فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۰۱ تا ۲٬۴۲۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
حفاظت معماری و نسبت آن با تاریخ معماری، با نگاه به تجربه حفاظت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حفاظت معماری و تاریخ معماری هریک مفهوم و حوزه جداگانه ای دارند. حفاظتْ حفظ اثر تاریخی و استمرار حیات آن را دنبال می کند و تاریخ معماری به دنبال شناخت و فهم معماری گذشته است. حفاظت با بناهای تاریخی که شواهد تاریخ معماری محسوب می شوند، سروکار دارد که علاوه بر سرنوشت این شواهد، تحقیق تاریخ معماری نیز اهمیت می یابد. در این تحقیق، به دنبال آنیم که بفهمیم رابطه حفاظت معماری و تاریخ معماری چگونه به وقوع می پیوندد و در این رابطه، چه نسبتی میان این دو قابل تصور است؟ هدف از این نوشتار، فهم این نسبت برای پیشبرد تاریخ معماری ایران است. روش تحقیق به کاررفته، توصیفی تحلیلی و با اتکا به استدلال های عقلی است. راه به دست آوردن داده ها کتابخانه ای و در موارد محدود، مشاهدات میدانی بوده است. برای تبیین موضوعْ حفاظت در جایگاه عمل و جایگاه نظر شناسانده شده و تاریخ معماری در دو معنای تاریخ (1) معماری و تاریخ (2) معماری به کار رفته است. نقطه تلاقی و اشتراک حفاظت و تاریخ معماری در فضای کاری حفاظت و در دو پرده اصلی به وقوع می پیوندد. پرده نخست مربوط به مطالعات مقدماتی حفاظت است؛ زیرا اثر تاریخی (اثر معماری) را به درستی نمی توان مرمت کرد مگر آنکه به درستی شناخته شود و بخش مهمی از این شناخت در حوزه تاریخ معماری روی می دهد. پرده دوم در حین انجام عملیات حفاظتی روی می نماید. به این نحو که ممکن است نشانه هایی در بنای تاریخی آشکار شود که تا پیش از این شناخته شده نبود؛ این آثار درواقع شواهد تازه ای است که دست مایه ای برای تاریخ معماری محسوب می شود. نحوه عمل حفاظت و تاریخ معماری، آن ها را در نقش پیش برنده (خادم) یا سدکننده (مانع) نسبت به هم آشکار می کند. تجربه حفاظت در ایران نیز بیان کننده رابطه میان حفاظت و تاریخ معماری است که آغاز جدیِ آن از میانه دهه 1340ش است. تاریخ نگاریِ معماریِ بناها و مجموعه هایی از قبیل مسجدجامع اصفهان، کاخ عالی قاپو، کاخ چهل ستون اصفهان، مسجدجامع اردستان، گنبد سلطانیه و دیگر بناها در حین حفاظت و مرمت به انجام رسید. مطالعات منتشرشده نشان می دهد شناختی که در حین حفاظت از بناها حاصل شده، مبتنی بر شواهد و اسناد پنهان در بنا بوده و نسبت به تاریخ نگاری هایی که از راه های دیگر حاصل شده، متفاوت است.
بررسی تغییرات نوشته (حروف گذاری) در پوستر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتن تبیین گفتار است و نوشته را شکل بصری سخن می توان شمرد. از اولین آثار چاپی تا اولین پوستر نوشته در پیوند با کلام و حلقه واسطه میان محتوی پیام و گیرنده است. نوشته اگرچه در قالب خوشنویسی و یا تایپو گرافی ارائه شود در آثار گرافیکی حائز اهمییت است. پوستر از دو بخش مهم تصویر و نوشته شکل می گیرد. در این مقاله به بررسی اهمیت نوشته در پوستر، وتحولات آن طی یکصد سال اخیر می پردازیم. در تحولات پوستر همواره نوشته نقش و جایگاه ویژه داشته وتغییر آ ن در تغییر سبک های طراحی گرافیک موثر است. همچنین گرافیک در قرن بیستم از سبک های نقاشی نیز تاثیراتی اخذ کرد که در ضمن این تحقیق بدان پرداخته خواهد شد. این تاثیرات به نحوه کاربرد نوشته یا حروف در سبک های نقاشی مربوط است. به نظر می رسد در طی سال ها با و جود انواع گرایشات وتغییرات کاربرد نوشته در اثر گرافیکی، محور عمده این تغییرات بر خوانایی و وضوح ویا عدم اهمیت خوانایی وروشنی نوشته مطرح گشته است. در چند سال اخیر این بحث به گرافیک ایران نیز کشیده شد. در این جا با مطرح کردن انواع گرایش ها در این زمینه بی آنکه مجال پرداختن به آن در ایران را داشته باشیم، کوشش شده تحولات نوشته ویا تایپو گرافی بررسی شود.
باغ و باغ سازی در فرهنگ ایرانی و زبان فارسی
منبع:
باغ نظر ۱۳۸۳ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ضمن اشاره به اهمیت زبان در تولید، حفظ و تداوم فرهنگ و هویت در جامعه، به یکی از دست آوردهای زبان فارسی در انتقال یک حوزه معنایی و نظام مفهومی میپردازیم. این حوزه معنایی همانا بیان فرهنگی - مفهومی فضاهای سبز طراحی شده و ساخته شده توسط جامعه ایرانی در طول تاریخ است. برای نامیدن اینگونه فضاها در زبان فارسی از لغات متعددی استفاده می شده است. مجموعه این کلمات و معانی مرتبط با آنها یک انگاره ذهنی- فرهنگی را ترسیم و تصویر می کند که می توان آنرا الگوی فرهنگی – تاریخی باغسازی بومی و با هویت ایرانی دانست. الگویی که در ضمن، در طول زمان، متحول و متنوع شده ولی متاسفانه امروزه ما اطلاع زیادی از آن نداریم. در نهایت هدف این مقاله آن است که خواننده را با ارتباط متقابل و پویای فرهنگ - زبان- فضا، و این بار در رابطه با طراحی فضاهای سبز، در ایران آشنا نماید. از سوی دیگر این مقاله در صدد نشان دادن روش متفاوتی در تفسیر فضاهای انسان ساخت گذشته در ایران است. شاید این روش بتواند به شناخت برخی از ناشناخته های موجود در مورد فلسفه وجودی و تفسیر اینگونه فضاها کمک کرده و ما را در مورد پیوند بین گذشته، حال و آینده، در فرایندهای برنامه ریزی و طراحی های محیطی در ایران، یاری رساند.
چیدمان معماری داخلی: مقدمه ای بر نظام چینش اثاث و اسباب زندگی در خانه های سنتی ایران
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف آشنایی با اثاث و نحوه چیدمان آن ها با رویکردی معمارانه در خانه های صفویه و قاجار، نگاشته شده است. جامعه مورد مطالعه خانه های مردم عادی است و با هدف بارز شدن تمایزها به صورتی بسیار مختصر به خانه های اشراف و خانواده های حکومتی اشاره می گردد. تحقیق از نوع تفسیری تاریخی است و جمع آوری شواهد با روش کتابخانه ای (کتب و اسناد تصویری مربوط به بازه زمانی قاجار و صفویه) صورت گرفته است.
در کنار آن ها تصاویر و اسناد ثبت شده به صورت نگاره ها و کروکی ها به عنوان شواهد تاریخی مورد استفاده قرار گرفته اند. در رابطه با آنچه سیاحان و مورخان از دیدار با ایران نوشته اند باید گفت بخش اعظم مطالب در مورد اثاث خانه ها به صورت توصیفی است و کمتر تحلیلی صورت گرفته است. در تحلیل های مذکور نقش ذهنیت های فرهنگی و اجتماعی شخص مورخ را نمی توان نادیده انگاشت.
در سفرنامه ها، اشاراتی محدود و مختصر در باب توصیف موضوع چیدمان داخلی خانه ها بیان شده است که از دلایل این قلت می توان به مواجهه غیرمستقیم مستشرقین با اندرون خانه های مردم عامی اشاره کرد. رابطه محدود مسلمانان با غیرمسلمانان و وجود و قوت تقیدات دینی و عرفی حاکم بر جامعه منجر به تفکیک آشکار اندرونی (حرم) و بیرونی شده، ارتباط سفرنامه نویسان را با آنچه در داخل خانه ها می گذرد سلب کرده است. در این میان اقلیت های مذهبی که احساس قرابت بیشتری با مورخان غیربومی دارند تمایل بیشتری به پذیرایی از ایشان داشته اند. به عنوان مثال می توان به هولتسر، سیاح و عکاس اروپایی اشاره کرد که کمتر تصویری از اندرون خانه های معمول ایران دارد در حالی که تصاویر بسیاری را در خانه های منطقه جلفا در اصفهان به ثبت رسانیده است. همچنین برخی مورخان مانند پولاک به اقتضای پیشه و تخصص (پزشکی) فرصت بیشتری برای نفوذ به خانه های ایرانی داشته اند.
نقاشی ها و نقاشان چهل ستون
حوزههای تخصصی:
این نوشته به معرفی هنرمندان نقاش و آنانی که خود نقاشان شاخصی بودند ولی به حکم زمان آثار هنرمندان نسل های پیشین خود را تعمیر کردند، اختصاص دارد. وجه مشترک تمامی این اساتید اعم از نقاشان اولیه و تعمیرکاران آثار انها آن است که همگی از برجسته ترین اشخاص و چهره های شناخته شده زمان خود بوده اند...
جواهرات کالدر
منبع:
هنرنامه ۱۳۸۰ شماره ۱۲
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش ، بررسی آثار کالدر (Calder) در قالب جواهرسازی است که تاکنون ناشناخته مانده است و البته برای رسیدن به این مقصود راهی جز بررسی کتب اندک موجود ، آن هم به زبان لاتین نبود ؛ که در تاریخچه و مبحث جواهرات از آنها استفاده شد ؛ ولی در فصل آخر که به بررسی تاثیرپذیریها و تاثیر گذاریهای کالدر میپردازد ، خود به تجزیه و تحلیل پرداخته و برداشتهای شخصی خود را آوردهام که امید است این برداشتها درست باشند. به طور کلی ، آثار هنری کالدر به سه دسته تقسیم میشوند ، ابتدا آثار متحرک او که من در این جستار نام «جنبان» در مقابل Mobile به آنها دادهام و شامل آثاری هستند که به وسیلهی نیروی موتور و با تکیه بر دانش کالدر در زمینهی مهندسی مکانیک ساخته شدهاند...
دختر بهرام بیضایی از تئاتر می گوید
حوزههای تخصصی:
آشنایی با برخی کاربردهای لیزر در زمینه ی حفظ و مرمت آثار نقاشی روی چوب
حوزههای تخصصی:
امروزه کاربرد فن آوری لیزر در زمینه های فن شناسی، آسیب شناسی و اجرای عملیات حفظ و مرمت آثار تاریخی، امری اثبات شده است.
این فن آوری در زمینه ی حفظ و مرمت آثار نقاشی روی چوب نیز، کاربردهای مختلفی دارد که عبارتند از:
1- شناسایی رنگدانه ها.
2- زدودن چرکی ها و آلودگی های سطحی، زدودن لایه های نا مطلوب مثل ورنی های اکسید شده و تغییر رنگ یافته و برداشتن رو رنگی ها (Over Painting) در صورت نیاز.
3- تهیه ی مدل سه بعدی از پانل ها که یک روش مستند سازی و مستند نگاری دقیق بوده و می تواند وضعیت حفاطتی لایه های تشکیل دهنده ی اثر را به خوبی مشخص کند، از جمله وضعیت چوب تکیه گاه، آسیب هایی که به آن وارد شده، حفره های پنهان، ترکها، شکافها، میزان تاب برداشتگی پانل و سایر مشخصات. همچنین در مواردی، لایه های پنهان مثل پیش طرح ها (Under Drawing) را مشخص می کند.
در تمام زمینه های مذکور، فعالیت هایی انجام گرفته و مقالاتی نیز انتشار یافته است که در اینجا مختصراً به سه مورد، جهت آشنایی پرداخته خواهد شد.
گرافیک تبلیغات چاپی در رسانهها
حوزههای تخصصی:
جایگاه اصناف فتوت در هنر ایران
حوزههای تخصصی:
پای صحبت اسکار کوکوشکا
صور جلالی در معماری اسلامی ایران
منبع:
فارابی ۱۳۷۷ شماره ۲۹
حوزههای تخصصی:
تضمنات سیاسی سینمای «عباس کیارستمی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معمولاًسینمای سیاسی را سینمایی می دانند که به یکی از امور مشخصاً سیاسی - واقعه، زندگی نامه و یا فرایند سیاسی- بپردازد. در حالی که به نظر می رسد این تعریف نه جامع و نه مانع است و در شمولیت بر فیلم هایی که سویه های هنجاری سیاسی دارند، اما ضرورتاً مسئله ای سیاسی را روایت نمی کنند، ناتوان است. از این رو لازم است با بازاندیشی در این تعریف، مؤلفه های سینمای سیاسی هنجاری را شناسایی کرد. مقاله حاضر با هدف انجام چنین کاری، به کاوش در وجوه هنجاری سیاسی آثار «عباس کیارستمی»، سینماگر مشهور ایرانی می پردازد
منظر ادراکی شهر؛ آسیب شناسی منظرشهری تهران
منبع:
منظر مرداد ۱۳۸۹ شماره ۹
حوزههای تخصصی:
ارتباط سینما با ادبیات در تاریخ یکصد ساله ی سینمای ایران
منبع:
فارابی ۱۳۷۹ شماره ۳۷
حوزههای تخصصی:
اتنوموزیکولوژی: یک بازبینی شناخت شناسانه و پیشنهاد دو مدل تحقیق
منبع:
هنر بهار ۱۳۷۸ شماره ۳۹
حوزههای تخصصی: