فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۲۹٬۵۸۱ مورد.
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۲
109-117
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، روند توسعه جوامع به سمت مدرنیته و پیشرفت شتاب فزاینده ای گرفته است. یکی از شاخص های کلیدی این توسعه، رشد و گسترش شهرها و صنعت ساختمان در آنهاست که نقش بسزایی در ارتقای کیفیت زندگی ایفا می کند. از این رو، شاهد ساخت و ساز بناهایی لوکس با سبک های خاص و کیفیت مرغوب توسط برخی از سازندگان هستیم. ساخت این نوع ساختمان ها به عنوان سرمایه گذاری های قابل توجه، مستلزم ترجمه دقیق الزامات و خواسته های مشتریان به زبان مهندسی در مراحل طراحی، اجرا و بهره برداری است. این تحقیق یافته های یک تلاش پژوهشی را ارائه می دهد که با نظر سنجی فازی، پس از تشخیص معیارهای تشکیل دهنده ساختمان های مسکونی لوکس، کیفیت مورد نظر مشتریان و راه های ارتقای کیفیت آن ساختمان ها را ارزیابی کرده است. نظریه مجموعه فازی به دلیل سازگاری آن برای استدلال تردیدآمیز یا تقریبی که شامل تفکر شهودی انسان است، برای استفاده در تمام مراحل تحقیق انتخاب شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بیش از هر زمان دیگری به طرز چشمگیری، معنای لوکس در املاک مسکونی تغییر کرده است و کیفیت جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است. با تحلیل خانه کیفیت دو مرحله ای فازی مدلی جهت ارتقاء سطح مدیریت کیفیت با 12معیار ارائه شده است که به ترتیب "مدیریت زمان و هزینه"، "به کارگیری BIM" و " مدیریت بهره برداری" اولویت های تاثیر گذار آن هستند.
واکاوی نقش نفوذ پذیری فضا در افزایش تعاملات اجتماعی در مراکز فرهنگی و هنری
حوزههای تخصصی:
بهره گیری از ﻃﺮاﺣﯽ نفوذپذیر، ﺗﺠﻬﯿﺰات ﻗﺎﺑﻞﺗﻨﻈﯿﻢ و تنوع کارکردی متنوع، تعاملات اجتماعی در اماکن فرهنگی هنری را ﻓﺮاﻫﻢ ﻣﯽﮐﻨﺪ. مراکز فرهنگی ﻓﺮﺻﺖﻫﺎی ﻣﻨﺤﺼﺮﺑﻪ ﻓﺮدی ﺑﺮای افراد ﻓﺮاﻫﻢ می کند ﺗﺎ در ﻣﺤﯿﻄﯽ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽﺗﺮ، جذاب تر و نشاط آورتر ﺗﻌﺎﻣﻞ داﺷﺘﻪ و مهارت های ﺧﻮد را بتواند پیدا، شکوفا و توسعه دﻫﻨﺪ. همچنین استفاده از آﯾﺘﻢﻫﺎی ﻗﺎﺑﻞ ﺣﻤﻞ و چندمنظوره و ﻓﻀﺎﻫﺎی ﭼﻨﺪعملکردی در ﮐﻨﺎر ﻓﻀﺎﻫﺎی ﺧﺎص، اﯾﻦ نفوذپذیری را ﺗﻘﻮﯾﺖ کرده و این روﯾﮑﺮد ﺑﻪ محیط های فرهنگی ﮐﻤﮏ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﺗﺎ با توجه ﺑﻪ شرایط فرهنگی، پاسخ گوی ﻧﯿﺎزﻫﺎی ﻣﺘﻨﻮع افراد باشد. بهره گیری از ﺗﺠرﺑﯿﺎت ﺟﻬﺎﻧﯽ در ﻃﺮاﺣﯽ مراکز فرهنگی ﺟﺪﯾﺪ و ﮐﺎرﺑﺮﻣﺤﻮر باعث شده تا در ایران بسیار مورد توجه و ﻣﻔﯿﺪ واﻗﻊ ﺷﻮد. ﻫﺪف از اﯾﻦ پژوهش، مطالعه مؤلفه های تأثیرگذار جهت دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑﻪ ﮐﯿﻔﯿﺖ ﻓﻀﺎﯾﯽ ﻣﻄﻠﻮب ﺑﻪ منظور طراحی مرکز فرهنگی نفوذپذیر می باشد. این تحقیق از نوع پژوهشی –کاربردی بوده و روش تحقیق آن به صورت توصیفی و کیفی انجام شده و مطالب تحقیق بر مبنای مطالعات اسنادی، روش کتابخانه ای، مرور متون، منابع و تحلیل آن ها انجام شده. ﻣﺮور ﻣﻘﺎﻻت، ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ و ﺑﺮرﺳﯽ ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎی ﻣﻮﻓﻖ در داﺧﻞ و ﺧﺎرج از ایران ﻧﺸﺎن می دهد ﮐﻪ ﻃﺮاﺣﯽ ﻣﻌﻤﺎری و ﻓﺮم، ﺗﻮﺟﻪ، ﺣﺮﮐﺖ و ﺳﯿﺮﮐﻮﻻﺳﯿﻮن، اﯾﺠﺎد ارﺗﺒﺎط درون و ﺑﺮون، ﺑﻪ ﻋﻨﺎﺻﺮ تأثیرگذار در ﻃﺮاﺣﯽ ﻓﻀﺎﻫﺎی نفوذپذیر کمک کرده و ﺑﺎﻋﺚ ﺷﮑﻮﻓﺎﯾﯽ، ﺧﻼﻗﯿﺖ و افزایش ﺗﻌﺎﻣﻼت اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺑﯿﻦ افراد، در مراکز فرهنگی هنری ﻣﯽﺷﻮد، علاوه بر این در مراکز فرهنگی موقعیت های بسیاری جهت تعاملات اجتماعی وجود دارد.
واکاوی ارزش های پایدار بازار تاریخی شهر اصفهان در گستره سازوکارهای مدیریتی سنتی آن، با تکیه بر اسناد تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ، بازار شهر اصفهان با بهره گیری از سازوکارهای مدیریتی ویژه ای توانسته بود، پویایی و تداوم خود را حفظ نماید. امروزه، با وقوع تغییرات کلان در شیوه زندگی و به تبع آن، ظهور نظام های مدیریتی نوین، بدون توجه کافی به پیشینه غنی آن، این بازار به مسئله ای پیچیده، در زمینه مدیریت شهری و میراثی بافت تاریخی اصفهان بدل شده و آسیب های جبران ناپذیری را تجربه کرده است. بنابراین، حفاظت و تثبیت جایگاه آن، در رویارویی با فرآیندهای توسعه شهری، پیوندی معنادار با راهبردهای پایدار مدیریت سنتی این بازار در گذر زمان دارد. بر همین اساس، در پژوهش حاضر تلاش شده است تا این موضوع با بهره پذیری از روش تفسیری - تاریخی، مبتنی بر جمع آوری اطلاعات بر پایه اسناد و مدارک توصیفی و تصویری و مطالعات میدانی مورد واکاوی قرار گیرد. بررسی ها نشان می دهند که سازوکارهای مدیریت سنتی بازار تاریخی اصفهان تنها به ابعاد کالبدی (ا رزش های ملموس) آن محدود نبوده اند و وجود مناسبات بازار با حکومت ها و نهادهای مذهبی، حضور و فعالیت تجار و بازاریان در سطوح مختلف و پیچیدگی کسب وکار، تنوع فعالیت ها، تعدد ذی نفعان و دیگر ارزش های ناملموس مستتر در آن، مدیریت جامعی را برای تضمین بقای عملکردی بازار و پایداری آن، در بطن زندگی شهری ضروری ساخته بود. این سازوکارها بر شش گستره ذیل بخش پذیر هستند: الف. نظام اجتماعی و جایگاه بازار اصفهان در تعامل با ساختار شهری، ب. نظام مالکیت و مالیاتی بازار، پ. بازار عرصه تولید و تخصص، ت. مکان یابی فعالیت ها، ث. تأمین امنیت بازار و ج. تشکیلات اصناف و ارتباطات بیرونی و درونی آن ها. شناخت این ارزش ها در راستای تعامل با اصول نوین مدیریت میراث جهانی، به ویژه در گستره شناخت عوامل بنیادین درک معنا و ارزش ذاتی میراث فرهنگی ناملموس (در پنج گستره: خودشناسی، خود ترمیم نمایی، هویت فرهنگی، حفظ اصالت و انطباق با موازین حقوق بشر ) و شیوه های مدیریت سنتی بافت های تاریخی، یاری-رسان خواهد بود.
تحلیل تأثیر تغییر کاربری بر هویت فضایی معماری خانه های سنتی و بازتاب آن در راهبردهای طراحی شهری (گستره واکاوی: کلان شهر تبریز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
معماری و محیط های انسان محور دوره ۲ بهار ۱۴۰۴ ماره ۱
22 - 36
حوزههای تخصصی:
خانه های سنتی ایران، به عنوان یکی از مهمترین نمودهای هویت محور معماری ایرانی در فرایند تغییرکاربری با دگرگونی هایی عمیق در لایه های کالبدی، فضایی و معنایی مواجه می شوند. این پژوهش باهدف تحلیل تأثیر تغییرکاربری بر چشم اندازهای ساختاری به مثابه؛ «هویت فضایی معماری»، «تحولات ناشی از تغییرکاربری» و «بازتاب الگوها در طراحی شهری»، در کلان شهر تبریز انجام گرفته است. روش تحقیق به صورت ترکیبی (کیفی→کمی)، است. در بخش کیفی، داده ها ازطریق تحلیل محتوای اسناد تاریخی و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۱۸متخصص گردآوری و با کدگذاری 3 مرحله ای تحلیل شد. در بخش کمی، پرسش نامه ای با پایایی مناسب براساس آلفای کرونباخ، برای دو آیتم منتخب «الگوهای کالبدی و تأثیرات تغییرکاربری»؛ (79/0)، و «ابعاد ارتباطی و ادراکی هویت فضایی»؛ (83/0)، در میان 384نفر از شهروندان، معماران و ساکنان بومی توزیع شد. داده های حاصل بااستفاده از نرم افزار SPSS و آزمون t تک نمونه ای مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد تغییرکاربری بدون رویکرد زمینه گرا به طور معناداری (Sig<0.05)، موجب کاهش انسجام بصری (143/8=t)، تضعیف هویت کالبدی (261/3-=t)، و اختلال در سازگاری با طراحی شهری (824/2-=t)، شده است. همچنین، تحلیل شاخص های هویت فضایی حاکی از کاهش حس تعلق (332/4=t)، و پیوند تاریخی (396/2=t)، در فضاهای تغییرکاربری یافته بود. نتایج کیفی نیز بر گسست ساختار فضایی و اغتشاش الگوهای طراحی شهری تأکید داشت. براین اساس، پیشنهاد می شود راهبردهای طراحی شهری با محوریت حفظ اصالت معماری(210/1-=t)، و نحوه استفاده ثانویه از بنا (280/2=t)، بازتعریف شوند تا از تخریب حافظه جمعی و هویت بومی جلوگیری گردد.
واکاوی ویژگی های تئوری های پیچیدگی در طرح جامع (راهبردی-ساختاری) شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۱
5 - 18
حوزههای تخصصی:
امروزه، شهرها، به عنوان یک سیستم باز، پویا و همراه با تغییرات مداوم پذیرفته شده اند. برنامه ریزی برای چنین پدیده ای نیازمند نگرشی است که توانایی رویارویی با این تغییر و تحول دائمی را داشته باشد. محوریت تئوری پیچیدگی بحث درباره این فرایند تغییر و دگرگونی دائمی است. در این تحقیق، با استفاده از ویژگی های سیستم های پیچیده، ماهیت شهر، مورد بررسی و شناسایی قرار می گیرد. با استفاده از بررسی و مرور نظرات صاحبنظران تئوری های پیچیدگی شهری، هشت مفهوم «مشارکت»، « پیش بینی کیفی»، «تکامل تدریجی»، «ارتباط کنشگر و مکان»، «خودسازماندهی»، « قوانین بازدارنده»، «بازنگری و اصلاح» و « تکامل تدریجی» به عنوان ویژگی های طرح های توسعه شهری برای رویارویی با عدم قطعیت وتغییرات دائمی شهر معرفی شده اند. سپس با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی تلخیصی، این مفاهیم در طرح جامع (ساختاری_راهبردی) شهر تهران مصوب ۱۳۸۶ مورد بررسی قرار گرفته اند.
