فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۰۱ تا ۴٬۹۲۰ مورد از کل ۲۹٬۵۸۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
بسیاری از ﺁﺛﺎﺭ ﻫﻨﺮی ﻋﺼﺮ ﻗﺎﺟﺎﺭ، ازجمله کاشی کاری، نقش مایﻪ ﻫﺎی ﻫﻨﺮ ﺍیﺮﺍﻥ باستان را بازتاب می دهند. این درحالی است که دوران پهلوی اول را دوره تاریخی باستان گرایی در هنر معاصر ایران معرفی می کنند؛ اما شرایط تاریخی و اجتماعی خاص دوران قاجار را می توان زمینه ساز این جریان در سال های بعد دانست. تأثیر شرق شناسی و فعالیت های باستان شناسان اروپایی در این گرایش موضوعی در هنر قاجار مؤثر بوده است. رویکرد نشانه شناسانه نقش مایه های باستان گرایانه قاجار به تشخیص مؤلفه های شرق شناسی در نمونه موردی پژوهش یاری خواهد رساند. کاشی کاری های قاجار بهترین بستر برای ردیابی گرایش های باستان گرایانه در معماری قاجارند. نمونه هایی از کاشی کاری های باستان گرایانه از پنج عمارت قاجاری شیراز در این پژوهش بررسی شده است. هدف از پژوهش دسته بندی نشانه های باستان گرایانه کاشی های قاجار به منظور استخراج مؤلفه های شرق شناسانه آن است. سؤال پژوهش این است که چه مؤلفه ها و نشانه هایی را می توان در تشخیص جریان شرق شناسی در نمود باستان گرایانه نقوش کاشی کاری های دوران قاجار تشخیص داد؟ بر اساس مطالعات، این فرضیه مطرح شد که احتمالاً آثار باستان گرایانه قجری نشانه ای نمایه ای از تأثیر گرایش های شرق شناسانه در هنر این دوران است. یافته های پژوهش، ضمن تأیید فرضیه، مشخص کرد که مؤلفه ها و نشانه های شرق شناسانه در نمونه های بررسی شده شامل نقوش تزئینی باستانی، نقش برجسته و بناهای باستانی، مؤلفه های فیگوراتیو باستانی، مؤلفه های مشروعیت بخش و مؤلفه های شخصیت های اساطیری است. همچنین مشاهده مستقیم نتایج فعالیت های باستان شناسان در مناطق باستانی شیراز و کپی برداری از این آثار را می توان از عوامل رواج نقوش باستان گرایانه در عمارت های قاجاریه شیراز دانست. در این پژوهش، با روش تحلیلی و توصیفی و با تأکید بر روش نشانه شناسی لایه ای، نمونه آثار مدنظر از عمارت های شیراز بررسی شده است. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای همراه با مشاهدات نویسنده از نمونه کاشی های مدنظر بوده است
الگوی اکوویلیج، رهیافتی کارآمد در جهت توسعه پایدار روستاهای درون شهری (مطالعه موردی: روستاشهر فرحزاد شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
۸۷-۷۱
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف از این پژوهش، معرفی الگوی اکوویلیج به عنوان رهیافتی کارآمد در جهت پایداری سکونت گاه های انسانی و پاسخی مناسب به چالش های موجود در روستاشهرهایی که در مواجهه با توسعه فیزیکی شهرها قرار گرفته اند، می باشد. روش ها: روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی می باشد. بدین صورت که در بخش نظری به بررسی و استخراج اصول اکوویلیج ها از طریق بررسی و تحلیل متون (روش اسنادی) پرداخته شده و چارچوب مفهومی و اهداف عام توسعه پایدار روستاشهرها مبتنی بر الگوی اکوویلیج تدوین گردیده است. در بخش مطالعات تجربی، مطالعات میدانی و بازدید از محل به منظور شناخت بهتر نمونه پژوهش و آشنایی با مسائل آن صورت گرفته و چارچوب طراحی شهری روستاشهر فرحزاد پس از انتخاب گزینه مفهومی برتر بر اساس تکنیک فرایند تحلیل سلسه مراتبی تدوین گردیده است. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، الگوی اکوویلیج دارای چهار بعد اصلی زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و هیجده اصل می باشد که در روستاشهر فرحزاد، بعد زیست محیطی و سپس بعد اجتماعی و اقتصادی دارای بیشترین اهمیت می باشند. چارچوب انتخابی روستاشهر فرحزاد بر اساس تکنیک فرایند تحلیل سلسه مراتبی، بر مبنای تأکید بر نقش گردشگری و مسکونی روستاشهر و در نظر گرفتن دو محدوده محلی و گردشگری می باشد. نتیجه گیری: الگوی اکوویلیج، الگویی همه جانبه در راستای توسعه پایدار روستاشهر فرحزاد و روستاشهرهای هدف می باشد. اصول و اهداف اکوویلیج هر دو بعد ماهوی و رویه ای را در برمی گیرد که با فرایندی از پایین به بالا و مشارکت ساکنان و نهادهای محلی انجام پذیر می باشد.
مطالعه تطبیقی نگاره پادشاهی جمشید و تصویر دربار او در شاهنامه بایسنقری و شاه طهماسبی از منظر شمایل شناسی اروین پانوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شخصیت های مهم و افسانه ای شاهنامه فردوسی، جمشید است. جمشید شاه و جزئیات حکومت او در برخی نگاره های دونسخه به تصویر درآمده است. نگاره پادشاهی جمشید در شاهنامه بایسنقری و نگاره دربار جمشید در شاهنامه طهماسبی هردو بازنمایی تصویری پادشاهی جمشید و عملکردهای او است. اهمیت موضوع در هر دو نگاره ضرورت انجام پژوهش حاضر را ایجاب کرده و هدف پژوهش، شناسایی چگونگی بازنمایی شخصیت جمشید در شاهنامه بایسنقری و طهماسبی و نیز شناخت وجوه اشتراک و افتراق ویژگی های جمشید و نوع تصویرسازی صحنه ها در دو نگاره می باشد. بنابراین دو پرسش مطرح شده است: 1- شخصیت جمشید در دو نگاره پادشاهی جمشید و دربار جمشید در شاهنامه های بایسنقری و طهماسبی چگونه و با چه ویژگی هایی بازنمایی شده است؟ 2- چه عوامل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی باعث شده جزئیات بیشتر و دقیق تری در نگاره شاهنامه شاه طهماسب نسبت به شاهنامه ی بایسنقری اعمال شود؟ شایان ذکر است پژوهش پیش رو با جست وجو در منابع کتابخانه ای و مشاهده دو نمونه نگاره، به شیوه توصیفی- تحلیلی- تطبیقی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد نگاره شاهنامه طهماسبی نسبت به نگاره شاهنامه بایسنقری جزئیات دقیق تری از حکومت جمشید را ارائه کرده و حکومت جمشیدشاه مقتدرانه تر، پرتجمل تر و به صورت عناصر تصویری بیشتر و مفصل تر بازنمایی شده به طوری که تعداد عناصر انسانی در نگاره بایسنقری 15 نفر و در نگاره طهماسبی 28 نفر به همراه تصویر دو دیو می باشد.
مروری بر فرسودگی زیستی در آثار تاریخی ایران با تأکید بر مصالح معماری متخلخل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران با داشتن آثار هنری _ تاریخی متنوع ساخته شده از سنگ، آجر و خشتی به عنوان یکی از 10 کشور برتر در این حوزه شناخته می شود. عوامل فیزیکی، شیمیایی و زیستی در همکاری مشترک، از هم زیستی تا هم ستیزی، باعث فرسودگی زیستی می شوند. هر نوع تغییر نامطلوب در خواص مواد که به وسیله فعالیت های حیاتی ارگانیسم های زنده رخ می دهد را فرسودگی زیستی می نامند. فرسودگی زیستی آثار تاریخی _ هنری در کشورهایی با تاریخ کهن و داشتن ابنیهء تاریخی مورد توجه بسیاری از دانشمندان قرار گرفته است. ارگانیسم های زنده که می توانند موجب بروز فرسودگی زیستی شوند، به عنوان عوامل فرسایش زای زیستی شناخته می شوند. این عوامل با تشکیل بیوفیلم برروی سطوح باعث فرسودگی زیستی می شوند. موادی که در اثر فعالیت های موجودات دچار تغییر و فرسودگی می شوند به دو دسته آلی و غیر آلی تقسیم می شوند. توسعه گونه های زیستی خاص در مواد ساختاری خاص، بر اساس ماهیت، خواص مواد و عوامل محیطی خاص (ترکیبات معدنی، pH، درصد نسبی مواد معدنی مختلف، شوری، رطوبت و بافت دما، رطوبت نسبی - RH، شرایط نور، اکسیژن) تعیین می شود. در مقاله حاضر به بررسی عوامل فرسودگی زیستی آثار تاریخی _ هنری ساخته شده از مواد متخلخل در ایران پرداخته شده تا با ارزیابی عوامل موثر بر فعالیت ارگانیسم ها و تکثیرشان بر روی آثار تایخی _ هنری و درک مکانیزم های مربوط به فرسودگی زیستی طراحی راهکارهای مناسب برای کنترل و حفاظت بکار گرفته شود.
نگاهی به شگردهای آشنازدایی در آثار محمد سیاه قلم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم اردیبهشت ۱۴۰۰ شماره ۹۵
51 - 60
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مفهوم آشنازد ایی معنای هنر را نشان د اد ن چیزها به صورت نو و غیره منتظره د ر نظر می گیرد . چنانکه از بررسی اجمالی آثار برمی آید ، کارهای محمد سیاه قلم د ارای ویژگی ها و خصوصیاتی است که د ر مقایسه با جریان کلی نگارگری، که همواره برپایه معیارهای مشخصی شکل گرفته، نوعی آشنازد ایی را به نمایش می گذارد . د ر این راستا پژوهش حاضر با این سؤال اساسی روبه روست که محمد سیاه قلم با استفاد ه از چه شگرد هایی فارغ از معیارهای نگارگری د ست به آشنازد ایی زد ه است؟ هد ف پژوهش: بررسی شگرد های آشنازد ایی به کارگرفته شد ه توسط محمد سیاه قلم است. بررسی آثار هنری با رویکرد های نظری هنر همچون مفهوم آشنازد ایی از آن روی حائز اهمیت است که از سازوکار به کارگرفته شد ه د ر آثار هنری پرد ه برمی د ارد و مشخص می کند هنرمند با چه شگرد هایی به طولانی شد ن اد راک حسی به عنوان یک غایت زیباشناسانه د ست زد ه است.روش پژوهش: توصیفی-تحلیلی است و اطلاعات به صورت کتابخانه ای جمع آوری شد ه اند . همچنین تلاش شد ه با توجه به نمونه های موجود ، مصاد یق تصویری مناسب نیز جهت فهم بهتر مطالب ارائه شود .نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از آن است که محمد سیاه قلم د ر موارد ی همچون انتخاب موضوع، ایجاد ترکیبات جد ید ، به کارگیری تشخیص و همچنین استفاد ه از شگرد هایی مانند اغراق، تکرار و چگونگی به کارگیری شیوه های اجرا از قواعد نگارگری فراتر رفته است. این گونه به نظر می رسد که چگونگی به کارگیری شگرد های یاد شد ه امکان بررسی مفهوم آشنازد ایی را د ر د و سطح ساختاری و غیرساختاری د ر آثار او فراهم می کند .
راهبردی برای افزایش اعتبار ارزیابی های کیفی در مداخلات حفاظتی آثار تاریخی نمونه موردی: مقبره خواجه اتابک کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۹۶
5 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: ارزیابی مداخلات حفاظتی انجام شده بر روی آثار تاریخی زمینه ساز تبادل تجارب، اصلاح رویکردها در انتخاب شیوه مداخله و جلوگیری از تکرار خطاهای جبران ناپذیر در حفاظت آنهاست. نظر به پیچیدگی فرایند ارزیابی و نیز عدم ارائه راهبردهایی که بتوانند با بالابردن قابلیت اعتبار این ارزیابی، نتایج آن را قابل اعتماد و استناد کنند، در ایران، مداخلات حفاظتی یا مورد ارزیابی قرار نمی گیرند و یا بدون داشتن راهبردی معین، اغلب به صورت سلیقه ای ارزیابی می شوند. هدف پژوهش: استخراج مؤلفه های تأثیرگذار بر اعتمادپذیری ارزیابی هایی که با رویکرد تعیین سطح اعتبار علمی مداخلات انجام می شود و دستیابی به راهبردی برای افزایش اعتبارپذیریِ فرایند ارزیابی و صحتِ نتایج حاصل از آن و کاربست آن بر روی یک نمونه موردی برای آزمون راهبرد ارائه شده هدف این پژوهش است. روش پژوهش: در این تحقیق کاربردی، ابتدا مؤلفه های تأثیرگذار بر اعتمادپذیرکردن ارزیابی، با استفاده از مطالعات اسنادی و تحلیل توصیفی، از متون و منشورهای حفاظتی استخراج شده و سپس از طریق تحلیل کیفی و با روش استدلال منطقی، راهبردی برای ارزیابی تدوین شده است. برای انجام ارزیابی بر روی اثرِ نمونه و با هدف آزمونِ راهبرد، ارزش های هویت یافته اثر و اولویت ها و اهداف حفاظت گر در زمان مداخله، در جریان یک مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق در اختیار متخصصین حفاظت گر محلی قرار داده شد. در نهایت، نتایج نظرسنجی که با استفاده از پرسشنامه انجام شد، به صورت کیفی تحلیل و ارائه شد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که برای ارزیابی کیفی مداخلات حفاظتی، می توان از راهبردی مبتنی بر میزان توجه به اصل فهم مشارکتی اثر، ارجاع به اصول پنجگانه حفاظت و نیز ارتقای آگاهی ارزیاب از اصول پنجگانه و ارزش های اثر استفاده کرد. همچنین کاربستِ راهبرد حاصل بر روی مقبره خواجه اتابک نشان داد که درجه اعتبار و مقبولیت علمی مداخله، در حوزه حفاظت تزئینات گچبری، از برتری نسبت به مداخله مهار تاق برخوردار است.
مدلسازی خطای بصری«تغییر اندازه در مناظر شهری» بر ادراک نقاط کانونی شهر، مطالعه موردی: کریدور بصری پیاده راه آیت الله طبسی به حرم مطهر امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۴
46 - 53
حوزههای تخصصی:
رؤیت پذیری نقاط کانونی، حاصل اطلاعات تصویری بر شبکیه چشم و چگونگی ادراک فرم است. تدوین اصول رؤیت پذیری نقاط کانونی، مستلزم شناخت فضای بصری در «بعد افق» و «بعد فاصله» و سیگنال های محیط زمینه ای است. سؤال اصلی این پژوهش این است که چگونه می توان با محاسبه خطای بصری و تأثیرات عناصر پیش زمینه (مزاحم)، نقاط کانونی (نشانه شهری) را جانمایی کرد؟به طور کلی هدف این پژوهش، تدوین روشی است که با استفاده از آن می توان به وسیله شیوه آرایش ابنیه و طراحی فضای شهری و معماری، بر رؤیت پذیری نقاط کانونی شهر افزود. این پژوهش از نظر ماهیت و روش علی و از نظر هدف، توسعه ای است. جهت سنجش ارتباط میان ساختار کالبدی، ادراک بصری و محاسبه میزان خطای بصری، از مدلسازی هندسی و تکنیک واقعیت مجازی، استفاده شد. نمونه موردی نقطه کانونی و نشانگر حرم مطهر رضوی و ساختمان های پیاده راه «آیت الله واعظ طبسی»، با نرم افزار sketch up، مدلسازی شد. نتایج پژوهش نشان داد که نقطه ای (M) در کریدور بصری نقطه کانونی وجود دارد که در آن براساس دید دوچشمی، ارتفاع نقطه کانونی و نشانگر، برابر، و قبل از M ارتفاع نقطه کانونی بزرگتر و بعد از آن کوچکتر ادراک می شود. از این رو براساس محاسبات هندسی موقعیت نقطه M با توجه به ارتفاع نقطه کانونی- نشانگر و فاصله نقطه کانونی تا نشانگر مدلسازی شد و صحت آن با توجه به تکنیک واقعیت مجازی، پیاده راه آیت الله واعظ طبسی به سمت حرم مطهر امام رضا(ع)، مورد تأیید قرار گرفت. از این رو، چیدمان نشانه های شهری باید متناسب با این موضوع در فضای شهری صورت گیرد.
ارتقاء قابلیت ساختاری پوسته های سین کلاستیک متقارن دورانی در معماری با الهام از ویژگی های هندسی پوسته تخم پرنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
۱۱۶-۹۶
حوزههای تخصصی:
اهداف: مطالعه بر روی پوسته های طبیعی، از دیرباز مورد توجه معماران قرار گرفته است. پژوهش حاضر بر روی پوسته های «سین کلاستیک متقارن دورانی»، با نام پوسته های آر.اس.اس متمرکز شده که به اختصار پوسته های «سین کلاستیک دورانی» نامیده شده است. این پژوهش به ارتقاء قابلیت های ساختاری این پوسته ها در معماری با استفاده از الگوی پوسته تخم پرنده در طبیعت پرداخته است. روش ها: روش تحقیق این پژوهش توصیفی-تحلیلی و تطبیقی است و از منابع اولیه این حوزه و نرم افزار تحلیلی متلب استفاده نموده تا از طریق تحلیل سطوح تخم پرنده به عنوان یک پوسته سین کلاستیک دورانی طبیعی، به چگونگی افزایش ظرفیت های ساختاری این سطوح در معماری بپردازد. یافته ها: ابتدا معرفی پوسته های سین کلاستیک دورانی و گونه شناسی فرمی آن ها با تمرکز بر پوسته تخم پرندگان صورت گرفته است. در ادامه به مساله بهینگی پوسته تخم پرندگان و الگو پذیری بهینه فرمی و ساختاری این پوسته ها در معماری پرداخته شده است. در نهایت با تفسیر و تحلیل داده ها، به تحلیل پارامترهای بهینگی سطوح پوسته های تخم مرغی پرداخته و از نتایج آن در سطوح سین کلاستیک دورانی معماری بهره گیری شده است. نتیجه گیری: با بهره گیری از ابزارهای تحلیل دیجیتال در مدل سازی پارامتریک پوسته تخم پرندگان، می توان به پوسته های بهینه تر سین کلاستیک دورانی در معماری معاصر دست یافت. پوسته هایی با حداقل مصالح و قابلیت اجرای سریعتر و آسانتر نسبت به پوسته های دیگر برای پوشش فضایی مناسب دهانه های بزرگ.
بررسی آرا و نظرات یوهانی پالاسما با نگاهی به مقاله ی «هندسه ی احساس، نگاهی به پدیدارشناسی معماری»
منبع:
معماری شناسی سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۰
198-204
حوزههای تخصصی:
تاثیر گذاری مستقیم فلسفه بر معماری از ویژگی های دوره معاصر می باشد. علیرغم تحقیقات بسیاری که در این زمینه انجام شده است، پیوند بین فلسفه و معماری دانشی است که هنوز جای بحث و تعمق دارد. برای شناخت بیشتر این حوزه، باید به بررسی نظریات پیشگامان این حوزه پرداخت. در این میان یوهانی پلاسما معمار و نظریه پرداز معماری معاصر، نظریات ارزشمندی در حوزه پدیدارشناسی و نقد معماری مدرن دارد. پالاسما در نوشته های خود اشاره به معماری چند حسی دارد و در آثارش به بررسی میزان تاثیر تمام حواس پنج گانه بر درک انسان از معماری می پردازد. در این پژوهش به تحلیل یکی از مقالات وی تحت عنوان «هندسه ی احساس، نگاهی به پدیدارشناسی معماری» پرداخته شده است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی چگونگی تأثیر فرم معماری بر تجربه ی فضایی، چگونگی تجربه ی یک معماری با کیفیت و چگونگی تبدیل تحلیل پدیدارشناسی به روشی برای بررسی معماری، از دیدگاه یوهانی پالاسما می باشد. در همین راستا به بررسی انگاره های ذهنی، بینایی و اهمیت نور، صدا و سکوت و ... در معماری پرداخته شده است. روش تحقیق مقاله ی حاضر، توصیفی- تحلیلی و از نوع کیفی است که به واکاوی اندیشه های فلسفی یوهانی پالاسما در معماری و از طریق مقاله ی وی می پردازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که عینیت هرکدام از وجوه پدیدارشناسی را می توان در عناصر معماری ایرانی نیز یافت و با بررسی و پرداختن به آثار و اندیشه های فیلسوفانی همچون یوهانی پالاسما می توان کیفیت فضاهای خلق شده را بالاتر برد و به ایجاد تجربه های فضایی دست یافت.
عکس های جوئل پیتر ویتکین و ناخودآگاه جمعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
123 - 130
حوزههای تخصصی:
عکاسی جوئل پیتر ویتکین از مرگ، ناقص الخلقه ها، دوجنسه ها و ... در کنارِ بازگوییِ خاطراتی غریب از کودکی از زبانِ خودِ ویتکین، همواره ذهنِ منتقدان را به سمتِ نوشتنِ تحلیل های روان کاوانه ی فرویدی و مبتنی بر زندگیِ شخصی بر آثار او کشانده است. اما هدف این مقاله کنار زدنِ این گونه تحلیل ها و بررسی این فرضیه بوده که دلیل تکرارهای ناخودآگاهِ این درونمایه ها در آثار ویتکین را نه در زندگیِ شخصی او بلکه در ناخودآگاهِ جمعیِ بشر می توان یافت. یکی از نمودهای بارزِ ضمیرناخودآگاه جمعیِ بشر اساطیر هستند، بنابراین این کار از طریق یافتنِ همسانیِ میان درونمایه های موردِ علاقه ی ویتکین و درونمایه های اسطوره ای کهن انجام گرفته است. این پژوهش کار خود را با بررسی عکس های ویتکین از اسطوره ها و یافتن ارتباط میان آن ها و درونمایه های تکرارشونده در آثار او آغاز می کند. سپس با کنار هم قرار دادنِ درونمایه های تکرارشونده، در عکس هایی از ویتکین که در ظاهر بی ارتباط با اسطوره ها هستند حضور پنهان اسطوره های کهن را می کاود. پژوهش، کیفی و روش تحقیق تحلیلی بوده است و نتایج نشان داده است که درونمایه های تکرارشونده در آثار ویتکین در کنار یکدیگر با یک شبکه ی اسطوره ای شباهت و تطابق دارند بنابراین تأثیر ضمیر ناخودآگاه جمعی بر آثار عکاسی ویتکین اثبات شده و دریچه ی تازه ای برای تحلیل آثار او را می گشاید.
تحلیل مفهوم هنرمند کنشگر با تکیه بر اندیشه هانا آرنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
17 - 25
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش هنرمند در زندگی بشری ازآن رو که همواره با کلیشه های بسیار روبه رو بوده، موضوعی چالش برانگیز است. در این میان کلیشه های هنرمندِ نابغه و هنرمند متعهد، با نگاهی تقلیل گرا به نقش هنرمند، قدرت اثر هنری در زندگی بشری را نادیده گرفته اند؛ این مقاله با تکیه بر آرای هانا آرنت به دنبال تحلیل موقعیتی به نام «هنرمندِ کنشگر» و پاسخ به این پرسش است که اثر هنری چگونه بر زندگی بشری تأثیر گذاشته و نقش فعال هنرمند در جامعه چیست؟
در این مقاله با روشی توصیفی و تحلیلی، بر نگاه آرنت به فعالیت کنش تکیه کرده و از رابطه آن با داستان پردازی، به تحلیل نقش اثر هنری در زندگی بشری پرداخته تا نشان دهیم، هنرمند می تواند از طریق اثر هنری، «داستانی» جدید برای هر ابژه در جهان مشترک، طلب کند و دنیایی از «داستان ها» را بر روی جهانی از اشیا که در میان ما قرار دارند، بنا کند. در این صورت بندی هنرمند کسی است که به خلق داستانی جدید، معناهای قراردادی و تثبیت شده را از بین برده و با خلق معناها و روابط جدید میان چیزها، بداهت امر بدیهی را زیر سؤال می برد. بدین ترتیب کنشگری هنرمند یعنی به راه اندازی داستانی جدید در جهان محسوسات از طریق اثر هنری.
ارزیابی فضای شهری بر مبنای انطباق فضای فیزیکی، ذهنی و اجتماعی (نمونه موردی: پارک حاشیه ای چمران – کلانشهر شیراز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
75 - 90
حوزههای تخصصی:
کیفیت فضای شهری نشانه ای از میزان کیفیت محیط می باشد. با توجه به ماهیت پیچیده ای که فضاهای شهری دارند برای ارزیابی آنها با توجه به رویکرد هر تحقیق می توان از شیوه هایی متناسب استفاده نمود؛ ارزیابی فضای شهری می تواند بر اساس مجمموعه ای از ملاکها و معیارها انجام شود که صاحبنظران مختلف ارائه نموده اند، همچنین می توان ارزیابی فضای شهری را در سطوح و لایه های مختلف انجام داد که در آن انطباق یا عدم انطباق سطوح مختلف ارزیابی ملاک موفق یا ناموفق بودن فضای شهری تلقی گردد، این تحقیق با هدف ارزیابی فضای شهری در سه سطح فضای فیزیکی، ذهنی و اجتماعی و در دو مقیاس کلان و خرد مورد انجام گرفته است و نظریه تولید فضای هنری لوفور به عنوان نظریه مبنا مدنظر قرارگرفته است. سایت چمران شیراز با توجه به وسعت، قابلیت های گسترده و چندعملکردی بودن آن به روش مطالعه موردی به عنوان بستر ارزیابی این تحقیق انتخاب گردیده است. نوع تحقیق ترکیبی و روش تحقیق اکتشافی و با استراتژی استقرایی با استفاده از تاکتیک های مشاهده مستقیم و بررسی ساختار سایت و تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارائه پرسشنامه به متخصصان و غیر متخصصان است. از جمله نتایج این تحقیق اینکه چند عملکردی بودن فضا و گستردگی قابلیتها در سطوح مختلف ارزیابی فیزیکی، ذهنی و اجتماعی می تواند نشان از غنی بودن فضا باشد به گونه ای که فضا با توجه به اقتضائات زمانی و شرایط اجتماعی واکنش های متناسب را نشان داده و حتی با وجود تعارضات و تناقضات احتمالی بتواند کارکرد قابل قبولی را در مجموع از خود نشان دهد و در گذر زمان کارکردها و نقش های جدیدی نیز متناسب با تغییرات اجتماعی بپذیرد و این قابلیتی است که هر فضای شهری آنرا در خود ندارد و می توان با استخراج خصوصیاتی از یک فضای شهری که آنرا دارای توانمندی انطباق با شرایط مختلف می نماید در طراحی های آتی از این موضوع بهره گرفت.
واکاوی ماهیت دگرفضاهای شهر تهران (محدوده مرکزی) با تاکید بر زمینه فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
17 - 29
حوزههای تخصصی:
پررنگ شدن نقش فضاهای نیمه عمومی (مانند کافه ها، سالن های تئاتر، گالری ها) نشان از تمایل به ایجاد اجتماعاتی متفاوت با گفتمان رسمی در لایه های زیرین جامعه دارد که جنسی از تفاوت را نسبت به دیگرفضاهای شهر نشان می دهدند. هدف اصلی این پژوهش شناسایی ماهیت این فضاهای متفاوت (دگرفضاهای) شهر تهران(در محدوده مرکزی) و نقش آن ها با تاکید بر زمینه فرهنگی ای است که در آن شکل گرفته و گسترش می یابند. در فرایند روش شناسی، از پارادایم تفسیری/برساخت گرا و روش مردم نگاری نظریه مبنایی استفاده شده است. در نتیجه ی این پژوهش 6 مقوله ی اصلی برای معرفی دگرفضاها به دست آمد که عبارتند از درون مایه فرهنگی- هنری، تفاوت، وجود تفکر انتقادی در کاربران فضا، اهمیت مقوله ی فضا، مکان اندیشه ورزی و معنادار بودن فضا. در نهایت برای تبیین نظریه با توجه به وجه مردم نگارانه ی پژوهش، متن مردم نگارانه نیز نگارش شد و مفهوم "دگرفضای تأملی- خیال انگیز " به عنوان مقوله هسته برای معرفی ماهیت فضاهای مورد سوال این پژوهش ارائه شد. این دگرفضاها علی رغم شباهت هایی که با اصطلاحات مشابه در متون نظری دارند (هتروتوپیا، فضای سوم و مکان سوم)، طبق یافته های این پژوهش، به طور کامل منطبق بر هیچکدام از این مفاهیم نبوده و ویژگی های منحصر به فرد خود را دارند.
