فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۷۸۱ تا ۷٬۸۰۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۸ شماره ۷۱
61 - 76
حوزههای تخصصی:
هر نظام فضایی با برخورداری از قابلیت تغییرات درونی، می تواند پاسخگوی تعداد بیشتری از نیازهای کاربران آن در زمان های گوناگون باشد و بدین ترتیب کارکرد مطلوب تری نسبت به نظام های فضایی تک عملکردی داشته باشد. دستیابی به قابلیت تغییرات در نظام های فضایی از زیرشاخه های مبحث انعطاف پذیری فضا است. هدف اصلی انجام این پژوهش، سنجش انعطاف پذیری نظام فضایی خانه ها در سه الگوی سنتی، سنتی-معاصر و معاصر در شهر قزوین است که این کار با استفاده از ابزار چیدمان فضا صورت پذیرفت. برای رسیدن به این هدف، با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، از یک سو نمودهای گوناگون انعطاف پذیری نظام فضایی خانه و از سوی دیگر ویژگی های چیدمان فضا از میان کتاب ها و مقالات معتبر شناسایی شد. در ادامه، امکان وجود رابطه ای میان نمودهای گوناگون انعطاف پذیری و برخی مفاهیم معماری مرتبط با چیدمان فضا مشخص شد. این ارتباط که به وسیله استدلال منطقی تحلیل شد، بیان می کند که انعطاف پذیری نظام فضایی خانه، می تواند به وسیله برخی ویژگی های چیدمان فضا ارزیابی شود. در ادامه جهت پیاده کردن این نتیجه بر روی نمونه های موردی حقیقی، خانه ها در سه الگوی سنتی، سنتی-معاصر و معاصر در شهر قزوین انتخاب شدند. سپس با استفاده از ابزار سنجش چیدمان فضا (نرم افزار دپث مپ)، داده هایی حاصل آمد که با استفاده از نمودارهای توجیهی منتج از آنها، انعطاف پذیری نظام فضایی خانه های یادشده ارزیابی شد. نتایج تحقیق نشان دادند که تأثیر نظام فضایی در ایجاد انعطاف پذیری خانه های سنتی، بسیار بیشتر از خانه های سنتی-معاصر و معاصر است. همچنین عموم خانه های معاصر با هر مساحتی، از انعطاف پذیری یکسانی در نظام فضایی خود بهره مند هستند، حال آنکه در خانه های دوره سنتی و سنتی-معاصر با تغییر مساحت، برخی انعطاف پذیری بیشتر و برخی انعطاف پذیری کمتری دارند. به علاوه در میان نمودهای انعطاف پذیری خانه، در حالی که هر سه دوره زمانی، قابلیت تغییرپذیری دارند، اما تنوع پذیری و تطبیق پذیری آنها در برخی دوره ها بیشتر و در برخی کمتر است.
رود به مثابه قدرت؛ نقش رودخانه کامو در شکل گیری روستای کامو
منبع:
هنر و تمدن شرق سال هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۴
51 - 58
حوزههای تخصصی:
روستای کامو در فلات مرکزی ایران، به عنوان یکی از قدیمی ترین روستاهای ایران، پیوستگی جدایی ناپذیری با عناصر طبیعی دارد. هویت این روستا در ارتباط با عناصر طبیعی اش از جمله، کوه گرگس، رودخانه و توپوگرافی منطقه است. رودخانه کامو به عنوان اصلی ترین مؤلفه منظر طبیعی در شکل گیری و پیدایش آن نقش اساسی را ایفا کرده است. این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و مشاهدات میدانی به جایگاه و اهمیت رودخانه در شکل گیری روستای کامو می پردازد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهنده این است که رودخانه اصلی روستای کامو، به عنوان اصلی ترین مؤلفه طبیعی، علاوه بر ابعاد زیبایی شناسانه، زیست محیطی، کالبدی و اقتصادی، از نوعی سلسله مراتب و نظم پیروی می کند که مبتنی بر قدرت و شأن اجتماعی افراد است. این سلسله مراتب با عنوان سلسله مراتب مقامی، نقش بسزایی در شکل گیری و ساختار روستا ایفا می کند. علاوه بر سلسله مراتب مقامی، سلسله مراتب اقتصادی و سلسله مراتب کالبدی نیز در ارتباط با رودخانه اصلی، نقش اساسی ایفا می کنند. بر این اساس، شکل گیری خانه و منازل اشرافی و اربابان در بالادست رودخانه و رعیت در پایین دست رودخانه، به سلسله مراتب مقامی در این روستا اشاره دارد. علاوه بر آن، نزدیکی لکه های معماری به آب در راستای تسلط بر منبع اصلی آب و زمین های کشاورزی در پشت لکه های معماری، سلسله مراتب اقتصادی را شکل می دهد و در انتها، جای گیری اصلی ترین مؤلفه های روستا اعم از جاده اصلی، مرکز روستا، مسجد اصلی و فضاهای جمعی به اهمیت این رود در شکل گیری سلسله مراتب کالبدی روستای کامو اشاره می کند. وابستگی کالبدی-معنایی روستای کامو به رودخانه اصلی، به واسطه سلسله مراتب ها و ارتباط آن در گذر زمان با محیط و مردمان روستا، آن را به عنوان اصلی ترین مؤلفه منظر طبیعی رود معرفی می کند.
تحلیل اسطوره شناختی مفاهیم مؤثر بر شکل و فرم ریتون های هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم خرداد ۱۳۹۸ شماره ۷۲
21 - 32
حوزههای تخصصی:
ریتون ها ظروفی آشامیدنی هستند، به شکل نیم تنه فوقانی بدن یا به شکل سر و شاخ یک حیوان . بر اساس نظر باستان شناسانی چون «گیرشمن»، «پرادا»، «هرتسفلد» و «پیر آمیه»، ریتون ها در ایران بیش از سایر تمدن های باستانی مورد استفاده بودند. هدف از استفاده از آنها انتقال نیروهای اساطیری حیوانات به کار رفته در ساخت آنها از طریق مایع نوشیدنی به بدن افراد بود. در دوره هخامنشی ریتون ها با استفاده از فلزات گرانبها مانند طلا و نقره ساخته شده و اغلب نمونه ها از تخت جمشید و یا گنجینه های ارزشمند هخامنشی کشف شده اند.<br /> روش پژوهش مقاله اسنادی است و با شیوه تحلیل محتوا 135 نمونه ریتون هخامنشی را بررسی می کند. هدف، شناخت شکل و فرم ریتون های هخامنشی و تحلیل ارتباط آنها با مفاهیم اسطوره ای است. با توجه به رواج استفاده آیینی از ریتون ها، مسئله پژوهش تحلیل ساختار این اشیاء و معرفی برخی از ایزدان اصلی و موردتوجه دوره هخامنشی با تکیه بر باورهای اساطیری و مذهبی مؤثر در ساخت ریتون هاست.<br /> بر اساس نتایج تحقیق، در دوره هخامنشی استفاده از ریتون های استوانه ای و مخروطی بیش از سایر انواع، متداول بوده است. حیوانات اساطیری متداول در ساخت ریتون ها عباتند از شیر (بال دار یا بدون بال)، گاو، بزکوهی و قوچ (حیوانات ملازم و مرتبط با تیشتر و بهرام) که ساخت ریتون با شکل این حیوانات به امید به دست آوردن حمایت ایزد و نیروی محافظت کننده وی صورت گرفته است. رواج اعتقاد به ایزدان «آناهیتا»، «مهر(میترا) »، «تیشتر» و « بهرام» بر استفاده از این حیوانات تأثیر فراوان گذاشته است و در میان ایزدان فوق بهرام و میترا، به عنوان پیروزمندترین پیروزها، بیش از سایر ایزدان مورد توجه بوده اند و سمبل آنها (شیر، بزکوهی بال دار یا بدون بال و قوچ) بر ساخت ریتون ها سایه افکنده اند. در نهایت با توجه به نتایج این پژوهش چهار ایزد بهرام، آناهیتا، مهر (میترا) و تیشتر با ویژگی های باروری و حاصلخیزی، سرزنده سازی، پیروزمندی و محافظت، مورد توجه ترین ایزدان دوران هخامنشی به شمار می روند.
آموزه های معماری منظربرای مسکن مهر (کارآمدی معماری منظر رهیافتی برای برون رفت از وضع موجود) نمونه موردی: مسکن مهر تهرانسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۹
48 - 57
حوزههای تخصصی:
پروژه مسکن مهر به عنوان عظیم ترین پروژه انبوه سازی مسکن کشور، با استفاده از تجربه ساخت و ساز های انبوه مسکن در کشورهای غربی پس از جنگ جهانی و با الگوبرداری از پروژه های مسکن ارزان قیمت و سریع ساخت، جهت تأمین مسکن اقشار ضعیف و متوسط جامعه در حجمی گسترده کلید خورد. این حجم انبوه ساختمان های بزرگ مقیاس، موجب شکل گیری بافت های شهری نوظهوری شد که علی رغم وجود تمایزات کالبدی، در بعد معنایی و فضایی دارای شباهت های بسیاری بودند. این بافت های شهری جدید، عمدتاً به واسطه برداشت کالبدی از مفهوم مسکن و محدود کردن مفهوم آن به سرپناه پدید آمدند. نتیجه آن که نادیده گرفتن حیات اجتماعی ساکنان به عنوان کاربران اصلی فضا، این گونه مسکن را عاری از هرگونه کنش و هم زیستی اجتماعی-کالبدی کرده و خود سرآغاز پدیدآمدن آسیب های فراوانی شد. این پژوهش با بررسی ابعاد آسیب شناسانه طرح مسکن مهر و تجربه یک دهه حیات آن و انطباقش با نمونه مورد مطالعه، از دریچه نگاه دانش منظر و اقدامات عملی آن، درصدد است راه حلی برای برون رفت از وضع کنونی ارائه کند. حیاتی که با ایجاد بستری مناسب جهت تعامل بهینه و حداکثری و تکیه بر آن، از دریچه دانش منظر و توجه به در دستور کار قرارگرفتن کیفیتی به نام منظر شهری، سعی در ارتقای مسائل اجتماعی محیط دارد. این مهم از طریق مورد توجه قرار دادن اصل تنوع-تکثر در جهت تقویت روح اجتماعی مکان و ایجاد فضاهایی در راستای تقویت ارتباط انسان با محیط و شکستن ساختارهای صلب و یکنواخت ایجادشده به دست خواهد آمد. این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که چگونه می توان با درس گرفتن از تجربه ده ساله مسکن مهر و آن چه بر معماری این پروژه گذشته است، با تکیه بر تدوین راهکارهای منظرین به عنوان یکی از اصلی ترین گزینه های پیش رو جهت برون رفت از وضع کنونی و ایجاد شرایط مسکن کلان اجتماعی مطلوب بهره جست؟رویکردی که با تکیه بر کل نگری مدل مفهومی خود را به حل تمام جوانب ابعاد آسیب شناسانه معطوف می کند.
