فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۶۵۷ مورد.
مدخلی بر نظریه دینی مرتضی مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به دین وعلت پیدایی و ذات آن همواره مورد توجه فیلسوفان و متکلمان و دیگر دانشمندان بوده و نظریه های گوناگونی را به میان آورده است از جمله کسانی که نظراتی مهم در این مورد دارد مطهری است تلقی و تعریف او از دین و منشا آن و اهمیت دین در زندگی آدمی جایگاه خاصی در آثار وی دارد او نظرات ارائه شده درباره منشا دین را گزارش و نقد و بررسی می کند و علت پیدایش آن را نه جامعه و ضعف روان بلکه وحی و خدا می داند او برای دین نقش و کارکرد مثبت قائل شده و علت دینداری را فطرت وعقل انسان می داند.
پیرمرد... نبود (یادی از لطفی به بهانه انتشار ویرایش جدید مجموعه آثار افلاطون)
منبع:
تردید بهار ۱۳۸۲ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
"نگاهى گذرا به پلورالیزم دینى از منظر سه حکیم الهى (امام خمینى، علامه طباطبایى و شهید مطهرى) "
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۲شماره ۲۱
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید پلورالیسم دینی
در جهانى که امروزه حیات فردى و اجتماعى خویش را در آن سپرى مىکنیم، چنان پیوندها و ارتباطات شدت یافته که گویا همه انسانهاى موجود در جوامع متعدد، داراى یک فرهنگ و عقیدهاند . در حالى که ما با انواع مختلف فرهنگها و عقاید و مذاهب و ادیان، اعم از الهى و غیرالهى مواجه هستیم . تا زمانى که این گونه پیوند و ارتباط میان جوامع انسانى وجود نداشت و افراد با زندگى ساده بدوى، بدون آشنایى با عقاید دیگران به زندگى خود ادامه مىدادند، با این فرهنگ خو گرفتند که حقیقت در عقیده و فرهنگ و مسلک آنها منحصر و محدود است و هیچ سخنى از کثرت حقایق در میان نبود . در آن روزگار، محور بحث، «انحصار گرایى ادیان» (exclusivism) و «شمولانگارى» (inclusivism) بوده است .
اما تدریجا این دیوار مرتفع تخریب و برخى از وجوه اشتراک میان ادیان، موجب تحول این بحثشد و مدتى نگذشت که بحث مزبور جاى خود را به موضوع «تکثرگرایى ادیان» داد . این نکتهاى است که از بررسى پیشینه بحثبه خوبى به دست مىآید .
نکته حایز اهمیت، این است که بحث مزبور در دین اسلام چه جایگاهى دارد و متفکران اسلامى چه موضعى در قبال آن گرفتهاند . آنچه که در این نوشتار بدان پرداخته مىشود، تبیین همین مساله است .
البته چون سخن در این مقوله بسیار است، هدف نگارنده بر این است که پس از بیان معنى پلورالیزم و ذکر تاریخچه و مبانى آن به نحو اجمال، دیدگاه سه متفکر بزرگ معاصر را مورد بحث قرار داده و موضع آنان را تبیین نماید .
روشنفکری و دکتر شریعتی
حوزههای تخصصی:
حق و عدالت در اندیشه استاد مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۲ شماره ۲۸
حوزههای تخصصی:
فلسفه و آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله اظهار شده است علم و فرهنگ و تکنولوژی و به ویژه سیاست نمی تواند از فلسفه جدا و بی نیاز باشد. علم بدون فلسفه چنان که دکارت گفت مانند درخت بی ریشه است و علم به عنوان میوه همواره به فلسفه به عنوان ریشه نیاز دارد. گروه های مختلفی در دوران معاصر از قبیل پوزیتیویست ها و نحله های دیگر سعی کرده اند نیاز علم به فلسفه و به ویژه نیاز سیاست به فلسفه را انکار کنند. اما کوشش آنها موفق نبوده است و حتی فلسفه پست مدرن پایه های متافیزیکی متناسب خاص خود را دارد. تفکر فلسفی همواره در گذشته پایه تمدن و فرهنگ بشری بوده است و در آینده هم خواهد بود.
حکمت یونانیان و حکمت ایمانیان
حوزههای تخصصی:
دفاع نصر از فلسفه جاوید
حوزههای تخصصی:
سکولاریسم از دیدگاه شهید مطهرى
حوزههای تخصصی:
سکولاریسم ایدهاى است که در جهان امروز به طور جد مورد توجه و التفات روشنفکران دینى و غیر دینى قرار گرفته است . آنچه در این میان بیشتر مجال بحث را فراهم کرده «نسبت و رابطه سکولاریسم با اسلام» است که در سالهاى اخیر دیدگاههاى کاملا متفاوتى درباره آن مطرح گشته است . از سوى دیگر ایدهها و اندیشههاى استاد شهید مرتضى مطهرى به عنوان یکى از شاخصترین احیاگران اندیشه دینى در عصر حاضر همواره مورد علاقه فرهیختگان بوده است . لذا بر آن شدیم که در این نوشتار مرورى بر آثار این متفکر دردآشنا و بصیر داشته باشیم و عقیده وى را در باب سکولاریسم جویا شویم . امید است این تلاش بتواند گوشهاى از ابهامات و شبهات این باب را بزداید .
نادرنگری- نقد مقاله خاتمیت دکتر عبدالکریم سروش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۶
حوزههای تخصصی:
این مقاله، در نقد چند مقاله از کتاب بسط تجربة نبوی، تألیف آقای دکتر عبدالکریم سروش است. وی در آن کتاب با پرداختن به مسألة «ختم نبوت» سر از ختم ولایت در آورده و ولایت را نیز به همراه نبوت پایان یافته تلقی کرده است.
از آن جا که مسألة ولایت فقیه، از توابع مسألة ولایت ائمة اطهار است و آقای سروش و همفکران او به مسأله ولایت فقیه اعتقادی نداشته و بارها آن را به باد انتقاد و انکار گرفتهاند، این بار سراغ خشکاندن ریشة اصلی درخت ولایت فقیه رفته و با قطع کردن آن شاخ و برگ آن را خشکانده است.
محور بحث وی چنین است: ولایتی که به طور کامل مورد پذیرش هر مسلمان است فقط ولایتی است که خداوند به حضرت محمد9 داده، و جز رسول اکرم، کسی چنین ولایتی ندارد. با خاتمیت نبوت پیامبر اسلام، ولایتش نیز خاتمه یافته است و کسی ولایت او را ندارد؛ همانطور که هیچ کس، نبوت او را ندارد.
نتیجة کلام وی این است که با مرگ پیامبر، کسی جانشین مقام ولایی او نیست تا چه رسد به این که امروزه پس از گذشت 1400 سال از آن زمان، عدهای ادعای جانشینی او را کرده، بخواهند خود را در ولایت او سهیم بدانند.
ما در این مقاله، علل روانی و اجتماعی و سیاسی کلام وی را بررسی و ادلة دینی و فلسفی و عرفانی موجود در ابطال نظر وی را به اختصار بیان کردهایم.
گوبینو و کربن در ایران
منبع:
فرهنگ ۱۳۸۱ شماره ۴۱ و ۴۲
حوزههای تخصصی: