودی و حمیدرضا قلیچ خانی (بر مبنای دیدگاه رولان بارت)
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۱
14 - 24
حوزههای تخصصی:
با خلق آثار نقاشیخط در مکتب سقاخانه، هنرمندانی با بهره بردن از اصول خوشنویسی به عنوان نمادی از هنرهای سنتی و نیز برگزیدن فضای هنری نوگرا، راهی تازه را در هنر مدرن تجسمی ایران گشودند . دو نمونه از آثار نقاشیخط دوره معاصر، یکی آثار حسین زنده رودی و دیگری تصاویر « هو » از حمیدرضا قلیچ خانی است. در این پژوهش با تحلیل نشانه شناسانه، به مفاهیم نوشتاری و تصویری، نوع خط و تکنیک به کار رفته و دسته بندی اشکال و نقوش موجود در آثار این دو هنرمند پی خواهیم برد . هدف از این پژوهش مطالعه بصری آثار حسین زنده رودی و حمیدرضا قلیچ خانی است. همچنین به بررسی مفاهیم موردنظر دو هنرمند در خلق آثار و دستیابی به ساختار علمی مستحکم تر پرداخته شده که از مطالعه و دسته بندی آثار حاصل می شود و به خلق هنری آگاهانه در بین هنرمندان معاصر منجر شده است . سؤالات مطرح شده عبارتند از -۱ مفهوم نوشتار و تصویر در آثار هنرمندان مذکور از منظر نشانه شناسی تصویری چیست؟ -۲ استفاده از کدام خط و تکنیک خوشنویسی در آثار این دو هنرمند کاربرد دارد؟ -۳ اشکال موجود با رویکرد نشانه شناسی تصویری، در کدام دسته بندی قرار می گیرند؟ نوع این پژوهش بنیادی، کیفی و با روش توصیفی و تحلیل محتوا و همچنین رویکرد آن نشانه شناسی است. در گردآوری داده ها از منابع کتابخانه ای و مطالعه بصری آثار استفاده شده و چارچوب نظری آن برمبنای نشانه شناسی تصویری رولان بارت است . بررسی آثار حسین زنده رودی و حمیدرضا قلیچ خانی نشان می دهد که نظام های رمزگانی آثار، دلالت های صریح و ضمنی دارند و در مواجه با دلالت های صریح، با سطح اولیه یا بازنمودی آثار روبه رو هستیم .
ماده به مثابه رسانه: بررسی تحولی اساسی در کارکرد ماده؛ چگونه ماده جزئی از درونمایه اثر هنری شد؟
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۱
87 - 91
حوزههای تخصصی:
مجسمه سازی، به عنوان رسانه ای که بیشترین جسمیّت را دارد و فضای حقیقی را اشغال می کند، شاید نماینده شدیدترین تحولات هنر در سده بیستم باشد. در طول تاریخ، مجسمه نه تنها ابژه دیدن، که ابژه لمس کردن هم بوده است و از این لحاظ به طبیعت نزدیک تر محسوب می شود . امروزه دیگر مجسمه را از یک حجم اولیه نمی تراشند؛ بلکه بنا می کنند، جفت وجور می کنند و با مواد و روش های جدید سامان می دهند . در این جستار، به ترتیب تاریخی بررسی می شود که چطور هویت ماده به هویت رسانه مجسمه گره خورد و چه روندی باعث شد ماده مهم تر و مهم تر شود تا امروز که نوع ماده ای که هنرمند انتخاب می کند تبدیل به بخشی از درونمایه اثر می شود؛ گویی در این مورد، هدف وسیله را توجیه می کند . در یک جهش سریع از اواخر قرن نوزدهم تا به امروز، سنگ، فلز و چوب که صرفاً برای رسیدن به فرم به کار می رفت، با تقریباً هر ماده دیگری جایگزین شده است. هر ماده ای که وجود خارجی دارد می تواند وارد اثر هنری شود؛ حتی موادی که ماندگار نیستند . ماده، می تواند تاریخ، بار معنایی و حافظه ای را که در خود حمل می کند به اثر منضم کند یا حتی خودش درونمایه آن اثر شود .
ابعاد مؤثر بر ارتقای کیفیت زندگی فضای باز دانشگاهی از دیدگاه متخصصان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
77-96
حوزههای تخصصی:
دانشگاه های سراسر جهان با هدف افزایش دانشجو و تکامل ساختارهای آموزشی خود، در حال رقابت برای ارائه ی محیط های یادگیری و تحقیقاتی جذاب می باشند و در این رقابت، فضاهای باز از توجه کمتری برخوردار هستند. حضور در محیط های بسته دانشگاهی منجر به خستگی ذهن، حواس پرتی، بی حوصلگی، خطای ذهنی و کاهش کارایی می شود. زمانی که نیازها و آرزوهای دانشجویان در بستر فرهنگی دانشگاه پاسخ داده شود منجر به افزایش کیفیت زندگی در آن محیط می شود و امکان فعالیت های اجتماعی، آموزشی و تفریحی را فراهم و برای دانشجویان محیط بهتری از لحاظ کیفیت زندگی زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی ایجاد می کند. هدف پژوهش حاضر شناسایی ابعاد تاثیرگذار بر کیفیت زندگی فضای باز دانشگاهی از دیدگاه متخصصان می باشد. پژوهش به صورت پیمایشی و با استفاده از روش دلفی انجام شده است. پس از مرور محتوایی پیشینه پژوهش، در مرحله اول روش دلفی مصاحبه باز پاسخ با جامعه آماری27 نفر از متخصصان و به روش نمونه گیری گلوله برفی تا حد اشباع نظری پیش رفت. سپس با کمک تکنیک کدگذاری باز و محوری و جدول هدف و محتوا، پرسش نامه محقق ساخت تهیه و توسط متخصصان در دو مرحله تکمیل گردید؛ در نهایت نتایج به روش تحلیل عامل Q در نرم افزار SPSS استخراج شد. نتایج حاصل نشان داد که از نظر متخصصان به ترتیب اهمیت، 5 بعد کالبدی، آسایش محیطی، عملک ردی – فعالیت ی، اجتماع پذیری و معنایی – ادراکی با افزایش رفاه و کیفیت زندگی در فضای باز دانشگاهی و با ایجاد یک محیط ایده آل، تعامل بین افراد را افزایش می دهند و فرصت هایی برای فعالیت های ضروری، اجتماعی، آموزشی و تفریحی برای افراد ایجاد می کنند و به شکل گیری حس اجتماع، دلبستگی به مکان، حس امنیت و سلامت روانی و جسمانی کمک می کنند.