تحقیق درباره مبادی فضاهای شهری رفتارگرا و دموکراتیک؛ یکپارچه سازی نظریات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بهتر است تا فرایند طراحی بر اساس رفتار استفاده کنندگانِ از فضاهای شهری، سمت و سویی دموکراتیک و انسانی به خود بگیرد تا رفتارهای گوناگونِ انسان ها، بتوانند به نحوِ غیرجبری و غیرمغرضانه لحاظ شوند. این در حالی است که بی توجهی به ارزش های دموکراتیک و رفتاری در فرایند های طراحی شهری کشورمان، همچون معضلی غیر قابل تحمل، ثمره ای جز تقلیل و اضمحلال کیفیت های محیطی و اجتماعیِ فضاهای شهری ندارد. در چنین موردی، دیگر دست اندرکاران شهری نیز قافیه را می بازند و تبعاً شهرهایمان خاصیت های فضایی، مکانی و انسانیِ خود را از دست داده و شهروندان مجبور به انجام مکرر طیفی از رفتارهای تکراری و جبری و پوپولیستی می شوند. بدین سبب، این مقاله بر آن است تا با پیروی از نظریات مربوطه، به یک چهارچوب منطقی و پاسخده دست یابد که بلکه شامل شاخصه ها و معیارهای غایب نظامِ شهرسازیِ حال حاضر کشورمان باشد و بتواند به منظور طراحیِ دموکراتیک فضاهای شهری رفتارگرا به کار آید. در همین راستا، در ابتدا با کنکاش نظریاتِ اندیشمندان، شاخصه های فضاهای شهری رفتارگرا تبیین شده و سپس معیارهای کلیِ لازم برای نیل به طراحی شهری دموکراتیک، به تفکیک دو بُعد محیطی (کیفیت های پاسخده) و اجتماعی (حق به شهر و مشارکت عمومی) ارائه گشته است. همچنین نهایتاً با ادغام این دو موضوع، مسیرِ «طراحیِ دموکراتیک فضاهای شهری رفتارگرا» ایضاح شده است. در واقع همِّ نهایی، تسهیلِ روند خلق آن دسته از فضاهای شهری ای است که بر پایه حق انتخاب و آزادیِ عمل و همچنین تصمیم سازی و تصمیم گیریِ همه گانی مترتب می شوند و به منظور تجلیِ طیف وسیعی از رفتارها و دموکراسی شهری در وضعیت حال حاضر کشورمان شدیداً لازم هستند.
استانداردهای پایداری در شکل گیری ساختار و عناصر معماری اقلیم گرم و خشک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
187 - 214
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، باتوجه به مطالعات نمونه های سامانه های ارزیابی پایداری اقلیم گرم و خشک در سراسر جهان و مطالعات اقلیم گرم و خشک کشور ایران، کلیه مواردی که در این حوزه موجود است مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از نگارش این مقاله پاسخ به این پرسش است که آیا این مطالعات می توانند برای تدوین استانداردهای پایداری در سطح بومی معماری ایران نیز کارساز باشد و این که چگونه می توان شاخص ها و متغیر های پایداری اقلیم گرم و خشک را بر اساس این متون استخراج یا طراحی نمود. بر این اساس، نمونه هایی از استانداردهای پایداری در دنیا که در اقلیم گرم و خشک قرار گرفته اند، مانند سامانه های ارزیابی (GRIHA, NABERS, GREEN STAR, SA GREEN STAR, ESTIDAMA, QSAS) بررسی شده و همچنین، مشخصات اقلیم گرم و خشک و شاخص ها و راهکارهای پایداری در این اقلیم نیز مورد بررسی قرار گرفته است و چنین استنتاج می شود که متغیرهای منطقه ای، بومی و استانداردهای معماری و شهری در سامانه های ارزیابی بین المللی و منتخب اقلیم گرم و خشک کاملا تاثیرگذار بوده و الزاماً نمی توان از سامانه های مطرح موجود در جهان برای اقلیم گرم و خشک ایران استفاده نمود، بلکه برای ارایه سامانه بومی و پایدار برای این اقلیم، باید شرایط اقلیمی، اولویت های منطقه ای و سایر ضوابط و استانداردهایی که در ایران تدوین شده و در حال اجرا هستند را ملاک تصمیم گیری و عمل قرار داد.
تحوّلات ساختاری خطّ نستعلیق با ورود صنعت چاپ سنگی در دوره قاجار (با تأکید بر دو اثر شاخص از محمدرضا کلهر و محمدحسین شیرازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
26 - 48
حوزههای تخصصی:
روند تحوّلات سبکی و شکلی قلم نستعلیق از آغاز شکل گیری تا اواسط دوره قاجار با فراز و فرودهایی تدریجی تداوم داشت، امّا هم زمان با ورود و رواج چاپ سنگی در شهرهای مختلف ایران و قابلیت ها و محدودیت های این صنعت نوظهور برای نگارش متون فارسی، تغییراتی در فرم حروف ایجاد شد. بسیاری از خوشنویسان در این دوره به استنساخ و کتابت سنّتی ادامه دادند و معدود هنرمندانی نیز نظیر محمدرضا کلهر با تغییر در شیوه کتابت خود به جهت همگامی با فنّاوری جدید، زمینه شکل گیری سبک دوره سوم قاجار را فراهم نمودند. این پژوهش بنیادی با منطق اجرایی تطبیقی- تحلیلی و جمع آوری داده ها به روش کتابخانه ای- میدانی در صدد مقایسه ساختار حروف و کلمات قلم نستعلیق در نسخه چاپ سنگی"سفرنامه خراسان" با نسخه مرکّب نویس"سفرنامه قم" و هم چنین تأثیر صنعت چاپ بر شیوه خوشنویسی دوره قاجار است. نتیجه بررسی ها نشان داد، کلهر نسخه "سفرنامه خراسان" را با زاویه قلم گذاری 64 درجه، تعداد سطرهای بیشتر در هر صفحه، توجّه به کل گرایی، سهولت در خوانش متن و هم چنین علامت گذاری در شروع جملات و روی اسامی خاص، کتابت کرده است. ویژگی های سبک دوره سوم از جمله ضخیم نویسی حروف و کلمات، اجرای قوی تر دندانه ها و مواصلات در این نسخه دیده شد امّا جمع نویسی شاکله حروف و کلمات که از ابداعات کلهر و تأثیرات چاپ سنگی به شمار می رود، در نسخه "سفرنامه قم" نیز مشاهده شد. به نظر می رسد اصلاحات منتسب به کلهر که در آثار سایر خوشنویسان هم عصر با او نیز دیده می شوند، در واقع مقدمه و پیش درآمدی بر سبک دوره سوم بوده اند.
زیبایی از دیدگاه مولانا و انعکاس آن در محراب های زرین فام دوران ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
231 - 258
حوزههای تخصصی:
نظریه های مکاتب زیبایی شناسیِ مکاتب فلسفی هر یک به تعریف مفهوم زیبایی و تبیین فرآیند ادراک آن پرداخته اند. در نظریه های زیبایی شناسی مکاتب فلسفی غرب، همگی با تحلیل معرفت شناختی مفهوم زیبایی، زیبایی را امری محسوس و سوبژکتیو دانسته اند. امّا در عرفان اسلامی شاهد رویکردی متمایز به مسأله زیبایی و ادراک آن هستیم. در نگرش عرفانی، حقیقت و هستی انسان و عالم که عالم را تجّلی حُسن و جمال الهی می داند. عالم یکپارچه زیباست و زیبایی نه امری معرفت شناختی و سوبژکتیو می باشد، بلکه امری وجود شناختی و ابژکتیو است. هنر و زیبایی برای شاعر عارفی همچون مولانا تجربه ایی است که در آن زیبایی نه یک مفهوم خاص بلکه عبارت است از حقیقت زنده یگانه ای که انسان را به ذات حق نزدیک می کند و وسیله ایی برای درک و شناخت حقیقت، آراء و نظریات مولانا درباره زیبایی صرفاً دین مدارانه و اسلامی و هنر و زیبایی تحت الشاع نوعی خداشناسی عرفانی است. در این پژوهش که به شیوه کتابخانه ایی صورت گرفته است، با استناد و استشهاد به مثنوی و غزلیات شمس تبریزی، به اجمال این نگرش خاص را بیان شده است. نتایج پژوهش در بر دارنده این است که ادراک زیبایی نزد مولانا لذّت حسی نیست بلکه راهی است به سوی هدایت و اتصال به مبدأ وجود، خیر، و زیبایی. از نظر او، بحث هنر و زیبایی تحت الشعاع نوعی خداشناسی عرفانی است. همچنین، مولانا درک جایگاه حُسن و زیبایی در عالم را برای کسی که انسی با آن ندارد و از آن عالم بی خبر است دشوار بلکه غیر ممکن می پندارد که وجود حقیقی و زیبایی را به مساوات هم می داند که در واقع عالم تجّلی و ظهور خداوند در این عالم ناسوت است. اهداف تحقیق: 1-بررسی آراء و نظریات مولانا درباره زیبایی در مثنوی و غزلیات شمس. 2-بررسی مسئله زیبایی و ادراک آن در عرفان اسلامی. سؤالات تحقیق: 1-برداشت ها و تعابیر مولانا درباره امر زیبا و زیبایی در مثنوی و غزلیات شمس چگونه است؟ 2-مسئله زیبایی و ادراک آن در عرفان اسلامی چطور بیان شده است؟
شهر اسلامی: تخیل یا واقعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
33 - 47
حوزههای تخصصی:
شهر اسلامی واژه ای است که شرق شناسان ، عمدتا فرانسوی، با مطالعه کالبدی شهرهای شمال افریقا، جعل کرده اند و پاره ای از ویژگی ها را درباره ی شهرهایی که با آن برخورد داشتند بیان نمودند و به شهر اسلامی نسبت دادند در صورتی که این ویژگی ها برخی به اقلیم و برخی به در هم آمیختگی فرهنگ و آداب و رسوم سرزمینی با فرهنگ اسلامی باز می گردد که هیچ کدام ربطی مستقیم با آموزه های تکوینی و تشریعی جهان بینی اسلامی ندارد. برای بررسی مفهوم شهر در دین اسلام باید به مهمترین کتاب آن یعنی قرآن کریم و همچنین سنت پرداخته شود تا شاید بتوان ویژگی های تکوینی و تشریعی شهر اسلامی را دریافت. در این مقاله برای کاوش در مفهوم شهر از روش پدیدارشناسی و تأویل متن استفاده شد و چهار مفهوم(بلد، قریه، مدینه و مصر) ازکتاب مبین برای شهر استخراج گردید که ویژگی های این مفهوم توسط تفاسیر علمای مطرح دین و بررسی روایات مربوطه توسط آنها روشن و تکمیل شد و این ویژگی ها با نظریات شرق شناسان درباره ی شهر اسلامی و با نظریات جدید شهرسازی در جهان و همچنین با ویژگی های شهر معاصر(اسلامی) مقایسه و تطبیق گردید. بررسی های انجام شده نشان می دهد که در شریعت اسلامی برای نحوه ی زیست انسانها و سبک زندگی آنها دستورالعمل های مشخص وجود دارد که تعیین کننده ی شرایط زیست آنها در شهر می شوند و در نهایت شهر تحت تاثیر این شیو ه ی زیست و سبک زندگی شکل می گیرد و کالبد آن را در کنار عوامل دیگر(فرهنگی، جغرافیایی و ...) می سازد.آنچه امروزه شهر اسلامی نامیده می شود، بسیار دور از آموزه های یاد شده است و نمی تواند شهر اسلامی باشد. شهری اسلامی است که هم ظاهر آن و هم باطن آن اسلامی باشد.