ارزیابی سیستماتیک علم سنجی در روش های بهینه سازی انرژی در ساختمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۲ فروردین ۱۴۰۴ شماره ۱۴۲
41 - 56
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با افزایش نگرانی های زیست محیطی و ضرورت کاهش مصرف انرژی، استفاده از روش های بهینه سازی برای بهبود عملکرد ساختمان ها گسترش یافته است. ازآنجاکه ساختمان ها یکی از بزرگ ترین مصرف کنندگان انرژی و تولیدکنندگان گازهای گلخانه ای هستند، ارتقای بهره وری انرژی در آن ها تأثیر زیادی در کاهش آلاینده ها و هزینه ها دارد. این پژوهش با بررسی روش های بهینه سازی مختلف، ازجمله الگوریتم های ژنتیک و بهینه سازی ازدحام ذرات، به تحلیل روندها و شناسایی روش های مؤثر در بهبود عملکرد انرژی ساختمان ها می پردازد و به دنبال پاسخ به این پرسش است که کدام یک از روش های بهینه سازی، نقش مؤثرتری در شبیه سازی انرژی ساختمان ها دارند و توزیع و روند استفاده از این روش ها در پژوهش های علمی چگونه است؟هدف پژوهش: این پژوهش در پی شناسایی و تحلیل روش های بهینه سازی پرکاربرد و مؤثر در بهبود عملکرد انرژی ساختمان هاست و توزیع و میزان استفاده از این روش ها را در مقالات علمی بررسی کرده و به دنبال شناسایی روندهای موجود و سهم هر روش در بهینه سازی مصرف انرژی و دیگر جنبه های عملکردی ساختمان هاست.روش پژوهش: در چهارچوب مرور سیستماتیک و با هدف شناسایی دقیق روش های بهینه سازی در حوزه انرژی ساختمان ها، ابتدا جست وجوی هدفمند در پایگاه های داده معتبر داخلی و خارجی با استفاده از کلمات کلیدی مرتبط انجام شد. پس از مرحله پالایش اولیه و انتخاب منابع مرتبط، تحلیل داده ها با نرم افزار VOS Viewer و بیبلومتریک برای استخراج ارتباطات میان متون علمی صورت گرفت. سپس، با بهره گیری از تحلیل مضمون مدل مفهومی از روش های بهینه سازی مؤثر در بهبود عملکرد ساختمان ها تدوین شد تا به درکی جامع از کاربرد و تأثیر این روش ها دست یابد.نتیجه گیری: روش های بهینه سازی، به ویژه الگوریتم های ژنتیک و هوش ازدحامی، نقشی حیاتی در ارتقای عملکرد انرژی ساختمان ها دارند و با تحلیل جامع روندهای موجود، بر لزوم ادغام داده های واقعی و تکنیک های هوشمند برای توسعه راه حل های کارآمدتر تأکید می شود.
شبیه سازی میزان روشنایی و دید به بیرون فضا براساس دو پارامتر موقعیت و کشیدگی بازشو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۰
44 - 51
حوزههای تخصصی:
استفاده از یک بازشو در نما یا جداره ساختمان، علاوه بر جنبه های زیبایی شناسی، در سیما و منظر بیرونی بنا، دارای وجوه کارکردی نیز هست که در قالب تأمین روشنایی فضای داخلی و ایجاد دید به بیرون نمود می یابد. کیفیت طراحی بازشو می تواند تأثیر قابل ملاحظه ای بر کیفیت روشنایی فضای داخلی و میزان دید ساکنان از درون به بیرون فضا داشته باشد. پژوهش حاضر به بررسی نقش موقیعت و کشیدگی بازشو در تعیین کیفیت روشنایی داخلی و میزان دید از درون به بیرون فضا می پردازد. به منظور سنجش میزان روشنایی، از شاخص های نور روز (DF)، خیرگی (Glare) استفاده شد. همچنین، برای سنجش شاخص دید به بیرون، میزان رؤیت پذیری فضای بیرونی از داخل فضا (View Analysis) بررسی شد. براین اساس، یک فضای مستطیلی شکل با ابعاد 5*3متر مربع به همراه یک بازشو به ابعاد 1*1متر مربع واقع در جبهه جنوبی آن، در شهر شیراز به عنوان الگوی پایه در نظر گرفته شد. همچنین، 22 نمونه موردی با موقیعت ها و کشیدگی های مختلف بازشو به عنوان نمونه های موردی تحقیق انتخاب شد. پس از شبیه سازی و تحلیل این نمونه ها با استفاده از افزونه های هانی بی و لیدی باگ، نتایج در قالب یافتن بهینه ترین موقعیت و کشیدگی بازشو در جداره ارائه شد. نتایج تحقیق نشان داد که استفاده از بازشو با کشیدگی افقی و مستقر در بخش مرکزی جداره، بهنیه ترین حالات دید به بیرون و روشنایی روز را درون فضا ایجاد می نماید.
نسبت کالبد و دلبستگی به فضاهای جمعی در گونه غالب مجتمع های مسکونی کم ارتفاع شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
معماری و محیط های انسان محور دوره ۲ بهار ۱۴۰۴ ماره ۱
54 - 73
حوزههای تخصصی:
امروزه فضای جمعی که مهم ترین عرصه مشترک زندگی در محل سکونت به شمار می رود، تا حد زیادی قابلیت اجتماع پذیری خود را از دست داده است. حس دلبستگی به عنوان عامل پیوند انسان و مکان، نقش مهمی در احیای این گونه فضاها داراست و درک صحیحی از عامل کالبد به عنوان مفهومی بنیادین در تعریف این گونه فضاها، می تواند موجب تحریک حس دلبستگی گردد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی نسبت کالبد و حس دلبستگی به فضاهای جمعی در گونه غالب مجتمع های مسکونی کم ارتفاع شهر تهران، یعنی گونه خطی با تراکم خرد واحد مسکونی می باشد. ابزار پژوهش حاضر شامل مطالعات کتابخانه ای، پرسشنامه و ثبت مشاهدات رفتاری ساکنان در فضاهای جمعی مجتمع ها می باشد. با مراجعه به متون و جمع بندی نظرات اندیشمندان حوزه، شاخص های پژوهش انتخاب و از دل آن ها، مولفه های کالبدی استخراج گردید. سپس آزمون تجربی و توزیع پرسشنامه و همزمان از طریق بازدیدهای منظم روزانه، ثبت مشاهدات رفتاری انجام گردید و در نهایت با استفاده از نرم افزارهای مربوطه، به تجزیه و تحلیل داده های کمی 256 پرسشنامه پرداخته شد. نتایج پژوهش حاکی از نقش بسزای عوامل کالبدی بر میزان دلبستگی ساکنان به فضاهای جمعی مجتمع های مسکونی می باشد و شاخص «ذهنی» نسبت به شاخص «عینی»، تاثیر بیش تری بر حس دلبستگی دارد. از میان مولفه های عینی، «شخصیت کالبدی»، «عوامل محیطی»، «قابلیت محیطی» و «تناسبات بصری» و از میان مولفه های ذهنی، «نفوذپذیری»، «خاطره جمعی»، «امنیت و آسایش» و «سرزندگی و حیاتمندی» به ترتیب اولویت، بیش ترین تاثیرگذاری را بر ارزیابی دلبستگی ساکنان به فضاهای جمعی دارد.
رسانه های معاصر: بین تبادل دانش و انتقال تجربیات هنر تجسمی
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۱
43 - 53
حوزههای تخصصی:
بدون تردید مهم ترین ویژگی عصر پسافناوری در حوزه ارتباطات، علاوه بر حذف محدودیت های فیزیکی، کاستن از نیاز به زمان و مکان است. امری که سبب ایجاد یک انقلاب اطلاعاتی بی پایان شده است. افزایش ژرفای سوادِ فرهنگی در مخاطب آثار هنر تجسمی دیگر تنها به تقویت تجربه از طریق دانش اندوزی محدود نمی شود؛ بلکه تعامل مستقیم و ارتباط با جامعه هنری به واسطه استفاده از رسانه های معاصر، نقش فعالی در ساحت آفرینش و گسترش هنر تجسمی (در شاخه های هنری متنوع) ایفا می کند. هرچه دانش مخاطب درباره تاریخ هنر، سبک ها، روش ها و تکنیک های مختلف آن افزون تر باشد، فرهنگ او عمیق تر شده و تجربه اش افزایش می یابد و این امر به او توانایی رسیدن به مراحل بالاتر در حوزه درک و تحلیل هنری را می دهد. به این ترتیب، زمانی که فرآیندهای فنی و ذهنی را که هنرمند در هنگام خلق اثر هنری خود طی می کند، به واسطه رسانه ثبت (و به مخاطبان منتقل) می شود، رسانه می تواند دانش را به چیزی ملموس (برای مخاطبان) تبدیل کند. این امر به رشد درک هنری و ارتقای آگاهی زیبایی شناختی فرد و جامعه کمک می کند. این پژوهش به دنبال تبیین چگونگی بهره گیری از رسانه های معاصر به عنوان پایگاه دانشی مهم در هزاره سوم، در گسترش و انتقال تجربیات هنر تجسمی محلی و جهانی است. همچنین در پی تشریح امکاناتی است که رسانه ها از طریق این ارتباط هنری بی پایان برای توسعه برنامه های درک و تحلیل هنری ارائه می دهند؛ موضوعی که به واسطه فرآیند ارتباط متقابل بین عموم مخاطبان هنر -به ویژه دانشجویان هنر تجسمی - و فعالیت های هنری متنوعی که در بستر اینترنت برگزار می شود ممکن شده است.
مشارکت بر پایه جذابیت در مرمت و احیای بافت تاریخی (مطالعه موردی: بافت تاریخی عودلاجان و امام زاده یحیی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۱
35 - 46
حوزههای تخصصی:
عدم حمایت ساکنین بافت تاریخی از اقدامات مرمتی، هدف اصلی این پژوهش در جهت چگونگی ایجاد جذابیت در طرح مرمت و احیای بافت تاریخی از نگاه شهروندان و ایجاد بستر مشارکت مردم در این طرح ها است. متغیر جذابیت وابسته به متغیر چشمگیر و تأثیرگذار بودن از نگاه شهروندان و متغیر زودبازده بودن است. فرایند انجام این پژوهش، ترکیبی بوده و نتایج پژوهش نشان می دهد ایجاد جذابیت طرح مرمت و احیای محله امام زاده یحیی و عودلاجان از نگاه شهروندان با ارائه طرح فنی-مهندسی در قالب حفظ و مرمت اماکن تاریخی، اهمیت موقعیت قرارگیری محله، توجه به رویدادهای تاریخی، حفظ ریز دانگی، پراکندگی، تراکم و سطح اشغال، حفظ و توسعه کاربری مسکونی، تکنولوژی معماری و شهرسازی، توجه به ابعاد کالبدی و ایمنی، تأمین خدمات شهری و توجه به منظر شهری و همچنین متأثر از متغیر زودبازده بون در سه بازه زمانی کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت محقق می شود.
مطالعه تطبیقی مکان گزینی(شأنیّت) مسجد در شهر (نمونه موردی: مساجد معاصر شهر تهران)
منبع:
مطالعات رفتار و محیط در معماری دوره ۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲
47 - 65
حوزههای تخصصی:
در شهرهای ایرانی- اسلامی، مسجد جایگاه ویژهای را به خود اختصاص داده و به مثابه برجسته ترین عنصر منبعث از دین اسلام از همان ابتدا با جامعه مدنی اسلام همراه بوده است. اهمیت مساجد در شهرهای اسلامی به حدی بود که اگر شهری مسجد جامع نداشت، اهمیت شهری هم نداشت و از طرفی نیز با رشد جمعیت و در نتیجه گسترش پهنه شهرها، لزوم ساخت مساجد در سطح شهر مبرم گشته و موجب ساخت مساجد زیادی در سطح شهرها گشت.از اینرو بررسی مکانیابی مساجددر شهرهای ایرانی- اسلامی در دوره معاصراز اهمیت خاصی برخوردار است.روش تحقیق در این پژوهش،توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات به صورت میدانی و کتابخانه ای میباشد. جهت بررسی; چهار مسجد معاصر در شهر تهران (مسجد شهرک غرب،حضرت امیر(ع)،دانشگاه تهران و ولیعصر(عج)) انتخاب شدند.سپس شاخصهای مورد نظر،پس از بررسی جایگاه تاریخی مساجد در شهر ایرانی-اسلامی و مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری مساجد تحلیل شده و ابعاد مختلف مکان یابی مسجد بیان شده است. نتایج تحقیق نشان داد تحولات معماری و شهرسازی در دوره معاصر منجر به دستیابی تعداد محدودی از معیارهای ارزشمند مکان یابی در مساجد امروزی شده و در برخی موارد از جمله مکان یابی مسجد ولیعصر(عج) به لحاظ مجاورت با تئاتر شهر حتی شأن مکانی مسجد نیز رعایت نشده است.
مدل پیش بینی نیاز روشنایی در ساختمان های بلندمرتبه بر مبنای عوامل کالبدی آتریوم از طریق شبیه سازی عملکرد روشنایی (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آتریوم ها اثر قابل توجهی بر نیاز روشنایی و کاهش بار مصرف انرژی دارد؛ اما متاسفانه اطلاعات کافی در مورد تأثیر پارامترهای مختلف طراحی بر عملکرد روشنایی آتریوم وجود ندارد. به همین دلیل این پژوهش، به بررسی تأثیر عوامل کالبدی آتریوم بر نیاز روشنایی ساختمان های بلندمرتبه در شهر رشت از طریق شبیه سازی عملکرد روشنایی می پردازد. هدف نهایی این پژوهش، رسیدن به یک مدل پیش بینی نیاز روشنایی بر مبنای عوامل کالبدی آتریوم برای ساختمان های بلندمرتبه شهر رشت می باشد. برای این منظور، در یک ساختمان مرجع با مشخصات ثابت، طول، عرض، محیط، مساحت و جهت گیری آتریوم به عنوان متغیر مستقل مورد توجه قرار گرفته است. با تغییرات در متغیرهای مستقل، نتایج شبیه سازی نیاز روشنایی بر مبنای برنامه زمان بندی حاصل از شاخص نور مفید روز مورد ارزیابی قرار گرفته است. شبیه سازی روشنایی در نرم افزار دیزاین بیلدر انجام شده است. نتایج به دست آمده از شبیه سازی علاوه بر بررسی در قالب آمار توصیفی، مورد آزمون های همبستگی و رگرسیون قرار گرفته است. براساس یافته ها، در بین متغیرهای معماری مورد بررسی این پژوهش، به ترتیب عرض، مساحت و محیط آتریوم، دارای بیشترین تأثیر بر نیاز روشنایی هستند و زاویه جهت گیری آتریوم، تأثیر چندانی بر عملکرد روشنایی ساختمان نداشته است. آتریوم های شبیه سازی شده، از 4 درصد تا 17 درصد نیاز روشنایی را کاهش داده اند. بر اساس یافته ها، می توان نتیجه گیری کرد که قرار دادن کشیدگی آتریوم در حدود راستای شرقی-غربی و متمایل کردن شکل پلان آتریوم به مربع، باعث بهبود کارایی روشنایی آتریوم در شهر رشت می شود. همچنین، در انتهای این پژوهش، مدل های پیش بینی نیاز روشنایی، ارائه گردیده است.
نقش موزه در معرفی هویت فرهنگی نو ظهور قطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
66-77
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر فعالیت های فرهنگی در حوزه خلیج فارس باهدف هویت سازی و هویت یابیِ ملی رشد چشم گیری داشته است؛ به عبارتی ما با نهضتی تمدن ساز و تاریخ ساز در منطقه روبرو هستیم. این مقاله به تحلیل چگونگی استفاده دولت قطر از شیوه های دیپلماسی فرهنگی در سال های گذشته برای ارتقای جایگاه خود در خارج از کشور و تحکیم مشروعیت آن در داخل می پردازد. پژوهش حاضر با کاربست نظریه و روش تحلیل گفتمان لاکلا و موف، قصد دارد به دو مسأله و هدف دست یابد: نخست، شناسایی گفتمان های مسلط در فضای گفتمان فرهنگی "هویت نوظهور قطر" و دیگر نقش نهاد فرهنگی مانند موزه های تازه تأسیس قطر در برجسته سازی گفتمان های شناسایی شده. گردآوری داده ها به شیوه کتابخانه ای صورت گرفته است؛ تجزیه و تحلیل مبتنی بر متن ها و نمونه های هدفمند منتخب، مانند اسناد رسمی مکتوب، اظهارات مقامات دولتی، بیانیه های مطبوعاتی و بیانیه های مربوط به توسعه فرهنگی در قطر (شامل تجزیه وتحلیل سخنرانی های متصدیان موزه در خصوص چشم انداز و مأموریت موزه های جدید به عنوان بازیگران فعال در عرصه فرهنگ و سیاست) کدگذاری شده و سپس مورد تحلیل و تفسیر قرارگرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد دولت قطر از دیپلماسی فرهنگی و به طور استراتژیک از موزه ها برای تقویت هویت ملی، اعتباریابی در سطح بین المللی، خلق هویت منسجم در پیوند با دیگر سرزمین های اسلامی و برجسته سازی سبقه تاریخی در منطقه استفاده می کند.
نگاهی بر شاخص های پایداری اجتماعی-فرهنگی مدارس تاریخی شهر اصفهان (موردپژوهی: مدرسه امامیه و چهارباغ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدارس تاریخی اصفهان که از مهم ترین عناصر شکل دهنده هویت شهری هستند، نقش بسزایی در پایداری فرهنگی و اجتماعی مکان های شهری ایفا کرده اند. این مدارس صرفاً مکان هایی برای آموزش نبودند، بلکه به عنوان مراکز تجمع، تبادل دانش و پرورش نخبگان، در شکل گیری بافت شهری و هویت فرهنگی‑اجتماعی آن نقش محوری ایفا می کردند. مفهوم پایداری فرهنگی‑اجتماعی که بر تعاملات اجتماعی، عدالت، امنیت روانی، ارتباط با محیط، اقتصاد و تناسبات تأکید دارد، از جمله معیارهای مهم در ارزیابی معماری این مدارس به شمار می رود. این پژوهش با هدف بررسی تطبیقی شاخص های پایداری اجتماعی‑فرهنگی در دو مدرسه تاریخی اصفهان، یعنی مدرسه امامیه و مدرسه چهارباغ، به تحلیل ویژگی های معماری و تأثیر آن ها بر پایداری فرهنگی پرداخته است. روش پژوهش، کاربردی و از نوع توصیفی‑تحلیلی است. داده ها مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بازدید میدانی و ابزار پرسش نامه است. تحلیل داده ها بر اساس شاخص هایی، نظیر عدالت اجتماعی، امنیت روانی، تناسبات هندسی و ارتباط با طبیعت، با استفاده نرم افزار اکسل صورت پذیرفته است. نتایج نشان می دهد که مدرسه امامیه به عنوان یکی از قدیمی ترین نمونه های مدارس چهارایوانی، مفاهیم پایه ای معماری اسلامی دارد، اما تکامل نیافته است؛ بنابراین مدرسه چهارباغ در شاخص هایی، همچون عدالت اجتماعی، تعاملات اجتماعی، امنیت روانی، تناسبات فضایی و ارتباط با طبیعت نسبت به مدرسه امامیه عملکرد مطلوب تری دارد. به ویژه، توجه به طراحی ورودی ها، فضاهای چهارگوشه قابل استفاده، باغچه ها، رعایت سلسله مراتب و ارتباط بصری با محیط بیرونی در مدرسه چهارباغ حس تعلق و تعاملات اجتماعی را تقویت کرده است. این پژوهش، بر اهمیت بازخوانی اصول معماری مدارس تاریخی برای طراحی فضاهای آموزشی معاصر تأکید دارد. یافته ها نشان می دهند که توجه به شاخص های پایداری فرهنگی‑اجتماعی به خلق محیط هایی منجر می شود که علاوه بر تسهیل آموزش، به تقویت هویت فرهنگی و تعاملات اجتماعی کمک می کنند.
بازخوانی و معرفی قلعه های عثمانیان د ر تبریز براساس منابع نوشتاری و یافته های جد ید باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۷
52 - 61
حوزههای تخصصی:
عثمانی ها د ر سفرهای جنگی شان به مرزهای امپراطوری، همواره براساس یک سیستم «قلعه محور» حرکت می کرد ه اند . د ر این سیستم، محوریت پیشروی ها و نقشه راه تصرفات مبتنی بر تصرف قلاع و بازسازی آنها د ر راستای پیشبرد اهد اف نظامی و سیاسی شان بود ه است. د ر این راستا، با بررسی های مید انی و کتابخانه ای، نگارند گان موفق یه شناسایی سه قلعه د ر تبریز و اطراف آن شد ند . که عثمانی ها آنها را براساس این شیوه بهره گرفته اند : 1. قلعه رشید یه 2. قلعه جعفرپاشا 3. قلعه خامنه. این پژوهش براساس ترکیبی از روش های کتابخانه ای و مید انی انجام شد ه است. به گونه ای که منابع مطالعه شد ه با مد ارک باستان شناسی به د ست آمد ه تطبیق د اد ه شد ند . و به لحاظ قالب نظری نیز از نظریه چیرگی(ارتباط بین مراکز سیاسی- نظامی) کالین رنفرو برای تحلیل نتایج پژوهش استفاد ه شد ه است. د رنهایت، با بررسی قلاع مذکور، به این نتیجه می رسیم که هر یک از قلاع مذکور پتانسیل و تأثیر سیاسی- نظامی خاصی بر تحولات این د وره د اشته اند . این مسئله را د ر قالب نظریه چیره گی رنفرو به این شکل می توان تحلیل کرد که قلاع مورد بحث با اینکه هر کد ام یک واحد سیاسی- نظامی مستقل عمل می کرد ند . اما د ر قالب ساختار سیاسی عثمانی د ر مناطق متصرفه شمال غرب ایران، به صورت یک سیستم هماهنگ عمل می کرد ه اند . لذا، قلاع عثمانی ها د ر تبریز د ر قالب این سیستم قلعه محور و د ر بازه زمانی 1603-1585 میلاد ی موجب تد اوم حاکمیت سیاسی بیست ساله د ولت عثمانی بر مناطق متصرفه آذربایجان و بالاخص تبریز شد ه اند .
سنجش میزان تاثیر نماهای دو پوسته بر نیازهای انرژی ساختمان های مسکونی (در اقلیم شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
39-56
حوزههای تخصصی:
امروزه انرژی، منبع حیات و زندگی مدرن انسان به شمار می آید. اما با توجه به رشد جمعیت و پیشرفت فناوری، مصرف انرژی در زندگی به شدت افزایش یافته است و منجر به انتشار گازهای گلخانه ای و تغییرات آب و هوا شده است که مشکلات متع دد برای سلامتی محیط زیست و جوامع بشری به وجود آورده است. به همین دلیل، کاهش مصرف انرژی در ساختمان های مسکونی امری ضروری به نظر می رسد. نمای ساختمان به عنوان عامل ارتباط دهنده فضای داخلی و فضای خارجی نقش مهمی در کاهش مصرف انرژی در ساختمان های مسکونی دارد. لذا یکی از روش های موثر برای کنترل و بهبود کیفیت مصرف انرژی ساختمان و عملکرد حرارتی و در نهایت کاهش مصرف انرژی در ساختمان های مسکونی استفاده از نماهای دوپوسته است. هدف از این پژوهش سنجش میزان کاهش مصرف انرژی در ساختمان های مسکونی با استفاده از نماهای دو پوسته دالانی و یکپارچه در سه حالت تهویه طبیعی، مکانیکی و بدون تهویه در اقلیم شهر کرمانشاه می باشد. برای نیل به هدف پژوهش حاضر ابتدا موقعیت جغرافیایی نمونه مشخص گردید.در مرحله بعد داده های آب و هوایی شهر کرمانشاه جمع آوری شد. با استفاده از نرم افزار (Design Builder) نمونه پایه، شبیه سازی و سناریوهای موجود مورد تحلیل و سنجش قرار گرفت. صحت نتایج حاصل از شبیه سازی با مقادیر مندرج در قبوض برق و گاز سالیانه ساختمان مورد مطالعه، اعتبارسنجی گردید.که میزان اختلاف خروجی نرم افزار نسبت به مقادیر واقعی کمتر از 10 درصد بود. تأثیر نمای دوپوسته و تهویه هوای بین دوپوسته در ساختمان های مسکونی در اقلیم شهر کرمانشاه را می توان از لحاظ مصرف انرژی ساختمان حائز اهمیت دانست زیرا که تأثیر مستقیمی در کاهش مصرف انرژی در این ساختمان ها داشته است. بررسی و مقایسه مصارف انرژی و رفتار حرارتی پوسته دوم ساختمان، تهویه هوای بین دوپوسته در فصل گرم، بهینه ترین حالت مصرف انرژی را برای کل ساختمان رقم زده است. استفاده از نمای دوپوسته(دالانی)، بیشترین میزان کاهش انرژی گرمایشی را با 55/54 درصد در ماه آپریل داشته است. استفاده از نمای دوپوسته(یکپارچه)، در ماه ژانویه با 84/40درصد پایین ترین کاهش مصرف انرژی گرمایشی را دارد. در صورت فعال بودن تهویه طبیعی هوای بین دوپوسته در فصل گرم در اقلیم شهر کرمانشاه، مصرف انرژی کل ساختمان نسبت به سایر حالت ها دارای بهینه ترین وضعیت می باشد. مصارف انرژی کل ساختمان، در نمای دوپوسته دالانی به همراه تهویه طبیعی با kWh/m2 63/66 یعنی پایین ترین مصرف انرژی را به خود اختصاص می دهد. به طور کلی استفاده از پوسته دوم به صورت دالانی و دارای تهویه طبیعی درفصل گرم برای این ساختمان کاهش 73/10 درصدی معادل kWh/m2 01/8 را در مصرف انرژی کل نسبت به ساختمان پایه را نشان می دهد.
رابطه الگوهای فعالیتی در فضاهای شهری مجاور مساجد تاریخی با حس معنویت مبتنی بر نحو فضا، مورد مطالعه: میدان نقش جهان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شهرهای امروز رابطه میان مساجد و فضاهای شهری اطراف گسسته شده است. احیای نقش تعاملی مساجد و فضاهای شهری نیازمند مطالعه اجزای مختلف این رابطه است. در این میان، نقش فضاهای مفصلی، از جمله جلوخان، موضوعی است که کمتر بدان پرداخته شده است. هدف این مقاله، شناخت رابطه ساختار فضایی، الگوهای رفتاری شهروندان و رابطه آن با حس معنویت در ارتباط میان مسجد و فضای شهری در نظام معماری سنتی ایران است. ازاین رو، فضای مجاور مساجد میدان نقش جهان به عنوان نمونه عالی شهرسازی ایرانی-اسلامی برای مطالعه این موضوع برگزیده شده است. این پژوهش، کاربردی و از حیث روش تلفیقی محسوب می شود. داده های الگوهای رفتاری توسط مشاهده غیرمستقیم، داده های حس معنویت به وسیله پرسش نامه محقق ساخت و پیکره بندی فضایی نیز با روش نحو فضا گردآوری شده است. رابطه متغیرهای پژوهش از طریق آزمون همبستگی پیرسون تحلیل شده است. یافته های تحقیق نشان می دهند که در میدان نقش جهان اصفهان، فضای شهری مجاور مساجد نقش قابل توجهی در ایجاد حس معنویت در شهروندان دارد و جلوخان مساجد مورد مطالعه (مسجد امام و مسجد شیخ لطف الله) از این نظر دارای کیفیت بالایی هستند. در میان عوامل تأثیرگذار بر حس معنویت، عوامل روانی نسبت به عوامل کالبدی دارای تأثیر بیشتری هستند. در میدان نقش جهان اصفهان، میان هم پیوندی و حس معنویت رابطه معناداری برقرار است، اما این رابطه میان متغیر اتصال با حس معنویت وجود ندارد. همچنین رابطه مستقیم میان هم پیوندی و بروز فعالیت های اختیاری و اجتماعی مطابق نظریه گل، در این میدان تأیید می شود.
شناسایی عوامل موثر بر بهبود کیفیت فضای بسته مسکونی در جهت ارتقای حس رضایتمندی ساکنان با رویکرد تصمیم گیری چند معیاره فازی (مورد پژوهی: مجتمع های مسکونی رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۱
65 - 80
حوزههای تخصصی:
مسکن، فراتر از نقش سرپناه، بستری است که بخش عمده ای از زندگی انسان در آن سپری می شود. با افزایش جمعیت و گسترش آپارتمان نشینی، مجتمع های مسکونی به عنوان راهکاری برای پاسخگویی به محدودیت های فضای شهری مطرح شده اند. در این میان، توجه به کیفیت فضایی در طراحی محیط های سکونتی عاملی کلیدی در ارتقای سطح رضایتمندی ساکنان به شمار می رود. هدف این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر طراحی فضای سکونتی بر پایه معیارهای کیفی و بررسی میزان تأثیر آن ها بر رضایت ساکنان است. در مرحله نخست، مفاهیم مرتبط با کیفیت در طراحی معماری از طریق مطالعات کتابخانه ای استخراج و تحلیل شد. سپس با توزیع پرسشنامه در دو جامعه آماری شامل خبرگان و ساکنان مجتمع های مسکونی شهر رشت، داده ها گردآوری گردید. در ادامه، به کمک از روش تصمیم گیری چندمعیاره فازی، تحلیل و اولویت بندی معیارها انجام گرفت. نتایج نشان داد کیفیت فضای سکونتی، شامل معیارهای عملکردی، اقلیمی، اجتماعی روانی و فضایی معماری، تأثیر معناداری بر رضایتمندی ساکنان دارد.
تأثیر پردیس های طبیعی دانشگاه بر وضعیت روان شناختی دانشجویان: یک مطالعه فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ شماره ۱۴۳
23 - 40
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: طبق گزارش های اخیر، امروزه دانشجویان به شکل بی سابقه ای دچار اختلالات روان شناختی شده اند. از دیگر سو، شواهد بیان گر اثر مثبت پردیس های طبیعی دانشگاه بر مؤلفه های روان شناختی دانشجویان است. این مطالعه به دنبال جمع بندی مطالعات پیشین و محاسبه کمّی مقدار این اثرگذاری است.هدف پژوهش: این پژوهش با بررسی مطالعات پیشین و انجام فراتحلیل، درصدد دستیابی به میزان اثرگذاری پردیس های طبیعی دانشگاه بر مؤلفه های روان شناختی دانشجویان است.روش پژوهش: این پژوهش با جست وجوی چهار پایگاه اطلاعاتی وب آو ساینس، اسکوپوس، سایکواینفو و پابمد، مطالعات انجام شده در بازه زمانی سال 2000 تا 2023 را بررسی کرد. معیارهای ورود مطالعات به این فراتحلیل شامل نگارش به زبان انگلیسی، انجام مداخلات کوتاه مدت، به کارگیری روش های تجربی و شبه تجربی، پیاده سازی معیارهای شناختی استاندارد، وجود شاخص های آماری مناسب فراتحلیل و انتشار در مجلات معتبر بود. پس از آن که کلیه پژوهشگران به صورت مستقل به غربالگری پژوهش ها پرداختند، از میان 8010 مقاله شناسایی شده، در مرحله نخست 34 مطالعه انتخاب شدند. سپس 10 مطالعه به دلیل عدم تأمین شرایط فراتحلیل، حذف شده و 24 مطالعه بررسی نهایی شدند. فرایند تهیه گزارش فراتحلیل، با رعایت دستورالعمل پریزما (PRISMA, 2020) انجام شد.نتیجه گیری: بررسی مطالعات پیشین، سبب شناسایی 18 مؤلفه روان شناختی در دانشجویان شد. تعداد 15 مؤلفه شامل اضطراب، کاهش استرس، عزت نفس، بازسازی روانی، آرامش، اثرات منفی/ مثبت بر سلامتی، سلامت روان، بازسازی روانی درک شده، بهزیستی روان شناختی، تعمق، بازسازی تمرکز ذهنی، پرانرژی بودن، آسودگی خاطر، اختلال خلقی کلی و خوش خلقی شدیداً تحت تأثیر پردیس های طبیعی دانشگاه بودند. دو مؤلفه افسردگی و احساسات مثبت/ منفی نیز تأثیرپذیری متوسط و مؤلفه شادی تأثیرپذیری کمی از پردیس طبیعی دانشگاه داشتند. پردیس های طبیعی دانشگاه ها، درمجموع، تأثیر زیادی بر مؤلفه های روان شناختی دانشجویان گذاشتند (شاخص کوهن= 759/0). همچنین مطالعات بررسی شده، هیچ گونه سوگیری انتشاری را نشان ندادند.
تحلیل آثار نقاشی ژان دوبوفه بر مبنای مؤلفه های اگزیستانسیالیسم سارتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۹
56 - 71
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اگزیستانسیالیسم یکی از مهمترین جریان های فلسفه غرب است که ژان پل سارتر با تمرکز بر هویت انسان، آزادی، تنهایی و اضطراب، نقشی محوری در توسعه آن ایفا کرده است. ایام ناامیدی پس از جنگ جهانی دوم، سال های تأثیرپذیری ویژه هنر و فلسفه از یکدیگر است. مطالعه آثار هنری خلق شده در این دوران بازتاب فلسفه را در هنر به نمایش می گذارد. افکار، اندیشه و کارهای سارتر و ژان دوبوفه حاصل سال های آمیخته با جنگ است و تأثیرپذیری هنر دوبوفه از فلسفه سارتر قابل بررسی و مطالعه است. پرسش اصلی این است: چگونه نقاشی های ژان دوبوفه را بر اساس فلسفه اگزیستانسیالی سارتر می توان مورد مطالعه قرارداد؟روش پژوهش: این تحقیق از نوع کیفی است و به روش توصیفی-تحلیلی و تطبیقی صورت گرفته، جمع آوری مطالب بر اساس منابع کتابخانه ای انجام شده است.یافته ها: مطالعه مؤلفه های اصلی اگزیستانسیالیسم مانند تقدم وجود بر ماهیت، مسئولیت فردی، بیهودگی جهان و تنهایی در نقاشی های دوبوفه نشان می دهد که این مفاهیم به طور گسترده ای در آثار او بازتاب یافته اند. دوبوفه یکی از نقاشان مهم پس از سال های جنگ جهانی دوم است که خودآموختگی را به قوانین آکادمیک هنر ترجیح داد.نتیجه گیری: دوبوفه با بهره گیری از فنون خاص خود، مفاهیم اگزیستانسیالیستی را به وضوح در آثارش بازتاب داده است و ارتباط نزدیکی میان فلسفه سارتر و نقاشی های او وجود دارد.