اصول تطبیقی معماری پایدار بناهای مسکونی بومی در اقلیم های خشک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
223 - 233
حوزههای تخصصی:
معماری و ساخت مسکن از گذشته دور یکی از دغدغه های مهم بشر بوده و در عین حال، ارتباط مستقیمی با شرایط آب و هوایی داشته است. مطالعه این الگوی معماری و کمیت و کیفیت آن نقش مهمی در ارتقای معماری پایدار دارد. در پدیده گرم شدن کره زمین و آلودگی شهرها، صدمات جبران ناپذیری به محیط زیست وارد نموده است؛ از این رو توجه به بهره گیری از منابع انرژی فسیلی و محدودیت منابع سوخت های فسیلی با تاکید بر اصول معماری پایدار و بناهای بومی و استفاده از آن جهت مشارکت در حل این بحران ضروری می نماید. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی و در دو بخش مبتنی بر سامانه کیفی و روش توصیفی انجام گرفته است. بررسی و تحلیل نمونه های انتخابی اقلیم های خشک بر اساس سه معیار تناسبات کالبدی، سازماندهی فضایی و معیارهای مرتبط با شرایط محیطی انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که معماری بومی در اقلیم های گرم خشک ارتباط تنگاتنگی با شرایط آب و هوایی دارد و با طراحی و اتخاذ مناسب ترین رویکردها می توان به معماری پایدار در این مناطق دست یافت. اهداف پژوهش: 1.تشخیص میزان انطباق معماری بومی با اقلیم مناطق خشک. 2.تدوین دستورالعمل مناسب بر اساس ویژگی های معماری بومی مناطق سرد و گرم و خشک. سوالات: 1.معماری مناطق خشک چه تاثیرپذیری از محیط دریافت دارد؟ 2.چه تشابه و تضادی بین اقلیم گرم و خشک و سرد و خشک وجود دارد؟
تبیین شیوه طراحی قالی لچک و ترنج با صحنه های گرفت وگیر و شکار، محفوظ در موزه میهو، کیوتو، ژاپن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از صحنه های گرفت و گیر و شکار، ریشه در هنر ایران باستان دارد و با مفاهیم اسطوره ای و آیینی این نقوش در ارتباط است. در دوره اسلامی نیز این صحنه ها، ابتدا، در نقاشی و کتاب آرایی استفاده شده است و سپس، در دوره صفویه در طراحی نقشه های قالی به طور گسترده بازتاب یافته است. در این دوره، صحنه های گرفت و گیر و شکار با نقشه قالی های افشان، ترنجی و لچک و ترنج ترکیب شده است که نمونه موجود در موزه میهو در ژاپن، یکی از آن هاست. در این جستار، سعی شده است تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، شیوه طراحی نقشه این قالی تبیین گردد. پژوهش حاضر، ضمن بررسی اجزای مختلف نقشه قالی محفوظ در موزه میهو، که عبارتند از: لچک، ترنج، کتیبه، سرترنج، حاشیه و زمینه، به دنبال پاسخ گویی به این پرسش است که، از چه روشی در طراحی نقشه قالی مذکور استفاده شده است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که، نقشه این قالی دارای طرحی چند لایه است. طراحی لایه اول، که طرح لچک و ترنج است، به صورت یک چهارم صورت گرفته است. سپس، در لایه دوم، طرح یک بار در طول تکرار شده و با تغییرات جزیی در قسمت انتهای زمینه، نقشه به صورت یک دوم درآمده است. سپس، در لایه سوم، طرح قالی یک بار در عرض تکرار شده و صحنه گرفت و گیر دو اژدها به قاب مرکزی ترنج به روش سراسری افزوده شده است. بنابراین، هنگام بافت، نقشه قالی به طور کامل در اختیار بافنده قرار گرفته است.
بررسی تأثیر عوامل روان شناختی رنگ و نور بر ادراک آسایش حرارتی - مطالعه موردی: ساختمان های تجاری منطقه 2 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدل های ارزیابی آسایش حرارتی برای تعیین شرایط حرارتی قابل قبول محیط همچون محدوده دما، رطوبت و جریان هوا بکار می روند. میزان سوخت وساز بدن و پوشش افراد، عوامل مختلف محیطی همچون دما و رطوبت و عوامل روان شناختی بر ارزیابی آسایش حرارتی تأثیر می گذارند. اغلب، دشواری اندازه گیری عوامل روان شناختی باعث نادیده گرفتن آن ها می شود. بر اساس نظریه هایی همچون نظریه رنگ- حرارت این عوامل بر ادراک آسایش حرارتی اثر محسوس می گذارند. نظریه رنگ- حرارت تأثیر نور و رنگ های گرم و سرد بر ادراک ذهنی از دما را مشخص می کند. در این تحقیق تأثیر این عوامل بر ادراک افراد از دما، رطوبت و جریان هوا بررسی شده است. در این راستا از مدل نظرسنجی احساس حقیقی و از پرسشنامه استفاده شده است. 65 فروشنده از واحدهای تجاری منطقه 2 تهران به سؤالات پرسشنامه ها پاسخ داده اند. برای کنترل عوامل مؤثر دیگر و اعتبارسنجی تحقیق، از آزمون کرونباخ آلفا استفاده شده است. نتایج نشان داده اند که در فصل زمستان، میزان رضایت از وضعیت حرارتی، رطوبتی و جریان هوای داخلی در فضا های گرم بیشتر است. همچنین در فصل تابستان در فضا های سرد، ادراک آسایش حرارتی مخصوصاً از لحاظ رطوبتی و جریان هوا بهتر است. ضمناً احساس ناراحتی از شرایط حرارتی بیشتر در سر، گردن و قفسه سینه بوده است. بنابراین فضا های گرم از لحاظ نور و رنگ برای زمستان و فضا های سرد برای تابستان مناسب هستند.