بازتعریف مفهوم گردشگری شهری با محوریت مخاطب سالمند
حوزههای تخصصی:
گردشگری شهری فُرم بسیار مهمی از گردشگری در سطح جهان است که به دلیل مطرح شدن گفتمان جهانی شدن و ظهور مفاهیمی چون اقتصاد دانشبنیان، طبقهی خلاق، تشخّص مکان و امثالهم به یکی از بحثهای داغ محافل مدیریت شهری در سالهای اخیر بدل شده است؛ در عرصهی رقابتی منتج از این جریانات، از اهم چالشهای پیش روی مدیران و متولیان امور شهری، شناسایی نیازهای مخاطب و عوامل تأثیرگذار بر آن میباشد؛ یکی از این عوامل، عامل جمعیت شناختی و به طور خاص وضعیت انفجاری رشد جمعیت سالمندان در عصر حاضر است که از پیِ آن، خیل عظیمی از متقاضیان سالمند را به بخش ثابتی از بازار گردشگری شهری در دنیا و ایران بدل کرده و در کنار مباحثی چون طراحی همهشمول و دسترسپذیری منجر به شکلگیری مفاهیمی چون «گردشگری برای همه» و «گردشگری خاکستری» شده است. در همین راستا، با نظر به پتانسیلهای گردشگری موجود در ایران، اهمیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی توسعهی این صنعت برای ایران به عنوان یکی از کشورهای درحال توسعه، روند رو به رشد جمعیت سالمندان در این کشور و ضرورت اختصاص سهمی از جهانی شدن و تعامل با دنیا به خود، نوشتار حاضر در پی آن است با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و به عنوان دیباچهای بر بحث گردشگری شهری با تأکید بر سالمندان، ضرورت پرداختن به عمدهترین متقاضی گردشگری شهری در سالهای آتی را عنوان سازد.
تأثیر پدیده مال سازی بر فضایِ شهری امروز ایران
حوزههای تخصصی:
امروزه به سادگی از کنار بسیاری از مسائل شهری عبور می کنیم چراکه تصور می کنیم که این مفاهیم کاملاً بدیهی و مرسوم هستند. یکی از مسائل امروز ایران خصوصی سازی فضای عمومی در قالب مال ها و مراکز خرید جدید است. محققانی که درباره این مراکز نوشته اند، آن ها را فضاهایی محصور می دانند که از طریق نظارت جامع، امنیت و جدایی اجتماعی توصیف می شوند. آن ها اهمیت اقتصادی و اجتماعی مال را در چند دهه مورد بررسی قرار داده اند و معتقدند که طراحی مال ها مصرف کنندگان را جذب و جلب می کند، گروه های آسیب پذیر را حذف می کند و مانع آزادی بیان می شود. همچنین این گونه فضاها اغلب برای کاهش عمومیت فضای عمومی از طریق محدود کردن تعامل اجتماعی، محدود کردن آزادی های فردی و حذف جمعیت های نامطلوب، مورد انتقاد قرار می گیرند. به طورکلی در قالب چهار دیدگاه کلی گروه های اجتماعی، کنترل و نظارت، طراحی و دسترسی می توان پدیده مال سازی در ایران را به چالش کشید و به بررسی این موضوع پرداخت که علّت این مسئله کدام بوده و با توجه به کدام هدف شکل گرفته و ادامه روند آن جامعه را با چه عارضه ای مواجه خواهد ساخت.
راهکارهای ارتقاء ایمنی در فضاهای باز پیرامونی ساختمان های بلند مسکونی (نمونه ی مورد مطالعه: برج بین المللی تهران)
حوزههای تخصصی:
نیاز به سکونت به منزله ی اساسی ترین رکن زندگی بشر مطرح است، تامین چنین نیازی مستلزم فضا و محملی است، و از آنجایی که امروزه تمایل به شهرنشینی افزایش یافته و در قبال چنین مهاجرتی شهر با کمبود زمین برای تامین فضای سکونت افراد مواجه است و نیز راهکار تامین سرانه ی سکونت افراد به دو صورت اتفاق می-افتد، نخست گسترش در سطح، سپس گسترش فضای سکونت در ارتفاع است، با نظر به آنکه امکان گشترس شهر در سطح محدود بوده، راهکار دوم (گسترس در ارتفاع) مورد توجه قرار می گیرد، به این ترتیب بلندمرتبه سازی از اهم مسائل روز معماری مسکونی محسوب می شود؛ و از آنجایی که در بلندمرتبه سازی نمی توان از نیروهای جانبی چون باد و زلزله چشم پوشید، توجه به امنیت افراد امری ضروری به شمار می آید، لذا در این پژوهش سعی شده تا با استفاده از منابع کتابخانه ای و مستندات به استخراج مبانی نظری، تعریف و دیدگاه نظریه پردازان پرداخته شود، سپس به دسته بندی ساختمان ها مبادرت ورزیده و به این ترتیب مفاهیم مستخرج، در قالب دیاگرامی تحت لایه های دفاعی تهیه و تنظیم شده و مورد بررسی و ارزیابی قرار می گیرد سپس با نمونه ی مورد مطالعه (برج بین المللی تهران) مطابقت می یابد. ترتیب لایه اول (فضای خارجی)، لایه دوم (فضای داخلی) و لایه سوم (ساختمان) در ایمنی فضاهای پیرامون ساختمان های بلند مرتبه علی الخصوص ساختمان های بلندمرتبه مسکونی نقش بسزایی دارد. این پژهش از نوع کاربردی بوده و نتایج آن می تواند در مسکن و شهرسازی در بازنگری مبحث پدافند غیرعامل در مبحث 21 مقررات ملی سازمان نظام مهندسی ساختمان مورد استفاده معماران و شهرسازان قرار گیرد.
بررسی میزان پیاده مداری در خیابان فردوسی شاهین شهر و تأثیر آن بر تعامل اجتماعی شهروندان
حوزههای تخصصی:
با شروع انقلاب صنعتی،اختراع اتومبیل و گسترش شهرها، به تدریج اولویت دادن به نقش عابر پیاده و فضاهای پیاده محور در شهرها و فضاهای شهری کمرنگ شده و از کیفیت فضایی عرصه های عمومی شهر ، فضاهای باز شهری و پیاده راه ها کاسته شده است؛ عرصه هایی که خود به عنوان بستر و خاستگاه، نقش محوری در ارتقای سطح تماس ها،ارتباطات و تعاملات اجتماعی بین شهروندان ایفا می کنند. امروزه اغلب فضاهای عمومی شهری و خیابان ها به دلیل افزایش بی رویه وسایل نقلیه و وابستگی الگوی زندگی شهری به آ نها، به شدّت تحت سلطه ماشین درآمده است. در این راستا عدم توجه به مقیاس انسانی و نادیده گرفته شدن نیازهای عابرین پیاده از معضلات پیش رو می باشد، به طوری که کمبود و نبود کیفیت در پیاده راه ها منجر به تضعیف حضور و تعاملات اجتماعی شهروندان شده است.شکل گیری و توسعه اغلب فضاهای شهری، خیابان ها حتی کوچه ها، در شهرهای جدید ایران، بر مبنای مقیاس سواره و مسائل مربوط به ترافیک است. محورهای باریکی که در حاشیه محورهای سواره در خیابان های شهری به عنوان »پیاده رو « وجود دارد، گویی پس مانده هایی از فضای اصلی سواره است که فقط برای تردّدهای ضروری شهروند پیاده باقی مانده است. خیابان فردوسی مهم ترین خیابان شاهین شهر است به دلیل وجود کاربری های تجاری ،تفریحی، درمانی، خدماتی، اداری که در این خیابان وجود دارد. خیابان فردوسی شریان درجه 2 است و به دلیل نقش اجتماعی این خیابان نقش ترافیکی هم پیدا کرده است.به دلیل شلوغی و ترافیک ، تعاملات اجتماعی در این خیابان به شدت کاهش پیدا کرده است. در ساعات مختلف دارای اختلال ترافیکی ما بین اتومبیل ها و عابرین پیاده، امکان وقوع تصادفات، اتلاف وقت و زمان برای عبور، ایجاد تنش های فردی بین اجتماع در حال عبور و رانندگان، نا بسامانی رعایت قوانین مدنی و اجتماعی، صرف هزینه های مادی و معنوی برای کنترل ترافیکی و همچنین برای عبور عابران پیاده از خیابان هم مشکلاتی به وجود آورده است. هدف از این پژوهش تبیین معیار های خیابان پیاده مدار در راستای ایجاد مکان سوم در خیابان فردوسی شاهین شهر است. این تحقیق یک پژوهش توصیفی- تحلیلی و فرآیند آن ترکیبی ( کمی و کیفی) می باشد.
ساماندهی کالبدی جداره شمال غربی میدان فردوسی حد فاصل خیابان شهید قروی و غرب خیابان انقلاب (برنامه ریزی بر اساس مبانی برنامه ریزی کالبدی)
حوزههای تخصصی:
توجه به فضای شهری و برنامه ریزی کالبدی فضاها جهت بالا رفتن سطح کیفی آن ها از جمله مواردی است که امروزه مورد توجه بسیاری از معماران و شهرسازان قرار گرفته است. توجه به نیازهای کالبدی یک فضای شهری ، برقراری پیوند میان عملکردها و عناصر بصری محیط و ارتباط آن ها با اعمال و رفتار اجتماعی شهروندان جهت درک بهتر آن فضای شهری در ساماندهی کالبدی محیط شهر موثر خواهد بود. بنابراین در این پژوهش سعی بر آن بوده تا بررسی شود که نقاط قوت و ضعف موجود در محدوده مورد مطالعه کدام است؟ هم چنین فرصت ها و تهدیدات محدوده مورد مطالعه در کجاست؟ بنابراین با بررسی وضع موجود یک فضای شهری و تحلیل و واکاوی نقاط ضعف و قوت آن حوزه ، اشکالات مربوط به قرارگیری فضاهای مورد نظر بیان می شود. بدین منظور ابتدا به شناخت حوزه مورد نظر پرداخته و با تحلیل در آن منطقه، نیازهای کاربران هم چنین عوامل موثر و تاثیرگذار در آن فضا از نظر کالبدی و اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از این پژوهش مطالعه و بررسی وضع موجود در میدان فردوسی (جداره شمال غربی حد فاصل خیابان شهید قروی و غرب خیابان انقلاب )، هم چنین برنامه ریزی کالبدی معماری و ارائه طرح ساماندهی مکانی و فضایی عملکردهای شهری در آن حوزه می باشد. روش پژوهش در این مطالعات با رویکردی توصیفی تحلیلی است که از طریق جمع آموری اطلاعات و حضور در محل به تحلیل آن ها پرداخته و با ارائه جداولی swotنقاط قوت و ضعف مکان مورد نظر را بیان و در جهت بهبود وضع موجود آن راهکارهایی ارائه شد تا بتوان کیفیت آن نقطه از فضای شهری را برای شهر و افراد آن بالا برد و فضایی توام از سرزندگی را برای شهر فراهم کرد. هم چنین میتواند این راهکارها به منظور اصلاح آن محیط مورد استفاده طراحان شهری و معماران قرار گیرد.
تغییر کاربری تطبیقی میراث صنعتی، رویکردی براساس بازیافت انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
45-53
حوزههای تخصصی:
تعیین نسبت بهینه پنجره به دیوار در جبهه جنوبی ساختمان های آموزشی در کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
105-115
حوزههای تخصصی:
مصرف انرژی ساختمان به شدت به مشخصات حرارتی پوسته خارجی آن وابسته است. در این میان، پنجره ها به دلیل مقاومت حرارتی کم در کنار عبور مستقیم انرژی تابشی، تاثیر قابل ملاحظه ای بر مشخصات حرارتی پوسته ساختمان دارند، بنابراین تعیین نسبت بهینه پنجره به دیوار در هر اقلیم اهمیت بسیار زیادی دارد. هدف از این پژوهش تعیین متغیرهای تاثیرگذار بر نسبت بهینه پنجره به دیوار در جبهه جنوبی شهر کرمان براساس مشخصات حرارتی پوسته ساختمان است. روش تحقیق، ترکیبی از برداشت میدانی و شبیه سازی نرم افزاری است. در برداشت میدانی، نسبت پنجره به دیوار جنوبی در ۲۶ تک فضا مربوط به ۱۶ نمونه از خانه ها و مدرسه های تاریخی شهر کرمان اندازه گیری، ترسیم و تحلیل شدند. نتایج نشان داد نسبت پنجره به دیوار ۵ تا ۱۵٪ بیشترین فراوانی را بین نمونه های برداشت شده داشته است. در شبیه سازی نرم افزاری، ضریب انتقال حرارت پنجره و دیوار و همچنین ضریب بهره حرارتی خورشیدی با درنظرگرفتن بار حرارتی سالیانه تحلیل، و درنهایت نسبت ۳۰٪ به عنوان نسبت بهینه پنجره به دیوار مشخص شد. درمجموع می توان نتیجه گرفت اگر صرفاً تحلیل حرارتی را مد نظر داشته باشیم، نسبت بهینه پنجره به دیوار در جبهه جنوبی دیوار در شهر کرمان، در صورت استفاده از شیشه های تک جداره برابر ۱۵٪ و در صورت استفاده از پنجره دوجداره برابر ۳۰٪ می شود، مشروط بر آن که ضریب بهره حرارتی خورشیدی پنجره از ۴/۰ کمتر نباشد. نتایج پژوهش همچنین وابستگی زیاد بار حرارتی سالیانه ساختمان به ضریب بهره حرارتی خورشیدی پنجره ها را نشان داد. بر این اساس، درنهایت پیشنهاد اضافه شدن این شاخص به مشخصات حرارتی پنجره ها در پیوست ۹ مبحث ۱۹ ارایه شده است.
بهینه سازی تناسبات بازشو و جبهه نورگیری با رویکرد کاهش مصرف انرژی در ساختمان های اداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
117-123
حوزههای تخصصی:
اهداف: بهینه سازی مصرف انرژی در ساختمان ها که بخش بزرگی از کل انرژی مصرف شده در کشور را شامل می شوند، اهمیت زیادی دارد. پنجره نیز به عنوان رابط محیط داخل و خارج ساختمان بخش تاثیرگذاری بر این مساله است. هدف از این پژوهش، بهینه سازی بازشو در فضای اداری در شهر تهران از نظر دریافت نور کافی و کاهش مصرف انرژی است. روش ها: شبیه سازی و بهینه سازی بازشو به صورت پارامتریک در گرسهاپر و آنالیز اهداف با استفاده از پلاگین هانیبی و لیدیباگ صورت گرفت. اتونومی فضایی نور روز و شدت مصرف انرژی برای تناسبات و موقعیت های متنوع پنجره در هشت جهت متغیر محاسبه شد. یافته ها: پنجره در جبهه شمال شرقی و بعد از آن در شرق، بهترین نتایج را داشته اند. نسبت پنجره به دیوار ۲۰ تا ۲۸% با طول و عرض به ترتیب به طور میانگین ۵۳/۶ و ۹/۰متر برای مدل پژوهش ایده آل ترین پاسخ ممکن بود. فاصله جداره پنجره ها از لبه دیوار و فاصله لبه بالای پنجره از کف به ترتیب به طور میانگین ۶۵/۰ و ۲۲/۲متر بود. نتیجه گیری: استفاده از روش های نوین شبیه سازی مقداری طراحان را قادر سازد تا با رویکردهای علمی، انتخاب های آگاهانه تری در فرآیند طراحی داشته باشند. چارچوب قابل تکرار ارایه شده در این پژوهش می تواند برای ساختمان هایی با کاربری یا موقعیت و تناسباتی متفاوت به کار گرفته شود و درنهایت طراحان را قادر سازد که با افزایش بهره وری فضا، نقشی موثر در توسعه پایدار داشته باشند.