تحلیل ارزیابانه چالش های رویه ای مدیریت شهری با رویکرد تحلیل محتوا گرانهیم و لاندمن(مورد پژوهی: کلانشهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
85-105
حوزههای تخصصی:
گس تردگی و پیچیدگی مس ائل شهری و رش د و توسعه روز اف زون ش هرها، مدیری ت ام ور ش هر را ب ه وظیفه ای دش وار تبدیل نموده اس ت .برخی مسائل موجود در شهر ، ناملموس و پنهان هستند اما مهم تر و بنیادی تر از مسائل آشکار شهر به شمار می آین د. این پژوهش در پی پاسخگویی به این سوال است که مهمترین چالش های رویه ای مدیریت شهری در کلانشهر اهواز کدامند.در جهت پاسخ به این سوال پس از مطالعه متون نظری و نیم نگاهی به پژوهش های مرتبط با موضوع مدیریت شهری در تحلیل ترکیبی و چند مرحله ای ،ابتدا در مرحله اول از مجموعه مدیران شهری ، مردم و متخصصین مصاحبه ای نیمه ساختار یافته صورت گرفت . بنابر بنیادین بودن شیوه تحلیل محتوای گرانهیم ،داده ها با استفاده از رویکرد تحلیل محتوا و به روش گرانهایم و لاندمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. سپس در مرحله دوم با استفاده از پرسشنامه ای، درون مایه های کشف شده از بخش اول مطالعه توسط متخصصین با تجربه حوزه شهرسازی و مدیریت شهری ، بر اساس ضریب اهمیت امتیاز دهی و با کمک آزمون فریدمن در نرم افزار SPSS اولویت بندی شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که ، مهمترین و بنیادی ترین چالش های حوزه مدیریت شهری در کلانشهر اهواز از دیدگاه متخصصین مربوط به قوانین ، ساختار و اخلاق حرفه ای می باشد.
ملی گرایی و مدرنیسم: بازاندیشی طراحی اسکاندیناویایی در کانادا (1970- 1950)
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۳
161 - 186
حوزههای تخصصی:
ارزیابی مولفه های تاب آوری محلات شهری امن در مناطق کویری با بهره گیری از مدل دلفی (مورد پژوهی : محله نعیم آباد یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
37 - 54
حوزههای تخصصی:
امروزه اکثر مناطق شهری و سکونتگاه ها در موقعیتهای جغرافیایی ساخته و بنا شده اند که از نظر خطرات طبیعی در معرض انواع تهدیدات و سوانح طبیعی و مصنوع توسط انسانها هستند. دیدگاهی که تا امروز در مدیریت شهری سانحه به آن توجه می شده است بیشتر دیدگاهی مقابله گرایانه و کم کردن خطرات بوده است. در این میان تاب آوری مفهومی است که اخیرا و در رویا رویی با عدم قطعیتها و ناشناخته ها بکار برده می شود . انگیزه و هدف از این مطالعه ، ارزیابی مولفه های تاب آوری محلات شهری امن در مناطق کویری با بهره گیری از مدل دلفی در محله نعیم آباد یزد بدون در نظر گرفتن تهدید مخاطره خاصی می باشد. بنابراین، ابتدا مؤلفه ها و ابعاد مطرح در تاب آوری شهری از بررسی تعداد زیادی از مقالات و پایان نامه های داخلی و خارجی مرتبط استخراج و تدقیق گردید. سپس با استفاده از مدل دلفی، نظرات خبرگان و مدیران ارشد شهرداری یزد، اساتید شهرسازی دانشگاهی یزد و نیز مطالعات مقایسه ای ، بعدها و مؤلفه های پایانی نگارندگان مقاله ارایه شد و با بررسی و مورد تحلیل قرار دادن پرسشنامه ها و مطالعه و ارزیابی دقیق مولفه های تاب آوری محلات شهری امن در مناطق کویری در ابعاد و مؤلفه های مختلف مورد اعتبار سنجی و سنجش قرار گرفت. مطابق تحلیل و محاسبات آماری و مطالعات انجام شده در مدل دلفی، شاخصهایی همچون میزان مشارکت شهروندان ، تمایل به حفظ معیارهای فرهنگی و پس اندازها و سرمایه خانوارها از عوامل موثر بر مولفه های تاب آوری محلات شهری امن در متاطق کویری می باشند.
تبیین ارزیابی ذهنی مطلوبیت منظر صوتی بازار تبریز و اثرپذیری آن از تواتر و دلیل حضور افراد در بازار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
59 - 72
حوزههای تخصصی:
عوامل متعددی در مطلوبیت منظر صوتی اثرگذار هستند که دلیل حضور فرد در فضای شهری و تواتر مراجعه از جمله آن است. در تحقیق حاضر تأثیر این مسئله در مطلوبیت منظر صوتی بازار تبریز موردمطالعه قرار گرفته است. برای روشن شدن نحوه ادراک افراد مختلف از منظر صوتی بازار، از پرسش نامه استفاده شده که 384 نفر از سه گروه مورد آزمون قرار گرفته اند. همبستگی اسپیرمن بین مؤلفه-های مطروحه محاسبه شده و از لحاظ آماری معنادار است. هرچه میزان مواجهه با منظر صوتی بیشتر باشد، خوشایندی آن کمتر می-گردد. به طوری که کسبه بازار مشخصاً منظر صوتی بازار را نسبت به سایرین نامطلوب تر درک می کنند. گردشگران به علت فراغت بال و مدت کم مواجهه با صدای بازار، آن را خوشایندتر از سایرین تلقی می کنند. در فضاهای آرام و آسوده بازار تبریز مهم ترین عاملی کاهنده آسایش صوتی و مطلوبیت منظر صوتی، بروز ناگهانی صداهایی با اختلاف تراز صوت است.