تجلی مفاهیم اسلامی و قرآنی در آثار دوره صفویه و قاجار (مطالعات موردی: مسجد- مدرسه چهارباغ و آستان شاه عبدالعظیم(ع))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
191-202
حوزههای تخصصی:
اهداف: تجلی مفاهیم اسلامی و قرآنی در آثار دوره صفویه و قاجار موضوعی بسیار مهم در درک معماری اسلامی ایرانی است. هدف از مطالعه حاضر، نمایش تاثیر قرآن مجید در شکل دهی آثار دوره های صفویه و قاجار بود. ابزار و روش ها: این مطالعه با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی و تحقیقات میدانی به مقایسه تطبیقی نقوش کاشی کاری دو بنای مهم از این ادوار پرداخت. یافته ها: یافته ها نشان دادند که در دوره صفوی رنگ های غالب کاشی کاری لاجوردی و فیروزه ای و در دوره قاجار زرد و نارنجی بوده است. خط غالب در مجموعه چهارباغ ثلث و کوفی- بنایی و در آستان حضرت شاه عبدالعظیم (ع) نستعلیق بود. در کاشی دوره صفوی نقوش هندسی و گیاهی هر کدام به صورت مجزا و ساده به کار رفته بودند، ولی در دوره قاجار، استفاده تلفیقی از نقوش گیاهی و هندسی با جزییات فراوان مشاهده شد. همچنین مشخص شد که با توجه به تاثیر هنر غرب بر هنر قاجار، نقوش آن از حالت روحانی خارج شده است و استفاده از نقوش طبیعت گرا مانند نقوش انسانی، جانوری، گل ها و میوه ها تحت تاثیر هنر غربی در هنر کاشی کاری معماری ایران به وجود آمدند. همچنین قرآن مجید منبع الهام هنرمندان و طراحان آثار دوران اسلامی بوده است. نتیجه گیری: مروری بر دو نمونه موردی مطالعه شده، مسجد- مدرسه چهارباغ و آستان شاه عبدالعظیم (ع) نشان دهنده آن است که آیات قرآن مجید را می توان منشا ایده پردازی هنرمند در درک آثار دوره صفویه و قاجار دانست.
بررسی شیوه تصویرگری فرشتگان «اسرافیل، جبرئیل و میکائیل» در سه نسخه از کتاب عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات قزوینی (نسخه کتابخانه ملی فرانسه،463؛ کتابخانه ملی 3443-46 وچاپ سنگی طهران، 1283)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عجایب المخلوقات قزوینی کتابی بسیار جامع و کامل است در حوزه معرفی موجودات عجیب و غریب و ماورایی که نام این موجودات در مذاهبی همچون مسبحیت و، اسلام در قالب داستان ها و رهنمودهای عرفانی اورده شده است. عجایب المخلوقات قزوینی به باورها و داستان های مذهبی که در گذشته توسط پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) گفته شده است را به صورت تصویری ارائه داده است. یکی از این باورهای اشاره شده در این کتاب، وجود و نقش فرشتگان و جایگاه آنان در طبقات آسمان است. در این مقاله به بررسی شیوه تصویرپردازی سه فرشته اعظم خداوند، اسرافیل، جبرئیل و میکائیل در سه نسخه از کتاب های عجایب المخلوقات و غرائب الموجودات قزوینی می پردازیم. این سه نسخه شامل: نسخه کتابخانه فرانسه،463، نسخه کتابخانه ملی 46-3343 و نسخه چاپ سنگی طهران، 1283می باشد. سه نسخه مذکور در دوره های مختلفی به تصویر کشیده شده اند و شامل باز تعریف های جدیدی در مورد این سه فرشته می باشند. روش تحقیقی به صورت توصیفی -تطبیقی انجام گرفته است. می توان مشاهده کرد در تصویرپردازی فرشتگان مدل انسانی برای آن ها قائل شده اند.
ارزیابی آسیب پذیری شبکه حمل و نقل در شرایط زلزله جهت تعیین مراکز تامین آب جایگزین (نمونه مورد مطالعه: شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۸
1 - 15
حوزههای تخصصی:
زلزله به عنوان یک پدیده طبیعی آسیب های جدی به انسان وارد می کند. یکی از مهم ترین تدابیر قبل از وقوع زلزله، آگاهی از میزان آسیب پذیری زیرساخت های شهری است. شبکه حمل ونقل به عنوان یکی از زیرساخت های اصلی شهر می تواند در شرایط بحرانی به زیرساخت آب رسانی کمک کرده و با انتقال آب توسط تانکر به مراکز تامین آب، آب رسانی به مردم را تداوم بخشد. آنچه در اینجا ضروری به نظر می رسد، بررسی میزان آسیب پذیری شبکه حمل ونقل در برابر زلزله است تا بتوان تمهیدات لازم را ارایه داد. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان آسیب پذیری شبکه حمل ونقل شهر همدان ازنظر شاخص های منتخب و تعیین مراکز تامین آب جایگزین است. به لحاظ روش شناسی علمی، این پژوهش رامی توان از نوع توصیفی- تحلیلی دانست که داده های توصیفی از طریق مطالعات کتابخانه ای گردآوری و با انجام عملیات میدانی، بخشی دیگر از داده های موردنیاز به دست آمده است. بدین منظور میزان آسیب پذیری مسیرها در هریک از شاخص های منتخب (تراکم جمعیتی، قدمت بنا، دسترسی به فضای باز، فاصله از گسل و...) بررسی شده و نقشه آسیب پذیری کلی حاصل از تلفیق کلیه شاخص ها در مسیرهای حمل آب با بهره گیری از روش مقایسه زوجی و نرم افزار ArcGis تهیه شده است و درنهایت بادرنظرگرفتن نیاز آبی هر ناحیه و میزان آسیب پذیری مسیرهای حمل آب، تعداد مراکز تامین آب جایگزین مشخص شده است که برای ناحیه یک 3 مرکز، ناحیه دو 5 مرکز، ناحیه سه 3 مرکز و ناحیه چهار2 مرکز پیشنهادشده است.